eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19.8هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
440 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
از وقتی شدم شیدای حرم شده مونسم رؤیای حرم یه زیارت آرزومه نمیخوام آرزو به دل از دنیا برم قدم به قدم به یاد حرم گریه میکنم ارباب کنار علم به یاد حرم گریه میکنم ارباب تو خیمه ی غم به یاد حرم گریه میکنم ارباب یااباعبدالله یااباعبدالله   بند دوم   ما که زِ ازل دل ریش توئیم خاکستری از آتیش توئیم همسر تو ایرونی بود آقا پس ما همه قوم و خویش توئیم تا روز ابد تویی امیرم ای برادر زینب الهی برات بی سر بمیرم ای برادر زینب آخه سرتو به نیزه زدن در برابر زینب ای برادر زینب یااباعبدالله یااباعبدالله علیرضاشوندی @navaye_asheghaan
بسم الله الرحمن الرحیم کاش خاموش کُنَد اشک ، مُصلایش را کاش گیرند کمی زیرِ بغلهایش را به زمین خورده و خاکی است رَدایش رویش کاش میشُد بِتِکانَند سَر و پایَش را ک به زمین خورد ، زمین خورد ، زمین خورد مُدام ولی از دست ندادند تماشایش را درِ آتش زده کَم بود بیاُفتد ای کاش بِبَرد از دَمِ در دخترِ نوپایَش را او خودش خواسته تا روضه‌ی مادر گیرد جُراتِ خویش نبینید مُدارایش را او علی هست به کوچه نکشیدش اینبار زنده کردید دوباره غمِ غمهایش را قنفذ از راه از آن لحظه كه آمد میزد میزند تا شکند بازویِ زهرایش را دست بگذاشت به زانو نفَسش تند شده عمه‌ی کوچک خود دید و نَفَس‌هایش را خیزران بود و سَر و طشتِ طلا و مشروب کاش میشُد که نبیند لبِ بابایش را (حسن لطفی۹۴)
بسم الله الرحمن الرحیم تشنه‌ی زمزمه‌ام کاش به زمزم برسم میوه‌ی کالَم و ای کاش که من هم برسم فاطمه چشم به راه هست سیاهی بزنم ای اجل صبر نما تا به مُحَرم برسم پس از آن جانِ مرا هم ببری حرفی نیست نه ، فقط باش که یکبار حرم هم برسم دست من نیست گریبان بدرم یا ندرم هر زمان که به سرِ سوره‌ی مریم برسم* آه ای راهِ نجف کرببلا دستم گیر ‌اربعین باز بر آن سیلِ دمادم برسم هر قدم می‌شمرم تک‌تکِ تیرَکها را تا که بر موکبِ عباس معظم برسم اربعین وقتِ قرار است بگو یا عباس کاش بر سایه‌ی آن صاحبِ پرچم برسم این شهیدانِ حرم همسفر ما بودند قسمتم نیست چرا پیش رفیقم برسم کَم‌کم ای ناله بیا موقع مقتل خوانی است وای کم مانده به گودالِ مقرم برسم ای بقیع کاش شبی سجده کنم بر خاکت کاش ای کاش به این خاک پُر از غم برسم *کهیعص (حسن لطفی ۹۶)
1. صادق آل رسول.mp3
7.83M
( علیه السلام ) صادق آل زهرا فرزند مرتضایم کُنج غربت انیسِ سوز زهرِ جفایم ز فرط پیری ، کمرم خمیده ز پا نشستم ، نفسم بُریده دگر زمانِ ، اَجلم رسیده آه ، وا غربتا وا غربتا عمری برمن گذشت و یک روزِ خوش ندیدم با این زانویِ لرزان پشتِ مَرکب دویدم سِرشک غربت همه دم فشاندم ز کوچه خود را به زمین کِشاندم به یاد آن شب ز رقیه خواندم آه ، وا غربتا وا غربتا ( تکرار بند اول ) تار و پود مرا با چنگال غم دریدند حتی سجاده را از زیر پایم کشیدند در آن شب تلخ که پُر از بلا بود حریم من در دلِ شعله ها بود دلم به یاد غم کربلا بود آه ، وا غربتا وا غربتا ( تکرار بند اول )
2. مدینه شهر.mp3
6.9M
( علیه السلام ) مدینه شهر پیمبر ، خداحافظ خداحافظ مزار خاکیِ مادر خداحافظ خداحافظ مدینه غربت من بی حساب است همیشه ناله ی من بی جواب است هنوزم که هنوزه مثل حیدر به روی دست من جای طناب است تمام خانه ام یکجا که میسوخت به حال منزلِ دنیا که میسوخت به خود گفتم چه حالی داشت حیدر ؟ در آتش ، چادر زهرا که میسوخت ... مدینه شهر پیمبر ، خداحافظ خداحافظ مزار خاکیِ مادر خداحافظ خداحافظ حیاتی جاودانه بودم عمری برای گریه بر جد غریبم به دنبال بهانه بودم عمری به دنیای زبون خیری ندیدم شکستند حُرمتِ موی سپیدم شبانه مثل زهرای سه ساله پیاده پشتِ مَرکب میدویدم آن طائرِ بهشتی دلها در آشیانه چون شمع دردلِ شب می سوخت عاشقانه سوزش شرارِ سینه ذکرش ترانه ی دل آهش به اوجِ افلاک اشکش به رخ بهانه کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب با دست بسته ، دشمن بیرون برَد ز خانه او با کهولت سن با قامت خمیده این با قساوت قلب در دسته تازیانه آن زاده ی پیمبر ارثیه اش ز حیدر این بود کز سرایش آتش کِشد زبانه هر چند خانه اش سوخت از دود و شعله افروخت دیگر نخورد یارش سیلی درآستانش ...
2_144161368160895267.mp3
4.03M
💜💜• دوای هر دردی دنیامو زیر و رو کردی گرفتی دستامو آقا تو واقعا مردی تو واقعا خوبی تو قلب من تو محبوبی دل سیاهم شد با عشق تو طلاکوبی خدا برام نگهت داره که واقعا عزیزی حقیقتا به تو دلبستم حقیقتا عزیزی اسمت اشکمو جاری میکنه آدم واسه تو هر کاری میکنه من هر دفعه آبروریزی میکنم آقامه که آبروداری میکنه آبروی دو عالم ... غمت خوش آهنگه خیلی دلم برات تنگه خودت یه کاری کن حالا که قلب من سنگه به آسمون خیره ام من با غم تو درگیرم دلم توی ابراست ذکر حسین که میگیرم سیاهیات عوضم کرده حقیقتا عجیبه نمیرم از در این خونه قسم به این کتیبه اسمت مرهم دردامه حسین دائم به همه میگم آقامه حسین هر جایی باشم برات سینه میزنم هر جایی مثل نفس همراهمه حسین آبروی دو عالم ... اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه اومدی پاییزمون بهار بشه دل های ما همه نو نوار بشه اومدی تا با تو و برادرت سفره ی موسوی برقرار بشه یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه تو صفات تو خدارو میبینم عمه ی کرب و بلارو میبینم وقتی که به گنبدت خیره میشم انگاری امام رضارو میبینم یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه میشه که حضرت زهرا به تو گفت پدرت همش فِداها به تو گفت بعضی حرفهامو به هیچکی نمیگم باید این حرفهارو تنها به تو گفت یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه همه خوبها همه حیرون توأند مریم و آسیه دربون توأند افتخار میرزا قمی ها اینه توی قبرستون شیخون توأند یا حضرت معصومه ، یا حضرت معصومه
1. وای از شهر غربت 97.mp3
9.61M
قسمت اول : ( علیه السلام ) وای از شهر غربت وای از زهرِ کینه از هجران صادق گریان شد مدینه .. گل یاس زهرا شده پرپر عزا دارد امشب دلِ مادر غریب ای آقام ( تکرار ) وای از شهر غربت از دست عدویش رنج و غم کشیده که مانند مادر ، قد او خمیده به روی لبش با دلِ خونبار بوَد ذکر یا حیدر کرار غریب ای آقام ( تکرار ) هجر او نشانده ، بر دلها چه داغی قبر او ندارد ، نه شمع و چراغی غریب دو عالم شده آقا امان از دلِ مادرش زهرا غریب ای آقام ( تکرار ) وای از این مصیبت بر او شد جسارت غرق آتش و دود شد بیت ولایت شده بینِ کوچه دلش مضطر به یادِ رخ نیلی مادر غریب ای آقام ( تکرار ) (علیه السلام)
قسمت دوم : ( علیه السلام ) : تو حجره بیقرارم ، خیلی غریب و تنها از سوز زهر دشمن ، داره میلرزه دستام یکی بیاد کنارم ، ناله هامو بده جواب به من بده یه جرعه آب ، داره میسوزه این لبام برای من بخونید ، روضه ی مجلسِ شراب نام شاعر : ؟ دل گرفته یاد ایوان بقیع دیده ای داریم گریان بقیع حیف بر خاکش بتابد آفتاب سایه¬ی عرش است بر جان بقیع غربتش چون شمع آبم میکند صحن ویرانش خرابم میکند نسل در نسل عشق دارم ، عاشقم چون گرفتارتِ کَما فِی السّابقم شیعه¬ی فقه و اصول مذهبم زنده از انوارِ قالَ الصّادقم کرسیِ دَرست جهاد اکبر است اِبنِ حیّان و مُفضّل پرور است فاطمیّه سفره¬ی جانانه ات بود هر شب روضه¬ی ماهانه ات درس اول روضه خوانی بود و بس تا حسینیّه است مکتب خانه ات روزیِ یک عمر ما دست شماست خرجِ راه کربلا دست شماست باز بر بیت وِلا آتش زدند نیمه شب وقت دعا ، آتش زدند باز هم دست ولایت بسته و پشت در صدیقه را آتش زدند نه رِدایی نه عمّامه بر سرت بود خالی جای زهرا مادرت سالخورده طاقتش کم می شود بی زدن هم قامتش خم می شود بر زمین می افتد و در کوچه ها تا که ضرب دست محکم می شود خود به خود ای وای مادر می کند یاد خونِ زیر معجر می کند خوب شد خواهر گرفتارت نشد نیزه ای در فکر آزارت نشد اهل بیتت را کسی سیلی نزد زیور آلات کسی غارت نشد خواهری می¬کرد با حسرت نگاه دست و پا می¬زد حسین در قتلگاه ... (علیه السلام)