eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️پیوست فاطمیه با مهدویت 🎙استاد صادقی 🔰پیشنهاد دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دنیا فاطمه ، عقبا فاطمه لا فتیٰ الا علی لا سیفَ الا فاطمه همسر مردی که خیبرو کند از جا رفته به جنگِ با چهل نفر تنها شال حیدر رو گرفت همه زمین خوردن مرحبا بزوجة الحیدر یا زهرا سوگند علی،لبخند علی،اسم تو روی،سربند علی با وجود تو،به پشت خودش،یک لحظه زره،نمیبنده علی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اعلیٰ فاطمه ، معلّیٰ فاطمه لا فتی الا علی لا سیفَ الا فاطمه چادر تو مسلمون کرده یهودی رو پس یقینا شأن پیمبری داره مطمئنّم که غبار چادر زهرا با مقام انبیا برابری داره سرور زنان،در هر دو جهان،ذکر فرجِ،صاحب الزمان لعنت خدا،بر قاتل تو،تا روز ابد،لعنت به فلان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. 📋 شب غمم سر نشد که نشد ✔️ / ✔️ ✔️ شب غمم سر نشد که نشد حال تو بهتر نشد که نشد کاش میشد شفا بگیری ولی اخر نشد که نشد اشکای طفلای معصومت و ببین حال این شوهر مظلومت و ببین امیدم نذار اینا نا امید بشن زهرا جان نذار غریب تر بشم از این شب اخرت دعام پای بستر توئه شب غربت منه شب اخر توئه کار من اسون نشد که نشد درد تو درمون نشد که نشد دردات و به من نگفتی ولی پنهون نشد که نشد میبینم اماده پر کشیدنی میدونم تو فکر تنهایی منی زهرا جان سه مهه که توی بستری تو بستر ولی هنوز فکر محسنی تو که از پیشم بری میری پیش محسنت بگو من چیکار کنم با غم نبودنت تموم این اشکا نشد که نشد دیگه چشات وا نشد که نشد خنده از لب تو رفت و دیگه پیدا نشد که نشد امشب که دادی به من پیرهن حسین گفتی که با هم میریم دیدن حسین اونجا که میون گودال غرق خون وقتی که نفس نفس میزنه حسین تو میخونی روضه دم اخر حسین شده گریه هات برا تن بی سر حسین وای مادر حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
5.mp3
3.77M
شب غمم سر نشد که نشد... حال تو بهتر نشد که نشد... 😭 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... روزی شعار کُلِ جهان می شود علی باور کنید کُلِ اذان می شود با کوله بار نان و رطب ها هنوز هم هر شب برای ما نگران می شود علی یکشنبه علوی
_و_گریزهای_مداحی توسل و روضه جانسوز ویژه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سیدمجیدبنی فاطمه -(تمام عمر ز داغت گریستم زهرا) تمام عمر ز داغت گریستم زهرا خدا گواست که با گریه زیستم زهرا به اِنزوای غریبانه ی علی شب و روز چو شمع سوخته جانی گریستم زهرا تویی که عزت و نامی مرا عطا کردی وگرنه بی تو ندانم که چیستم زهرا نه عاشقم که بگویم مدینه عشق من است نه رَهرُوَم به طریق تو چیستم زهرا ز پا فکنده مرا بار معصیت امروز چگونه پیش تو فردا بایستم زهرا قبول میکنی اکنون بخوانمت مادر اگرچه آنچه که خواهی تو نیستم زهرا مگه میشه فاطمیه بشه آسمون نگیره مگه میشه بگی زهرا دل مُرده جون نگیره مگه میشه غربت تو گریمون و در نیاره تقصیر چشمای ما نیست اسم زهرا گریه داره میدونم تموم عمرت واسه عالم یه نفس بود اگه هیجده ثانیه میومدی به دنیا بس بود که طناب کُل تاریخ و به آسمون ببندی همرو به گریه بندازی بری خودت بخندی *وارد خانه شد پیغمبر...دید با یه دستش حسین و بغل گرفته...با یه دستش دستاس و میگردونه...گفت دخترم چه میکنی عزیز دلم...گفت بابا یا رسول الله دارم آرد درست میکنم...عزیزم بچه بغلت گرفتی، گفت دارم بچمو شیر میدم...یا بعضاً بعضیا آوردن گفت: بچمو بغل گرفتم گریه نکنه...پیغمبر فرمود عزیز دلم...فضه هست دیگران هستن تو چرا دوتا کارو باهم انجام میدی...صدا زد بابا من کارای خونه رو تقصیم کردم یه روز من انجام میدم یه روز فضه...امروز نوبت منه بی وفایی است اگر بخوام به اونا بگم...اینه عاطفه ی فاطمه...یه نگاه کرد دید دستای زهرا تاول زده...دست زهراش رو گرفت بوسه زد...پیغمبر گریش گرفت...آره هیچ بابایی طاقت نداره دست بچشو زخمی ببینه...یا رسول الله دست دخترت یه مقدار زخمی شد طاقت نیاوردی گریه کردی...کجایی ببینی یه کاری با این دست کردن دیگه نمیتونه قنوت بگیره...کجایی ببینی با این دست یه کاری کردن بچشو نمیتونه بغل بگیره...کجایی ببینی یه کاری با این دست کردن دیگه موهای بچه هاشو نمیتونه شونه بزنه...ای وااای* کسی در سن هجده سالگی پهلو نمیگیرد کسی در خانه اش از محرم خود رو نمیگیرد جوان وقت نشستن از کسی یاری نمیخواهد و تا برخواست از جا دست بر زانو نمیگیرد ولی زهرای من این روزها یک دست بر پهلو و دست دیگرش را هم به روی گونه میگیرد نمیبینم که بنشاند به زانو کودکانش را بغل میگیرد اما یاری از بازو نمیگیرد به دستی میکشد بر گیسوی طفلان خود شانه به دست دیگر اما موج را از مو نمیگیرد *مریض دیدی یا نه...یا اونی که مریض داری میکنه رو دیدی یا نه...اونی که مریض داری میکنه خیلی کارش سخته...اگه مریض بدحال داشته باشه بهترین وقت براش اون وقتیه همه بیان بگن رنگ و روی مریضت بهتره...بعد از قصه ي در و دیوار مادر تو بستر افتاد...هر روز حالش وخیم تر بود...خبر آوردن گفتن زن های مدینه اومدن ملاقات بی بی...اومدن کنار بستر بی‌بی نشستن... بی بی جان حالتون چطوره...وقت رفتنشون شد...زنای مدینه اومدن برن...دیدن زینب دنبال این زنا رفت بدرقه کنه...خوش آمدید...با دونه دونه خداحافظی کرد...اما دیدن زینب با اون سن و سال برگشت در رو بست زار زار گریه کرد...چی شده عزیز دلم...گریش بند نیوند...حسن سوال کرد خواهر چی شده...گریش بند نیوند...اما تا چشش به حسین افتاد خودشو انداخت بغل حسین...خواهر چی شده گریه میکنی....گفت داداش زنای مدینه مادر رو ملاقات کردن...اینکه گریه نداره...گفت داداش کاش نمیومدن...آخه موقع رفتن زیر لب یه چیزی بهم میگفتن...زیر لب میگفتن دیگه فاطمه رفتنیِ...آخ مادر آخ مادر... مادر با بابا فرقش اینه...بابا جاییش درد بگیره میگه ،اما مادر نمیگه...میگه بچه هام غصه میخورن...میذاشت همه بچه ها میخوابیدن تازه گریه هاش شروع میشد...آخ پهلوم...آخ بازوم...آخ محسنم...گاهی لا به لای گریه هاش میگفت بابا کجایی ببینی فاطمه ات رو کشتن...بی مقدمه بگم یا نه بسم الله...زینب میدونی کِی یادش افتاد...تا سر رو آوردن تو خرابه رقيه گفت بابا گوشم دردر میکنه...بابا دیگه دستام توان نداره...بابا کجا بودی از ناقه افتادم...حسین* من خیلی چشم به رات بودم دیر اومدی بابا دیر اومدی بابا ببین حالا که من شدم پیر اومدی بابا دیر اومدی بابا من دیگه اون سه ساله که دیده بودی نیستم بابا دیگه محاله، که روی پام بایستم حسین... عدو بهانه گرفت و زد و به او گفتم بزن مرا که یتیمم بهانه لازم نیست یاد داری مدینه موقع خواب دست تو بود بالش سر من *تمام آرزوی یه دختر همینه...گفت بابا همه عشقم اینه یه بار دیگه...فقط یه بار دیگه منو بغلم کن...انتظار داشتم گفتم بابام میاد...یه بار دیگه بغلم میگیره...اما هیچوقت فکر نمیکردم یجور بیای خودم بغلت بگیرم..به من بگو کی رگای گردنتو بریده...شنیدم بابا یه شب تنور بردنت...حسین*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•باید فاطمیه جون داد ... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج محمد یزدخواستی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ باید فاطمیه جون داد جون برا مادر جَوُون داد باید زد به سینه و سر عشق و به عالم نشون داد اگه دلت هست، بی قرار و‌ خسته اگر هزار غم، رو‌ دلت نشسته دخیل شو به اون بازوی شکسته بارون میخوای، بگیر از مادر سامون میخوای، بگیر از مادر آب و نون میخوای، بگیر از مادر یا اُمُّنا یا فاطمه... باید فاطمیه دَم‌ داد خدارو به زهرا قسم داد خدایی که دنیارو دستِ اون بانوی بی حرم داد حالا که دنیا باز گرفته بازیش حالا که داریم درد و داغ و تشویش دخیل شو براون در که سوخت تو آتیش عزت میخوای، بگیر از مادر نعمت میخوای، بگیر از مادر زیارت میخوای، بگیر از مادر یا اُمُّنا یا فاطمه... باید فاطمیه سر داد سر ناله ای از جگر داد باید خوند از اون غمی که به عاشقا چشمِ تر داد اگه با اشکا درداتو‌ نوشتی اگه مثه من فکر سرنوشتی دخیل شو به اون چادرِ بهشتی دنیا میخوای، بگیر از مادر عقبا میخوای، بگیر از مادر کربلا میخوای، بگیر از مادر حسین ... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅