#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت
#حضرت_عباس_ع_شهادت
سوارِ عُمر به همراه کاروانی رفت
که رفتهرفته تنم رو به ناتوانی رفت
چِقَدر زود به دیدارم آمدهست اَجَل
تمام فرصت دنیا چه ناگهانی رفت
چه سالها که به دنبال معصیت طی شد
بِجُنب ای دل آلودهام! جوانی رفت
گناه، برگ و بَرِ شاخهی مرا انداخت
بهارِ حاصلِ عمرم چنین خزانی رفت
به زرق و برق ظواهر چه ساده دلبستم
ببخش...، مشتریات سمت هر دکانی رفت
هنوز ذوق مناجات صبحگاه منی
دلم برای تو با هر دم اذانی رفت
کدام بادیه را خیمهگاه خود کردی؟!
پرم که خسته شد از بس پیِ نشانی رفت
هزار مرتبه کج رفتم و تو بخشیدی
هزار مرتبه حیثیَّتم عیانی رفت
فقط بیا وُ بغل کن مرا؛ همین کافیست
چه خواهد آنکه در آغوش یارِ جانی رفت!
همیشه از کرمات ظرف خالیام پُر شد
کجا گدای تو دنبال لقمهنانی رفت؟
خُمار بادهی عشقم، دوای من نجف است
خوش آنکه در پی مِی های آنچنانی رفت
به روی سینهی ما حک شده ست: مالِ علی
نمیشود که جز اینجا به آستانی رفت
تو را به اشک علی بعد فاطمه، برگرد!
به آن رشیدهی حیدر که قدکمانی رفت
* *
کنار علقمه تیرِ سه شعبه شد مسمار
به جنگِ چشمِ علمدارِ قهرمانی رفت
پس از شکستن عبّاس، خیمه غارت شد
میان اهلِ حرم، مستِ بددهانی رفت...
✍ #سیدمحمد_بهشتی و #بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan