eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
16.6هزار دنبال‌کننده
34 عکس
35 ویدیو
174 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
هستی ما کیست در دنیا، امیرالمؤمنین شافع ما کیست درعقبی، امیرالمؤمنین بوده قبل از آدم وحوا، امیرالمؤمنین صالح و نوح نبی، موسی امیرالمؤمنین هم سلیمان است وهم عیسی، امیرالمؤمنین قدر او از آسمان‌ها هم فراتر بود و هست اختیار کهکشان در دست حیدر بود و هست نور پاکش از ازل تا روز محشر بود و هست هم علی آیینه و جان پیمبر بود و هست هم پیمبر بوده سرتا پا امیرالمؤمنین یاد او پاییز جان‌ها را بهاری می‌کند چشمه‌ها را در کویر خشک جاری می‌کند چشم‌ها راغرق در چشم انتظاری می‌کند نیمه‌شب وقتی یتیم کوفه زاری می‌کند می‌رسد با نان و با خرما امیرالمؤمنین تا نجف شد قبله‌گاه مردم یکتاپرست دست ابراهیمی‌اش بتخانه را در هم شکست ما ازاین میخانه برگشتیم هرشب مست مست طبق قول اهل سنت، شرح سیصد آیه است در فضیلت‌های مولانا امیرالمؤمنین بای بسم الله راز اوست در ام الکتاب هر لنایی لاست بی نون جناب بوتراب تحت فرمان علی هستند خاک و باد و آب ذره‌ها را با نگاهش می‌نماید آفتاب قطره‌ها را می‌کند دریا امیرالمؤمنین تا که بر فرق علی مواج شد دریای خون سهم ما شد در دل امواج، یک دنیا جنون سر به تعظیمش فرود آریم اِنّی راکعون کی به وصلش می‌رسیم، انا الیه راجعون بارالها می‌شود آیا امیرالمؤمنین.. دست ما را مثل دستان سحرخیز نسیم در پناه خود بگیرد مثل طفلان یتیم بعد از آن در سایه‌ی لطف کریم ابن الکریم روزی ما می‌شود بی شک صراط المستقیم نیست راه راستی، الا امیرالمؤمنین باید اوصاف علی را با دلی آگاه گفت آنچنان که حضرت حق در اطیعوا الله گفت راز رد الشمس را، شق القمر با ماه گفت گر چه عمری دردهایش را فقط با چاه گفت هست راز عَلَّم الاسما امیرالمؤمنین تا به جا آورده باشد رسم استقبال را زیر پای زائرش می‌گستراند بال را بشنو از جبریل شرح آیه‌ی اکمال را یا بخوان شأن نزول سوره‌ی زلزال را کوه‌ها را می‌کَند از جا، امیرالمؤمنین ما کجا و درک فیض پهنه‌ی دریا کجا دم زدن از خاندان حضرت زهرا کجا این تن خاکی کجا و ساحت مولا کجا او کجا و او کجا و او کجا و ما کجا راه بسیار است از ما تا امیرالمؤمنین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
فرج یعنی دعای عهد خواندن، عهد را بستن دعا یعنی پلی از فرش تا عرش خدا بستن فرج یعنی دلِ سجاده را با اشک‌ها شستن دهان هرچه شیطان است را با ربنا بستن.. در امواج بلندِ آل یاسین غوطه‌ور بودن دلِ خود را در این طوفان به لطفِ ناخدا بستن فرج یعنی به سوز ناحیه، حق را قسم دادن دخیلِ اشک را بر تکیه‌های کربلا بستن توسل‌های ما در هر سه‌شنبه معنی‌اش این است درِ دل را به روی هرچه غیر از اِنَّما بستن خوشا مثل شهیدانِ مدافع زندگی کردن به سر سربند یا مهدی و یابن المصطفی بستن ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
ای رتبه‌ات فراتر از ادراک، از عقول آیینه‌ی بصیرت چشمت، جهان شمول حلم تو بی‌نهایت و علم تو لایزول یاکاشف الحقایق و یا جامع الاصول کوچکترم ازآنکه بخواهم بخوانمت یا برترین سروده‌ی عالم بدانمت علم اصول و علم فقاهت از آن توست تفسیر و فقه، پله‌ای از نردبان توست علم نجوم، در رصد کهکشان توست راز علوم کل جهان بر زبان توست تو در علوم عقلی و نقلی سرآمدی اینگونه است صادق آل محمدی مردان سرزمین تو عاشق نبوده‌اند در باب عشق، با تو موافق نبوده‌اند چون آشنا به کُنه حقایق نبوده‌اند، در پیشگاه درس تو صادق نبوده‌اند شیخ الائمه هستی و دریای بی کران ای باقرالعلوم‌ترین صادق جهان حکام جور خلوتتان را به هم زدند گردونه‌ی زمین و زمان را به هم زدند سرچشمه‌های اشک روان را به هم زدند با کشتن تو نظم جهان را به هم زدند ای جای پای غربت تو در دل بقیع هرکس که گشت دور تو گردید مستطیع ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ 🪷=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ 💠کانال⏬ Eitaa.com/navayehzakerin2 💠ابرگروه⏬ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
در حقیقت سندِ عقدِ "علی" و "زهرا" سندِ "نوکری" ماست که امضا می‌شد ✍ ترانه‌ی لب داوود خوش‌صدا این است: علی و فاطمه! پیوندتان مبارک باد ✍ پیچیده صدای هلهله، بوی گلاب لبخند نشسته روی لب‌ها شاداب به‌به چه مبارک است بر اهل زمین پیوند ابوتراب با مادر آب ✍ تا پرچم توحید برافراشت علی بذری زمحبّت و وفا کاشت علی با داشتن فاطمه در گلشن وحی یک باغ گل محمّدی داشت علی ✍ بر هر چه به غیر عشق می‌تاخت علی با خوب و بد زمانه می‌ساخت علی از غم خبری نداشت تا وقتی که بر فاطمه‌اش نظر می‌انداخت علی ✍ آفتاب از افق خانه‌ی‌شان سر می‌زد هر زمان فاطمه لبخند به حیدر می‌زد ✍ کار او عشق علی بود، چه خیرالعملی! کیست خوشبخت‌ترین مرد جهان غیر علی؟!! ✍ آن خانۀ ساده را که خوشبو می‌کرد لبریز صمیمیّتِ شب‌بو می‌کرد او شاه زنان بود، ولی نان می‌پخت او گر چه فرشته بود، جارو می‌کرد ✍ تقدیم به من هم یکی از فرشتگانم با تو هر لحظه در اوج آسمانم با تو خوشبخت‌ترین زن جهانی با من خوشبخت‌ترین مرد جهانم با تو ✍ دارد به زمین شمایلی می‌بخشد بر ماه، غرور کاملی می‌بخشد این تازه عروس آسمانی دارد پیراهن خود به سائلی می‌بخشد ✍ قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی‌ست وای! وقتی می‌رسد دریا به دریا دیدنی‌ست ✍ خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید تا که این نیمه‌ی توحید به آن نیمه رسید ✍ ▫️ تبریک‌گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد زهرا امانت باشد و حیدر امانت‌دار شد ✍ جن و بشر، حور و ملک گویند امشب با علی دامادی‌ات، دامادی‌ات، بادا مبارک یا علی ✍ ریزد چو باران از سما، آیات رحمت بر زمین در مجلس دامادیِ مولا امیرالمؤمنین ✍ بی شک برای حضرت مرضیه هیچ‌کس غیر از علی نبود سزاوار همسری ✍ خطبه جاری شد و زهرا که «قَبلتُ» فرمود هر طرف زمزمه برخاست: مبارک باشد ✍ عقد علی و فاطمه بی شُبهه در ازل در پیشگاه حضرت حق گشت، محضری ✍ دل در طَبَق نور به دلدار رسید چشمان دو آیینه به دیدار رسید زهرا به علی؟! علی به زهرا؟! آری در هر دو وصال، حق به حق‌دار رسید ✍ از دور، دونور، خوش خبر می‌آیند مانند ستاره‌ی سحر می‌آیند دست علی و فاطمه در دستِ هم است این دو چِقَدَر به یکدگر می‌آیند ✍ از بحرِ خطر موجِ نجاتی بفرست مرغِ دل خود را عتباتی بفرست تا صحن مدینه و نجف پَر بگشا بر حيدر و زهرا صلواتی بفرست ✍ دریای هم‌اند و ساحلِ هم هستند زهرا و علی که هم‌دل هم هستند شفاف و عمیق و بی‌نهایت همچون دو آینه که مقابل هم هستند ✍ در گوش فرشته‌ها اذان باید گفت تفسیر خوش یَلْتَقِیان* باید گفت روزی‌که علی و فاطمه خوش حال‌اند تبریک به صاحب الزمان باید گفت ✍ * مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (سوره الرحمن آیه ۱۹) با اذن پدر جان جهان گفت: بلی! بخشیده نبی ولای خود را به ولی پیوند زمین و آسمان است! همه تبریک بگویید به زهرا و علی ✍ از عرش، فرشته‌ها اگر می‌آیند به جشن دل پیامبر می‌آیند زهراست عروس و شاه داماد علی این دو چقدر به یکدگر می‌آیند ✍ جهان بدون «علی» رنگ و بو نخواهد داشت بدون «فاطمه» هم آبرو نخواهد داشت ✍ 🌹 🌹 💠💠 ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2
هستی ما کیست در دنیا، امیرالمؤمنین شافع ما کیست درعقبی، امیرالمؤمنین بوده قبل از آدم وحوا، امیرالمؤمنین صالح و نوح نبی، موسی امیرالمؤمنین هم سلیمان است وهم عیسی، امیرالمؤمنین قدر او از آسمان‌ها هم فراتر بود و هست اختیار کهکشان در دست حیدر بود و هست نور پاکش از ازل تا روز محشر بود و هست هم علی آیینه و جان پیمبر بود و هست هم پیمبر بوده سرتا پا امیرالمؤمنین یاد او پاییز جان‌ها را بهاری می‌کند چشمه‌ها را در کویر خشک جاری می‌کند چشم‌ها راغرق در چشم انتظاری می‌کند نیمه‌شب وقتی یتیم کوفه زاری می‌کند می‌رسد با نان و با خرما امیرالمؤمنین تا نجف شد قبله‌گاه مردم یکتاپرست دست ابراهیمی‌اش بتخانه را در هم شکست ما ازاین میخانه برگشتیم هرشب مست مست طبق قول اهل سنت، شرح سیصد آیه است در فضیلت‌های مولانا امیرالمؤمنین بای بسم الله راز اوست در ام الکتاب هر لنایی لاست بی نون جناب بوتراب تحت فرمان علی هستند خاک و باد و آب ذره‌ها را با نگاهش می‌نماید آفتاب قطره‌ها را می‌کند دریا امیرالمؤمنین تا که بر فرق علی مواج شد دریای خون سهم ما شد در دل امواج، یک دنیا جنون سر به تعظیمش فرود آریم اِنّی راکعون کی به وصلش می‌رسیم، انا الیه راجعون بارالها می‌شود آیا امیرالمؤمنین.. دست ما را مثل دستان سحرخیز نسیم در پناه خود بگیرد مثل طفلان یتیم بعد از آن در سایه‌ی لطف کریم ابن الکریم روزی ما می‌شود بی شک صراط المستقیم نیست راه راستی، الا امیرالمؤمنین باید اوصاف علی را با دلی آگاه گفت آنچنان که حضرت حق در اطیعوا الله گفت راز رد الشمس را، شق القمر با ماه گفت گر چه عمری دردهایش را فقط با چاه گفت هست راز عَلَّم الاسما امیرالمؤمنین تا به جا آورده باشد رسم استقبال را زیر پای زائرش می‌گستراند بال را بشنو از جبریل شرح آیه‌ی اکمال را یا بخوان شأن نزول سوره‌ی زلزال را کوه‌ها را می‌کَند از جا، امیرالمؤمنین ما کجا و درک فیض پهنه‌ی دریا کجا دم زدن از خاندان حضرت زهرا کجا این تن خاکی کجا و ساحت مولا کجا او کجا و او کجا و او کجا و ما کجا راه بسیار است از ما تا امیرالمؤمنین ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
به زمین نبسته‌ام دل، به هوای آسمانش زده‌ام گره دلم را، به پر کبوترانش شده‌ام اسیر لطفش، شده‌ام گدای نانش همه عمر برندارم، سر خود از آستانش که فقط سپرده‌ام دل، به علی و خاندانش به ورای عرش رفته، که بسازد آشیانه لب آسمان هفتم، شده غرق در ترانه ملکی به گرد پایش، نفسی رسیده یا نِه به جز از خدا نبوده، به خدا در آن میانه نگران جبرئیلم که شکسته نردبانش چه کسی دوباره نان را به فقیر می‌رساند؟ جریان چشمه‌ها را به کویر می‌رساند؟ خبر جناب خم را به غدیر می‌رساند؟ چه کسی سلام ما را به امیر می‌رساند؟ خبر شکسته جامی که به لب رسیده جانش به جنون کشانده ساقی، دل مبتلای ما را متجیرم چه نامم بشر خدانما را بگذار تا بخوانم نغماتی آشنا را علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟ که قبیله‌ی قلم‌ها، شده قاصر از بیانش شده لطف بی دریغش، همه عمر شامل من به خدا نشسته یادش، همه شب مقابل من احدی خبر ندارد که چه کرده با دل من به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من چو اسیر توست بنما، سر سفره میهمانش غمی از خزان نباشد که بهارمان می‌آید شبی از مسیر دریا به دیارمان می‌آید دم احتضار بی شک به کنارمان می‌آید دو جهان بدون حیدر به چه کارمان می‌آید؟ نمی از فضیلتش را بشنو ز دشمنانش: خبر صحیح مسلم شده صادر از بخاری که علی‌ست اصلِ ثابت، که علی‌ست فیض جاری که علی‌ست جان احمد، که علی‌ست نور باری که علی‌ست خشم ایزد، که به تیغ ذوالفقاری زده ریشه‌ی ستم را، به دو دست پُرتَوانش نشنیده‌اند آیا که خدای حیّ سرمد شب و روز می‌فرستد صلوات بر محمد و به این دلیل روشن که علی‌ست جان احمد رسد آدمی به جایی که به جز علی نبیند بنگر که تا چه حد است مکان لامکانش دل خویش را به جز او، به کسی دگر نبستم چه عنایتی نموده، که هنوز مست مستم چه کنم که عهد خود را، نشکست و من شکستم نَبُرید و من بُریدم، نگسست و من گسستم من و لطف بی دریغش، من و فیض بی کرانش سحری به خواب دیدم که مسافر عراقم غم او دوباره خیمه زده گوشه‌ی اتاقم چه شود اگر بکاهد شبی از غم فراقم چه شود اگر که امشب دل غرق اشتیاقم برسد به کاروانی که علی‌ست ساربانش به طواف دوست رفتم، چه حریم آشنایی چه فضای روح بخشی، چه نسیم دلربایی نکند به من بگوید، پس از این همه جدایی که تو در برون چه کردی، که درون خانه آیی؟ به درون خانه‌ای که مَلَک است پاسبانش به حریم او ملائک، همه گرم خوشه‌چینی همه‌ی پیمبران در، حرمش به شب‌نشینی پر عطر آسمان‌ها، شده زائری زمینی دل الغدیری من، شده عاشق امینی که به جز "علی" نبوده، همه عمر بر زبانش نه به من که مست اویم، مِیِ بی حساب داده به تمام عاشقانش، قدحی شراب داده نه از این مِیِ مجازی، که از آفتاب داده ز کدام باده ساقی، به من خراب داده؟ که هنوز هیچ مستی ننموده امتحانش همه شب در این امیدم، درِ دوست باز باشد که به شب خیال رویش، خوش و دلنواز باشد غزل از علی سرودن، چه کم از نماز باشد؟ شب شاعران بیدل، چه شبی دراز باشد شب بی ستاره‌ای که، فقط اوست در میانش به طواف کعبه هرکس، که به دیده‌ی تَر آید همه هست آرزویش، که علی ز در درآید نظری اگر نماید، شب بی کسی سر آید خود کعبه نیز باید، به طواف حیدر آید به فدای آن امیری که خداست مدح خوانش ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
علما موقع تدریس، علی می‌گویند زحل و زهره و بِرجیس، علی می‌گویند صالح و یوشع و جرجیس، علی می‌گویند تا نخ و سوزنِ ادریس، علی می‌گویند دائم از هر طرفِ عرش خبر می‌شنوم «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر» می‌شنوم «عینِ»تو هست به معنای عُلوّ درجات «لامِ»تو هست همان لام سلام و صلوات «یاءِ» تو یاءِ حسین است که بین دو صلات می‌کشاند دلِ غمگینِ مرا سمت فرات سند غربت تو، خون حسین است، علی! راز حقانیتت در ثقلین است، علی! زخم شمشیر غمت بر سر عالم خورده وای بر آنکه دلش را به علی نسپرده متواری شده از وحشت و در دَم مرده هر که از تیغ دو دم، جان به سلامت برده هر که از شیوه‌ی جنگاوری‌ات شد آگاه گفت: «لاحول ولا قوة الا بالله» در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمانِ من امروز به‌هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق، آهسته و پیوسته بماند بهتر نخل‌ها، اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها، از جریان تو خبر داشته‌اند بادها، پرده ز اسرار تو برداشته‌اند خاک‌ها، چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مُکنت شده‌اند شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یه تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن با پیمبر همه‌ی عمر برادر بودن نَفَست عطر نَفَس‌های محمد دارد بُردن نام تو شیرینیِ بی حد دارد گذر ماه به تاریکی چاه افتاده باز از اشکِ غمت، چشمه به راه افتاده منکر تو که به این روز سیاه افتاده در نماز شب خود هم به گناه افتاده زندگی بی علی اصلاً چه صفایی دارد؟ «مُطرب عشق، عجب ساز و نوایی دارد» نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرق شده بودیم که یکدست شدیم عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم تا زپیمانه‌ی «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتْمَمْتُ عَلَیکُم» همه‌جا را پُر کرد نان بَدگوی بد اندیشِ تو را آجر کرد اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو، بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمیِ مُلک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است در شب قدر، به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید خواب دیدم که کسی گفت چنین شعر بخوان با دل سوخته آرام و حزین شعر بخوان به نمایندگی از اهل زمین شعر بخوان بر همین پله‌ی اول بنشین شعر بخوان چه قشنگ‌ست شبی غرق تماشا بودن! «شهریارِ» غزل حضرت مولا بودن ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
خدا می‌خواست تا تقدير عالم اين‌چنين باشد كسی‌که صاحب عرش است، مهمان زمين باشد خدا در ساق عرش خويش جايی را برايش ساخت كه حتی ماورای ديده‌ی روح الامين باشد خدا می‌خواست از رخساره‌ی خود پرده بردارد خدا می‌خواست تا دست خودش در آستین باشد عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة، قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة خدا می‌خواست آن باشد، خدا می‌خواست این باشد بجز او نيست دستاويز محكم در دل طوفان به جز او نيست وقتی صحبت از حبل المتين باشد مرا تا خطبه‌های بی الف راهی کن و بگذار که بعد از خطبه‌ی بی نقطه‌ی تو نقطه‌چین باشد مرا در بیت‌بیت شعرهایم دستگیری کن غزل‌های تو بی اندازه باید دلنشین باشد غزل لطف خداوند است، شاعرها خبر دارند غزل خوب است در وصف امیرالمؤمنین باشد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
چه می‌کِشد آن پرنده‌ای که در آسمانت رها نگردد در این حرم آشیان نگیرد به گِرد صحن شما نگردد رفیق کهنه شرابمان کن بساز و دائم خرابمان کن دعا کن و مستجابمان کن که بی تو حاجت، روا نگردد نباشد عشقت اگر که در دل چگونه سالِک رسد به منزل چگونه کشتی رسد به ساحل اگر علی ناخدا نگردد شب آمد و منجلی شدی تو سکوت کردی، جلی شدی تو شکوه نادعلی شدی تو دلم اسیرت چرا نگردد خموش گردد دم مسیحا عصا می‌افتد ز دست موسی نمی‌رهد نوح از آن بلایا اگر اسیر شما نگردد چرا که در دل، بدون نورت بدون عشقت، بدون یادت ضیا نباشد، صفا نباشد دل آشنا با دعا نگردد نجف مدینه، نجف خراسان نجف قم است و نجف گلستان ز دیدگاه حرم شناسان نجف چرا کربلا نگردد؟ در این میانه، چه عاشقانه طواف کردم به دور خانه قبولْ حجّ کسی نگردد که دور ایوان طلا نگردد علی امیر و علی موحّد علی دلیر و علی مجاهد چگونه ممکن شود به مسجد دری از این خانه وا نگردد؟ علی‌ست شمسِ هماره روشن در آستانِ به جنگ رفتن به جان مولا قسم که دشمن حریف نون لنا نگردد حریف حیدر نبوده مردی نموده طوفان به هر نبردی عقیده دارم که هیچ دردی بدون نامش دوا نگردد چه خانه‌ای و چه خانواری چه جایگاهی، چه اعتباری محیط رشد چنین تباری چگونه دارالشِفا نگردد؟ چگونه مالک از او نگوید؟ قدوم بوذر، رهش نپوید نگاه سلمان، علی نجوید چگونه میثم فدا نگردد؟ الهی از غم، جهان بسوزد زمین بخشکد، قمر بمیرد ستاره از آسمان بیفتد، اگر علی مقتدا نگردد فدای یک جلوه از جمالش پر است شعر من از خیالش خدا کند لحظه‌ی وصالش که بند بندم جدا نگردد نبی‌ست اول، زکیّه دوم علی‌ست سوم، حسن چهارم حسین پنجم، به غیر از اینها کسی شریکِ کسا نگردد به پای عشقش نشسته‌ام من سفالی‌ام، دل شکسته‌ام من اگر چه وصف جناب دریا میان این کوزه جا نگردد جنون گرفتم در این هیاهو به حقّ یا حیّ، به حق یا هو الهی از ریشه دشمن او چنان بیفتد که پا نگردد قَسیم نار و قَسیم جنت زلال سرچشمه‌ی ولایت امام عشق و امام رحمت کسی به جز مرتضا نگردد ابوتراب این کتاب ناطق ابوتراب این امیر عاشق به سرزمین دل خلایق چگونه فرمانروا نگردد؟ منی که عشقی جز او ندارم به غیر از این آرزو ندارم برای یک لحظه دست‌هایم ز دست مولا جدا نگردد کسی که با او سفر نکرده به کهکشانش گذر نکرده برای وصلش خطر نکرده به عشق او مبتلا نگردد :: زمان تدفین یاس شب بو چه‌ها گذشته به حضرت او که تا زمان ظهور مهدی حقیقتش برملا نگردد ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝
"ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد" سفیدروییِ عالم نصیب عابس شد شجاع و پر دل و جرأت، بلندبالا بود همان که شیر سیاه سپاه مولا بود نوشت نام خودش را که در سپاه حسین دخیل بست دلش را به بارگاه حسین قسم به حضرت خورشید راه را بلدم چراغ روی حسین است و راه، راه حسین قسم به او که جان من از اوست خواهم مرد به یک اشاره‌ی ابرو، به یک نگاه حسین "حضور مجلس انس است و دوستان جمع اند" به جان جون رسولان آسمان جمع‌اند بهشت جا شده در لابلای انگشتش چقدر دل‌نگرانم برای انگشتش به چشم کوه که خود را چنین به خواب زده غروب آمده یا اینکه آفتاب زده حدیث معرفت و شرح عشق مشکل نیست دلی که عاشق مولا نمی‌شود، دل نیست به شوق اوست اگر من به صحنه آمده‌ام به میهمانی آتش، برهنه آمده‌ام بگو به هرچه که سنگ است عابس آماده است زمان بارش تیر است، مجلس آماده است تمام لشکر از آیین من خبر دارند بگو به طبل بکوبند و نیزه بردارند ببین که با تن زخمی چه باشکوه شدیم شبیه سرو و صنوبر، شبیه کوه شدیم ببین که مرگ چگونه اسیرمان شده است بگو که زود بجنبند، دیرمان شده است ببین که بی‌سپر و بی‌کلاه و بی‌زره‌ام به دست تیر و کمان باز می‌شود گره‌ام چگونه پر زدنم را بگو که سیر کنند به تیر و نیزه مرا عاقبت‌بخیر کنند ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
چگونه داغ‌ها را می‌گذارد پشت سر زینب کجا؟ کی؟ می‌گذارد چشم بر هم در سفر زینب فقط با دیدن عباس دائم زنده می‌گردد تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده ولی با خطبه‌هایش می‌کند "شق القمر "زینب طنین خطبه‌هایش در دل افلاک می‌پیچد و کاخ ظالمان را می‌کند زیر و زبر زینب دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست که بوده یک تنه اندازه‌ی صد‌ها نفر زینب خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام نبوده لحظه‌ای از حال طفلانْ بی‌خبر زینب خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود زمانی که برای کودکان می‌شد سپر زینب شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش گذشته از کنار خیمه‌های شعله‌ور زینب رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد اگر چه داغ‌ها دیدند اما بیشتر زینب زمانی که حسین آرام می‌زد دست و پا در خون کبوتروار در گودال می‌زد بال و پر زینب شکسته‌تیر‌ها و نیزه‌ها را زد کنار اما صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب صدای ناله‌ی مادر می‌آمد از دل گودال شبیه ناله‌هایی که شنید از پشت در زینب ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ ✊🇮🇷 ✊🇮🇷 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
همیشه آسمان بارانی چشم ترش بوده کسی که داغ وغربت ارث زهرا مادرش بوده حسن سهم پیمبر شد، حسین اما علی را داشت حسن بیش از حسین آیینه‌ی پیغمبرش بوده خدا ما را کفایت می‌کند «اَلعزةُ لله» چه نقشی بر نگین آبی انگشترش بوده! چه دردی بیش از این که می‌زده از پشت، خنجر را کسی که سال‌ها پایین پای منبرش بوده سپاهی داشته اما سپاه رو سیاهی که فقط در گیر ودار کیسه‌ی سیم و زرش بوده به یاد کوچه‌ای باریک می‌افتد در آن خانه که روزی روزگاری مادرش پشت درش بوده خدا را شکر در شب‌های تلخ خون دل خوردن اگر مادر نبوده در کنارش خواهرش بوده جمال قاسم وشیرین زبانی‌های عبدلله چه رازی بین او با لاله‌های پَرپَرش بوده پس از طشت مسی، طشت طلا هم ماجرایی داشت درآن شب که برادر میهمان دخترش بوده دم آخر برادرهای خود را در چه حالی دید کسی که از شروع ماجرا تا آخرش بوده ✍ ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅ 🌹 🌹 💠💠 🌹=صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ⬅️مدیر ╚═══💫💎═╝