🕊﷽🕊
🌹#روضه_اربعین
🌾 #دفتری_اربعین
🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🍁وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
✨چهل روز است حسینم را ندیدم
✨ بلایش را به جان و دل خریدم
✨چهل روز چهل منزل اسیرم
✨دعا کن در کنار تو بمیرم
✨چهل روز غم چهل ساله دیدم
✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم
✨سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
✨همین جاغرق درغم شد وجودم
✨تن پاک ترا گم کرده بودم
✨میان نیزه ها دل با ختم من
✨ ترا دیدم ولی نشناختم من
✨اگر امروز برداری سرت را
✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
✨ز جا برخیز ای نور دو دیده
✨ببین مویم سپید و قد خمیده
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🔘آخ کاروان رسید کربلا....
☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا.....
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر....
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من
⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#روضه_اربعین
#حاج_محمود_کریمی
پسر فاطمه سلام سلام
خواهرت زینب
آمده از شام ...
من که بی تو
سفر نمیکردم
بی تو یک لحظه
سر نمیکردم ...
مانده زخم فِراغ بر جگرم
سر پاک تو گشت همسفرم
بود بهر تَسلیِ دل من
سرِ تو سایه بانِ محمل من
لشگر اشکِ من سپاه تو بود
نفسم شعله هایِ آه تو بود
صوت قرآن تو دلم را بُرد
چشم هایِ تو محملم را بُرد
چتر من سایه ی سرِ تو
مونسم بود
اشکِ دختر تو
ای سرت
بر سنان تماشایی
ای لبت خشک و
دیده دریایی
تا کنی
اشک چشم ما را پاک
دست بیرون بیار
از دل خاک
غم ایام را بپرس از من
قصۀ شام را بپرس از من
کوه اندوه
ریخت بر سر ما
شام شد
کربلایِ دیگر ما
صوت قرآن کجا ؟
شراب کجا ؟
دستِ زینب کجا ؟
طناب کجا ؟
یا اَخا
شامیان بدَند ، بدَند
دختران تو را
زدند ، زدند ...
من که خود بوده ام
شریکِ غمت
من که بودم
مدافعِ حرَمت
حامیِ نازدانه ها بودم
سپرِ تازیانه ها بودم
هر چه تو زخم دیدی
از دشمن
جای کعبه نی است
بر تنِ من ...
به تو و
باغ لاله ات سوگند
به سفیرِ
سه ساله ات سوگند
به لبت ، کز عطش
ترک خورده
به تنِ کودکِ کتک خورده
به همه زخم هایِ سلسله ام
به قنوت نماز نافِله ام
به سِرشک دو دیده ات
« سوگند ... »
به گلوی بریده ات
« سوگند ... »
نه فقط زینب است
خواهر تو
تو امامی و من پیمبر تو
داداش اگه نامحرم نبود .. بدنم رو نشان میدادم ... میدیدی تازیانه ها با خواهرت چه کردن ...؟ بدنم از بدنِ مادرمون کبودتر شده .. اما داداش اینا درد نداشت بالاترین دردم رو بزار برات بگم :
تو رو میون قتلگاه ،
غریب گیرآوردنت
رُقیّتُ توو کوچه ها ،
یتیم گیرآوردنش
از جای تازیونه ها ،
نشونه بود روی تنش
بچه ها هم میزدنش ،
یتیم گیرآوردنش
حسین ... چه خبره کربلا الان ؟ امسال مارو نبردی آقا ... اصلا امروز روضه خوان نداریم ، مگه اینا اومدن ، روضه خون داشتند ؟ همه روضه میخوندند ، همه از روی شترها خودشونو انداختند رو زمین ، همینطوری بدنشون درد میکرد ، روی زانو اومدند کنار قبرها ، شروع کردند روضه خوندن ، هرکی برای خودش ... حسین ... بمیرم برا ناله رباب ، حسین ... خودت مجلس رو بگردون ، نزار یک جور دیگه روضه بخونم ...حسین جان ندیدی ، برامون نون صدقه آوردند ؟ حسین ...
#داداش
رأس تو
که رو به رویِ خواهر بوده
خورشیدِ امیدِ
چند دختر بوده ؟
با دیدنِ حنجر تو
میشد فهمید
خنجر که سرت بُریده
لب پَر بوده ...
کارم تمومه ، نمونده جونی به تنم ... یه اربعینِ ، دارم برات زار میزنم ، زار میزنم ، حسین ...زار میزنم ،زار میزنم ، حسین ...
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
1. پسر فاطمه سلام.mp3
16.9M
#روضه_اربعین
#حاج_محمود_کریمی
پسر فاطمه سلام سلام
خواهرت زینب آمده
از شام ...
قسمت دوم
#روضه_اربعین
#حاج_میثم_مطیعی
آقا رسید قافله ای
از غم سفر لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن آمیز
همینجا
به گلوی نازک برادرم
تیر سه شعبه زدن
همینجا دستای عموم رو
جدا کردن
همینجا رسید قافله ای
از غم سفر لبریز
دوباره زنده شد
آن خاطرات حزن آمیز
یکی یکی
همه نیلی و زرد افتادند
شبیه برگ درختان
به موسم پاییز
همینجا مادرم صدا زد
بُنَیّ ، بُنَیّ
همینجا منِ زینب
ایستاده بودم
یه وقت آسمان
تیره و تار شد ...
اَعُوذُ بِاللهِ
مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة
شمر مرو به قتلگه
فاطمه میکند نِگه
حسین ...
یکی یکی
همه نیلی و زرد افتادند
شبیه برگِ درختان
به موسم پاییز
به بوی پیرُهنی
هر کدام میگیرند
یکی بهانه ی یوسف
یکی سراغ عزیز
یا گرگ های تاخته
بر یوسفِ حجاز
ای کاش ماجرایِ بیابان
دروغ بود
این حرف های مرثیه خوانان
دروغ بود
یا گرگ های تاخته
بر یوسفِ حجاز
مانند گرگ قصه ی کنعان
دروغ بود
خودم دیدم ، خودم دیدم
پیراهن یوسف منو
بُردند ، همینجا ...
#آقا
صدای شیونی آمد
که جان عالَم سوخت
صدای شیون خواهر،
برادرم برخیز
حسینم خسته آمدم
مو سفید آمدم
شرمنده آمدم
خرابه ی شام ...
یادگارت رو جا گذاشتم
3. غریب و خسته.mp3
4.4M
قسمت سوم
#روضه_اربعین
#حاج_میثم_مطیعی
غریب و خسته
به درگاهت آمدم ، رحمی
که جز ولای توام
نیست هیچ دستاویز
#حسینم
چنان شدم که تو میخواستی
دم رفتن
ندید اشک مرا
این جماعت خونریز
الان دلم میخواد کنار قبرت های های گریه کنم ... حسینم ، چقدر شام وکوفه، بچه هات روکتک زدن اما من برگشته از رسالت انجام داده ام ، کار تو رو تکمیل کردم ، حالا آمدم کنار مزارت ...
زبان حیدریم
دم به دم قیامت بود
نگاه فاطمی ام
شعله های رستاخیز
اگر چه دست مرا
بسته بود دشمن تو
اسیر ، من شدم و
او نداشت راه گریز
هراس دشمنت از
مُحکمات قرآن بود
نداشت چاره و
برداشت خیزران زِ ستیز
یه وقت صدا زد : « یا یزید مَهلاً مَهلاً ، مُنْتَحِياً عَلَى ثَنَايَا أَبِي عَبْدِالله ... » این لب و دندان را پیغمبر( ص ) می بوسید ...
برادرم ،
تو سنگ خورده ای ،آری
شکسته ای ، من هم
توشعله ور شده ای ،
داغ دیده ای ، من نیز
تو را قسم
به نماز نشسته ی مادر
رسیده جان بر لبم
آه ، جانِ من برخیز ...
4_5765044093574973606.mp3
4.94M
🔳 #روضه_اربعین
روضه سوزناک اربعین
🔘هر کی یه طرفی میرفت
🔘رباب میگفت علی لای لای
🎙 #امیر_کرمانشاهی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
🌹#روضه_اربعین
🌾 #دفتری_اربعین
🍁 اول به نبی حضرت خاتم صلوات
🍁دوم به علی شیر دو عالم صلوات
🍁سوم به گل وجودِ پاک زهرا
🍁چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
🍁از بهر حسین آن شه کرب و بلا
🍁وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
🖤💔🖤💔🖤💔🖤
#اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
#یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
✨چهل روز است حسینم را ندیدم
✨ بلایش را به جان و دل خریدم
✨چهل روز چهل منزل اسیرم
✨دعا کن در کنار تو بمیرم
✨چهل روز غم چهل ساله دیدم
✨ غم و اندوه دیدم ناله دیدم
✨سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
✨همین جاغرق درغم شد وجودم
✨تن پاک ترا گم کرده بودم
✨میان نیزه ها دل با ختم من
✨ ترا دیدم ولی نشناختم من
✨اگر امروز برداری سرت را
✨ تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
✨ز جا برخیز ای نور دو دیده
✨ببین مویم سپید و قد خمیده
⬅️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
⏪بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
⬅️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
⬅️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
🔘آخ کاروان رسید کربلا....
☑️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
💔اما اما اما آی کربلائیا.....
💔 روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
◾️هر یکی سوی مزاری میدوید
▪️هر یکی قبری در آغوش میکشید
◾️ناگهان بانوی قد خمیده ای
▪️قد خمیده مو پریشان خسته ای
◾️گفت یارب چه سازم یا کریم
▪️رو سوی قبر که باشم یا رحیم
◾️ناگهان آمد به خود با شور و شین
▪️دید بنشسته سر قبر حسین
⬅️زینب اومد کنار قبر برادر....
🔸(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
🔹(گریز به روضه حضرت رقیه س).....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
⚫️آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
🔴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
⚫️از من مپرس حال دل آن سه ساله را
🔴در گوشه خرابه برفت از کنار من
⬅️((صلوات فراموش نشه و حذف هم نشه لطفا ))➡️
🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_اربعین
دفتری
اول به نبی حضرت خاتم صلوات
دوم به علی شیر دو عالم صلوات
سوم به گل وجودِ پاک زهرا
چهارم به حسن خونجگر غم صلوات
از بهر حسین آن شه کرب و بلا
وآن تشنهی در مقتلِ ماتم صلوات
اللهم_صل_علی_محمد_وآل_محمد
یارب_الحسین_بحق_الحسین_اشفع_صدر_الحسین_بظهور_الحجه
چهل روز است حسینم را ندیدم
بلایش را به جان و دل خریدم
چهل روز چهل منزل اسیرم
دعا کن در کنار تو بمیرم
چهل روز غم چهل ساله دیدم
غم و اندوه دیدم ناله دیدم
سر پر خون تو همراه من بود
به هر جا چلچراغ راه من بود
همین جاغرق درغم شد وجودم
تن پاک ترا گم کرده بودم
میان نیزه ها دل با ختم من
ترا دیدم ولی نشناختم من
اگر امروز برداری سرت را
تو هم نشناسی ای گل خواهرت را
ز جا برخیز ای نور دو دیده
ببین مویم سپید و قد خمیده
قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله ....
یه راه میره مدینه ....
یه راه میره کربلا...
کدوم راهُ بریم؟؟
امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ
بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب....
بی بی جان مدینه بریم یا کربلا....
میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید، اشک از چشماش جاری شد...
فرمود بشیر ما رو ببر کربلا....
چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم...
چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....
آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....
روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن اومدن کربلا ...
آخ کاروان رسید کربلا....
این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن ....
اما اولین بار روز دوم محرم بود...
وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،،
جوونای بنی هاشم اومدن....
هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند....
با احترام وارد زمین کربلا شدن....
وقتی زینب میخواست از ناقه پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،،
عمه جان دستتو بده به من پیاده شو .....
عباس اومد ، زانو زمین زد ...
خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو .....
با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن
⬅️اما اما اما آی کربلائیا.....
روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن .....
نه عباسی هست....
نه علی اکبری هست....
از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن ....
هر کدوم کنار قبری رفتن...
هر یکی سوی مزاری میدوید
هر یکی قبری در آغوش میکشید
ناگهان بانوی قد خمیده ای
قد خمیده مو پریشان خسته ای
گفت یارب چه سازم یا کریم
رو سوی قبر که باشم یا رحیم
ناگهان آمد به خود با شور و شین
دید بنشسته سر قبر حسین
زینب اومد کنار قبر برادر....
(شاید درد دلش این بوده باشه)
حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان......
یه جا نیومدم....
(یادته داداش)
اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی.....
حسین جان میدونی چرا نیومدم...
ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش....
داداش حالا بیا تلافی کن ....
سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان ....
وقتی سرتو وارد خرابه کردن ....
حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جز دختر سه ساله ات ای مهربان من
از من مپرس حال دل آن سه ساله را
در گوشه خرابه برفت از کنار من
صل الله علیک یا ابا عبدلله
#کانال_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/navayehzakerin2
4_6037254924612403779.mp3
3.63M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#تحلیل_مداحی
#حاج_محمود_کریمی
تحلیل📗 #دکتر_محمد_فراهانی
#روضه_اربعین
#موضوع : آواز دشتی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
1_13195088645.mp3
7.11M
#روضه_اربعین
حجت الاسلام سید رضی مرتضوی ✾•
السلام علیک یا ابا عبدالله
زیارت اربعین گره خورده به نام زینب اولین زائر ابی عبدالله زینبه ..با چه حالی آمد کربلا دلها رو روانه کنیم، کنار قبر مقدس ابی عبدالله گذشتگانمون فیض ببرن..
حسین جانم!
از راه آمد خواهرت ای سر بریده
اما بدون دخترت ای سر بریده
حسین جانم!
دارد رباب از راه می آید برادر
اما بدون اصغرت ای سر بریده
از گوشهٔ مقتل هنوزم که هنوز است
آید صدای مادرت ای سر بریده
*صدای زهرا بلنده.. "بنی قتلوک و من الماء منعوک" پسرم! حسینم! کشتن تو رو ولی بهت آب ندادن..اما داداش...*
از شامیان پیراهنت را پس گرفتم
از ساربان انگشترت ای سر بریده
*یا صاحب الزمان ببخشید آقا..*
من که نفهمیدم خودت میگفتی ای کاش
خولی چه کرده با سرت ای سر بریده
بالای نیزه ماه من بودی برادر
در کوچه ها همراه من ای سر بریده
*آمد کنار قبر برادر نشست این جمله زبان حاله...داداش ! یادته وقتی بچه هامو از میدان آوردی هر چه نگاه کردی زینبو ندیدی
نیامدم برا اینکه خجالت نکشیدی برادر...
امروز تو هم بیا تلافی کن همهٔ بچه هاتو سالم آوردم اما سراغ سه سالتو از زینب نگیر...کنار خرابه شام گذاشتمو آمدم..*
زائران قبر من این شام عبرت خانه است
مدفنم آباد و قبر دشمنم ویرانه است
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
4_6032745329210687989.mp3
5.49M
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
#تحلیل_مداحی
#حاج_حسن_خلج
تحلیل📗 #دکتر_محمد_فراهانی
#روضه_اربعین
#موضوع : لطائف و ظرائف در روضه
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️
💠#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکربن💠
[﷽][﷽][﷽][﷽][﷽]