eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
612 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. سلام الله علیها _ حاج ◼️◼️◼️◼️ ای مادر،چهار آفتاب ادرکنی .... *یا ام البنین* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی .... *ما رو دریاب بی بی* زهرای سرای بوتراب ادرکنی .... ما دست به دامان توییم ای بانو... *درد دارا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،دلتنگا،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،گداها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،بی پناها،گوشه کنار صدای نالشون بلند شد،پناهنده ها گوشه کنار اومدن دامن بی بی رو گرفتن، حق داری خوب جایی اومدی، هر سال میومد در خونه ی قمر بنی هاشم،خرج سالشو از عباس می گرفت،میرفت...." اون سالم مثل هر سال،طبق عادت همیشه ، در خونه ی عباس و کوبید،کنیزک اومد درو باز کرد،چی میخوای؟عرض کرد: برو به مولا و آقات بگو گدای هر ساله اومده..." میگه آقا خرج سالمو بده برم... مرد سائل دید کنیز بغضش ترکید،شروع کرد گریه کردن،گفت خانم من جسارتی نکردم شما ناراحت شدید؟! من گدای عباسم ، اومدم خرج سالمو از آقام بگیرم و برم.... کنیزک با همون حالت اشک و ناله و بغض گفت ای مرد دیگه در این خونه رو نزن! چرا؟ چی شده؟آقام از من ناراحته؟؟ آقام گفته منو رد کنی؟کنیزک جواب داد نه" آقای تو خیلی آقاتر از این حرفاس، اما آقای تو رو لب تشنه کنار علقمه .... با مشک پاره .... عمود به سرش زدن .... تیر به چشمش زدن ...." مرد سائل گفت باورم نمیشه این حرفایی که شما میزنی من آقامو هر سال می دیدم ، اون پهلوونی که من دیدم،مگه کسی حریفش میشد،عمود به سرش بزنه؟!! گفت آخه ای مرد تو خبر نداری،اول دست چپ و راستش و قطع کردن ..... "دست خالی نریا،هر کی کربلا میخواد دامن عباس و بگیره ...." یاابوالفضل،ابوالفضل،ابوالفضل الدخیل... اون گداها و سائلی که میومد در خونت،گدای خوبی نبود،خرج سالشو میخواست از شما، آقاجان ما خرج نسل مونو از تو میخوایم ،آقا نکنه تو نسل ما یکی باشه،حسینی نباشه... یا ابوفاضل...... تو نسل ما همه دیوانه های حسین باشن،اسم عباس میاد بیچاره بشن، یا ابوالفضل.....سائل سرشو انداخت پایین آرام آرام از خونه ی قمر بنی هاشم فاصله گرفت و دور شد اما با خودش زمزمه داره ، حالا چی کار کنم؟جواب زن و بچه ام رو چی بدم؟ زن و بچه م امیدوار بودن بیام پیش تو در خونه تو دست پر برگردم، حالا برم چی بگم؟چی جواب بدم؟ از اون طرف کنیز درو بست رفت داخل منزل خانم ام البنین پرسید کنیزک کی بود در میزد؟عرض کرد بی بی جان (می خواست بی بی رو ناراحت نکنه) کسی نبود ،رفت،فرمود وقتی سوال میکنم جواب منو بده" خانم یه سائلی بود برا گدایی اومده بود" فرمود سائل که آنقدر معطلی نداره؟چی میگفت؟تو چی گفتی؟ دیگه مجبور شد عرض کنه بی بی جان این سائل میگفت من هر سال میومدم،خرج سالمو میگرفتم از آقا قمر بنی هاشم، منم مجبور شدم بگم دیگه عباسی نیست ...." اونم رفت. یه وقت دیدم سراسیمه ام البنین چادر به سر کرد تو کوچه دوید،دنبال مرد سائل آقا.. آقا.. آقا.. بایست،برگشت دید خانم ام البنین ، چه فرمایشی دارید؟فرمود عباس مرده،مادرش که نمرده؟!! تا من هستم هر سال بیا سهمتو از من بگیر ، برادرا دست بندازیم گوشه ی چادر ام البنین رو بگیریم،مادره،مادری می کنه ،امروز گدایی کن بگو بی بی جان شما یه نگاه کن، منم یکم مثل شما امام شناس بشم، منم بفهمم حسین یعنی چی؟برا اینکه شما بودی وقتی خبر آوردن ام البنین عون و کشتن،گفتی از حسین چه خبر ، جعفر رو کشتن،از حسین چه خبر، عباس رو کشتن،گفت میگم از حسین چه خبر؟؟؟* ای مادر چهار آفتاب ادرکنی ... زهرای سرای بوتراب ادرکنی ... ما دست به دامان توییم ای بانو یا فاطمه ی بنی کلاب ادرکنی ... *روزها میومد کنار قبرستان بقیع، چهار تا صورت قبر می کشید زیر لب زمزمه ای داشت،خیلی معطلتون نکنم، دلاتون آماده س، ان شاالله بریم بقیع کنار قبر ام البنین اونجا برات بگم با ریشه کن شدن وهابیت .... زمزمه میکرد، چی کار کردی پسرم؟!!* باور نمی کنم که زمین خورده ای پسر 2 تشنه کنار مشک تهی مرده ای پسر... *پسرم ، پسرم.... عباس و خلف وعده ،نه باور نمیکنم، مگه میشه پسرم قول آب بده، بره و دیگه بر نگرده ......* حسین ..... @navaye_asheghaan
حاج حسن خلج.mp3
زمان: حجم: 5.42M
(عجل الله تعالی فرجه) عمریست به هجران تو « من » حوصله کردم از طولِ فراق تو به یزدان گِله کردم ... @navaye_asheghaan
2. طائر بهشتی.mp3
زمان: حجم: 5.87M
( علیه السلام ) آن طائر بهشتی تنها در آشیانه چون شمع در دل شب می سوخت عاشقانه کی دیده زاهدی را وقت عبادت شب با دست بسته دشمن بیرون بَرَد ز خانه او با کُهولت سن با قامت خمیده این با قساوت قلب در دست تازیانه کاهیده بُد تن او کز بهر کُشتن او منصور ، لحظه لحظه بگرفت از او بهانه آن زاده ی پیمبر ارثیّه اش ز حیدر این بود کز سرایش آتش کِشد زبانه هر چند خانه اش سوخت از دود و شعله افروخت دیگر نخورد یارش سیلی در آستانه آوُخ که کُشت منصور او را به زَهر و انگور دردا که گشت خاموش آن گریه ی شبانه هفتاد سالِ عمرش هفتاد سال غم بود هر لحظه دید بیداد از فتنه ی زمانه آن عزّت رفیعش آن غربت بقیعش جز تلّ خاک نبوَد از قبر او نشانه فردا اگر چه در خاک مدفون شد آن تنِ پاک تا روزِ حشر باشد این نور جاودانه ... 1386 @navaye_asheghaan
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( علیه السلام ) میتونی بگی خواب سند نیست ، میتونی بگی دروغه ، هر چی دوست داری بگو ... اما رفقا نسبت به نوکراش را نمیشه انکار کرد ... یه آقا داریم ، دوستش داریم ، همین ... @navaye_asheghaan
19.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( علیه السلام ) گریاندم و گریستم اربابِ خوبِ من یک عمر، خلق را به عزای تو ، بی‌کفن واللهِ سخت بود بیان مصائب‌ات خواندم هزار مرتبه گودال « پاره ‌تن ... » دادی به من لباس غلامی خود ، ولی افسوس ، از تن تو ربودند پیرهن ... @navaye_asheghaan
1.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
( علیه السلام ) توو اردبیل ، وسط روضه گفتم : « یارالی حسین » ... یه نفر اومد پیشم ، گفت میدونی « یارالی » یعنی چی ؟ شما فارس هستید ... گفتم : آره ، یعنی ای مجروح ، ای زخمی ... گفت ، نه ، معناش این نیست ، « یارالی » یه معنای وسیع تری داره ...گفت : « یارالی » یعنی ای مجروحِ توهین شده ، یعنی ای زخمیِ بی احترامی شده ... بمیرم برات آقا ... @navaye_asheghaan
5. خدا داند.mp3
زمان: حجم: 11.78M
( علیه السلام ) خدا داند ، خدا داند مُردم ز ظلم و جور اعدا علی ای کاش ، علی ای کاش هرگز نمی آمد به دنیا ( گر زنده هستم ، نیمه جانم من زخمیه زخمِ زبانم ... ) چه ها کرده ، چه آورده ، شامی به روزگار سجاد همه بودند ، همه هستند از جورِ شامی رفته بر باد ( گویم به همراهِ اسیران ای تشنه لب ، مظلوم حسین جان ... ) از این سو عمه ام زینب از غم ، گریبان پاره میکرد از آن سو مادرِ اصغر برنیزه ها اشاره میکرد ( لیلا و نجمه ، دیده گریان من مانده بودم مات و حیران ) تو ای نیزه ، بیا به چشم من فرود آ نبینم تا ، چنین بر نی خونین گلویِ خشکِ بابا ( لطفی تو ای نیزه به ما کن راسِ حبیبم را رها کن ) ( زمزمه و روضه ای که تقدیمتان شد ، یکی از بهترین نمونه های آموزش « درآمد همایون » است ، بر سبک بیا مولا ... ) @navaye_asheghaan
5. خدا داند.mp3
زمان: حجم: 11.78M
( علیه السلام ) خدا داند ، خدا داند مُردم ز ظلم و جور اعدا علی ای کاش ، علی ای کاش هرگز نمی آمد به دنیا ( گر زنده هستم ، نیمه جانم من زخمیه زخمِ زبانم ... ) چه ها کرده ، چه آورده ، شامی به روزگار سجاد همه بودند ، همه هستند از جورِ شامی رفته بر باد ( گویم به همراهِ اسیران ای تشنه لب ، مظلوم حسین جان ... ) از این سو عمه ام زینب از غم ، گریبان پاره میکرد از آن سو مادرِ اصغر برنیزه ها اشاره میکرد ( لیلا و نجمه ، دیده گریان من مانده بودم مات و حیران ) تو ای نیزه ، بیا به چشم من فرود آ نبینم تا ، چنین بر نی خونین گلویِ خشکِ بابا ( لطفی تو ای نیزه به ما کن راسِ حبیبم را رها کن ) ( زمزمه و روضه ای که تقدیمتان شد ، یکی از بهترین نمونه های آموزش « درآمد همایون » است ، بر سبک بیا مولا ... ) @navaye_asheghaan
‍ ⏺ذکر و توسل و روضه_شب تاسوعا 94_روضه حضرت ابوالفضل علیه السلام_حاج حسن خلج_ (دلمو دریای ماتم می کنم قدم و روی تن خم می کنم نگاه کن با چه مصیبتی دارم از رو خاکا تنتو جمع می کنم..)۲ حسین... پاشو از جا که دیگه دخترم آواره نشه تا میون این سپاه صحبت گوشواره نشه *دستور داد برید همه سر ها رو از بدن ها رو جدا کنید سرها ببرید بیایید رو نیزه ها سوار کنید اومدن گفتن امیر یه سر رو نیزه بند نمی شه چنان فرق متلاشی شده.. از بس که زخم و جای عمودش عمیق بود تنها سری بود که ز پهلو ... حسین... می دونی چرا عباس اینطور خواست؟چون اگه سر درست نصب می شد رو نیزه هی چشم تو چشم سکینه می شد هی چشم تو چشم رباب می شد هی چشم تو چشم رقیه می شد عباس طاقت نداره .... هر کجا نشستی فریاد بزن غریب حسین...حسین.... هشتاد و چند سالشه هنوز کربلا ساکنه خیلیلاتون می شناسیدش،کفشدار سابق قمر بنی هاشم ،شیخ عباس کشوان ؛تو حرم آقا قمر بنی هاشم بودیم،سر شب بود باید درهارو می بستیم داشتیم زوار رو بیرون می کردیم در ها رو ببندیم یک وقتی دیدم یکی از خانم های عرب از این خانم های عرب بیابانی بچش تو بغلشه با عجله اومد تو،گفتم خانم برو،حرم تعطیله داریم می بندیم،دیدم اصلا گوشش بدهکار نیست،اومد دور ضریح قمر بنی هاشم،هی می گه یا ابوفاضل،یا ابوفاضل،یا ابوفاضل ادرکنی،یا ابوفاضل ادرکنی،یا ابوفاضل ادرکنی.. خدام اومدن،خانم بیا برو بیرون دلم سوخت برااین خانم دیدم حال خوشی داره زیارت می کنه،من بزرگتر از خدام بودم بهشون گفتم کاریش نداشته باشید،شما که الان می خواهید نظافت بکنید ،کارتون بکنید کارتون تموم شد من خودم اینو بیرون می کنم بذارید زیارت بکنه،مشغول کار شدیم یک نیم ساعتی گذشت،من دیدم،حواسم بهش بود،دور ضریح می گرده یا ابوفاضل ،یا ابوفاضل.. دیدم خسته شد،بچشو گذاشت زمین،خودش تنهایی داره می گرده یا ابوفاضل،یا ابوفاضل.. منم مشغول کار شدم یک نیم ساعتی گذشت،کارام تموم شد، اومدم سراغش ببینم اگر هنوز داره طواف می کنه نرفته بگم برو دیدم پایین ضریح قمر بنی هاشم نشسته سرشو تکیه داده به ضریح چادرشو کشیده رو صورتش خوابیده.. اومدم کنارش دخترم پاشو دیدم جواب نمی ده،خانم پاشو می خوام در حرم رو ببندم دیدم جواب نمی ده،گفت گوشه چادرشو گرفتم کشیدم،گفتم خانم پاشو ؛نگاه کردم دیدم بچه اش هم داره دست و پا می زنه گفتم پاشو این بچه ناراحته،این بچه شیر می خواد،این بچه کار داره،پاشو بچه ات رو بردار؛ گفت: تا گفتم بچه کار داره چشماشو باز کرد،گفت پس زنده شد؟!! گفت سه روز پیش مرده به من می گن برو دفنش کن، گفتم باید اول برم حرم عباس ... یا ابوفاضل ... برادرم خواهرم گمان نکنی برا عباس کاری داره زنده کردن این برا من و شماست که خیلی مهمه،عباس یک گوشه چشمش هزاران مرده رو زنده می کنه.تو حرم قمر بنی هاشم روضه می خوند، منبری معروف رو منبر گفت : اشتباه کرد،گفت من نمی دونم از نظر مقامات سلمان بالاتره یا عباس بالاتره"شب خواب امیر المومنین رو دید آقا بهش فرمود چطور نمی دونی؟ اگه عباس من به اولین و آخرین نگاه کنه همه رو سلمان می کنه،همه رو ابوذر می کنه، امشب دامن قمر بنی هاشم رو بگیریم،بگیم آقا جان شما راست می گی مرده زنده کنی،دل مرده منو زنده کن،آقا می ترسم یک روز اسم حسین بیاد این دل نلرزه می ترسم یک روز اسم حسین بیاد این چشم منقلب نشه آقا به داد ما برس.. یا ابوالفضل ابوالفضل ابوالفضل ....* اما مزدِ این وفا و ارادتِ عباس رو ،فقط مادرِ اربابمون ،حضرت زهرا میتونه بده...چطور؟ روایت میگه توی عرصهء محشر ،آقا رسول الله می فرماید:علی جان ،برو به فاطمه بگو از اسبابِ شفاعتِ امتم هرچی داره بیاره...اونوقت فاطمه س می فرماید :دو دستِ قلم شدهء عباسم برای شفاعت کافیه... هرچی ارادت داری اسمِ پسرش رو صدا بزن....حسین..حسین @navaye_asheghaan