.
در لجن زار معاصی، از بها افتاده ایم
#فاطمیه
#امام_زمان #_عج_مناجات_فاطمی
#محمدجواد_شیرازی
دور از مولای خود در تنگنا افتاده ایم
راه را گم کرده و بیراهه دائم می رویم
در غل و زنجیرِ اوهام خطا افتاده ایم
کیست بیچاره تر از ما بندگان بی پناه؟!
از امام عصر، از مولا جدا افتاده ایم
برکت از اموال مردم رفت، مشکل از کجاست؟!
گیرِ مال شبهه و مال ربا افتاده ایم
رنگ ایمان رفته از این شهر، تقوا رفته است
وای بر ما... شاید از چشم خدا افتاده ایم
منتقم، خون شهیدان ریخت، دیگر العجل
با امید فتح در راه شما افتاده ایم
با تمام غصه ها، از رحمت صاحب زمان
در پناه خیمه ی خیرالنسا افتاده ایم
هیچ کس ما را زمین افتاده در دنیا ندید
در نجف تنها به پای مرتضی افتاده ایم
فاطمیه آمد و ما هم به حالِ گریه بر...
چادری که ماند زیر دست و پا افتاده ایم
یاد آن ساعت که در افتاد روی فاطمه
یاد مظلومیت آل عبا افتاده ایم
یاد درد سینه ی زهرا میان بسترش
یاد آن مظلومه بر حال بکا افتاده ایم
.
.
گزارش صوتی
.
هیات مکتب الصادق ( علیه السلام)
.
🔺مراسم عزاداری ایام #فاطمیه اول
.
با سخنرانی حجت الاسلام سید محمد
حسین میرلوحی
مرثیه سرایی :
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
👇👇👇👇👇
.
شعر: #فاطمیه
شب آمد و به سرت آمدم برار سری
نبود شرط وفا خود روی مرا نبری
ز کوچه ای که در آن با رخت جسارت شد
تمام عمر از آنجا نمی کنم گذری
بر رخ زردم در کوچه ثانی از ستم
زد چنان سیلی که راه خانه گم کردم
.👇
.
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#زمینه
#کربلایی_حمید_علیمی 🎤
خواهش حیدرو میبینی؛ کلمینی
چندوقته که گوشهنشینی؛ کلمینی
خودم دیدم نقش زمینی؛ کلمینی
آه/چشماتو/روی من/میبندی/خانومم
آه/بیشتر از/هرروزی/من امروز/مظلومم
وَ لستُ ادری خبر المسماری
چرا؛ تو دست به دیواری
چرا؛ دو ماهه بیماری
دیدم؛ زخمای ابروتو
چرا؛ به روت نمیاری
.............................
غیر تو دلخوشی ندارم؛ کلمینی
سیاهه بیتو روزگارم؛ کلمینی
نباشی بیتو کم میارم؛ کلمینی
آه/میلرزه/دستوپات/از بس که/بیجونی
آه/چشم تو/زخمیه/چشم من/بارونی
ولستُ ادری خبر المسماری
چرا ؛ شبا رو بیداری
چرا ؛ همیشه میباری
دیدم؛ ورم دارهبازوت
چرا ؛ به روت نمیاری
.............................
کجا میخوای بری عزیزم؛ کلمینی
دنیامو پای تو میریزم؛ کلمینی
تویی تو زهرا همهچیزم؛ کلمینی
آه/تو بودی/تسکینم/توی هر/بحبوحه
آه/حالا چی؟/هم پهلو/هم بازوت/مجروحه
ولستُ ادری خبرالمسماری
چرا؛چنروزه تبداری
چرا؛ رو برنمیداری
دیدم؛ خونِ رو دیوارو
چرا؛ به روت نمیاری
شاعر: #حمید_رمی
#محمد_حسین_سعادتی
👇
.
#کوچه_بنی_هاشم
#فداے_غربتٺ_حسـن_جان🥀
بعدِ #ڪوچہ فقط ڪارِ این پسر زاریسٺ
هنوز نالہ #مـادر بہ گوشِ او جاریسٺ
علیسٺ ڪشتہ #دیوار و #در ولے پسرش
#حسـن قتیل ڪبودے ضربہ ڪاریسٺ
#شاهد_ماجراے_ڪوچہ💔
.
Moghadam-Shab2Fatemieh21398[01].mp3
9.19M
▪️ای یار علی ، ای یار علی▪️
🎤 سبـک : زمـیـنـه
🗓مراسم : شب دوم #فاطمیه دوم 1398
.
#زمینه
#فاطمیه
#جواد_مقدم
ای یار علی ، ای یار علی
ای در همه جا غمخوار علی
افتاده گره در کار علی
ای یار حیدر ، ای یاس پرپر
با من نگفتی از آتش در
ای قوت قلب بی قرارم زهرا زهرا
ای جوهر تیغ ذوالفقارم زهرا زهرا
بمان کنارم ، بمان کنارم
... زهرا ، زهرا ، زهرا ...
ای جان علی ، جانان علی
ای روح علی ، ریحان علی
هستیِ تو شد قربان علی
از زخم بازو ، از درد پهلو
با من نگفتی چیزی تو بانو
ای وای از جور این زمانه زهرا زهرا
ای وای از ضرب تازیانه زهرا زهرا
غسل شبانه ، غسل شبانه
... زهرا ، زهرا ، زهرا ...
ای ماه علی ، ای ماه علی
ای شعله ی سوز و آه علی
گشتی تو فدا در راه علی
دل زیر دِینت ، در شور و شِینت
ریزد چو الماس اشک حسینت
وای از غم و داغ کربلایش زهرا زهرا
بر نیزه سر زِ تن جدایش زهرا زهرا
بمان کنارم ، بمان کنارم
... زهرا ، زهرا ، زهرا ...
#حضرت_زهرا
#ایام_فاطمیه_1398
.👇
.
#واحد شهادت #حضرت_زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
ای پرستویِ من ای تازه بانویِ من
رفتی از کنارم ای یاسِ مَه رویِ من
خونه بی تو سرده قلبم هواتو کرده
از غم فراقِت این سینه پُر زِ درده
ای قراره جانم، جوانم، بی تو خزانی میشوم
بعد تو عزیزم، که من هم، قامت کمانی میشوم
حاصلِ دلِ من، گُل من، بود و نبودِ من مرو..
ماهِ سر شکسته، چه خسته، یاسِ کبودِ من مرو..
ای قراره علی ای بهاره علی
وای مرو فاطمه جانم.. وای مرو فاطمه جانم..
شونه های حیدر می لرزه از غم تو
سنگینه برا من این داغ و ماتم تو
کِی رَوَد زِ یادم گشتی سپر برایم
مُحسنِت رو کُشتن تو هم شدی فدایم
گل کجا و سیلی، شد نیلی، روی تو ای زهرای من
دستمو که بستن، شکستن، دستِ تو رو ای وای من
پیش چشم زینب، پر از تب، شد سینه ی خونین تو
حال تو شده بَد، که اومد، فضه سَرِ بالین تو..
ای قراره علی ای بهاره علی
وای مرو فاطمه جانم.. وای مرو فاطمه جانم..
بعد تو مدینه نَه جایِ زندگانی ست
لاله های ماهم دیگر همه خزانی ست
بعد تو سلامه.. من بی جوابه زهرا
همدمم شده چاه، حالم خرابه زهرا
وقتی که کفن ها، رو دادی، به زینبت قلبم شکست
از غمِ گُلانِ، تو خیلی، غم روی این سینه نشست
باشه رفتی زهرا، من تنها، می مونَمو این غُصه ها
وعده ی ما باشه، عاشورا، پیشِ حسینِ سَر جُدا
ای قراره علی ای بهاره علی
وای مرو فاطمه جانم.. وای مرو فاطمه جانم..
کربلا دوباره دلم هواتو کرده
سینه از فراقِت پُر آه و داغ و درده
کِی میشه ببینم تو صحن تو بشینم
لَک زده دلِ من دلتنگه اربعینم..
آرزومه بازم، پیاده، راهی بشیم سوی حرم
به مشام جان ها، بیادِش، بازم آقا بوی حرم
فوقِ هر بهشته، ضریحت، که خونه ی اَمنِ منه
من رو باز بیارم، که قلبم، داره براتو می زنه..
من گداتم حسین مُبتلاتم حسین
عاشقه کرببلاتم.. عاشقه کرببلاتم..
رویِ تربتِ تو سرم رو می گُذارم
از فراق و دوری شب تا سحر می بارم
تقصیره گناهه.. خودم شده که دورم
یک نگاه به من کُن، آقا شکست غرورم
تو که مهربونی، می دونی، دردِ دلِ این نوکرو..
مثل حُر می بخشی، گناهه، این نوکرِ در به درو..
تو که حتی آقا، می خواستی، بگیری دستِ دشمن و..
حقِ دستِ خونینِ عباس، رها نَکن دستِ منو..
من گداتم حسین مُبتلاتم حسین
عاشقه کرببلاتم.. عاشقه کرببلاتم..
شعر و سبکِ ملتمس
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#واحد_حضرت_زهرا_س
.👇
.
🌹✨زيارت فاطمة الزهراء سلام الله علیها:
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَمينِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ اَفْضَلِ اَنْبِياءِ اللهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِّيَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْفاضِلـَةُ الزَّكِيـَّةُ ، اَلسـَّلامُ عـَلَيْكِ اَيَّتـُهَا الْحَوْراءُ الاِْنْسِيَّة
لطفا برای بقیه هم بفرستید تا در این
ایام فاطمیه همه سلام بدن به بانوی
دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) 🏴🥀
✅ حدیثی از ایشان:
✨هر کس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را برای او تقدیر مینماید.✨
(بحار:ج 67، ص 249، ح 25)
https://eitaa.com/emame3vom/35570
.
.
.
داشتم فکر میکردم، با حاج قاسم میشه توکل رو معنی کرد، میشه یاری خدا رو از انسان مومن دید، میشه امداد غیبی رو لمس کرد. وقتی همه چیزت خدایی بشه، خدا هم بهت نفوذ کلام میده... حتی به نظر کردن با چشم و یا حتی با یه دست دادن ، میتونی روی همه تاثیر بزاری...
حتما شنیدید که حاجی چطور فبایل بصره رو که برعلیه داعش متحد نمیشدن، با یه جلسه راضی کرد که شیعه و سنی و ایزدی ، کنار هم با داعش بجنگند.... یه وقتایی فکر میکنم ماها الکی ادای حزب اللهی و ... رو در میاریم.
چون پای منافعمون که وسط میاد ، انوقت به راحتی اصولمون رو زیر پا میزاریم.... راستش باید بجز سالگرد حاج قاسم ، روزای دیگه هم به حاج قاسم که برامون ملموس بود ، فکر کنیم.
انوقت هم امام حسین رو درک میکنیم و هم امام زمان رو یاری میکنیم.
دیگه امام زمان رو فقط برای حاجتهامون نمیخواهیم، بلکه غصه ی امام زمان میشه غصه ی ما ....
اگه بهش فکر کنی دنیات عوض میشه.
باور داشته باشیم که با ترک گناه، چشممون به خیلی چیزا باز میشه و ماهم روشن ضمیر میشیم. وگرنه در حدِ لب و دهن و زبون بازی باقی می مونیم.
حاج قاسم یعنی اگه حرفِ خدا رو گوش بدی ، خدا هم به حرفت گوش میده
حاج قاسم یعنی نیاز نیست کلاس عرفان بری... بلکه بقول آیت الله بهجت ، باید به حدِ عقل و فهم خودت ، به حلال و حرام و واجب و مستحب عمل کنی ، تا ببینی خدا برات چیکار میکنه..
خدا کنه بتونیم به حد خودمون حاج قاسم بشیم؛ فراجناحی... بدون تهمت و متلک... حرف زدن و جلو نزدن از ولیِ زمان .
نمیشه... اما اگه بشه چی میشه
.
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصهی پر حادثه حاضر باشم
تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم
.
#بصیرت
#سردار_دلها
#قهرمان_من
#به_وقت_حاج_قاسم
.
.
#فاطمیه
#شور حضرت زهرا(س)* محمد رحیمی
من مدال نوکریمو از زهرا دارم
حال خوبه بندگیمو از زهرا دارم
رزق سال زندگیمو از زهرا دارم
پیرهن مشکیه هیئتیمو از زهرا دارم
اسم و مسمّا یازهرا
آیت عظما یازهرا
زیر قدم هات ای بانو
عرش معلا یازهرا
راضیه مرضیه
انسیه حوریه
حنانه حانیه
معصومه نوریه
《یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا》
بند دوم
لا حـولَ و َلا قـوة اِلا بـِاالله
بسم رب فاطمه عشق الله
سینه زن سینه بزن ماشاالله
سینه زدن برای فاطمه عشق است ولله
عشق پیمبر یازهرا
همسر حیدر یازهرا
سرور زن های عالم
ای تاج رو سر یا زهرا
شهیده صابره
سیده ساجده
زکیه طاهره
صدیقه فاطمه
《یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا》
بند سوم
آرامش قلبم ذکر زهراست
اونیکه کرده جذبم ذکر زهراست
تا به زیر لحد ذکرم ذکر زهراست
درمون همه دردام ذکر زهراست
شافع محشر یازهرا
از همه برتر یازهرا
جلوه ی مصحف داور
هستی تو کوثر یازهرا
حکیمه علیمه
صفیه سلیمه
جمیله جلیله
حبیبه عقیله
《یازهرا یازهرا یازهرا یازهرا》
شعر وسبک: محمد رحیمی
.👇
.
#شور_روضه #فاطمیه
شد مادر ما کشته با دستای کینه
مسمار در رفته فرو تا عمق سینه
چل مرد جنگی بود و یک زن پشت اون در
در رو شکستن اُفتادش بر روی مادر..
چهل تا نامرد با تازیوونه
زدن یه زن رو چه وحشیوونه
خدا گواهه که محسن کُشت
میزد به مادر با لگد و مُشت
ای وای مادر..
پیشه چشایه حیدرش میزد به بازو
با بغض و کینه هی عدو میزد به پهلو
باید یکی چشم حسن رو میگرفت تا..
اونجا نبینه میزدن سیلی به زهرا..
یه سیلی خوردو.. گوشواره اُفتاد
بلند شد اما.. دوباره اُفتاد
قنفذ می خنده زینب غمینه
مادر پُر از خون روی زمینه
ای وای مادر..
تو کربلا ارباب ما لب تشنه بوده
در زیر تیر و نیزه ها و دشنه بوده
می دیده زینب یک سپاه اومد تو گودال
کشتن حسین و پیکرش هم گشته پامال
رو خاک گودال تا دست و پا زد
سر حسین و.. به نیزه ها زد
بعد از غروب و بعد از جسارت
نامردا رفتن برای غارت..
ای وای زینب..
زینب به سر میزد میونه قتلگاهش
خیره به سمت خیمه ها مونده نگاهش
خونین و خاکی و خضاب گردیده گیسوش
چون مادرش خورده لگد محکم به پهلوش
ده تا سواره با نعل تازه
رو جسم ارباب داره می تازه
سرش رو نیزه دیده پُر از تب
میزد یه نامرد سیلی به زینب
ای وای زینب..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_روضه_حضرت_زهرا_س
شعر و سبک ملتمس
.👇
.
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات #امام_زمان متن روضه 1
🔸آقا سلام، روضه مادر شروع شد
🔸باران اشک های مکرر، شروع شد
آجرک الله...
یا بن الحسن... آقا...
بازم ایام عزای مادرتون زهرای مرضیه...
شروع شد...
🔸آقا اجازه هست بخوانم برایتان
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
آقا منو ببخشید...
مصیبت مادرتون زهرای مرضیه...
از آنجایی شروع شد که...
هنوز آب غسل پیغمبرخدا خشک نشده...
یه عده نامرد...
ریختند درب خانه امیرالمومنین...
🔸این اتفاق از دم یک در، شروع شد
یوسف فاطمه...
امام زمان...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت
🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
نانجیب دومی صدا زد علی بیرون بیا...
وگرنه خونه رو آتیش میزنم...
بمیرم برات مادر...
زهرای مرضیه اومد پشت در...
فرمود حیا نمیکنی نانجیب...
میخواهی بدون اجازه وارد بشی...
یک نفر صدا زد...
ای نانجیب...
مگه نمیدونی...
این خونه...
خونه پیغمبره...
این ها هم...بچه های پیغمبرند...
اِنَّ فیها فاطِمَه
زهرای مرضیه داخل این خونه است...
نانجیب مگه نمیشنوی...
صدای دختر پیغمبره...
هر چی گفتند داخل این خونه بچه های پیغمبره...
اما اون بی حیا اعتنا نکرد...
صدا زد...
وَاللَّهِ لأَحْرِقَنَّ عَلَيْكُمْ
بخدا قسم خونه رو به آتیش میکشم
(منبع: تاریخ الطبری، ج 2، ص 233)
اگرچه دختر پیغمبر باشه...
خونه رو با اهلش به آتیش میکشم...
خدایا همه جا رسمه...
هر کی بابا از دست میده...
مردم براش دسته گل می برند...
اما مدینه بجای دسته گل...
نانجیب اشاره کرد...
هیزم ها رو بیارید...
خونه رو آتیش بزنید...
ای وای... ای وای...
مردم مدینه دارند نگاه میکنند...
یدفعه ببینند...
شعله های آتش بلند شد...
🔸تا ریشه های چادر خاکی مادرت
🔸آتش گرفت، روضه معجر شروع شد
یا صاحب الزمان...
منو ببخشید آقا...
مادرتون زهرا پشت در ایستاده...
نميذاره این نامردها وارد بشن...
امانانجیب حیا نکرد...
آنچنان با لگد به این در زد...
صدای ناله مادر بلند شد...
یا ابتاه...
یا رسول الله...
هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ
بابا یا رسول الله ببین...
با دخترت چه کردند...
پهلوم رو شکستند...
🔸فریادهای مادر پهلو شکسته ات
🔸تا شد فشار در دو برابر، شروع شد
سادات منو ببخشید...
همينجا بود صدای ناله مادرتون بلند شد...
یا فِضَّةُ خُذینی فَقَدْ قُتِلَ وَ اللَّه ما فی اَحْشائی مِن الْحَمْل
(بحارالانوار، ج 8، ص 230)ِ
فضه بیا بخدا محسنم رو کشتند...
🔸کاش وقت در شکستن پای دشمن می شکست
🔸تا که میخ در نشان پهلوی زهرا نبود
🔸کاش یک تن بود در آنجا و می گفت این سخن
🔸کشتن شش ماهه پاداش ذی القربی نبود
یا صاحب الزمان...
اگر اینجا محسن شش ماهه رو..
بین در دیوار کشتند...
کربلا هم یک شش ماهه ای رو...
روی دستهای باباش پرپر کردند...
آماده ای بگم یا نه...
ابی عبدالله نگاه کرد...
دید علی اصغرش...
داره روی دستهاش جان میده...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
گوش تا گوش علی رو دریدند...
🔸الا ای تیر با من قطع کردی گفتگویش را
🔸لب من بر لبش بود و تو بوسیدی گلویش را
🔸درست آندم که حلق تشنه ی او را تو بوسیدی
🔸تبسم کرد و زهرا مادرم بوسید رویش را
علی اصغرم...
یه بار ديگه چشمات رو باز کن پسرم..
من آوردمت اینجا.. سیرابت کنم...
حالا جواب مادرت رو چی بگم...
پاشو ببین مادرت منتظره...
چطوری جنازه ات رو برگردونم علی اصغرم...
هر کجا نشستی ناله بزن...
ای غریب حسین...
🔸حس کرد ناز بوسه ی تیر سه شعبه را
🔸بیدار شد ز خواب و دوباره به خواب رفت
الا لعنه الله علی القوم الظالمین
👇
حضرت زهرا صابره ی مصائب و شیعیان صابرون-حضرت زهرا باب الحاق به رسول الله و امیرالمومنین -ولایت حضرت زهرا پاک کننده ی جانهاست .mp3
9.3M
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت زهرا صابره ی مصائب و شیعیان صابرون
-حضرت زهرا باب الحاق به رسول الله و امیرالمومنین
-ولایت حضرت زهرا پاک کننده ی جانهاست
.
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
روضه متنی
بگزارید روضه امشب رو اینطوری بخونم...
🔸ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺧﻮﺭﺩ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
🔸ﻫﻤﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﯿﺮﺧﺪﺍ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
رحمت خدا به این ناله ها...
امشب برا مادر بلند بلند گریه کنید...
اگه الان مدینه بودی نمیتونستی بلند گریه کنی...
خدا ميدونه مصیبت مادر...
خیلی سنگین تر از مصیبت کرببلاست...
میدونی چرا...
آخه کربلا ابی عبدلله مرد جنگی بود...
دور تا دورش رو اصحابش گرفته بودند...
خودشم هم شمشیر به دست رفت وسط میدان...
اما کوچه های مدینه...
وقتی اون نامرد جلوی مادرمون رو گرفت...
سادات منو ببخشید...
مادرتون توی کوچه ها تنها بود...
بی هوا مادرتون رو زدند...
آماده ای بگم ...
🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد
🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
شیخ مفید در کتاب اختصاصش نوشته...
(منبع: شیخ مفید، الاختصاص، ص 185)
وقتی زهرای مرضيه قباله فدک رو گرفت و بر میگشت...
بین راه دومی نامرد اومد جلو...
صدا زد...
يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعک
دختر پیغمبر چی به دست داری...
تا فهمید قباله رو پس گرفته...
صدا زد بده به من قباله رو...
اما مادرمون امتناع کرد...
خدا میدونه این مصیبت خیلی سنگینه...
باید حقش رو ادا کنی...
ای کاش مادرمون قباله رو میداد...
یاصاحب الزمان...
فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ
نانجیب با پای نحسش به پهلوی مادر زد...
فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ
🔸ﺑﺸﮑﻨﺪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻟﮕﺪﺵ ﺳﻨﮕﯿﻦ ﺑﻮد
🔸ﺗﺎ ﮐﻪ ﺯﺩ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺁﻝ ﻋﺒﺎ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﻬﻢ
مادرها بهتر میدونند...
وقتی برای یک زن بارداری اتفاقی بیفته...
اول سوالی که برای بقیه زنها پیش میاد...
میگن خدا بخیر کنه...
بچه آسیب ندیده باشه...
نامرد آنچنان با لگد زد که...
فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ
محسنش سقط شد...
اوج مصیبت مادر اینجاست...
طاقت داری بگم یا نه...
دست های نحسش رفت بالا...
خدایا... این نامرد میخواد چکار کنه...
یا صاحب الزمان...
منو ببخشید آقا...
ثُمَّ لَطَمَهَا
آنچنان سیلی به مادر زد...
مادر نقش زمین شد...
(زمزمه آذری زبانها): یارالی ننم زهرا...جوان ننم زهرا...
🔸رویِ او ریخت بهم، پهلویِ او ریخت بهم
🔸دهنش غرق ِ به خون گشت و صدا ریخت بهم
خدایا...
قصه سیلی تمومی نداره...
اگه مدینه مادر رو سیلی زدند...
کربلا هم دختر ابی عبدالله رو سیلی زدند...
صدا زد بابا...
🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است
دختر بچه داری یا نه...
🔸دست عَدو بزرگتر از صورت من است
🔸یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام
یک ضربه زد دو گونه من را کبود کرد...
از کربلا تا کوفه و شام...
سر ابی عبدالله...
روی نیزه ها...
هر کجا دختر ابی عبدالله بهونه بابا میگرفت...
نانجیب با تازیانه...
با کعب نی...
ناله بزن یا حسین...
🔸سیلی کسی به صورت دختر نمیزند
🔸گمگشته را که خصم مکرر نمیزند
🔸از پا فتاده را به تهاجم نمی زنند
🔸لکنت گرفته را به تبسم نمی زنند
.