eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.3هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🏴 یا روضه ای وفات حضرت فاطمه ام البنین سلام الله علیها 🏴بند اول اگه میبینید دلخونم،پسرایی دارم جوونن همشون امیر لشکر،واسه خودشون پهلوونن اگه میبینید پیرم من،دیگه امیدم نا امیده غصه ی حسین و خوردم،حالا دیگه موهام سفیده شنیدم کشتنشون و سرشونو بریدن شنیدم با اسب روی پیکر اونا دویدن شنیدم به روی نیزه ها زدن سراشونو شنیدم بعد اونا به خیمه لشکر کشیدن دیگه بی بنین شدم  نقش بر زمین شدم با غم زینب منم       قرین و عجین شدم (ای وای ام بی بنین) 🏴بند دوم اگه میبینید گریونم،یه پسری دارم قمره غلام عزیز زهراست،برای حسینم سپره وقتی که به دنیا اومد،دستشو گرفتم دستم سربند دفاع از زینب،رو به پیشونیش من بستم گفتم اونجا پسرم نذر گلای فاطمه اس برای کرببلاس جونش فدای فاطمه اس بلا گردون حسینه و غلام مجتباس از همون بچگیاش زیر لوای فاطمه اس دیگه بی بنین شدم    مادر شهید شدم پیش زهرا و علی       آره رو سفید شدم (ای وای ام بی بنین) 🏴بند سوم اگه میبینید گریونم،پسرامو از دست دادم هم ناله ی بی بی زینب،محزون غم سجادم اگه میبینید داغونم،شبیه ربابم بی تاب پسرمو کشتند عطشان،میون دو تا نهر آب بمیرم رو سینه ی حسین من نشستن و حتی اون لباس کهنشو به غارت بردن و شنیدم اونایی که پی ریاست بودن و بعد کشتن حسین دست به جسارت بردن و مشت بی هوا زدن    یاد کوچه ها زدن به رخ رقیه ام           سیلی از جفا زدن (ای وای ام بی بنین) 📓 سلام الله علیها 🎤 کربلایی محسن صائمی ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی .👇 @navaye_asheghaan
حضرت_ام_البنین.. ➖➖➖➖➖➖➖ به سینه و سر می‌زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه‌هاش حسین غریب مادره ام البنین ام بی بنین➖➖➖ رو خاكایِ سرد بقیع صورت چار قبر كشیده طوری غریب حسین میگه انگاركه گودالُ دیده ام البنین ام بی بنین➖➖➖➖ پایِ بساط روضه‌هاش عابرا گریه می‌كنن بلند بلند فرشته‌ها اون بالا گریه می‌كنن ام البنین ام بی بنین ➖➖➖➖ از پسراش نشد یه بار با كسی حرفی بزنه زمزمه‌ی لبش شده حسین من بی كفنه ام البنین ام بی بنین ➖➖➖➖ طاقت نداره، كارشه شبا میره سؤال كنه با گریه می‌خواد از رباب عباسشو حلال كنه ام البنین ام بی بنین ➖➖➖➖ طفلی سكینه رو بگو دل نداره نگاش كنه روش نمیشه مثل قدیم اُمُ البنین صداش کنه، ➖➖➖➖➖➖➖
ام البنین(س) شد آشنایِ فاطمه (س)ام‌البنین (س)شد شد خاکِ پای فاطمه(س)ام‌البنین (س)شد از عطر آن چادر دلش شد آسمانی زیرِ لَوایِ فاطمه (س)ام‌البنین(س)شد او هستیِ خود را به رسمِ عشق بخشید تا با عطای فاطمه (س)ام‌البنین (س)شد می‌گفت: فرزندان من یک یک فدایِ فرزندهای فاطمه(س)ام‌البنین (س)شد تا دست بر در زد شروعِ روضه‌اش گفت: جانم فدای فاطمه(س)ام‌البنین (س)شد فرزندش از عشق حسینی گشت عباس(ع) او با دعایِ فاطمه (س)ام‌البنین(س)شد @navaye_asheghaan
تقدیم به ساحت مقدس سردار شهید سیدرضی موسوی یارت شود وقتی که او را یار باشی وقتی که از ایمان به او سرشار باشی دیدار وجه‌الله می‌گردد نصیبت وقتی که از جان تشنه‌یِ دیدار باشی یک روز آخر می‌شوی کرب و بلایی وقتی مرید حضرتِ دلدار باشی یک روز گردد سرنوشتت مثلِ قاسم وقتی بلای جان استکبار باشی گردد سرت یک روز آخر بر سرِ دار در جبهه‌ی ایمان اگر سردار باشی یک روز چون سیدرضی در مسلخ عشق پیش خدا با پیکری خون‌بار باشی در یادبودِ کربلای چار نزدِ غواص‌های کربلایِ چار باشی @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گمان مکن پسرت ناتنی‌برادر بود قسم به عشق، کنارم حسین دیگر بود منال ام بنین و ببال از عباس تو شیرمادر و شیر تو شیرپرور بود سقوط قلعه‌ی خیبر اگر به نام علی‌ست فرات، خیبر دیگر؛ یل تو حیدر بود ز شام تا به سحر دور خیمه‌ها می‌گشت که ماه هاشمیان بود و مهرپرور بود به لرزه بود از او پشت هفت‌پشت ستم یل تو یک‌تنه یک تن نبود، لشگر بود به جای دست روی چشم خویش تیر گذاشت ببین که تا به چه حدی مطیع رهبر بود اگر فتاد روی خاک می‌شود پرپر ولی گل تو روی شاخه بود و پرپر بود علی انسانی @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من باشم یا نباشم مجنون واست زیاده من اسمت رو میذارم آقای فوق العاده من باشم یا نباشم دور سفره‌ت شلوغه کل عشقای عالم غیر عشقت دروغه من با عشقت نجات پیدا کردم عشقو توی کربلات پیدا کردم وقتی با تو ارتباط پیدا کردم نجات پیدا کردم تو علت تموم اشکای ما شدی زیبایی تموم دنیای ما شدی از اینکه نوکرت هستم سجده میکنم ممنون که اومدی و آقای ما شدی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من باشم یا نباشم این پرچم روی عرشه اسم تو مثل خورشید تو عالم میدرخشه من باشم یا نباشم راه این خونه بازه با چادر مشکی واست زینب خیمه میسازه من تو روضت رفیق پیدا کردم حال گریه با عقیق پیدا کردم عشقو توی این طریق پیدا کردم رفیق پیدا کردم ما خونوادتاً وهب خونوادتیم قربان خانواده ی تو خانواده ها از من به جای کلب حرم استفاده کن شاید از این حرم ببرم استفاده ها ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیدی ومولایی گل پسر زهرایی چقدر شما آقایی حسین معدن هر زیبایی به نه فلک مولایی چقدر شما آقایی حسین مهربون اربابم حسین ای ماه و مهتابم حسین کربلات چه زیباست حسین حتی توی خوابم حسین حضرت دلدارا ماه جهان آرا گریه کن روضه ی تو صدیقه الکبری عشق سلام الله شاه ذبیح الله تلالو نور خدا حضرت ثارالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جلوه ی رحمانیت ملاک انسانیت آخر محبوبیت حسین قلبی و روحی لدیک لیتنا کنا معک شاه سلام علیک حسین آقای بی کفن حسین دورت بگردم من حسین گریه کرده برات حسین آقام امام حسن حسین رزق حلال من برکت سال من عنایت خاصه ی تو شامل حال من ذبیح العطشانی قتیل العریانی دلیل خلق من و علت مسلمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به زندگی معیاری نمونه ی ایثاری چه کربلایی داری حسین ای که چنان خورشیدی به قلب من تابیدی تو واجب التمجیدی حسین ای عشق دیرینه حسین اسمت دل نشینه حسین دلخوشم که منو حسین مادرت میبینه حسین به کهکشان سکان به عوالم سلطان کفیل حورایی و بابای رقیه جان امید هر سائل شهنشه عادل محضر تو دست به سینه است ابوفاضل ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ صاحب ملک هستی حسین نیست روی دستت دستی حسین دارم با عشقت مستی حسین ای معنی یا کامل حسین بی حدی در فضائل حسین قبله‌م رو به تو مایل حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اسمت اشکمو ، جاری میکنه آدم واسه ی تو هر کاری میکنه من هر دفعه آبرو ریزی میکنم آقامه که آبرو داری میکنه اسمت مرهم دردامه حسین دارم به همه میگم آقامه حسین هر جایی باشم برات سینه میزنم هرجایی مثل نفس همرامه حسین ای زیبا ترین تقدیرم حسین از دنیای بدون روضت سیرم حسین یا تو کربلا یا تو روضه آخرش از غم های زینبت میمیرم حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5. دلم چون آهو.mp3
2.71M
( سلام الله علیها ) دلم چون آهو از وحشت رمیده به شامِ زلف من سر زد سپیده ... دلم تنگِ ، صدایِ توست « بابا » سخن گو با من از « حلق بُریده ... » ؟ خرابه با تو بهتر از جنان است دل پیرم به شوق تو جوان است چرا خونین شده لبهای خشکت ؟ همه تقصیرِ چوب خیزران است ... اما یک وقت عمّه ی سادات ، نگاه کرد دید ، سرِ بریده ، یه طرف افتاده ، رقیه یه طرف افتاده ... وقتی این سه ساله را درون خاک گذاشتند ، زینب یه نگاه کرد ، دید اُمّ ِکلثوم ، داره بلند بلند گریه میکنه ... صدا زد : خواهرم ، تو باید بچه های دیگر را ساکت کنی ، چرا بلند بلند گریه میکنی ؟ صدا زد خواهرم زینب ، آخه هنوز صدای ناله هاش توو گوشمه ... 1400 @navaye_asheghaan
( سلام الله علیها ) همین که قافله نزدیک مدینه شد ، امام زین العابدین بشیر را صدا زد ، فرمود برو داخل شهر ، مردم را خبر کن ، بگو بیایند به استقبال این داغدیده ها ، تازیانه خورده ها ، ... زیر بغل های اینهارو بگیرن ، اینجا دیگه با احترام وارد بشوند ... وارد شهر شده ، ناله میزنه ، فریاد میکنه : « يا اَهْلَ يَثْرِبَ ، لامُقامَ لَكْمْ بِها » مردم مدینه ، دیگه مدینه نمانید ... چرا ؟ « قُتِلَ الْحُسَيْن ... » یه وقت دید یه خانومی صدا میزنه : بشیر ، صبر کن ، بگو بدونم از کربلا چه خبر داری ؟ دید فاطمه یِ اُمُّ البنین علیها سلامه ، ... ملاحظه کرد ، یه مرتبه خبر نداد ، گفت : بی بی جان ، بعضی از عزیزان شما را کربلا کُشتند ... فرمود : « أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء ، کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین » یعنی همه بچه هام و هرکی زیر این آسمونه ، فدای حسین ... « أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین » بگو با حسینم چه کردند ؟ امان از اون لحظه ای که شنید ، عزیز فاطمه را هم کشتند ، می اومد قبرستان بقیع ، چهار صورت قبر درست میکرد ، می نشست ، گریه میکرد و ناله میزد و اشک می ریخت ... طوری که دوست و دشمن به حالِ این مادرِ چهار شهید گریه میکردند ، ... گاهی سر بر میداشت میگفت : عونم ، جعفرم ، عثمانم ، عباسم ، گریه ام برای شما نیست ، گریه ام برای اون آقائیه که مادر نداره ، حسییین ... گاهی سر بر میداشت میگفت دیگه به من اُمُّ البنین نگید ، من که دیگه پسر ندارم ، ... گاهی هم زبون میگرفت ، میگفت : « وَيْلِي عَلَى شِبْلِي » یعنی وای ، شیربچه ام ...عباسم ... یه زبان حالِ دیگه هم داشت ، عباسم : شنیدم عمود آهن به فرقت کوبیدند ؟ مگه دست در بدن نداشتی مادر ... ؟ (منتهی المقال، ج 2، ص 70 تذکره الشهداء، ص 443) @navaye_asheghaan
زِ سوزِ آه ، طبعم آتشین است شب اندوه و حزن مؤمنین است بقیع را گوهری دیگر رسیده وفات حضرت امّ‌البنین است @navaye_asheghaan
زمزمه نوا همه مجالس حضرت ام البنین(س) : گمنام ومداحی🎤🎤: کربلایی مهدی رنجبران 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋 به سینه و سر می‌زنه بقیع باهاش نوحه گره دَم تمومِ نوحه‌هاش حسین غریب مادره ام البنین ام بی بنین 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ رو خاكایِ سرد بقیع صورت چار قبر كشیده طوری غریب حسین میگه انگاركه گودالُ دیده ام البنین ام بی بنین 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ پایِ بساط روضه‌هاش عابرا گریه می‌كنن بلند بلند فرشته‌ها اون بالا گریه می‌كنن ام البنین ام بی بنین 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ از پسراش نشد یه بار با كسی حرفی بزنه زمزمه‌ی لبش شده حسین من بی كفنه ام البنین ام بی بنین 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ طاقت نداره، كارشه شبا میره سؤال كنه با گریه می‌خواد از رباب عباسشو حلال كنه ام البنین ام بی بنین 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ طفلی سكینه رو بگو دل نداره نگاش كنه روش نمیشه مثل قدیم اُمُ البنین صداش كنه حسین غریبِ مادره... 🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️🦋◾️ نوا نوحه بسیارکاربردی حضرت ام البنین (س)-مناسب تمام مجالس : گمنام ومداحی🎤🎤: کربلایی مهدی رنجبران @navaye_asheghaan
238.9K
نوا نوحه حضرت ام البنین(س) : گمنام ومداحی🎤🎤: کربلایی مهدی رنجبران @navaye_asheghaan
📜 سلام الله علیها 🔺شروع با مدح حضرت گریز حضرت عباس علیه السلام السَّلَامُ علیکِ یا زَوْجَةَ امیرِالمؤمنین یاسیدتی یا أَمَّ البنین سلام اللّه علیها (۱) با نور استجابت و ایمان عجین شدی وقتی که با ولی خدا همنشین شدی عِطر بهشت در نفست موج می‌زند حالا دگر تو بانوی خُلد برین شدی زهرا که رفت دلخوشی از خانه رفته بود تو آمدی و این همه شورآفرین شدی بی‌شک برای مادری زینب و حسین شایسته‌ای که فاطمهٔ دومین شدی... با خود دوباره خاطره‌ها را مرور کن از روزهای خوب مدینه عبور کن تنگ غروب بود و دلت ناگهان گرفت مانند چشم ابری تو آسمان گرفت 🔻مگه چی شده؟ مثل نسیم کوچه به کوچه خبر وزید: مادر بیا که قافلهٔ کربلا رسید یک شهر چشم منتظر و اشکِ بی‌امان برگشته است از سفر عشق کاروان 🔺بالاخره چشم انتظاریش با اومدن این قافله به سر رسید، اما چه قافله ای... دید از دور داره بشیر بن جذلم میاد یه چیزی رو داره درباره حسینش میگه... فرمود: بشیر اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِاللّه بشیر عرضه داشت بی بی جان سرت سلامت عثمان و جعفرت به شهادت رسیدن... گفت: بشیر اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِاللّه بشیر دوباره گفت خدا صبرت بده عبدالله و عباست رو به شهادت رسوندن گفت بشیر: قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی بند دلم رو پاره کردی بنده خدا اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراء کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن (۲) فدای تو مادر بشم که همه زندگیت، همه بچه هات رو فدای حسین کردی... ما هم اومدیم به شما اقتدا کنیم بگیم بِأبى أَنْتُمْ وَ اُمّى وَ أهْلى وَ مالى وَ اُسْرَتى (۳) یا اباعبدالله... 🔻بی بی جان... هرکس نشسته گوشه‌ای و روضه‌خوان شده اما سکینه با دل تو همزبان شده هم‌ناله با دو چشم ترت، حرف می‌زند از جای خالی پسرت حرف می‌زند: 🔻چی میگه؟ ام البنین مادرجان... یادش بخیر لحظهٔ شیرین گفتگو یادش بخیر زمزمه‌های عمو عمو یادش بخیر مشک و عَلَم در دو دست او آرامش تمام حرم در دو دست او 🔺مادرجان، برای اینکه ما نترسیم و نگران نباشیم عمو از ما و خیمه ها مواظبت می کردم. اون شبها بیدار بود تا ما راحت در امنیت و آسایش بخوابیم. (۴) (یاد کنیم از همه شهدا خاصه حاج قاسم سلیمانی) داغ تو تازه‌تر شده با حرف‌های او وقتش شده تو روضه بخوانی برای او رو می‌کنی به او که فدایت سکینه جان جانم فدای حُجب و حیایت سکینه جان شاید نگاه توست به قدّ خمیده‌ام یا این‌که شرم می‌کنی از اشک دیده‌ام دیگر شکسته قامت ام‌البنین، بخوان از روضه‌های ماه من ای نازنین، بخوان نام‌آوران به شوکت او بُرده‌اند رشک در علقمه چه شد که به دندان گرفت مشک؟ آخر چگونه بر سر ماهم عمود؟... آه دستی مگر به پیکر سقا نبود؟... آه (۵) 🔺امشب تو هم مثل این مادر شهید، آه بکش... گفت: شنیدم پسرم میخواست برا دلخوشی حسین و بچه های حسین بره آب بیاره اما نذاشتن شنیدم چهارهزار تیرانداز مأمور کردن نذارن جرعه ای آب به خیمه ها برسونه میخوام بگم آره مادر.... همه اینایی که شنیدی درسته اما شنیدن کی بود مانند دیدن وقتی دیدن عباست با وجود اینکه تیر خورده و زخمی شده، باز هم داره رجز می خونه که «إنی اُحامی ابداً عن دینی» من از حمایت دین و امامم دست بر نمی دارم اومدن دستاشو از حمایت امامش کوتاه کردن، تا دیگه نتونه کاری انجام بده... دیدن با این حال مشک رو به دهان گرفته و داره به سمت خیمه ها میره (۶) اینجا بود که یه ضربه کاری رو زدن جوری که دیگه نتونست قدم از قدم برداره... 🔻مگه چه کردن؟ همین که در وسط گیر و دار، گیر افتاد عمودی آمد و فرقش شکست تا جا داشت درست وقت نزولش همه نگاه شدند رشید بود و زمین خوردنش تماشا داشت (۷) 🔺تا زمین خورد نمی دونم چطور ابی عبدالله خودشو رسوند بالای پیکر برادر یه نگاه متحریانه ای به این بدن انداخت... همه داغ و مصیبت ها برا ابی عبدالله تازه شد گفت داداش: مگه ما چقدر از هم دور بودیم که این همه بلا سرت آوردن آخه دید فرقش مثه اميرالمؤمنين شکسته شده دستش مثه مادر مجروح شده بدنش مثل امام حسن پر تیره... اینجا بود که دیگه طاقت نیاورد و صدای گریه و ناله‌ش بلند شد گفت داداش: اَلْآنَ اِنْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي... (۸) 🌀 تسلای دل امام زمان، ناله بزن یاحسین... 📚منابع: (۱) سلام غیر مأثور از حضرت (۲) موسوعة الامام الحسين عليه‌السلام | ج۹ | ص۵۵۲ (۳) زیارت جامعه کبیره (۴) معالی السبطین | ج۱ | ص۴۴۳ (۵) آقای یوسف رحیمی (۶) بحار الأنوار | ج‏۴۵ | ص۴۱ (۷) آقای علی اکبر لطیفیان (۸) بحار الأنوار | ج‏۴۵ | ص۴۱ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @navaye_asheghaan