#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شب_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
افتاده بین قتلگاه
توو چنگ کینهی سپاه
نداره جون پناه، پناه عالم
شدی چه دَرهم، پناه عالم
باور نداره زینب، ولی داره میبینه
رو سینهی داداشش، شمر لعین میشینه
شمر اومده و
رو سینه تا نشسته
پهلوت شده شکست
پشت و روش نکن، پیشِ نگاه خواهر
رو پای مادرِ سر، گلوی خشک و خنجر
شلوغه و برو بیا، از تیغ و تیر و نیزهها
یه پیرمردی با عصا، اومده گودال، میون جنجال
همه میون گودال، با دست پُر رسیدن
انگشتش و برای، انگشترش بریدن
با وضو همه، زدن به قصد قربت
تنش میره به غارت، چقدر شده جسارت
نیزههاشون و
توو بدنش شکستن
نعلای تازه بستن
*یه جای دیگه هم با دست پُر رفتند، اون نامرد اومد گفت:« میخوایم بریم در خونهی علی؛ کیا میان»؟!
همه لاتای مدینه رو جمع کرد، گفت هرچی میتونید دست بگیرید، بردارید میخوایم بریم به جنگ علی...
«هرکی با هرچی دستشه
مادر ما رو میزنه»*
*عمر سعد به مردی که سمت راستش ایستاده بود اینجوری گفت:« پیاده شو برو کارش و خلاص کن». آخر مقتل میگه سه ساعت توو خون همینجوری دست و پا میزد...
شمر و سنان خودشون و رسوندن، میگه لحظات آخر ابی عبدالله بود، ابی عبدالله زبان مبارک و همینجوری از عطش توو دهانش میچرخوند. شمر وارد شد اول یه لگدی به ابی عبدالله زد، و گفت:« پسر ابی تراب، مگه خودت نمیگفتی بابام از کنار حوض کوثر به من آب میده، پس چرا هی داری العطش العطش میگی؟! از بابات بخواه بهت بده.
رو کرد به سنان، اینجوری به سنان گفت شمر:« برو تو کارش و تموم کن». به خدا قسم من اینکار و نمیکنم، هرکی این کار و بکنه دشمن پیغمبر میشه.
شمر غضب کرد، نشست رو سینهی حسین. محاسن ابی عبدالله و توو مشت گرفت، ابی عبدالله یه خندهای بهش کرد؛ ابی عبدالله شروع کرد باهاش حرف بزنه:« مگه منو نمیشناسی که میخوای منو بکشی»؟!
شمر جواب داد:« خوبم میشناسمت، میدونم کی هستی. تو مادرت فاطمهست، باباتم علیه، میکُشمت هیچ ترسیم ازت ندارم».
جدم رسول خدا درست میگفت، گفت چی میگفت جدّت؟! حالا همینجور که رو سینهی ابی عبدالله نشسته...
جدّم به پدرم اینطوری میفرمود:« انسانی که شکل سگه، انقدر چهرهش زشته یه همچین انسانی منو میکشه. محاسن سیدالشهدا توو دست شمره، ابی عبدالله داره باهاش حرف میزنه. گفت:« منو میگفت»؟!
حالا که جدّت اینجوری گفته منم بلدم چه جوری سرت و ببرم. میگه با پاش بدن مبارک ابی عبدالله و برگردوند، شروع کرد با شمشیرش، با خنجرش از پشت گردن ضربه بزنه. هرضربهای میزد ابی عبدالله صداش بلند میشد، ضربهی اول و زد:« وا جَدّاه»، ضربهی دوم «وا محمدا»، ضربه سوم « وا ابا قاسما، وا ابتاه، وا علیاه» ضربهی آخر که رسید صدا زد:« وا اماه»...*
«آی شمر امام است و احترامش کن
چقدر پشت و رویش میکنی تمامش کن»
*حالا یه نفرِ داره میبینه، روضه هنوز تموم نشده، یه نفر از بالای تل دست رو سرش گذاشته، حسین از توو گودال میگه وا محمدا؛ زینبم از رو تل داره جواب میده وا محمدا، وا جداه...*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab10Moharam1402_02.mp3
9.13M
|⇦•شب جمعه به دل....
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شب_دهم_محرم_۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
عاشورا يعني قطرات اشكي كه حسين براي فرداي اهل بيت خويش ريخت، عاشورا يعني جمع كردن خارهاي بيابان در شب تاريك،
يعني سيراب كردن كودك شيرخواره با سرانگشتان پيكاني.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab10Moharam1402_03.mp3
22.18M
|⇦•چه خوش بُوَد....
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده#شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
عاشورا و تاسوعا فراتر از معنای ساده عددی، باریکاندیشیهایی دارند؛ التاسوعا یعنی جایی که بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد و العاشوراء نیز جایی است که میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان میشود؛ از این رو عاشورا یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) به شدت بالا میرود
🏴🏴🏴
چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو
بوی بهشت میوَزد از کربلای تو
چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی
که جان دهد پای تو و روضههای تو
تا خونبهای تو، باشد خدای تو
درمان هر غم است، اشکِ عزای تو
اشکِ از داغ حسین نزد خدا میماند
خانهی دوست تو را سوی خودش میخواند
خانهی دوست کجاست؟! کربلا
کربلا مقصد انبیاء
مرد این جادهای؟! ای رفیق
پابهپای شهیدان بیا
«کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا»
چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو
عالمیان فِتْيهی ذبح عظیم تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو
ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق
اکسیر تربتت، آدمربای عشق
عشق را زائر مَشّایه فقط میداند
وادیِ عشق تو را سوی نجف میخواند
وادیِ عشق کجا؟! جز نجف
نجف آن شهر مولا علی
مبداء عاشقان؟! اربعین
از مسیر نجف یا علی
« یا علی یا علی یا علی»
#شاعر: امیرحسن سالاروند
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab10Moharam1402_07.mp3
21.29M
|⇦•تو رو که تنها دیدن...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده#شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
عاشورایعنی مبارزه، یعنی ایستادگی در برابر ظلم و فساد، یعنی ایستادگی در برابر فریب و خرافه، یعنی پیگیری همان روشی که رسول خدا (ص) اعلام فرمود که در دین من ریاضت و رهبانیت جایی ندارد! دین من، دین تلاش و تکاپوست در جهت حق و حقیقت
🏴🏴🏴
تو رو که تنها دیدن، همه باهم دویدن
هنوز تو زنده بودی، سرِ تو رو بُریدن
هجوم آودن به تنت
سه ساعته میزننت
نمیدونم چی کار کنم؟!
نیزه شکوندن توو تنت
برا خدا میکُشتنت
نمیدونم چی کار کنم؟!
آخه چقدر نیزه و تیر، لازمه واسه کُشتنت
هزار و نهصد جای زخم، چیزی نذاشته از تنت
نمیبُره سرت رو، تابونده تنت رو
نمیبوسیدم ای کاش، گلوی اطهرت رو
زانو رو بدنت
پا نمیشه از رو تنت
خودت بگو چی کار کنم؟!
مادر و پیش تو ندید
خنجرِ کُندش رو کشید
خودت بگو چی کار کنم؟!
پیش منو و مادرمون، جسمت و چرخونده به پشت
دوازده ضربه به تو زد، ما رو دوازده دفعه کُشت
«جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم حسین»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab10Moharam1402_05.mp3
12.09M
|⇦•سیدی ابا عبدالله...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده#شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
ای آن که غمت مسئله آموز من است شور غم تو در دل پرسوز من است روزی که حسین! بر تو من گریه کنم سوگند به تو که بهترین روز من است . .
🏴🏴🏴
ساربون، اومده گودال خواهرت، داره میبینه
چشمای، تو چقد تاره سینهی، تو چه سنگینه
میزنند، تو رو با نیزه پیکرت، دیگه بیحاله
از تنت، یه چیزی برده هر کسی، توی گوداله
«سَیِّدی، ابی عبدالله»
نیزهها، که میان پایین نفست، نمیاد بالا
سر تو، به روی نیزه پیکرت، میون صحرا
پاشو که، علم افتاده حَرَمت، شده آواره
تو بگو، چه کنه زینب با غم، گلوی پاره
«سَیِّدی، ابی عبدالله»
مرکبا، رسیدن از راه تنت و، به زمین دوختن
میدیدی، از توی گودال خیمههات، چجوری سوختن
نکنه، توی این صحرا بسوزه، چادرِ زینب
پاشو که، پیش جسم تو کعب نی، نخوره زینب
«سَیِّدی، ابی عبدالله»
#شاعر: احسان نرگسی
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab10Moharam1402_04 (1).mp3
8.81M
|⇦•ای وای پُر از زخمی..
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده#شبِ_دهم_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
محرّم، زیباترین نگارخانه در قلب هستی است که زمین و آسمان و ملک و ملکوت و عرش و فرش را شگفت زده کرده .
🏴🏴🏴
ای وای پُر از زخمی، ای وای پُر از خونی
عطشان اگه بودی، عریان نمیمونی
نترس اگه غارت شده پیراهنت
چادرم و میندازم رو بدنت
منم شبیه خیمههات میسوختم
کاشکی خودم برات کفن میدوختم
«خدای من؛ خدای من!
عریانه بچهی باحیای من
خدای من؛ خدای من!
ببین چقد تنهان بچههای من»
«بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ»
دیدم توی مقتل، سینهت پُر از تیره
شمر از سنان داره، خنجر رو میگیره
تیرا رو از سینهت بیرون میکِشه
میشینه روی سینه تا آماده شه
با خنجرش ضربهی محکم میزنه
رگای نامرتبت سهم منه
خدای من؛ خدای من!
کشتن بچهم و جلو چشای من
خدای من؛ خدای من!
به هیچ کسی نمیرسه صدای من
«بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ»
گودال پُر از خونه، خیمه توو آتیشه
رفتید تو و عباس، زینب غریب میشه
با اینکه ریختن سرِ تو قبیلهای
ولی تو فکر خواهرت عقیلهای
زجر که دخترا رو هر بار میزنه
سرِ تو روی نیزهها زار میزنه
خدای من؛ خدای من!
سر بریدن بچهم و روی پای من
خدای من؛ خدای من!
قهقهه میزنن به نالههای من
«خدای من؛ خدای من!
عریانه بچهی باحیای من
خدای من؛ خدای من!
ببین چقد تنهان بچههای من»
«بُنَیَّ بُنَیَّ، بُنَیَّ بُنَیَّ»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
Fadaeian_Shab11Moharam1402_01.mp3
36.81M
|⇦•سر نخواهم کردخَم...
#مناجات و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجراشده#شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
شام غریبان، ترسیم داغ دیدگی و استقامت است، ترسیم تسلیم و بندگی در برابر حضرت حق.
🏴🏴🏴
سر نخواهم کرد خم، پیش کسی اِلّا حسین
قلب من خورده به نامِ، نامیِ مولا حسین
در رَهَش امروز هرکس یک قدم برداشته
خوب میداند تلافی میکند فردا حسین
آه از آن روزی که خلوت میشود دورِ مزار
بعد میبینی که مانده پیش تو تنها حسین
بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم
از همه عالم کفایت میکند ما را حسین
شک ندارم نوکران را، از صف یوم الحساب
میکشد بیرون ملک، میگوید: اینها با حسین
ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست
لحظهای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین
کولهباری از گناه آوردهام، چون گفتهاند
با دو قطره اشک، پاکش میکند یکجا حسین
رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست
کَلْمَهُ الحُسنیٰ حسین و عُرْوَة الْوُثْقَی حسین
بس که بخشیدهست میترسم میان قتلگاه
شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین
مادرم میگفت اگر شوقِ حرم داری بگو
بعدِ تسبیحات بیبی حضرت زهرا …حسین
هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه
خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین!
روضهخوانها شب به شب غمگین به منبر میرسند
با همان یک یا حسین از سر به آخر میرسند
روضهها را از پسر تحویل بابا داده و
از سرِ بر نیزهی بابا به دختر میرسند
#شاعر: سعید پاشازاده
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
|⇦•گاه مابین مقاتل..
#قسمت_اول #روضه وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شب_شام_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
گاه مابین مقاتل پابهپای بیتها
سمت سقا میروند اما به اکبر میرسند
ارباً اربا روضهی سختی است اما غالباً
روضه سنگین میشود وقتی به اصغر میرسند
گوش تا گوش علی را تیر از هر سو بُرید
روضهخوانها در همین مقتل به حنجر میرسند
شمر میآید به گودال و به دستش خنجر است
روضهها از روی تل اینجا به خواهر میرسند
من گُلی گم کردهام میجویم او را،
روضهها از میان نیزه و خنجر به پیکر میرسند
«گلی گم کرده ام می جویم او را
گلِ من یک نشانی بر بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت»
روضهای سرتاسر گودال را پُر کرده است
یا بنُیَّ... نالهها از سمت مادر میرسند
*شاید همچین که همه رفتند بیبی اومد کنار این بدن، چادرش رو کشید رو این بدن...*
«خدای من؛ خدای من! عریانه بچهی باحیای من
خدای من؛ خدای من! کشتند بچهامو روی پای من»
عصر عاشوراست اما خیمهها در آتشند
دشمنان دارند از هرگوشهای سر میرسند
*امام زمان (عج) فرمود: صبح و شب برای جد غریبم حسین گریه کنید.
آقا برای کدوم روضهست خیلی گریه میکنید؟!
نکنه روضهی گوداله؟! نه
روضهی علیاکبره؟! نه
روضهی عموتون عباسه؟! نه
روضهی علیاصغره؟! نه
پس چرا صبح و شب براش گریه میکنید؟
فرمودند: آخه شهادت که توو خونوادهی ما رسمه؛ میدونید اشکِ من برای چیه؟!
برای اون لحظهای که دستای عمهام رو با طناب بستند...*
یکی یکی همه رو سوار بر ناقه کرد، حالا خودش میخواست سوار بر ناقه بشه؛ یه نگاه کرد سمت گودال داداش! باشو برای زینبت رکاب بگیر. یه نگاه کرد سمت علقمه عباس! غیرت الله! پاشو نگاه کن، یه عده نامحرم دور زینب و گرفتن...*
زینب از هر سو یتیمی را بغل وا میکند
دختران فکر حجابند و به معجر میرسند
شام در راه است و بر هر بام مردم منتظر
نیزه داران یک به یک دارند با سر میرسند
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
⏬⏬⏬
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#قسمت_پایانی #روضه وتوسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_شام غریبان محرم۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
وقت، وقتِ غارت کردن، شد هرکسی داره یه چیزی میبره. پیراهن ابی عبدالله و یه نفر درآورد، عمامه رو یکی برداشت، کفشا رو یکی برداشت. عرقچین و یکی برداشت، زره امام و عمر سعد ملعون برداشت، شمشیرش و یه نفر برداشت؛ اما اونی که همه رو میکشه اینه، یه نفر اومد دید هیچی بهش نرسیده. نگاهش به انگشتر افتاد، با خنجرش انگشت و برید انگشتر و درآورد....
عمر سعد فریاد زد:« چه کسی حاضره بر حسین بر سینه و بر پشت حسین اسب بتازونه؟! ده نفر سوار بر مرکب شدند، انقدر بر سینه و پشت حسین تازوندن...
روضه رو فاطمه دختر ابی عبدالله داره میخونه، اوباش وارد خیمهی ما شدند، من دختری خردسال بودم، دوتا خلخال توو پام داشتم؛ دیدم این خلخال و از پای من میکشه گریه میکنه. گفتم چرا گریه میکنی؟! گفت:« چرا گریه نکنم، در حالی که دارم دختر پیغمبر خدا رو غارت میکنم»
بهش گفتم خُب این کار و نکن، مگه مجبوری خلخال منو ببری؟! گفت:« اگه من برندارم یه نفر دیگه میاد برمیداره»...
کاش به همین خلخال و گهواره و لباس کهنه بودند، یکی یکی بچهها رو دنبال میکردند. یکی یکی دخترای حسین رو با کعب نی وتازیانه دنبال میکردند. هرکدوم رو میگرفتند گوشواره اش رو میکشیدند. این گوش پاره میشد، خون جاری میشد.
یکی از این دخترا رو دنبال کردن، ترسیده بود تا گرفتنش مثل بید میلرزید، گفتم چرا میلرزی؟! کاری باهات ندارم، دامنت آتیش گرفته میخوام خاموشش کنم. تا دید دل من به رحم اومده، گفت:« آقا شنیدم آب آزاد شده»
-گفتم:« آری آب آزاد شده» گفتم حتماً تشنهشه رفتم یه ظرف آب آوردم بهش دادم. ظرف آب و گرفت.آقا! گودال قتلگاه از کدوم طرفه؟!برای چی میخوای بری؟!
آخه میدیدم لحظههای آخر، بابام همین جور که دست و پا میزد صداش و میشنیدم هی میگفت:«جگرم!»...
بی بی بچهها رو شمرد، یکی یکی بچهها رو آمار گرفت، هرچی میشمارد میدید یکی کمه. گفت:« خواهرم ام کلثوم! میای بریم صحرا بگردیم، آخه روایت میگه یکی دوتا از این بچهها زیر پای اسبا جون دادند. گفت: شاید این بچه هم جون داده باشه، بریم توو این صحرا بگردیم... این طرف و بگرد، اون طرف و بگرد، پیداش نکردن. یهو ام کلثوم رو کرد به زینب سلام الله علیها، خواهرم! من میدونم این بچه کجا رفته.کجا رفته؟!آخه میدیدمش بابا بابا میکرد، شاید رفته سمت گودال.میگه اومدیدم دیدیم آره، این بچه خودش و انداخته رو بدن بابا، هی داره میگه:« ابا»...بچه رو بغل گرفتم، عمه جان! توو این تاریکیا گودال و از کجا پیدا کردی؟! گفت:« عمه! همین جور که توو این تاریکیا بابا بابا میگفتم، دیدم از یه طرفی هی صدا میاد:« اِلَیه»...اومدم رسیدم به یه بدن که سر نداره...
حسین جان ای آبروی دو عالم
نگینِ سلیمان به حلقهٔ خاتم
خداحافظ ای برادرِ زینب
خداحافظ سایهٔ سرِ زینب
خداحافظ پیر و مشک و دو دیده
خداحافظ ای دودست بریدن
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab11Moharam1402_02.mp3
7.31M
|⇦•گاه مابین مقاتل..
#روضه و توسل به حضرت سیدالشهداعلیه السلام اجراشده
#شبِ_شامِ_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
شام غریبان، سیاه پوش ترین و اندوهناک ترین شام تقویم قمری است.شب مظلومیت حضرت زینب است. شب فریاد نامردی نامردان تاریخ است
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠 کانال:نَوٰایِ ذٰاکِرینْ 💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
Fadaeian_Shab11Moharam1402_05.mp3
20.34M
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده #شبِ_شامِ_غریبان_محرم۱۴۰۲ به نفسِ سید رضا نریمانی
🏴🏴🏴
در شام غریبان، حضرت زینب علیها السلام ، پیام رسان حماسه کربلا شد تا میرا بودن ظلم بار دیگر اثبات شود.
🏴⏬🏴
غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا
غروب یود و تنی روی خاک در صحرا
غروب بود و روان خون پاک در صحرا
غروب بود و شبی ترسناک در صحرا
غروب بود و زمان هجوم و غارت بود
غروب بود و شب اول اسارت بود
بیا به روضهی قبل از غروب برگردیم
که زیر سُم نشده لالهکوب، برگردیم
نبود روی تنش سنگ و چوب، برگردیم
نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم
نوشتهاند مقاتل، دروغ باشد کاش
برید خنجر قاتل، دروغ باشد کاش
گمان کنیم که او هم زره به تن دارد
گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد
که جای سالم و بیزخم در بدن دارد
گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد
گمان کنیم که هر قدر غصه و غم هست
کنار زینب کبری هنوز مَحرم هست
چقدر روضهی جانکاه کربلا دارد
چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد
رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد
برای روضهی زینب بمیر، جا دارد
غروب بود و مقاتل که روضهخوان بودند
مَحارمانِ علی بین ناکسان بودند
امام ظهر به نِی بود و آیه بر لب داشت
امام عصر دهم بین خیمهها تب داشت
اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت
هوای معجر خود را همیشه زینب داشت
تمام دخترکان را سوار محمل کرد
برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد
نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد
به نیزهی سر عباس خواهری رو زد
گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد
برای خواهر ارباب ناقه زانو زد
گذشت کرب و بلا، روضهها نگشته تمام
هنوز مانده مصیبت، بخوان، امان از شام