.
#سرود
#مبعث
بعثت ختم رسل آمد
وحی حق بر عقل کل آمد
امشـب آمـد از خـدا
بــر محمّــد ایــن نــدا
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
ای امام انبیا احمد!
از حرا بیرون بیا احمد!
تو به عالم رهبری
آخریــن پیغمبــری
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
ما تو را یار و معین دادیم
یک امیرالمؤمنین دادیم
این علـی شمشیر توست
شیر مـا و شیـر تـوست
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
**
ما به تو فرقان عطا کردیم
عترت و قرآن عطا کردیم
این همـان برهـان توست
نــور جاویــدان تــوست
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
****
بسته راه کفر و مستی شد
بتپرستی حقپرستی شد
آنچـه حـق گفتــه بگو
بــا نــدای تـفلحــوا
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
****
ای عدالت بیقرار تو عالمی چشم انتظار تو
تا به کی دخترکُشی؟ با جنایت سـرخوشی؟
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
****
انبیا را رهبری، احمد!
تا ابد پیغمبری، احمد!
آفتــاب جــان! بـرآ
از دل غـــار حــرا
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسولالله
بخوان به نام خدا، یا رسولالله یا رسول
#غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
❣﷽❣
☀️#بعثت
☀️#حاج_محمد_یزدخواستی
{(از حرا به آسمون نور میباره
از زمین به کهکشون نور میباره)۲
شبی که آسمون غرقِ ناز و نعمتِ
تو چشم عاشقا دریایِ محبتِ
محمد اومده تا عالمی بگه
پیام مبعثم نعمتِ ولایتِ۲
☀️یا سیدی مولا رسول الله
☀️یا نورَعَینی یا رسول الله
☀️لا سیدی اِلّا رسول الله
جبرییل میخونه از عرشِ اعلا ۲
اقرا باسم ربک یا مصطفی
تو رویِ قلۀ اِنّما عَلَم زدی
با تیغِ رحمتت فتنه رو قلم زدی
خدا که آفریده ت بِت نفس دادو
تو روحِ زندگی بِ گِلِ عَدَم زدی ۲
تو آمدی تا زندگی باشه
تا انتهایِ بردگی باشه
تا دنیا جایِ بندگی باشه ...
☀️یا سیدی مولا رسول الله
☀️یا نورَعَینی یا رسول الله
☀️لا سیدی اِلّا رسول الله
*عموما شب مبعث دلا علاوه بر حرم رسول الله میره کجا؟!
حرم امام رضا ...*
نور میگیره آفِتاب از گنبدت ۲
حجّ اکبرِ فقیراست مشهدت ۲
سجیةِ کرم،عالَمه گدایِ تو
هزار تا جبرییل خادم سرای تو
تموم آسمون صحن کفترایِ تو
پَرِ ملائکست فرش زائرای تو ۲
☀️تویی تمامِ آیه ی قرآن
☀️منم کویر و تویی باران
☀️یا ضامن آهو مدد سلطان
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
@navaye_asheghaan
تاريخ: ۱۳۹۸/۰۱/۱۴
بعث حضرت رسول اکرم (صلی الله)
زآوای دلارای محمد
جهان پرشد زآوای محمد
جهان شرک ازلا بود تاریک
که روشن شد زالای محمد
کجا خوشترنوایی گوش بشنید
زآوای دلارای محمد
همان روزی که گفتالله اکبر
جهان افتاده در پای محمد
زمین چون لایق شانش نبودی
بدادند آسمان جای محمد
پسند عقل حکمی را توان یافت
که در برداشت امضای محمد
عجب نبود که دانایان عالم
به جان هستند جویای محمد
چوخورشیدی برآمد از دل شب
به بطحا روی زیبای محمد
ندیده ست و نه بیند چشم ایام
درخشان ترزسیمای محمد
خردخیرالبشر اورا شناسد
همین بس قدروالای محمد
خدا جوی مسلمان هست سرمست
که نوشیده ست صهبای محمد
بود صهبای او ازخم توحید
خوشا عیش گوارای محمد
پرازتقوا و شکراست و توکل
چه دنیایی ست دنیای محمد
بدو گفتند آخرتابدانی
شکیبا روح افزای محمد
شفای روح یا طب الهی
بود قران شیوای محمد
صفای عالم توحید پیداست
زاخلاص مصفای محمد
شناساندش بعالم منصب و جاه
خداوند شناسای محمد
به تقوا و به اخلاق و بتوحید
سراسر بود سودای محمد
بشر را خیر محض امروزو فرداست
به ازامروز فردای محمد
سعادت خیز روز بعث اوست
زآوای دلارای محمد
مرحوم دکتر ناظر زاده کرمانی
@navaye_asheghaan
13454.mp3
402.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__زمینه
غریبمو توی زندونم
رسیده به لب هام جونم
از درد و غمام روز و شب
خَلِّصنی یا رب میخونم
چاهارده ساله که اسیرم
اسیره غل و زنجیرم
اینقده شکنجم دادن
دیگه میدونم میمیرم
دیگه خدایا نا ندارم
جایی توی دنیا ندارم
دل تنگم برا خونوادم
ساحلمو دریا ندارم
وای دلم ، میسوزه تمومه بدنم
وای دلم ، کرده کارشو سم تو تنم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
بند دوم:
رسیده لحظه های آخر
افتادم به روی بستر
از شرارِ زهر میخونم
کجایی مادر وای مادر
خیلی خرابه حال و روزم
نگامو به در میدوزم
میگم رضا جانم بابا
کجایی دارم میسوزم
از بس که تو زندون زدنم
درد میکنه کلِّ بدنم
لِه شده همه استخونام
هِی خون میاد از تو دهنم
وای دلم ، خون میباره این چشمِ ترم
وای دلم ، آه ای خدایا وای جیگرم
مظلوممو موسی بن جعفرم من
مظلوممو غریب مادرم من
بند سوم:
یه عمریه که چشام تره
مگه میشه یادم بره
تشنه لبیه جدّم رو
غمی که تو غم ها سره
یه سری به روی نیزه ها
یه پیکری تو قتلگا
جلوی چشم خواهرش
ذره ذره شد ای خدا
ندادن امون به پیرهَنِش
باهر چی که بود میزدنش
یکی با سنگ و یکی عصا
یکی با نیزه تو دهنش
وای دلم ، میده یاده جدم عذابم
وای دلم ، میسوزمو خیلی بی تابم
وای حسین
ای غریب هر دو عالیمین
: یاحسین(طاها تحقیقی)
مجید مراد زاده
مهدی منصوری
@navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_کاظم__ع__روضه
موسای طور غربتم و خسته و بی عصا
مجروح عشق هستم و محکوم بی خطا
افتاده ام به گوشه زندان بی کسی
در حسرتم به دیدن یک بار آشنا
زندانی بدون ملاقات عالمم
کز اهل و از عشیر ه ی خود گشته ام جدا
در قعر تیرگی نفسم بند آمده
از دود شعله ی ستم و قحطی هوا
گاهی که خواب می بردم فکر میکنم
هستم چو یک کبوتر آزاد در فضا
پر می کشم ز دام و در آفاق می پرم
در دست باد هر طرفی می روم رها
ناگه ولی به ضرب لگد می پرم ز خواب
جا می کند به پیکر من جای ردّ پا
زخم فلز به گردن من دائمی شده
سرتا به پا شکسته تنم زیر چکمه ها
در سجده بسکه پیکر من آب رفته است
انگار روی خاک فتاده است یک عبا
گیسوی من به پنجه ی دشمن گرفته خو
مثل جنازه روی زمین می کشد مرا
وقتی که خسته می شوم از لطمه های او
می گریم از اسارت زنهای کربلا
باران آتش و سر بر نیزه بود و سنگ
آواز و رقص و هلهله شده پاسخ عزا
شاعر:مجتبی صمدی
@navaye_asheghaan
.
#شهادت_امام_کاظم
#امام_کاظم_زمینه
#حضرت_موسی_بن_جعفر_زمینه
#زمینه
نه پسری نه دختری، نه سایه بالا سری
میون زندون بلا، می میرم از خون جگری
روخاک سیاچال، سرم رو می زارم
به جز کند و زنجیر ، انیسی ندارم
اسیرم، بین این سیاهی الهی، خلصنی الهی
..............
همه تنم شده کبود، از دست نامرد یهود
یکی نبود بهش بگه، آخه گناه من چی بود
باتازیونه ای کاش، بزنه من رو بی حد
ولی به مادر من ، نزنه حرفای بد
ندارم، غیر ازتو پناهی الهی، خلصنی الهی
...............
خوب که ندید دختر من، رو تخته در پیکر من
خوب که جلوی بچه هام، نرفت رو نیزه سر من
کفن قیمتی شد، به جسم من اینجا
ولی بی کفن موند، تن حسین زهرا
برهنه، کسی ندیده شاهی الهی، خلصنی الهی
#علی_سلطانی ✍
#امام_کاظم #موسی_بن_جعفر
👇
@navaye_asheghaan
#امام_کاظم
آهسته گذارید روی تخته تنش را
تا میخ اذّیّت نکند پیرهنش را
اصلاً بگذارید رویِ خاک بماند
زشت است بیارند غلامان بدنش را
این ساق ِبهم ریخته کِتمان شدنی نیست
دیدند روی تخته ی در ، تا شدنش را
این مرد الهی مگر اولاد ندارد
بردند چرا مثل غریبان بدنش را
این مرد نگهبان که حیا هیچ ندارد
بد نیست بگیرد جلوی آن دهنش را
این هفت کفن روضه ی گودال حسین است
ای کاش نیارند برایش کفنش را
نه پیرهنی داشت حسین نه کفنی داشت
مدیون حصیرند مرتب شدنش را
علی اکبر لطیفیان
#امام_کاظم
حال زارش را ببین حال بکایش را ببین
بین این زندان بی روزن صفایش را ببین
زحمت زنجیر دارد در قنوت نافله..
باهمین دست ورم کرده دعایش را ببین
سرفه های خونی اش بدکاره را هم پاک کرد
در مریضی هم دم مشکل گشایش را ببین
یک نفر میگفت موسی رفته از زندان مگر؟!
یکنفر میگفت نه! زیر عبایش را ببین!
آن امامی که به تخت عرش اعلی می نشست
در سیه چالش بیا امروز جایش را ببین
آنقدر زنجیر سنگین بود ساقش خرد شد
دل اگر داری خودت اوضاع پایش را ببین!
دست بر دیوار سنگی زد رخش آتش گرفت
نوکر زهرا!گریز روضه هایش را ببین
لیله القدر نبی در پشت در آتش گرفت
دستهای شرمسار مرتضایش را ببین
چادر زهرا پرش به چادر زینب گرفت
از مدینه روضه های کربلایش را ببین
سنگ خورد و مشت خورد و به نماز شب نشست
در سجود این خدای غم خدایش را ببین..
سیدپوریا هاشمی
#امام_کاظم
هستی غریب و با تو کسی آشنا نشد
همدم کسی به سوز دلت جز خدا نشد
خرما به زهر کینه شد آغشته وای من
جز سوز زهر،زخم دل تو دوا نشد
معصومه خوب شد که نبود و ندیده است
روح از تنت جدا شد و زنجیر وا نشد
جان دادی ای غریب،به دور از وطن ولی
اما غمی به مثل غم کربلا نشد
شکر خدا که هفت کفن داشتی به تن
دیگر برای تو کفن از بوریا نشد
بر تخته پاره جسم تو تشییع شد ولی
تشییع تو به زیر سم اسبها نشد
آویخته به تخته ی تابوت شد سرت
اما سرت به دست کسی جابجا نشد
محمود اسدی شائق
#امام_کاظم
کسی بدون دلیل از صدا نمیافتد
لب کلیم ز سوز دعا نمیافتد
کریم در غل و زنجیر هم کریم بُود
به دست بسته شده، از عطا نمیافتد
اگر چه خاک نشسته به روی لبهایت
عقیق، پا بخورد از بها نمیافتد
مگر چه گفته به تو این زباندراز یهود؟
همیشه از دهنش ناسزا نمیافتد
چه آمده به سرت پنجه میکشی بر خاک؟
به هر نفس، لب تو از ندا نمیافتد
به سینهای که لگد خورد پشت در سوگند
بدون درد سر این ساق، جا نمیافتد
کسی که در تن او پیرهن شده پاره
به یاد بیکفن کربلا نمیافتد
تو گیر یک نفر افتادهای چنین شدهای
تن تو در گذر گرگها نمیافتد
پس از سهروز تو را عدهای کفن کردند
سر بریدهی تو زیر پا نمیافتد
سنان و شمر به هم با اشاره میگفتند:
مگر که نیزه نخورده؟ چرا نمیافتد؟
ز دور حرمله میگفت گودی حنجر
حسین نحر نگردد ز پا نمیافتد
قاسم نعمتی
#امام_کاظم
دریا شکست کوه شکست آسمان شکست
ای وایِ من که حرمت این آستان شکست
ای وایِ من که ساقهی پایی نحیف و سرخ
از ضربههای چکمهی یک پاسبان شکست
در زیرِ این عبا به گمانش کسی نبود
سَندی که پا گذاشت شنید استخوان شکست
از بس که تنگ بود و نمور و سیاه و سرد
از بس به سنگ خورد سری ناتوان شکست
بابالحوائجِ همه بود و کسی نداشت
روزی دِهِ همه بی آب و نان شکست
امسال هم گذشت ولی روز را ندید
دور از بهار قامتِ این باغبان شکست
امسال هم گذشت و رضا را ندید آه
بِینِ سیاهچال دلش ناگهان شکست
معصومه را نشد که عروسش کند - گریست
امشب که بغضِ دخترِ او بی امان شکست
از زهر تشنه بود و همین بابِ روضه شد
با داغهای کرببلا با همان شکست
لب تشنه بود و حرمله را با سهشعبه دید
طوری کمان کشید گمانم کمان شکست
وقتی صدایِ تیر به زینب رسید گفت :
قلب رُباب پشتِ پدر توأمان شکست
میخواست خنده ای بکند که گلوش ریخت
میخواست بوسه ای زندش که دهان...
حسن لطفی
#امام_کاظم
كنج زندان بلا تا كه ز پا افتادم
ناخودآگاه فقط ياد رضا افتادم
دشمنم كرد گمان تا كه ببندد دستم
ديگر از مرحمت و جود و عطا افتادم
آنقدر بزم مناجات مرا ريخت بهم
با وجودى كه كليمم ز دعا افتادم
وسط سجده چنان ضربه به پهلويم زد
صورتم خورد زمين و ز نوا افتادم
بعد از آنى كه ز سيلى دهنم پر خون شد
مثل بانوى مدينه ز صدا افتادم
بسكه پيچيده بهم ساق دو پايم، هربار
خواستم تا كه بمانم سرِ پا افتادم
تا كه سنگينى پا را به تنم حس كردم
ياد گودال و شهِ كرببلا افتادم
دست و پا مى زنم اما بخدا خوشحالم
دخترم نيست ببيند كه كجا افتادم
تا كه عمّامه كشيد از سرم آن پست يهود
ياد معجركشى شام بلا افتادم
جسر بغداد هم از غربت من مى گريد
در مسير گذر شاه و گدا افتادم
قاسم نعمتی
@navaye_asheghaan