eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. m.e: شعر در وصف وختم و عزای مادران شهدای معظم ما داغدار ماتم ام الشهیدیم دل خون وگریان از غم ام الشهیدیم او مادر سرباز ثار الله عشق است ما در عزای اعظم ام الشهیدیم ماراشهیدش کرده دعوت تا بیاییم شکر خدا که محرم ام الشهیدیم مارا هراسی از قیامت نیست نیست محشر به زیر پرچم ام الشهیدیم باجان ودل جان را فدایی کرده مادر مبهوت عهد محکم ام الشهیدیم اری دعای اوبه ماهم آبرو داد ماچشمه های زمزم ام الشهیدیم ما غیرتی تر از همه اهل جهانیم ماتا قیامت پای بوس مادرانیم ماراهمه دنیا شناسد با شهیدان این راه ما پیوسته باشد تا شهیدان سرزیر بار ذلت دشمن نبردیم دادند این پیغام را بر ما شهیدان مدیون ایثارو گذشت مادرانیم هستی خود دادند یکجا با شهیدان عطر وگلاب و آینه ارید وقران چون دسته دسته آمدند اینجا شهیدان این مجلس پررونق ام الشهیداست حتما بخوانند روضه ی زهرا شهیدان حتما نظر برمجلس ماهم نمایند با آنکه دل کندنداز دنیا شهیدان اینان گشوده بال واز دنیا بریدند هم سفره اند باشاه عاشورا شهیدان حتما پسر بر مجلس مادر بیاید گریه برای روضه ی مادر نماید بر گرفته از کتاب بهترین نواهای ختم خوانی به تالیف حسین کریمی نیا
همخوانی در دیدار با خانواده های شهدای گرانقدر وَ تَکریم آنها جز خوبی از این درگه ندیدم ما زائران بیت شهیدیم ای حسین جانم... ای خوشا این توفیق و سَعادت آمدیم بهرِ عَرضِ ارادت ای حسین جانم... قسم به خون پاکِ این خوبان محتاجیم‌ ما بر لطف شهیدان ای حسین جانم... یا حسین باشد ذکرِ لبِ ما اینگونه شد عرض ادبِ ما ای حسین جانم... ما آمدیم تا توشه بگیریم یک برات شش گوشه بگیریم ای حسین جانم... این دلِ تنگم غصه ها دارد گوییا مِیلِ کربلا دارد ای حسین ‌جانم... @emame3vom
. مادرانِ شهدا،زائران کربلا در راه دین دادید دسته گل خود را اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... بی قرارانِ حسین،غصه داران حسین ای پیروانِ راهِ زینبِ کبریٰ اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... بچه هاتان را همه،کرده گلچین فاطمه از بهرِ دیدارِ شهید عاشورا اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... هَمرَهِ گلهایتان،با نوای کاروان گریه کنید بَهرِ مظلومِ عاشورا اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... همصدا با فاطمه،در کنارِ علقمه نوحه کنید بهرِ آن تشنه لب سقّا اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا... راهتان راهِ حسین،پیرتان پیرِ خمین بر صَبرتان مدیون این انقلابِ ما اَجر شما بادا با حضرتِ زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا یا زهرا .👇
. سلام بر دل غمبار مادران شهید به دیده های گهربار مادران شهید چقدر کم بنوشتیم و کم سرودیم از غم صبوری بسیار مادران شهید به قطره قطره ی خون های ریخته بر خاک همیشه ایم بدهکار مادران شهید بگو که کوه زند تکیه وقت طغیان ها به شانه های سبکبار مادران شهید بگو که سرو کند اقتدا به طوفان ها به قامت چو سپیدار مادران شهید جوان بزرگ کنی و فدا کنی آخر بنازم این همه ایثار مادران شهید نشسته روبروی چار صورت قبرش همان که هست علمدار مادران شهید همان که مادر غم پرور ابوالفضل است دعای ام بنین یار مادران شهید… ✍ جمادی الثانی ۱۴۴۴ ۱۴۰۱/۱۰/۱۶ پ ن: هدیه به ارواح طیبه که دستشان از دنیا کوتاه هست صلواتی محبت کنید ................................................
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۱۷ @navaye_asheghaan
. مقام صبر و رضا سلام اهلِ سما به مادر دو شهید درود اهلِ وفا به مادر دو شهید بهشت و جنّت خود گلی ز رحمت خود نموده هدیه خدا به مادر دو شهید خدا زده به جهان به سینه اش دو نشان ببین چه کرده عطا به مادر دو شهید خدای عَزَّوَجَلّ ز راه خیرِ عَمل سپرده قدْر و بها به مادر دو شهید اِلهِ من به یقین عطا نموده چنین مقام صبر و رضا به مادر دو شهید به حرمت دو شهید ازین طریق امید تو احترام نما به مادر دو شهید حسین و کرب و بلا حریم خون خدا ببین که داده نوا به مادر دو شهید بُوَد به رسم وفا گلاب دیده ی ما کمینه هدیه ی ما به مادر دو شهید چو «یاسر» است و فلق فلک به عرصه حق سپرده جام صفا به مادر دو شهید ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ . @navaye_asheghaan
. سبک واحدسنگین، شرح حال مادر شهید گمنام ... یه قاب عکس تو دستشه دنبالِ کاروان میاد این کاروانی که داره از جبهه ی ایران میاد خسته و ناتوون شده اشكِ چِشاش رو گونَشه گُم کرده یک گل رو حالا دنبالِ یک نِشونَشه اين مادرِ شهيد ِكه از داغ یاسش پیر شده از بس جوابش کرده اند از عالمی دلگیر شده اما هنوز داره اُمید تو دل میذاره غُصَشو با دیدن هر تابوتی می بوسه عکس بَچَشو آه و واويلا(٤) داره زیرِ لب زمزمه با عکس بَچَش ميخونه اين دفعه هم نَيومدی باشه منم میرم خونه ديدم رفيقات اومدن اما نبودی همراشون شاید پیشِ اربابتی باشه پیشِ ارباب بِمون این عُقده مونده تو دلم دومادیتو مادر نَدید تصویرتَم تو ذهنمه وقتی می رفتی روسپید مادر به قربونِت بِره هرجا که هستی خوش باشی لاقَل بیا تو خواب من تا مونسِ این غم هاشی آه و واویلا(٤) هرکس به این مادر رسید بر قلبش آرامش میده این مادری که داغ یک فرزندِ رعنا رو دیده اهل محل هم يک جوری عصای دست او میشن ميگن داغِ جوون دیده هر لحظه دلداریش میدن اما بمیرم کربلا لیلا رو دلداری دادن با هلهله این کوفیان مولامون ُ یاری دادن شد ارباً اربا اکبر و.. لیلا از این غُصه خَمید ارباب حسین بر نَعش او از عُمق سينه آه کشید آه و واویلا(٤) 👇 @navaye_asheghaan
{بسم رب الشهداء والصدیقین} «هدیه به تمامی مادران گرامی شهدا» 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ قصــــهٔ داغِ  یک  شقــــایق را مــادر یک شهیــد می فهمــــد انتـــــظار و تـبِ  دقــــایــق را اشکِ چشمِ سفید می فهمــــد دیــده بودم که مــادری ، روزی لالــه اش را قـدم قـدم بوسیـد ردّ ِ پــاهـــای  آسمـــانـــی  را بر زمیــن ، بعدِ رفتنــش بویید دیده بودم چگــونه با حســرت بوســـه بر گـــونهٔ پســر می زد بعد از آن کار او فقـــط این بود بر مـــزاری مُـــدام ســر می زد چشم او چشــمه سار جاری بود از لبش نغمــــهٔ غزل می ریخت عطـــر ناب گـــلاب کاشـــان را روی سنگی بغل بغل می ریخت نذر تسبیــح می زد او هر بار نغمـــهٔ ذکرهــاش دل می برد گوهر چشــم خویش را انگار دانه دانه به رشتــه می آورد سالهــا رفتـــه از همــان ایــام حال،مادر در آن حوالی نیست گرچه مــادر ، نمــی رود امــا روی سنگ مزار، خالی نیست آسـمان ، سایه بر سرش دارد بـاد ، عطــر گـلاب می ریــزد جــای چشمــان خستهٔ مادر ابر ، بــاران نــاب می ریــزد بی خبــر نیستــم از آن مادر گاه سر می زنم به چشمانش اشک هـایــی گِــرِه زده  دارد روی گلبــرگ هـای دامــانــش بغض و فریادهــای تلــخش را پیش ما جای گریه ، می خندد راه هـــر گــونه ناسپـــاسی را بر دلش خاشـــعانه می بنـدد بر خطوطِ عمیقِ صـورتِ او ردّ ِ اشــک زلال جــــا مـانده بر تَــرَک های روی لبهـــایش آهِ ســــرد مــلال جـــا مانده پینـــهٔ دستهـــای ایـن مــادر لایــقِ بوســـهٔ کبـــوترهاست قامتش گرچه خَم شده ، اما زیر پایش همه صنوبرهاست گفتمـــش توی آخــرین دیدار در نمــازت کمی ، دعـایـم کن با دل عاشق و شکســتهٔ خود آرزوی خــوشـــی برایــم کـن مادرم ! آرزوی من این است تا خدا خواهد و شهید شوم لااقل با همـــه ، سیــاهیهـــام زیر پـای تو ، رو سفیـــد شوم از شهیــدت بخــواه در دنیــا "کیمیـــا"ی سعـــادت مـــا را در بهشــت خــدا کند امضــا پــای برگ شفـــاعت مـــا را 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ✍ رقیه سعیدی(کیمیا) @navaye_asheghaan
می‌وزد عطر شهادت در هوای هیأتت بر مشام عاشقان بی‌ریای هیأتت نوحه می‌خواند گلوی حاج قاسم بهر تو ای خوشا آنان‌که سر دادند پای هیأتت یوسف خود را فدا کردند و گریان توأند جان فدای گریۀ یعقوب‌های هیأتت بی پسر گشتند اما تا ابد در سوگ توست شیون ام‌البنین‌ها جای جای هیأتت یا حسین آید هنوز از حنجر اسکندری آن حبیب سربلند سرجدای هیأتت سال‌ها گفتیم و گوییم «ای شهید تشنه‌لب» بعد یا مظلوم‌های باصفای هیأتت ✍ @navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل هدیه به مادرِ شهید و گریز روضه‌یِ حضرت علی اکبر علیه السلام آهی کشید آهسته و یک آرزو کرد این آرزو حالِ حرم را زیر وُ رو کرد با چادرش قدری غبار از قبر برداشت با گرد وُ خاکِ چادری‌اش گفتگو کرد دانی چرا کردم تو را بر دیده سُرمه دیدی چه بانویی تو را با گریه بو کرد از ذرّه‌هایت می‌رسد بویِ گلِ من باید به وقتِ مَسحِ این تربت وضو کرد خونِ شهید از جنسِ خونِ شاهِ عشق است با کربلا ما را خدایش روبه‌رو کرد ای کربلایی کربلایم خاکِ پایت با روضه باید فکرِ بغضِ این گلو کرد تازه‌جوانِ من فدایِ آن جوانی که بر رویِ تکّه حصیری کارِ هوُ کرد تکّه به تکّه بر رویِ تکّه حصیری بابا تو را چید وُ نبی را جستجو کرد اللّهُ‌اکبر شد اذانم واژه واژه داغِ علی‌اکبر مرا دلتنگِ او کرد @navaye_asheghaan