eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. تمام شمع وجود تو آب شد مادر دعای نیمه‌شبت مستجاب شد مادر گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد بهشت آرزوی ما خراب شد مادر به‌جای شمع که سوزد به قبر پنهانت علی کنار مزار تو آب شد مادر میان آن همه دشمن که می‌زدند تو را دلم به غربت بابا کباب شد مادر حمایت از پدرم را گناه دانستند که کشتن تو در امت ثواب شد مادر به محفلی که علی بر تو مخفیانه گرفت سرشک دیده‌ی زینب گلاب شد مادر به یاد ناله‌ی مظلومی‌ات دلم سوزد که چون سلام پدر بی‌جواب شد مادر نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت گرفته نیمه‌ای از آفتاب شد مادر علی به‌یاد جوانیت پیر گشت چو دید خمیده سرو قدت در شباب شد مادر عنایتی صف یوم الحساب «میثم» را که خسته از گنه بی‌حساب شد مادر ........................................................
. روضه خوان مادر ما رفته بیا روضه بخوان روح از پیکر ما رفته بیا روضه بخوان باغمان پرپر و گل ها همگی پژمردند گل نیلوفر ما رفته بیا روضه بخوان همه آیات ، عزادار غم قرآنند سوره ی کوثر ما رفته بیا روضه بخوان از همین خانه که جبریل به وحی آمد و رفت جان پیغمبر ما رفته بیا روضه بخوان مهر و لطفی که خدا داشت در او بود عیان مهربان از بر ما رفته بیا روضه بخوان ماه شب های حرم رفته و در لیله ی تار نور چشم تر ما رفته بیا روضه بخوان نه توان مانده که نالیم و نه گریه نه سخن روضه خوان مادر ما رفته بیا روضه بخوان تا ابد داغ به دل از غم زهرا داریم تا قیامت بخدا ماتم زهرا داریم ........................................................
مناجات با امام زمان عج 🇮🇷🏴🇮🇷🏴🇮🇷🏴 روضه خوان مادر ما رفته بیا روضه بخوان روح از پیکر ما رفته بیا روضه بخوان باغمان پرپر و گل ها همگی پژمردند گل نیلوفر ما رفته بیا روضه بخوان همه آیات ، عزادار غم قرآنند سوره ی کوثر ما رفته بیا روضه بخوان از همین خانه که جبریل به وحی آمد و رفت جان پیغمبر ما رفته بیا روضه بخوان مهر و لطفی که خدا داشت در او بود عیان مهربان از بر ما رفته بیا روضه بخوان ماه شب های حرم رفته و در لیله ی تار نور چشم تر ما رفته بیا روضه بخوان نه توان مانده که نالیم و نه گریه نه سخن روضه خوان مادر ما رفته بیا روضه بخوان تا ابد داغ به دل از غم زهرا داریم تا قیامت بخدا ماتم زهرا داریم 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
آتش، شده از خجالت روی تو آب بستر، شده بعد رفتن تو بی‌خواب دستاس، برای دست‌بوسی دلتنگ سجاده، برای پای بوسی بی‌تاب ✍ @navaye_asheghaan
آن شب میان هاله‌ای از ابر و دود رفت روشن‌ترین ستارهٔ صبح وجود رفت آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود بر شانه‌های زخمی دریا، چو رود رفت روشن‌تر از زلالی نور آمد و چه حیف با چند یادگاری سرخ و کبود رفت بال و پری برای پرستو نمانده بود! آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟ رحمی به قبر خاکی او هم نمی‌کنند این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان می‌گفت بعد فاطمه‌ام هر چه بود رفت هرشب کنار تربت او ياس کوچکش دم می‌گرفت: مادر خوبم چه زود رفت ✍
ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من! ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گِریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من ✍مرحوم استاد @navaye_asheghaan
ای خوش آن‌روزی که ما، در خانه مادر داشتیم دیده از دیدار رخسارش، منور داشتیم هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی، ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم! کاش آن‌روزی که تنها مادر ما را زدند ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم! کاش محسن را نمی‏کشتند، تا ما غنچه‏‌ایی یادگار از آن گلِ رعنای پرپر داشتیم! کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم جای آغوشش به خاکِ تیره، بستر داشتیم! این در و دیوار می‏گرید به حال ما، که ما مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم! مادر ما، رفت از دنیا در آن‌حالی که ما گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم! (میثم) از دل می‏‌سراید شعرِ جان‌سوزش، بلی از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم ✍استاد @navaye_asheghaan
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده‌ام به هوایِ دعای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر، خودم گریه می‌کنم از بسکه خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو دیگر به تیغِ فتنه‌ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو ✍ @navaye_asheghaan
این شهرِ بی‌وفا به «علی» مَرحمت نداشت این داغدیده را نظرِ تسلیت نداشت ای روزگار! قبل جسارت به فاطمه قُنفذ در این حکومت غاصب سِمَت نداشت* دیوار‌های سنگی کوچه که جای خود دیوار خانه نیز به من معرفت نداشت عالَم کنار من همه در امنیت ولی زهرا درون خانه‌ی من امنیت نداشت مسمار، در مقابل و دیوار پشتِ سر راهِ نجات، همسرم از هر جهت نداشت یک‌بار هم برای شفایش دعا نکرد او بعد کوچه آرزوی عافیت نداشت او را نبی به دست گرفت و به عرش بُرد زیرا برای دفن، زمین ظرفیت نداشت ✍ *خلیفه دوم در زمان خلافتش، قُنفذ بن عُمير بن جُدعان تيمي را به عنوان کارگزار و والی مکه قرار داد. 📚انساب الاشراف بلاذری، ج ١٠، ص ١۵۵ @navaye_asheghaan
نیستی تا پس از این اشک مرا پاک کنی حقش این بود که امشب* تو مرا خاک کنی *(دیشب، آن‌شب) @navaye_asheghaan
سوارِ عُمر به همراه کاروانی رفت که رفته‌رفته تنم رو به ناتوانی رفت چِقَدر زود به دیدارم آمده‌ست اَجَل تمام فرصت دنیا چه ناگهانی رفت چه سال‌ها که به دنبال معصیت طی شد بِجُنب ای دل آلوده‌ام! جوانی رفت گناه، برگ و بَرِ شاخه‌ی مرا انداخت بهارِ حاصلِ عمرم چنین خزانی رفت به زرق و برق ظواهر چه ساده دلبستم ببخش...، مشتری‌ات سمت هر دکانی رفت هنوز ذوق مناجات صبحگاه منی دلم برای تو با هر دم اذانی رفت کدام بادیه را خیمه‌گاه خود کردی؟! پرم که خسته شد از بس پیِ نشانی رفت هزار مرتبه کج رفتم و تو بخشیدی هزار مرتبه حیثیَّتم عیانی رفت فقط بیا وُ بغل کن مرا؛ همین کافی‌ست چه خواهد آن‌که در آغوش یارِ جانی رفت! همیشه از کرم‌ات ظرف خالی‌ام پُر شد کجا گدای تو دنبال لقمه‌نانی رفت؟ خُمار باده‌ی عشقم، دوای من نجف است خوش آن‌که در پی مِی های آنچنانی رفت به روی سینه‌ی ما حک شده ست: مالِ علی نمی‌شود که جز اینجا به آستانی رفت تو را به اشک علی بعد فاطمه، برگرد! به آن رشیده‌ی حیدر که قدکمانی رفت * * کنار علقمه تیرِ سه شعبه شد مسمار به جنگِ چشمِ علمدارِ قهرمانی رفت پس از شکستن عبّاس، خیمه غارت شد میان اهلِ حرم، مستِ بددهانی رفت... ✍ و @navaye_asheghaan
بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جانِ او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا ✍استاد @navaye_asheghaan
🏴قال مولانا امیرالمؤمنین(ع): لا خَیرَ بَعـدَکِ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا أَبکِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی 📚بحارالأنوار، ج۴۳، ص۲۱۳ خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و من گریَم از این‌که طول کشد روزگار من ✍مرحوم استاد @navaye_asheghaan