#تنور_خولی
چه شبی میگذرد در دلِ پنهانِ تنور
سر خورشید شده گرمی دُکانِ تنور
این چه نوریست تنور از نفسش روشن شد؟!
این چه داغیست که آتش زده بر جانِ تنور؟!
دیشبی را شهِ دین در حرمش مهمان بود
امشب ای وای سر او شده مهمانِ تنور
با سرش صاحبِ این خانه، به نانی برسد
کیسهها دوخته و سکه شده نانِ تنور
چه بلایی سر نیزه به سرش آوردند؟!
که پناه از همه آورده به دامانِ تنور
سر شب نانی اگر پخته شده باشد، پس
نیمه شب رفته سرش در دلِ سوزانِ تنور
شأنِ «برداً و سلاما» ست نزولِ سر او
که فرود آمده از نِی به گلستانِ تنور
تا قیامت وسطِ شعله بسوزد کمِ اوست
بیش از اینهاست در این فاجعه تاوانِ تنور
✍ #محمد_رسولی
تقدیم به سردار سرافراز
#شهید_سیدرضی_موسوی و همه شهدای #مدافع_حرم
خوشا سری كه سرِ دار، آبرومند است
به پایِ مرگ، چنين سجدهای خوشايند است
چه ديده است در آن سویِ پردهی هستی
كسی كه روی لبش وقت مرگ، لبخند است
به سن و سال، به نام و نشان نگاه مكن
شناسنامهی سرباز، نقشِ سربند است
زبان مشترك نسلهای ما "عشق" است
ببين سلاح پدر رویِ دوشِ فرزند است
ز جاهلانِ سخن ناشناسِ بیمقدار
بپرس «قيمتِ خونِ عزيزشان چند است»
#مدافعان_حرم پاي جانفشانیشان
بدان كه چيزي اگر خوردهاند، "سوگند" است...
✍ #محمد_رسولی
@navaye_asheghaan
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_ولادت
پدر خاک آمده به زمين
از فراسوي قلهی ادراك
رونمايي شدهست در خلقت
دومين قيد جملهی لولاك
من چه گويم ز شأن مادر او
بي نظيري كه بي نظير آورد
غير از اين نيست وصف بنت اسد
دختر شير بود و شير آورد
مستجيري به مستجار آمد
روح تازه گرفت بيت عتيق
كعبهاي كه علي درونش نيست
چون ركابي شود بدون عقيق
صاحب خانه رفته در خانه
ديگر اذن دخول لازم نيست
حيدر از حفظ بود قرآن را
با وجودش نزول لازم نيست
بين آغوش احمد مكي
آيههايي ز مومنون ميخواند
عقل كل بود و با كراماتش
عاشقان را سوي جنون ميخواند
كيست مولا، همان كه در كعبه
بر روي شانهی پيمبر رفت
شانههاي نبي همان عرش است
حيدر از عرش هم فراتر رفت
گردش روزگار دست علي است
كهكشان دانههاي تسبيحش
درِ خيبر شكسته، چيزي نيست
فتح آن قلعه بود تفريحش
چند سالي درست قبل ازل
زندگي را شروع كرده علي
هر زمان رزق ميرسد از راه
شک ندارم ركوع كرده علي
شب معراج مصطفي حس كرد
در پس پرده روبروي عليست
به گواه فمن يمت يرني
بازگشت همه به سوي عليست
✍ #محمد_رسولی
@navaye_asheghaan
بهمناسبت #روز_قدس
#مقاومت_اسلامی
#شعر_پایداری
نمیترسيم ما از داغها و تلخكامیها
نمیترسيم ما از های و هوی اين حرامیها
براي ما كه معلوم است حقه بازی اينها
نمیترسيم هرگز از ترقهبازی اينها
نمیترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش
اگر درياي خون باشد، نمیگرديم تسليمش
نمیترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم
و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم
كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمیترسيم
شهادت افتخار ماست، از قاتل نمیترسيم
نمیخواهيم سازش را و از چالش نمیترسيم
كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمیترسيم
بترسيد از دمی كه خون به رگهامان به جوش آيد
همان روزی كه دريای تشيّع در خروش آيد
بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم
بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داريم
بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم
و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم
كه ما از غصههامان قصهای بشكوه میسازيم
ز سرهای شما تا آسمانها كوه میسازيم
چه پيروزي، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود
بدانيد انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود
بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد
بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد
✍ #محمد_رسولی
@navaye_asheghaan
.
شما سنگرشکن دارید، ماخیبرشکن داریم
نماز جمعه 13 مهرماه توسط ایشان #دکلمه شد:
خداوندا خداوندا پر از داغم، پر از خشمم
به انگشت اشارت مانده است این روزها چشمم
چه کرد این داغ که این گریهها خامم نخواهد کرد
که موج اشک هم یک لحظه آرامم نخواهد کرد
غروب جمعه را تا صبح، ذکر آه میگفتیم
میان آن خبرها جاءَ نصرالله میگفتیم
به روی سینۀ ما نقشی از اندوه را کندند
به صدها بمب در یک روز، از جا کوه را کندند..
کسی را دادهایم از دست که شیرینتر از جان بود
عبایی داشت بر دوشش که الیافش ز طوفان بود
کسی که آفتاب از سایهٔ او بیخبر بودهست
چهل سال است هر روزش مهیای سفر بودهست
کسی که از همان اول چنین بودهست اقبالش
که مرگ از دست او عاصی، شهادت بود دنبالش
چنان داغیم که انگار او هر روز با ما بود
قسم بر قدس که چشمان او طوفانالاقصی بود
رفیق حاج قاسم بود و دلها در غمش خون شد
رفیق حاج قاسم بود، خار چشم صهیون شد
شبیه حاج قاسم داغ او تا انتقامش هست
شبیه حاج قاسم بیشتر از قبل، نامش هست
دگر در روزگار ما نمیآید همانندش
چگونه باورم باشد که رفت از دست لبخندش..
به فقدانش ز جان ما هوای زیستن رفتهست
نباشد باورم از بین ما سیدحسن رفتهست
ز دست ما در این مدت، چه جانهای نفیسی رفت
همین دیروز بود آری، خبر آمد رئیسی رفت
ببین یکرنگی ما را که با آن یار لبنانی
گذشت از جان خود در ضاحیه، سردار ایرانی
اگرچه رهروان رفتند، اما راه میماند
قسم بر وعدۀ قرآن که نصرالله میماند
شعاری نیست این شعر ای برادر، بارها دیدیم
شکوفایی خون را در پس آوارها دیدیم
مگر آن دشتهای غرق لاله یادمان رفته
مگر ایام جنگ هشت ساله یادمان رفته
اگرچه خون به دل داریم، اگر چه چشمها خیس است
بدان که ناامیدی، آخرین نیرنگ ابلیس است
دل خود را قوی دارید و همراه ولی باشید
خود سیدحسن گفتهست با سیدعلی باشید
خدایا از سر اخلاص میگویم، تویی شاهد
بنفسی انت یابن فاطمه، یا سیدالقائد
شما فرمودهای که این جهاد امروز بیمرز است
دفاع از جان و مال مسلمین بر مسلمین فرض است
اگر غزه، اگر صنعا، اگر بغداد و تهرانیم
همه یک پیکر واحد، همه امروز لبنانیم
خدایا شاهدی، این روزها بیتاب و دلتنگیم
پی صلحیم، در راهش ولی ناچار از جنگیم
هراسی نیست از دشمن، ز های و هوی و طغیانش
اگر او میکند آغاز، دست ماست پایانش
که ما ایمان خود را از الفبای شرف داریم
شب حمله ز سوی وحی، امر لا تَخَف داریم..
به اذنالله شد دیباچۀ نظم جدید آن شب
صدای ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ میرسید آن شب
ته این ماجرا پایان رزم رستم و دیو است
از این پس یک هدف داریم و آن قلب تلآویو است
کجایید آی بزدلها، دلیر معرکه ماییم
که ما مثل شما مخفی نمیگردیم، اینجاییم..
اگر دنیا هم آید پشتتان، ما پنج تن داریم
شما سنگرشکن دارید، ما خیبرشکن داریم
اگر موسی بیاندازد عصای معجزاتش را
به یک لحظه ببلعد اژدهای سرخ آتش را
بگو فرعون را، نعشش به روی نیل میماند
نه حق نابود خواهد شد، نه اسرائیل میماند
فلاخن دست داوود و هلاکت سهم جالوت است
شما یک سرزمین دارید ای صهیون که تابوت است
برای ما همیشه نصرت حق در دل صبر است
شما یک سرزمین دارید در دنیا و آن قبر است
بخوان تاریخ را تا بنگری پیروز خیبر کیست
برو صهیون بپرس از قبر اجدادت که حیدر کیست
به سوی مسجدالاقصی از اینجا راه میخواهیم
خدایا ما جهاد فی سبیلالله میخواهیم
خدایا جان ما را هم فدای حق کنی ای کاش
به دریای شهیدانت مرا ملحق کنی ای کاش
که در آغاز و در انجام چون سیدحسن باشیم
نه فکر سر، نه فکر تن، نه در فکر کفن باشیم
دوباره در دلم دارم هوای دیدن او را
نمیدانم چگونه یافتند آخر تن او را
ولی از ماجرای پیکر جدش خبر دارم
چگونه از غم پیراهن او دست بردارم...
✍ #محمد_رسولی
مراسم یادبود #سید_حسن_نصرالله
مصلی #نماز_جمعه
.
@navaye_asheghaan
.
برای ۴۷ ثانیه پایانی فرمانده شهید #یحیی_سنوار
لحظههای آخرت تلفیق شعر و جـنگ بود
ای شــهید معرکه! مُردن برایت ننگ بود
باید از آن لحظهها افسانهای میساختی
با تمام زخمهایت، گرچه فرصت تنگ بود
گرچه آنها خواستند اینگونه تحقیرت کنند
چشمهایت باطل السحری بر این نیرنگ بود
در پلان آخرت… نه! ابتدای قصهات
تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود
چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما
بی صدا بر شیشهی شب خورد؛ گویا سنگ بود
ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مأمور خداست
صبغت اللهی که هر چه غیر از آن بی رنگ بود
چفیه و تصویر قــدس و عطر و تسبیح و خشاب
در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود
#محمد_رسولی ✍
.
@navaye_asheghaan
Haj Meysam Motiee & Haj Mahdi DaghighiHaftegi14030803[06].mp3
زمان:
حجم:
16.79M
▫️حسین است آن که نامش زنده کرده است آزادگی را (#زمینه)
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی و حاج مهدی دقیقی
به زیتون قسم
به آن راز در پردهی خون قسم
به لا تَظلمون و لا تُظلمون
به پایان صهیون قسم
حسین است آن که نامش زنده کرده است آزادگی را
حسین است آن که عشقش یادمان داده دلدادگی را
ببین ای دل آیا... آزادهای؟
به یاری مظلوم... آمادهای؟
کدام سمت تاریخ... ایستادهای؟
امیری حسینٌ نعم الامیر
از این نای سرخ
به جز حق نگوید زبانهای سرخ
بیا کربلا را تماشا کنیم
در امواج دریای سرخ
بگرید چشم ما در پردهی روضههایی حماسی
که این راه زنده مانده از همین گریههای سیاسی
غم غزه شد در... دنیا نشان
به آنها که زندهاست... وجدانشان
بگو با حسین است... پیمانشان
ببین ای دل آیا آزادهای؟
به یاری مظلوم آمادهای؟
کدام سمت تاریخ ایستادهای؟
امیری حسینٌ نعم الامیر
شکسته سکوت
که حقّ است حیِّ الذی لا یموت
گرفتار طوفان الاقصی دگر
شده خانهی عنکبوت
بدان آن که رهایت میکند از اسیری حسین است
مبارز میشود هر که شعارش امیری حسین است
ز چشم فلسطین... خون جاری است
زمانه زمان... بیداری است
شروع ظهور از... هشیاری است
ببین ای دل آیا آزادهای؟
به یاری مظلوم آمادهای؟
کدام سمت تاریخ ایستادهای؟
امیری حسینٌ نعم الامیر
حبیبی حسین (ع)
تو مظلومی و تو غریبی حسین (ع)
ز دنیا برای تو جز بوریا
نباشد نصیبی حسین (ع)
دو عالم شد اسیرت آن دمی که ز عالم گذشتی
چنان محو خدایی که ز پیراهنت هم گذشتی
فدای سری که/ خونین لب است
اگر جاودانه/ این مکتب است
ببین هرچه دارد/ از زینب (س) است
امیری حسینٌ نعم الامیر
شاعر و نغمه پرداز: #محمد_رسولی
#امام_حسین_ع_مناجات
ای خسته از تلاطم دوران! بگو حسین
قلبت اگر شکست، فراوان بگو حسین
گفتند اگر که درد… بخوان از حسین و بس
هر کس سؤال کرد که درمان؟! بگو حسین
مثل خلیل باش، برو در دل بلا
آتش بدل شود به گلستان، بگو حسین
ما را پناه نیست به جز کشتی نجات
بی اضطراب، در شب طوفان بگو حسین
هر اربعین، شکستهتر از اربعین قبل
بگذار سر به دشت و بیابان، بگو حسین
ای اشک! از کجایی و آشفتهی کهای؟
با قطره قطرههات، پریشان بگو حسین
ای سینه! در میانهی محشر بلند شو
از زخم زیر چاک گریبان بگو حسین
ما اهل روضهایم؛ نه در حسرت بهشت
حتی میان روضهی رضوان بگو حسین
این بیت، عرض روضهی من باشد و تمام
هر کس که گفت از لب عطشان، بگو حسین
لبخندی از حسین نصیب همان که گفت:
"هر جا دلت گرفت، بگو جان! بگو حسین"
✍ #محمد_رسولی
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_مناجات
ای خسته از تلاطم دوران! بگو حسین
قلبت اگر شکست، فراوان بگو حسین
گفتند اگر که درد… بخوان از حسین و بس
هر کس سؤال کرد که درمان؟! بگو حسین
مثل خلیل باش، برو در دل بلا
آتش بدل شود به گلستان، بگو حسین
ما را پناه نیست به جز کشتی نجات
بی اضطراب، در شب طوفان بگو حسین
هر اربعین، شکستهتر از اربعین قبل
بگذار سر به دشت و بیابان، بگو حسین
ای اشک! از کجایی و آشفتهی کهای؟
با قطره قطرههات، پریشان بگو حسین
ای سینه! در میانهی محشر بلند شو
از زخم زیر چاک گریبان بگو حسین
ما اهل روضهایم؛ نه در حسرت بهشت
حتی میان روضهی رضوان بگو حسین
این بیت، عرض روضهی من باشد و تمام
هر کس که گفت از لب عطشان، بگو حسین
لبخندی از حسین نصیب همان که گفت:
"هر جا دلت گرفت، بگو جان! بگو حسین"
✍ #محمد_رسولی
@navaye_asheghaan
.
#شهدا #رجز #دفاع_مقدس #مقاومت_اسلامی
#شهادت_افتخار_ماست
#محمد_رسولی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
نمیترسيم ما از داغها و تلخكامیها
نمیترسيم ما از های و هوی اين حرامیها
برای ما كه معلوم است حقه بازی اينها
نمیترسيم هرگز از ترقهبازی اينها
نمیترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش
اگر دريای خون باشد، نمیگرديم تسليمش
نمیترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم
و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم
كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمیترسيم
#شهادت_افتخار_ماست ، از قاتل نمیترسيم
نمیخواهيم سازش را و از چالش نمیترسيم
كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمیترسيم
بترسيد از دمی كه خون به رگهامان به جوش آيد
همان روزی كه دريای تشيّع در خروش آيد
بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم
بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داريم
بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم
و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم
كه ما از غصههامان قصهای بشكوه میسازيم
ز سرهای شما تا آسمانها كوه میسازيم
چه پيروزی، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود
بدانيد انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود
بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد
بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد
.
ای حیدر شهسوار وقت مدد است
ای زبده هشت و چار وقت مدد است
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است
پشت سر سید علی
گوش به فرمان امر ولی
ما همه سربازیم با افتخار
ریشه یهودو میکنیم با اقتدار
سکوتتو بشکن صدای تو شروع تغییر جهانه
سکوتتو بشکن نشونه ها همه میگن
که وقت ظهور صاحب الزمانه
جای درست تاریخو انتخاب کن
هر چیزی که دیدی حق نیست سریع جواب کن
داره دیر میشه داره دیر میشه انتخاب کن
غزه به زودی آزاد میشه انشاءالله
دل صاحب الزمان شاد میشه انشاءالله
چیزی نمونده تا پیروزی دنیا به زودی آباد میشه انشاءالله
ای حیدر شهسوار وقت مدد است
ای زبده هشت و چار وقت مدد است
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است
🎙 #سجاد_محمدی
🎙 #حسین_خلجی
#️⃣ #مقاومت_اسلامی
#️⃣ #مبارزه_با_اسرائیل
#️⃣ #حماسی
#️⃣ #استودیویی
@navaye_asheghaan
.
#امام_حسین
#مناجات_با_امام_حسین
#امام_حسین_ع_مناجات
ای خسته از تلاطم دوران! بگو حسین
قلبت اگر شکست، فراوان بگو حسین
گفتند اگر که درد… بخوان از حسین و بس
هر کس سؤال کرد که درمان؟! بگو حسین
مثل خلیل باش، برو در دل بلا
آتش بدل شود به گلستان، بگو حسین
ما را پناه نیست به جز کشتی نجات
بی اضطراب، در شب طوفان بگو حسین
هر اربعین، شکستهتر از اربعین قبل
بگذار سر به دشت و بیابان، بگو حسین
ای اشک! از کجایی و آشفتهی کهای؟
با قطره قطرههات، پریشان بگو حسین
ای سینه! در میانهی محشر بلند شو
از زخم زیر چاک گریبان بگو حسین
ما اهل روضهایم؛ نه در حسرت بهشت
حتی میان روضهی رضوان بگو حسین
این بیت، عرض روضهی من باشد و تمام
هر کس که گفت از لب عطشان، بگو حسین
لبخندی از حسین نصیب همان که گفت:
"هر جا دلت گرفت، بگو جان! بگو حسین"
#محمد_رسولی ✍
...............
مزد عزا
امام حسین
سینه زنی هامو بزار کنار، برا شب اول قبر من
سوز ناله هامو بزار کنار، برا شب اول قبر من
پیرهن سیامو بزار کنار، برا شب اول قبر من
تو لحظه های آخرم، بیا به من سری بزن
به سینه ی کبود من، تو مُهر نوکری بزن
ما حلقه به گوشان، این خیمه و درگاهیم
ما مزد عزاداری، از فاطمه می خواهیم
رنج و غم و دردمو بزار کنار، برا شب اول قبر من
اشک و آههِ سردمو بزار کنار، برا شب اول قبر من
هر چی گریه کردم بزار کنار، برا شب اول قبر من
تو لحظه های اضطراب، برس به داد نوکرت
روی سرم دستی بکش، قسم به چشمای ترت
تا جان به بدن داریم، ما پیرو این راهیم
#ما مزد عزاداری، از فاطمه می خواهیم
چشمای پر آبو بزار کنار، برا شب اول قبر من
این حال خرابو بزار کنار، برا شب اول قبر من
گریه به اربابو بزار کنار، برا شب اول قبر من
این نفس خستمو بزار کنار، برا شب اول قبر من
این دل شکستمو بزار کنار، برا شب اول قبر من
پای تو نشستمو بزار کنار، برا شب اول قبر من
ندارم هیچ کسی و من، خدا می دونه غیر تو
تمامی امیدمه، فقط دعای خیر تو
تا ذکر حسین باشد، آماده و همراهیم
ما مزد عزاداری، از فاطمه می خواهیم
این ادای دین و بزار کنار، برا شب اول قبر من
همه شور و شین و بزار کنار، برا شب اول قبر من
این حسین حسین و بزار کنار، برا شب اول قبر من
نذار بمونه رو دلم، حسرت دیدن حرم
به هر دری زدم نشد،چی جوری کربلا برم
از صبح ازل غرقه، این ناله و این آهم
من مزد عزاداری، از فاطمه می خواهم
#سیب_سرخی #مزد #آخر_صفر
.............
#مناجات_با_امام_حسین
#غزل #شروع_مجلس
رحمت بر آن که با تو من را آشنا کرد
اسم تو را بردم مرا زهرا دعا کرد
هر کس به یک نوعی به درد روضهات خورد
کشتی تو بر آب افتاد و چه ها کرد
حر ریاحی با او شد حر حسینی
در محضر تو میتوان مس را طلا کر
ماه خدای ما همان ماه حسین است
خیلی جوان در ماتمت رو به خدا کرد
در دسته ی سینه زنی آدم نرفته
با با ی من آمد مرا وقف شما کرد
جانم به این آقا که هر چه توبه کردم
بی معطلی بر روی من آغوش وا کرد
سوگند بر زهرا که محتاج کسی نیست
دستی که بار روضه ات را جابه جا کرد
یا ابن شبیبی گفت و دلها زیررو رو شد
اینحرف آقا روضه ها را کربلا کرد
لعنت بر ان که سرت را ذبح کرد
لعنت بر ان که تو را عریان رها کرد
مادر میان کوچه ها یک بار اگر رفت
دختر چهل منزل میان هر گذر رفت
مادر میان اتش در معجرش سوخت
دختر به زور آستین معجر به سر رفت
مادر میان چهل نفر افتاد اما
دختر میان حلقه ی صدها نفر رفت
مادر اگر بادرد پهلو رفت مسجد.
دختر به کاخ شام بادرد کمر رفت
مادر اگر با گوش پاره خانه برگشت
دختر به ویرانه ولی پاره جگر رفت
مادر میان مسحدی رفت و سخن گفت
دختر میان مجلس می با چشم تر رفت
@navaye_asheghaan
#امام_حسین_ع_شهادت
#حضرت_زینب_س_شام
کوتاه کن کلام... بماند بقیهاش
مرده است احترام... بماند بقیهاش
هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت
آمد به انتقام... بماند بقیهاش
شمشیرها تمام شد و نیزهها تمام
شد سنگها تمام... بماند بقیهاش
گویا هنوز باور زینب نمیشود
بر سینهی امام؟... بماند بقیهاش
پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته
در بین ازدحام... بماند بقیهاش
راحت شد از حسین همین که خیالشان
شد نوبت خیام... بماند بقیهاش
رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول
یافاطمه! سلام... بماند بقیهاش
از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش
خون علی الدوام... بماند بقیهاش
سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش
از پیکر امام... بماند بقیهاش
::
بر خاک خفتهای و مرا میبَرَد عدو
من میروم به شام ...بماند بقیهاش
دلواپسم برای سرت روی نیزهها
از سنگ پشت بام... بماند بقیهاش
دلواپسی برای من و بهر دخترت
در مجلس حرام... بماند بقیهاش
حالا قرار هست کجاها رود سرش
از کوفه تا به شام... بماند بقیهاش
تنها اشارهای کنم و رد شوم از آن
از روی پشت بام... بماند بقیهاش
قصه به "سر" رسید و تازه شروع شد
شعرم نشد تمام... بماند بقیهاش
✍ #محمد_رسولی
@navaye_asheghaan