و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
⚫️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین..
✅ #سختی_های_سفر_شام
📚به نقل از کتاب المصابیح،
🔹به سندش از امام صادقعلیهالسلام، از پدرش امام باقرعلیهالسلام_از پدرم امام علیبنالحسینعلیهالسلام در باره بردن او به سوی یزید پرسیدم.
🔸فرمود: مرا بر شتری لنگ و بدون جهاز، سوار کردند وسر حسینعلیهالسلام بر بالای علمی بود و زنانمان، پشت سرِ من بر استرانی بدون پالان، سوار بودند.
🔹کسانی که ما را میبردند، از پشت سر و گردا گردمان،بانیزه، مارا احاطه کرده بودند و آزار می دادند.
🔸اگر اشکی از دیده یکی از ما فرو میچکید، با نیزه به سرش میکوبیدند، تا آنکه وارد شام شدیم.
📣جارجی جار زد: ای شامیان! اینان،اسیران اهل بیت ملعوناند.
📚شهادت نامه امام حسین علیهالسلام ص۵۱۱ به نقل از کتب
▪️الاقبال ج۳ ص۸۹ ؛
▪️بحار الانوار: ج۴۵ ص۱۵۴ ح۳
#مصائب_شام #حضرت_رقیه
منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
گرچه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
یم رحمت شده هر قطره ای از اشک روانم
عظمت، فتح، ظفر، سایه ای از قد کمانم
ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
چادر عصمت زهراست همانا به سر من
زده از پنجه دل دخت علی شانه به مویم
جای گلبوسه زهرا و حسین است به رویم
مهر را مُهر نماز آمده خاک سر کویم
گه در آغوش پدر، گاه سر دوش عمویم
پای تا سر همه آئینه زهراست وجودم
شاهدم این قد خم گشته و این روی کبودم
اشک من خون شده و در رگ دین گشته روانه
گل داغم زده در باغ دل عمه جوانه
همه جا گشته عزاخانه من خانه به خانه
شده از اجر رسالت بدنم غرق نشانه
خارها بود که میرفت فرو بر جگر من
پدرم از سر نی دید چه آمد به سر من
دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
دلم از داغ، کباب و سرم از سنگ شکسته
رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
به رُخم اشک فراق و به لبم بوده خطابه
نغمه ام "یا اَبَتا" و قفسم گشته خرابه
طوطی وحی ام و پر سوخته ی شام خرابم
لحظه لحظه غم هجران پدر کرده کبابم
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
#مصائب_شام #حضرت_زینب
از طشت دیدم ازدحام دورو بر را
میداد چشمانت به چشمانم خبر را
سربازها بالا سر تو جمع هستند
روی سرت دیدم هجوم صد نفر را
اینها نشستند و تو سرپایی عزیزم
پا درد تو آتش کشیده هر جگر را
چشم سفیران سوی وجه الله مانده
دیدند با خنده زنان بی سپر را
قرآن که خواندم نانجیب مست لج کرد
انداخت با چوب از دهانم دو گهر را
دیدم چگونه سربه زیرت کرد کارش
پیش تو میکوبید بین طشت سر را
گوش مرا باید بگیری نشنوم من
حرف در گوشی مشتی بد نظر را
خطبه بخوان ویران کنی کاخ ستم را
خطبه بخوان زنده کنی یاد پدر را
خطبه بخوان تا خنده هایش زهر گردد
تا که ببیند در بیان تو اثر را
تو ذوالفقاری در زبان داری عقیله
بین غل و زنجیر کراری عقیله
🔸شاعر:
#سیدپوریا_هاشمی
#مصائب_شام #حضرت_زینب
از دم دروازه معلوم است بد تا میکنند
خیره سرهایی که زینب را تماشا میکنند
گاه با شمشیر و نیزه گاه با رقص و طرب
دور بیبیهای روی ناقه بلوا میکنند
شمر با اعوان و انصارش دوباره میرسند
کربلای دومی را باز برپا میکنند
شهر را مانند روز عید آذین بستهاند
با صدای پای هر رقاصه غوغا میکنند
تا که نرخ هر النگو بیشتر بالا رود
زرگران بالاتفاق این پا و آن پا میکنند
کاش تنها سنگ باشد روی پشت بامها
میزنند آیینه را با هر چه پیدا میکنند
دختران قافله با ذکر وا أماه خود
پای زهرا را میان کوچهها وا میکنند
آستین پارهای دارند جای روسری
باهمان هم ـ آه ـ ناچارا مدارا میکنند
در میان این حراجی پیش چشمان رباب
بر سر گهوارهء شش ماهه دعوا میکنند
نی اگر که خم شود یکبار دیگر بچهها
بوسههایی هدیه بر لبهای بابا میکنند
داغ پشت داغ تنها کار تیر و نیزه نیست
خیزرانها هم چه کاری با جگرها میکنند
🔸شاعر:
#علیرضا_خاکساری
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
هفته دفاع مقدی گرامیباد
🌸🌹🌺🌹🌹🌸🍀
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
سواران لحظهای تمکین نکردند
ترحّم بر من مسکین نکردند
سواران از سر نعشم گذشتند
فغانها کردم، اما برنگشتند
اسیر و زخمی و بی دست و پا من
رفیقان، این چه سودا بود با من؟...
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بسط روح بودم
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان زان سو نخندید
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
رها کردند در زندان بمانم
دعا کردند سرگردان بمانم
شهادت نردبان آسمان بود
شهادت آسمان را نردبان بود
چرا برداشتند این نردبان را؟
چرا بستند راه آسمان را؟...
دلم تا دست بر دامان در زد
دو دستی سنگ شیون را به سر زد...
چه درد است این که در فصل اقاقی
به روی عاشقان در بسته ساقی
بر این در، وای من قفلی لجوج است
بجوش ای اشک هنگام خروج است
در میخانه را گیرم که بستند
کلیدش را چرا یا رب شکستند؟!...
من آخر طاقت ماندن ندارم
خدایا تاب جان کندن ندارم
دلم تا چند یا رب خسته باشد؟
در لطف تو تا کی بسته باشد؟
بیا باز امشب ای دل در بکوبیم
بیا اینبار محکمتر بکوبیم...
بکوب ای دل که غفار است یارم
من از کوبیدن در شرم دارم
بکوب ای دل که جای شک و ظن نیست
مرا هر چند روی در زدن نیست
کریمان گر چه ستار العیوباند
گدایانی که محجوباند خوباند
بکوب ای دل، مشو نومید از این در
بکوب ای دل هزاران بار دیگر...
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز، باز است...
#دفاع_مقدس
#شهدا
#قادر_طهماسبی
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
|⇦•چقدر سرده بابا ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج سیدمهدی میرداماد •✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
چقدر سرده بابا ، هوای خرابه
دیگه خسته م از این شبایِ خرابه
دیگه هیچ کسی نیست بفهمه چی میگم
دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو ..
*دیگه باز نکنم بعضی حرفا رو .. از اون شبی که تو بیابون گم شد دیگه لکنت گرفت .. به جای اینکه بگه اَبَتا .. میگفت اَبَ .. حرفاشو دیگه کسی نمیفهمید..*
دیگه هیچ کسی نیست بفهمه چی میگم
دیگه لکنتم خسته کرده لبم رو ..
دیگه وا نمیشه چشایِ کبودم
تا که گریه پایین بیاره تبم رو
دیگه دخترت موندنی نیست
دیگه بغضم آروم نمیشه
میخوام در بیام از خرابه روم نمیشه
نبودی ببینی ، تو بازارایِ شام
به جای النگو طناب بود رو دستام
چه زجری کشیدم تا زجرُ میدیدم
فقط این طرف اون طرف میدویدم
یه جوری منو زد که دادم در اومد
دیگه بعد از اون هیچ کجا رو ندیدم
دیگه دخترت بی قراره دیگه تو تنم نا ندارم
میخوام پیشِ پای تو وایسم ، پا ندارم
من الذی ایتمنی ..
تو هستی و عشق منی ..کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
babolharam shabe 3 moharram1399 - hasan ataee.mp3
4.54M
|⇦•چقدر سرده بابا ..
#سینه_زنی و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیهما به نفس حاج سیدمهدی میرداماد _ سوم محرم99•✾•
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اَمان از فتنههای آخرالزمان!
به علی(ع) معترض شدند که چرا
قاتلینِ عُثمان را مُحاکمه نمیکنید!
حضرت اما اصل نظام را
فدای یک پرونده نکردند!
لکن #بی_بصیرتها هم
#مصلحت_نظام را
نمیفهمیدند...کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
🏴🕯در آغوش گرفتن سر امام حسین(ع) توسط حضرت رقیه سلام الله علیها
وقتي سر بريده امام حسين را براي رقيه سلام الله عليها آوردند گفت اين سر كيست؟ به او گفتند: سر پدرت حسين است. سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد و با گريه هاي سوزناك خود خطاب به سر چنين گفت: پدر چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟ پدر چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟ پدر دختر يتيم تو به چه كسي پناه ببرد تا بزرگ شود؟ پدر جان زنان بي پوشش چه كنند؟ پدرجان زنان اسير و سرگردان كجا بروند؟ پدر جان چه كسي چشمان گريان را چاره ساز است؟ پدر جان چه كسي يار و ياور غريبان بي پناه است؟ پدر جان چه كسي پريشان مويي ما را سامان مي بخشد؟ پدر جان بعد از تو چه كسي با ماست؟ واي بر ما بعد از تو واي از غريبي! پدر جان كاش فدايت مي شدم. پدر جان اي كاش بيش از اين نابينا مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم. پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم. سپس لب ها را بر لب هاي پدرش امام حسين نهاد و چنان گريست كه همان لحظه بيهوش شد و وقتي او را حركت دادند دريافتند كه از دنيا رفته است.
📚منبع:
المنتخب في جمع المراثي و الخطب طريحي؛ ص ۱۳۶
🔳گرفتن روح امام حسین ع🔳
••✾🌻🍂🌻✾••
بسم الله الرحمن الرحيم
🍂اللهم صل على محمد و آل محمد
و سلم تسلیما کثیرا🍂
⁉️عزرائیل از گرفتن روح امام حسین(ع)، عذرخواهی کرد؛ پس چه کسی آن را بگیرد⁉
✨ امام جعفر صادق(ع) با یارانش نشسته بود و در مورد عاشورا و اتفاقی که برای حسین(ع) می افتد، سخن میگفتند،
ایشان فرمودند: آیا سخنی به شما بگویم که به واسطه آن، عرش خداوند سبحان و متعال میلرزد⁉
🏴 وقتی جدم حسین(ع) افتاد و از اسبش به زمین افتاد و خاک آلود شد، شمر(خداوند لعنتش کند) روی سینه جدم حسین(ع) نشست؛ در حالی که ایشان تشنه بود و او را به صورتش انداخت و شروع به بریدنِ رگِ گردن ایشان نمود و ایشان صدا میزد: وای از تشنگی 🥀
🏴 بدن پاکش باقی ماند و به سمتش سنگ پرتاب میکردند؛ در این هنگام بود که خداوند متعال به همه آفریدگانِ روی زمین و آسمان ها وحی نمود که به دوست رسول الله(ص) در این حالت نگاه کنید؛ در حالی که او نسبت به بدی های دنیا و ترس هایش، شکیبایی میکند؛ خداوند به ملکالموت وحی کرد که روح حسین(ع) را بگیر 🥀
💥عزرائیل عرض کرد:
پناه بر خدا از اینکه به من دستور دهی و آن را عملی نکنم و صدایت را پاسخ ندهم؛ من در مورد مساله فرزند دوستت، سرگردان هستم؛ پروردگارا، می اندیشم و به واسطه دوست و برگزیده ات و پیامبرت، پیامبر مهربانی، به تو توسل میکنم، تا عذرم را در گرفتن روح دوست و فرزند غریب دوستت بپذیری؛ او که تشنه ستم دیده به سوز و گُداز افتاده میباشد.
🏴 خداوند بلند مرتبه فرمود: ای عزرائیل، چرا در این مورد، از من اِلتماس میکنی⁉
💥 عرض کرد: پروردگارا، عضو سالمی برای حسین(ع) نمانده است تا روحش را از او بگیرم و من از رسول الله(ص) خجالت میکِشم و از امیرالمومنین(ع) و فاطمه زهرا(ع) حیا میکنم و پروردگارا، شما به من دستور میدهی تا روحش را بگیرم😔
🏴 پروردگار فریاد زد: ای ملکالموت، جانش را از سرش بگیر
💥ملک الموت فریاد زد: تو میدانی که تیری در چشمانش فرورفته است 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از دهانش
💥عرض کرد: آه، سوزوگُداز بر او، تیری در دهانش فرورفته است و دندان هایش شکسته شده است 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از سینهاش
💥عرض کرد: چهارهزار جِراحت در سینه اش میباشد و سینه اش را قطعه قطعه کردند 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از پیشانیاش
💥فرمود: سنگی به پیشانی اش خورد 🥀
🏴 پروردگار فرمود: از وسطبدنش
💥عرض کرد: ضربه ای به وسط بدنش خورده است و به این خاطر، به زمین افتاد 🥀
🏴 خداوند متعال به ساکنان آسمان ها و زمین خطابی را با خشم وحی نمود:
🔥ای مردم طُغیانگر ستمکار نسبت به فرزند دختر پیامبرش، سوگند به بزرگی و جلالتم، من نسبت به کشتنش افتخار میکنم و او خودش را به خاطر شما فدا کرده است؛
بدانید که هر فردی بر او گریه کند یا با او #دیدار کند یا خودش را به حالت گریه اندازد و بدنش بلرزد و بترسد، من آتش را بر بدنش حرام میکنم و او را وارد بهشت خودم مینمایم، حتی اگر گناه انسان ها و جن را بیاورد 🥀
🏴 سپس خداوند جلیل فرمود: من خودم، روح حسین(ع) را میگیرم؛ ای ملکالموت و ای فرشتگانم، ای ساکنان آسمان ها و زمین؛ و ای مالک و نگهبان زمین و ای حاملان عرض، به زمین کربلا فرود آیید، وقتی روح حسین(ع) را گرفتم، به محمد مصطفی(ص) و علی مرتضی(ع) و فاطمه زهرا(ع) تسلیت بگویید و گریه کنید و
🥀 خاک بر سرتانبریزید 🥀
◼ وقتی به زمین کربلا رفتند، هنگامی بود که شمر ملعون سر آقای ما امام حسین(ع) را از بدنش جدا میکرد 🥀
🏴 خداوند به روحش وحی نمود:
🥀 يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً فَادْخُلي في عِبادي وَ ادْخُلي جَنَّتي 🥀
✨اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته، به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است باز گرد؛ پس در ميان بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو✨
◾ در این هنگام بود که روح مولای ما حسین(ع)، بیرون رفت و کائنات صدا زدند:
🏴 وااماماه واحسیناه واذبیحاه واغریباه
📚 اكسير العبادات في اسرار الشهادات شيخ دربندی
4_6001100349476177739.mp3
4.65M
سینه_زنی_حضرت_رقیه س
کربلایی_اکبر_عبادی
کربلایی_محمودعیدانیان
ازتوانتظارنداشتم منو تنها بذاری
بری و دخترتو بدون بابا بذاری
ازتوانتظارنداشتم بری ودیگه نیای
میون این همه دشمن که منوجابذاری
باشه,بابا عیبی نداره ، موی سرم
باشه,بابا عیبی نداره ، اخ کمرم
باشه بابا عیبی نداره
گوشوارم ,چادرم, معجرم
باشه,باباعیبی نداره ، زدنم
باشه,باباعیبی نداره ، بدنم
باشه,باباعیبی نداره
سوخت تنم,بال وپرم,صورتم
دخترت از دنیا بریده
سه سالگی قدش خمیده
موی سرش همه سفیده
فقط بدون خوشی ندیده
🔰بابا منو ببر ازاین خرابه
دیگه از همه بریدم به خدا که خسته ام
عمه میدونه که دیگه بال و پر شکسته ام
هرکجامنو زدن عمه سپر شد واسه من
دیگه منتظر به راه اجلم نشسته ام
بابا,بذاربرات بگم از ، شام بلا
بابا,بذاربرات بگم از ، طشت طلا
بابا,بذاربرات بگم از
غصه ها, راس بالا,نیزه ها
بابا,بذاربرات بگم از ، دخترا
بابا,بذار برات بگم از ، طعنه ها
بابا,بذار برات بگم از
خنده ها,کوچه ها,گریه ها
خوشی به قلبم دست رد زد
یه بی حیا بهم لگد زد
به زیر دست و پاکه بودم
یه پیرزن منو چه بد زد
🔰بابا,منو ببر ازاین خرابه
(شعروسبک : #عباس_قلعه)کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
4_5850502745785632671.MP3
16.95M
♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴
🎙روضه جانسوز #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها با نوای #استاد_میرزا_محمدی :👇
*زیارت نامه بی بی سه ساله حضرت رقیه س*
*اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.*
*التماس دعا*
((سبک سنتی))
نوحه حضرت رقیه(سلام الله علیها)
بـوی بابا بـر مشامم میرسد(2)
عمه جان امشب امامم میرسد(2)
می نشینم تا سحر در راه او
بوسه میگیرم ز روی ماه او
برجهان امشب امامم میرسد
عمه جان امشب امامم میرسد
-------------
ای اسیران بشنوید آوای من
میرسد امشب ز ره بابای من
امشب آن ماه تمامم میرسد
عمه جان امشب امامم میرسد
--------------
ای یتیمان ناله وزاری کنید
عمه زینب را شما یاری کنید
برشما هردم سلامم میرسد
عمه جان امشب امامم میرسد
یوسف حق پرست(غریب)کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
نوحه -واحد حضرت رقیه(س)
بسـوز ای دل بگـو با آه و نـاله
به یاد یک گلستان یاس و لاله
اگر کرب و بلا می خواهی امشب
بریز اشک روان بهر سه ساله
فدای شـور و آوایش
شـده پُر آبله پـایش
دلش شد تنگ بابایش
ولی امشب به پایان این سفر آید
دل شب کنج ویـرانه پـدر آید
آه واویلا واویلا واویلا(2)
رسیده شام هجـران رقیه
ملائک دیـده گریان رقیه
بسوزید و بنالید سینه زنها
به لب آمد دگر جان رقیه
کجا بـودی بابای من
ببینی زخم پـای من
خرابه گشته جای من
ببین بابا گـرفته غم گلـویم را
چرا با خود نیاوردی عمویم را
آه واویلا واویلا واویلا(2)
بیا عمـه گلِ خود را کفن کن
کفن بـا پاره پاره پیرهن کن
رسیده شام هجران عمه زینب
برایم رخت ماتم را به تن کن
همین جا کنج ویرانه
تو خاکم کن غریبانه
بسوزد شمع و پروانه
بسوزید ای یتیمان در عزای من
شـده کنج خرابـه کربلای من
آه واویلا واویلا واویلا(2)
یوسف حق پرست(غریب )
دو دمه حضرت رقیه(س)
دختر سلطانم و ویرانسرا شد جای من(2)
وای من ای وای من(2)
آمده کنج خرابـه نیمه شب بابای من(2)
وای من ای وای من(2)
از همه دوستان التماس الدعا
کانال نوای ذاکرین:(ایتا)
👇👇👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
⚡⚡⚡⚡⚡⚡
کانال نوای ذاکرین :(تلگرام)
👇👇👇
T.me/navayehzakerin
مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش