eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. بهانه است ولی خب برای من کافی است همین که شعر مرا می بری به کنگره ها همین که در دکور خانه ام دو تا تندیس اضافه می شود و می روی به خاطره ها یکی دو تا غزل خوب ، می شوی گاهی فقط بمان و نیا تا تو را اضافه کنم به انتظار مدرنی که شعر خواهد شد مهم ، حضور تو در روزنامه ی شهر است چقدر سوژه برایم می آوری با خود حوادث یمن و جنگ شام هم بد نیست... فقط اجازه بده وضعمان همین باشد زمین خسته سر از آسمان درآورده است چه عیب دارد اگر این رعیت خوشبخت کنار نام تو از جنگ ، نان درآورده است چه ساده در عوض آب ، نفت نوشیدیم فقط بمان و نیا ، قول می دهم این شهر برای نیمه ی شعبان شلوغ تر بشود ظهور را به علائم چه احتیاجی بود نیا که شادی ما پر فروغ تر بشود چقدر روی بَنرها شکیل و خوش اسمی!!! خودت بگو ؛ تو اگر آمدی به خانه ی ما چگونه حوصله ی شهر ، با تو سر نرود ؟!! دلت چگونه می آید بیایی و مِن بعد به جمکران تو این قوم رهگذر نرود نیا ، سه شنبه برایت نماز خواهم خواند چه فکر می کنی ای انتظار ناپایان جدایی من و تو ماجرای یک شبه نیست هزار سال پیاپی گذشت و دلخونی هنوز کوچه ی ما آنچنان محجّبه نیست گناه روسری ما به گردن باد است... برای آنکه بیایی نیاز مبرم بود که مرد و زن همه با هم کنار هم باشیم همین که نام خیابانمان ولیعصر است اجازه داد که در اختیار هم باشیم اذان رسید و به دجّال اقتدا کردیم نوشته اند که هر چیز جای خود خوب است مهم نبود که حتی به قهقرا بروم نوشته اند که از جمعه استفاده کنم کنار مهدیه گاهی به سینما بروم جهان به خنده ی (بَت مَن) علاقمندم کرد اراده کن که بیایی ولی تامل کن! که رودها همه پابست ماهیان تواند به غیر سیصدو چندین نفر که برگشتند تمام مردم دنیا سپاهیان تواند نیا که عطسه ی دنیا به صبر فرمان داد .
بسم ‌الله الرحمن الرحیم و شاعر: ▶️ چِقَدَر از منش این شهدا دور شدیم آنقدر خیره به دنیا شده و کور شدیم معذرت از همه خوبان و همه همرزمان ما برای شهدا وصله ی ناجور شدیم شهدا در همه جا فاتح اصلی بودند عجب اینجاست که ما این همه مغرور شدیم شکر ، با سابقه ی دوستیِ با شهدا ما عزیز دل مردم شده مشهور شدیم و از آن برکت خون شهدامان حالا ما مدیر کل و مسئول شده مسرور شدیم و اگر حرفی خلاف شهدامان گفتیم یَحتَمل مصلحتی بوده و مجبور شدیم پرکشیدند چه مستانه و رفتند و ما در میان قفس نفس چه محصور شدیم ⏹ https://eitaa.com/emame3vom/27069
🔸 هنوز سبز نشد شاخه‌های بی‌ثمرت درخت خشکِ قنوتم..، کجاست برگ و برت گناه؛ ظرفیتِ اشک را گرفت از تو آهای کاسه‌ی چشمم! چه آمده به سرت شکسته‌پر شده‌ای، یاکریمِ بام کریم هوای نفس چه زخمی زده به بال و پرت 🔸 خدا خدای لبم را ز من مگیر..، خدا بیا و رحم کن ای رب به عبد بی هُنرت تمام سود مناجاتِ تو، دم صبح است ضرر نکرده کسی که نشسته تا سحرت رفیقِ بنده نوازی و ما فقیر نیاز نمی‌شود که بیفتد به حال ما، نظرت؟! به حرمت رمضان کاسه‌ی مرا پُر کن ببین گدای قدیمی رسیده پشت درت امید طفل خطاکار، مادر است فقط فدای فاطمه..، آن باوقارِ معتبرت زمانِ مُردن ما می‌رسد بزرگِ نجف علی بشارت دیدار داده بر بشرت به روزه‌دار بگوئید روضه، افطاری‌ست نه چند دانه‌ی‌ خرما، نه چای پُر شکرت فدای تشنه‌لبی که دو قطره گریه بر او برای وصلِ خداوند، کرده تشنه‌ترت ▪️ صدای خواهری از روی تل بلند شده: فدای حنجر خشک تو..، مادر و پدرت هزار نیزه و شمشیر و تیغ جای خودش... خدا بخیر کند..، نعل و جسم مختصرت! ✍ @navaye_asheghaan
. چکامه ی اشک من آهنگ اذان را دوست دارم صفای بی کران را دوست دارم به شب های مناجات و عبادت نسیم آسمان را دوست دارم بهار بی خزانِ بندگی هاست بهار بی خزان را دوست دارم نکردم بندگی امّا بدانید خدای مهربان را دوست دارم میان سجده های بی قراری سرشکِ بی امان را دوست دارم به پاس حرمت شب زنده داران مناجات نهان را دوست دارم خدا را میهمانیم و در این ماه حضور میهمان را دوست دارم کنار سفره ی مهمانی خویش وجود میزبان را دوست دارم کنار لاله ی سرخ شهیدان شمیم ارغوان را دوست دارم برای اُنس با مولای خوبان مفاتیح الجنان را دوست دارم گدای کوی جانانم همیشه امام انس و جان را دوست دارم به دنبالش روانم در همه عمر امیر کاروان را دوست دارم فغان و آه دارم بهر وصل اش من این آه و فغان را دوست دارم به شوق دیدن آن بی نشانه حریم بی نشان را دوست دارم جهان منزلگه یار است یاران بدین خاطر جهان را دوست دارم اگر در انتظار او نشستم بدان صاحب زمان را دوست دارم بُوَد کرب و بلا چون بوستانم هوای بوستان را دوست دارم به یاد کربلا و اشکِ زینب سرشک عاشقان را دوست دارم برای ناله های نینوایی صدای ناتوان را دوست دارم بگو ای «یاسرِ» بیچاره بازآ من اینگونه بیان را دوست دارم ** «یاسر»✍ .@navaye_asheghaan
. جز خطا راهی نرفتم، جز ریا کاری نکردم می‌توانستم که بهتر باشم، اصراری نکردم تا توانستم به تیمار خودم مشغول گشتم یاد رنجوری نبودم، فکر بیماری نکردم لقمه‌ی نان حرامی بر سر سفره نبردم آفرین، اما جدالی با رباخواری نکردم دست مسکین را گرفتن، با یتیمی قصه گفتن ذرّه‌ای ایثار لازم داشت؛ ایثاری نکردم مسجدم را هرکجا پُرجمعیت‌تر بود رفتم! رفتم امّا پرسش حال گرفتاری نکردم کاسه‌ی افطار را لبریز آوردم به خانه کودک همسایه را دعوت به افطاری نکردم! دزد را دیدم که از دیوار مردم رفت بالا خانه را دزدید و فریاد سزاواری نکردم! وای اگر چشم شهیدی حال و روزم را ببیند حال و روز مردُمم را دیدم و کاری نکردم! ✍ . @navaye_asheghaan
. جز خطا راهی نرفتم، جز ریا کاری نکردم می‌توانستم که بهتر باشم، اصراری نکردم تا توانستم به تیمار خودم مشغول گشتم یاد رنجوری نبودم، فکر بیماری نکردم لقمه‌ی نان حرامی بر سر سفره نبردم آفرین، اما جدالی با رباخواری نکردم دست مسکین را گرفتن، با یتیمی قصه گفتن ذرّه‌ای ایثار لازم داشت؛ ایثاری نکردم مسجدم را هرکجا پُرجمعیت‌تر بود رفتم! رفتم امّا پرسش حال گرفتاری نکردم کاسه‌ی افطار را لبریز آوردم به خانه کودک همسایه را دعوت به افطاری نکردم! دزد را دیدم که از دیوار مردم رفت بالا خانه را دزدید و فریاد سزاواری نکردم! وای اگر چشم شهیدی حال و روزم را ببیند حال و روز مردُمم را دیدم و کاری نکردم! @navaye_asheghaan
؛ ؛ ؛ چقدر دغدغه داری وصال سر برسد؟ دوباره یار سفر کرده از سفر برسد چقدر دغدغه داری که روسفید شوی؟ به حد وسع برای فرج مفید شوی چقدر بهر دفاعش قلم بدست شدی؟ چه روزها که فقط منفعت پرست شدی چقدر از غمش افتاده‌ای به کم خوابی؟ زمان پیری‌ات آمد هنوز هم خوابی چقدر محضر او دیده‌ی تَر آوردی؟ ادای منتظران را فقط درآوردی بیا که مونس شب‌های خلوتش باشیم بجای ننگ‌شدن باز زینتش باشیم بیا که تا نفسی هست دم ز او بزنیم بجای مردم دنیا به یار رو بزنیم بیا که جز درش از هر دری جدا باشیم کنار او همه راهی کربلا باشیم خدا کند که بسوزیم و  آه... گریه کنیم بخواند او همه تا قتلگاه گریه کنیم بخواند از بدنی که به بوریا مانده که داغ او به دل اهل روستا مانده ✍ @navaye_asheghaan
؛ از غفلتِ خود درون چاه افتادم این‌گونه به این روز سیاه افتادم از دودِ خیال، راه، گُم شد آخر از فکرِ گناه، در گناه افتادم @navaye_asheghaan
؛ دل من! در هوای مولا باش یار بی‌ادعای مولا باش گر نشد یاورش شوی همه عمر گاه گاهی برای مولا باش به گدایی تو هر کجا رفتی یک سحر هم گدای مولا باش دست من! دست‌گیر مردم باش پینهٔ دست‌های مولا باش پهن کن سفره‌ای برای یتیم مستمند دعای مولا باش پا به پایش اگر نشد بروی لاأقل ردپای مولا باش جان من! تا که در بدن هستی باش اما فدای مولا باش ای نَفَس! می‌روی به سینه برو چون برآیی صدای مولا باش از یمن، از دمشق و غزه بگو شیعهٔ زخم‌های مولا باش خار در چشم‌های مولا بود چشم من! در عزای مولا باش... ✍ @navaye_asheghaan
. پوشانده ام درونِ خودم را ز دیگران این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟! از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من مانند گردباد پریشانم از خودم از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست توفیق دِه که روی بگردانم از خودم . @navaye_asheghaan
نوشته‌اند دلم را برای خون جگری بدون گریه زمانه نمی‌شود سپری نیازمند تکامل به گریه محتاج است درخت آب ندیده نمی‌دهد ثمری دو فیض، توشۀ راه سلوک عاشق هست توسل سحری و عنایت سحری هزار نافله خواندن چه فایده دارد اگر نداشته باشد به عاشقان نظری به هر دری که زدم باز پشت در ماندم بس است در زدن من، بس است در به دری :: برای بنده خریدن بیا سر بازار چه خوب می‌شود این مرتبه مرا بخری بدون تو چه بلاها که بر سرم آمد چه حاجت است به گفتن، خودت که با خبری همیشه خیر قنوت تو می‌رسد به همه اگر چه نام مرا در نوافلت نبری خودت برای ظهورت دعا کن و برگرد (دعای من به خودم هم نمی‌کند اثری) ✍ @navaye_asheghaan