🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی حسن عطایی
سال ۱۴۰۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من حاضرم خار بره تو چِشَم ولی
نره تو پای مادرم
من آخرش یه روزی توی روضه جون
میدم برای مادرم
کاش من بودم سیلی میخوردم اون روز
تو کوچه جای مادرم
روضه ی فاطمه شروع شد
وا علیا وا محمدا
این روزا خیلی تسلیت
بگین به بچه سیدا
از ته دل بلند بگو آه مادر
مثل امام حسن بگو آه مادر
آه مادر آه مادر آه مادر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خیلی برام مادر من زحمت کشید
گریه کنه تو بار بیام
سعی میکنم با گریه هام هرجوری هست
تو روضه هات به کار بیام
من تا ابد نمیتونم با روضه ی
دیوار و در کنار بیام
معجزه ی خونه وحی
اگه دریا میسوخت تو آتیش
با اینکه زهرا پشت در بود
ولی مولا میسوخت تو آتیش
تو هم شبیه من بگو آه مادر
مثل امام حسن بگو آه مادر
آه مادر آه مادر آه مادر
@navaye_asheghaan
269.9K
#العجل
وای، وای از غربتت
هیچ کسی نیس عمری فکر محنتت
چرا تمومی نداره غیبتت
وای، چه تنها شدی
عمریه غائب از دیده ها شدی
ساکن کوه و دشت و صحرا شدی
وای،هستی بی قرار
عمریه هستی دور از شهر و دیار
می کشی واسه ظهورت انتظار
وای، گشتی تو وحید
عمری از دست شیعه هستی طرید
از جفاهای دشمن هستی شرید
وای،اشکت مثل رود
گریه میکنی در رکوع و سجود
سیصد و سیزده یاری برات نبود
وای، از ما دلخونی
روی خاک صحرا روضه می خونی
میشه روز وشب چشم تو بارونی
وای، عمریه آقا
با دعای تو شد درد ما دوا
اما ما واسه تو نکردیم دعا
وای، با جود و سخا
توبه کردی نیمه شبها جای ما
دلتو خون کردیم دائم با خطا
وای، هستی تو کجا
بیخیالیم که هستیم از تو جدا
اما تو همش سر میزنی به ما
وای، ماییم خار تو
کم دعا کردیم واسه دیدار تو
هر گناه ما داده آزار تو
وای، چه تنها شدی
دلشکسته از غفلت ما شدی
بی پناه از دست شیعه ها شدی
وای، رفته تاب تو
شد فراموش فضائل ناب تو
کم شدن از یاران و اصحاب تو
وای، دردت شد مدام
رفته از یاد ما اهداف قیام
نیس کسی فکر وعده ی انتقام
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
@navaye_asheghaan
❁﷽❁
#سلام_بر_حسین💔❣
#صبحم_بنامتان
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
هر کسی دلدادهٔ روی تو می گردد ، حسین
قبلــهٔ آمال او ســوی تو می گردد ، حسین
می شــود هر روز و هر شب بیــقرار کربلا
با سلامی راهیِ کوی تو می گردد ، حسین
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
اللهم ارزقنا فی الدنیا زیارةالحسین علیه السلام🤲
اللهم ارزقنا فی العقبیٰ شفاعةالحسین علیه السلام🤲
#سلام_امام_زمانم
#سلامایمولایعالم
سر فدای قدمت، ای مه کنعانی من
قدمی رنجهکن،ای دوست به مهمانی من
عمرمان رفت به تکرار نبودن هایت
غیبتت سخت شد،ازدستِ مسلمانی من
#مولایمن
✦اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ
✦اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا شَریکَ الْقُرْآنِ
✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا قاطِعَ الْبُرْهانِ
✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ
✦ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلى آبائِکَ الطَّیِّبینَ ،
✦وَأَجْدادِکَ الطَّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ گویند
🌻⃟🍂๛فرج مولا صلواتـــــــ
#امام_زمان
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۳۱_۲۲_۰۶_۵۱_۴۱۲.mp3
8.5M
زیارت عاشورا
🎙#حاج_قاسم_سلیمانی
«لبیک یاحسین»
✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
عرش زیر علم توست اباعبدالله
فرش خاک قدم توست اباعبدالله
نه فقط دشت جگر سوختهی کرب و بلا
همه عالم حرم توست اباعبدالله
آنچه داریم و نداریم خدا میداند
که کمی از کرم توست اباعبدالله
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
.
#دلنوشته ای تقدیم به دلاور مردان #سپاه_و_ارتش جمهوری اسلامی ایران
زِ هِجرِ یار دلم غیرِ سوز و آه ندارد
به قاب چهره ی شان طاقت نگاه ندارد
همه فدایی و جان برکفِ امام حسینند
فدای دوست شدن ارتش و سپاه ندارد
خروشِ ارتشِ جان برکف و سپاهِ دلاور
دلیل وحشت خصم است و شیخ و شاه ندارد
همیشه مردم ما در طَریقِ کرب و بلایند
که این مسیرِ شرف هست و اشتباه ندارد
فدای آنکه عزیز خدا و جانِ رسول است
وَ مِهرِ غیرِ وِی اصلاً به قلب راه ندارد
فدای آنکه به او خواهرِ شکسته دلش گفت
((پناهِ عالمیان زینبت پناه ندارد))
#ارتش
#سپاه #شهدا
#نیروهای_مسلح
#حاج_امیر_عباسی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#نوحه
#شهدای_ارتش جمهوری اسلامی ایران
شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر
فدای دین شدی تو، با عزت و شجاعت
در وادی سعادت، رزقت شده شهادت
دلاوری های تو، باشد خودش عبادت
اجر شما با زهرا، اجر شما با حیدر
شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر
از جان خود گذشتی، در راه سرخ خدمت
برادر ارتشی، چشم و چراغ امّت
با خون خود نوشتی، ارتش فدای ملّت
از عطر وصلِ جانان، شدی دگر معطّر
شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر
در لشکر خمینی، شد جان تو فدا و
شدی برادر من، زائر کربلا و
زائرِ آن شهیدِ، مظلوم و سرجدا و
آنکه میان گودال، شد از تنش جدا سر
شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور
پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر
#ارتش
#شهدا
#شهدای_ارتش
#حاج_امیر_عباسی ✍
👇
@navaye_asheghaan
Namahang Faryad Entegham 1403 Najmosagheb [Mohjat_Net].mp3
1.74M
#نماهنگ فریاد انتقام
گروه نجم الثاقب تهران
وعده صادق 2؛ آبان ماه 1403
دست مریزاد
به کسی که روبروی ظالم ایستاده
دست مریزاد
به تنی که زخمیه ولی نیفتاده
دست مریزاد سرداران خیبر
دست مریزاد سربازان حیدر
خدا قوت ای لشکر با غیرت
تکیه به خدا یعنی نیروی ابر قدرت
خدا قوت فرمانده ی با هیبت
بَه چه رجزی خوندی
بی لکنت و با جرأت
به زودی پشیمون میشن
غمها جبران میشه
تلاویو و حیفا قطعا
با خاک یکسان میشه
بگو از دل و از جان علی یا علی
شده نعره ی شیران علی یا علی
به لرزه میفته کاخ ظلم و ستم تا
میگن مردم ایران علی یا علی
روی سر دشمنیم ما مثل صاعقه
فریاد انتقام تو گلوی عاشقه
دیگه دنیا هم فهمیده
وعده ی ما صادقه
اقتدا به شاه عالم کردیم
غزه رو خط مقدم کردیم
یه روزی میرسه فریاد میزنیم ما
شر اسرائیلو کم کردیم
بگو از دل و از جان علی یا علی
شده نعره ی شیران علی یا علی
به لرزه میفته کاخ ظلم و ستم تا
میگن مردم ایران علی یا علی
شعر: حمید رمی
#وعده_صادق 2
@navaye_asheghaan
Namahang Dokhtaramon 1403 Poianfar [Mohjat_Net].mp3
1.41M
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#محمد_حسین_پویانفر
#نماهنگ دخترامون فدای دخترات
فاطمیه 1403؛ روایت 45 روز
پای مادرم رو میبوسم
که پامو به روضه هات وا کرد
تو شلوغیای این دنیا
روضه ی تو منو پیدا کرد
دخترامون فدای دخترات
پسرامون فدای پسرات
نسل ما نسلیه که هممون
میمیریم برات
به نگاهت جوون ها رو سامون بده
کسب و کار حلال و فراوون بده
خونه میخوایم که روضه بگیریم برات
بچه میخوایم که واست یه روز جون بده
ریحانه منوره راضیه مبارکه
حنانه مطهره
هر روز پای مادرو میبوسم آخه برام
هر روز روز مادره
یا اماه یا فاطمه
****
دست بابامو میبوسم که
دستمو دخیل پرچم کرد
با نون حلالی که آورد
اعتقاداتمو محکم کرد
پدرامون فدای پدرت
مادرامون فدای مادرت
هر کسی میاد تو خونوادمون
میشه نوکرت
تو دعا کن گره های ما وا میشه
زندگی جوونا مهیا میشه
شب ظلمت گرفته همه عالمو
با دعات این شب تیره فردا میشه
ریحانه منوره راضیه مبارکه
حنانه مطهره
هر روز پای مادرو میبوسم آخه برام
هر روز روز مادره
یا اماه یا فاطمه
🔸#زمینه
.
@navaye_asheghaan
4_5821249143712011793.mp3
2.58M
#شور و #زمینه
#حضرت_رقیه
دله. من لبرزیه درد و ماتمه
از غمای بی عدد خونه دلم
من و بردن وسط بزم شراب
از این اتفاق. بد خونه دلم
بگو با دوریه تو چیکار کنم
بگو با چشای تر چیکار کنم
کمرم خم شده و راست نمیشه
بگو با درد کمر چیکار. کنم
با با جونم. بابا جونم. بابا جونم
نفسم بالا نمیادش دیگه.
نفسم. بند اومده زیره لگد
بابا دخترت رو زجر بی حیا
می رسید هر جا به قصد کشت می زد
یه جوری سیلی زدش به صورتم
که نموند دندونه سالمی برام
به گمونم که دیگه خوب نمیشه
ورم و کبودیه زیره چشام.
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
بعد تو با غصه هم مسیر شدم
بعد تو همسفره سرت شدم
با این قد کمون و موی سفید
خیلی من شبیه مادرت شدم
با خودت ببر دیگه رقیه رو
درده سر شدم واسه خواهره تو
ساربون سیلی می زد به صورتم
با همون نگینه انگشتره تو
بابا جونم. بابا جونم. بابا جون
#رضا_نصابی✍ ۱۴۰۳
@navaye_asheghaan
Fadaeian-Komeil-14030804 (1).mp3
35.8M
#مناجات_با_خدا
گدا را تو با دیدهٔ تر ببخش
بکوبم سر ِ خویش بر در ببخش
بیا قبل از آنیکه رسوا شوم
به پیش همه روز محشر ببخش
به أمن یجیب ِ امام زمان
تو را جان آقای مضطر ببخش
شدم خاکِ نعلینِ شاه ِ نجف
مرا این سحر جانِ حیدر ببخش
گناهان فرزندها را بیا
دمِ آخری جانِ `مادر”ببخش
قسم می دهم جانِ آن که خودش
گرفتار شد پشت یک در ببخش
بحق زمین خوردهٔ کوچه ها
زمین خورده ها را تو بهتر ببخش
ولی مقصد روضه کرببلاست
مرا با غمِ شاه ِ بی سر ببخش
حسین ناجی ما گنهکار هاست
به ارباب مان هر چه نوکر ببخش
به گودال هم فکر ما بود و گفت :
محبان من را مطهر ، ببخش
همان لحظه زینب صدا زد حسین
اگر زنده ماندم برادر ببخش
نشد ای حسین جان بپوشانمت
تو عریان شدی بین لشگر ببخش
سرِ نیزه چشمانِ خود را ببند
به روی سرم نیست معجر ببخش
#قاسم_نعمتی ✍
.
@navaye_asheghaan
|⇦•کوه بودم بلند و...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"السلام عليکم یا اهلَ بَیتِ النُّبُوَّة و مَوضِعِ الرِّسالَة و مُختَلَفَ المَلائِکَة، السلام علی المَهدی و علی آبائِه، السلام علی السَّیِّدَةِ الجَلیلَةِ الجَمیلَه، زاکِیَةِ الاحزانِ الطَّویلَه، فِی المُدَّةِ القَلیلَه، المَخفِیَّةِ قَبرُها، المَجهولَةِ قَدرُها، المظلومِ بَعلُها، المَقتولِ وَلَدُها، المَکسورَةِ ضِلعُها"
کوه بودم بلند و با عظمت
روی دامان دشت جایم بود
قد کشیدم ز خاک تا افلاک
ابرها فرش زیر پایم بود
*کوه داره توصیف میکنه..از زبان کوه*
شب که چشم ستاره روشن بود
نور مهتاب دل ز من میبرد
صبح چو آفتاب سر میزد
اولین پرتوَش به من میخورد
دفتر وحی حق که روز به روز
جلوه اش سبز و سبزتر بادا
در بیان شکوه من دارد
آیه ی والجِبالِ اوتادا
سینه ام را اگر که بشکافم
لعل و الماسِ دیدنی دارم
از گذشت زمان و دحوُ الارض
خاطرات شنیدنی دارم
صبح یک روز چشم وا کردم
ضربه ی تیشه بود گوش خراش
تخته سنگی شدم جدا از کوه
اوفتادم به دست سنگ تراش
پتک سنگین و تیشه ی فولاد
سهم من از تمام هستی شد
حکم تقدیر و سرنوشت این بود
نام من آسیابِ دستی شد
گرچه از بازگشت خویش به کوه
پس از آن روزگار نهی شدم
این سعادت ولی نصیبم شد
که جَهیز عروسِ وحی شدم
گوشه ی خانه ای مرا بردند
که حضور بهشت آنجا بود
برترین سرپناهِ روی زمین
بهترین سرنوشت آنجا بود
دستی از جنس یاس و نیلوفر
شد در آن خانه آسیاگَردان
گرچه سنگم ولی دلم میخواست
جان او را شَوَم بلاگردان
هر زمان گِرد خویش چرخیدم
میشنیدم تلاوت قرآن
روح سنگین و سخت من کم کم
تازه شد از طراوت قرآن
راز خوشبختیِ مرا چه کسی
جز خداوند دادگَر دانَد
کِی گمان داشتم مرا روزی
جبرئیل امین بگرداند
*سلمان میگه میرفتم سمت مسجد دیدم صدایی به گوشم میرسه، چه خبره؟ دیدم از خونه ی فاطمه ی زهرا صدا میاد. صدای محزون و جانسوزی، آرام در زدم، فضه درو باز کرد، سلمان صدا زد خانم صدای محزونی از خانه ی امیرالمؤمنین میومد نگران شدم، صدا زد نگران نباش، بی بی داره گندم آسیا میکنه، امروز خیلی خسته شده. گفت اجازه میدن بیام داخل؟ فضه رفت اجازه بگیره، بی بی گفت سلمان از ما اهل بیته، بگو بیاد، سلمان میگه وارد خونه ی بی بی شدم، دیدم ابی عبدالله بغل فاطمه ی زهراست، بی بی داره آرام آرام این آسیابو میگردونه، خوب دقت کردم دیدم دستاش زخم شده. گفتم بی بی جان فضه که هست، شما چرا کار انجام میدین؟ عظمت و تواضع رو ببین، فرمود سلمان پیغمبر بهم فرمود یه روز کار خونه رو تو انجام بده یه روز فضه انجام بده، امروز نوبت منه، من نمیخوام خادمه ی این خونه اذیت بشه، صدا زد بی بی پس تا اذان مونده، یه کارو بگو من انجام بدم، بی بی فرمود: سلمان من مادر حسینم، من بهتر میتونم حسین رو نگه دارم، آسیاب دستی رو تو بگردون، میگه همینجور میگردوندم، دیگه اذان شد، گفتم بی بی اجازه بدین برم مسجد نماز، نماز که تمام شد دیدم مولا کنار پیغمبر نشسته، اومدم سمت آقا، گفتم: یا علی! دست زهرا زخم شده، تا این جمله رو گفتم دیدم اشک سرازیر شد از چشمای مولا، گریان دوید رفت سمت خونه، اما میگه بعدِ لحظاتی دیدم مولا داره میاد اما خندان، پیغمبر فرمود: علی جان میرفتی گریان بودی اما حالا خندان اومدی، صدا زد یا رسول الله رفتم منزل دیدم فاطمه خوابیده، حسین بغلش، آسیاب دستی خودش داره میگرده، یه جمله داره کلی روضه از توش درمیاد، پیغمبر فرمود: خدای عالم ضعف تنِ فاطمه ی منو دید، خدای عالم فرشتگانی داره...*
@navaye_asheghaan
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاجمحمد رضا بذری •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
بارها شد که با خودم گفتم
ای که داری به کار نان دستی
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانه ای هستی
خانه ی آسمانیِ خورشید
خانه ی روشن ستاره و ماه
خانه ی وحی، خانه ی قرآن
خانه ی اِنَّما یُریدُالله
از همین خانه تا ابد جاری ست
چشمه ی فیض چشمه ی احسان
سایِبان معطر اینجاست
سوره ی هل اَتی علیَ الانسان
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهنده ام به سايه ی نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اشک زهرا و ذکر آیه ی نور
یاسِ یاسین که با دعای پدر
آیه ی نور بود تن پوشَش
داشت دستی به دسته ی دَستاس
دست دیگر گُلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شده ست
شرمسارم از اینکه میبینم
دست زهرا جریحه دار شده ست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
اما صبح از کوچه ی بنی هاشم
شد بلند آتش هیاهویی
تا بدانم چه اتفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بود درست
دل به دریا زدم به خود گفتم
چشم ها را دوباره باید شست
دیدم آن روز صبح منظره ای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعله ها را به چَشم خود دیدم
از همان آستانه ای که عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان میریخت
بین دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاسِ کبود
با همان دست عافیت پرور
که پرستاریِ پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در میکرد
هیزم آوردن آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبرِ ناشنیده بسیار است
اما خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتفاق افتاد
سنگم، اما ز غصه آبم کرد
* شبای آخر مادر ساداته، اینکه فرمودن:" قَد ذابَ لَحمَها"، فرمودن: دیگه گوشتهای بدنش آب شد، یه وجهش همینه، عزادار دیگه نمیدونه غذا چیه آب چیه، از فرط گریه و عزاداری آدم لاغر میشه، اما یه علت اصلیش مال قصه ی بین در و دیواره، وقتی عرب یه دونه انگور رو بین دو تا انگشت میفِشُره، گوشت و آب از بین اين دانه ی انگور میزنه بیرون، پوست به پوست میچسبه میگن اَثَّرَه، اَثیر عِنَب یا همون آبِ انگور، عین عبارتو برات بگم، اِنَّ فُلان، اسمشو نمیبرم، اِنَّ فُلان اَثَّرَ فاطمَه بینَ حاطِبَ الباب، اَثرَةً شَدیدَه، بین در و دیوار چنان زهرا رو فشار داد..*
نمیخواهم برنجانم
دلت را بی سبب اما
چگونه مرگ یک مادر
چهل تن متهم دارد
*اعراب جمع شدن اومدن خدمت پیغمبر، هدایایی به رسول خدا بدن، مزد و اجر رسالت شماست. پیغمبر فرمود: "قُل لا اَسئَلُکُم علَیهِ اَجرا"، من اجر رسالتی نمیخوام "اِلّا المَوَدَةَ فِی القُربی"، فقط به فاطمه ام احترام کنید، معصوم میفرماید: اگر پیغمبر میفرمود دشمنی کنید از این جنایت بالاتر نمیکردن..*
فاطمه اصلا مال دنیا نبود
میون شعله جای دریا نبود
بذارید از زبون زینب بگم
کوچه که جای مادر ما نبود
دیدم وسط کوچه پرپر شدنت را
پامالِ لگدهای مکرّر شدنت را
بین در و دیوار گلاب از تو گرفتن
همه دیدند معطر شدنت را
با کشتن یک سوم سادات گرفتند
از چهره ی تو لذت مادر شدنت را
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را
ممنونم اگر نروی
میمیرم اگر بروی
زهرا مرو مرو
ای نخل بریده ثمر
ای مادرِ کشته پسر
زهرا مرو مرو
«به نیت فرج ناله بزن یازهرا...»
@navaye_asheghaan
روضه - حاج محمدرضا بذری،حاج علی اصغر بذری،کربلایی جبار بذری.mp3
32.63M
|⇦کوه بودم بلند و....
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا بذری✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
برای فاطمه نه تنها مدینه گریست، بلکه تا وقتی زمانها و ثانیهها در گذرند عاشقانش در سوز و گدازند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan
|⇦•سجاده اممعطر..
#دکلمه_خوانی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سجاده ام معطر از بوی ربّنا بود
آنچه شنیده میشد از من فقط خدا بود
یک عمر آه و نفرین از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم یک دم به فکر ما بود
طفلان من به جای مردم گرسنه بودند
افطار خانه ی ما در سفره ی شما بود
امروز را نبینید، این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این در جمعیتِ گدا بود
من هیچ شِکوه ای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
من درد مرتضی را با جانِ خود خریدم
در راهِ عشق باید آماده ی بلا بود
دستم شکست اما من درد، حس نکردم
اسم علی دوا بود ذکر علی شِفا بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم
او را که میکشیدید او حجت خدا بود
ای کاش میشکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست آن دستِ بسته وا بود
با کفش های خاکی در خانه ام قدم زد
آن خانه ای که فرشش بال فرشته ها بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد، فضّه علی کجا بود؟
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
*بعد از واقعه ی بین در و دیوار، بعد از اینکه صدا زد یا ابتاه، بعد از اینکه فرمود: "والله قُتِلَ ما فی اَحشائی"، بعد از اونی که اون جمعیت با بی حیایی اومدن وارد خونه شدن، بعد از همه ی اون بی احترامی ها..*
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود حیدر برهنه پا بود
تا قبر بردنم را همسایه ام نفهمید
از بس که مردن من چون شمع بیصدا بود
از بس که قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبکتر حتی ز بوریا بود
*این بدن رو کنار قبر دست بلند کرد امیرالمؤمنین، گفت آی زمین نگاه کن یه مشت پوست و استخون بیشتر از خانمم نمونده، یه خیالی از فاطمه ام مونده، آی زمین نکنه به پهلوی فاطمه ام فشار بیاری، یه ندایی از زمین بلند شد علی جان ما از مادر به فاطمه مهربان تریم، نگران فاطمه نباش..
هر جا هستی با همه ی وجودت بگو یا زهرا.. یا فاطمه یا زهرا*
@navaye_asheghaan
دکلمه - سجّاده ام معطّر از بوی ربّنا بود .mp3
9.15M
|⇦سجاده ام معطر....
#دکلمه_خوانی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🌱 امیرالمؤمنین عـلـے عليه السلامـ:
جهاد درى است از درهاى بهشت كه خداوند آن را براى دوستان ويژه خود گشوده است. جهاد جامه تقواست و زره محكم خداوند و سپر مطمئن او.
📚 نهج البلاغة، خطبه ۲۷
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
@navaye_asheghaan