eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . الحَقّ ‌وَالاِنـصاف ‌در حَقّـش ‌جفا کردیم            باعِـلـمِ بر تنهـایی‌اش ‌او را رها کردیم گاهی‌، نمی‌دانم چه ‌شد که‌ یادش ‌افتادیم            گاهی‌ برای‌ مصلحت ‌او را صدا کردیم احساس‌ می‌کردیم‌ خیلی ‌معـرفت ‌داریم            آنجا که گـهگـاهی‌ برای‌ او دعـا کردیم با گریه‌هایی ‌آن‌ هم‌ اَغلب‌ از سرِ احساس            تکلیف‌ خود را فکر می‌کردیم‌ ادا کردیم با غـفلت از یاد امـامِ عَـصرِمان؛ مردم            خود را به این شدّت‌ گرفتار بلا ‌کردیم این ‌کم‌فـروشی ‌نیست ‌آیا؟ در فـراق او            به نُدبه‌های خشک ‌و خالی؛ اکتفا کردیم حال مناجات سحر را خواب بُرد از ما            حتّی نمـاز صبح را عـمـداً قضا کردیم عجّل ‌فرج گـفـتن فقـط بازارگرمی بود            اِخـلاص‌ را بُردیم و قـربان ریا کردیم قـلب رئـوفـش را هـزاران بار آزُردیـم            با آن‌ گُناهانی ‌که ‌اغلب‌ در خـفا کردیم جـایی برای یـوسـف زهـرا نـمـی‌مـانَـد            وقتی ‌درِ دل ‌را به ‌رویِ ‌غیر وا کردیم خانه ‌نـشـیـنی ‌عـلی دنـبـالـه‌دار ‌است آه            مـا یـادگـارش را دچـار اِنـزوا کـردیـم از شرم پیـش مـادر سـادات بـایـد مُرد            وقتی‌ که‌ با فرزند او این‌گونه تا کردیم امـروز راه اتّـصـال مـاست بـا مـهـدی            اشکی‌که‌ نذرِ حضرت‌ خیرالنّسا کردیم از شرکت او درمجـالس‌ مطمئن‌ بودیم             محض‌ حضورش‌ خانه ‌را‌ دارُالعزا کردیم بخـشید ما را باز هم در روضۀ زهـرا            تا زخـم را با گُـونـۀ خود آشـنـا کـردیم @navaye_asheghaan
. سلام‌ ای وجود خدا را نشانی سلام ای که‌ روزی‌رسان جهانی بزرگی‌ که‌ طاووس‌ِ اهل‌ِ جَنانی بیابان نشینی که عرش‌ آشیانی تو مافوق توصیف‌و شرح و بیانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی سلام ای‌که در ماورای کمالی محمّد جمالی و حیدر جلالی تو مثل حسین‌وحسن بی مثالی تو موزون‌ترین جلوه‌ی اعتدالی یگانه دلیل قوام جهانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی توهادی تومَهدی تو نورُالهُدایی تو عینُ‌الحَیاتی تو روحُ‌البقایی تو هم کُنیه با خاتم الانبیایی ابوالقاسمی خاتم‌الاوصیایی تو کهف‌حصینی تو خطّ امانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی تو آن عُمرِ پُر برکتِ جاودانی که‌وقت سخاوت سر از آسمانی به ظاهر شبیه چهل‌ سالگانی به چشم‌ انتظاریِ رُکنِ یمانی به اعجاز حق تا همیشه جوانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی به قرآن قسم که تو قرآن مایی تو در اصل آن اصل‌ِایمان مایی تو در اِحتجاجات بُرهان مایی چه بهتر از اینکه‌پدرجان مایی؟ تو مارا به نان و نوا می‌رسانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی چه‌فیضی‌ست خدمتگزار تو بودن به هر قیمتی پای کار تو بودن خراب تو گشتن دچار تو بودن هواییِ یک‌دم کنار تو بودن بُوَد وصل تو لذّتِ جاودانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی (من‌از عهدِآدم‌ تورا دوست دارم) به‌کعبه به‌زمزم تورا دوست دارم به اشک محرّم تورا دوست دارم امام زمانم تو را دوست دارم شده عشق ما و تو چه داستانی! که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی مُریدم مُریدم تو هستی مُرادم گدایی تو هست از سر زیادم سگی‌روسیاهم به پات اوفتادم و قلاده‌ام را به دست تو دادم تو هرجا بخواهی مرا می‌کشانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی سوال‌من این‌است الان کجایی ؟ تو در مکّه‌ای یا که در کربلایی؟ بگو در نجف یا که در سامرایی؟ و یا در جوار امام‌ِ رضایی؟ دمی را به سهله دمی جمکرانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی توآن حاضرِ غایب از چشمِ‌ مایی که مثل علی وقت جلوه نمایی به یک طُرفةُالعین در هر کجایی تو در کوه رَضوی و یا ذی‌طُوایی بمیرم نبینم که بی خانمانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی دعا می‌کنم تا بیایی به زودی به پایان رسد این جدایی به زودی به‌عشّاق صورت‌گشایی به زودی و با تو شوم کربلایی به زودی دو خط هم برایم تو مقتل‌ بخوانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی شد آن‌دم که گودال دریای نیزه به پهلوی شَه باز شد پای نیزه زدند آن‌قدر نیزه هِی جای نیزه و آخر سرش رفت بالای نیزه تو خونخواه سالار لب‌تشنگانی که تو صاحب‌الامر و صاحب‌زمانی ✍ .
کوچه‌ای بود و دری بود و امامی روی خاک‌ می‌دوید آشفته‌رو ماه تمامی روی خاک بی عمامه، بی عصا، بی‌تاب قرآن می‌دوید چند نوبت بین کوچه ریخت جامی روی خاک رشته‌ی پوسیده‌ای را روی مرکب دیده‌ام عُروَةُ الوُثقی و حبل لَاانفِصامی روی خاک... می‌چکاند ابیات بر پای دری، آن نیمه‌شب روضه‌هایی شور را با تلخ‌کامی روی خاک از نجف آیینه آوردند در آغوشِ سنگ ریخت در تعجیل‌شان وادِی السَّلامی روی خاک از مدینه تا مدینه اسم‌هایی اعظم‌ست اسم‌هایی روی نی، چندین اسامی روی خاک قبله‌ی حاجاتِ ما را بی‌نمازان می‌برند می‌رود در دست بت ‌«بیت الحرامی» روی خاک 🔸شاعر: @navaye_asheghaan دوّمین بار است در شهر نبی ، در سوخته خانه ی اَمنی به دست یک ستمگر سوخته کمتر از خون گریه کردن حقّ این مرثیّه نیست آستــان صـادق آل پیـمبـر سوخــته ارثِ زهراییِ این آقاست که کاشانه اش بین شهر مادری چون بیت مادر سوخته او نمی سوزد میان شعله ها و مانده ام با جسارت ، عدّه ای گفتند کوثر سوخته آتشی که از در و دیوار بالا رفته است بی گمان بر غربت اولاد حیدر سوخته هم بلاهایی که مادر دیده پیرش کرده است هم دلش بهرِ بنی الزّهرا مکرّر سوخته شک ندارم هر زمانی آب دیده ، ساعتی گوشه ای رفته به یاد حلق اصغر سوخته بسکه می پیچد به خود از سوزش زهر جفا پیکرِ شیخ الائمه ، پای تا سر سوخته چشمهای اهلبیتش کاسه ی اشک ست وخون بیشتر از هرکسی موسی بن جعفر سوخته سالیانی پیش تر از قومشان در کربلا خیمه و پیراهن و دامان و معجر سوخته 🔸شاعر: @navaye_asheghaan آقا تورا چون حیدر کرار بردند در پیش چشم بچه های زار بردند تو آنهمه شاگرد داری پس کجایند! آقا چه شد آنشب تورا بی یار بردند؟ این اولین باری نبود اینطور رفتید آقا شمارا اینچنین بسیار بردند وقتی شما فرزند ابراهیم هستی قطعاً شمارا ازمیان نار بردند آنشب میان کوچه ها باگریه گفتی که عمه جان را هم سربازار بردند یاد رقیه کردی آنجاکه شمارا پای برهنه از میان خار بردند این ظاهر درهم خودش می گوید آقا حتما شمارا از سر اجبار بردند سخت است اما آخرش تابوتتان را آقاهزاران شیعه در انظار بردند 🔸شاعر: @navaye_asheghaan صاحب رَافت وُ رفتارْ اباعبدالله پدرِ مکتبِ ایثار اباعبـدالله نَبَوی مَسلَک و زهرا صفت وُ مولا خُو روحِ صدق وُ سخنِ یار اباعبدالله وارثِ کرب وُبلا باعث وُ بانیِّ وِلا بیرقَت پرچم سالار اباعبدالله تو که از نَسل حسین وُ حَسنی یاصادق خوانده ای مَدح علمدار اباعبدالله حضرت شیخ الائمّه پسرِ فاطمه ای چاره یِ دردِ گرفتار اباعبدالله نوه ات والیَّ طوس است وُ هوایِ پابوس کرده این عاشقِ تو زار اباعبدالله ذاکر شاه وَفا تذکِرِه می خواهم با ذکرِ تو از شَهِ دربار اباعبدالله تو که با روضه ی ِشاهِ شهدا مانوسی کُنیه اَت اعظمُ الاذکار اباعبدالله جمعه ها دیده به راهِ دلبرم می دوزی بینِ هر ندبه زَدی جار اباعبدالله 🔸شاعر: @navaye_asheghaan
سَلامٌ عَلَی العَطشانِ عِندَ الفُرَات سَلامٌ عَلَي العُريانِ ذِي الزَّفَرات سَلامٌ عَلَي الاَبدانِ فِي الفَلَوات گریه‌می‌کنم‌صبح‌وشام بامهدی‌علیه‌السّلام توی‌روضه‌هات‌از خُدا ظُهورِ آقامو میخوام بِعَطَشِ الحُسَین (ای خدا)۳ فرج آقارو برسون  صاحب مارو برسون مُنتقم حقیقیِ کرببلارو برسون یا مُنتقم الحسین (العَجَل)۳ حسین جان قسم به رگهای حنجرت میخواستش بمونه پیش تو خواهرت ولی داره میره ناچارا با سرت  وای من روی ناقه بی جهاز  نشونده منو دشمنت خداحافظی میکنم  با زخمای رو تنت به سوی شام و کوفه ام چه ظالمانه میبرند نمیروم ولی مرا  به تازیانه میبرند یاسیدنا الغریب (یاحسین)۳ زیر تیر و نیزه مدفون شد پیکرت بمیرم که رفت از دستت انگشترت شنیدم داداش ضجه می‌زد مادرت وای من تنت‌رو زمین‌مونده بود  سرت رفته‌بود تو تنور دارم بوسه میدم تورو ولی دیگه از راه دور راس تورا به روی نی هرچه نظاره می‌کنم سیر نمیشود دلم نگه دوباره می‌کنم یاسیدنا الغریب (یاحسین)۳ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
از سفر اومدی ای سایه‌ی بالاسر من تا که مرهم بذاری رو زخم‌بال و پرمن اینکه‌دیدم‌سرتو دوروز‌ پیش میون‌طشت بیشتر از کلّ‌سفر به‌دخترت‌سخت‌گذشت چی‌به‌سرتواومده؟  کی‌به‌لب‌توچوب‌زده؟ اینکه‌موهات‌پریشونه  برای‌دخترت‌بده گریه برا رگات‌کنم یابشینم‌نگات‌کنم؟    دلم‌میخوادببوسمت تا جونمو‌فدات‌کنم بابای‌خوب‌من‌حسین منی‌که‌بازوی‌تو بالش‌زیر سرمه چندشبه‌که‌خاک‌ویرونه‌دیگه‌بسترمه به‌خدا‌خسته‌شدم‌دیگه‌ازاین‌دربه‌دری بگوبرگشتی‌بابا تا منو همرات ببری خسته‌ترازهمه‌منم شبیه‌فاطمه‌منم اونی‌که‌توسه‌سالگی باباقدش‌خَمه‌منم زجرحرامی‌اومدو تامی‌تونست‌منو زدو خیلی‌چشیدم‌این‌روزا تلخی‌طعم‌لگدو بابای‌خوب‌من‌حسین توروجون‌دخترت،چشماتوواکن‌ای‌پدر ببینی‌باصورتم‌چه‌کرده‌شمرِ‌ خیره‌سر دخترتو خیلی از حرمله‌بیزاره‌بابا یه‌جوری‌منوزده‌هنوزچشام‌تاره‌بابا دیراومدی‌کنار‌من  دیگه‌تمومه‌کارمن یه‌کم‌دیگه‌که‌دفن‌شدم‌ بشین‌سرمَزارمن بابای‌سرجدای‌من تومجلس‌عزای‌من بمون‌وبا‌همین‌گلو  قرآن‌بخون‌برای‌من بابای‌خوب‌من حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @navaye_asheghaan
رسیده‌ساعتای آخر من دیگه باید جمع بشه بستر من شبیه دُر میریزه از رو گونه‌ش اشک چشای تنها دختر من داره می سوزه       آخه من دارم فدا میشم داره می بینه      که از این قفس رها میشم داره می باره        که دارم ازش جدا میشم ای وای ای وای  قراره خونجگر بشه پشت این در       قراره بی پسر بشه بین کوچه            برای تو سپر بشه آجرک الله یا علی ابوتراب بیا بشین کنارم برا تو حرفای نگفته دارم دلم میخواد تو نفسای آخر سرمو رو سینه ی تو بزارم بعد من دشمن   دره خونه تو می‌سوزنه دل اطفاله    تورو بی حساب می‌لرزونه تورو دست‌بسته توی کوچه ها می‌گردونه تو بعد از من    تنهاترین میشی علی با درد و داغ   دیگه عجین میشی علی میبینم که    خونه نشین میشی علی آجرک الله یاعلی شما که جز خون جگر ندارین نمیگم از فردا خبر ندارین درسته محتضر شدم ولیکن از رو سینه م حسین و بر ندارین نفسِ آخر     محو چشمای سیاهشم با همین حالم  بیقراره اون نگاهشم از همین حالا    پریشونِ قتلگاهشم ای وای ای وای   که ذبح از قفا میشه توی گودال        مُقطّعُ الاعضا میشه زیر آفتاب   سه روز تنش رها میشه آجرک الله یا علی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
" این بارگاه قدس که از عرش برتر است آرامگاه دختر موسی بن جعفر است " جانم فدای گنبد زردش که سال هاست خورشید از تشعشع نورش ، منّور است بر شانه های گرم حرم تکیه کرده مست این دو مناره که به بلندای محشر است در چشم ما ، زمرّد و درّ و عقیق و لعل گر چه رواق ها همه از سنگ مرمر است جایی که شهر قم ، حرم آل فاطمه ست تولیّتش به عهده ی او تا به محشر است عطر مزار گم شده را پخش می کند قبری که عکس واضحی از قبر مادر است او خواهر امام رضا نه ، که عشق اوست اصلاً بگو که دار و ندار برادر است از اشتیاق آمدنش سمت شهر طوس فهمیده ام امام رضا ، جان خواهر است مثل برادرش شده ، یعنی که پلک هاش زخمی ز فرط گریه بر آقای بی سر است با گریه خو گرفته کنارش دو چشم ما جایی که اشک دیده ی او روضه پرور است خیلی شبیه حال رباب است حال او از بس به یاد خشکی لب های اصغر است زهر جفا چه ها که نکرده ست با دلش در این دقایقی که نفس های آخر است هر چند داغ دیده و هجران کشیده ، باز شکر خدا که روی سرش ، دست مَعجر است یک لحظه رو به جانب گودال کن ببین زینب هنوز خیره به رگ های حنجر است شلاّق و کعب نیزه و سیلی به یک طرف زخم زبان شمر ز هر چیز بدتر است @navaye_asheghaan
بانوی‌باکرامت  شفیعه‌ی قیامت مُعادله بهشته  توو حرمت زیارت بُریدم از همه عالم   رو آوردم به این در ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان مریم‌قبیله‌ای/تالی‌عقیله‌ای/بانوی‌جلیله‌ای یامعصومه عالمه؛محدّثه/تُربتِت‌مُقدّسه/لطف‌توبرام‌بسه یامعصومه ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ....... اطراف حائر تو       میگرده زائر تو ۱۴معصوم‌میان‌قم  فقط‌ به‌خاطر تو توو صحن‌ِتو میاد‌ صُوتِ خوشِ‌ساقیِ‌کوثر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان حضرت‌ِمُطهّره/عُلیا مُخدّره/ای‌پناه‌آخره- -درماندگان بیکرانِ‌عصمتی/صاحب‌ولایتی/به‌تومیگه‌عَمَّتی -صاحب‌زمان ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ......... قم‌باتوشد بی‌بی‌جون  مأوای‌فاطمیّون همجواریت‌براماست  برکاتش فراوون برامون مادری کردی مثل زهرای اطهر ((سَلامُ‌اَلله‌عَلَیکِ‌‌یا  بِنت‌َمُوسی‌َبن‌ِجَعفَر)) بی‌بی‌جان ای‌ولی‌نعمت‌ما/زینب‌امام‌رضا/بانی‌کرببلا برا مایی میدونن‌که‌زائرات/صحن‌ایوان‌طلات/داره‌مثل‌عتبات/چه‌ صفایی ((کریمه‌ی‌آل‌علی‌یامعصومه)) ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @navaye_asheghaan
سیّدةُ الجلیله حور و ملک به رشته‌های چادرت دخیله سیدةُ الجلیله اسم تو رمز جوشش چشمه‌ی سلسبیله سیّدةُ الجلیله جاروکش خونه‌ی تو حضرت جبرئیله اُمّ‌أبیهای‌ِپیمبر؛یازهرا قوّت‌ِ‌بازوانِ‌حیدر؛یازهرا شأن‌نزولِ‌آیه‌ی‌تطهیری‌تو حضرتِ‌صدّیقه‌ی‌اَطهر؛یازهرا مادر‌ِ اهل‌بیت به‌خدا‌‌قسم‌تویی تو محورِ اهل‌بیت مادر‌ِ‌ اهل‌بیت همه‌میگن‌به‌ شما تاج‌سرِ‌ اهل‌بیت یا مولاتی یافاطمه فاضلة‌ُالرّشیده فوق جلالتت کسی جلالتی ندیده فاضلة‌الرّشیده خدا تورو فقط برای خودش آفریده فاضلة‌الرّشیده ولایت علی به دست تو به ما رسیده شهیده‌ی‌راه‌ِولایت؛یازهرا مُعجزه‌ی‌نابِ نبوّت؛یازهرا سعادتی‌بهتر‌ازاین‌تو‌عالم‌نیست به‌سمت‌تو‌شدم‌هِدایت؛یازهرا مادرِ کائنات پدرت تمام‌قد بلندمیشه‌ پیش‌ِپات مادر کائنات همه‌ی داروندارمون‌ فدا بچّه‌هات یامولاتی یافاطمه فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله فاطمه‌ناموس‌علی فاطمه‌حجّتُ‌الله فاطمه عصمت‌ُالله نصّ‌ِ‌حدیثه‌ تویی الگوی‌ِبقیّتُ‌الله فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله مُحافظ حُرمت تو حضرتِ‌غیرتُ‌الله درک‌ِ تو از عقل‌فراتر؛یازهرا شأن‌ِ تو ماورایِ باور؛یازهرا رو ناقه‌ای که سرتاپا غرقِ نوره میای‌سواره‌‌توی‌محشر؛یازهرا مادرم فاطمه مریم و هاجر و حَوّان براتو خادمه مادرم فاطمه راضیه؛مرضیه؛ حوریّه‌ای و عالِمه یامولاتی یافاطمه ••✾•🌿🌺🌿•✾••┈‌ @navaye_asheghaan
من از ازل گدایم و او از ازل جواد مثل‌ رضا و مثل‌ خودش‌ بی بَدَل جواد با روی خوش گذاشت به سائل مَحل جواد در جُود و در کرم شده ضَربُ المَثَل جواد ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) دست خُداست دست امامِ جوادِ من عرش خُداست روضه‌ی باب المُرادِ من لطف زیاد اوست که مانده‌ به یادِ من یک‌جمله است نغمه‌ی هر بامدادِ من ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) او را دلیل بارش باران نوشته‌اند در مدح او ملائکه قرآن نوشته‌اند چشم و چراغ شاه خراسان نوشته‌اند روی عقیق دست کریمان نوشته‌اند ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) با‌ مَستِ حُبِّ او سخن از مُستَحَب مگو شهد لبش که هست به ما از رُطب مگو ما با غمش خوشیم بیا از طرب مگو در پرده‌ای بلند بخوان؛ زیر لب مگو ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) دل یاکریم گفت و زبان یاجواد گفت باید نیاز خویش به بابُ المراد گفت گنبد زبان گشود و دم گوش باد گفت شد برکتش زیاد، کسی که زیاد گفت: ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ماییم سائل سرِ بازار کاظمین هستیم تا همیشه بدهکار کاظمین بیچاره‌ی رضا و گرفتار کاظمین گفتیم با تمامی زوّار کاظمین ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ای دل! به شادی دل آل عبا بخوان پیوسته با اهالی ارض و سما بخوان در صحن با صفای امامینِ ما بخوان مصراع آخرست؛ بیا با رضا بخوان ((صَلِّ‌ عَلی مُحمّد و صَلِّ عَلی‌َ الجَواد)) ✍
. از نفس‌از نوا افتادم / کُنج‌مطموره‌هاافتادم منوازبس‌شکنجه‌دادن/  دیگه‌ازدست‌وپاافتادم نمیتونم‌بلندشم‌از جام /  غُل‌وزنجیره‌به‌دست‌وپام از‌عدوبسکه‌سیلی‌خوردم/ دیگه‌سویی‌نداره‌چشمام شبیه‌مادرم/ زخمیه‌پیکرم /عَبامه بسترم امان امان امان وارث‌کربلام/ شبیه‌عمه‌هام/ کبوده‌سرتاپام امان امان امان سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- صورتم‌مثل‌گُل‌پژمُرده/ خاطرم‌شدمُدام‌آزُرده کی‌دیده‌روزه‌داری‌جُزمن/ جای‌افطاری‌سیلی‌خُورده غم‌ودردوبلا پیرم‌کرد/ اونکه‌گفت‌ناسزا‌پیرم‌کرد شاهدم‌قطره‌های‌اشکام/ روضه‌ی‌کربلا‌پیرم‌کرد منو یهودیا/ میزدن‌از جفا/ با تازیانه ها خدا خدا خدا جدّمو بی‌هوا /زدن‌حرامیا /بانیزه ازقفا خدا خدا خدا سیّدناالمظلوم/ سیّدناالشهید/ سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- تو دلِ‌قتلگاه‌غوغابود /سر رویِ‌زانوی‌ِزهرابود زیر بارون تیرونیزه/ یه‌تن بی‌رمق پیدابود آه‌زینب‌به‌آسمان‌میرفت/ شمر‌می‌آمد‌وسنان‌میرفت بدنش‌مانده‌بوددرگودال/ سراوبرسر سنان میرفت یه‌عدّه‌اومدن/ توفکرغارتن /شدعریان‌بدن حسین حسین حسین عزیزِ‌ مادرم /تشنه‌ی پرپرم /شهید بی‌سرم حسین حسین حسین سیّدناالمظلوم سیّدناالشهید سیدناالغریب آقام آقام آقام ------------------------------------------------- ✍ 👇 @navaye_asheghaan
سالیانی است شدم دست به دامان حسین سائلِ هر شبه ی سفره ی احسانِ حسین تا که اوضاعِ دلم زود به سامان برسد شدم از صبحِ ازل بی سرو سامان حسین وسط هروله عمریست چنین حس کردم کرده دیوانه مرا گردشِ چشمانِ حسین من که هر بار پی خلوت دنجی گشتم سر درآورده ام از گوشه ی ایوانِ حسین راضی ام رانده شوم از در فردوس ولی ببرندم به سوی روضه ی رضوان حسین بعدِ مرگم اگر از مذهبِ من پرسیدند پاسخ آرید که بودست مسلمانِ حسین برکت نافله ی نیمه شبِ خواهر اوست که شدم گریه کنِ پیکر عریان حسین تاب شد طاقت زینب که پس از پهلویش چوب افتاد به جان لب و دندان حسین @navaye_asheghaan
. کس‌ و کارم علیه دار و ندارم علیه نقشِ برجسته‌ی رو سنگ‌ِمَزارم علیه من‌گدای‌علی‌‌ام زیر لوای علی‌ام کفتر چاهیِ ایوان طلای علی‌ام پناهه‌عالمه‌علی وَصیّ‌خاتَمه‌علی قسم‌به‌عین‌و‌ لام‌و یا  که‌اسم‌اعظمه‌علی فقط‌علی‌به‌فکر‌ماست  فقط‌علی‌گره‌گُشاست فقط علی تجلّیِ هزار و یک‌اسم خداست علی مدد علی مدد شَبه‌قدره،می‌زنم رو به خُـدای‌ِاَزلی تا ببخش‍ـه منو بازم به‌گُـل روی‌ِعلی اومدم قسم بدم خدا رو به ابوتراب به‌مَحاسِنش‌که‌ازخون‌سرش‌شده‌خضاب آهای‌خُدای‌مهربون جزو مُقـدّراتِمون بخواه‌که‌باشه‌فرجه‌ مهدی‌ِصاحب‌َالزَّمون من‌اِسمـهُ‌دواعلی وذکرهُ‌شِفـاعلی ظهورِیارو برسون به‌حقّ‌ِ‌مُرتضی‌علی علی مدد علی مدد می‌پیچه توو آسمون ناله‌ی‌جبریلِ‌اَمین آبروی دوجهان دیگه شده نقش‌زمین اومده فاطمه از عرش خدا با پدرش خاک محراب‌وعلی داره میریزه روسرش فدای‌درد‌وغربتش   که‌لحظه‌ی‌شهادتش می‌بینه‌فاطمه‌ش روکه هنوز‌کبوده‌صورتش امشب‌اگه‌سرش‌شکست نماز‌آخرش شکست یه‌روزی‌هم‌توکوچه‌ها حُرمت‌همسرش‌شکست غریب علی غریب علی ‌👇 @navaye_asheghaan
. آیینه‌ی خیرُالنّسا مولاتنا اُختُ‌الرّضا معصومه‌ی آل‌عبا مولاتنا اُختُ الرّضا بنت الجلال اخت الوقار مولاتنا اُختُ الرّضا والا مکان والا تبار مولاتنا اُختُ الرّضا بانوی دین و دنیا تو هستی زینب‌ تویی و زهرا تو هستی فرموده جدّت درباره‌ی تو فردا شفیع ماها تو هستی ای‌لطف‌تو_بی‌حدّوعدد مولاتنا_معصومه‌مدد _________________ ای‌دختر‌ باب‌المراد همشیره‌ی شمس‌الشّموس دلدارتو دلتنگ‌تو مشتاق‌توست سلطان‌طوس طعنه به رضوان میزند در خانه‌ات دربان تو سیر الی الله می‌کنم با سجده در ایوان تو خیر تو دائم فیض تو مُمتد ای در کرامت نامت زبانزد زوّار صحن نورانی توست زوّار کلّ آل محمّد ذکرلبم_تا شام ابد مولاتنا معصومه‌مدد _________________ کروبیان قدوسیان در صحن تو جاروکشان ای‌روضه‌ی‌ توجَنّتم درگاه توست باب‌الجنان تا گنبدت پر میکشد روح ملک از جمکران وقتی زیارت میکند قبر تورا صاحب زمان کوثر سرشتی خیر کثیری از برکت تو هستم غدیری تو از تبار نعم الرّسولی جدّ تو حیدر نِعم‌الاَمیری فریادمن_در زیرلحد مولاتنامعصومه مدد ✍ .👇 @navaye_asheghaan
. مَلَكه‌ي ايران زمينه   به‌مُلك‌عصمت‌نگينه دم سحر توي صحنش ميپيچه عطر مدينه دائم‌روي‌لب‌ما  يا معصومه مدده مثل‌جدّش‌كرمش بي‌حدّ و بي‌عدده بانوي ايران غلامتم خواهر سلطان غلامتم اختُ الرّضا معصومه ------------------------------ نجفِ اين سرزمينه  حرمش عرش بَرينه  شهر‌عصمت‌كبرياست  پس قم‌(بَلَدُ الامينه) باید دنیا بزاره سر رو خاک قدماش جایی‌که‌حجّت‌حق‌گفته‌جونم‌به‌فداش روح‌عبادات‌غلامتم  عمه‌ی‌سادات‌غلامتم اخت‌ُ الرّضا معصومه ------------------------------- نداره مثل و قرینه    محشر معماری اینه اینجا دره‌جنته‌پس  روضه‌ی‌رضوان‌همينه توقم‌مامست‌همین‌فیض بیخاتمه ایم که زوّاره همه ی  اولاد فاطمه ایم به‌رسم‌هرشب‌غلامتم ثانيِ زينب‌غلامتم اخت الرضا معصومه ✍ . @navaye_asheghaan
. وقتي كه مُسلماني و تسليم خُدايي يعني هـمه جا يـاورِ پيـغـمبر مـايي سـرداري و سالار و جگردار و هُنردار آن قدْر كه گـفـتند تو هم شيرِ خُدايي هرگز نپـريـده ست به اذعان كمانت از چِلّه ي ابروي خَـمت ، تيرِ خطايي در عصر خودت بودي اگر شاه شهيدان تا حشر ولي حمزه ي خيرُ الشُّهدايي وقتي چو علي چرخ زدي دور پيمبر از كعبه شنيدم كه تو هم قبله نمايي وقتي كه عمو باشي و ذريّه ي هاشم پس مثل اباالفضل تو هم ماه لقايي والله قســم هيچ نفهميده از ايـمان هركس كه بگويد تو از اسلام جُـدايي از تُربت تو فاطمه تسبيح اگر ساخت مي خواست بگويد چه قَدَر اهل دعايي بالايِ سر قـبر تو با ديده ي گـريان با سوز جگر فاطمه مي گفت : كُجايي؟ مي گفت كُجايي كه ندارد دل حيدر از حَصرِ غم و غُربت و اندوه ، رهايي در جَنگ اُحد مُثلِه شدي تا كه بگويي مي خواست دلت تا بشوي كربُـبلايي مي گفت عبايي كه روي پيكرت افتاد اي كـاش بيارنـد به گــودال عبايي تا خواهرِ مظـلـومه ي ارباب نبينـد از نيزه مي آيـد به سر او چه بلايي !!! در نيمه ي شوّال به جُز داغ تو اي مرد در خيمه ي دل سوختگان نيست عزايي... . @navaye_asheghaan
. ای لطف تو بحر بیکران ادرکنی ای مردترین مرد جهان ادرکنی ازدست خودم به تو پناه آوردم یاصاحب‌العَصرِوالزّمان ادرکنی .... من تشنه لبم آب حیاتم بدهید با صدق در اين راه ثباتم بدهید ای صبح وصالِ تان تمنّای همه از دست فراقِ تان نجاتم بدهید ..... ای یاد تو آرامش دلها برگرد ای بانی آبادی دنیا برگرد ای‌وارث ذوالفقار،جان پدرت این جمعه به انتقام زهرا برگرد ...... مارا به کنار خویش یک‌دَم بِنِـشان از شربت وصل خویش برما بِچِشان سوگنـد تورا به صُـبح پُرنـور فـرج مارا سحری به خیمه‌گاهت‌ برسـان ✍ . @navaye_asheghaan
. عرض‌ِارادت‌می‌کنم  خدمت شما مُجدّد وَ صَلّی اللهُ علیکَ    یا جَعفرِ بنِ مُحمّد سلام ای وارث نور نیرین سلام ای نتیجه‌ی امام حسین سلام نور چشم باقرالعلوم سلام ای پناه خلق عالمین سلام خلقت سلام خالق به جسم‌وجان امام صادق یاامام‌صادق۳یابن‌الزهرا ...... غیر از مُحبّت تونیست چیزی‌تو دل‌ِعاشقم شیعه‌‌ی‌ اِثنی‌عشری    شیعه‌ی‌ قالِ‌الصّادقم مکتب تو بوده پُر از زُراره ها نور گرفتن از شما ستاره ها جان شریف تو فداکردی تا که اسم علی بمونه رو مناره ها سلام خلقت سلام خالق به زحماتت امام صادق یاامام‌صادق۳یابن‌الزهرا ..... شیعه‌ی‌حقیقی‌باید  به‌آقاش مُتّکی‌باشه یا مُحمّدِ بنِ مُسلم   یاهارونِ مَکّی‌باشه شنیدم‌از لب تو این‌حدیث‌و من که‌شیعه‌ی علی حُسین و حَسَنن شنیدم از شما زیارت الحُسین واجبه‌سالی‌یک‌دفه به مرد و زن سلام یاسین سلام قرآن به زائرای شهید عطشان یاعزیزالزهرا۳یاثارالله @navaye_asheghaan
‍ . علیه السلام اگه‌من‌دوسِت‌نداشتم تو‌الان‌اینجانبودی توی مجلس عزاداری جدّ ما نبودی اگه‌من دوسِت‌نداشتم توباهام‌کاری‌نداشتی یه‌شبم اجازه‌ واسه گریه‌و زاری نداشتی من روی چشای تو دست کشیدم بتونی برا حسین گریه کنی من اجازه دادم هرسال اربعین بری بین الحرمین گریه کنی اگه دوست داری دیگه تموم بشه این همه بلا و‌ این عُسر و حَر‌َج خدارو به مادرم قسم بده بگو عجّل لولیّک الفرج روزی صددفعه برا—شما دعا میکنم با دعاهام از شما— دفع بلا میکنم انا‌الغریب ▪︎▪︎▪︎▪︎▪︎ من پیش خدا براتو  آبرو‌ گرو گذاشتم تو برام کاری نکردی ولی من‌هواتو داشتم از خُدا بخواه تو روضه‌ها‌ یه بار منو ببینی مثه‌ابن مهزیار بیای و تو خیمه‌ام بشینی من همون امام مهربونی ام که کسی یادی ازش نمیکنه منم اون آب گوارا که براش کسی احساس عطش نمیکنه هزار و صد و نود ساله که من توی تنهایی دارم سر می‌کنم اشکِ خونین چشامو شب‌و روز نثارِ زینب مضطر می‌کنم درده که نامحرما _ سمت ناقه‌ش اومدن کربلا تا شهر شام _ عمّه‌ی مارو زدن @navaye_asheghaan
. علیه السّلام ((ای دستگیر مردم بی دست و پا حُسین)) دستم بگیر محض رضای خدا حُسین راه تسلّی دل من غیر گریه چیست؟ حالا که روزی ام نشده کربلا حُسین روزی نداشتم که بدون تو سر شود از‌ لحظه‌ای‌ که‌با‌تو شدم‌ آشنا‌ حُسین جُز دوری‌از خدا‌به‌خداحاصلی‌نداشت جُز دورِ تو پرید دلم هر کجا حُسین گرم‌است‌پُشت‌من‌به‌تو‌ ای‌کوه‌معرفت گرچه‌همه‌زدند به من پُشت‌ِ پا حُسین تاانتها به‌مَرحمت گریه‌ با‌ من‌ است شوقی‌که‌داشتم‌‌به تو از ابتدا‌ حُسین داروی دردهای بدون دوای من چیزی‌به‌غیر تُربت‌ِتو نیست"یاحُسین" ((دربارگاه‌قُدس‌که‌جای مَلال نیست)) شیون کنند در غم تو انبیا حُسین حور و ملک به صورت خود لطمه می‌زنند با ضجّه‌های حضرت خیرُالنّسا حُسین مادر گرفته بود سرت را به دامنش که شمر ذبح کرد تورا از قفا حُسین این غم کجا بَریم که قبل از شهادتت لِه شد تن تو زیر سُمّ اسب‌هاحُسین ✍ .
. ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم ((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم)) ((عصرها، منتظر صبح بهارش باشیم)) هر کسی رابطه با عالم بالا دارد دل و دین در گِرُوِ حضرت مولا دارد دوست از دوست فقط دوست تمنّا دارد ((کاروان سحـرش مال هـمـه،جـا دارد)) ((تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم؟)) درد اینجاست که از بس دل ما بی درد است یازده قرن گذشته ست و بیابان گرد است این همه غم چه به روز دل او آورده ست؟ ((سالها منتظر سیصد و اَندی مرد است)) ((آن قَدَر مَرد نبودیم که یارش باشیم)) سر و کارش که به ما مردم خودخواه افتاد یوسف از جهل خودی ها به تَهِ چاه افتاد پس به زندان نه به اکراه به دلخواه افتاد ((سال ها در پی کار دل ما راه افـتاد)) ((یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم)) گیرم از لطف به ما نیز کمالاتی داد فرصتی در پی جبران خساراتی داد موقع گریه به ما حال مناجاتی داد ((گـیرم امروز بـه ما اذن ملاقاتی داد)) ((مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم)) چه قَدَر گوش نواز است صدای قدمش! همه گویند که ((عشق است صفای قدمش)) می نویسیم پس از سجده به جای قدمش ((ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش)) ((حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟)) سحری هم دَرِ این خانه به ما جا بدهید مژده ی وصلِ مرا با گُلِ زهرا بدهید گرچه امروز به ما وعده ی فردا بدهید ((اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـدهید)) ((به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم)) تضمینی از غزل مهدوی استاد علی اکبر لطیفیان 🌹 @navaye_asheghaan
4_5861904698545540751.mp3
1.23M
. سیّدةُ الجلیله حور و ملک به رشته‌های چادرت دخیله سیدةُ الجلیله اسم تو رمز جوشش چشمه‌ی سلسبیله سیّدةُ الجلیله جاروکش خونه‌ی تو حضرت جبرئیله اُمّ‌أبیهای‌ِپیمبر؛یازهرا قوّت‌ِ‌بازوانِ‌حیدر؛یازهرا شأن‌نزولِ‌آیه‌ی‌تطهیری‌تو حضرتِ‌صدّیقه‌ی‌اَطهر؛یازهرا مادر‌ِ اهل‌بیت به‌خدا‌‌قسم‌تویی تو محورِ اهل‌بیت مادر‌ِ‌ اهل‌بیت همه‌میگن‌به‌ شما تاج‌سرِ‌ اهل‌بیت یا مولاتی یافاطمه فاضلة‌ُالرّشیده فوق جلالتت کسی جلالتی ندیده فاضلة‌الرّشیده خدا تورو فقط برای خودش آفریده فاضلة‌الرّشیده ولایت علی به دست تو به ما رسیده شهیده‌ی‌راه‌ِولایت؛یازهرا مُعجزه‌ی‌نابِ نبوّت؛یازهرا سعادتی‌بهتر‌ازاین‌تو‌عالم‌نیست به‌سمت‌تو‌شدم‌هِدایت؛یازهرا مادرِ کائنات پدرت تمام‌قد بلندمیشه‌ پیش‌ِپات مادر کائنات همه‌ی داروندارمون‌ فدا بچّه‌هات یامولاتی یافاطمه فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله فاطمه‌ناموس‌علی فاطمه‌حجّتُ‌الله فاطمه عصمت‌ُالله نصّ‌ِ‌حدیثه‌ تویی الگوی‌ِبقیّتُ‌الله فاطمه‌عصمت‌ُ‌الله مُحافظ حُرمت تو حضرتِ‌غیرتُ‌الله درک‌ِ تو از عقل‌فراتر؛یازهرا شأن‌ِ تو ماورایِ باور؛یازهرا رو ناقه‌ای که سرتاپا غرقِ نوره میای‌سواره‌‌توی‌محشر؛یازهرا مادرم فاطمه مریم و هاجر و حَوّان براتو خادمه مادرم فاطمه راضیه؛مرضیه؛ حوریّه‌ای و عالِمه یامولاتی یافاطمه @navaye_asheghaan
. این روزهای روضه پرور را تحمّل کن اين غُصّه هـاي نامكـرّر را تـحـمّل كن از شرح حال من نپرسي بهتر است امّا حـالِ منِ بی تابِ مُـضطر را تحمّل کن اي رو به قبله!رو به من آورده تنهایی اين غربتِ پُـر رنگِ حيدر را تحمّل كن جان همان چشمي كه كم سوتر شده از قبل خون گريه هاي تلخِ همسـر را تحمّل کن پهلو به پهلو کردن تو دردسرساز است اين دردهاي بين بستـر را تحمّل کن در را نشُستم تا بماند عطر تو بر آن ياسِ مُعطّـر، سُرخيِ در را تحمّل کن چون گردنت از کار افتاده ست!جان من حرکت نکن ، سنگـینی سر را تحمّل کن يا كه مزن بر موي زينب شانه يا چون من آشفـتگيِ موي دختر را تحمّل كن آه!اي پرستوي مهـاجر موقع كوچ است پس بارِ مَرهم بر تنِ پَر را تحمّل كن ديروز اگر از ناله ي محسن شدي بيهوش فـردا تلــظّي هاي اصغر را تحمّل كن اي، ازدحام جمعـيت در كوچه را ديده دور حسینت ، فـوجِ لـشگـر را تحمّل کن گیسو پریشان کن ، ولی جان علی ، زهرا وقتی که می بُرّند حنجر را تحمّل کن ✍ . @navaye_asheghaan
. یافاطمة الزهرامولاتی اغیثینی حال سوگواری بده اذن گریه‌ زاری بده به‌چشمای‌مااین شبا بارون بهاری بده لیاقت‌بده‌که‌امسال رزقمون اضافی بشه تااگه کوتاهی کردیم اینجوری تلافی بشه نمیشم جدا من از روضه‌هات ایشاالله یه روز می‌میرم برات یافاطمة الزهرامولاتی اغیثینی رنگ‌خوشی‌رو ندیدی شبیه پیرا خمیدی چی‌به‌سرت‌اومده‌که دل‌از علی هم بریدی به‌درد پهلو دچاری رنگ‌به‌صورت‌نداری معلومه‌ازلَحن‌حرفات دیگه‌رو‌ به‌احتضاری غم من رو از نگاهم بخون عزیز دلم کنارم بمون یافاطمة الزهرامولاتی اغیثینی ببین‌که‌ازپانشستم توو چارسالگی‌شکستم مرگ‌من‌اون‌وقتی‌بودکه‌ چارتاکفن دادی دستم ناحلةالجسمی ای وای باکیة‌‌العینی مادر دلشوره داری بمیرم به فکرحسینی مادر دعاکن براش که عطشان نشه تنش پیش چشمم عریان نشه یافاطمة الزهرامولاتی اغیثینی @navaye_asheghaan
. زمینه دنیای علی زهرای علی ای همنفس‌و همتای علی هی طلب مرگ از خدا نکن ای نور دلم روزگار من رو سیا نکن ای نور دلم ای یار علی دلدار علی واکن تو گِر‌ِه از کار علی ای پشت و پناهم بعد‌ تو،من بیچاره میشم با رفتن تو‌ همراه غمی همواره میشم آرامش خاطر من جون‌دادی به‌خاطر من شکسته بال و پر تو پرستوی مهاجر من «داروندارم فاطمه بمون کنارم فاطمه» —————————————————— همراز علی دمساز علی پایان علی آغاز علی میشه یکم از درداتو باهام قسمت بکنی به دیدن مظلومیّت من عادت بکنی ای خون به جگر ای کشته پسر رَدِ خون تو دیدم روی در یادم نمیره اون ساعتی که گوشواره شکست یادم نمیره سیلی به تو زد ثانی با دو دست حورای شکسته پهلو میسازی با درد بازو خورده‌سرتو به دیوار نشونه‌شَم زَخم اَبرو «داروندارم فاطمه بمون کنارم فاطمه» —————————————————— بند سوم از زبان حضرت زهرا سلام الله علیها ای تاج سرم ای همسفرم وقته سفره باید بِپَـرم غصه نخوری از اینکه قدم پای تو خمید گریه نکنی شد موی سرم واسه تو سفید ای‌مرد‌جهان مظلوم زمان در فکر توام هستم نگران بعد من فقط تنهاییه که مأنوسه باهات مرهم دل دخترم میشه اشکای چشات زخم سینمه مدالم دیگه فارق از ملالم یه‌خواهش‌دارم‌عزیزم بگوکه‌کردی‌حلالم «میرم از کنارت علی خدانگهدارت علی» @navaye_asheghaan