eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 جمعه دعای کمیل خدایا تا که یک گوشه چشمی تو به من کنی خدایا می‌دونم بنده خوبی واسه توخدا نبودم ولی افتخارم اینه از شما جدا نبودم یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی ذکر یارب یارب من می‌کنه حل مشکل من ای خدای مهربونم مهر تو توی دل من ذکر یا کریم و یارب هر شب جمعه میگم من ذکر یا نور یا قدوس نغمه روی لب من یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی یا غیاث المستغیثین کمکم کن که بیچارم کسی رو غیر شما من هیچ کجا سراغ ندارم یا سریع الرضا میگم تا که زود ازم رضا شی باعث قبولی توبه عبد رو سیا شی یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی یا من اسمه دو ا ده تو شفا هر چی مریضه اون کسی که تو رو داره هرکجا بره عزیزه ای خدای حی غفار مصلحت رو تو میدونی نعمتایی رو که دادی حکمتش رو تو میدونی یا الهی یا الهی یا الهی یا الهی ✍شاعر: حکمت اله ترکی 🌷🌷🌷 شعر دعای کمیل (شعر شب جمعه ) جمعه شب آمده تا دل ز خدا یاد کند بنده از کار بدش توبه و فریاد کند چون بفرموده حق دست دعــا بردارد او اجابت کند و بنده خود شادکند همچنین در سه فراز دعای کمیل "یا رب یا رب یا رب" دارد که شعر زیر را انشا کردم : آنقدر یا رب بگـــــــــــویم تا خدا یادم کنی ز آتش دوزخ رها از غـــــــم تو آزادم کنی جمعه شب ها با زبان مرتضی خوانم تو را تا که دستم را بگیری لطف و ارشادم کنی 🌷همینطور مطلب زیر شب جمعه که شب رحمت و غفران خداست دوری از مسجد و محراب و دعا کار خطاست سرخوش آنکو که در این شب به دعا مشغول است فارغ از فیض در این همچو شبی مسئول است همره خضر شو و آنچه علی گفت کمیل لوح دل ساز دعایی که بنام است کمیل با زبان علوی مسئلت از یزدان کن رحمت واسعه را واسطه جانان کن مخلص ار طالب فیضی به خرابات خرام که به رندی بود این راه و روش ، کیش و مرام 🌷🌷🌷 🌷شروع دعای کمیل الهی بنده ای گم کرده راهم بیا مولا بده امشب پناهم اسیر کرده های زشت خویشم به حق فاطمه بنما نگاهم تهی دستم بیا و از ره لطف ببخشا از کرم جرم و گناهم تمام راهها را رفتم ای دوست نموده این سیاهی ها تباهم کجا مانند تو پیدا نمایم که تو مولائی و من پر گاهم نکن رد از در خود سائلت را بجز لطفت دگر چیزی نخواهم شب جمعه ،کمیل و یارب من اگر ردم کنی در قعر چاهم به یارب یارب شب زنده داران بده یکبار دیگر توپناهم 🌷🌷🌷 مناجات باخدا شب جمعه راه دور و بار ،سنگین و گناهم بی شمار من که می دانم بدم دیگر تو بر رویم نیار بگو خدا میدونم بدم،میدونم گنه کارم اما دلخوشیم فقط به تو تو این دنیای پر تردید نمی تونم با کسی درد و دل کنم مگه نمیگیم خدا ستار العیوبه خدا عیب بنده هاشو میپوشونه میگه این بنده منه  ولی منم که غفلت کردم  منم که توبه نمیکنم منم که آدم نمیشم.. تا نیفتم تا نسوزم در شرار خشم تو ابر رحمت بر سر این بنده عاصی ببار باورم هرگز نمی آید به ذات اقدست مهربانی چون تو عبدش را بسوزاند به نار کی به رویش در ببندی کی رهایش میکنی؟ بنده ای را که ندارد جز درت راه فرار هم زلطفت ،هم ز عفوت ،هم زجرمم هم زخویش شرمسارم شرمسارم شرمسارم شرمسار باورم هرگز نمی آید که مایوسم کنی بنده ای را که بود بر رحمتت امیدوار حضرت آیت الله ناصری (حفظه الله)فرمودند مایوس از رحمت اللهی نشوید هر چه قدر گناه کرده باشید همیشه امیدوار باشید به رحمت خدا ،ما هیچکدام معصوم نیستیم هر کدوم دامانتون آلودس هر کس به یه قدرو اندازه ،مایوس شدن از رحمت اللهی از گناهان کبیره است از تو در عمرم نکردم لحظه ای قطع امید گر چه دارم جرم در پرونده  خود بی شمار گرچه میدانم مرا می بخشی از لطف و کرم می سزد تا باز،گریم از خجالت زار زار پرده پوشی کردی از جرمم به دست رحمتت گر چه می کردم گناه خویشتن را آشکار چشم (میثم) همچنان باشد به عفو رحمتت گر بری سوی بهشتش یا بسوزانی به نار   التماس دعا 🌷🌷🌷 گریز به دعای کمیل 🕊الهـے وَ رَبـّے مَن لے غَیرُک از بس گناه بر دل خود بار می کنم خود را میان نفس گرفتار می کنم پل های بازگشت خودم را شکسته ام دارم علیه خویش فقط کار می کنم قلبی که جایگاه تو و اهل بیت توست در حیرتم چگونه لجن زار می کنم؟! تو عاشقانه حاجت من را نمی دهی من جاهلانه این همه اصرار می کنم من بنده ی توام، چه کنم؟! "دوست دارمت" باشد بزن... دومرتبه تکرار می کنم دنیا نشد ببینمش اما به روز حشر سجده به پای حیدر کرار می کنم تشنه شدن بهانه ی ذکر مصیبت است یاد حسین لحظه ی افطار می کنم یاد مدافعان حرم آه می کشم گریه به یاد زینب و بازار می کنم اصلا کسی به عمه ی ما ناسزا نگفت سیلی به او زدند؟! نه... انکار می کنم دست خودم که نیست، فقط داد می زنم وقتی که یاد مجلس اغیار می کنم 🌷🌷🌷 @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ :(چو گیسوی تو من در پیچ وتابم ،یابن زهرا) دوباره آمــــــــده مـاه مـنـــــــــاجــــــات و عــــــــــبــادت دوباره و اشده درهــــــــای احـــــــسان وکـــــــــرامـت الهی آمـــــــدم راهـــــــــــم بــده ، چـــون بی پنـاهم شکســته پشــــــــــتم از این بارسـنگــــــیـن گنـاهم گنهکار آمدم/گرفتار آمدم/نگاهی ســوی ما کن ز درگاهت مران/الهی الامان/نظر سـوی گداکن اســـــــیر نفس خود گشــــــتم در این دنیای فانی مکن ما را به حـــــــــــال خود رهــــــا ، حتی به آنی اگــــــر از خـــــــــود برانی بنـــــــــده ات رو به که آرد؟ پنــاهی جــــــــز حــــــــــــریـم و درگـه پاکـــــــــت ندارد الهی ربنا/تو حَــوِّل حالَنا/عطا کن احسن الحال به درد معصیت/ببخشا عافیت/که گــــــردم من سبکبال نشــاندم آتـــــــش غفـــــــلت میان روح و جــــــــانم تو"خَلِّصــــــــــنا مِنَ النّــــــــــار "ای خــــدای مـهربانم رهــــــــایم کن از این آتـــــش قــسم بر جـان زهرا مـســـــــــوزان بیش از اینـــــم ، بنـــــدهٔ نالایـقـت را ببین حـــــــال مرا/تو اعـــمال مرا/پشـیمـانم الهی ببخشایم خدا !/صدایم کن صدا/پریشانم الهی شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ باز کــن در، منــــم منـــم یـارب عبــــد آلــــــوده دامنـــــــــــم یـارب دلم آلوده اسـت و با ایـن حال حرف دل با تو می زنــــــم یارب بهترین میــزبان تو هستـی تو بدتـــرین میـــهمــان منم یـارب با تو پیـــونـد دوستـــــــی بستم گرچه با خویش دشمنم یارب گر چـه صدبار تـوبه بشکستم باز هــم تـــوبـه می کنــــم یارب کرمی کـــن بگیـــر دسـتـــــــــم را که دگـــر توبـه نشـــکنـــــم یارب کاش پیش ازگنه روان می شد روح از غــــالب تنــــــــــم یـارب به کدامـــــین گنــــه کــنم اقـــرار کــه بـــود روی گفتــــــــــنم یارب معصـــیت ها چو مار پیچیدند همــــه بر دور گــــــــردنــــم یـارب آه از آن لحظه ای که می گردد خـــــانه گــــور مســــکــــــنم یـارب باهمه تیـره روزیم چون شمع از شـــــرار تــو روشــــــنـــــم یارب خـــارهای گــــــنــــه به مــهر علی گشته خوشـــتر ز گلشنم یارب "میثمم" جـز به خـاک پای علی ســـر به جــــائی نیفکـــــــنم یارب شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ باخدا به یاد لحـظــــــــهٔ جــان دادنــم هـــر دم پـریشــانـم ز خـوف تـاری و تـنگــیّ قــــــــبــرم دیـــــــده گــریانـم خطاکردم به عمرم،چون مطیع نفس خودبودم به غفلت ،عمر من طی شد، ولی مولا پشـیمانم پــناه آورده ام ســویـت ، کَـــرَم بنــــــــــمـا خــداوندا ز خـــود ردّم مکن امشـب ،ببخـشا این گناهانـم فقـیرم بار الها ســر به زیــرم سـمـــتِ درگاهــت نظـر کـن از سـرِ رحـمـت ، به حــــالِ نا بســامانم ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ @navaye_asheghaan
┄┅═✼﷽✼═┅┄ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه اتفـاق قشنگــی ! تلاقـی دو بهـــار قیــام روشن باران قنــوت در شب تار رسیــده وقت مناجات و سفرهٔ سحری نسیــم روح نواز و تبـســـم افــــطار صدای وصل مؤذن ، طلوع فجر سحر نــوای زمــزمــه ها روی پــردهٔ اَذکــار به پای ماه مبارک به سجـده آمده اند فرشتــگان الهــــی از عـــالم اســـرار هوا ، هـــوای دعا و دَمِ مناجات است که استجابت سبز است و جلوهٔ انوار قسـم به روح مناجات خلوت سحـری قســم به پاکی دلهای عاشــق و بیدار سعادتیست که مهمان سفرهٔ کَـرَمیــم نصیبمان شده فرصت برای استغـفار قســم دهیم خدا را که بگــذرد از مـا به حق کشــتهٔ محـــراب ، حیدر کرار به خـــاک ما برسـاند نزول رحمـت را وجود ماشود از"کیمیا"ی جان،سرشار رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۲/۱/۲ @navaye_asheghaan
4_5850680948273710830.mp3
2.37M
‍ ‍ ‍ ‍ ‍مناجات باخدا ماه خدا آمد (دلم با خدا شد دلم باخداشد،دلم با خدا شد، ماه خدا آمد،دلم با خدا شد، دلم باخداشد،دلم با خدا شد) تکرار حی علی توبه، (در توبه وا شد در توبه وا شد، در توبه وا شد،) الهی رحمی کن، خسته وزارم به این سفره من خیلی بدهکارم الهی رحمی کن، خسته وزارم به این سفره من خیلی بدهکارم، بدهکارم... باز منو بار گناه، (نجاتم بده نجاتم بده نجاتم بده، باز منو بار گناه، نجاتم بده، نجاتم بده، نجاتم بده) خسته شدم از اشتباه، نجاتم بده نجاتم بده، نجاتم بده... الهی العفو یاکریم، الهی العفو یاکریم، الهی العفو یاکریم، الهی العفو یاکریم..... آخ! دارم به سر عمری ( امید رهایی، امید رهایی، امید رهایی، باید در این شبها،شوم کربلایی شوم کربلایی، شوم کربلایی... حسین! ندارم دردوغم ، تاحسین دارم به روی لب ذکر، یاحسین دارم (به رویه لب ذکر،یاحسین دارم) دست به دامانه توأم‌، حسین یا حسین حسین یا حسین حسین یا حسین دست به دامانه توأم، ‌ حسین یا حسین حسین یا حسین، حسین یا حسین @navaye_asheghaan
سبک زمزمه، زمینه، واحد مناجاتی ماه رمضان... سلام ماه صیام سلام حسنِ تمام سلام من به محضرِ خدا سلام ماهِ دعا سلام رزق و عطا شروع میشه دوباره ناله ها دوباره اومدم با روسیاهی با نغمه و نوای یا الهی خسته شدم ازدستِ نَفْس و میگم.. پناهِ من، بده به من پناهی پناهم بده اثری به سوز و به آهم بده پناهم بده روشنایی به دلِ سیاهم بده پناهم بده حالِ اشکی به چش و نگاهم بده ای امان خائفین ای پناه مومنین یا رب العالمین... یا رب العالمین... سلام ای مهربون سلام ای بی کرون سلامم و نذاشتی بی جواب سلام ای بی نظیر سلام بنده پذیر من ذره هستم و تو آفتاب محتاجِ نور بی غروبه یارم به جز تو یار و یاوری ندارم از کثرت گناه مثه خزونم.. منو عوض کن ای تو نوبهارم بهارم تویی که خدا و پروردگارم تویی بهارم تویی تویِ سختیا همیشه یارم تویی بهارم تویی بی قرارم از گناه، قرارم تویی بی قراریمو ببین روسیاهیمو نبین یا رب العالمین... یا رب العالمین... چشام بارونیه دلم زندونیه اسیرِ این دنیایِ بی وفا رهام کُن ای خدا از این بندِ بلا به حُرمتِ زهرا و مرتضی منی که عاشقِ علی و زهرام یادم داده این نجواهارو مولام اُمید دارم به رحمت و به لطفت وقتی که می خونم حسینِ آقام به حق الحسین مددی بده که غرقِ معصیتم به حق الحسین عاقبت بخیری رو کُن قسمتم به حق الحسین یه شب جمعه حرم بده دعوتم به شَهِ نیزه نشین بلندم کُن از زمین یا رب العالمین... یا رب العالمین... @navaye_asheghaan
6. شده ام به بند.mp3
2.43M
شده ام به بندِ غفلت اسیر، هستم از فرطِ عصیان سر به زیر به حقّ حضرت نعم َالامیر اَجرنا مِنَ النّار ِ یا مُجیر 4 رمضان ماه ِ ، باران ِ رحمت رمضان ماه ِ ، خوب ِ مغفرت یا رب به حقّ قرآن و عترت نگاهی کن به این عبدِ فقیر اَجرنا مِنَ النّار ِ یا مُجیر 4 ای خدا هستم ، رو سیاه ِ تو آمدم در ظلّ ِ، پناه ِ تو از عطر نسیم نگاه تو بگیرد جان بوی « مُشک و عبیر » اَجرنا مِنَ النّار ِ یا مُجیر 4 از ازل بر لطف ِ تو دل بستم مهربان به راه ِ تو نشستم اگرچه غرق گناهم هستم ، عاشق آن محبوب ِ بی نظیر اَجرنا مِنَ النّار ِ یا مُجیر 4 الهی حقّ گلهای پرپر به حقّ شهید ِ گشته بی سر حسین آن نور ِچشم ِ پیغمبر آن که شد بر تنش « کفن حصیر » اَجرنا مِنَ النّار ِ یا مُجیر 4
2. الهنا اغفر لنا.mp3
2.36M
الهنا ، اِغفر لنا ذُنوبنا این رمضان در گذر از گناه ما ما که شدیم مهمان سفره ی شما ناله زنیم یا ربّنا یا ربّنا جرم و خطا همسایه ام شده بار گناه سرمایه ام شده شرمنده ام ای خالق ِ همه از تو و اولاد ِ فاطمه یا الله بگذر ز جُرم ِ بنده ات بنده ی بیچاره و شرمنده ات ( یا الله ، اِغفر لنا ذُنوبنا ... ) تکرار اِن شاءالله در ماه قرآن و دعا خدا ببخشد جرم و عصیان مرا به حقّ آن غریب دشت کربلا، آنکه شده با لب ِ تشنه سرجدا به ناله ی محزون مادرش، دمی که شد به نیزه ها سرش کعب ِ نی و دشمن ِ بی حیا اشک سرخ چشم ِ دخترش این باشد ذکر تمام ِ عالمین واویلا غریب کربلا حسین واویلا غریب کربلا حسین ...
4. با روسیاهی.mp3
1.92M
با رو سیاهی اومدم درِخونت ای یار آشنای من ای همزبون ، ای مهربون خدای من تویی تویی ای خالقِ بنده نواز درد من و دوای من ای همزبون ، ای مهربون خدای من ای مهربون بس که گنهکارم من روم نمیشه بگم دوسِت دارم من نامم سیاهه کارم گناهه عمرم تباهه ( الهی العفو ... ) تکرار اگر چه غفلت و گناه و معصیّت هر روز و شب شده کارم اما هنوز به رحمتت اُمیدوارم نَفس از سرم ، دستاشو بر نمیداره اسیرم و گرفتارم اما هنوز به رحمتت اُمیدوارم دست من و بگیر که با خدا شَم از بدی ها دور بشم و رها شَم با روسیاهی گویم به آهی یا رب الهی ( الهی العفو ... ) تکرار با پیروی از نفس اَمّاره فقط به روی شیطون خندیدم نمکدون و شیکستم و نفهمیدم نامَحرَم و دیدن برام عادت شده راه کج و پسندیدم نمکدون و شیکستم و نفهمیدم لطف از تو و یک قلب تائب از من خون شد دلِ امامِ غائب از من شرمنده ام من از روی مولا مهدی زهرا ( الهی العفو ... ) تکرار یا رَبّنا اِغفر لَنا ذنوبنا به حقّ محبوب خدا به حقّ سالار غریب نینوا به حقّ اون آقایی که شده سَرش خورشید روی نیزه ها یا ربّنا اِغفرلنا ذنوبنا به اهل بیت خیلی بدهکارم من بدم ولی حسین و دوست دارم من رویام حسینه دُنیام حسینه آقام حسینه ( غریب مادر ... ) تکرار
3. منم بد منم بد.mp3
1.78M
منم بد ، منم بد تو خوبی ، تو خوبی منم عبد گنهکار تو ستّار العُیوبی ... ببین ، فرصت عمرم گذشته به تباهی الهی الهی... تو و جود و کرامت من و خواری و غفلت تو و لطف و عنایت من وشرم و خجالت تو و خوبی و رحمت من و روی ِ سیاهی الهی الهی... اگر چه همه ی عُمر گنه شد هنر من ولی دست نوازش کشیدی به سر من به درمانده اُمید و به مسکین تو پناهی الهی الهی... کجا در ره تقوی هم آهنگ تو بودم ز رویت خجل هستم که من ننگ تو بودم ولی ناله زدم بر گل فاطمه(س) گاهی الهی الهی... همان که به ره دین غریبانه فدا شد سرش از تن پاکش لب تشنه جدا شد سؤالم فقط این است به چه جرم و گناهی الهی الهی...
. رمَضان آمده با مائده های برکاتش گل و اسپند بیاور به سلام و صلواتش رمَضان پنجره ای باز به گلزار تجلّی چشمه ای مست تر از جاری مِی آب حیاتش می نشیند لب هر غنچه به تسبیح و تبسّم عطر گلهای جهان ریخته در صوم و صلاتش وقت شبخوانیِ شب بوست که در خلسه ی مستی می چکد شهد و شکر از نفحات کلماتش نیمه شب تا به سحر محو سماع است و تغزّل مولوی با فعلاتن فعلاتن فعلاتش بود از برکت شب های مناجات اگر آمد چشم حافظ به تماشاکده شاخ نباتش می برد هر دل از اطعام شب قدر نصیبی حیف بی بهره بمانی دل من ! از حسناتش ✍ . @navaye_asheghaan
. "چه میزبان کریمی چه میهمان بدی" چه جرم‌های زیاد و چه لطف بی‌عددی اسیر چاه گناهم خودت که می‌دانی تورا به پاکی یوسف، عنایتی مددی ترحمی به من وناله‌های نیمه شبم که نیست جز تو دلارام خستگان، احدی تویی خدای درختان باغ نور و امید بیا ز میوهٔ لطفت به من بده سبدی نبسته‌ای در مهرت به روی هیچ کسی بگیر دست مرا ای خدا، مدَدْتُ یدی هزار توبه شکستم امان از این همه جرم برای عفو گناهم تو راه را بلدی به ریسمان اجابت زدم دو دست دعا دل شکستهٔ من را فقط تو پس نزدی به زیر سایهٔ جوشن قسم به هر بندش نشسته بر دل وجانم نوای یاصمدی به پای نامهٔ اعمال این گدای حسین بزن تو مُهر قبولی، علیک معتمدی ✍ . @navaye_asheghaan
صفای اشک به دل‌های بی‌شرر ندهند به شمع تا نکشد شعله، چشم تر ندهند امیر قافله‌ی اشک چشم بیدار است به دست هر صدفی رشته‌ی گهر ندهند هوای چشم تو ای گل! هنوز بارانی‌ست چرا به مرغ گرفتار این خبر ندهند؟ مباد خون تو ای گل! نصیب خار مباد به دست هر مژه‌ای پاره‌ی جگر ندهند ز شرم روی تو گل‌ها ز شاخه می‌ریزند بگو که قافله را از چمن گذر ندهند به دست سرو امان‌نامه‌ی تهیدستی‌ست که گفته است که آزادگان ثمر ندهند؟ مراد اهل نظر گنج بی‌نیازی‌هاست به عالمی نظر کیمیا اثر ندهند مرید اهل نظر شو که از بلندی طبع بهای جام سفالین به جام زر ندهند چه جای ناله که در بارگاه استغنا مجال آه به دل‌های شعله‌ور ندهند چو شمع ، رشته‌ی باریک عمر می‌سوزد چرا مجال، به (پروانه) تا سحر ندهند؟ (پروانه) . @navaye_asheghaan
. خوش آمدی به من ای جان تازه! ای رمضان! خوش آمدی به من ایمان تازه! ای رمضان! بیا که سفره ی دل را دوباره باز کنم سلام آب خنک! نان تازه؛ ای رمضان! به ظلمت دل من نور تازه آوردی به چشم لک زده باران تازه، ای رمضان! به شوق آمدنت هر سحر گذاشته ام، کنار پنجره گلدان تازه، ای رمضان! برای دیدنت ای ماه، با منِ مشتاق، دلی ست تازه و چشمان ِ تازه، ای رمضان! بیا بیا نفسی تازه کن بیا بنشین بیا عزیزم، مهمان تازه! ای رمضان! شروع کن که هوا تازه است؛ بسم الله... بیا و بگشا قرآن تازه، ای رمضان! @navaye_asheghaan
خوابند و با امید تو بیدار میشوند سرگشته‌اند و عاشقِ دیدار میشوند باشد شفای عالم و آدم حضورِ تو اما ز هجر تو همه بیمار میشوند این از فراقِ توست ، که هر روز عده‌ای... در اوج غربتند و گرفتار میشوند بعد از هزار سال، هزاران نفر هنوز... از عشقِ تو ابوذر و تمار میشوند چشمانِ خیسِ منتظرت،صاحب الزمان آخر چه وقت لایقِ دیدار میشوند؟ مضمونِ نابِ شعر و غزل‌های من تویی قافیّه‌ها زِ شوقِ تو هموار میشوند علی گلچین پور @navaye_asheghaan
. بیدارم و اما دل بیدار ندارم در توشه به جز این دل بیمار ندارم گفتی که بیا توبه کن و بنده ی من باش صد حیف که من گوش بدهکار ندارم صد بار به رویم در این خانه گشودی اما من بیچاره به تو کار ندارم این چشم خطاکار شده مایه ی خجلت در روضه دگر چشم گهربار ندارم این بار ضرر کن، بخر این عبد گدا را من جز تو در این شهر، خریدار ندارم من در دو جهان دل به علی داده ام و بس جز با علی و آل علی کار ندارم می سوزم از این سوز که سربار حسینم سربار شدم، همت عیّار ندارم می سوزم از این روضه که با گریه حسین گفت: ای اهل حرم میر و علمدار ندارم وحید محمدی✍ .@navaye_asheghaan
دل ما معتکفِ کوی خدا شد ، الحمد درِاین ماه به رویِ همه واشد ، الحمد رحمت و مغفرت از لطف خدامی بارد دعوت عام زِ هر شاه وگدا شد ، الحمد به گُنه کاربگو ماه دعا شد برگرد حاجت عبدخطاکار روا شد ، الحمد آری یک عمراگر توبه شکستی بازآ توبه اینجاست که پُرقدروبها شد ، الحمد دست بردار تهی دستی ما عیبی نیست که شفیع همه «کنزالفقرا» شد، الحمد جوشش عفوکریم و نظر لطف رحیم آنقدرهست که برما هم عطاشد ، الحمد ( ممنونم که دعوتم کردی ، ممنونم که راهم دادی ، به مهمانی خودت ، دیگه میخام از اون گناهانی که مرتکب میشدم فاصله بگیرم ، دیگه میخام همونی بشم که تودوست داری ، چه مهمانی ؟ چه تقاضایی ؟ ) خفتم وخواب مرا اجرِ عبادت دادند لب فروبستم و تسبیح خدا شد ، الحمد سحر و اشک شب و ناله ی یارب یارب وقت هم ناله شدن با شهدا شد ، الحمد از سحر، تا دمِ افطار لبم آب نخورد پس نصیب عطشم آب بقاء شد ، الحمد جگرم سوخت کمی یاد حسین افتادم نفسم ، هم نفسِ کرببلا شد ، الحمد ساقی ام حضرت سقای حرم عباس است مَشک او اشک شد و گریه ی ما شد ، الحمد این گنه کار کجا و سحر کوی حسین ؟ مستجاب عاقبت انگار دعا شد ، الحمد ان قریب است که بگویند فلانی جا ماند باز هم غافله رفت و دل ما اینجا ماند
دل ما معتکفِ کوی خدا شد ، الحمد درِاین ماه به رویِ همه واشد ، الحمد رحمت و مغفرت از لطف خدامی بارد دعوت عام زِ هرشاه وگدا شد ، الحمد به گُنه کاربگو ماه دعا شد برگرد حاجت عبدِ خطاکار روا شد ، الحمد آری یک عمراگر توبه شکستی ، بازآ توبه اینجاست که پُرقدروبها شد ، الحمد دست بردار تهی دستی ما عیبی نیست که شفیع همه «کنزالفقرا» شد، الحمد جوشش عفوکریم و نظر لطف رحیم آنقدرهست که برما هم عطاشد ، الحمد خفتم وخواب مرا فیضِ عبادت دادند لب فروبستم و تسبیح خدا شد ، الحمد از سحر، تا دمِ افطار لبم آب نخورد پس نصیب عطشم آب بقاء شد ، الحمد جگرم سوخت کمی یاد حسین افتادم نفسم ، هم نفسِ کرببلا شد ، الحمد ساقی ام حضرت سقای حرم عباس است مَشک او اشک شد و گریه ی ما شد ، الحمد این گنه کار کجا و سحر کوی حسین ؟ مستجاب عاقبت انگار دعا شد ، الحمد از شب قدرِ همان سال گذشته تا حال بارها قسمت من صحن رضا شد ، الحمد ان قریب است که بگویند فلانی جا ماند باز هم غافله رفت و دل ما اینجا ماند امشب روضه ی امام رضا بخوانیم ، نکنه بمیریم ، بریم زیر خاک، روضه ی اون آقایی که مثل مار گزیده به خودش می پیچید ، هیچکسی نمی تونست کمکش کنه ، از هیچ جا نمی اومدن کمکش، دلم میخواد یه بار دیگه بیام دَمِ بابُ الجوادش ، بگم : قربون جوادت برم آقا جان ... قربون جیگر دوتایی تون ،که پاره پاره شد ،آخه بینِ ائمه ، دو نفر از اثر زهر جفا دست و پا زدن ، یکی هم تو قتگاه دست و پا می زد ... الهی رضاً بِرضاک ...
. شکوفه های دعا وقتی شکوفه های دعا باز می شود درهای باغ لطف خدا باز می شود صدها فرشته«نغمه ی ادعونی استجب» خوانند تا لبی به دعا باز می شود از خوان فیض رحمت حق فیض می برد چشمی که نیمه شب به سما باز می شود هرگز نیایش سحری را مده ز دست کاین پنجره به عرش علا باز می شود تا بندگی حق ننمایی ، ز پای دل زنجیر بردگیت کجا باز می شود باشد صحیفه ی عمل ما چو شب سیاه این نامه تا که روز جزا باز می شود روکن به اهل بیت که با مهر اهل بیت راهی به سوی عفو خدا باز می شود دارم امید چون دری از گلشن بهشت با نام سیدالشهدا باز می شود با ذکر یاحسین ببندیم چشم خویش با شوق وصل ، دیده ی ما باز می شود دل های غم گرفته «وفایی» خدا گواست تنها به یاد و نام خدا باز می شود ✍ . @navaye_asheghaan
. برای دردهایم روز و شب فکر دوا کردم برای جرعه ای از جام فیض تو دعا کردم تو گفتی رَتِّلِ اَلْقُرْآنَ تَرْتِيلاً  ، به روی چشم رسیدم تا به اُدْعُونِي تورا از جان صدا کردم مرا قُلْ يٰا عِبٰادِي ، اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا امید چرا که از ولادت تا کنون خبط و خطا کردم تو با لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ ات مرا خواندی من این دل را به مهر و رحمت تو آشنا کردم فَمِنْهُمْ مَنْ قَضىٰ نَحْبَهُ سخن از عهدبستن شد و با خود گفتم آیا بر عقود خود وفا کردم؟ تو پرسیدی أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يٰا بَنِي آدَمَ ؟ نه واللهِ  ... رَهَم را از صراط تو جدا کردم أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ  را خواندم نفهمیدم کجا محض رضای تو کمی شرم و حیا کردم؟ من نادان به فکر خود نمایی و ریا بودم تمام کارهایم را من از روی ریا کردم خوش آنان که رَضِيَ اَللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه  اند بدا بر حال همچون من که بر خود بد روا کردم تو گفتی این جهان لهو و لعب ، باشد متاعش کم ولی دل را به دنیا و متاعش مبتلا کردم إِذِ اَلْأَغْلاٰلُ فِي أَعْنٰاقِهِمْ میترسم از آن روز مرا رحمی نما یارب اگر چه ظلم ها کردم به إِنَّ اَللّٰهَ تَوّٰابٌ رَحِيم ات میدهم سوگند ببخش آن جمله اعمالم که تنها در خفا کردم خودت گفتی برای قُربِ من با واسطه آیید دلم را خوش به اولاد کریم مرتضی(ع) کردم برای این که گردد شاملِ حالِ دلم لطفت نشستم دست بر سینه و رو بر کربلا کردم برای آن که گردد ضامنم شاهِ غریبِ طوس دو خط روضه ، دو قطره اشک هم نذرِ رضا(ع) کردم سخن از روضه شد یاد لب خشک علی اصغر (ع) به روی دست بابا در میان گرگ ها کردم میان کوفیان يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني گفت فدای غربتش باشد اگر بُغض و بُکا کردم رمضان المبارک (یونس)✍ ........................... @navaye_asheghaan
ماه مهمانی خدا آمد ابروی یار در سما آمد تا که راهم دهند بنشینم سوز و آهم دهند بنشینم قَدر و یس و نور می‌خوانم از شراب طهور می‌خوانم گریه‌های زیاد می‌خواهم های های زیاد می‌خواهم اشک من گاه اشک توبه شود اشک من گاه اشک روضه شود بنده اینجا بیاید آزاد است هر که ویران بیاید آباد است در پناهِ حسین می‌بخشند با نگاهِ حسین می‌بخشند شمع و پروانه‌ی دل است حسین در نهان‌خانه‌ی دل است حسین در توانِ غریب نایی نیست حاجتی غیر آشنایی نیست از حضورت نیامده گفتیم محنتی بدتر از جدایی نیست چشم و دل سیرها خبر دارند بهتر از ساحت تو جایی نیست پیش لطف کسی به غیر از تو دست من کاسه‌ی گدایی نیست در حضور تو ای اجابت محض مسئلت‌کردن ابتدایی نیست ابتدا گر کنی به جود و کرم می‌رسد دائم، انتهایی نیست پَر شکستم که پیش تو باشم این کبوتر دلش هوایی نیست دائماً بُرده‌ایم در بندت لذتی را که در رهایی نیست حسرت بی حساب خواهد خورد هر که را مُهر کربلایی نیست خاکِ راهِ توأم، به سر غیر از جای پای تو ردِّ پایی نیست داد و فریاد می‌کنم اینجا گریه بر بوریا ریایی نیست ** بی کفن مانده بود در گودال از وطن مانده بود در گودال ظاهرا یک نفر ولی در اصل مانده بود در گودال آتش خیمه‌ها که جای خودش سوختن مانده بود در گودال از گلوی بریده گفت بیا از سخن مانده بود در گودال مادرش قد خمیده مویه‌کُنان با حسن مانده بود در گودال از حسینِ مدینه تنها یک پیرهن مانده بود در گودال گفت زینب: زمان رفتن خود جان من مانده بود در گودال ✍ @navaye_asheghaan