.
|⇦•فکرشو بکن دخترت...
#سینه_زنی وتوسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حجت الاسلام سید حسین موسوی
●━━━━━━───────
فکرشو بکن دخترت
تنها یه گوشه بشینه
پیرْهنی که مال تو بود
دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیهای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد
که آخرش نَفَس گرفت
با گریه از غریبهها
سر باباشو پس گرفت
فکرشو بکن دردونهت
زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید
آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود
توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون
سری که از تنور اومد
فکرشو بکن دخترِ
ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به
موهای رقیه خندید
با خنده میگفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟
با طعنه میگفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری!
میبینی کار دنیا رو
سه سالشه قدش خمید
آخه رقیهی حسین
کجا و مجلس یزید
#شاعر:صادق نجم و داود رحیمی
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#حجت_الاسلام_سید_حسین_موسوی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
زمینه شب سوم
فکرشو بکن دخترت، تنها یه گوشه بشینه
پیرهنی که مال تو بود، دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیه ای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد، که آخرش نفس گرفت
با گریه از غریبه ها، سر باباشو پس گرفت
###
فکرشو بکن دردونهت، زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید، آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود، توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون، سری که از تنور اومد
###
فکرشو بکن دختره، ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به، موهای رقیه خندید
با خنده می گفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری
با طعنه میگفت ، تو چندسالته؟ چقد موی سفید داری؟
میبینی کار دنیا رو، سه سالشه قدش خمید
آخه رقیه ی حسین ، کجا و مجلس یزید
#صادق_نجم
#داود_رحیمی
.👇👇
|⇦•حسینگفتم و...
#روضه وتوسل به کریم اهل بیت امامحسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثممطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
حسین گفتم و شد سینه بی قرار حسن
برای این که حسین است سوگوار حسن
محرم و صفر اندوهگین غربتِ او
دو چشمِ علقمه گریان و اشکبارِ حسن
*شاید وقتی بی دست کربلا کنار علقمه به زمین افتاد...وقتی مادرسادات اومد استقبالش...اون وقتی که صدا می میزد:پسرم! عزیزدلم! شاید اونجا (حرف منه...نمیدونم...)حضرت عباس با خودش میگفت:حسنم چه کشیدی...؟ چه دیدی...؟*
«حسن جآن....حسن جآن...»
پنجره و کبوترا با من...با من...
شلوغیِ کرب و بلا با تو...
خلوتیِ صحن بقیع با من...با من...
*آقا برات بمیرم..ای امام مظلوم...*
ضریح کرب و بلا نقره داغِ تربتِ او
زهیر و حر و حبیبند داغدارِ حسن
اگر چه دور و برش از حبیب ها خالی است
امام ها همه جمعند در کنارِ حسن
«حسن جآن...حسن جآن...»
مزار خاکیِ او شد ابوترابیه محض
از آن به بعد نجف گشت خاکسارِ حسن
عجب نباشد اگر که به روزِ رستاخیز
حسین فاطمه برخیزد از جوارِ حسن
برایِ غربتِ او بی قرار می گریم
شبیهِ شمعِ خیالی، سرِ مزارِ حسن
برای داغِ دو تا ماهپاره اش
یا که برای لحظه یِ جانسوزِ احتضارِ حسن
*دوتا پسر فرستاد کربلا...دوتا دسته گل فرستاد،فدایی بشن...*
برای روضه یِ او با کنایه می خوانم
مدینه، کوچه، فدک نامه، گوشواره،
غریب اونیه که همدمِ اشک و آهه
دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه...
«حسن،آقام حسن،آقام حسن،حسن جان...»
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
* آقا یه کربلا به ما میدی بریم؟
گدا اومده در خونه ات....*
کریم کاری به جز جود و کرم نداره
آقا تو مدینه س ولی حرم نداره
*امشب سر و کار ما با کریمه...کریم یعنی چی؟ کریم چه کسیه؟من بگم؟! نه!
یه کریم برات تعریف کنه کرم رو...
از خودِ امام حسن سوال کردند: آقا! کرم یعنی چی؟فرمودند:"اَلاِبتداءُ بالعطیه قبلَ المسئله"یعنی اینکه قبل از اینکه سائل چیزی ازت بخواد،بهش عطا کنی...*
ندهد فرصت گفتار به کریم
گوش این طایفه آواز گدا نشنیده ست...
»«حسن جآن...حسن جآن...»
من میگم خدا رو چه دیدی؟شاید امشب قبل از اینکه بیای روضه،امام حسن اربعینت رو نوشته باشه...
به هر موکب نمک گیر امام مجتبی هستیم...
تو مگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست....
#شاعر: محسن حنیفی
|⇦•یک نصفه روز...
#روضه وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفسِ کربلایی حسین سیب سرخی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد
زینب کنار رأس برادر شکسته شد
از دور دید، شمر کجا پا گذاشته
اینگونه شد نماز عقیله نشسته شد
می دید دسته دسته به گودال آمدند
می دید جسم دلبر خود دسته دسته شد
با نیزه ای که روی گلویش گذاشتند
راه نفس کشیدن ارباب بسته شد
خیلی مسیرِ خیمه و گودال را دوید
یک نصفه روز قدر چهل سال خسته شد
#شاعر:احسان نرگسی
|⇦•ره وا کنید..
#چاووشی_خوانی و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاجمحمود کریمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ره واکنید قافله سالار میرسد
یک قافله اسیرعزادار میرسد
برخیز یا حسین سری دست و پانما
دلبر برای دیدن دلدار میرسد
حالا که پیرعشق شدم ناز میکنی
باشد تو ناز کن که خریدار میرسد
سر الحسین سینه سینای زینب است
آری حقیقت همه اسرار میرسد
بالا بلند بودم و حالا خمیده ام
پرغم ترین زمانه دیدار میرسد
عباس کو که صبرعقیله سر آمده
ناموس حق زکوچه و بازار میرسد
بر روی قبر پیرهنت پهن میکنم
جانم به لب زگریه بسیار میرسد
تکرارصحنهها شده درپیش دیده ام
نیزه به دست لشگر اشرار میرسد
گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا
فریاد العطش ز لب یار میرسد
آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم
قبرت به روی سینهام این بار میرسد
هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست
زینب غمین از آن همه آزار میرسد
آه رباب و قبر بهم خورده ی علی
لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد
#شاعر:قاسم نعمتی
|⇦•ابر خون می بارید...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژه اربعین حسینی اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
اَبر خون می بارید عطر گل می پیچید
بین یک دشت پر از یاس سپید
ساربان عاقبت از راه رسید
همه از ناقه زمین افتادند
هر کسی دید سمتی رفت
خسته هر کس به سر و سینهٔ خود میکوبید
باز خاتون دو عالم به زمین پای نهاد
نه، که او هم به روی خاک افتاد
نیست قاسم که پرِ چادر او برگیرد
نیست اکبر که عِنانی گیرد
نیست عباس رکابش گیرد
بین این قربانگاه مثل هر منزلِ راه
کودکان را همه در دوروبر خویش شمرد
زیر لب می نالید
باز یک طفل کم است
نکند باز یتیمی مُرده؟
*جانم جانم ظهر اربعین
باید بیتاب باشی*
خسته غمگین بی تاب گفت با عمه رباب
دختری کم شده است که سکینه با اشک
آب برداشته و علقمه رفته تنها
با عمو درد دلش تازه شده
*رباب داره حرف میرنه بی بی جان..*
همه رفتند سر خاکِ عزیزی اما
کودک من به کجاست؟
چه کنم قبر علی اصغر من خالی بود
*مگه دفنش نکرد حسین یه نگاه کرد به رباب گفت..*
گفت برخیز و بیا تا به زیارت برویم
دو خمیده، دو کمان، دو سپیدان حرم
دست بر خاک کشیدندو رسیدند به یک
خاکِ غریب غرق بوی خوش سیب
خواهر آمد به سر خاکِ برادر کم کم
خواهری چهره کبود پیرتر از همه بود
صدا زد حسین جان!
می شناسی من را با همین چین و چروک
با همین دیدهٔ تار تربتت میبینم
سر نداری که به بالای سرت بنشینم
*یاد عاشورا افتادم قربونت برم خاطرات داره تداعی میشه اون زمان که اومدم کنار بدن پاره پاره ات..*
هر ورق یک طرفی می افتاد
مجلس ختم گرفتند ولی
به سر نیزه سرت را دیدم
به سر نیزه سرش را بردن
مجلس ختم گرفتند ولی
نعل تازه به سم اسب زدند
اسب را هِی کردند غرقِ در نوحه و آه
روضه خوانی کردند لحظه ها پُر درداند
کاسه آب آوردند
که بپاشند روی تربت خاکیِ برادر قدری
یادش آمد ز ترکهای لبش خون می ریخت
*الهی برات بمیرم که لبات خشکیده بود از عطش حسینم! حسینم! حسینم! آی عقب مونده های از قافله اربعینیا صدا ناله هاتون کربلا برسه *
تشنه تر از همه بود هر دو لبهاش کبود
آب میگفت و نگاهش کردند
آب میگفت و میخندیدند
*با این زمزمه ها تسلی بدین قلب آقاتونو امروز فکر نکنین فقط زینب اومد گفت: داداش یه بچه کم شده ، یکی از بچه ها جامونده، نه..ایشالا میگم برات حقشو ادا کنی..*
نوزده طفل از این جمع ولی کم شده است
یا میان صحرا زیرِ یک بوته ی خار
دست در گردن هم جان دادند
یا زمان غارت از نفس افتادند
یا میانِ آتش سوختند و ماندند
یا که بندِ زنجیر بر گلوشان افتاد
یا که از کعب نی و تازیانه مردند
یا که از آبله و تاولِ پا پژمردند
یا که از دیدن راس عباس سر نی تب کردن
یا که از ضربه ی سنگی سنگین بارها غش کردند
اما حسین من !
بین اینان اما بیشتر قلب مرا داغِ عزیزت سوزاند
تا که بر سینه سرت را چسباند
نوبت دختر شد پیش من پرپر شد
یاد آن داغ (شام)که غساله تنش را تا دید
گفت برمیگردم
کارِ من نیست که این قَدِ کمان را شویم
اینهمه تاول و زخم بدن کوچک و خُرد
اینهمه جای کبود اندکی موی سپید
غل و زنجیر چرا باز نکردید از او
#شاعر:حسن لطفی
|⇦•تَجْلِسون وَ تُحَدِّثون...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفسِ کربلایی محسن محمد پناه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تَجْلِسون وَ تُحَدِّثون، از غم شهید کربلا
پر بگیر به سمت آسمون،از مسیر سرخ روضه ها
نوکری های خالص، آرزومون همینه
إنَّ تَلکَ المَجالس، جنّت رو زمینه
آی قربون دیده ای، که تربشه برای تو
آی قربون اون دلی، که سوخته در عزای تو
به یاد کربلای تو
«ای ارباب بی کفن حسین..»
تَجْلِسون وَ تُحَدِّثون، از غم غریب عالمین
زیر این خیمه شدم مصون، از بلا با مدد حسین
سینه چاکیِ عابس، آرزومون همینه
إنَّ تِلکَ المَجالس، مثل عرش برینه
آی قربون ساعتی، که وا شدش در کرم
آی قربون لحظه ای، که پای من رسید حرم
به لطفِ اشک مادرم..
«ای ارباب بی کفن حسین ..»
.
تَجْلِسون وَ تُحَدِّثون، از غمِ فراق کربلا
دوست دارم ببینم اربعین، همتونو بین جاده ها
بین موکب میشه حس، لشکری پر اراده
إنَّ تِلکَ المَجالس زائرای پیاده
آی قربون عاشقی که میمیره برات حسین
آی قربون اونی که میاد به کربلات حسین
فدای زائرات حسین
«ای ارباب بی کفن حسین »
#شاعر: محمدحسین مهدی پناه
.
|⇦•در حسینیه ی جبین....
#روضه و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
●━━━━━━───────
در حسینیه ی جبین روضه است
خط به خط گریه، چین به چین روضه است
آسمان گریه کرده بالأخره
هر شبی را که در زمین روضه است
به کجا می روی ؟در عالم اگر؛
خبری هست در همین روضه است
در میان اهالی گریه
اولین روضه آخرین روضه است
زهر کم کم بر او اثر می کرد
زردی چهره هم یقین روضه است
لفظِ "اِرْجِع فاِنَّهُ یَهْجُر"
تا قلم خواست بدترین روضه است
*پیغمبر فرمود: برام کاغذ و قلم بیارید که بنویسم براتون. نانجیب گفت این مرد داره هذیان میگه. از همین جا فاطمه آهی کشید...*
با گریزش شکستن دندان
وسط کوچه اولین روضه است
*اگه اون روز دندان رسول خدا رو نمی شکستن، مثل چن روز قبل با چوب خیرزان بر اون دندان ها نمی زد...*
با دلیل شهادت زهرا
لفظ پیغمبر امین روضه است
شتر سرخ در جمل فتنه است
اسب اما بدون زین روضه است
همه از خیمه ها بیرون دویدند
ولی سالار زینب را ندیدند
*الهی برات بمیرم. خودش دستور داده محتضر وقتی میخواد از دنیا بره، سینه اش باید سبک باشه. حتی میگن باید دکمه پیراهنم باز کنن. در باز شد، حسنین دویدن، خودشونو رو سینه پیغمبر انداختن. میگن امیرالمومنین دوید بچه ها رو برداره، فرمود: نه علی جان! بذار حسین رو سینه ام باشه. زینب داره این صحنه رو می بینه. تا اون موقعی که اومد نیگا کرد، "یوم علی صدر المصطفی"... آه... "و یوما علی تحت الثری.." یه طوری باید حسینو بگی که پیغمبر بشنوه دعات کنه... حسین آه آه....
الهی برات بمیرم. گفت بذار حسین رو سینه ام باشه. من با او احساس سنگینی نمی کنم. راحت تر جون میدم. یا رسول الله! اینجا حسین رو سینت اومد، من بمیرم برا اون لحظه ای که دیدن عمه سادات مضطربه. هی دستاشو رو سر میزنه، آخه جلو چشم زینب نانجیب وارد گودال شد..*.
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
*والشمر جالس علی صدره... یه وقت ارباب ما احساس کرد کوهی رو سینش اومده...*
روضه از این به بعد رفت به دشت
روضه دنبال خواهرش می گشت
روضه شد عاطفی دمی که حسین
یک قدم رفت یک قدم برگشت
با غدیر و کریم و بزم شراب
روضه می زد گریز هی بر تشت
*اینم برا اونایی که دلشون امشب پیش امام رضاست ...*
کاش بودم پس از دو ماه عزا
پشت باب الجواد، ساعت هشت
#شاعر: #مهدی_رحیمی ✍
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#زحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#حاج_محمد_طاهری
#بیست_و_هشت_صفر
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
.
|⇦•برسانید نگار....
#مناجات_با_امام_رضا علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
●━━━━━━───────
برسانید نگار و سر و سامان مرا
بگذارید سر راه حرم، جان مرا
کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند
لطف پی در پی سلطان خراسان مرا
گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید
چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا
چند وقت است نخورده به ضریحش دستم
بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا
آی مردم همه آبرویم دست رضاست
من گنه کردم و داده همه تاوان مرا
گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده
باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا
حال شبهای گدا را چه کسی می داند
صبح کن جان جوادت شب هجران مرا
از همین فاصله دور، سلام آقا جان
مهربان! دست بکش موی پریشان مرا
تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر
اینقدر طول نده مهلت درمان مرا
قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد
قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا
نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله
می دهند از سر این سفره فقط نان مرا
گفت گودال برای بدنم تنگ شده
با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا
ازلب خشک وترک خورده من دست بکش
با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا
#شاعر: #رضا_دین_پرور
ایام #شهادت_امام_رضا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
|⇦•برسانید نگار....
#مناجات و توسل به امام رضا علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
برسانید نگار و سر و سامان مرا
بگذارید سر راه حرم، جان مرا
کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند
لطف پی در پی سلطان خراسان مرا
گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید
چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا
چند وقت است نخورده به ضریحش دستم
بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا
آی مردم همه آبرویم دست رضاست
من گنه کردم و داده همه تاوان مرا
گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده
باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا
حال شبهای گدا را چه کسی می داند
صبح کن جان جوادت شب هجران مرا
از همین فاصله دور، سلام آقا جان
مهربان! دست بکش موی پریشان مرا
تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر
اینقدر طول نده مهلت درمان مرا
قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد
قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا
نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله
می دهند از سر این سفره فقط نان مرا
گفت گودال برای بدنم تنگ شده
با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا
ازلب خشک وترک خورده من دست بکش
با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا
#شاعر:رضا دین پرور
|⇦•آقای مظلوم...
#سینه_زنی(نماهنگ) و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس کربلایی صالح سلیمی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بین این همه خوب یه بد اصن دیده نمیشه
یه بغل وا کنی برا بدا مگه چی میشه؟
منو یادت نره توو حرم و شلوغی گفتم
هرجا گفتم که حالم خوبه چه دروغی گفتم
دروغ چرا تنگه دلم الهی قربونت برم
میترسم آقا که نشه با مادرم بیام حرم
ای لب تو از آب فرات محروم
نگام بکن ای آقای مظلوم
دور و برم شلوغه ولی من تنهاترینم
انگاری شمرِ این دلم نشسته روی سینم
آقا گفتن نداره آبروم نره عزیزم
کاری بکن به جای حرف واسه تو اشک بریزم
گریه اصن حرف میاره حرفای این سینه زنه
اگه برات بد نمیشه یه بار بگو این با منه
من درِ گوشی میگم اینو آروم
نگام بکن ای آقای مظلوم
«عزیزم حسین..عزیزم عزیزم...حسین»
بغلش کن اونی که کسی رو نداره حسین
اونی که دیگه ناامید از روزگاره حسین
آبرو می برم ولی آبرو داره حسین
#شاعر : حسین عیدی
|⇦•ای وجودت برتن...
#مناجات و توسل به صاحب الزمان روحی له الفدا اجرا شده به نفسِ حاج مهدی سماواتی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا
ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا
ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا
ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا
ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا
ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا
زینب کبرا سر بازار میخواند تو را
فاطمه بین در و دیوار میخواند تو را
آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟
ماهتابا جلوهای شبهای هجران تا بکی؟
باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟
یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟
احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟
مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟
از جگرها آه میجوشد که یا مهدی بیا
خون ثارالله میجوشد که یا مهدی بیا
گاه دور کعبه با اشک روان میجویمت
گه چو بلبل نغمه زن در بوستان میجویمت
گه کنار خانه برگرد جهان میجویمت
در منی من در زمین و آسمان میجویمت
که به بزم دوستان با دوستان میجویمت
گه درون خویشتن مانند جان میجویمت
هرچه میگردم در این گلشن نمیبینم تو را
تو مرا میبینی امّا من نمیبینم تو را
دیدهها اختر شمار صبح دیدار تؤاند
اختران آئینهدار ماه رخسار تؤاند
گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند
شهریاران خاکسار پای زوّار توأند
سربداران پایدار دار ایثار توأند
دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند
یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی
از تو عالم میشود چون نظم «میثم» با صفا
#شاعر:غلامرضا_سازگار✍
.
@navaye_asheghaan
.
#روضه_و_توسل_ویژه_شهادت_پبامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
مداح:#حاج حسین هوشیار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
"یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه"
اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد
شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد
همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد
خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد
مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد
مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد
پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد
خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد
کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد
نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد
قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا
مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا
* مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...*
اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول
پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول
لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول
فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول
*اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...*
که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند
کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند
گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت
دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت
پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت
آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت
فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است
اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است
* دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه...
یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن...
یارسول الله! بعد از رحلت شما...*
کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد
چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد
رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام
رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد
عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت
حکم بر خانه نشینی علی امضا شد
بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد
پای اولاد حرامی به حریمت وا شد
دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار
خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد
*مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ"
بیست و سه سال زحمت چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید...
یا رسول الله!....*
خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت
چند باری به زمین خورد علی تا پا شد
روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا
تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد
از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید
صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
*مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟
وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم...
یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ کربلا...ای حسین...*
زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا
منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد
داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو
گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد
سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند
زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد
#شاعر محمد جواد شیرازی
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#حاج_حسین_هوشیار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
🏴#وفات_حضرت_سکینه(س)
🏴#بسیار_حزین....😭😭😭
🏴#زمینه_زمزمه_نوا_نوحه
🏴#بسیارکاربردی.....
🏴#شاعر: گمنام🥀🥀🥀
🏴#سبک ونغمه🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران
🏴#تقدیم به ساحت امام زمان(عج)
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
سکینه دختر خون خدایم
به دل داغ غمی مانده برایم
زدشت کربلا تا آخر عمر
عزادار شهید سر جدایم
واویلا واویلا،( آه و واویلا)3
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️
خودم دیدم گلان باغ زهرا
شده پرپر میان دشت وصحرا
خودم دیدم غریبانه پدر را
میان کشتگان وامانده تنها
واویلا واویلا،( آه و واویلا)3
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
به خاطر دارم آن آخر وداعش
بنالیدم بیفتادم به پایش
برای اینکه ماند پیش دختر
در آندم گریه ها کردم برایش
واویلا واویلا،( آه و واویلا)3
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
خودم دیدم سر از تن جدایش
بدیدم عمه را با گریه هایش
خودم دیدم تنش عریان به خاکست
خراشیدم رخ وکردم صدایش
واویلا واویلا،( آه و واویلا)۳
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴#وفات_حضرت_سکینه(س)
🏴#بسیار_حزین....😭😭😭
🏴#زمینه_زمزمه_نوا_نوحه
🏴#بسیارکاربردی.....
🏴#شاعر: گمنام🥀🥀🥀
🏴#سبک ونغمه🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران
🏴#تقدیم به ساحت امام زمان(عج)
🔘#به نیت فرج امام زمان(عج)صلوات
@navaye_asheghaan
188.8K
🏴#وفات_حضرت_سکینه(س)
🏴#بسیار_حزین....😭😭😭
🏴#زمینه_زمزمه_نوا_نوحه
🏴#بسیارکاربردی.....
🏴#شاعر: گمنام🥀🥀🥀
🏴#سبک ونغمه🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران
🏴#تقدیم به ساحت امام زمان(عج)
🔘#به نیت فرج امام زمان(عج)صلوات
@navaye_asheghaan
|⇦•ما در این دنیا..
#مدح ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه ومیلاد امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم
اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم
پختهی عشقیم، در دوران کالی نیستیم
با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم
خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین
ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین
از همه سیریم الا رحمة للعالمین
ظرفمان خالی شود هم دست خالی نیستیم
ما اگر در راه پر نور ولایت ماندهایم
با دعاهای محمد پر صلابت ماندهایم
با عنایت زیر باران محبت ماندهایم
تشنه و بیکس زمان خشکسالی نیستیم
گشتهایم از لطف احمد آشنای اهل بیت
مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت
بچههای ما همه یکجا فدای اهل بیت
قوم سلمانیم، قوم بیکمالی نیستیم
جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه
در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه
ما نمکگیریم... محشر در جنان فاطمه...
... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم
شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است
از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است
برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است
غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم
باطن سیر به سوی حق همان سیر علیست
بیشتر از ما خدا گویندهی خیر علیست
هرکجا باشیم راه حق مگر غیر علیست؟!
حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم
پیر عشقیم امتحان عاشقی پس دادهایم
نام حیدر که وسط باشد همه آمادهایم
عبد دربار نجف هستیم، رعیت زادهایم
ما علی داریم٬ بی مولی الموالی نیستیم
شمس تابان امامت منجلی باشد بس است
یک ولیالله در عالم ولی باشد بس است
نائب صاحب زمان سیدعلی باشد بس است
با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم
همچنان پای همان قول و قرار سابقیم
در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم
راوی دین با روایات امام صادقیم
غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم
میرسد بوی غریبی از مدینه با نسیم
در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم
طرح صحن جامع شیخ الائمه میکشیم
بیخیال آن حریم و آن اهالی نیستیم
آخرش این فتنه را از ریشه در میآوریم
حرف آل الله باشد بال و پر میآوریم
سر بخواهند این قبیله کوه سر میآوریم
بندهایم و اهل ترک امتثالی نیستیم
#شاعر :محمدجوادشیرازی
@navaye_asheghaan
#سرود و توسل ویژهٔ ولادت اباالمهدی امام حسن عسکری علیه السلام
ای که تو دنیا وارث حیدری
کی منو باز به سامرا میبری
تولد پدرت مبارک
یا حجه ابن الحسن العسکری
ای جانم بازم بخت باهام یار شده
ای جانم بازم زهرا حسن دار شده
میره دلم سامره و مدینه
عشق و ارادت من از قدیمه
خاصیت نام حسن همینه
مثل امام مجتبی کریمه
«حسن ابن علی یا امام عسکری»
سنگ آقامو میزنم به سینه
عاشقشم که مهربون ترینه
گفت یکی از نشون مومنینه
هیمن دلیل شور اربعینه
ای جانم! تویی ساقی و من مستتم
ای جانم! حسینی شدهٔ دستتم
منمگدای سامرا یه عمره
دلم رو برده لطف تو زیر دین
آرزومه سلام بدم دوباره
رو به روی گنبد عسکریه
«حسن ابن علی یا امامعسکری »
شعار این کشوره یا حسین جان
بیمه شدیم با اهل بیت و قرآن
همه گدای سیدُ الکریمیم
شهرِ ری کرب و بلای ایران
ای جانم! شبای جمعه و این حرم
ای جانم! ثواب کربلا میبرم
عاشق اهل بیت و سرفرازیم
به علی و آل علی می نازیم
یا سیدُ الکریم برای جدّت
امام حسن یه روز حرم میسازیم
«حسن ابن علی یا اماممجتبی»
#شاعر: رضا ابوالحسنی
@navaye_asheghaan
1_8289657541.mp3
4.51M
|#روضه_حضرت_زهرا_س
#زمزم
در میزنن؛ زهرا نرو! این بار من میرم
با هر صدای در زدن، صدبار میمیرم
هر شب سراغ حال و روز بی قرارت رو
از خون رو دیوار میگیرم
من موندم و شبگریه های بی صدا! زهرا!
جز تو ندارم توی این شهر آشنا زهرا!
اما تو هم چن روزیه کم صحبتی با من
من حیدرم؛ با من چرا زهرا؟
«حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم
از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم»
از چادرت باید بفهمم حال و روزت رو؟
همراز تو آیا نباید مرتضی باشه؟
ای آسمون من! تو، هم شب گریه کن هم روز
کی گفته اشکت بی صدا باشه؟
وقتی که حرف رفتن تو میشه میمیرم
دنیای من چیزی به جز لبخند زهرا نیست
همسایه ها دیروز توی کوچه میگفتن
این فاطمه عمرش به دنیا نیست...
«حرفی بزن دورت بگردم، چیزی بگو دردت به جونم
از دست من رفتی عزیزم، دلتنگتم ای مهربونم»
#شاعر: امیر رضا یزدانی
#نغمه پرداز: اکبر شیخی
@navaye_asheghaan
230413_009.MP3
4.88M
نوحه بختیاری حضرت فاطمه(س)
#شاعر: خ علیمحمدی📝
#اجرای سبک: استاد پرویزی🎙
#مداحِ بختیاری👌🎹
حیدرِ خین جگرُم، دستِ غم منه سرُم(۲)
نصفِ شَو خاک کُنُم زهرانه
چِکُنُم ایی بِچیَلِ بی دانه
ایخدا صبری بده مولانه
فاطمه تاجِ سرُم_مرگِس نیبو باورُم
حیدرِ خین جگرُم ،دستِ غم مِنه سرُم(۲)
میارین حسین که بینه داکِسه
حسنُم هِنی زِ غم هلاکِسه
زینبُم بیهوش به سَرِ خاکِسه
دلوم سُهد سی دُهدَرُم_زِ غم اشکست کَمرُم
حیدرِ خین جگرُم، دستِ غم مِنه سرُم(۲)
مو علیِ مظلوم و سُهده دلوم
فاطمه رَهد و غمِس مَنده کِلوم
منه شونُم بِکشُم داغِ گُلوم
رخت غم کُنُم وَرُم_سی گُلِ پیغمبرُم
حیدرِ خین جگرُم، دستِ غم مِنه سرُم(۲)
فاطمه رَهد و مو مَندُم تِهنا
باورُم نی دیه به حونه نیا
تا قیومت مو نشینُم به عزا
گُلِ یاسِ پرپرُم_نیرِوه وَر نظرُم
حیدرِ خین جگرُم، دستِ غم مِنه سرُم(۲)
ایخدا دونی تو درد و غَمُمه
آهِ سرد و دلِ بی هَمدمُمه
اَر زِ داغس مو بمیرُم کَمُمه
واویلا سی یاورُم_تابوتس مِنه سرُم
حیدرِ خین جگرُم ،دستِ غم مِنه سرُم(۲)
روزگار کِردی مونه حونه خراو
مو غریوُم که دلوم وابی کواو
حَرصِ غم سی فاطمه داره ثواو
مو شفیعِ محشرُم_گِرُم دستِ نوکرُم
حیدرِ خین جگرُم، دستِ غم مِنه سرُم(۲)
🖋 شاعر: خانم علیمحمدی✍
🎙 نوای گرم مداح بختیاری،
(پیام پرویـــــــــزی)
#مناجات_امام_زمان_عج
🥀🥀🥀🥀🥀
من کی ام ؟حجت حق،آینه ی ذوالمننم
من کی ام ؟ وجه خدا ماه زمین و زمنم
من کی ام ؟ شمع فروزنده ی هر انجمنم
من کی ام ؟چشم و چراغ نبی معتمنم
من کی ام؟ فاطمه را باغ گل یاسمنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
من کی ام ؟نخل امید نبوی را ثمرم
من کی ام ؟ بحر کمال علوی را گهرم
من کی ام ؟ فاطمه را میوه قلبم پسرم
من کی ام ؟آن که ز وصف همگان خوب ترم
من کی ام ؟آنکه نبی بوسه زند بر دهنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
من کی ام؟ آنکه سر دوش نبی جای من است
جلوه ی حُسن و، خدا در رخ زیبای من است
سرمه ی چشم ملک خاک کف پای من است
دست تقدیر خدا دست توانای من است
هست چون شیر خدا بازوی خیبر شکنم
من کریم دوجهان یوسف زهرا حسنم
مصطفی عاشق سرو قد بالای من است
جاودان دین حق از همت والای من است
آفرینش همه جا غرق تولای من است
حج منم ،سعی منم، قبله منم، کعبه منم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
مرغ شب منتظر زمزمهٔ یا رب من
آسمان و شب و مه محو نماز شب من
بهترین خلق خدا مادر و جد و اب من
بلکه خود سید خوبان زمین و زَمنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
من کی ام ؟ آنکه ز اسرار خدا آگاهم
من کی ام ؟ فاطمه اجلال و پیمبر جانم
من کی ام؟ در بغل شمس ولایت ماهم
من کی ام؟ زینت آغوش رسولالله ام
من کی ام؟ آنکه بود وحی الهی سخنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
مظهر حُسن خدا ،عزّوجل کیست ؟منم
معنی حی علی خیر العمل کیست ؟منم
سید و سرور و مولای ملل کیست ؟منم
فاتح و صف شکن جنگ جمل کیست؟منم
کرده اعجاز علی ،بازوی دشمن شکنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
مهر من روز ازل واسطه ی نعمتهاست
راه من راهنمای همه ی ملتهاست
دست من رزق رسان همه ی امتهاست
صلح من زیر بنای همه ی نهضت هاست
کس نشد باخبر از ساختن و سوختنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
من کی ام ؟روح ریاحین گلستان بهشت
من کی ام؟ خوبترین لاله بوستان بهشت
من کی ام؟ آنکه بود در نفسم جان بهشت
من کی ام؟ سید و مولای جوانان بهشت
من بهشتِ نبی و فاطمه و ابوالحسنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
حلم من دین خدا را به خدا احیا کرد
صبر من فتنه گران را همه جا رسوا کرد
آهِ من تیر شد و بر دل دشمن جا کرد
صلح من مشت معاویه ی دون را وا کرد
حق همین بود که خود واقف سر و عَلنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
من که در دایره ی صبر امامت کردم
من که در پاسخ دشنام کرامت کردم
در وطن نیز غریبانه اقامت کردم
همه دیدن که با صبر قیامت کردم
بشنوید از لب میثم که غریب وطنم
من کریم دو جهان یوسف زهرا حسنم
#شاعر:استاد سازگار
@navaye_asheghaan
|⇦•حتما دری که سوخته...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"السلام علیکِ یا زوجهَ مرتَضی.السلام علیکِ یا امَّ الحسن وَ الحسین.السلام علیکِ یا سیدتی و مولاتی،یا فاطمه الزهراء،لَعَنَ اللهُ قاتِليكِ وَ ضارِبيكِ وَ ظالميكِ و غاصِبي حقّك يا أُمي يا سيِّدَتي وَ مولاتي يا فاطمة الزهراء سلامالله علیها"
*خوبا بهت سلام میدن.ما کی باشیم؟
ولی جواب سلام ما رو هم میدی...شنا فقط مادر خوبا نیستین مادر بچه بد رو هم تحمل می کنه...مادر از بچه بدش رو برنمیگردونه....خسته آمدم...گرفتار آمدم...امیدم به فاطمیه بوده...امید من رو ناامید نکن...به حق اون لحظه ای که هر چی پسرات صدات زدند،جواب ندادی،ناامید شدند،من رو ناامید برنگردون...به حق اون لحظه ای که علی خودش رو رسوند بالای پیکر بی جونت،هرچی صدات کرد،جواب ندادی...ما روضه حضرت زهرا زیاد خوندیم...روضه در و دیوار خوندیم...روضه کوچه خوندیم...به من بگن: جانسوزترین بخش روضه کجاست؟ برای من اینه:اون موقعی که بی بی رو دفن کرد...عزیزش رو به خاک سپرد..."فَلَمّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی امیرالمومنین این دست ها رو به هم زد..."هاجَ به الحُزن..." غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..."و اَرسَلُ دُموعُه علی خَدَّیه..." گریه مرد سخته...مردا تحمل گریه هم رو ندارن...هیات میری،روضه میری حال گریه نداری...تا می بینی بغل دستیت،جلوییت،مرده داره شونه هاش تکون می خوره،دلت میشکنه...برا بچه هات بمیرم...مرد وقتی جلوی بچه هاش گریه کنه،چی میشه؟! بچه دلش از جا کنده میشه،نمی تونه برا باباش کاری کنه...
خلاصه من الان در خونه اتم...سرافکنده اومدم مادر...مادر...مادر...*
نام تو را نوشتمو پشت جهان شكست
آهسته از غم تو زمين و زمان شكست
پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين
گفتم كه فاطمه، كمر آسمان شكست
هجده بهار ديدي و در سوگ تو دلم
بعد از هزارو سيصد و چندين خزان شكست
ای دل بسوز و بشكن تا باورت شود
حتماً دری كه سوخته را می توان شكست
بانوی نور در دلتان رنگی از خداست
زيباتر است بر قد رنگين كمان شكست
با هر دری كه بعدِ نگاه تو باز شد
انگار در گلوی علی استخوان شكست
#شاعر: مهدی مردانی
@navaye_asheghaan
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_روضه
🎤مداح :کربلایی میثم مطیعی
سال ۱۴۰۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
"السلام علیکِ یا زوجهَ مرتَضی.السلام علیکِ یا امَّ الحسن وَ الحسین.السلام علیکِ یا سیدتی و مولاتی،یا فاطمه الزهراء،لَعَنَ اللهُ قاتِليكِ وَ ضارِبيكِ وَ ظالميكِ و غاصِبي حقّك يا أُمي يا سيِّدَتي وَ مولاتي يا فاطمة الزهراء سلامالله علیها"
*خوبا بهت سلام میدن.ما کی باشیم؟
ولی جواب سلام ما رو هم میدی...شنا فقط مادر خوبا نیستین مادر بچه بد رو هم تحمل می کنه...مادر از بچه بدش رو برنمیگردونه....خسته آمدم...گرفتار آمدم...امیدم به فاطمیه بوده...امید من رو ناامید نکن...به حق اون لحظه ای که هر چی پسرات صدات زدند،جواب ندادی،ناامید شدند،من رو ناامید برنگردون...به حق اون لحظه ای که علی خودش رو رسوند بالای پیکر بی جونت،هرچی صدات کرد،جواب ندادی...ما روضه حضرت زهرا زیاد خوندیم...روضه در و دیوار خوندیم...روضه کوچه خوندیم...به من بگن: جانسوزترین بخش روضه کجاست؟ برای من اینه:اون موقعی که بی بی رو دفن کرد...عزیزش رو به خاک سپرد..."فَلَمّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی امیرالمومنین این دست ها رو به هم زد..."هاجَ به الحُزن..." غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..."و اَرسَلُ دُموعُه علی خَدَّیه..." گریه مرد سخته...مردا تحمل گریه هم رو ندارن...هیات میری،روضه میری حال گریه نداری...تا می بینی بغل دستیت،جلوییت،مرده داره شونه هاش تکون می خوره،دلت میشکنه...برا بچه هات بمیرم...مرد وقتی جلوی بچه هاش گریه کنه،چی میشه؟! بچه دلش از جا کنده میشه،نمی تونه برا باباش کاری کنه...
خلاصه من الان در خونه اتم...سرافکنده اومدم مادر...مادر...مادر...*
نام تو را نوشتمو پشت جهان شكست
آهسته از غم تو زمين و زمان شكست
پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين
گفتم كه فاطمه، كمر آسمان شكست
هجده بهار ديدي و در سوگ تو دلم
بعد از هزارو سيصد و چندين خزان شكست
ای دل بسوز و بشكن تا باورت شود
حتماً دری كه سوخته را می توان شكست
بانوی نور در دلتان رنگی از خداست
زيباتر است بر قد رنگين كمان شكست
با هر دری كه بعدِ نگاه تو باز شد
انگار در گلوی علی استخوان شكست
#شاعر: مهدی مردانی
@navaye_asheghaan
.
#قسمت_پایانی مدح ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی سماواتی
●━━━━━━───────
الا ای آیه خون را دمت تفسیر یا زینب
الا ای شیر حق را در شجاعت شیر یا زینب
زبانت فتحِ اهلُ البیت را شمشیر یا زینب
کلامت سینه تنگ عدو را تیر یا زینب
تو از خون جبین، وجه خدا را شست و شو دادی
تو تا صبح قیامت بر شهیدان آبرو دادی
که برده یک تنه کوه بلا بر شانه غیر از تو
که دارد نوک نی هفتاد و دو ریحانه غیر از تو
که کرده صبر را از صبر خود دیوانه غیر از تو
که گفته پای جسم غرق خون شکرانه غیر از تو
تو از گودال خون تا تشت زر کردی شکیبایی
ندیدی در چهل منزل اسارت غیرِ زیبایی
*طعنه زد اون ملعون گفت دیدی خدا با شما چه کرد؟ فرمود: "ما رایت الا جمیلا" من غیر از زیبایی چیزی ندیدم*
نماز شب به اشک چشم و جسم خستهات نازد
شرف، آزادگی بر دستهای بستهات نازد
حسین از نیزه بر پیشانی بشکستهات نازد
خدا بر ذکر یا رب یا رب پیوسته ات نازد
ثنایت بارور کرده است نخل سبز میثم را
عجب نبوَد که از این نخل بخشد میر عالم را
#شاعر:استاد سازگار
صل علی محمد، زینب کبری آمد
اللهم صل علی محمد و آل محمد
ای آنکه خدا جلوه دهد یادت را
تالی نبود صبر خدا دادت را
باشد که در آستانهٔ قدس حسین
بر پای کنی جشن میلادت را
«صل علی محمد، زینب کبری آمد»
امروز کند فخر به ایّام دگر
آورده فلک اختر زیبای دگر
این زینب کبری است به دامان علی
یا ختم رسل گرفته زهرای دگر؟
«صل علی محمد، زینب کبری آمد»
در برج ولایت است کوکب زینب
علامهٔ نارفته به مکتب زینب
گفتم به خرد یگانه دوران کیست
بی پرده دو بار گفت: زینب، زینب
*نثار قدمهای نازنینش صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#حضرت_زینب
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_سماواتی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
@navaye_asheghaan
|#روضه_حضرت_زهرا_س
#میثم مطیعی
"السلام علیکِ یا زوجهَ مرتَضی.السلام علیکِ یا امَّ الحسن وَ الحسین.السلام علیکِ یا سیدتی و مولاتی،یا فاطمه الزهراء،لَعَنَ اللهُ قاتِليكِ وَ ضارِبيكِ وَ ظالميكِ و غاصِبي حقّك يا أُمي يا سيِّدَتي وَ مولاتي يا فاطمة الزهراء سلامالله علیها"
*خوبا بهت سلام میدن.ما کی باشیم؟
ولی جواب سلام ما رو هم میدی...شنا فقط مادر خوبا نیستین مادر بچه بد رو هم تحمل می کنه...مادر از بچه بدش رو برنمیگردونه....خسته آمدم...گرفتار آمدم...امیدم به فاطمیه بوده...امید من رو ناامید نکن...به حق اون لحظه ای که هر چی پسرات صدات زدند،جواب ندادی،ناامید شدند،من رو ناامید برنگردون...به حق اون لحظه ای که علی خودش رو رسوند بالای پیکر بی جونت،هرچی صدات کرد،جواب ندادی...ما روضه حضرت زهرا زیاد خوندیم...روضه در و دیوار خوندیم...روضه کوچه خوندیم...به من بگن: جانسوزترین بخش روضه کجاست؟ برای من اینه:اون موقعی که بی بی رو دفن کرد...عزیزش رو به خاک سپرد..."فَلَمّا نَفَضَ یَدَهُ مِن تُرابِ القبر..."وقتی امیرالمومنین این دست ها رو به هم زد..."هاجَ به الحُزن..." غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..."و اَرسَلُ دُموعُه علی خَدَّیه..." گریه مرد سخته...مردا تحمل گریه هم رو ندارن...هیات میری،روضه میری حال گریه نداری...تا می بینی بغل دستیت،جلوییت،مرده داره شونه هاش تکون می خوره،دلت میشکنه...برا بچه هات بمیرم...مرد وقتی جلوی بچه هاش گریه کنه،چی میشه؟! بچه دلش از جا کنده میشه،نمی تونه برا باباش کاری کنه...
خلاصه من الان در خونه اتم...سرافکنده اومدم مادر...مادر...مادر...*
نام تو را نوشتمو پشت جهان شكست
آهسته از غم تو زمين و زمان شكست
پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين
گفتم كه فاطمه، كمر آسمان شكست
هجده بهار ديدي و در سوگ تو دلم
بعد از هزارو سيصد و چندين خزان شكست
ای دل بسوز و بشكن تا باورت شود
حتماً دری كه سوخته را می توان شكست
بانوی نور در دلتان رنگی از خداست
زيباتر است بر قد رنگين كمان شكست
با هر دری كه بعدِ نگاه تو باز شد
انگار در گلوی علی استخوان شكست
#شاعر: مهدی مردانی
967.8K
مداح بختیــــــــــــاری:
◼️نوحه حضرت فاطمه(س)◼️
#سبک جدید
#شاعر: خ علیمحمدی📝
#اجرای سبک: استاد پرویزی🎤
تنهاترینم/ بی هم زبونم
رفته زِ دستم ایخدا یارِ جوونم(۲)
مظلومه ی من/ چه وقته خوابه
پاشو ببین علی دلِش زِغم کبابه
نگاه زینب/ مونده به این در
چطوری من بهش بگم شده بی مادر
تنهاترینم/ بی هم زبونم
رفته زِ دستم ایخدا یارِ جوونم(۲)
گرفتارم من/ به دردِ غربت
شبها میرم سر میزارم رو خاک تربت
ای گُلِ یاسم/ شدی تو پرپر
ببین شده خونه خراب حضرت حیدر
تنهاترینم/ بی هم زبونم
رفته زِ دستم ایخدا یارِ جوونم(۲)
دلم گرفته/ از این زمونه
هستیِ من چرا داری میری شبونه
مردمِ این شهر/ وفا ندارن
به روی زخم این دلم نمک میزارن
تنهاترینم/ بی هم زبونم
رفته زِ دستم ایخدا یارِ جوونم(۲)
بارونِ چشمام/ داره میباره
دلم میسوزه که حسین مادر نداره
جونم رسیده/ زِ غصه بر لب
میکُشه عاقبت منو اشکای زینب
تنهاترینم/ بی هم زبونم
رفته زِ دستم ایخدا یارِ جوونم(۲)
یاسِ شکسته/ به خاک خفته
چرا زِ زخم سینه اش به من نگفته
فاطمه جانم/ علی غریبه
خدا میدونه بعدِ تو دل بی شکیبه
تنهاترینم/ بی هم زبونم
رفته زِ دستم ایخدا یارِ جوونم(۲)
مطالب مداحی باسبک استاد پرویزی
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
برای روضه ی زهرا به ما توان بدهید
به چشم گریه کنان اشک بی امان بدهید
برای سینه زدن در عزای مادرمان
در این حسینیه ها بیشتر زمان بدهید
میان روضه که همسایه ایم بین بهشت
کنار خانه ی زهرا به ما مکان بدهید
برای گریه بر آنچه که آمده سرمان
به جای اشک به ما چشم خون فشان بدهید
به آه و زمزمه در روضه ها تسلایی
به قلب غم زده ی صاحب الزمان بدهید
اگر سوال شد آخر چه شد به مادر ما
فقط به دیده ی حسرت سری تکان بدهید
نمی شود که بگوییم بین کوچه چه شد
برای مرثیه خواندن اگر زبان بدهید
به روز حشر زمان حساب ناله زنیم:
فقط به خاطر زهرا به ما امان بدهید
قسم به عصمت آن چادری که خاکی شد
مزار مادرمان را نشانمان بدهید
اگر که روزی ما دیدن مدینه نشد
برات کرب و بلایی به دستمان بدهید
#شاعر؟
#طلیعه_فاطمیه
@navaye_asheghaan