.
#شور_حضرت_عباس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی میری حرم ابوفاضل
از باب الحسین برو داخل
مثل حسین بگو بنفسی انت
تا که زیارتت بشه کامل
زیارت کن اباالفضل و
حرم هر دفعه که رفتی جای حسن
اباالفضلی حسینی باش
دیگه بعد از این هرچی شد پای حسن
هر لحظه بگو تو بیمعطلی،اباالفضل علی
سقای کرببلا یابن ولی، اباالفضل علی
کاشف الکر به قتیل العبرات ،جونم به فدات
زانو زد پیش تو امواج فرات ،جونم به فدات
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی میری حرم ابوفاضل
از ام البنین نشی غافل
از خانم بخواه اباالفضل و
نجوا کن بگو انا سائل
چه گویم از ابوفاضل
که اسمش قسم اول مردانه
بنازم این مراتب رو
اباالفضل قادر به خلق سلمانه
پرچمدار عرصه کرببلا،حامل اللوا
پشتیبان و مرد خیمه ی نساء،حامل اللوا
سرلشکر سردار و یار حسین ،علمدار حسین
مثل زینب ذوالفقار حسین، علمدار حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حضرت_عباس
@navaye_asheghaan
.
#شور
#حضرت_عباس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به ضریح چشمات دخیل دل مییندم
از همه غیر از تیغۀ علم دل کندم
من فقط باب القبلۀ حرم آرومم عزیزم
با تو باشم چشمامو رو همه میبندم
آبروی آب
آبروی قوم بنی کلاب
ای قمر فرزند ابوتراب
زیر دین تو باشد آفتاب
ساقی دشت کربلا اباالفضل با وفا اباالفضل
شیر ام البنین حلال تو یا اباالفضل مرحبا اباالفضل
غبطه میخورن به رتبت انبیا اباالفضل جان ما اباالفضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو علمدار خیمه های عاشورایی
ساقی العطاشا و حامل الوایی
دختر زهرا فرموده به تو جان من ، عزیزم
توکفیل حضرت زینب کبرایی
صاحب فرات
صاحب برزخ صاحب صراط
اسم مارم بنویس از فقرات
ای پناه خیمۀ مخدرات
خوش غیرت ام البنین اباالفضل مه جبین اباالفضل
ای سرباز سبط ختم المرسلین اباالفضل آفرین اباالفضل
مادر نزائیده مثلت این چنین ابالفضل بی قرین ابالفضل
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ابوالفضل_مشیری
#مهدی_نسترن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@navaye_asheghaan
.
#شور
#حضرت_رقیه
وقت اذونه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دخت سه ساله، ثانی حضرت زهرای بتول
رقیه سادات،دل بردهای تو از آل رسول
تویی تنها عشقم رقیه
جاته روی چشمم رقیه
ای دلیل اشکم رقیه
روز و شب شد مشقم رقیه
موج دریایی تو خروشانی تو
تموم هست حسین جانی تو
درد و درمانی تو فروزانی تو
همه فانی و فقط باقی تو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
خودت را از هرآنچه غیر عشق او رها کردی
خودت را نذر او کردی و از عالَم جدا کردی
به زهرا قول دادی خادم ایتام او باشی
بلاگردانشان بودی، به قول خود وفا کردی
برای پاسداری از حسینش، بچههایت را
فدا کردی، فدا کردی، فدا کردی، فدا کردی
بشیر از ماه تو گفت و تو از خورشید پرسیدی
ادب را تربیت کردی، ولا را مبتلا کردی
علمدار عزای زینت دوش نبی بودی
در آغوش مدینه خیمهی ماتم به پا کردی
تو خاک تیره را با اشک چشمانت بها دادی
تو خاک تیره را با اشک چشمانت طلا کردی
نشستی روضه خواندی در دل تاریک قبرستان
زمینِ مرده را با اشک خود دارالشفا کردی
شبیه فاطمه اشکت چراغ راهِ مردم شد
برای گریه هرجا کربلایی دست و پا کردی
چه مادرها که نور تو چراغ راهشان بوده
چه فصلی در کتاب غیرت و ایثار وا کردی
جهان را خیمهی شیداییِ اصحاب عاشورا...
جهان را مجلس مرثیهی خون خدا کردی...
✍حجتالاسلام #سیدمحمدمهدی_شفیعی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_عباس_ع_شهادت
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
دعای بِینِ طلوعِین، مستجاب شود
اگر زمان مناجات، "گریه" باب شود
عُروج اهل سحر را دو قطره هم کافیست
چرا که دیدهی تر، بال و پَر حساب شود
چِقَدر سوخت دلات از گناهکاری من
چِقَدر سوخت دل تو، دلم کباب شود
تو را به حضرت زهرا بیا دُرُستم کن
بیا اجازه مده نوکرت خراب شود
به بردههای سرِ این گذر نگاهی کن
یکی شبیه به من شاید انتخاب شود
چِقَدر ندبه بخوانیم و اَینَ اَینَ کنیم
چِقَدر پرسش عُشّاق بی جواب شود
سوار مرکب اُمّید میرسی از راه
به شرط آنکه دل شیعه پارِکاب شود
تو را قسم به علمدار کربلا برگرد
بیا که روضه به اذن تو فتح باب شود
* *
بنا نبود که آبی به خیمه ها نبرد
بنا نبود که سقا ز غُصه آب شود
قرار بود به ششماهه دست کم برسد
بنا نبود که شرمندهی رباب شود
پس از پسر، بهخدا حق دهیم اگر همه عُمر
برای اُمِّ بنین آبها سراب شود...
✍ #بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
.
#شور
#امام_حسین علیه السلام
بند اول
با وهب که تو یه حد نیستم
ولی خیلی ام که بد نیستم
اومدم نوکر تو باشم
کاری غیر این بلد نیستم
من مال روضتم حمّال روضتم
روز و شبم حسین دنبال روضتم
برات تب میکنم
روزمو تو روضه هات شب میکنم
اگه قابل باشم
نوکریمو نذر زینب میکنم
من اونقد روسیام
حتی روم نمیشه تو هیئت بیام
دم در کفشای
گریه کن هاتو مرتب میکنم
امیری یا حسین(دم)
نوکرت مریض روضت شد
تا که چایی ریز روضت شد
پدر پیر عزاتون و
مادرم کنیز روضت شد
این خونه ی منه کاشونه ی منه
محشر بیا بگو دیوونه ی منه
تا گریه میکنم
اشکمو به زهرا هدیه میکنم
اگه قابل باشم
جونمو نذر رقیه میکنم
من اونقد رو سیام
حتی روم نمیشه تو هیئت بیام
برام بسه همین
به جدار تکیه تکیه میکنم
امیری یاحسین (دم)
چای روضت به گدا نوشه
این سماوری که میجوشه
تو بخارش حکمتی داره
این بخار ابر خطا پوشه
آرزوی منی آبروی منی
وقتی خیسه چشام رو در روی منی
خود فضلی حسین
سفره دار سفره ی بذلی حسین
تو آقای منی
ایضا آقای ابالفضلی حسین
من اونقد رو سیام
حتی روم نمیشه تو هیئت بیام
ولی دارم امید
به تو که شاه بلا عزلی حسین
امیری یا حسین(دم)
#محراب_ماکوئیان✍
👇👇👇
@navaye_asheghaan
متن مداحی
سلام مادر ابوالفضل / سر سفره تون نشستم
کربلایی جواد مقدم
بند اول
سلام مادر اباالفضل
سر سفره تون نشستم
از این که دادی لیاقت
بهم ممنون تو هستم
سلام زن دلاور
دادی دادی دل به مهر حیدر
بودی واسه بچه های علی
تو به جای مادر
سلام ای معلم عشق
تویی جلوه رشادت
تویی معنی سخاوت
تویی مادر شجاعت
به تو مدیون ولایت
واسه دین کشیدی زحمت
خدا واسه زحماتت
به تو هدیه داده یه نعمت
بهت ثمر داد
ی گل پسر داد
زیبا قمر داد
تربیتش کردی که ولایشه
بزرگ بشه ی کربلایی شه
برا حسینت بره فدایی شه
تربیتش کردی واسه عاشورا
بشه غلام بچه های زهرا
تو کربلا منصب شه سقا
سلام مادر اباالفضل
بند دوم
چرا منتظر نشستی
مگه تو خبر نداری
خبر از گلات نداری
دیگه ام بی بنینی
چرا منتظر نشستی
مگه تو خبر نداری
خبر از قمر نداری
دیگه ام بی بنینی
چرا منتظر نشستی
دیگه تو حسین نداری
دیگه تو پسر نداری
دیگه بی تاج و نگینی
میخوای بشنوی چیارو
میگم اصل ماجرو
برات یک سپر آوردم
میفهمی خیلی چیزارو
گلاتو چیدن
به خون کشیدن
دو سر بریدن
به خون کشیدن
سراشونو روی نیزه آوردن
به کوفه و به شام بلا آوردن
مجلس یزید بی حیا آوردن
خون به دل آل مصطفی کردن
سه روز بدن هاشون رو رها کردن
پاره زیره مرکبات کردن
سه روز بدن هاشون رو رها کردن
حسین ای غریب مادر
@navaye_asheghaan
YEKNET.IR - zamine - vafat hazrat omolbanin - 98.11.16 - moghaddam.mp3
6.7M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
🌴سلام مادر ابالفضل
🌴سر سفرتون نشستم
🎙 #جواد_مقدم
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
☝️☝️☝️☝️☝️☝️
@navaye_asheghaan
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
ادب و غیرت ابالفضلت
همه مدیون مادری تو بود
هرکسی لایقش که حیدر نیست
این علامت ز برتریِ تو بود
پسرانت همه مرید علی
این برایت همیشه یک فضل است
افتخار شما همین بس که
پسرت حضرت ابالفضل است
تا که دیدی بشیر را گفتی
ای بشیر از حسین من چه خبر
پسرانم همه فدای حسین
از ضیاء دو عین من چه خبر
تا شنیدی حسین را کشتند
ناله ات از زمین بالا رفت
جای زهرا براش ناله زدی
ناله ات تا به پیش زهرا رفت
بعد از آن روز گریه کارت شد
بهر دوریِ چار دلبندت
هرکسی از کنار تو رد شد
گریه کرد از فراق فرزندت
یادمانِ غروب عاشورا
روضه می خواندی از دل گودال
روضه می خواندی از غریبی و
روضه از سینه ای که شد پامال
تا که نیزه به او اصابت کرد
تیره گون آسمان عالم بود
نانجیبان مگر نمی دانید
این گلو بوسه گاه خاتم بود
#حبیب_باقر_زاده
@navaye_asheghaan
واحد؛ ای شهیدم حسین.mp3
2.35M
#حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
#واحد
🔹ای شهیدم حسین🔹
آسمان بیقرار از نوایش شده
یا مدینه دگر نینوایش شده
هر کسی دیده او را کنار بقیع
همدم گریه و روضههایش شده
غم و اندوه و غربت حاصلش بود
دو چشم تار زينب قاتلش بود
نيفتاد از لبش نام حسينش
اگر چه داغ سقا بر دلش بود
«ای عزیزم حسین
ای شهیدم حسین»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تا که شد روضهخوان دختر فاطمه
تا که خواند از اباالفضل و از علقمه
گرچه شد تازه داغ دل او، ولی
داشت با زینبش زیر لب زمزمه:
مزن آتش به جانم نور عينم
مخوان از ماهِ مَـقطُوع اليَدَينم
بخوان از غربت دلبند زهرا
حسينم وا حسينم وا حسينم
«ای عزیزم حسین
ای شهیدم حسین»
شاعر: #یوسف_رحیمی
نغمهپرداز: #سیدعلیاکبر_حسینپور
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
نشستم در بقیع اشکی بریزم
شنیدم علقمه رفتی عزیزم
شنیدم کودکان بیتاب بودند
تو بودی و همه بیآب بودند
شنیدم از عطش افتاده بودند
به دستت مشکِ خالی داده بودند
الا ای ماه! بی شمشیر رفتی
میان روبهان چون شیر رفتی
صدایت میزنم با اشک، عباس
به جای نیزه بُردی مشک، عباس
شنیدم مشک بردی بر نگشتی
هزاران تیر خوردی بر نگشتی
شنیدم مشک، زیر آب بردی
در اوج تشنگی آبی نخوردی
الا مادر به قربان تو عباس!
جدا کردند دستان تو عباس!
شنیدم راه نخلستان گرفتی
شنیدم مشک بر دندان گرفتی
شنیدم مشکِ آبت تیر خورده
شنیدم پیکرت شمشیر خورده
الا ایکه دل از من بُرده چشمت
شنیدم که شده آزرده چشمت
شنیدم کردهای غوغا اباالفضل
کنارت آمده زهرا اباالفضل
الا ای عُمْر مادر! ای جوانم!
جوانم! مهربانم! پهلوانم!
شنیدم بعد تو غوغا شد عباس
عزای زینب کبری شد عباس
پیِ تو رویِ تَل اطفال رفتند
همه اهل حرم از حال رفتند
شنیدم دشمنان خوشحال بودند
همه دور و بر گودال بودند
شنیدم زینت اطفال بردند
حسینم را تهِ گودال بردند
در آن ساعت کجا بودی اباالفضل؟
به زیر نیزهها بودی اباالفضل؟
من از بعد حسین، همراهِ زهرا
زنم ناله: حسینا وا حسینا
✍ #مجتبی_شکریان
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_عباس_ع_شهادت
ای بــه بنیــن تــو درود همـه
فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه
بانوی دین، مظهر عشق و وفا
ام بنین، مادر صدق و صفا
بــاغ گــل یــاس! سـلامٌ علیک
مـــادر عبــاس! ســلامٌ عـلیک
سُفرهی جود و کرمت با حسین
اذن دخـول حــرمت یا حسین
فـــاطمهی دوم حیــدر شــدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
ماه تو از ماهِ فلک خوبتر
پیش علی از همه محبوبتر
ستارگانت همه خورشیدِ نور
چشم بد از جمالشان باد دور
جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟
جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد؟
جز تو که در کرب و بلای حسین
چـار پسـر کــرده فـدای حسین؟
تو بانوی بیت ولی گشتهای
دور حسین ابن علی گشتهای
تا که در آن بیت مقرّب شدی
از دل و جان عاشق زینب شدی
حق به تو یک بهشت احساس داد
دسته گلی به نام عبّاس داد
سزد که ناموس خدا خوانمت
مادر کلّ شهدا خوانمت
معرفتت زبانزد عالَم است
مِدحت عالَم به ثنایت کم است
در بغلت بُوَد گل یاس تو
یعنی قندانۀ عبّاس تو
بود چو خورشید رخش منجلی
خواستیاش دهی به دست علی
مشام تو شنید بوی حسین
چشم تو افتاد به روی حسین
فدایی خون خدا خواندیاش
دور سر حسین گرداندیاش...
دلم گرفته ذکر امّن یجیب
زیارت مدینهام کن نصیب
که گریم از برای تو در بقیع
به یاد گریههای تو در بقیع
بقیع از اشک تو آمد به جوش
صدای گریۀ تو آید به گوش
کرده به داغ چار فرزند صبر
کشیدهای چهار تصویر قبر
اشک مصیبت ز بصر ریختی
به یادشان خونِ جگر ریختی
چشم تو از بس که فراوان گریست
به گریۀ تو چشم مروان گریست
تو نالۀ وا ولدا میزدی
اهل مدینه را صدا میزدی
بدین سخن فکند آهت طنین
که کس نگوید به من امّ البنین
چار گلم به تیغ، پرپر شدند
چار مَهام به خون شناور شدند
امّ بنین باغ گل یاس داشت
دسته گلی سرخ چو عبّاس داشت
* *
ای ثمر دل، گل احساس من
ساقی اهل بیت، عبّاس من
شنیدهام دست تو از تن زدند
به فرق تو عمود آهن زدند
شنیدهام تا تنت از هم گسست
پشت حسین ابن علی هم شکست
شنیدهام که جای من فاطمه
به دیدنت آمده در علقمه
شنیدهام شعله به خشمت زدند
شنیدهام تیر به چشمت زدند
شنیدهام سکینه بی تاب بود
به خیمهها منتظر آب بود
شنیدهام که دشمنان صف زدند
کنار جسم بی سرت کف زدند
شنیدهام که شد ز شمشیر تیز
پیکر تو، چو برگِ گل ریز ریز
گریه کنم روز و شب ای نور عین
بر تو نه، بلکه در عزای حسین
تو در مدینه مادری داشتی
مادر خونینجگری داشتی
اگر که پاره پاره شد پیکرت
بود به دامانِ برادر سرت
حسین فاطمه برادر نداشت
کشته شد و مثل تو مادر نداشت...
* *
چار پسر دادی و زین افتخار
شــد حرم چار امامت مزار
پــاسخ آن وفــا و احســاس تـو
فاطمــه شــد مادر عباس تـو
تو را فراق اشجع النّاس کشت
داغ حسین و داغ عبّاس کشت
گریهی تو به جز عبادت نبود
وفات تو غیر شهادت نبود
دگر تنت دفن نشد شبانه
تنت نداشت جای تازیانه
بـر در بیـت تـو شـرارت نشد
بر گل روی تـو جسـارت نشد
ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس
لگـد بـه پهلـوت نـزد هیچکس....
✍استاد #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_ام_البنین_س_مدح
این زن که میبینی نگاهی خاص دارد
در چشمهایش معدن الماس دارد
او عاشق شاهیست که جای زر و سیم
تنها دو تا پیراهن کرباس دارد
هنگام گندم آرد کردن، گفتگوها
با خاطراتِ نیلیِ دستاس دارد
با بچههای فاطمه چون همنشین است
بر دامنش عطر گلاب و یاس دارد
فانوس حاجات جهانی روشن است از
لطفی که نور چشم او «عباس» دارد...
✍ #اعظم_سعادتمند
@navaye_asheghaan
.
#زمینه
#حضرت_ام_البنین_علیها_السلام
داره می کشم لحظه اخری
یه بغضی که می گیره راه نفس
خدا نگذره از همون تیری که
عصای سر پیریمو زد شکست
نمونده دیگه بعد کرببلا
انیسی به جز گریه زاری برام
از عباس خوش قامتم موند فقط
یه دونه سپر یادگاری برام
اباالفضل خوش قد و بالای من
بمیره برا دستت ام البنین
شنیدم که از پشت عمودت زدن
شنیدم که خوردی با صورت زمین
کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی
سر پیری واسم-نمونده عصایی
…….
شده کار من بیقراری فقط
همش تو بقیع روضه خونم برات
می گن اینقدر بی هوا زد که رفت
سه شعبه تا آخر نشست تو چشات
می گن تا تو بودی توی خیمه ها
حسین غریبم قدش تا نشد
کسی سمت خیمه قدم برنداشت
تا بودی یه گوشواره هم وا نشد
می گن تا که رفتی همه اومدن
یکی داد می زد می برم معجرو
یکی اونجا دنبال گوشواره بود
یکی دیگه برداشتش انگشترو
کجایی اباالفضل-اباالفضل کجایی
سر پیری واسم-نمونده عصایی
…….
می گن با تموم توون اومدی
می گن خیلی سعی کردی اما نشد
به دندون گرفتی تو مشکُ گلم
می خواستی که برگردی اما نشد
دیدی که چه جور آبرومونو برد
جلو فاطمه اخر اون مشک آب
می شینم با گریه می گم روبروش
بیا بگذر از بچه من رباب
رباب این روزا صورتش سوختهُ
نمی یاد اصن توی سایه دیگه
تکون می ده هی دستای خالیشو
می شینه یه گوشه با گریه می گه
کجایی علی جون-علی جون کجایی
دارم واسه تو-می خونم لالایی
#علی_زمانیان ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
👇
@navaye_asheghaan
.
#شور
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
بچه های اهل هیئت-خدا می دونه اهل دردن
فاطمیه تموم شد اما-سیاهیارو وانکردن
به عشق مادر اباالفضل ابالفضل روضه گردن
بیرق و علم روی دوشه
هرکی می بینم مشکی پوشه
مدینه رفتن ارزوشه
قلبم از بین سینه-شده مسافر مدینه
سه ماه گریه برا مادر-ختم به ام البنینه
جان مادر اباالفضل
….
مسیر امشب دلامون-یه قبر بی سایبونه
زائر گریونش هرشب-مهدی صاحب زمونه
برای مادر اباالفضل ابالفضل روضه خونه
مادر ساقی بیقراره
میون دستش مشک پاره
برای حسینش عزاداره
می باره بارون نم نم-داره می ره دیگه کم کم
از توی روضش می گیرم-روزی ماه محرم
جان مادر اباالفضل
.
#علی_زمانیان ✍
#وفات_حضرت_ام_البنین
#حضرت_عباس
.👇
@navaye_asheghaan