eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
سید رضا موید آبروی اهل دل از خاک پای مادر است هرچه دارند این جماعت از دعای مادر است آن بهشتی راکه قرآن می کند توصیف آن صاحب قرآن بگفتا زیرپای مادر است آسمان زندگی شد روشن از نور پدر گلشن هستی مصفاازصفای مادر است قوت شیر از شیرۀ جان می خوراند طفل را وین شگفت آید که خون دل غذای مادر است گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب مهر بانتر دیگر از مادر خدای مادر است از دم روح القدس عیسی پدیدآمد اگر باز هم پرورده در ظل همای مادراست اوج گیرد قدر فرزند از دعای خیر او چون دم عیسی بن مریم در دعای مادراست قدر وجاهی راکه دراسلام دارا شد اویس از کمال طاعت وخدمت برای مادراست امر او را داد رجحان بر ملاقات نبی چون رضای مصطفی هم در رضای مادر است بسکه محبوب است مادر داشتن بر هر کسی مصطفی را دخترش زهرا به جای مادراست من که از مهر علی جان ودلم دارد صفا این صفای باطن من از صفای مادراست طبع والایم که منت بر نمی دارد زکس شرمگین از رحمت بی منتهای مادراست بهترین منظر به چشم ودل مرا سیمای اوست خوشترین آواز در گوشم صدای مادر است با تضرع چهره بر پایش (موید)سود وگفت: آبروی اهل دل از خاک پای مادراست
مادر بنال ای دل که قلبم بی شکیب است دلم محتاج درمان طبیب است بنال ای دل که جانم بی قرار است درون سینه ام غم آشکار است خداوندا چه آمد بر سر من ز کف رفت آن گرامی مادر من تو مادر رفتی و از ما بریدی به سوی آسمان ها پر کشیدی بریده رشته ی عشق و امیدم نگاه آخرینت را ندیدم چه آسان دشت شستی از عزیزان رها کردی تمام آشنایان تو رفتی رشته ی امید بگسست صفای زندگانی رخت بربست تو رفتی عشق خالی شد ز معنا به غارت رفت باغ آرزوها به یاد آرم دعای صبح و شامت تن بسیار و آن رنج مدامت در این خانه ز تو هر جانشانی است همه یاد آور رنج نهانی است بیا این مهر و این هم جانمازت بیا تا سر دهی راز و نیازت بخوان مانند وردی یا سرودی دعایی که از بر کرده بودی به خاطر دارمت من دائم اوقات فراموشت کنم هیهات هیهات
باورم نیست مادر رفتی و خاموش شدی ترک ما کردی و با خاک هم آغوش شدی خانه را نوری اگر بود ز رخسار تو بود ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی ************************************************ مادرم هجر تو اندوه و غم ماست هنوز شد چهل روز فراق غصه به دل‌هاست هنوز دست مهرت زسرم کوته و بیچاره شدم آرزوی رخ زیبای تو رؤیاست هنوز *********************************************** مادر جان (پدر جان)، یاد آن شب‌ها که ما را شمع جان بودی میان ناامیدی‌ها چراغ جاودان بودی برایت زندگانی گرچه یکسر رنج و سختی بود بنازم همتت مادر (بابا)، که تا بودی، صبور و مهربان بودی ************************************************ شعله ای خاموش گشت و خانه ای بی نور شد گوهر ارزنده ای پنهان به خاک گور شد مادری شایسته از این عالم ناپایدار چشم خود بربست و از چشم عزیزان دور شد ************************************************ مادرم (پدرم) دیده برویت نگران است هنوز غم نادیدن تو بار گران است هنوز آنقدر مهر و وفا بر همگان کردی تو نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز ************************************************ گشته اکنون چشم ما از درد و غم دریا مادر ما چه گوییم بی تو از فردا و فرداها مادر تکیه گه بودی تو ما را ای همه امیدها بی تو عالم ندارد رنگ شادی‌ها مادر ************************************************ در سالگرد مادر: مادرم یاس‌ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می‌گیرند شبنم گل واژه اشک‌های توست ای شقایق دشتستان صبوری ای هم آغوش پروانه‌ها ای صفای گل سرخ ای نرگس عشق تو از همه گل‌ها زیباتر و از همه آن‌ها خوشبوتری در سالروز یاد تو عطر همه گل‌های شکفته را نثار وجودت می‌کنیم ************************************************ در سوگ پدر: در سوگ مادر: ای دریغ و افسوس که پدر (مادر) نام عزیزی است که دگر هرگز باز تکرار نخواهد گردید ************************************************ در سوگ مادر: به قاب کهنه چشمانم ای مادر به جز تصویر زیبایت ندارم ************************************************ در سوگ پدر: در سوگ مادر: پدرم (مادرم) دست اجل زود تو را پرپر کرد پسرت (دخترت) گریه کنان رخت عزا بر تن کرد دوستانت همگی در (از) غم تو نالیدند اشک چشم همگان خاک مزارت تر کرد ************************************************ در سوک پدر و مادر: پدر جان (مادر جان) لحظات از پی هم می‌آیند و می‌روند اما تو نیستی ولی یاد مهربانی و خوبی‌های بی منت تو گذر عمر را بر ما آسان نموده است. بی تو زیستن برایمان سخت و دشوار است اما ما صبر و مهربانی و خوب بودن را از تو آموختیم تا یاد و خاطره‌ات را زنده نگه داریم. ************************************************ در سوک مادر: گلهای بهشت سایه بانت مادر صد دسته ستاره ارمغانت مادر دیگر چه کسی چشم به راهم باشد قربان نگاه مهربانت مادر ************************************************ در سوگ پدر و مادر: دست دنیا در میان ناله‌ها رو می‌شود قصه گویی با سکوت خاک هم خو می‌شود آن صدایی که درونش قصه‌ها جان می‌گرفت قصه‌هایی که فقط با عشق پایان می‌گرفت پیش چشم ما درون خاک پنهان می‌شود دست‌های قصه گو، ای وای، بی جان می‌شود قصه گوی خوب ما رفتی به خواب، اما بدان خواب دیدم خانه‌ای داری میان آسمان! ************************************************ در سوگ مادر: رفتی از من مهر گسستی مادر با رفتن خود دلم شکستی مادر افسوس که بودی و ندانستم من ای در گرانمایه چه هستی مادر ************************************************ در سوگ مادر: مادرم جای تو خالیست به کاشانه ما غمت آتش زده بر این دل دیوانه ی ما شمع این محفل ما بودی و خاموش شدی بعد تو رفته صفا دیگر از خانه ما ************************************************ در سوگ مادر: نازنین مادر خوبم! چه بگویم که زبان لایق تقریر تو نیست ************************************************ قربان نگاه خسته ات، مادر جان لبخند به گل نشسته ات، مادر جان چه شبها تا سپیده، درد کشیدی ندای یا علی (ع)، یا رب کشیدی ************************************************ در سوگ مادر: چون مهر، بـزرگ و بی نشانی مادر آرام دل و عزیز جانی مادر ای کاش همیشه جاودان می بودی آن قدر که خوب و مـهربانی مادر شعر از: آقای محمد روحانی نجوا کاشانی ************************************************ در سوگ مادر: عمری که هست فانی، قدر و بها ندارد باغی که گشت بی گل، سیر و صفا ندارد مادر که بزم ما را، می داد شور و حالی رفت از جهان و دیگر، کاری به ما ندارد **********
414.6K
🔘-🔘--◆◈◆--🔘-🔘 🔘-🔘--◆◈◆--🔘-🔘                ﷽ زنی (س) بعد از تو زهرا خانه ام ماتمسرا شد همراه طفلانت بپا بزم عزا شد ای بود و هستم رفتی ز دستم با کودکانت در غم نشستم زهرا(۴) ای یار هجده ساله ام حیدر فدایت ای پرپر از کین لاله ام حیدر فدایت بنگر به حالم بشکسته بالم بعد از تو من در رنج و ملالم زهرا رفته ز داغ تو دگر تاب و توانم بعد از تو چون ویرانه گشته آشیانم یار غریبم من بی شکیبم بعد از تو زهرا غم شد نصیبم زهرا در وقت غسل تو بدیدم روی نیلی من تازه فهمیدم چه کرده با تو سیلی من پیکرت را شستم شبانه هم جای سیلی هم تازیانه زهرا افتاده‌ام زهرا به یاد پشت آن در نقش زمین گشتی تو زهرا پیش حیدر جان من آندم بر لبم آمد بهر تسلا زینبم آمد زهرا افتاده ام یاد تو و دفن شبانه هم غسل تو هم دفن تو،شد مخفیانه گرفته ام من بزم عزایت ای همدم من گریم برایت زهرا یا فاطمه رفتی و تنها گشته حیدر ذکر لب طفلان تو: ای وای مادر کنار زینب دو نور عینت هم مجتبی گرید هم حسینت زهرا من در کنار قبر تو آهسته نالم یاد همان لحظه که گفتی کن حلالم جانم فدای آنهمه صبرت افتاده ام من بر خاک قبرت زهرا 🎧:کمترین غلام اهلبیت 🎤🎤 👌  
قسمت دوم : ( سلام الله علیها ) به نام آن که به ما داد ، درسِ ایمان را همان که زندگی اش زنده کرد انسان را همان که بر همگان درس عاشقی آموخت ز دستِ لیلی و مجنون گرفت میدان را به نام نامیِ آن بانویی که با زحمت نشاند بر لب عالَم دمِ حسین جان را اگر نبود ، نبودیم میان سفره ی ما او گذاشت این نان را همان کسیکه همیشه حکایت صبرش صبور کرده دلِ مادرِ شهیدان را به نام آن زنِ مرد آفرین کرببلا همان که از دل ما بُرد ترس طوفان را کجاست دشمنِ شیعه حریف می طلبیم مُریدِ حضرت زینب عقیلتُ العربیم دوباره در دلم آشوب محشر کبراست چگونه من بنویسم از آن که بی همتاست ؟ گرفته ام به روی دست کاسه ی چه کنم !! و مانده ام که بگویم خدیجه یا زهراست ؟ خدا کند که بفهمیم کیست این بانو ؟ شناخت هر که مقامش از اولیاء خداست نوشته اند که خیلی به مادرش رفته نوشته اند که خیلی فدائی مولاست نوشته اند که یک عمر اهل نافله بود مُراد و پیرِ تمامِ نماز شب خوان هاست نوشته اند از آن دم که چشم خود وا کرد اسیر و عاشق و حیرانِ سیدالشهداست ... نوشته اند کرامات کوثری دارد ببین را چه دختری دارد ؟ رسیده شیعه به اینجا به همت زینب زمین حسینیه شد با عنایت زینب چه با شُکوه سپاهی چه لشکری دارد حسینیانِ جهانند ، امت زینب بزرگ و کوچکِ عالم ، مُحرمِ هر سال شوند راهی روضه ، به دعوت زینب هزار طایفه در روز اربعین جا شد میانِ کربُ بلا با کرامت زینب هزار شکر خدا را که خانواده ی ما شدند دربار و رعیت زینب برای دیدنِ آن جمعه ی فرج ، باید قسم دهیم خدا را به حُرمت زینب اگر نبود کسی سینه زن ، نبود الان دلی اسیر حسین و حسن نبود الان ... شاعر : ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸
قسمت چهارم : ( سلام الله علیها ) وقتی به دنیا اومد ، قنداقشو دادند دست امیرالمومنین ، گفتند یا علی ، نامی برای این فرزند انتخاب کن ، حضرت فرمود : من در انتخاب نام این فرزند ، از پیغمبر خدا (ص) پیشی نمیگیرم ... نوشته اند پیغمبر خدا (ص) در سفر بود ، صبر کردند تا حضرت از سفر برگشت ، قنداقه را دادند دست پیغمبر (ص) ... پیغمبر (ص) فرمودند : یا علی ، نامی برای این دختر انتخاب کردی ؟ عرضه داشتند نه یا رسولَ الله ، من در انتخاب نام این دختر ، از شما سبقت نمیگیرم ... پیغمبر (ص) فرمودند : من هم در انتخاب نام این دختر ، از خدا سبقت نمیگریم ... خطاب اومد : یا رسولَ الله (ص) ، نام این دختر را « زینب » بگذار ، نامش هم از طرف خدا آمد ، « زینب » یعنی زینت پدر ، همه جا زینت بابا بود ، نطقش ، نطق امیرالمومنین ... ، صدا ، صدای امیرالمومنین ... صفات و حرکاتش ، مانند مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیها ... صبرش مانند امیرالمومنین بود ... ، امیرالمومنین، کوه صبر بود ، جلو چشمش فاطمه اش رو زدند ، صبر کرد ، چون به صبر دعوت شده بود ، اما یک جا صبر امیرالمومنین لبریز شد ، کجا ؟ وقتی اون شب دستش رسید به وَرم بازوی بی بی ، طاقت از کف داد ، سر به دیوار گذاشت کریه کرد ... بی بی زینب هم ، مامور به صبر بود ، ابی عبدالله دست روی قلبش گذاشت ، فرمود زینبم صبور باش ، صبرکن ، گفت چشم ... همه جا صبر کرد ، بدن بی سر دید ، صبر کرد ... سرها بالای نیزه دید ، صبر کرد ... دست زیر بدن بی سر برد ، گفت خدایا این قربانی را از آل محمد (ص) قبول کن ... اما یه جا صبر زینب لبریز شد ، کجا ؟ اهل روضه اید ، وقتی نگاه کرد ، دید یزید داره با چوب به لب و دهان حسینش میزنه ، دیدند بی بی دست برد گریبان پاره کرد ، صدا زد یزید نزن ... یا نزن چوب جفا را بر لب و دندان او یا بگو بیرون روند از مجلست طفلان او ... یا نزن ، شرمی نما از روی زهرا ، مادرش یا بزن مخفی ز چشم خواهر گریان او صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ... ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸ ( سلام الله علیها )
3. سرود.mp3
6.43M
قسمت سوم : ( سلام الله علیها ) جشن و سُرور ما مُکرر شد که فاطمه دوباره مادر شد هِلهله برپا شده تو دنیا شیر خدا ، صاحب دختر شد بازم خدا ، کوثر آفریده از آسمون ، سر زده سپیده مژده بدید ، که زینب رسیده (یا زینب ، یا زینب) تکرار اومده خوشیدِ سحر باشه اومده زینتِ پدر باشه قراره تا مثل بی بی زهرا به زن های بهشتی ، سر باشه بازم خدا ، کوثر آفریده از آسمون ، سر زده سپیده مژده بدید ، که زینب رسیده سیدتی ، مولاتی یا زینب تو قبله ی حاجاتی ، یا زینب تو عمه ساداتی ، یا زینب (یا زینب ، یا زینب) تکرار یاری گرِ خونِ خدا ، زینب الگوی حکمت و حیا ، زینب تو از تبار اَشجعُ الناسی شیر زنِ کربُ بلا ، زینب تو قبله ی ، قلب مایی ، زینب تو خواهری ، بی همتایی ، زینب تو فاتحِ ، عاشورایی ، زینب (یا زینب ، یا زینب) تکرار ای یادگار فاطمه ، غم پرورِ حسین هم خواهر حسینی و هم مادر حسین ... : وعده ی کوثر خدا از عرش اعلی داده است زینب کبری ، که نه ، زهرا به زهرا داده است فاطمه سرتابه پا و فاطمه پا تا به سر راضیه ، مرضیه ، هانیه و حورا داده است ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸ ( سلام الله علیها )
4. روضه.mp3
4.55M
قسمت چهارم : ( سلام الله علیها ) ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸ ( سلام الله علیها )
1_1344086789.mp3
9.27M
قسمت دوم : ( سلام الله علیها ) به نام آن که به ما داد ، درسِ ایمان را ... ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸ ( سلام الله علیها )
1. رباعی صلوات.mp3
834.3K
قسمت اول : ( سلام الله علیها ) بر یُمنِ قدوم بنتِ حیدر « صلوات » بر نائبه ی حضرت مادر « صلوات » لبخند به لب‌ های حسین است و حسن خوشنودی قلب دو برادر « صلوات » ۱۰ دی ماه ۱۳۹۸ ( سلام الله علیها )
# زمزمه مناجات با امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف 🔹🔹🔹🔹 ای که تو هستی دلخوشیم ای که به هر سو می کِشیَم نرگس نرجس به کجایی به کجایی شب همه شب بیدار توام تو گلی و من خار توام تا به کی از من تو جدایی تو جدایی ای روی تو ماهم من دیده به راهم بر سر راه تو نشستم که بیایی ای یوسف زهرا ای گمشده ی ما جلوه نما تا که نمردم زجدایی ای که بود رویت محترم خال لبت باشد حَجَرَم تا به ابد من به تو نازم به تو نازم اشک تو دُر ناب من است ابروی تو محراب من است روی تو قبله بود و من به نمازم من مستم ز جامت من هستم غلامت روز ازل در دل من حک شده نامت در شور و نوایم این باشد دعایم ای همه هستی که تو باشی به سلامت ای که مسیحایی نفسی من که ندارم جز تو کسی من به تو مشغول و تو مشغول که هستی ای که به اشک و زمزمه ای قتلگهی یا علقمه ای یا که تو در گوشه ی شش گوشه نشستی من ز پا نشستم من دل به تو بستم یوسف زهرا سر بازار تو هستم ای لاله ی خوشبو ای سلسله گیسو من به خدا عاشق دیدار تو هستم اسیر تنهایی شده ام بی تو تماشایی شده ام غرق بلایم من و هستی تو سفینه ای که امید ما همه ای ای که عزیز فاطمه ای دیده به راه تو بود شهر مدینه ای ماه یگانه تو آگهی یا نه مادرت افتاده به پشت در خانه ای تو آرزویم من با تو بگویم شعله ی آتش زده از خانه زبانه بیا عزیز زهرا بیا عزیز زهرا ای همه هستی به فدایت به فدایت شاعر : سید محسن حسینی 🔹🔹🔹🔹