#روضه_اربعین
#حاج_محمود_کریمی
پسر فاطمه سلام سلام
خواهرت زینب
آمده از شام ...
من که بی تو
سفر نمیکردم
بی تو یک لحظه
سر نمیکردم ...
مانده زخم فِراغ بر جگرم
سر پاک تو گشت همسفرم
بود بهر تَسلیِ دل من
سرِ تو سایه بانِ محمل من
لشگر اشکِ من سپاه تو بود
نفسم شعله هایِ آه تو بود
صوت قرآن تو دلم را بُرد
چشم هایِ تو محملم را بُرد
چتر من سایه ی سرِ تو
مونسم بود
اشکِ دختر تو
ای سرت
بر سنان تماشایی
ای لبت خشک و
دیده دریایی
تا کنی
اشک چشم ما را پاک
دست بیرون بیار
از دل خاک
غم ایام را بپرس از من
قصۀ شام را بپرس از من
کوه اندوه
ریخت بر سر ما
شام شد
کربلایِ دیگر ما
صوت قرآن کجا ؟
شراب کجا ؟
دستِ زینب کجا ؟
طناب کجا ؟
یا اَخا
شامیان بدَند ، بدَند
دختران تو را
زدند ، زدند ...
من که خود بوده ام
شریکِ غمت
من که بودم
مدافعِ حرَمت
حامیِ نازدانه ها بودم
سپرِ تازیانه ها بودم
هر چه تو زخم دیدی
از دشمن
جای کعبه نی است
بر تنِ من ...
به تو و
باغ لاله ات سوگند
به سفیرِ
سه ساله ات سوگند
به لبت ، کز عطش
ترک خورده
به تنِ کودکِ کتک خورده
به همه زخم هایِ سلسله ام
به قنوت نماز نافِله ام
به سِرشک دو دیده ات
« سوگند ... »
به گلوی بریده ات
« سوگند ... »
نه فقط زینب است
خواهر تو
تو امامی و من پیمبر تو
داداش اگه نامحرم نبود .. بدنم رو نشان میدادم ... میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن ...؟ بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده .. اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردم رو بزار برات بگم :
تو رو میون قتلگاه ،
غریب گیرآوردنت
رُقیّتُ توو کوچه ها ،
یتیم گیرآوردنش
از جای تازیونه ها ،
نشونه بود روی تنش
بچه ها هم میزدنش ،
یتیم گیرآوردنش
حسین ... چه خبره کربلا الان ؟ امسال مارو نبردی آقا ... اصلا امروز روضه خوان نداریم ، مگه اینا اومدن ، روضه خون داشتند ؟ همه روضه میخوندند ، همه از روی شترها خودشونو انداختند رو زمین ، همینطوری بدنشون درد میکرد ، روی زانو اومدند کنار قبرها ، شروع کردند روضه خوندن ، هرکی برای خودش ... حسین ... بمیرم برا ناله رباب ، حسین ... خودت مجلس رو بگردون ، نزار یک جور دیگه روضه بخونم ...حسین جان ندیدی ، برامون نون صدقه آوردند ؟ حسین ...
#داداش
رأس تو
که رو به رویِ خواهر بوده
خورشیدِ امیدِ
چند دختر بوده ؟
با دیدنِ حنجر تو
میشد فهمید
خنجر که سرت بُریده
لب پَر بوده ...
کارم تمومه ، نمونده جونی به تنم ... یه اربعینِ ، دارم برات زار میزنم ، زار میزنم ، حسین ...زار میزنم ،زار میزنم ، حسین ...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
2. نمیشه باورم.mp3
زمان:
حجم:
5.34M
#نماهنگ_حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
#حاج_محمود_کریمی
نمیشه باورم
که وقتِ رفتنه
تموم این سفر
« بارِش » رو شونه ی مَنِه
#داداش
کجا میخوای بِری ؟
چرا ، منو نمیبری ؟
حسین ، این دَمِ آخری
چقدر ، شبیه مادری
باید جوابتو ، با نفَسم بِدَم
بدونِ من نرو
تو رو ، به کی قسم بِدَم ؟
قرارمون چی شد ؟
که بیقرار هم باشیم ؟
حسین ، هرچی که پیش اومد
باید کنار هم باشیم ...
#داداش
کجا میخوای بِری ؟
چرا ، منو نمیبری ؟
حسین ، این دَمِ آخری
چقدر ، شبیه مادری
من رویِ خاک و تو
سوارِ مَرکبی
من توی قلب تو
اما ، تو چشمِ زینبی
آهستهتر برو
بذار ، منم باهات بیام
حسین ، دیگه نمیکِشه ،
پاهام !
که پا به پات بیام ...
کجا میخوای بِری ؟
چرا ، منو نمیبری ؟
حسین ، این دَمِ آخری
چقدر ، شبیه مادری ...
مَهْلاً مَهْلاٰ ، یَابْنَ الزَّهْرا...
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2