.
🔊 ÷روضه سوزناک #حضرت_زینب سلام الله علیها
🔘 #اربعین_حسینی 🔻
****
( به سینه هر که تمنای کربلا دارد
همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد ) ۲
( کسی که عشق تو دارد، دِگر چه کم دارد؟ )۲
*هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی کار کجا؟
بزار هر کی میخواد، هر چی بگه بگه حسین جان، آقا جون اینقدر حرفا به ما میزنن، میگن بابا شما کار و زندگی ندارید، همش دنبال این پرچم هایید، میگن شما افسردگی دارید همش دنبال گریه اید، آره از وقتی زینب افسرده شد...
یه روز عبدالله گفتش که خانم این که نمیشه که تو همش داری گریه میکنی، من یه باغی تهیه کردم، فضایی مهیا کردم، پر از گُله، خانم بیا یه چند وقتی برو تو این باغ، تو این بستان بشین، بلکی دلت بازشه، بلکی این غم یادت بره، خانمو با خَدَموهَشَم برد گذاشت باغ بعد یه هفته اومد سر بزنه به بی بی ببینه حالش چطوره، این خدمه ریختن دور عبدالله گفتن چی کار کردی؟ اینقده داره گریه میکنه، گفت چرا؟ گفت یا میره میشینه کنار نهر آب، هی این نهرو نگاه میکنه گریه میکنه، میگیم خانم چرا گریه میکنی؟، میگه نگاه میکنم میبینم این مورچه ها میان آب میخورن میرن، داداشم هی گفت جیگرم داره میسوزه، میگیم خوب دیگه نبریمش کنار نهر، میبریمش تو بوستان پهلو گلها، تا بردیم پهلو گلها نشست اینقدر گریه کرد، گفتیم خانم حالا چرا گریه میکنی؟ یدونه ازاین شاخه گلها رو گرفت یه تکون داد گلبرگها ریخت، گفت گلهای منو یکی یکی همینجور پر پر کردن، به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن، قنچه ی ربابو جلو چشم من...*
(کسی که عشق تو دارد، دگر چه کم دارد؟)2 (الحمدلله)
بدون عشق تو عالم کجا بَها دارد؟
آقا به غیر تو که کرم، میچکد زِ انگشتت
کجای پادشهی، این همه گدا دارد؟
حسیـــــــــن، دلم یه کربلا میخواد
حسیــــــــن، یه گنبد، طلا میخواد
حسیــــــــــن، دلم امام رضا میخواد
حسیـــــــــن، سایت یه عمره رو سرم
حسیــــــــن، خیلی شما رو دوست دارم
حسیـــــــن، بگی برو کجا برم
آقا تو هم چو من، سَرِ کویَت هزارها داری
(اگه من نیام یکی دیگه، الحمدلله بازارت داغه)
آقا تو هم چو من سر کویت، هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط، تو را دارد
( حسیــــــــــن، خدا عشقه تو رو ازم نگیره
حسیــــــــن، آقا مادرم برات بمیره )2
اومد خدمت امام سجاد گفت آقا، دو راهیه، این ور میره مدینه این طرف کربلا، کجا برم؟ آقا گریان شدن، فرمود از بزرگتر ما بپرس، ببینید عمه جانم چی میگه هر چی عمه جانم بگه، اومد از خانم سوال کرد خانم، این طرف مدنیه این طرف کربلا، نذاشت حرف ساربان تموم شه کربلا، ما هنوز خودمونو برا حسین نزدیم، تاحالا هر چی زدن اونا زدن، بعضی ها این طوری میگن، بعضی ها این طوری آوردن، هنوز نرسیده به قبرها، از دور دیدن دونه دونه از بالای ناقه ها زمین افتادن، زن های بنی اسد اومدن اونایی که کربلان اومدن، خانم قبرا جلوتره، چرا این جا زمین افتادی؟ یکی صدا زد همین جا قاسم رو پاره پاره کردن، یکی گفت علی اکبرو اینجا زدنش، آخ بمیرم عمه سادات چی فرمود؟، صدا زد کجا بودید صبح یازدهم، اسباشونو نعل تازه زدن، تمام این صحرا بوی حسینو گرفته، اینقدر اسب رو بدنش...
حسیــــــــــن
(شکسته بال ترینم، کبود آمده ام )۲
من از محله ی قوم، یهود آمده ام
اِنقدر زدنم، اما داداش، یادته اون روز دوتا بچمو کشتم بیرون نیومدم، یه وقت تو خجالت نکشی، حالا جان زینب، هر چی میپرسی بپرس، اما از اون دختر کوچیکت سوالی نپرس، نذار زینب خجالت بکشه، انقدر کتکش زدن، گوشه ی خرابه جا ماند
حسیــــــــــــــــن
#اربعین
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_برگشت_کاروان_اسرا
🎤 حاج حيدر خمسه
.👇