eitaa logo
نوای قران(ربانی)
161 دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
23.7هزار ویدیو
519 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱ 💠 *ادامه بحث ورود به مسجدالحرام* ⁉️ كدام پناهگاه بهتراز حريم امن الهي؟ 🔆 *«فَفِرّوا اِلي اللّه»*؛ *«پس بسوي خدا بگريزيد.»* ✍🏼 مفسرين در تفسير اين آيه گفته‌اند: 1️⃣ از نفس‌هايتان به خداوند سبحان پناه ببريد كه *ايمن‌ترين مأواست*؛ 2️⃣ از ديدن خيرات و حسنات به خداوند پناهنده شويد كه *توفيق انجام خيرات به اذن اوست*؛ 3️⃣ از غيرخدا به خدا پناهنده شويد؛ زيرا *همه چيز غير او فاني است*؛ 4️⃣ از ارتكاب معاصي به طاعت پناهنده شويد كه خدا «مالك يوم الدين» است و *حسابگري دنيا و قيامت به دست اوست*؛ 5️⃣ *از قهر خدا به مهرش و از خوف نسبت به او، به رجاء عنايتش پناهنده شويد*؛ 6️⃣ ازآتش فراق مولا به خنكاي وصالش پناه ببريد. مگر نه آنكه در عالم خلق اگر كسي گرفتار آتش شود و به ديگري پناه برد، پناهش مي‌دهد و آتش را بر او سرد مي‌كند، حتي اگر پناه‌دهنده سابقاً آسيبي از جانب او ديده باشد؛ اما *زمان آتش‌سوزي، زمان تسويه حساب‌هاي شخصي نيست، بلكه فقط زمان یاری است*؛ ✴️ از رحمانيت مولاي رحيم به دور است كه بندۀ سوخته دل را در اين زمان و مكان به جهت نقصان و كم كاري‌هايش عذاب و عتاب كند. 🍃 *خرم آن دل كه بود در حرم ديدارش* *خنك آن ديده كه دارد شرف ديدارش*
۱۳ 🕋 *«كعبه»* 🔷🔸 اين خانه قديمی‌ترين خانه است؛ زيرا زمانی كه همه جا زير آب رفت (زمان حضرت نوح) خانۀ خدا باقی ماند و غرق نشد. 🍃🔸 طبق فرمودۀ امام صادق، خانۀ خدا «عتيق» است.«عتيق» یعنی «آزاد». تمام خانه‌ها سكنه دارد؛ ولی كعبه، خالی از سكنه است. ربّ و صاحب او فقط خداست. ✅ *قلب انسان كامل هم چنين است كه از بندگی «ماسوی‌الله» رهاست* و هيچ صاحبی جز خدا ندارد. ناميدن اين خانه به بيت‌الحرام از آن روست كه اين بيت حرمت خاصی دارد. كعبه رفعت حسی و مقامی ممتازی نسبت به ساير اماكن دارد. 🍃🔸 امام صادق علیه‌السلام فرمود: «هرگنهكاری داخل كعبه شود و بدان پناه ببرد از خشم خدا در امان است تا زمانی كه از حرم بيرون رود.» ❇️ اين امنيت در واقع پاسخی است به دعاي بانی كعبه حضرت ابراهيم كه فرمود: «خدايا اين سرزمين را آباد و برای ساكنان امن قراربده.» 🔷🔹 كعبه چهار ركن دارد: ۱. حجر يا شرقی؛ ۲. شمالی؛ ۳. يمانی يا جنوبی؛ ۴. غربی. ✴️ *باطن اين اركان، توحيد و نبوت و امامت و معاد است. ركن يمانی مخصوص شيعه و باطن آن ولايت است.* 🍃🔸 امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «ركن يمانی دری از درهای بهشت است كه برای شيعه مفتوح و براي غير شيعه مسدود است.» 🍃🔶 حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «اگرخدا می‌خواست، می‌توانست خانۀ خود را دربهترين و زيباترين نقطۀ روی زمين قرار دهد و سنگ‌های آن را از زمرد و ياقوت بسازد؛ ليكن خداوند بندگان خود را با انواع سختی‌ها آزمايش می‌كند و با مجاهدت‌های گوناگون به بندگی وا می‌دارد تا كبر و خودپسندی را از قلوب بزدايد و فروتنی را جايگزين آن كند.» 📘 نهج البلاغه خطبه١٩٢
💠 *«بر کرانه امام جود و سخا»* ✴️ دوران زندگانی امام جواد علیه‌السلام از بُرهه‌های حساس در تاریخ پرفراز و نشیب شیعه است. شیعیان پس از روزگای دشوار، مسیر پرتلاطم جریان‌های فکری و عقیدتی قرار داشتند و در برابر هجوم ظالمانه دشمنان پایداری می‌کردند. ✳️ پس از شهادت امام رضا علیه‌السلام، از آن جا که ارادۀ الهی بر آن بود که رشتۀ امامت نگسلد، حضرت امام جواد علیه‌السلام در خردسالی، هفت یا هشت سالگی زمام قافله امت را به دست گرفت. ❇️ *امام جواد علیه‌السلام نخستین امام شیعه است که در خردسالی به امامت رسیده این مسئله طعن و مخالفت دشمنان را برانگیخت تا آن جا که به حیرت و حتی سرگردانی برخی از شیعیان نیز انجامید؛* اما با آشکار شدن جلوه‌های الهی امامت آن امام، اندک اندک ابرهای تیرۀ تردید کنار رفت و حقانیت خورشید امامت ایشان آشکارا رخ نمود. 📚 «حوزه.نت» ‏🌐 emamraoof.com 💠 *ادامۀ بحث طواف* ✍🏼 مرحوم سبزواری می‌گويد: 🕋 *بيت الحرام چهار ركن دارد* كه به محاذات بيت المعمور و در مقابل عرش است. ▫️ و عرش هم چهار ركن دارد. ▫️ چنانچه عوالم وجود هم چهار ركن دارد: *لاهوت، جبروت، ملكوت و ناسوت* ▫️تجليات خدای سبحان هم چهارتاست: *ذاتی، صفاتی، افعالی و آثاری.* ▫️ كلماتی كه اسلام بر آن بنا شده نيز چهار تاست: *«سبحان‌اللّه»،«الحمدللّه»، «لااله‌الّا‌الله»،«اللّه‌اكبر»*. 🕋 حاجی با ذكر *«سبحان‌اللّه»* از كنار حجر، طواف را شروع می‌كند و با ذكر *«الحمدلله»* از ركن بعدی می‌گذرد و *«لااله‌الااللّه»* را در ركن سوم می‌گويد و *«اللّه‌اكبر»* را در مستجار بر زبان جاری می‌كند. 🔶🍃 *روح طواف با اين اذكار شكل ديگری به خود می‌گيرد*. با ذكر «سبحان‌الله» اعلام می‌كند: معشوق منزه از آن است كه به طواف من نياز داشته باشد. 🌿 *خدای كريم* منزه است كه كرامت خود را از من دريغ كند. 🌿 *خدای غفور* منزه است كه بر خطاها و نواقص من چشم نپوشد. 🌿 *خدای جواد* منزه است كه مرا بعد از طواف از عطای خويش محروم كند. 🌿 *خدای عزيز* منزه است كه به بندۀ خواهان عزت ، عزت نبخشد.
۲۱ 💠 *شرب زمزم* 🍀 مستحب است بعد از طواف و نماز طواف و قبل از ورود به سعی، مقداری از آب زمزم نوشيد و بر بدن ريخت. هيچ عملی در مسجد‌الحرام در حصار دنيای مادی باقی نمی‌ماند. 🍃 آب زمزم چون حجرالاسود ظاهری دارد و باطنی. ظاهرش همان آب است كه گفته شده است چون مهمانی برشما وارد شود از او پذيرايی كنيد، حتی به جرعه‌ای آب. ✴️ خداوند مهمان خويش را از روزی‌های مادی در اين ضيافت بی‌نصيب نمی‌گذارد. آبی گوارا و خنک كه روح را طراوت می‌دهد و دل را فرح می‌بخشد؛ اما باطنش اين است كه به مجرد نوشيدن گفته می‌شود: 🔆 «اللهُمَّ اجعَلهُ عِلماً نافعاً وَ رزقاً واسعاً وَ شفاءً مِن كُلِّ داءٍ و سُقمٍ». 🍃🔹 حاجیِ صاحب‌دل به‌محض نوشيدن آب زمزم، علمی نافع، طلب می‌كند؛ چون ظرف وجودی‌اش در طواف، چنان وسعتی يافته كه پذيرای علوم و معارف الهی شده است و اكنون نيز درخواست علمی بی‌پايان دارد. 🍃🔹 *عرفا، آب را به علم تعبير كرده‌اند.* شايد علت نوشيدن آب زمزم نيز چيزی جدای از اين معنی نباشد. فراگيری علوم الهی والاترين چيزی است كه خداب سبحان بندگان را به آن وعده داده است. ◀️ اولين آياتی كه ازجانب خدای سبحان برپيامبر نازل شد، فراگيری علوم الهی بود: 🔆 *«إقرأ بِاسمِ رَبِّك»* ◀️ حال كه حاجب بعداز طواف و نماز طواف به نوشيدن آب زمزم دعوت می‌شود به‌جهت آن است كه بعداز طواف، تولد فكری جديدی به او اعطا شود. 🍃🔸 زمزم، زمزمۀ عشق هاجر است كه همراه جريان آب، گوش دل را می‌نوازد. چشمه‌ای است بهشتی كه هزاران سال قبل جوشيده و هنوز جريان دارد. آب اين چشمه، نماد تلفيق علم و عشقی پايان‌ناپذير است. 🍃🔸 زمزم، زمزمۀ جوشش عشق قديمی است كه اضطراب هاجر را به آرامش مبدل ساخت و چون ما با توجه، اين آب را بنوشيم، طعم آن آرامش را درمی‌يابيم.
🔷🍃 اینکه ما روی علم تکیه می‌کنیم، فقط به جهت احترام آرمانی به علم نیست - که البته ایـن خـودش یک نقطۀ مهمی است؛ ✳️ *اسلام برای علم ارزش ذاتی قائل است - لیکن علاوۀ بر این ارزشِ ذاتی، علم قدرت است.* یک مـلت بـرای اینکه راحت زندگی کند، عزیز زندگی کند، با کرامت زندگی کند، احتیاج دارد به قدرت. ✍ *عامل اصلی که به یک ملت اقتدار می بخشد، علم است.* علم، هم می‌تواند اقتدار اقتصادی ایـجاد کنـد، هـم می‌تواند اقتدار سیاسی ایجاد کنـد، هـم مـی‌تواند آبرو و کرامت ملّی برای یک ملت در چشم جهانیان به وجود بیاورد. یک ملت عالم، دانا، تولید کنندۀ علم، در چشم جامعۀ بـین المللی و انـسانها طـبعاً با کرامت است. 🔷🍃 پس علم علاوه بر کرامت ذاتـی و ارزش ذاتـی، این ارزشهای بسیار مهمِ اقتدارآفرین را هم دارد. «سایت مقام معظم رهبری» 🌐 emamraoof.com ۲۳ 💠 *«ادامۀ بحث سعی»* ✍️ ملا احمد نراقی می‌گويد: كلّ حج، وقوف در صحنۀ قيامت است و عبد در يكی از صحنه‌های آن ميان دو كفۀ حسنات و سيئات در حركت است. ✳️ سعی ميان صفا و مروه در مسجدالحرام شبيه رفت‌وآمد پياپی بنده در دربار پادشاه است تا اخلاص خود را به او اظهار كند شايد كه مورد عنايت و رحمت سلطان قرار گيرد. 🔹 سعی از صفا آغاز می‌شود تا نگاه از حسنات و خيرات و مبرّات برداشته شود، فاعل حسنات خداست و بنده فقط مجری ارادۀ حضرت حق است. ✍️ اهل دل می‌گويند: صفا كفۀ پُرِ ترازو و مروه، كفۀ خالی آن است. ساعی ابتدا به سوی كفۀ پُر حسنات خويش می‌رود. او گمان می‌كند خيرات و حسنات بيشماری در كارنامۀ زندگی اوست؛ اما چون خوب نظر می‌كند درمی‌يابد آنچه در چشم او عظيم است در مقابل عظمت خدای عظيم هيچ هيچ است؛ زيرا هيچ‌كس نمی‌تواند حق بندگی خدای سبحان را به جا آورد. ✅ *چنين نگاهی تنها وابسته به سعی نيست بلكه سعی، سمبل زندگی روزمرۀ بشر است.* ⬅️ سعی، حركت در فراز و نشيب‌های زندگی است،حركت از جسم مادی است تا سير به افلاك روح. 💠 هركس در كل عمر بايد برای عاقبت بخيری و سعادت خود سعی كند و در انجام امور مادی و معنوی بر خدا تكيه كند.
💠 *ادامۀ بحث سعی* 🌀 *سعی حركتی مِن‌اللّه،الی‌اللّه ،مع‌اللّه و باللّه است. سعی از خدا به خدا و با خداست.* بنابراين ساعی نيست كه سعی می‌كند بلكه وجود خدایی اوست كه فاصله اين دو كوه را طی می‌كند. 🔶🔸 در اذكار مربوط به سعی آمده است: هفت بار «اللّه اكبر» بگوييد تا اعلام كنيد: 🔸خداوند سبحان بزرگتر از آن است كه در توصيفات جا گيرد. خدابزرگتر از آن است كه كمك خويش را از سائل دريغ كند. 🔸 خدا بزرگتر از آن است كه به سعی و طواف بندگان محتاج باشد. 🔸 خدا بزرگتر از آن است كه درخواست‌ها را ناديده بگيرد. حاجی سعی را سمبل زندگي بعد از حجش می‌داند، به سعی آمده است تا باقيماندۀ منيت‌هايش را به اذن حق درهم شكند و تمام خصايل نيكو را از اينجا به زندگی روزانه‌اش بازگرداند. ❇️ حاجی از خداوند می‌خواهد تا به او اجازه دهد به رسم جوانمردان قيام كند و به مروه بازگردد تا در اصطفاء باقی بماند. ✅ آن‌كس كه ازسوی محبوب انتخاب شد، در امر بندگی راكد و ساكن نمی‌ماند؛ زيرا برگزيدۀ خدای سبحان، لحظه‌ای ازعبوديت شانه خالی نمی‌كند و هميشه در رفت و آمد ميان صفا و مروۀ بندگی است و سيركمالی‌اش متوقف نمی‌شود.
💠 *عرفات* 🕋 برای ورود به عرفات بايد در ميقات نيّت حج تمتع كرد؛ اما ميان اين دو نيّت فاصلۀ عجيبی است. بار اول نيت عمرۀ تمتع و بار ديگر نيت حج تمتع. 🔷 برای احرام عمره بايد بيرون از بيت العتيق مُحرم شد؛ اما برای احرام حج تمتع می‌توان از بيت‌العتيق مُحرم شد. ◀️ *در عمرۀ تمتع هنوز طعم وصال چشيده نشده است و درحج تمتع بوی وصال يار استشمام می‌شود. گويا در عمره همه چيز گذراست و در حج تمتع پايدار و جاودان.* 🔷 حاجی در عمرۀ تمتع هنوز رهايی از وجود نفسانی را تجربه نكرده است و در حج تمتع آزاد و رها از هر تعلقی مُحرم می‌شود. ❇️ سرزمين عرفات به قدوم مبارك حضرت ولی‌عصر متبرك شده است و *اگر چشمی پاك باشد، پرتو نور وجود حضرتش را در عرفه ادراک می‌كند.* بسياری از حجاج يافتند آنچه را كه بايد می‌يافتند و ديدند آن كس را كه بايد می‌ديدند؛ اما زبان حال من درعرفات اين است: 🍃 من كه باشم كه برآن خاطر عاطر گذرم لطف‌ها می‌كني اي خاك درت تاج سرم ☘️🍃 روز نهم ذي‌الحجه روز تجلی وجه‌الله ،روز معرفت و شناخت امام زمان است، *در اين روز جلوۀ تامه خدای سبحان حضرت وليّ‌الله‌الاعظم تجلی كامل دارند.* سرزمين عرفات معطر از عطر يوسف گمشده است. در اين صحرا همه درپی معرفة الامام‌اند. 🍃☘️ در روايت آمده است : حضرت وليّ‌عصر خطاب به علی‌بن‌مهزيار می‌فرمايد: «ای پسر مهزيار! پدرم امام حسن عسگری به من دستور داد كه برای اقامت، كوههای سخت وسرزمین خشك و دوردست را برگزينم،عرفات يكي از همين سرزمين‌هاست.» ◽️ *عرفات مجلس معارفه‌ای است كه در بيابان برگزار می‌شود. وسعت صحراي عرفات نشان از معرفت بی‌انتهایی است كه همه طالب آن‌‌اند. معارفه‌ای در خلوت؛ اما خلوتی در عين كثرت. همه هستند؛ اما هيچ‌كس به ديگرب مشغول نيست.*
💠 *ادامۀ بحث عرفات* ❇️ وقوف در این سرزمین از اذان ظهر تا غروب آفتاب واجب است. *زمان* بهانه‌ای است که هیچ چیز پنهان و ناپیدا نباشد. *تابش مستقیم خورشید نمادی از تابش وجود حضرت حجت است.* ❇️ سِرّ اعظم حج، اجتماع در عرفات است که هیچ صاحب معرفتی از وصال به امام ناامید نیست، گرچه چشمانش از دیدن امام محروم است؛ اما چشمان حضرت به سوی اوست. *امام آب گوارا بر تشنه‌لبان و راهنمای گمشدگان است.* امام امانتداری همراه، پدری خیر‌خواه و برادری مهربان است. ✴️ چه سعادتمند چشمانی که به پرتو نور او در عرفات روشن می‌شوند و چه خسارت دیده‌اند چشمانی که از برکت وجودش غافل‌اند. 🔷🔹 اهل دل معتقدند عرفات از دو جهت پایگاه و مرکز شناخت است: 🔹 اول آنکه زائر در عرفات به عجز کامل خویش در مقابل مولا اقرار می‌کند و این سرزمین برای او نشان صحرای قیامت است؛ 🔹 دوم آنکه حاضرین در عرفات جلوه‌گری‌های محبوب را چنان به‌وضوح احساس می‌کنند که دلیلی برای ناامیدی باقی نمی‌ماند. ✴️ خداوند به برکت امیرالحاج و وجود ولیّ‌الله، می‌بخشد و بنده به واسطۀ او طلب می‌کند. در این سرزمین و فضای ملکوتی، *تنها گناه ناامیدی، پروندۀ حاضرین را سیاه می‌کند.* ✅ حاجی باید یقین کند که مورد عنایت خاص خدای خویش است. ❇️ *عرفات کلاس فشرده‌ای است که از ظهر شاگرد می‌پذیرد و غروب آن‌ها را با گنجینه‌ای از علوم و معارف الهی به مشعر می‌فرستد.*
۲۹ 💠 *اسرار «مِنا»* ✍🏼 اهل لغت برای «مِنا» معانی «آزمایش کردن»، «اندازه گرفتن»، «خون ریختن» را ذکر کرده‌اند. در معنای دیگر به آرزوها هم «مِنا» گفته می‌شود، آرزوهایی که دست‌یابی و رسیدن به آن نه‌تنها سازنده نیست، بلکه حجابی میان بنده و مولا ایجاد می‌کند و این آرزوها را باید در این سرزمین قربانی کرد. ✍🏼 «رمی جمره» به‌معنای پرتاب کردن تعداد مشخصی سنگ به ستون‌های معین است، تا باقیماندۀ وساوس شیطان از حاجی دور شود. 🔶🔸 در رمی جمرات ظاهراً شیطان سنگباران می‌شود؛ اما باطناً هرکس نفس امارۀ خویش را سنگباران می‌کند. 🔸 *حاجی در رمی می‌آموزد که نباید با دشمن، آهسته و گام به گام برخورد کرد، بلکه باید محکم، کوبنده و متوالی جنگید؛* زیرا شیطان خناس است و رفت و آمد پنهانی و آشکارا دارد، همین تردد و رفت و آمد شیطان سبب تکرار رمی در سه زمان می‌شود. 🔸 در رمی، معجزه‌ای آشکار است که هرکس با چشم سر می‌تواند آن‌ را ببیند و با گوش ظاهری بشنود. معجزه‌ای ملکوتی که در عالم خلق احساس می‌شود؛ یعنی هرکس در ازدحام جمعیت پرتاب سنگ خود را می‌بیند و صدای آن را می‌شنود. 🔸 *در رمی ، قدرت خدا تجلی عینی به خود می‌گیرد،* گویا چشم و گوش به توانی مضاعف دست می‌یابند و حاجی جلوۀ نام سمیع و علیم خدای سبحان می‌شود. ❇️ *اهل دل می‌گویند: «هریک از جمرات سمبل یکی از نفوس است که باید جدا جدا و تک تک نابود شود.»* حاجی با سنگباران این نفوس به نفس مطمئنه دست می‌یابد و با قصد قربت مشغول بندگی می‌شود.
۳۱ 💠 «تقصير» 🔷 حاجی بعداز قربانی ،حلق و تقصير می‌كند. ✍ حلق به‌معنای تراشيدن موی سر است و تقصير به‌معنای كوتاه كردن مقداری از مو يا ناخن. زنان تقصير می‌كنند و مردان، حلق. ✅ انجام اين امر الهی ظاهری دارد و باطنی. *ظاهرش آن است كه رذايل و آلودگی‌ها از فاعل دور شود.* قران می‌فرمايد: 🔆 «ثُمَّ ليَقضُوا تَفَثَهُم» 🔆 «سپس بايدآلودگی‌هايشان را برطرف سازند.» 🔷🍃 و اما باطن حلق، جدایی از انواع موانع و تعلقات است. سيد حيدر آملی می‌گويد: «وقتی از همه چيز جدا شدم تازه دينم كامل و حجت بر من تمام شده است.» 🔷🍃 در هر قسمت از مناسک بايد كوشيد تا موانع و حجب ميان بنده و امام زمان (عج) مرتفع شود. 🍃 با چشم منی ، جمال او نتوان ديد 🍃 با گوش تويی، مايه كوری و كری است 🍃 اين ما و تويی، مايه كوری و كری است 💠 حاجی قبل از تقصير رذايل را ذبح كرده و حال در اين مرحله بايد موانع پذيرش كنار رود. *سَر، پايگاه دريافت آگاهی و شعور است، اگر مو تراشيده می‌شود اين عمل سمبليك، نمايانگر آن است كه موانع دريافت شعور و آگاهی كنار می‌رود.* «پايان مباحث اسرار حج»
۱۴ ✳️ *«حجرالاسود»* 🔸 حجر سنگ سياهی است كه در رکن شرقی کعبه قرار دارد و طواف ازآنجا آغاز می‌شود و به همان جا پايان می‌يابد. ✍️ در روايات آمده است حجرالاسود از بهشت نازل شد در حالي‌كه از كاغذ سفيدتر بود؛ ولی گناهان فرزندان آدم آن را سياه کرد. ☘️ امام صادق عليه‌السلام درباره ماهيت حجر فرموده‌اند: 🔆 «آن سنگ در ابتدا يكی از بزرگترين فرشتگان الهی بود. زمانی كه پروردگار از مقربين آستانش عهد و ميثاق گرفت، او اولين كسی بود كه بر پيمان الهی اقرار کرد و بدين جهت خداوند او را امين بر تمام خلقش قرار داد و پيمانی را كه از ساير آفريدگان گرفت نزد او به امانت گذارد و از مردم خواست كه همه ساله نزد او حاضر شوند و تجديد عهد و پيمان كنند.» 🟦 اين سنگ ظاهری دارد كه همان حجرالاسود است و باطنی دارد كه جلوۀ قدرت خدای سبحان است. اهل دل جلوۀ باطنی حجر را وجود مقدس امام هر زمانی دانسته‌اند. ⬅️ هركس توفيق استلام حجر را پيدا كند بايد با امام زمان پيمان ببندد كه قدمی از قدوم مبارك و مقدس حضرت جلوتر و عقب‌تر بر ندارد. 💠 هركس در استلام حجر با خداوند زمزمه می‌كند: چون دستم به قدرت بيكران تو رسيد كمكم كن كه با غير تو مصافحه نكنم. ⬅️ در روايات حجر محل پيمان بستن با محبوب است و دست زدن و بوسيدن و اشاره كردن به آن مستحب است. ✅ استلام حجر، يعنی دستی كه با دست خدا بيعت و مصافحه می‌كند مرتكب گناه نمی‌شود. 🕋 طواف ازحجر آغاز می‌شود؛ از محلی كه عطر ولايت از آن استشمام می‌شود، اگر طواف سمبل زندگی حقيقی و تلاش در بندگی باشد؛ يعنی زندگی حقيقی هركس از كنار امام زمانش و در سايۀ ولايت آغاز می‌شود. 🔸 هرکس در طواف تلاش می‌کند، حجر را استلام کند تا عقاید حقۀ خویش را به حجر امانت دهد و چون در قیامت محتاج آن‌ها شود، امانتش به او باز گردانده شود. ✳️ اين اشارت لطيف سبب می‌شود تا بنده در محضر معشوق اعلام كند هيچ چيزی را برای طواف بر گِرد خانۀ محبوب به همراه نياورده است تا خدا او را در حصار لطف و احسانش جای دهد. ✨ منم كه ديده به ديدار دوست كردم باز ✨ چه شكر گويمت ای كارساز بنده نواز
٣٢ "" اسرار قربانی كردن "" در روز دهم ذی الحجه واجب دیگری که قربانی کردن شتر گاو یا گوسفند است ، انجام می گیرد. عید قربان یاد آور حکایتی عجیب و تکان دهنده از پدر وپسری است که غرق در جلال و جمال محبوب شدند و از ما سوی الله چشم فرو بستند. ابن عربی در فتوحات می گوید : قربانی ذبح نفوس است، نفوسی که در طواف وعرفات و مشعر از میان نرفته اند.نفسی که اگر باقی بماند، رشد می کند و مانع حرکت کمالی می گردد. این نفس در منی ذبح می شود.در واقع حال که روح توانست به عالم بالا بپیوندد، باید به شکرانه آن روح یک حیوان را آزاد کرد. حال که منازل حج برای حاجی سیر صعودی وکمالی ایجاد نمود، حیوانی نیز باید به کمال برسد و در خدمت نفع رسانی به انسان قرار گیرد.در حدیث شبلی آمده که در قربانی ظاهرا گوسفند قربانی می شود اما حقیقتا گلوی طمع و حرص قطع می شود.بعضی قربانی را نوعی پرداخت صدقه می دانند که در پاسخ ،خدای سبحان رذایل اخلاقی حاجی را از میان می برد. سوالی در پایان مطرح می شود که اگر حاجی در سیر اعمال حج تحت نام جواد وکریم حضرت حق قرار گرفته و لطافت و روحانیتی خاص جان او را به آرامش رسانده ، چگونه می تواند حیوانی را ذبح کند؟ اهل دل می گویند:حضور در مناسک حج چنان بر ساختار شخصیتی حاجی اثر می کند که او از افراط وتفریط مصون می ماند .یعنی انسان باید هم تحت نام جمال حق قرار گیرد و هم تحت نام جلال او وفرمانبرداری از دستور ذبح، تا دشمن گمان نکند که اگر کسی درمناسک حج در سایه نام رئوف خدای سبحان قرار گرفته، در برابر رذایل اخلاقی سکوت می کند و مسامحه می نماید.خیر از هیچ خطایی چشم پوشی نخواهد کرد و هوشیار و آگاه قدم در حیطه مقابله می گذارد و باطل را بطور کامل ذبح می کند.