قسمت سوم
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
الهی باکه گویم
همسرِمن قاتلم بوده
که باور میکند ، از یار
آزاری که من دارم ...
امشب باید بهتر ناله بزنی ها ، چون حضرت زهرا ، امام حسن رو خیلی دوست داره ، بگو مادر ببین ، دارم برا حسنت ناله میزنم ، آی غریب ، غریب غریب ... از کجای غربتش بگم ؟ از توو خونه اش بگم ، زنش قاتلشه ، از توو کوچه ها بگم ، تا مُغیره رو میدید ، رنگش می پرید ، میگفت این همون کَسیه که مادر مارو زد ، از توو مسجد بگم ، جلو چشمش ، خطیب معاویه میرفت بالا منبر ، سَبِّ امیرالمومنین میکرد ؟؟ ... جان امام حسن ، خودمون طاقت داریم ببینیم جلو چشممون کسی به بابامون ناسزا میگه ، صبر کنیم ؟ امام حسن می شنید و خون دل میخورد ...
خونی که خورد در همه عمر
از گلو بریخت
و آن طشت را زِخونِ جگر
باغِ لاله کرد
#وصال_شیرازی
های بارکَ الله ...غریب آقا ... خدا نفس بهت داده ، اگه نفَست رو توو مجلس امام حسن خرج نکنی ، کجا میخواهی خرج کنی ؟ بزار صداتو حضرت زهرا بشناسه ، بشنوه ...دمِ آخرت که میگی یافاطمه ، بی بی بگه این صدارو ، ما میشناسیم ، ...غریب آقا ، غریب آقا ، غریب آقا ... بعضیاتون تازه از کربلا برگشتین ، اربعین کربلا بودین ، دیدین چه جمعیتی بود ؟ دیدید شبای کربلا چقدر نورانی بود ؟ چقدر روشن بود ، الانم یه نگاه کنیم مدینه ، ببینید یه دونه چراغ کنار قبرش روشن نیست ...
شبِ کربلا ،
مثل روز است روشن
بقیع تو اما
شب تار دارد
#آقا_جان
ضریح حسین است
شش گوشه ، اما
فقط دورِ قبر تو
دیوار دارد ...
3/7/1401
@navaye_asheghaan
#روضه_امام_حسن_عسکری
(علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
یابن الحسن
فدای تو و دیدۀ ترت
خون جای اشک
می چکد از چشم اطهرت
داغی نشسته
بر جگر داغدار تو
در خون نشسته است
دلِ درد پرورت
بهرِ تسلی دلِ درد آشنای تو
صف بسته اند
خیلِ مَلک در برابرت
#آقا_جان :
ما را شریک درد و
غم خود حساب کن
ما دل شکسته ایم
ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و
چون نسیم
ما را ببر به دیدن گلزار پرپرت
قربان آن امام ،
که در آخرین نفس
سیراب گشته است
به دست مطهرت
#شاعر_سید_هاشم_وفایی
مثل همین روزها بود ، غلام امام عسکری (علیه السلام) میگه حضرت فرمود اون ظرف دارو رو بیار، من بنوشم ، ظرف دوا رو آوردند ، دیدم دستای مبارکش داره میلرزه ! لب و دندانش داره میلرزه ! نمیتونه بنوشه ...
فرمود برو تو اون حجره ، یه آقازاده ای مثل ماه شب چهارده میدرخشه ، بگو بیاد ، اومدم دیدم تو اون حجره ، یه آقازاده ی 5 ساله مشغول عبادته ، پیغام پدر رو دادم ، تا این آقازاده آمد ، دیدم امام عسکری فرمود : « یا سَیِّدَ اَهْل ِبَیْتِهِ » ، ای بزرگ اهلبیت (ع) « إسْقِنِی الْمَاءَ »، یعنی تشنه لبم آبم بنوشان « فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی »
میدونم دلت کجاست ، اینجا هم آقازاده ای آمد ، پدر تشنه لب و مسمومشو سیراب کرد ، درستشم همینه ، از آداب احتضار یکیش هم همینه ، بالا سر محتضر که رسیدی ، تشنگیشو رفع کن ، سیرابش کن ، اما لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ...
من یه آقایی میشناسم کربلا ، هرچی صدازد آی مردم جگرم داره میسوزه ! نه تنها آبش ندادند ، بلکه فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ، شمشیرزنا محاصرش کردند ، فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ، نیزه دارها اومدند ، فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ، سنگ اندازا و تیراندازا محاصرش کردند ، هرکی با هرچی دستش بود پسر فاطمه رو میزد ... ؟ حالا هر جا نشستی از سویدای دلت ، سه مرتبه ، ناله بزن یا حسین ... (علیه السلام )
1. نه که روضه هات.mp3
زمان:
حجم:
6.96M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_رسولی
نه که روضه هات ،
خودِ سامرات ، گریه داره
غم توو نگات ،
غربت چشات ، گریه داره
خشکی لبات ،
لرزش صدات ، گریه داره
توی غربت بیقراری
از غریبی ناله داری
خسته از این روزگاری
#آقا_جان
زَهرِ کینه زد شراره
شد دل تو پاره پاره
غربت تو بیشماره
( واااای ... ،
امون ای دل ای دل ) تکرار
« تکرار بند اول »
نه که نوکرت ، دل مادرت
روضه خونه
بالای سرت ،گلِ مُضطرت
روضه خونه
دم آخرت ،چشای ترت
روضه خونه
روضه خونت ، ابر و بارون
چشم مهدی ،گشته گریون
فاطمه شد ، دل پریشون
تشنه هستی ، تشنه ی آب
رنگ و روت شد مثل مهتاب
میسوزی با قلبی بی تاب
( واااای ... ،
امون ای دل ای دل ) تکرار
وعده ی خدا ، آرزوی ما
کی میایی ؟
یابنَ مرتضی ، هدف دعا
کی میایی ؟
ذکر شیعه ها ، توو غم و بلا
کی میایی ؟
روزگار ما سیاهه
کار شیعه ، اشک و آهه
مادر تو ، چشم به راهه
زود بیا با علَمِ عشق
ای شَه باکرَم عشق
باز بنا کن حرمِ عشق
یابنَ زهرا ، یابنَ زهرا
1. نه که روضه هات.mp3
زمان:
حجم:
6.96M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_مهدی_رسولی
نه که روضه هات ،
خودِ سامرات ، گریه داره
غم توو نگات ،
غربت چشات ، گریه داره
خشکی لبات ،
لرزش صدات ، گریه داره
توی غربت بیقراری
از غریبی ناله داری
خسته از این روزگاری
#آقا_جان
زَهرِ کینه زد شراره
شد دل تو پاره پاره
غربت تو بیشماره
( واااای ... ،
امون ای دل ای دل ) تکرار
« تکرار بند اول »
نه که نوکرت ، دل مادرت
روضه خونه
بالای سرت ،گلِ مُضطرت
روضه خونه
دم آخرت ،چشای ترت
روضه خونه
روضه خونت ، ابر و بارون
چشم مهدی ،گشته گریون
فاطمه شد ، دل پریشون
تشنه هستی ، تشنه ی آب
رنگ و روت شد مثل مهتاب
میسوزی با قلبی بی تاب
( واااای ... ،
امون ای دل ای دل ) تکرار
وعده ی خدا ، آرزوی ما
کی میایی ؟
یابنَ مرتضی ، هدف دعا
کی میایی ؟
ذکر شیعه ها ، توو غم و بلا
کی میایی ؟
روزگار ما سیاهه
کار شیعه ، اشک و آهه
مادر تو ، چشم به راهه
زود بیا با علَمِ عشق
ای شَه باکرَم عشق
باز بنا کن حرمِ عشق
یابنَ زهرا ، یابنَ زهرا
49. الا ای شهیدی.mp3
زمان:
حجم:
6.7M
#نوحه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#حاج_امیر_عباسی
اَلا ای ، شهیدی
که خونِ خدایی
شهی که ، به فکر گدایی
امام دلها ، عزیز زهرا
گُل پَرپر کربلایی
یا غریبَ الغربا ،
به نفسی انتَ مولی
یا سیدَ الشهدا
بمیرم
عزیز پیغمبر ، برایت
بسوزد دلها ، در عزایت
گُلِ پیغمبر ، غریب مادر
زنم ناله در روضههایت
هستی ، مصباحُ الهدی
شهیدِ راه خدا
ای مظلومِ سرجدا
( یا سیدَ الشهدا ) تکرار
#آقا_جان
شنیدم ، تو خوردی
نیزه از لَعینان
تنت غرق خون شد
حسین جان
سرت جدا شد
به نیزهها شد
و تو خواندی بر نیزه قرآن
( من بمیرم برا اون خواهری که ، از بالای تل زینبیه ، نگاه کرد ، دید این شمشیرها بالا میره ، نیزه ها بالا میره ، پائین میاد ، صدای ناله اش بلند شد ، واحسینا ... )
دل و دلبرِ زینب
سایهی سرِ زینب
غریب کربُ بلا
( یا سید الشهدا ) تکرار
یا غریبَ الغربا ،
به نفسی انتَ مولی
یا سیدَ الشهدا
@navaye_asheghaan
1. ماهور.mp3
زمان:
حجم:
1.39M
#آغاز_امامت_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
#استاد_محمد_فراهانی
#دستگاه_ماهور
گر کنم پیدا تورا
ای چاره ی بیچارگان
در برت بنشینم و
رازِ دل اِفشایت کنم
#شاعر_ژولیده_نیشابوری
#آقا_جان
( راز دلِ همه ی شیعه ها ، غم فراق مهدیِ شماست ، آقای من ، یا امام عسکری : )
تنها نصیب توست
که مهدی بپروری
دیگر پدر سراغ نداریم
از این قبیل ...
عیدی بیا به این همه
دل های غمزده
آقای خوب من !
خبر از مهدی ات بده ...
#علیرضا_خاکساری
13/9/1399
به نام قبـلـه ی ایرانیان به نام حرم
به نام خادم و جاروکش و غلام حرم
به نام پنجره فولاد و لطف بسیارش
به نام این همه خیر علی الدوام حرم
به نام هر که حسـادت کند به اقبـالِ
کـبـوتـران بهـشتـی روی بـام حرم
کسـی نبود که مـا را دهـد پنـاه اما
هـزار مـرتبه قـربان این مـرام حرم
فـدای میکـده ی ما تمام میکده ها
هزار سال گذشت و پر است جام حرم
هـزار رنگ عـوض کـرد روزگـار، امـا
حرم به این همه وسعت ندیده این دنیا
#نـوكــر_نـوشـت:
#آقــا_جـان
این بــار گُنه حــال مــرا بـَد کـــرده
انگـــار کـه اربــاب مــرا رَد کـــرده
یا رَب دلِ من پیش حسین است ولی
بـدجــور دلـم هـوای مَشهد کـــرده
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #چهارشنبتون_امام_رضایی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مجید_سلیمانیان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@navaye_asheghaan
#گلچین_دعای_توسل
#روضه_امام_رضا
( علیه السلام )
#روضه_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى ... دلت رو بفرست مشهد ، توو حرم امام رضا ، به یاد ایامی که خواهرشون حضرت معصومه( سلام الله علیها ) مهمان قمی ها بودند ، ... این همه راه از مدینه حرکت کرد ، برود خراسان امام رضا رو ببینه ، اما بیمار شد ، قم توو بستر بیماری بود ، ... یکی دوجمله عرض کنیم به آقا امام رضا :
آقا سلام
خواهرتان روبهراه نیست
دور از تو ،کار هر شب او
غیر آه نیست
میخواست تا به طوس بیاید
ولی نشد
وَر نه رفیق بیکسیات
نیمه راه نیست
( آقاجان آقاجان ...« میخوام دوجمله بگم ، ببینم چه جور ادب میکنی ها ... » آقا جان یا امام رضا ... )
وقتی به قم رسید
خرابهنشین نشد
( بَه بَه ، اهل روضه ای ، خوب گرفتی ها ...قمی ها وقتی فهمیدند حضرت معصومه داره میاد ، رفتند به استقبال بی بی ، گلو شیرینی بردند ، گفتند خواهر امام رضا داره میاد ، با سلام و صلوات بی بی رو وارد قم کردند ، بهترین محله قم ، بی بی رو جا دادند ... )
وقتی به قم رسید
خرابهنشین نشد
آسوده باش
خواهرِ تو بیپناه نیست
#آقا_جان
یک مرد هم نیامده
نزدیکِ محمِلش
شب را به آفتاب
که اِذنِ نگاه نیست
اِذنم بده
بهطعنه بگویم به شامیان
در قم مُحب فاطمه بودن
گناه نیست ...
( یا امام رضا ... آقاجان ، آقاجان ... دلم نمیاد این یه بیت رو نگم ... )
زینب کجا و
مَحملِ بیسایبان کجا
( اما بی بی حضرت زینب رو توو شهر شام سنگ زدند ، عوضِ نُقل و گُل ، آتش رو سرشون میریختند ... )
بال و پر رقیه کجا
ریسمان کجا ... ؟
حسییین ... داری با امام رضا حرف میزنی ، ... آقاجان خواهرت وقتی قم بود ، بیمار بود ، قمی ها مثل پروانه دورِ بسترش میگشتند ، زنهای قمی نگذاشتند بی بی تنها باشه ، نگذاشتند احساس غربت کنه ... )
آقا اجازه ؟
فاطمه تو ، زمین نخورد
اینجا کسی به ساحت او
پشتِ پا نزد ...
#شاعر_مجید_تال
حالا با همین دلِ عاشقت امام رضا رو صدا بزن :
يا اَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى اَيُّهَا الرِّضا يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّه ...
#مسجد_مقدس_جمکران
18/8/1400
@navaye_asheghaan
چقدر اشک بریزم ز جـدایی آقا
من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا
همه دارند به تنهایی من میخندند
به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا
وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو
کاش میخورد دلـم با تو هـوایی آقا
بیشتر از همه دنبال مـن و کار منی
من کی ام دربدِر بی سر و پایی آقا
به خدا معترفم نوکـر بد یعنی من
آمدم بر درت ای شاه، گـدایی، آقا
تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم
یار و غمخـوار منِ زار شمـایی آقا
امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین
من ندارم بخدا خـرده حیـایـی آقا
مادرت واسطه باشد همه را می بخشند
قبل آنکه ببری کــرب و بلایی آقا
#نـوكـر_نـوشـت:
#آقــا_جــان
غـم هجـران تو ای یار مرا شیدا کرد
غیبت و دوری تو حال مرا رسوا کرد
دوری تو اثر جمع بدیهای من است
شرمسارم گنهم چشم تو را دریا کرد
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حــرم_سیدمرتضی_موسوی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
#روضه_اربعین
قسمت اول :
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#استاد_حاج_اسماعیلی
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
باز هم اربعین رسیده بیا
( با امام زمانمون مناجات کنیم ، درد دل کنیم ، صاحب عزای امروز ، امام زمانه ... )
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بی خبر ماندم
عاشقانت زیارتت کردند
من ولی باز پشت در ماندم
( خوش به حال اونهایی که الان بینُ الحرمین ، توو صحن وسرای آقامون سید الشهدا نشستند ، اونجا زیارت اربعین خوندن صفا داره .. )
روز و شب غبطه میخورم آقا
به کسانی که با تو مأنوسند
عاشق و بی قرار و بی تابند
دست و پای تو را که میبوسند
امروز دامن شهدا رو بگیریم ، از شهدا استمداد میگیریم ، شفیع ما باشند .. بینِ ما و امام زمانمون جدایی افتاده ، شهدا رو واسطه کنیم ...
دو تا از اصحاب ابی عبدالله هستند ، یکی « حبیب بن مظاهرِ » و یکی هم « مسلم بن عوسجه » ، هر د وتا پیرغلام ، هر دوتا قدیمی ، هر دوتا محاسن سفید ، روز عاشورا اول « مسلم بن عوسجه » به میدان رفت ، به زمین افتاد ، با بدن پر از زخم ، دو نفر آمدند بالای سرش ، یه طرف « حبیب بن مظاهر » ، رفیق قدیمیشه ، اونطرف خودِ آقا سیدالشهداست ، حبیب شروع کرد باهاش درد دل کردن ، گفت : مسلم رسم رفاقت اینه ، اگر وصیتی داری ، بگی ، تا من به خانواده ات برسونم ، اما چه کنم ، من هم تا ساعتی دیگه به تو ملحق میشم ... اما توو این لحظه های آخر اگر حرف نگفته ای داری ، بگو مسلم ... « مسلم بن عوسجه » آخرین رمق ها و آخرین نفس هاشو داره میکشه ، با دست نیمه جونش ، یه اشاره ای کرد به سید الشهدا ، گفت ، حبیب :
عَلَیْکَ بِهَذَا الْغَریْب
اُوصِیْکَ بِهَذَا الْغَریْب (1)
بر تو باد به این آقای غریب ، حبیب نکنه آقامون تنها بمونه ، این حرف رو شهدای ما خوب درک کردند ، فلذا توو وصیت نامه های شهدا ، یک جمله ای خیلی زیاد تکرار شده ، میگفتند : امام رو تنها نگذارید ، برا امام خیلی دعا کنید ، همه شهدا فیض ببرند ..
#آقا_جان
دیدنِ تو به من نمیآید
تو کجا و نگاه هر جایی ؟
من اگر آنچه خواستی باشم
تو سراغم به خواب میآیی؟
نکند عاق کردهای من را ؟
نکند صبرتان سر آمده است
گر عتابم کنید حق دارید
هر گناهی ز من بر آمده است
در حرم ،
روضه خوان خودت هستی
( امروز توو کربلا چه خبره )
در حرم ،
روضه خوان خودت هستی
روضه ی کاروانِ جان بر لب
بینِ روضه بلند میگویی :
به فدای تو عمه جان ، زینب
#منابع :
(1)ابن کثیر، البدایه و النّهایه ، جلد ۸ ، صفحه ۱۸۲ ـ مقرّم، مقتل الحسین (علیه السلام) ، ص۲۴۱ ـ خوارزمی ج۲ ، ص۱۹
#حسینیه_شهید
#آل_مبارک_اهواز
27 مهرماه 1398
@navaye_asheghaan
#آخر_ماه_صفر
#روضه_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تو آمدی و
بود عبا بر سرت آقا
خون بود
سفیدیِ دو چشم ترت آقا
وقتی به روی خاک نشستی
به گمانم
شد زنده تو را
خاطره ی مادرت آقا
این کیست
عمامه به سرش نیست ؟
جواد است
از راه دراز آمده
تاج سرت آقا
( تا اومد میان حجره ، دید باباش امام رضا داره به خودش می پیچه ، خیلی سخته ، یه کودک 9 ساله ، ببینه بابای غریبش ، داره به خودش می پیچه ... )
جواد 9ساله به سر میزند
بوسه به لبهای پدر میزند
صد شکر ، سرِ تو
به روی زانوی او بود
وقتی که کشیدی
نفَسِ آخرت آقا
( بابا دلش میخواد دَمِ آخرش ، بچه هاش باشن کنارش ، بابا دلش میخواد لحظه ی آخر ، سرش روی زانوی پسرش باشه ... )
تشییع شدی ، لیک
نه در زیر سُم اسب
( جانم جانم ، تا نام ابی عبدالله میآد ، عاشقانه ناله میزنی ، شاید ناله ت برای اینه ، میگی ماه صفر هم تموم شد ، امشب دیگه میریم ، پیراهن عزارو در میآریم ، پیراهن عزارو روی چشمت میگذاری ، ... این پیراهن مقدسه ، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی را ، یکی از وصایاش این بود ، اون پیراهن مشکی که توو عزای جدّم می پوشیدم ، تووکفنم بگذارید ، فردای قیامت به مادرم فاطمه نشون بدهم ، ... یااباعبدالله ... )
تشییع شدی ، لیک
نه در زیر سُم اسب
گل بود که می ریخت
روی پیکرت آقا ...
#شاعر_سعید_توفیقی
( امروز بدن امام رضارو گلباران کردند ، وقتی میخواستند بدن را بردارند ، [یا حضرت معصومه ] ، گلهارا عقب زدند ، بدن امام رضارو از زیر گل بیرون آوردند ...)
#آقا_جان
کِی با لب تشته
سرت از پشت بریدند؟
#شاعر_سعید_توفیقی
( میخوام ببینم با این یک بیت چه میکنی ؟ چون خودِ امام رضا روضه خوان ابی عبدالله ست ، خودش فرمود : « یَا ابْنَ شَبِیب » جدّ مارو کربلا ذبح کردن ... می دونید ذبح یعنی چی ؟ ذبح یعنی کسی که هنوز نفَس میکِشه ، یعنی کسی که هنوز لباش به هم میخوره ، سر از بدنش جدا کنند ... یا امام رضا ، جدّ غریبتون ،لباش به هم میخورد ، زیر لب با خدا راز و نیاز میکرد ...
این واژه ی « ذبح » چند جا کربلا به کار برده شده ، یه جا برای ابی عبدالله ست ، یه جای دیگه اش را میگم ، یه جای دیگه برای یه طفل شیرخواره به کار بُرده شده ، ... های جانم ... بابُ الحوائجه ، اونایی که مریض دارند ، اونایی که گرفتارند ... لبای کوچولوی علی اصغر به هم میخورد : « فَذُبِحَ الطِّفلْ مِنَ الْاُذُنِ اِلیَ الْاُذُن » یعنی گوش تا گوش علی درید ؟ با تیر ... لَا اِلَهَ اِلاَّ الله ... اما ذبح باباش فرق میکرد ، ... از حضرت زهرا عذرخواهی میکنم : « أَلسَّلامُ عَلَى الْمَذْبوحِ مِنَ الْقَفا » ... حالا اگه جیگرت سوخت بگو یا حسین ... نه نه ، مگه میتونی بشنوی اربابت رو از قفا سر بُریدند ، آرام باشی ؟ به قصد فرج بگو یا حسین ...
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
1401
@navaye_asheghaan
#آخر_ماه_صفر
#روضه_امام_رضا
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تو آمدی و
بود عبا بر سرت آقا
خون بود
سفیدیِ دو چشم ترت آقا
وقتی به روی خاک نشستی
به گمانم
شد زنده تو را
خاطره ی مادرت آقا
این کیست
عمامه به سرش نیست ؟
جواد است
از راه دراز آمده
تاج سرت آقا
( تا اومد میان حجره ، دید باباش امام رضا داره به خودش می پیچه ، خیلی سخته ، یه کودک 9 ساله ، ببینه بابای غریبش ، داره به خودش می پیچه ... )
جواد 9ساله به سر میزند
بوسه به لبهای پدر میزند
صد شکر ، سرِ تو
به روی زانوی او بود
وقتی که کشیدی
نفَسِ آخرت آقا
( بابا دلش میخواد دَمِ آخرش ، بچه هاش باشن کنارش ، بابا دلش میخواد لحظه ی آخر ، سرش روی زانوی پسرش باشه ... )
تشییع شدی ، لیک
نه در زیر سُم اسب
( جانم جانم ، تا نام ابی عبدالله میآد ، عاشقانه ناله میزنی ، شاید ناله ت برای اینه ، میگی ماه صفر هم تموم شد ، امشب دیگه میریم ، پیراهن عزارو در میآریم ، پیراهن عزارو روی چشمت میگذاری ، ... این پیراهن مقدسه ، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی را ، یکی از وصایاش این بود ، اون پیراهن مشکی که توو عزای جدّم می پوشیدم ، تووکفنم بگذارید ، فردای قیامت به مادرم فاطمه نشون بدهم ، ... یااباعبدالله ... )
تشییع شدی ، لیک
نه در زیر سُم اسب
گل بود که می ریخت
روی پیکرت آقا ...
#شاعر_سعید_توفیقی
( امروز بدن امام رضارو گلباران کردند ، وقتی میخواستند بدن را بردارند ، [یا حضرت معصومه ] ، گلهارا عقب زدند ، بدن امام رضارو از زیر گل بیرون آوردند ...)
#آقا_جان
کِی با لب تشته
سرت از پشت بریدند؟
#شاعر_سعید_توفیقی
( میخوام ببینم با این یک بیت چه میکنی ؟ چون خودِ امام رضا روضه خوان ابی عبدالله ست ، خودش فرمود : « یَا ابْنَ شَبِیب » جدّ مارو کربلا ذبح کردن ... می دونید ذبح یعنی چی ؟ ذبح یعنی کسی که هنوز نفَس میکِشه ، یعنی کسی که هنوز لباش به هم میخوره ، سر از بدنش جدا کنند ... یا امام رضا ، جدّ غریبتون ،لباش به هم میخورد ، زیر لب با خدا راز و نیاز میکرد ...
این واژه ی « ذبح » چند جا کربلا به کار برده شده ، یه جا برای ابی عبدالله ست ، یه جای دیگه اش را میگم ، یه جای دیگه برای یه طفل شیرخواره به کار بُرده شده ، ... های جانم ... بابُ الحوائجه ، اونایی که مریض دارند ، اونایی که گرفتارند ... لبای کوچولوی علی اصغر به هم میخورد : « فَذُبِحَ الطِّفلْ مِنَ الْاُذُنِ اِلیَ الْاُذُن » یعنی گوش تا گوش علی درید ؟ با تیر ... لَا اِلَهَ اِلاَّ الله ... اما ذبح باباش فرق میکرد ، ... از حضرت زهرا عذرخواهی میکنم : « أَلسَّلامُ عَلَى الْمَذْبوحِ مِنَ الْقَفا » ... حالا اگه جیگرت سوخت بگو یا حسین ... نه نه ، مگه میتونی بشنوی اربابت رو از قفا سر بُریدند ، آرام باشی ؟ به قصد فرج بگو یا حسین ...
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
1401