eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 ارتباط فاطمیه و مهدویت (۶) 🔵 فاطمیه به تمام منتظران....... 🔺 یاد می دهد که وقتی دنیای مصیبت به تو روی می آورد و بین در و دیوار هستی،صدا بزنی یا مهدی... ‼️آری 🔺 مادر ما یاد می دهدکه برای دفاع از امام زمان خویش ، باید زخم بخوری ، باید پهلویت بشکند 🔺 باید به حریم خانه ات بی احترامی کنند ، باید با تمام وجود، با شمشیر و بدون شمشیر به قیام برخیزی.. 🔺 باید به جایی برسی که بگویی ، من را بزنید و امام زمانم را نزنید... 🔺 زهرای مرضیه، آن روز در کوچه ها برای دفاع از امام زمانش آسیب دید و آماج تازیانه های دشمن قرار گرفت و به آن زخم شهید شد.. 🔺 اما پیش خدای خویش شرمنده نیست که چرا مظلومیت امام زمان خود رادید و غافل بود 🔺 فاطمیه یعنی تمام دین، و ثمره ی عبادت ها و معرفت ها باید به نصرت حجت خدا منتهی شود. 🔺 امروز ، من و تو و همه انسانهایی که منتظر امام زمان خویش هستند ، باید از فاطمه (سلام الله علیها ) یاد بگیریم که چطور از امام زمان خویش دفاع کنیم و چطور خود را سپر کنیم تا تیر دشمنان به او نخورد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•كاش اي كاش كه از درد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حنیف طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ كاش اي كاش كه از درد شما كم بشود كمي از درد شما قسمت ما هم بشود بعد تو مادرِ پيغمبر! آخر چه كسي مادرِ معنوي عالم و آدم بشود نرسد يك دَمِ من تا نَفَسِ بازدمم گر مرا يك دَم از الطاف شما كم نشود ديده بگشا كه ز اعجازِ تو و پلكِ ترت نبض آشفته ي اين شهر منظم بشود بانوی آب چرا قصدِ تیمم کردی؟ بگو این خاک به اعضای تو زمزم بشود چوبِ تابوت تو از جنس کدامین نخل است که در آن زخم و سرافرازی توأم بشود دید زینب که چه در راه ولایت کردی از خدا خواست که زهرایِ مُحرَّم بشود سر دَرِ خيمه ي ما سينه زنان در محشر نخي از چادرِ خاكيِ تو پرچم بشود ــــــــــــــــــ چادر خاكيِ تو پرچمِ اين هيئت هاست به خودت فاطمه سوگند تو پرچم داري ــــــــــــــــــ تا بوده و هست درد و غم باشد، آه داغی به دلِ اهلِ کَرَم باشد، آه ای شهر مدینه! بی وفایی تا کی؟ کی دیده کریم بی حرم باشد، آه *جلوي امام حسن رو گرفت، از شام اومده بود، هم به خودش بي احترامي كرد و هم به باباش اميرالمؤمنين، با مهرباني امام حسن نگاهش كرد، گفت: غريبي تو اين شهر؟ گرسنه اي؟ لباس نداري؟ مشكلت چيه؟ یه جوري باهاش رفتار كرد، يه جوري باهاش حرف زد، كه گفت: آقاجان! وقتي مي اومدم به چشمم بدتر از شما و باباتون نبود، اما الان كريم تر و آقاتر از تو بابات كسي رو نميشناسم... معاويه يه مجلسي رو تشكيل داد، عمر و عاص و مغيره و دور و بريهاش رو صدا زد، گفت: وقتي حسن اومد بلند ميشيد حرف ميزنيد، اظهار فضل مي كنيد، ميخوام شأنِ و مقام حسن رو پايين بيارم، هر كي بلند شد حرف زد حضرت وسط صحبتش حرفي نزد، اجازه داد صحبتش تمام بشه، وقتي صحبتاشون تموم ميشد، حضرت جواب ميداد، ولي همچين كه مغيره بلند شد، تا خواست حرف بزنه، حضرت فرمود: تو ديگه ساكت باش" أَنْتَ الَّذِی ضَرَبْتَ اُمّي فَاطِمَة" يادم نميره"حَتَّی أَدْمَیتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِی بَطْنِهَا" يه جوري مادرم رو زدي مادرم تو خونِ خودش مي غلتيد...* كوچه چقدر تاريكِ، فضا چقدر سنگينه مادرِ من رو خاكاست، خدا داره مي بينه صداي گوشواره اومد، تا نانجيب سيلي رو زد شرمنده ي مادر شدم، كاري ازم بر نيومد بد شد دستش از روي سرم رد شد بد شد با سيلي راهه مادرم سد شد يه دست به ديوار گرفت دنيا خراب شد رو سرم يه دست رويِ شونه ي من نفس نداشت مادرم گفتم بيا بيا مادر راهي نمونده تا خونه هي ميشينه رويِ زمين انگار ديگه نميتونه بد شد معجرِ مادر خوني شد بد شد چشمِ مادر باروني شد *از گودال بدتر اين روضه است، از نيزه و شمشير بدتر اين روضه است، يه حرومي جلويِ ناموست رو بگيره... هر چي جلو مي اومد اون نانجيب، مادرِ ما عقب عقب مي رفت...* بردم پناه هر چه به ديوار بيشتر او زودتر رسيد و رهم بيشتر گرفت سيلي مگر نوازشِ پهلو شكسته است؟ دیدی چه روی داد كه قرص قمر گرفت *عجب كوچه اي، ناموس خدارو راهش رو سد كردن، ولي بالاخره امام حسن زير بغل هاي مادر رو گرفت تا خونه بُرد، اين كوچه كجا؟ كوچه ي يهودياي شام كجا؟...* خصمِ بد آئين به جاي احترام كرد اعلان بر يهودي هاي شام كاين اسيرانِ عترتِ پيغمبرند این زنان از خاندان حیدرند طبق فرمانِ امير شهرِ شام جمله آزاديد بهر انتقام این سخن تا بر یهود اعلام شد شام ویران، شام تر از شام شد آنقدر آل پیمبر را زدند دخترانِ ناز پرور را زدند *تو كوچه هاي مدينه يک حرومي جلويِ خانوم رو گرفت، اما تو كوچه هاي شام بس كه ازدحام بود قافله راه نمي رفت، صدا زد: حسين!..* من تماشاي تو مي کردم و غافل بودم کز تماشاي تو خلقي به تماشاي منند
14000924-taheri-roze-1.mp3
5.25M
|⇦•كاش اي كاش كه از درد... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حنیف طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفتم‌: خیلی‌ گناه‌ کردم گفت‌: هنوز با روضہ‌ی‌ حضرت مادر گریہ‌ میڪنی؟ گفتم‌: آره گفـت‌: پس‌ هنوز راه‌ برگشت‌ داری
کانال اشعار اهل بیت علیهم السلام هستی محرابی: 🏴السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ🏴 غزل، تصویرِ پنهان دارد از شرحِ مزارِ تو ولی اَظهر، مِنَ الشّمس است قدرِ آشکارِ تو کنارِ تربتت امشب نه اشکی و نه زوّاری بمیرم! زینبت تنها نشسته سوگوارِ تو گلابِ شستشویی غیرِ اشکِ چشمِ مولا نیست ببارد خون بشوید تا غم از خاکِ مزارِ تو برای روضه ات مهدی(ع)کجا زانو زده امشب ز زخمِ جسمِ تب دارت دلش شد بی قرارِ تو علی را اِبنِ ملجم نه، علی را مکرِ دشمن نه علی را کشت بانو غصه های بی شمارِ تو فدای دردِ پنهانِ تو که این گونه آرامی جهانی مات و مبهوت از تماشای وقارِ تو نه تنها آلِ هاشم در عزایت اشک میریزند تمامِ عرشیان حتی خدا هم سوگوارِ تو تو را امّ اَبیها خوانده پیغمبر از آن هنگام تمامِ شیعیان گشتند بانو ، جان نثارِ تو!
بسم الله الرحمن الرحیم ⚘️سلام برمهدی موعود ، فرزند فاطمه سلام الله علیها⚘️ 💐یلدای فاطمی ۱۴۰۱با قرائت حدیث شریف کساء به نیت سلامتی وتعجیل در فرج امام زمان (عجل الله فرجه )💐 چهارشنبه ۳۰ آذر ماه ساعت ۹ شب در دورهمی های خانوادگی ایرانیان عزیز 🍉 به پویش # یلدای فاطمی _ ظهور مهدوی بپیوندیم . لطفا در حدتوان نشر دهید . ⚘️اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه⚘️
🌹🍀🌹🌹🍀🌹: 🌺🍃به جمال ولی،جلی صلوات 🌸🍃به نکـو یــاورِ نبـی صلوات 🌺🍃به گل بی مثـالِ کعبه عشق 🌸🍃که بودمرتضی علی صلوات 💚🍃هر روزتان متبرک به ذکر پر نور 💜🍃صلـوات بر محمد و آل مطهرش 💚اللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد ٍو💜َ 💜آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم💚ْ 🌸 هر روز مـا ن را مـزین کنیـم 🌸باصلوات برحضرت محمد(ص) 🌸و خـانــدان پـاک و مطهــرش 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🍀🌺🌹☘🌷🍀🌺🌹☘🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزم ز غمت چون شب یلدا...آقا چشمم شده از هجر تو دریا...آقا توفیق اگر رفیق راهم باشد... تا صبح صدایت کنم آقا...آقا سیدمجتبی شجاع👆 باز هم عده ای بر آن سفره چه کریمانه میهمان شده اند دلشان گرم مثل تابستان گر چه آمادۂ خزان شده اند سیصد و سیزده نفر عاشق سخت مشتاق لحظۂ دیدار بیقرارانه مهزیار-نشان باعث غبطۂ جهان شده اند کنج محرابِ نابِ فیروزه ذکر «إیّاکَ نَعبدُ» خواندند عرشیان از چنین ارادتِ خاص همه انگشت بر دهان شده اند بعدِ نهج البلاغه و قران شد گلستان چه کلبۂ احزان نیّت یار کرده و فالِ؛ حافظ آورده شعرخوان شده اند همه سرگرم ِ زرق و برق اما عدّه ای یک دقیقه عاشق تر رفته با إذن حضرت زهرا(س) وقفِ صاحبِ زمان(عج) شده اند خوش بحال تمام آنها که شب یلدا به قصد صبحِ ظهور محوِ گنبد قدم قدم با اشک راهیِ صحن جمکران شده اند! مرضیه عاطفی👆 یوسف، ای گمشده در بی‌سروسامانی‌ها! این غزل‌خوانی‌ها، معرکه‌گردانی‌ها سر بازار شلوغ است،‌ تو تنها ماندی همه جمع‌اند، چه شهری، چه بیابانی‌ها چیزی از سورۀ یوسف به عزیزی نرسید بس که در حق تو کردند مسلمانی‌ها همه در دست، ترنجی و از این می‌رنجی که به نام تو گرفتند چه مهمانی‌ها... «این چه شمعی‌ست که عالم همه پروانۀ اوست؟» این چه پروانه که کرده‌ست پرافشانی‌ها؟ یوسف گمشده! دنبالۀ این قصه کجاست؟ بشنو از نی که غریب‌اند نیستانی‌ها بوی پیراهن خونین کسی می‌آید این خبر را برسانید به کنعانی‌ها مهدی جهاندار👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14010926-03.mp3
8.55M
🔊 زمینه(لبریز سکوت صدات) 🎙 🖋 🔷 عزاداری ایام فاطمیه ۱۴۰۱ /شب نهم هیئت یازینب سلامﷲعلیها 💠😭 لبریز سکوته صدات از گریه می سوزه چشات آخر می کشه علی رو این خس خس تو نفسات شب تا سحر بیداری زهرا همش تب داری هی لاله لاله لاله تو بسترت می کاری گوشواره: (روزا باغ لاله میشه پیکرت شبا خیس گریه میشه بسترت دل آسمونا میشه پرپرت) ای یار جوون علی ای یاس کمون علی هم با تو بهاره دلم هم بی تو خزونه علی ای یاور مظلومم من پیش تو آرومم افتادی از پا، خیلی لاغر شدی خانومم دیگه رنگ لاله شده سرفه هات دیگه اشکیَ م نداری توو چشات دیگه قلب فضه شده خون برات ای روشنی دل من از رفتنت حرفی نزن بعد از تو علی چه کنه با اشک حسین و حسن با گریه ی محزونت با چشمای بارونت داری کفن می بافی با دستای بی جونت داری حال گریه شب آخرت داری ذکر روضه واسه دخترت خیس اشک روضه شده بسترت وحید محمدی✍ 💠😭
👑🌹⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️🌹👑 🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺 🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸🍃
💖💫در این آخرین روز پاییز 🤍💫صلواتی ختم کنیم به نیت 💖💫سلامتی آقا امام زمان (عج) 🤍💫و سلامتی شما عزیزان 💖💫رفع گرفتاری حاجت مندان 🤍💫و آرامش برای همه مردم 💖💫ســـرزمـــیـــنـــمـــان 💖💫اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّد 🤍💫وَ آل مُحَـــمَّد 🤍💫وَ عَجِّـــــل فَرَجَهُـــــم 💖💫وَالعَن اَعدائـــــهُم اَجمَعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۳۰ آذر ۱۴۰۱ میلادی: Wednesday - 21 December 2022 قمری: الأربعاء، 26 جماد أول 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️17 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️24 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️34 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️35 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
يا فاطمه از اشك ترا مي خواهيم بيمار تو هستيم و دوا مي خواهيم هر كس پي حاجتي رود بر در دوست ما از تو برات كربلا مي خواهيم سروده ي حبيب الله موحد  *** ديدار بقيع ز آرزويم نرود من فاطميم ز خلق وخويم نرود عمريست غلام در گه زهرايم  يا رب مددي كه آبرويم نرود سروده ي حبيب الله موحد  *** عمريست دلم گشته هلاكت زهرا دست من و آن دامن پاكت زهرا بنما كرمي كه بار ديگر اي گل صورت بنهم به روي خاكت زهرا سروده ي حبيب الله موحد  *** يا فاطمه از غصه كبابم كردي چون شمع تو قطره قطره آبم كردي يك شهر سلام بي جوابم كردند از چيست تو اين گونه جوابم كردي سروده ي حبيب الله موحد  *** يا رب به ميان شعله وآتش و دود بگرفته فلك ز دست من بود و نبود با ضرب لگد پهلوي يارم بشكست پوشيده دو ديده از جهان ياس كبود سروده ي حبيب الله موحد  *** يا رب ز فشار درب بي تاب شدم ا ز ضربت سيلي عدو خواب شدم هوش از سر من ربوده درد پهلو اما ز غريبي علي آب شدم سروده ي حبيب الله موحد  **
روضه پنج تن ال عبا السلام علیک یا اهل بیت النبوه ومعدن الرساله هم فاطمه وابوها وبعلها وبنوها سلام بر مدینه وبیت فاطمه سلام برمدینه ودختر رسول خدا سلام برفاطمه وهمسر ش علی سلام برفاطمه وحسن وحسینش تانام پنج تن میاد اسم حضرت زهرا بین همه می درخشه آخه خداهم تو حدیث کساءنفرمود پیغمبرودختر وفرزندانش فرمود: فاطمه وپدر فاطمه فاطمه وهمسر فاطمه فاطمه وفرزندان فاطمه حالاکه پای روضه پنج تن نشستی خوب دل بده تانامشون میاد دل هوای مدینه می کنه میره قبرستان بقیع می ره کنار حرم پیغمبر آیَ اونایی که مدینه رو ندیدین تو روضه آل عبا ازخدا طلب کن از حضرت زهرا س بخواه چند جا پنج تن کنار هم قرار گرفتند وقتی پیغمبر لحظات آخر عمرشون بود اوج روضه خانم فاطمه زهرا نشسته کنار بستر بابا امیرالمومنین نشسته حسنین نشستن زینبین نشستن زینب ام المصائبه آخ نبی دربستروزهرا کنارش عزیزِقلب او شد بی قرارش بگوید دخترم کمتر نوا کن برای رفتن بابا دعا کن (یارسول الله) یه وقت دیدن ابی عبدالله، امام حسن خودشون رو انداختن رو سینه پیغمبرتا حضرت زهرا خواست بچه هاروازرو سینه پیامبر بلند کنه پیامبر صدا زدفاطمه جان بزار حسین رو سینه من باشه ومن جان بدم حسین آرامش قلب منه حالا که اسم حسین اومد بگم بهت یه جایی هم پنج تن کنار هم جمع شدن (آی امان ای دل) شب شام غریبان کنارتنور خولی پنج تن باهم جمع شدن زن خولی میگه دیدم نیمه های شب ازتنور نوربه آسمان می ره نزدیک شدم دیدم چن نفر کنار تنور نشستن یکی از انها یه خانمی قد خمیدس سر رو از تنور برداشت به سینه چسباند هی صدا میزنه غریب مادر حسین غریب مادر حسین الهی به اشکهای فاطمه کنار بستر بابا به ناله های فاطمه کنار سر فرزندش ابی عبدالله هرکس درخونه پنج تن مهمان شد دستشو خالی برنگردان نام حسین اومدهر کس آرزوی زیارت قبرشو داره نصیبشون بگردان الالعنه الله علی القوم الظالمین حاجاتتونومدنظر بیارید التماس دعا ⚘اللهم عجل لولیک الفرج ⚘
◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ روضه وداع حضرت زهرا س ووصیت به دخترش حضرت زینب س 😭😭 🌗🌗🌗🌗🌗🌗🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗🌗 صل الله علیک یا فاطمة الزهرا یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک علی لله و قدمناک بین یدیه حاجاتنا یا وجیهه عندالله اشفعی لنا عندالله 🤲😭 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ببین مادر نشستم در کنار بستر تو به سختی بازو بسته می‌شود چشم تَر تو منو شمع وجودم بسوزد تار و پودم همه شب تا سحر با منو روی کبودم😭 ببین مادرم به چشم ترم کنم بر تو نظاره ز خانه مرو شبانه مرو مکن ازما کناره مرو مادر مرو مادر مرو مادر غریبم مرو مادر مرو مادر مرو مادر غریبم بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم بگم یا نه😭 بریزد اشک غم از چشم بابای غریبم کنار بسترت درناله ی امن یوجیبم در شَوَم مادر فدایت کنم هر شب دعایت برای رفتن راه شود در عصایت😭 بمیرم برات، عزیز مادرم ،نرو مادر غریبم ز خانه مرو شبانه مرو ببین مادر غریبم 😭 مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم مرو مادرم مرو مادرم مرو مادر غریبم اخی😭😭😭 الهی در جهان ای حی داور نبیند دختری داغ مادر نبیند دختری داغ مادر 😭😭 صدا زد زینبم مادر برو توحجره بغلی یه بقچه داخل صندوقه بردار و برام بیار بی بی زینب میگه اومدم بقچه رو برداشتم آوردم نزد مادرمون فاطمه س مادرم فاطمه س بقچه رو باز کرد دیدم ۳ تا پارچه سفید از داخل بقچه بیرون آورد گفتم مادر اینا چیه گفت دخترم زینبم به اینا میگن کفن به اینا میگن لباس آخرت مادر، اخی صدا زد زینب جانم دخترم اولین کفن مال منه 😢 هر وقت بابات علی بدن منو غسل داد همینکه اومد کفن کنه کفن بده بابات علی بدن منو بپوشونه😭😭😭 مادر دومین کفن مال کیه گفت دخترم دومین کفن مال بابات علی ع حواست باشه وقتی داداشت بدن باباتو غسل داد این کفنو بده بر بدن بابات علی ع بپوشونه ، مادر پس سومی کفن مال کیه اینم مال داداشت حسن دخترم حواست باشه وقتی حسینم بدن داداش غسل داد این کفنو بده بربدن حسن غریبم بپوشونه اینقدر ذهن این دختر درگیر حسینشه مادر مگه حسینم کفن نداره😭😭 مگه حسینم لباس آخرت نداره مادرمادر😭😭 دیدم صدای ناله ی مادر بلند شد گفت دخترم یه روز میاد کربلا حسینم غریبه مادر نداره آخ کفن حسینم میشه گرد و غبار زمین کربلا دخترم بعد من جان تو جان حسین من اخه حسینم غریبه کربلا نه مادر داره نه پدر داره نه داداش بزرگش حسن هست 🤲همه ناله بزن بلند بگو ای حسین 😭 اخ بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است اخ بگو به سوی آسمان پر کشیدی مادر مادر خداوندا چه آمد بر سر من 😭 مازندرانی اخ کفن ندارنه ته غریبه برار الهی مه بمیرم کفن ندارنه ته مظلومه برار ،الهی من بمیرم😭 اخ ته ره اون بیابوناکنده داغدار، الهی مه بمیرم بوینی ته سر برار بالای نیزها الهی مه بمیرم آخ مار اخ بوریا یارنه ب جای کفن الهی مه بمیرم مگر حسینم ندارنه وطن الهی مه بمیرم مادر مگر در کربلا حسین مادر ندارنه الهی خواخر بمیرم مگر در کربلا زینب ندارنه الهی خواخر بمیرم هرجا صدای منو میشنوی امشب مادر امیر عالم ان شاءالله دعات کنه😭 ان شاءالله امشب مادر دل سوخته مادر غریب برای گره های کارت برای شفای مریضت برای دردهای سرت دعا کنه 😭 دستتو بیار بالا از هویدای وجودت صداش بزن یا حسین یا حسین یا حسین✋😭 حسین آرام جانم حسین روح و روانم صل الله علیکم یا اهل بیت نبوه و معدن الرساله هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها تایپ کنیزه اهلبیت ع ((مهلا سادات عقیلی)) اللهم عجل الولیک الفرج 💐💐💐
|⇦•آنکه تابید رخش در شبِ یلدای... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ويژه اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ " السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة، السَّلاَمُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّه،  وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وِلایَتِکُمْ طِیبا لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا "   آنکه تابید رخش در شبِ یلدای علی کیست جز فاطمه نوریّه ی شبهایِ علی   فاطمه کیست؟ همان است که در این نه سال هر سحر بود خودش رَبّی الاَعلایِ علی   همه بر پاش میوفتند پیمبرها هم ولی افتاد خودِ فاطمه بر پایِ علی   *پيغمبر هر وقت فاطمه رو ميديد، يه جوري احترم مي كرد انگار با مادرش داره رفتار ميكنه، هر وقت ميديد اگه نشسته بود فاطمه وارد ميشد، مي ايستاد، بلند ميشد دست به سينه ميذاشت، دستاي فاطمه رو مي بوسيد، ميگفت:فاطمه! من هر وقت تو رو مي بينم بوي بهشت رو استشمام ميكنم...*   بارها گفت پیمبر که علی جانِ من است و شده فاطمه هم جانِ گوارایِ علی   زن نبینش! بخدا ظرفیتش را دارد که به میدان بزند جنگ کُند جایِ علی   * همين كار رو هم كرد، به ميدون هم زد، اما معركه كجا بود، دَرِ خونه بود، بي بي برا جنگ نيومده، ديد اينا دارن در ميزنن اومد در رو باز كنه، كه اون نامرد لگد زد...*   هرچه گفته است علی بود ،علی بود علی نیست بر لوح دلش غیر تولایِ علی   ما گدایان علی ریزه خورِ فاطمه ایم جان فدایِ کَرَمَت حضرتِ زهرایِ علی!   حُکمِ لولاک ِخدا بود که فهماند به ما اوست تنها سبب خلقتِ دنیایِ علی   این دو سه ماه چه آمد به سَرِ بانو که بسته شد بر رخ او راه تماشایِ علی   یک در سوخته و یک زن سیلی خورده ما بمیریم برایِ غمِ عُظمایِ علی   پوريا هاشمي   يكم گريه كن حيدرم بازم دست بكش رو سرم   از اين زندگي راضي ام ولي ديگه بايد برم   شرمنده اتم اين روزا اگه خونه ات بهم ريخته   تو صحنِ خونه قطره هاي خون هر قدم ريخته   من خوبم علي! موهام يه كم سوخته يه كم ريخته   بعدِ رفتنم حيدر زود به زود بيا پيشم   ميشناسي تو زهرا رو دل تنگِ صدات ميشم   درسته كه تو بسترم يه چند روزه كه بهترم   از اين زندگي راضي ام ولي ديگه بايد برم   من بايد برم بيشتر حواست به حسن باشه   زينب رو نذاري كه يه شب دور از وطن باشه   بميرم براي حسين كه بايد بي كفن باشه وقتي شد آتش شعله ور افتاد مادر در بين آن ديوار و در افتاد مادر   وقتي لگد زد بر دَرِ خانه حرامي ناله كشيدم از جگر افتاد مادر   در كنده شد روي زمين افتاد مادر اي واي از در زودتر افتاد مادر   من ايستاده بودم ديدم كه در افتاد حسن ناله ميزد: پدر! افتاد مادر تو افتاده بودي دَرَم رويِ پهلوت ديدم هر كي رد شد لگد زد به پهلوت در بين دود و ازدحامِ نانجيبان يه لحظه كُلاً از نظر افتاد مادر   در كوچه نامحرم سر او داد ميزد از نعره ي بيدادگر افتاد مادر   وقتي صدا زد: آه! فضه خُذيني فهميده بودم در خطر افتاد مادر   شاخه شکست و غنچه از شاخه جداشد سِقطِ جنين شد پُشتِ در افتاد مادر   آنقدر زد در كوچه قنفذ مادرم را آنقدر زد از بال و پر افتاد مادر   اين در بابايِ غريبم را زمين زد در پيشِ رهگذر افتاد مادر مرغ دل يك بام دارد دو هوا گه مدينه مي رود گه كربلا اينجا در پاي شوهرِ مظلوم افتاد در كربلا پيشِ پسر افتاد مادر   وقتي حسين از  روي زين افتاد و ميديد حامي ندارد يك نفر افتاد مادر   تا ديد ميخواهد آن تيرِ سه پر را در آورد از پشت سر افتاد مادر   تا ديد لشكر حمله كرده بر حسينش يا باِلعَصا يا بِالحَجَر افتاد مادر   تا ديد شمرِ بي حيا را بينِ گودال خنجر كشيد از كمر افتاد مادر لبِ گودال مادر افتاده توي خيمه خواهر افتاده   رويِ پيكر خنجر افتاده دَمِ خيمه دختر افتاده   به سمتِ گودال از خيمه دويدم من شمر جلوتر بود دير رسيدم من   سَرِ تو دعوا بود دير رسيدم من سَرِ تو رو بردن دير رسيدم من   يه گوشه ي گودال مادر و ديدم من كه رفته بود از حال دير رسيدم من   اي كُشته ي گرسنه و تشنه ابي عبدالله! حلقومتو سپردي به دشنه ابي عبدالله!   اي كُشته ي حسادتِ دنيا ابي عبدالله! كُشتن تو رو مقابل زنها ابي عبدالله!   صدا زدي من رو خودم شنيدم من صداي رگهات بود دير رسيدم من   گلوتو می بوسم رگاتو می بوسم  تو رو خدا دست و پا نزن اینقده مادر رو صدا نزن
14001011-narimani-roze.mp3
7.43M
|⇦•آنکه تابید رخش در شبِ یلدای... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ويژه اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خانوم! من و نگار تنها چادری های کلاس هستیم و هر روز به ما خیلی حرف می زنن وقتی شما با چادر میاین سر کلاس ما خیلی خوشحال میشیم. ممنون
|⇦•دست در دست حسن بود... جانسوز و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی حسین طاهری•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دست در دست حسن بود که بیرون آمد مهر با ماه از اشراقِ مدینه سر زد سوی مسجدبه شُکوه و عظمت گشت روان گوییا حیدر کرار رَوَد در میدان نه به کف دشنه و نه خنجر و تیغ و عَلَمی قصد کرده است کُند فتح فدک را به دَمی گام مردانه او لرزه به عالم انداخت گرد و خاکِ ره او خیبر دیگر می ساخت کوچه ها گرم تماشای خداوند جلال عرش در زیر قدمهاش رسیده به کمال خطبه آغاز شد و با سخنش شد محشر ذوالفقار آخته انگار علی در خیبر محضر هیبت او کوه اُحد زانو زد آسمان سجده به خاکِ قدم بانو زد بانگ زد دست از این خواب گران بردارید هر چه دارید همه از من و حیدر دارید سر این سفره اگر روزی خود را بستید همگی ریزخورِ حیدر و زهرا هستید گردش چرخ فلک نیز به دستانِ علی است در رگ و ریشه ي زهرا به خدا جانِ علی است اگر از بند به بندِ تن من جان برود نگذارم که علی بی کس تنها بشود به رُخِ سرخ و پریشانی این گیسویم تا زمانی که نفس هست علی میگویم حُرمت نان و نمک حقِ علی بود علی غرض از باغ فدک حقِ علی بود علی آنچنان تیغ کلامش نفس از دشمن برد عاقبت پرچمِ حیدر به سر مسجد خورد تا شنیدند حقیقت به رهش افتادند با خجالت فدکِ فاطمه را پس دادند حسنش بود که تکبیرِ مکرر می گفت و اِن یکاد از نفسِ حضرت مادر می گفت افرین بر تو بر خطبه ي تو، مادر من همه دیدند چطور آمده قرآن به سخن دست در دست حسن بود که بیرون آمد بعدِ چندی همه دیدند که لبخندی زد گرچه زن بود ولی نیست چو او مردِ غیور کوچه ها از قدمش پر شد از احساس غرور ناگهان سایه ي یک پَست به دیوار افتاد بند بندِ فلک از دست ستم شد فریاد تیره شد کوچه و در شهر سکوتی پیچید دست شب رنگِ سیاهی به رخ دهر کشید کوچه ای تنگ و دلی سنگ خدا رحم کند حضرت حوریه و جنگ، خدا رحم کند می وزید از دل کوچه خبری سرخ و کبود دیده ای تنگ حرامی به فدک دوخته بود دوربر را نظری کرد نباشد خبری یا مبادا! که ازاین ره گذرد رهگذری هر چه مادر به عقب رفت عدو پیش آمد عاقبت تکیه به ناچار به دیواری زد ناگهان سایه ي دستی روی خورشید افتاد پسرش سینه سپر کرد مقابل اِستاد جگر شیر حسن داشت ولیکن افسرد دستی از روی سرش رد شد و بر مادر خورد ضربه ای از دو طرف بود و خسوفی پُر درد رحم بر بی کسی فاطمه دیوار نکرد آنچنان زد که فلک پر شده از ناله چنین همه گفتند به هم عرش خدا خورد زمین تلخ این بود حرامی به‌ خودش می بالید تلخ تر اینکه به اشک‌ِ حسنش می خندید با تمسخر نظرش سوی حسن تا افتاد پاره های فدکِ فاطمه را دستش داد گفت این حقِ شما، خنده کنان رفت که رفت مانده باقی حسن، با غرورش همش نعره زنان رفت‌که رفت با پروبال و شکسته نفسش بند آمد نفس هم قدم‌ هم نفسش بند آمد راه میرفت وبه لب داشت به زحمت سخنی حَسنم حرفی از این قصه مبادا بزنی :موسی علیمرادی یارب نصیب هیچ غریبی دگر نکن داغی که گیسوان حسن را سفید کرد