.
🔹منبرهای یک دقیقه ای 🔹
✳️ حجتالاسلام #علوی_تهرانی
✅ جریانات انحرافی بعد از امام حسن عسگری (ع)
وقتی امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 هجری قمری از دنیا رفتند، چهار جریان انحرافی در مسئله امامت مطرح شد؛ گروه اول گروه واقفیه دوم هستند. می گویند ما بعد از امام عسگری علیه السلام کسی را قبول نداریم. ما توقف در او داریم. گروه دوم فرقه جعفریه است که جعفر کذاب برادر امام حسن عسگری علیه السلام را امام می دانند.
گروه سوم فرقه محمدیه هستند. سید محمد برادر امام حسن عسگری علیه السلام که در سامرا مدفون هستند را قبول داشتند. در دوره حیات خود امام هادی علیه السلام از دنیا رفته است.
@emame3vom
گروه چهارم هم می گویند همچنان که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ پیامبری نیامد، بعد از امام عسگری علیه السلام هم هیچ امامی وجود ندارد. نه اینکه ما ندانیم کیست، اصلا وجود ندارد.
این فرقه ها در اوایل غیبت صغری قد علم کردند.
📚سخنرانی حجت الاسلام علوی تهرانی در مسجد امیر (ع)- آبان 94
#نشر_پیام_صدقه_جاریه_است
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #صلوات
.
#یا_ام_البنین علیهاالسلام ۰۰۳
#با_عباس_علیه_السلام ۰۰۱
#در_محضر_علما ۰۱۴۳
#روضه_توسل ۰۰۶
🔵⚪️ روضه جانسوز، روضۀ #حضرت_عباس علیهالسلام_حجت الاسلام #علوی_تهرانی
👈🏽👈🏽 قضایایِ کربلا تموم شد، اربعین هم تموم شد. کاروان حرکت کردن به طرفِ مدینه برن "
یه منزل دو منزل نزدیکِ مدینه رسیدن،امام زین العابدین علیه السلام بشیر رو صدا زدن فرمودن که ما تو شهر مدینه وارد نمی شیم ... مگر اینکه مردم مدینه بیان ما رو ببرن "
همین جا چادر می زنیم،چادر زدن .
دو تا چادر زدن "یه چادر امام زین العابدین نشستن یه چادرم حضرت زینبُ و مخدَرات نشستن .
بشیر رفت تو شهر مدینه این کارِ محبتی هست که اون کسی که داغ دیده احساسِ تنهایی نکنه.
بشیر رفت در مدینه خبر داد کاروان امام حسین اومدِ"
(اشتباهش این بود گفت کاروانِ امام حسین اومد)
مردُمِ مدینه هم دویدن به طرفِ خیمه ای که بیرون زده بودن که به استقبالِ امامشون برن"
خُب مردا رفتن خیمه امام زین العابدین،زن ها رفتن تو خیمۀ حضرت زینب،مردا هرچی قد میکشن رو پاشون بلند میشن که خو امام حسین کو؟ پس چرا امام حسین نیست؟ اینا که گفتن کاروانِ امام حسینِ"
علی اکبر کو ؟؟ پس چرا علیِ اکبر نیست؟ قاسم چی شده؟ هیچ کسی نیستش که؟
دیدن امام شالِ عزا دارِ ...
تو قسمتِ زنانه اومدن محضرِ حضرتِ زینب عرض کردن خانوم ام البنین مادرِ قمرِ بنی هاشم دارِ میاد ...
ام البنین دو سه سال از حضرت زینب بزرگترِ، خیلی بزرگتر نیست. لباسِ نو تنِ بچه های عباس کردِ .... بچه ها الان میریم باباتونو میبینیم ... اومد ... حضرتِ زینب از خیمه اومدن بیرون به استقبال .
تا چشمش افتاد به حضرتِ زینب ، دید این زینب اون زینبی که رفته نیست؟؟
دید کمرِش خم شدِه ... دیده موهای زینب سفید شدهِ، دیده صورتِ زینب کبود شده، نرفت تو،عرض کرد که اگه اجازه بدید توی شهر خدمتتون میرسم، برگشت.
به زن های همراهش گفت برید بپرسید چی شده؟؟ اینا هم رفتن خبر عباسُ آوردن .گفتن خانوم میگن عمودِ آهن به فرقِ پسرت زدن(بهش بر خورد) پسرِ من؟ عمودِ آهن به سرِش بزنن؟؟ اصلا امکان نداره"
هی با خودش میگفت میگن به سرِ عباس عمودِ آهن زدن" اصلا امکان نداره"
عباسِ من اگه دستش شمشیر باشه کسی جلوش نمی تونه بره،عمود زدن ؟؟
اطرافیانشُ مرخص کرد فرمود برید . نشست با خودش گفت چی جوری میشه به سرِ عباسِ من عمود زده باشن ؟؟
(خانوم اجازه میدید من این روضه رو برای شما بخونم)
شما نزدِ پیغمبر و نزدِ حضرتِ زهرا از مقامُ موقعیتِ بالایی برخوردار هستی بی بی جان آخرِ سالی برا ما دعا کن میخوام روضۀ آقازاده تونو بخونم ... شما خدمتِ پیغمبر وساطت کنید که اَحدی امشب نا امید برنگرده هرچی باشه شما مادرِ عباسی ..
اومد خدمت حضرتِ سیدالشهدا گفت آقا اجازه بدید من برم .هر کسی غیر از علیِ اکبر ازش اجازه گرفت به تاخیر انداخت . فرمود نه .تو پشتُ پناهِ لشکرِ من هستی تو عُدِه عِدّۀ من هستی"تا تو هستی لشکر جرات نمی کنه ..
هی به تاخیر انداخت، عباس دنبالِ یه بهانه میگشت که بتونه بره از امامش دفاع کنه" خیمه ها رو سرکشی کرد" اومد تو یه خیمه ای که محلِ نگهداشتنِ مشکایِ آب بود. دید این مُخدراتُ و بچه های کوچیک لباس هاشونو زدن بالا توی نمناکی خاک ها شکم هاشونو گذاشتن ... عباس دیگه تحمل نکرد ... گفت آقا اگه نمیزاری برم بجنگم بزار برم برا این بچه ها آب بیارم ....
(آره عزیزِ دلم برو آب بیار)
رفت،راهِ علقمه رو گرفت رفت ... عباس خیلی معرفت دارِ به امام حسین؛خیلی امامشُ میشناسه، شمر تا روزِ تاسوعا گفتش برای بچه های خواهرم امان نامه آوردم اصلا درنگ نکردنا،فکر نکنید اینا صبر کردن به همدیگه نگاه کردن"
بلافاصله قمر بنی هاشم اومد جلو شمر فرمود مرگ بر تو و مرگ بر اون امان نامه ای که آوردی ... من امان داشته باشم ؟ولی بچۀ فاطمه امان نداشته باشه ؟؟؟
مشکُ پُرِ آب کرد،چقد شادِ نمی دونم،ولی گفت به بچه ها وعدۀ آب دادم الان برمیگردم دلِ همشونو شاد میکنم"
یه نانجیبی گفت اگه یه قطره ازین آب به لشکرِ حسین برسه کارِ همتون تمامِ
چهار هزار تیر زدن"یکی ازین تیرا خورد به مشک آب مشک ریخت"تمام حواسِ عباس اینه که این آب نریزه"یهو یکی حمله کرد دست راستِ عباس رو زد ... مشکُ از طرف راست انداخت به طرفِ چپ؛دستِ چپِ عباس رو هم زد مشک رو با دندانش گرفت ... تیر زدن آب شروع کرد به ریختن ... تا اومد سرشو بالا کنه این کلاخُود از سرش افتاد،سر نمایان شد .. یه وقت نامرد با عمود آهن امد ... چنان زد به سر عباس ..
#حجت_الاسلام_علوی_تهرانی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شب_تاسوعا
#ویژه_ایام_محرم #حضرت_ام_البنین
@emame3vom
.
@Maddahionlinمداحی آنلاین - راز عدم ازدواج حضرت معصومه - استاد علوی تهرانی.mp3
زمان:
حجم:
7.84M
🏴 #وفات_حضرت_معصومه(س)
♨️راز عدم ازدواج حضرت معصومه(س)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #علوی_تهرانی
13.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ #تصویری
📝 آنچه خوبان همه دارند...
📜 روایت بسیار شنیدنی از شباهت #امام_علی با پیامبران
👤 استاد #علوی_تهرانی
👌 #پیشنهاد_دانلود
『 محب الحسین¹¹⁰ 』چنلمداحی،عکسنوشتهو...|
🍃 #مداحی 🌱
🍃 #پروفایل 🌱
🍃 #عکس_نوشته 🌱
🍃 #استوری🌱
➡️@Badigard_ir⬅️
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ #تصویری
📝 روایتی شنیدنی از سخاوتمندی اميرالمؤمنين
👤 استاد #علوی_تهرانی
📌 #امام_علی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🔶کانال محب الحسین¹¹⁰ 🔶
➡️@Badigard_ir⬅️
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کلیپ #تصویری
📝 اهمیت پرداختن به فضایل امیرالمؤمنین
👤 استاد #علوی_تهرانی
📌 #امام_علی
👌 #پیشنهاد_دانلود
🔶کانال محب الحسین¹¹⁰ 🔶
➡️@Badigard_ir⬅️