eitaa logo
کانال نوای عاشقان
19هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
434 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
3. بگرید زمین.mp3
1.13M
بگرید زمین و بنالد سماء فلک نوحه خوان ، سینه زن نینوا سلامُ ن علی ، ساکن کربلا ( حسین یا حسین یا حسین یا حسین ) تکرار دوباره شده ماه خون خدا زند هردلی ، پرسوی کربلا شرر زد غم ، او به جانهای ما ( حسین یا حسین یا حسین یا حسین ) تکرار پریشون شده ، مادرش فاطمه برای حسین ، قامت او خَمه دلِ جن و اِنس و مَلَک پرغمه ( حسین یا حسین یا حسین یا حسین ) تکرار
2. از راه رسیده.mp3
1.25M
از راه رسیده مُحرم شد دلِ زهرا پُر از غم می خونه زینب ز ماتم : خداحسینم ، خدا حسینم ( وای حسین ) تکرار دوباره وقت عزا شد عزای خون خدا شد هر دلی کرببلا شد از غم ارباب از غم‌ ارباب ( وای حسین ) تکرار غم تو کرده دیوونم گدای خونت می مونم با اشک و ناله میخونم : حسین مظلوم حسین مظلوم ( وای حسین ) تکرار با مددِ صاحب زمان به اِذن شاهِ خراسان همه میگیم با دل و جان : آقام حسین جان آقام حسین جان ( وای حسین ) تکرار
2. به میدان میروی.mp3
1.54M
( علیه السلام ) به میدان میروی ای گل به همره می‌بری جانم منم آن شمع سوزانی که بی‌پروانه می‌مانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ به دنبالت روان کردم اگر من آه و افغان را ز زینب نیمه‌جان مانده تو با خود می‌بری آن را ببین در باغ دل داغ فراق لاله بنشانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ به تعجیل از برم اکنون مرو ای یوسف زهرا به خونت تشنه می‌بینم هزاران گرگ این صحرا به خون غلطیدنت را من تو می‌دانی که می‌دانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ مرو تا بار دیگر من ببینم ماه رویت را به جای مادرت زهرا ببوسم من گلویت را وداع آخرین من بوَد ای روح ایمانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴ به غیر از باغبان دیگر نمانده گل به گلخانه چه محزون است هنگام وداعِ شمع و پروانه دگر بوی خزان دارد بهار باغ و بستانم حسین ‌جانم حسین‌ جانم۴
5. محرم پر از غمه.mp3
3.29M
مُحرم ، پُر از غمه مُحرم ، ماه دَمه مُحرم ، فصلِ عزا و ماتمه مُحرم ، وقت عزاست مُحرم ، عقده گشاست مُحرم ، هر دلی توی کربلاست چشماتونو باز دریا کنید رسیده ماه مُحرم روضه خونی رو به پاکنید رسیده ماه محرم ( کربلا کربلا ٬ میکُشی آخر تو مرا ) تکرار یاحسین ، منم گدات یاحسین ، دل مبتلات یاحسین ، مَحشره نام دلربات آرزوم ، هوای توست ٬ پَر زدن ، برای توست آرزوم ، دیدن کربلای توست ببین که من بازبه لطف تو برات به سینه میزنم دوباره زهرا ، مادرتو پیرهن سیاه ، کرده تنم ( کربلا کربلا ٬ میکُشی آخر تو مرا ) تکرار حسین جان ، ای امیرم حسین جان ، من فقیرم حسین جان ، از درِخونت نمیرم حسین جان ، ای بی کفن حسین جان ، عریان بدن حسین جان ، غریبی و دور از وطن صدای زهرا ، داره میاد که دلهارو می سوزونه کنار گودال نشسته و روضه ی غربت میخونه ( کربلا کربلا ٬ میکُشی آخر تو مرا ) تکرار
استقبال از ماه محرم این روزها دلشوره دارم بیش از پیش کاری بجز گریه ندارم بیش از پیش این روزها قلب مرا ماتم گرفته باز این لبم نام شمارا دم گرفته این روزها دلشوره دارم مثل هرسال هر شب گریزی میزنم تنها به گودال اما همه ترسم جدایی از تو شد ، آه اینکه نباشد دستم از ماه تو کوتاه ای کاش با عشق تو در روضه بمیرم من ، این منه بی ننگ و بی عرزه بمیرم ای کاش با گریه توانم را بگیری امسال بین روضه جانم را بگیری ای کاش این ماه محرم با تو باشم ای کاش در این روضه مَحرم با تو باشم تا اینکه مارا مادرت درهم ببیند مارا سیه پوش غم و ماتم ببیند کاری بکن غیر از غمت ، غم را نبینم ماهی بجز ماه محرم را نبینم زهراست مارا راهی این جاده کرده مارا برای نوکری آماده کرده فهم محرم را به ما امشب عطا کن راه حسین ابن علی را راه ما کن هر چند که صحرایی از غم تشنه اوست او تشنه بود اما دوعالم تشنه اوست 🔸شاعر: امیر فرخنده
۵۵ (امام حسین ع) جنت ما صحن و سرایت،یا حسین جان آرزویم کرب و بلایت،یا حسین جان ای گل احمد مختار،پسر حیدر کرار به من ای شمس هدایت،نظری ای شه ابرار تو عزیز مصطفایی،همه هست مرتضایی نور دیدگان زهرا،تو شه کرب و بلایی یا حسین شمس هدایی،در دلم نور و ولایی ای صفای همه عالم،یا حسین امید مایی تو امام بی قرینی،مظهر حی مبینی چون علی حبل متینی،معنی حصن حصینی تو امام مهربانی،بر همه روح روانی تا ابد تو جاودانی،بهر ما دارالامانی کربلای تو بهشتم،مهر تو اندر سرشتم نام تو حسین زهرا،روی قلب خود نوشتم آقاجان خیر کثیری،چون علی بر ما امیری گشته ام مهمان حسین جان،از کرم دستم بگیری مهر و حبت آبرویم،از تو باشد عطر و بویم ای گل زهرا حسین جان،مهر و حبت آبرویم کرده ای به من تو احسان،شده ام من بر تو مهمان هستم ای غریب مادر،یاد تو با چشم گریان
۵۶ (امام حسین ع) گل طاها حسین،جان مولی حسین از تبار نبی،پور زهرا حسین یا حسین یا حسین۲ گل پیغمبری،پسر حیدری همچنان مادرت،در کرم محشری یا حسین یا حسین۲ ای گل فاطمه،نور چشم همه نام زیبای تو،بر لبم زمزمه یا حسین یا حسین۲ مهر و حبت حسین،در دل شیعیان حرمت بهر ما،گشته دارالامان یا حسین یا حسین۲ جنت شیعیان،کربلایت حسین شدم از کودکی،مبتلایت حسین یا حسین یا حسین۲ تویی مولای من،روح آزادگی مقتدایم تویی،در همه زندگی یا حسین یا حسین۲ از کرامات حق،من گدای توام شکر لله حسین،با ولای توام یا حسین یا حسین۲ گل عالم حسین،به تو دل بسته ام سائلت گشته با،دل بشکسته ام یا حسین یا حسین۲ ای گل فاطمه،بر تو هستم پناه سائلت را حسین،از کرم کن نگاه یا حسین یا حسین۲
Mohammad Hossein Poyanfar - Ghararam Injast_۰۱۳۷۰۹.mp3
3.62M
قرارم اینجاست قرار هر سالم نگفته پیداست دلتنگیم از حالم اگه نیام من میدونم خودت میای دنبالم یا ثارالله و بن ثاره بغلم کرده خیالت دوباره اشکایی که رو گونه هامه شده هر قطره اش نائب الزیاره السلام علیک ای حبیب خدا نمیدونم از کی بود عاشقت شدمو السلام علیک با همین یه سلام چشامو بستم دیدم تو حرم خودمو یا ثارالله و بن ثاره بغلم کرده خیالت دوباره اشکایی که رو گونه هامه شده هر قطره اش نائب الزیاره روحم راهیه و پر میگیره دل من به هوای تو رو بال نسیم حتی توی خیال راه افتادیم به قرار تو جاده عشقت برسیم دوریم از تو ولی لحظه به لحظه به یاد هوای حرم هم نفسیم هوای کربلا هوای عاشقانه آقا جان قدم قدم پر از غزل پر از ترانه آقا جان دلم به سوی گنبدش به هر اذان و آقا جان سرم به سمت پرچمش به هر بهانه کربلا باب آشنایی ما با خدا خاک عاشق خیز سرتاسر شفا
ناگهان صومعه لرزید از آن دقّ‌ الباب اهل آبادی تثلیث پریدند از خواب رجز مأذنه‌ها لرزه به ناقوس انداخت راهبان را همه در ورطۀ کابوس انداخت قصۀ فتنه و نیرنگ و دغل پیوسته‌ست نان یک عده به گمراهی مردم بسته‌ست ننوشتند که باران نمی از این دریاست یکی از خیل مریدان محمد، عیساست لاجرم چاره‌ای انگار به جز جنگ نماند قل تعالَوا... به رخ هیچ کسی رنگ نماند به رجز نیست در این عرصه یقین شمشیر است بر حذر باش که زنّار، گریبان‌گیر است کارزارش تهی از نیزه و تیر و سپر است بهراسید که این معرکه خون‌‌ریزتر است بانگ طوفانیِ القارعه طوفان آورد آنچه در چنتۀ خود داشت به میدان آورد با خود آورد به هنگامه عزیزانش را بر سر دست گرفته‌ست نبی جانش را عرش تا عرش ملائک همه زنجیره شدند به صف‌آرایی آن پنج نفر خیره شدند پنج تن، پنج تن از نور خدا آکنده آفتابان ازل تا به ابد تابنده دفترم غرق نفس‌های مسیحایی شد گوش کن، گوش کن این قصه تماشایی شد با طمانیۀ خود راه می‌آمد آرام دست در دست یدالله می‌آمد آرام دست در دست یدالله چه در سر دارد حرفی انگار از این جنگ فراتر دارد ایها الناس من از پارۀ تن می‌گویم دارم از خویشتن خویش سخن می‌گویم آن‌که هر دم نفسم با نفسش مأنوس است آن‌که با ذات خدا «عزّوجل» ممسوس است من علی هستم و احمد من و او خویشتنیم او علی هست و محمد من و او خویشتنیم نه فقط جسم، علی روح محمد باشد یک‌تنه لشکر انبوهِ محمد باشد دیگر اصلا چه نیازی‌ست به طوفان، به عذاب زهرۀ معرکه را اخم علی می‌کند آب الغرض مهر رسولانۀ او طوفان کرد راهبان را به سر سفرۀ خود مهمان کرد مست از رایحۀ زلف رهایش گشتند بادها گوش به فرمان عبایش گشتند می‌رود قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ✍