.
#جواد_مقدم
#شعر_خوانی
خورشید زیر سایه ی تو اعتکاف کرد
شصت و سه سال دور سر تو طواف کرد
وقتی خدا به کالبدت روح می دمید
میگفت از وجود خودش انکشاف کرد
دیوانگان کوی تو را فاطمه خرید
ما را همین عنایت کرد کفاف کرد
خاک بهشت عرصه ی جولان مُشک بود
از عطر سیب کرب و بلایت غلاف کرد
#امام_حسین
#گلچین_محرم_1399
#شب_سیزدهم_محرم
#شعرخوانی
👇
Moghadam-Shab13Moharam1399[12].mp3
2.07M
▪️خورشید زیر سایه ی تو اعتکاف کرد▪️
🎤 سبـک : شعرخوانی
🗓مراسم : شب سیزدهم محرم الحرام 1399
.
#زمزمه و توسل به سه سالۀ حضرت اباعبدالله #حضرت_رقیه سلام الله علیها به نفس حاج امیر کرمانشاهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بمیرم از خدامه ، سویِ نیزه نگامه
نزن این جور منو اون که رو نی میبینی بابامه ..
گوشواره م رو نکش من خودم بِهت میدم
فقط عمو عباس نبینه ..
هر چی میخوای بزن من اگه حرف زدم
فقط عمو عباس نبینه ..
معجر و پس بده .. از رویِ نیزه ها
داره عمو عباس می بینه ..
لااقل عمه هامو نزن بی هوا
داره عمو عباس میبینه ..
میبینه که آتیش گرفته لباسام
میبینه که دیگه مثلِ پیرِزن هام
هنوز برایِ من سواله
چطور یه دختر سه ساله
شبا تو تاریکیِ صحرا
خوابیده رویِ خاک و خارا
وقتی که زجر اومد سراغش
نگم چطور بلند شد از جا ..
نگم چه جوری داشت هواشُ
اصلاً بلند نکرد صداشُ
کی میگه که تو راه برگشت
کشید موهاشُ ..
فقط دیدن که جون به تن نداره
یه جایِ سالم به بدن نداره
کسی نگفت یتیم زدن نداره
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#شب_سوم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
👇
1527012627492.mp3
3.78M
زمینه حضرت علی اصغر علیه السلام
کربلایی محمد حسین حدادیان
#شب_هفتم_محرم
زیر عبا گرفتمت ، تورو نبینه مادرت
.
.
#اشعار
#واحد
#اربعین
اربعین آمد دلم را غم گرفت
بهر زینب(س) عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید به گوش
ناله ی صاحب زمان آید به گوش
جان اهل بیت عصمت بر لب است
کاروان سالار آنها زینب است
جمله مستان سوی ساقی آمدند
مست مست از جام باقی آمدند
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
هوش از سر رفته و دل باخته
جسم خود را بر زمین انداخته
هر یکی در جستجوی تربتی
بر لب هر یک کلامی، صحبتی
قلبها پر شکوه از بیداد بود
آشنای قبر ها سجاد(ع) بود
رهبر زینب(س) امام راستین
حجت حق بود زین العابدین(ع)
با کلامش عمه را مغموم کرد
تا که قبر یار را معلوم کرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر کلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز کرد
هر کسی درد دلی آغاز کرد
زینب ازمژگان خود یاقوت ساخت
داستان این سفر را باز گفت
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تارزینب السلام
بر تو پیغام سفر آورد ام
از فتوحاتم خبر آورده ام
کرد با من این مسیر عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر که دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه کوفه مرده بود
ظلم دشمن تا که بی اندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود؟
گوییا دستان حیدر بسته بود
یاسها را جوهر نیلی زدند
کودکان را یک به یک سیلی زدند
ازشماتت کردن دشمن مپرس
از سه ساله دخترت از من مپرس
شد سرت یک نیمه شب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زنده ام
بی رقیه(س) آمدم شرمنده ام
بارها از دوریت جان باختم
بین مقتل من تو را در یافتم
گر تو ای لب تشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت...
.👇
.
« #زمینه فوق العاده زیبا »
🎤کربلایی محمد حسین حدادیان
#شب_هفتم_محرم
#علی_اصغر
..............................................................
بند اول
.
زیر عبا گرفتمت ، تورو نبینه مادرت
دستمو وردارم علی ، جدا میشه دیگه سرت
ای خدا پدری رو شرمنده نکن
حرمه دیگه بسه به من خنده نکن
با دست خالی قبرتو میکَنَم
غریب ترین بابای عالم منم
بامادرت توروصدا میزنم
علی لای لای علی لا لای (4)
بند دوم
.
دلم میسوزه واسه ی ، مادر بیچارت علی
دق میکنه هی میبینه ، خالیه گهوارت علی
خاک کرب و بلا سوخت از غربت من
خون حنجرتُ ریخت تو صورت من
نیومده خوشی دنیا به تو
داره میخنده کل صحرا به تو
به اسب هاشون آب دادن اما به تو
علی لای لای علی لای لای (4)
@emame3vom
بند سوم
.
دم غروب تو کربلا ، میاد صدای ناله ها
برای نبش قبر تو ، میان به پشت خیمه ها
عمرتو مثل یه گل کوتاهه چرا
روی نی سر طفل شیش ماهه چرا
کشتن شیرخواره نداره ثواب
روی نی سرت بسته میشه با تناب
خدا خدا برس به داد رباب
علی لای لای علی لای لای (4)
https://eitaa.com/emame3vom/30393
👇
12_5_Saeed_Hadadiyan(Ruze_7_Moharam)_(www.rasekhoon.net).mp3
8.79M
🎧زیر عبا گرفتمت
🎤کربلایی محمدحسین حدادیان
#یا_علی_اصغر_علیه_السلام
🍃 روز_شمار_اربعین
🖤 تا اربعین سیدالشهدا علیه السلام 26 روز باقیست...
🖤 اباعبدالله علیه السلام فرمودند:
🌴 اللَّهُمَّ لَاتَسْتَدْرِجْنِی بِالْإِحْسَانِ وَ لَاتُؤَدِّبْنِی بِالْبَلَاء.
🍃 خداوندا مرا به وسیله احسانهای پی در پی دچار فریفتگی مگردان و با گرفتاری ادبم مکن.
بحارالأنوار، ج 75، ص127، ح9
🌴شفای جان و جانانم حسین است
🌴طبیب و درد و درمانم حسین است
.
🔊 ÷روضه سوزناک #حضرت_زینب سلام الله علیها
🔘 #اربعین_حسینی 🔻
****
( به سینه هر که تمنای کربلا دارد
همیشه در دل خود روضه ای به پا دارد ) ۲
( کسی که عشق تو دارد، دِگر چه کم دارد؟ )۲
*هر سر موی مرا با تو هزاران کار است
ما کجاییم و ملامت گر بی کار کجا؟
بزار هر کی میخواد، هر چی بگه بگه حسین جان، آقا جون اینقدر حرفا به ما میزنن، میگن بابا شما کار و زندگی ندارید، همش دنبال این پرچم هایید، میگن شما افسردگی دارید همش دنبال گریه اید، آره از وقتی زینب افسرده شد...
یه روز عبدالله گفتش که خانم این که نمیشه که تو همش داری گریه میکنی، من یه باغی تهیه کردم، فضایی مهیا کردم، پر از گُله، خانم بیا یه چند وقتی برو تو این باغ، تو این بستان بشین، بلکی دلت بازشه، بلکی این غم یادت بره، خانمو با خَدَموهَشَم برد گذاشت باغ بعد یه هفته اومد سر بزنه به بی بی ببینه حالش چطوره، این خدمه ریختن دور عبدالله گفتن چی کار کردی؟ اینقده داره گریه میکنه، گفت چرا؟ گفت یا میره میشینه کنار نهر آب، هی این نهرو نگاه میکنه گریه میکنه، میگیم خانم چرا گریه میکنی؟، میگه نگاه میکنم میبینم این مورچه ها میان آب میخورن میرن، داداشم هی گفت جیگرم داره میسوزه، میگیم خوب دیگه نبریمش کنار نهر، میبریمش تو بوستان پهلو گلها، تا بردیم پهلو گلها نشست اینقدر گریه کرد، گفتیم خانم حالا چرا گریه میکنی؟ یدونه ازاین شاخه گلها رو گرفت یه تکون داد گلبرگها ریخت، گفت گلهای منو یکی یکی همینجور پر پر کردن، به کوچیک و بزرگمون رحم نکردن، قنچه ی ربابو جلو چشم من...*
(کسی که عشق تو دارد، دگر چه کم دارد؟)2 (الحمدلله)
بدون عشق تو عالم کجا بَها دارد؟
آقا به غیر تو که کرم، میچکد زِ انگشتت
کجای پادشهی، این همه گدا دارد؟
حسیـــــــــن، دلم یه کربلا میخواد
حسیــــــــن، یه گنبد، طلا میخواد
حسیــــــــــن، دلم امام رضا میخواد
حسیـــــــــن، سایت یه عمره رو سرم
حسیــــــــن، خیلی شما رو دوست دارم
حسیـــــــن، بگی برو کجا برم
آقا تو هم چو من، سَرِ کویَت هزارها داری
(اگه من نیام یکی دیگه، الحمدلله بازارت داغه)
آقا تو هم چو من سر کویت، هزارها داری
ولی بدان که گدایت فقط، تو را دارد
( حسیــــــــــن، خدا عشقه تو رو ازم نگیره
حسیــــــــن، آقا مادرم برات بمیره )2
اومد خدمت امام سجاد گفت آقا، دو راهیه، این ور میره مدینه این طرف کربلا، کجا برم؟ آقا گریان شدن، فرمود از بزرگتر ما بپرس، ببینید عمه جانم چی میگه هر چی عمه جانم بگه، اومد از خانم سوال کرد خانم، این طرف مدنیه این طرف کربلا، نذاشت حرف ساربان تموم شه کربلا، ما هنوز خودمونو برا حسین نزدیم، تاحالا هر چی زدن اونا زدن، بعضی ها این طوری میگن، بعضی ها این طوری آوردن، هنوز نرسیده به قبرها، از دور دیدن دونه دونه از بالای ناقه ها زمین افتادن، زن های بنی اسد اومدن اونایی که کربلان اومدن، خانم قبرا جلوتره، چرا این جا زمین افتادی؟ یکی صدا زد همین جا قاسم رو پاره پاره کردن، یکی گفت علی اکبرو اینجا زدنش، آخ بمیرم عمه سادات چی فرمود؟، صدا زد کجا بودید صبح یازدهم، اسباشونو نعل تازه زدن، تمام این صحرا بوی حسینو گرفته، اینقدر اسب رو بدنش...
حسیــــــــــن
(شکسته بال ترینم، کبود آمده ام )۲
من از محله ی قوم، یهود آمده ام
اِنقدر زدنم، اما داداش، یادته اون روز دوتا بچمو کشتم بیرون نیومدم، یه وقت تو خجالت نکشی، حالا جان زینب، هر چی میپرسی بپرس، اما از اون دختر کوچیکت سوالی نپرس، نذار زینب خجالت بکشه، انقدر کتکش زدن، گوشه ی خرابه جا ماند
حسیــــــــــــــــن
#اربعین
#روضه_حضرت_زینب
#روضه_برگشت_کاروان_اسرا
🎤 حاج حيدر خمسه
.👇