#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
در گلوی تشنهاش وقتی عطش جان میگرفت
رود از شرمندگی راه بیابان میگرفت
او خودش باب الحوائج بود مانند عمو
لب اگر آنروز تَر میکرد، باران میگرفت
حیدر ششماهه بین گاهوار انگار داشت
با تلظی کردن خود اذن میدان میگرفت
باورم این است اگر او از میان خیمهگاه
زودتر بیرون میآمد جنگ پایان میگرفت
✍ #مسعود_یوسف_پور
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
چگونه داغ تو باشد، جگر کباب نباشد
چگونه نام تو باشد، سخن از آب نباشد
به رغم خواندن لای لای عمه خواب نرفتی
زمان غربت بابا که وقت خواب نباشد
به حنجر پسری اینچنین سه شعبه نخورده
محاسن پدری اینچنین خضاب نباشد
ز گبر و کافر و از هر شکارچی که بپرسند
بریدن گلوی نازکی صواب نباشد
خراب کرد گلوی تو را سه شعبهی داغی
چگونه حال دل مادرت خراب نباشد
نداشت شیر، تو بودی؛ و شیر داشت، نبودی
برای مادر از این سختتر عذاب نباشد
کنار نیزهی تو مادری دوباره کتک خورد
خدا کند که عروس ابوتراب نباشد
سرت به نیزه بلند است در مقابل محمل
خدا کند که فقط محمل رباب نباشد
نجات میدهد از دست نیزهدار سرت را
اگر رباب اسیر غل و طناب نباشد
شدهست مشکل زینب، شدهست حاجت زینب
عروس فاطمه دیگر در آفتاب نباشد
سروده گروه ادبی #یا_مظلوم
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محاوره #زمزمه
بهمناسبت مراسم شیرخوارگان حسینی (اولین جمعه دهه محرم)
قراره زندگیهامون
همش دور و برت باشه
تموم زندگیم روضهس
تا حرف اصغرت باشه
صدا پیچیده تو خیمه
صدای اصغره انگار
رباب از غصه دلخونه
بازم اصغر شده بیدار
ببخش ای کودکم، مادر
نداره قطرهی شیری
تو که حال منو دیدی
چرا آروم نمیگیری
بابات تنها توو مِیدونه
دلش پُر غُصه و درده
صداتو بشنوه ایکاش
صداش کن بلکه برگرده
اجابت شد دعام، بابات
نشد گریَهت فراموشِش
میخواد آبِت بده مادر!
بخواب آروم توو آغوشِش
چه سخته، روضه سنگینه
حسین با کودکش اومد
برای قطرهی آبی
حسین به دشمنش رو زد
چی شد اصغر شده خاموش
چرا توو دشت غوغا شد
گلوش خشکیده بود اما
با تیر حرمله وا شد
حسین و اضطرار ای وای
چرا حیرونه توو این دشت
اومد سمت حرم اما
چرا هی اومد و برگشت
✍ #محسن_ناصحی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹ویرانۀ وصال🔹
از خیمهها که رفتی و دیدی مرا به خواب
داغی بزرگ بر دل کوچک نهادهای
گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد
میگفت عمّهام به رخم بوسه دادهای...
تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه
دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم
تا یک نگه ز گوشۀ چشمی به من کنی
من چشم از سر تو دمی برنداشتم
با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد
اما دو پلکِ خود ز چه بر هم گذاشتی
یکباره از چه رو، دو ستاره اُفول کرد
گویا توان دیدن عمّه نداشتی...
با آنکه دستبرد خزان دیدهای ولیک
باغ ولایت است که سرسبز و خرّم است
رخسار توست باغ همیشه بهار من
افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است
ای گل، اگر چه آب ندیدی، ولی بُوَد
از غنچههای صبح، لبت نوشکفتهتر
از جُورها که با من و با عمّه شد مپرس
این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفتهتر
هر کس غمم شنید، غم خود ز یاد برد
بر زاریام ز دیده و دل، زار گریه کرد
هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت
بر حال او دل در و دیوار گریه کرد
ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی
امشب حسد به کلبۀ من ماه میبَرد
گر میزبان نیامده امشب به پیشواز
از من مَرَنج، عمّه مرا راه میبرد
گر اشک من به چهرۀ مهتابیام نبود
ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت
معذور دار، اگر شده آشفته موی من
دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت
ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بیکسی
این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟
پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم
دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد
سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی
کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونهام
دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است
یک ضربه زد کبود شده هر دو گونهام...
ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من
دست از جهان و هر چه در آن هست میکشم
سیلی، گرفته قوّت بیناییام اگر
من تا شناسمت به رُخت دست میکشم
ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی
ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است
انگشتها که با لب تو بوده آشنا
باور نمیکنند که این لب همان لب است
📝 #علی_انسانی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
واویلتا.mp3
1.12M
#شب_سوم_محرم
#حضرترقیه_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب
▪️زمزمه و نوحه شب سوم محرم
کنج خرابه، غوغا شد، بابا آمد۲
ماه شب من، پیدا شد، بابا آمد۲
واویلتا واویلا آه و واویلا...
سرزده با سر، بابا، بر یتیمانش
عمه گرفته، این سر ، روی دامانش
درد دلم را گویم، با، بابا حالا
بوسه زنم بر، چشم، باز وگریانش
واویلتا واویلا آه و واویلا...
بی تو پدر، آتش بر، خیمه هاافتاد
اهل حرم ، دویدند، در حال فریاد
گوشم شده پاره در، غارت دشمن
بوده فغان کارم در، صحنه ی بیداد
واویلتا واویلا آه و واویلا...
افتاده ام از ناقه برخاک صحرا
رویم شده نیلی از سیلی اعدا
بابا ببین زخمی ام از تازیانه
حالا شدم مانند مادرت زهرا
واویلتا واویلا آه و واویلا...
کرده عدو بر آل حیدر جسارت
وای از کوفه و شام و وای از اسارت
واویلتا واویلا آه و واویلا...
✍اسماعیل تقوایی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
YEKNET.IR - zamine - shabe 2 muharram 1401 -mehdi-ranaei (2).mp3
5.72M
🔳 #زمینه #روز_دوم #محرم
🌴روزهای عشق دوباره رسیده از راه
🌴نور توحید، امید؛ تویی ثارالله
🎙 #مهدی_رعنایی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
YEKNET.IR - zamine - shabe 2 muharram 1401 -amir-kermanshah (2).mp3
14.02M
🔳 #زمینه #روز_دوم #محرم
🌴نفسای زینب به تو و نفس هات بنده
🌴داره دل من شور می زنه برا آینده
🎙 #امیر_کرمانشاهی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
7146-1665306245982.mp3
1.13M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسین__ع__نوحه
یک اربعین غریبی و مصیبت و رنج و بلا
یک اربعین نامردی و جنایتِ یزیدیا
آه زینب چی دیده چه ها کشیده
برگشته با یک قَدِّ خمیده
ناله می زد داداش دلم نوحه برات سروده
ببین مِثهِ مادرمون همه تنم کبوده
آه... غریب مادر...
**
با خطبه ام تو کوفه و تو شهر شام پر بلا
شد مجلسای عیش و نوش شبیه مجلس عزا
آه خطبه می خوندم برای اَغیار
شد زنده یاد حید کراّر
من از برای حفظ ِ دین در بین نانجیبان
سرِ تو روی نیزه ها مشغول ذکر و قرآن
آه... غریب مادر...
**
از ناقه های بی جهاز و سلسله برات بگم
یا از سنان و خولی و از حرمله برات بگم
آه با ما همیشه خوب شد نبودی
بدتر از اینها ظلم یهودی
یهودیای شام به ما چه ناسزاها گفتن
انتقام خیبر و از دُردونه هات گرفتن
آه... غریب مادر...
شاعر : حاج امیر عباسی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وابرگروه_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
🇮🇷#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
#کانال_نوای_ذاکرین👇
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه_نوای_ذاکرین👇
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
AUD-20220711-WA0062.m4a
3.06M
#زمینه
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بند 1⃣
فکرشو بکن دخترت
تنها یه گوشه بشینه
پیرْهنی که مال تو بود
دست این و اون ببینه
با گریه میگه، پیرهن بابامو بدید
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
رقیهای که، سر باباشو، تو دست نامردا میدید
رقیه جوری گریه کرد
که آخرش نَفَس گرفت
با گریه از غریبهها
سر باباشو پس گرفت
بند 2⃣
فکرشو بکن دردونهت
زخمی ببینه سرت رو
تو اون حال و روز کی باید
آروم کنه دخترت رو؟
حالا تو ببین، دختر ارباب چی کشید
سر باباشو، بریده و خونی میدید
تا گریه میکرد، با تازیونه، زجر حرومی میرسید
شب سیاه و سردی بود
توی خرابه نور اومد
رقیه رو آتیش زد اون
سری که از تنور اومد
بند 3⃣
فکرشو بکن دخترِ
ارباب تو خرابه خوابید
دختر یهودی هم به
موهای رقیه خندید
با خنده میگفت، تویی که بابا نداری
شبا سرتو، رو دامن کی میذاری؟
با طعنه میگفت، تو چندسالته؟، چقد موی سفید داری!
میبینی کار دنیا رو
سه سالشه قدش خمید
آخه رقیهی حسین
کجا و مجلس یزید
✍ #صادق_نجم و #داود_رحیمی
488.5K
#زمینه
#حضرت_رقیه_س_شهادت
بند 1⃣
طبقو برگردونید برید
ازتون من خواهش میکنم
قول میدم صدای گِریَش نیاد
من خودم آرومِش میکنم
رهاش کنید
جایِ این فکری به حالِ تَرَکِ لباش کنید
فکری به جایِ زنجیرِ روو دستوپاش کنید
رهاش کنید (٣)
توی اِزدحام زدنش/ مجلس حرام زدنش/ گفت بابا میخوام، زدنش زدنش، زدنش
تا چشاشو بست زدنش/ دندوناش شکست زدنش / چند تا مردِ مست، زدنش، زدنش، زدنش
رحم کن سَرو بِبَر
دختره، بی طاقته
آااه یادگاریه
دستِ من امانته
بند 2⃣
مگه این دختر چندسالشه
که موهاش اینجوری شد سفید
غیر باباش ازتون چی میخواد؟
واسه چی انقدر زجرش میدید؟
تو رو خدا
یه مسلمون مگه پیدا نمیشه بین شما؟
خودتون دختر دارید آخه بی مروتا
تو رو خدا (٣)
خواب بودی توو خواب، زدنت/ مجلس شراب، زدنت/ تا که گفتی آب، زدنت، زدنت، زدنت
بی سؤال جواب، زدنت/ بی حسابکتاب، زدنت/ آخ برا ثواب، زدنت، زدنت، زدنت
دست رو دلم نذار
از بابات خبر نگیر
آه میکُشی منو
دست روی کمر نگیر
بند 3⃣
من ازین تنهایی دلخورم
منی که با درد همبازیام
من بابامو میخوام هرجوری هست
به سر بریدهشم راضیام
منو زدن
بوی نون داره میاد چی شده مهربون شدن؟
کِی غذا خواستم عمه؟ بگو بابامو بدن
منو زدن (٣)
افتادم زمین، زدنم/ پاهامو ببین، زدنم/ به بابام نگین، زدنم، زدنم، زدنم
هی میرن میان میزنن/ هرچقد میخوان میزنن/ خولی و سنان، میزنن، میزنن، میزنن
من بابامو میخوام
حرف من کجاش بده؟
من بابامو میخوام
طاقتم سر اومده
✍ #جواد_قمری و #داود_رحیمی