#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#چارپاره
تو که هستی که محو نام تو شد
چشم لیلی و قلبِ عاشقِ قِیس*
تو که هستی که عشق میبالد
در هوایِ خیام امروالقیس**
خیمه خیمه قبیلهی پدرت
رج به رج غرقِ شوقِ نام علی است
روی پیشانیِ عشیرهتان
خط به خط عشق و احترام علی است
آسمان آسمان چراغان شد
از همان لحظههای آمدنت
سرنوشت تورا رقم میزد
عشق از ابتدای آمدنت
بارها بین عرشِ رویایت
جلوههای جلوس فاطمه است
آمدی و خدا به عالم گفت
این مقام عروس فاطمه است
خوشبحالت نوشت دست خدا
که تو پروانهی حسین شوی
نو عروس علی شوی یک روز
بانوی خانهی حسین شوی
تا بیایی فرشتهها با شوق
چادری بافتند از جبروت
از حریر تبسم گلها
محملی ساختند از ملکوت
مرتضی عاقدت و شاهدِ عقد
حضرت فاطمه است بین بهشت
دختر سر به زیرِ شرم و حیا
میشود همسرِ حسینِ بهشت
خطبه را مرتضی که انشاء کرد
زود امالبنین بغل وا کرد
چشم تو خیره شد به چشم حسین
فاطمه عشق را تماشا کرد
دست تو بِین دست زینب بود
تا بیایی به خانهی زهرا
مثل امالبنین تو هم دادی...
بوسه بر آستانهی زهرا
گفت آقا لَعَُمرکِ ، یعنی...
با سکینه تمامِ جان هستی
هست تنها میان قلب حسین
خانهای که تو بین آن هستی
شعر اگر گفت زینبش فهمید
حرف پنهانیِ حسینت هست
احتیاجی نداشتی به چراغ
نور پیشانی حسینت هست
حیف از آن نور ، نور پیشانی
پیش چشم تو سنگ خورد و شکست
وای از آن سینه ، سینهای که دوبار
پیش تو بین آن سهشعبه نشست
پدری رو زد و ولی عوضاش
کودک گرم خواب را کُشتند
در حرم کس نگفت اصغر رفت
گفت زینب رُباب را کشتند
*قیس عامری به مشهور به مجنون
**نام پدر بزرگوار حضرت رباب سلام الله علیها
#حسن_لطفی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شهادت
#چارپاره
بستر از زبان حضرت زینب سلامالله
کنار بسترت خواهی نخواهی
دو چشمم میرود امشب سیاهی
به این فرقی که مانندِ دلم شد
الهی یا الهی یا الهی
نگاهی که دلم بال و پرش ریخت
بجای اشک، خون چشم ترش ریخت
دلم حال یتیمی دارد امشب
که سقفِ خانهاش روی سرش ریخت
تو خوردی ضربت و دختر شکسته
تو را این نه غمِ مادر شکسته
ندارد مرحمی این فرقِ زخمی
شبیهِ پهلویی که در شکسته
چِسان برتو دوچشمِ تر ببندم
چگونه مرحمی بر سر بندم
به اینها بند خونِ تو نیاید
مگر با معجرِ مادر ببندم
همینکه فرقِ تو پاشید خندید
همینکه مجتبی نالید خندید
تو از شیرِ خودت دادی به قاتل
همینکه شیرِ تو نوشید خندید
عوالم را همینکه زد، بهم ریخت
غمی این خانه را آمد بهم ریخت
بمیرد نانجیبی که تو را زد
خدایا حال ما را بد بهم ریخت
حسین اُفتاده و در روبرویش
تویی و زینب و حال مگویش
نداری جان و گفتی که بجایت
بگیرم بوسه از زیر گلویش...
#حسن_لطفی
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅ #اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان #تخصصی_نوای_ذاکرین
#آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
کانال↙️↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه↙️↙️
#ابرگروه_نوای_ذاکرین
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42
╚═══💠═╝
#سالروز_تخريب_بقيع
#بقیع
#چارپاره
سالیانیست ز عاشق شدنم..
به لب خلق سخن افتاده
بارها گفته ام و میگویم
دل من دست حسن افتاده
وسط قاب دوچشمان ترم
عکس یک منظره پیداست..بقیع
نیمه شبها به نیابت ز حسین
دل من زائر یکجاست..بقیع
السلام ای حرم بی زائر!
السلام ای که غریب وطنی!
آی اقا چقدر میچسبد...
وسط صحن شما سینه زنی!
دسته ها راهی صحنت باشند..
نوحه خوانها همگی دم بدهند
یکطرف ذکر حسن یا حسن و..
یکطرف پاسخ جانم بدهند..
همگی خیره به گنبد باشیم
چشمهامان بشود پیمانه
یکنفر پرچم یا ام بنین..
بزند برروی سقاخانه
حیف اینها همه خواب است و خیال
ظلمت از نور خدا میترسد
دور قبر تو پر از سرباز است
دشمن از اسم شما میترسد
یک نفر خون جگر میخورد و..
یک نفر گریه و نجوا دارد
جامه خاکی زایرهایت..
ارث از چادر زهرا دارد..
چادری که شرف عصمت بود
در کشاکش ز سر ماه افتاد
فاطمه در وسط آتش و دود
پشت در بود که ناگاه افتاد..
دست مولا به طناب افتاد و..
دست بی بی ز قلاف افتاده..
میخ نامرد!چه کردی آخر..
بینپهلوش شکاف افتاده..
#سید_پوریا_هاشمی
🙏😭🙏😭🙏😭🙏
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#قالب_چارپاره (چهارپاره) :
#چارپاره از قالبهای جدیدی است که همزمان با رواج شعر نو بهوجود آمده است.
#چارپاره مجموعهای از دوبیتیهایی است که در کل یک شعر را میسازند.
در میان اشعار کلاسیک فارسی، این قالب جدیدترین قالب بوده و پس از مشروطیت در ایران رواج یافتهاست.
این قالب شعری از دوبیتیهایی با معنای منسجم تشکیل شده است. با این تفاوت که بر خلاف دوبیتی، معمولاً مصرعهای دوم و چهارم هم قافیه است.
دوبیتیهای تشکیل دهندهی چارپاره از لحاظ قافیه با هم تفاوت دارند و از لحاظ وزن نیز کافیست که مصراعها هموزن باشند.
نمونهای از قالب شعری #چارپاره
#زنگ_انشا
صبح یک روز نوبهاری بود
روزی از روز های اول سال
بچّهها در کلاس جنگل سبز
جمع بودند دور هم خوشحال
بچّهها گرم گفت و گو بودند
باز هم در کلاس غوغا بود
هر یکی برگ کوچکی در دست
باز انگار ، زنگ انشا بود
تا معلّم ز گرد راه رسی
گفت با چهرهای پر از خنده
باز موضوع تازهای داریم
"آرزوی شما ، در آینده"
شبنم روی برگ گل برخاست
گفت: میخواهم آفتاب شوم
ذرّه ذرّه به آسمان بروم
ابر باشم، دوباره آب شوم
دانه آرام بر زمین غلتید
رفت و انشای کوچکش را خواند
گفت: باغی بزرگ خواهم شد
تا ابد سبز سبز خواهم ماند
غنچه هم گفت گرچه دلتنگم
مثل لبخند باز خواهم شد
با نسیم بهار و بلبل باغ
گرم راز و نیاز خواهم شد
جوجه گنجشک گفت: می خواهم
فارغ از سنگ بچه ها باشم
روی هر شاخه جیک جیک کنم
در دل آسمان رها باشم
جوجه ی کوچک پرستو گفت:
کاش با باد رهسپار شوم
تا افق های دور کوچ کنم
باز پیغمبر بهار شوم
جوجههای کبوتران گفتند:
کاش میشد کنار هم باشیم
توی گلدستههای یک گنبد
روز و شب زائر حرم باشیم
زنگ تفریح را که زنجره زد
باز هم در کلاس غوغا شد
هر یک از بچّهها به سویی رفت
و معلّم ، دوباره تنها شد
با خودش زیر لب چنین میگفت:
آرزو هایتان چه رنگین است
کاش روزی به کام خود برسید
بچّه ها آرزوی من این است
"زندهیاد دکتر قیصر امینپور"
#آموزش_مبانی_نه
آموزش عروض و قافیه
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#شب_سوم_محرم
#محرم
#چارپاره
از دردهایم با تو میگویم پدرجان
از گوشواره از النگویم پدرجان
تنها نشانی مانده آنهم جای زخم است
آتش شبیخون زد به گیسویم پدرجان
دیشب گلت از روی ناقه بر زمین خورد
انگار که در کوچه ها مادر زمین خورد
از زخمهای صورتم بابا گمانم
فهمیده ای که دخترت با سر زمین خورد
درد شدید مفصل زانو بماند
سوز ورمهای سر بازو بماند
دیشب نبودی حرمله بدجور میزد
لبها بماند...گوشه ی ابرو بماند
هی لا به لای رد شدنها سنگ خوردیم
از هیزها از بددهنها سنگ خوردیم
در بین کوچه از جوان و کودکان و
بالای بام از پیر زنها سنگ خوردیم
مرد یهودی سوی چشمان مرا برد
خولی لگد زد نیمی از جان مرا برد
بابا! تلفظ کردن نام تو سخت است
بدجور مشت زجر دندان مرا برد
#نیما_نجاری
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
#ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#چارپاره
🔹چه بگوید؟🔹
فاطمه مادر حسین و حسن
گله کرد از وصال شیرازی
گفت: ای آنکه از برای حسین
شعر نغز و چکامه میسازی!
آفرین! از حسین من گفتی
نیست اما مگر حسن پسرم؟
از غریب مدینه یادی کن!
بگو از داغ پارۀ جگرم!
شور شعر حسن گرفت وصال
چشم او تا سحر ز غصه نخفت
طبع ترکیببندگوی زلال
چند بندی رثای او را گفت
گفت اما لطیف و در پرده
محضر فاطمه ادب میکرد
از همان لحظهای سخن میگفت
که حسن طشت را طلب میکرد
چند بندی سرود طبع وصال
تا شود فاطمه از او دلشاد
چند بندی سرود سربسته
شعرها را ولی ادامه نداد
دید اگر شعر را ادامه دهد
دل زهرا دوباره خواهد سوخت
نه مگر قرنها دل مادر
از همین رنجهای بیحد سوخت؟
چه بگوید؟ بگوید ای مادر
زخم، آن جسم را تصرف کرد؟
همسر مجتبی به شوهر خود
کاسۀ زهر را تعارف کرد؟
چه بگوید؟ بگوید ای مادر
خون دلها بهسان رود شده؟
زهر، سوزانده تار و پودش را
چهرهاش مثل تو کبود شده؟
چه بگوید؟ بگوید ای مادر
از سپاه امام، غیرت رفت؟
جانماز و ردا و خیمۀ او
در کف دوستان، به غارت رفت؟
چه بگوید؟ بگوید ای مادر
دل عالم به یاد او میسوخت؟
وقت تشییع، تیرهای حسد
تن و تابوت را به هم میدوخت؟
چند بندی سرود طبع وصال
تا شود فاطمه از او دلشاد
چند بندی سرود سربسته
شعرها را ولی ادامه نداد...
📝 #جواد_محمدزمانی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#زیارت_اربعین
#کربلا
#چارپاره
🔹کاروان...🔹
کاروان رفت و اهلِ آبادی
اشک بودند و راه افتادند
چند فرسخ نگاه بدرقه را
در پی کاروان فرستادند
شوق رفتن به سرزمین بهشت
خسته میکرد کوه و صحرا را
غافل از این که راهزنها نیز
در کمیناند کاروانها را
دور شو، کور شو! صدا برخاست
قلبها را پر از مخاطره کرد
کاروان را به طرفة العینی
دستۀ دزدها محاصره کرد
ما نه سوداگریم نه تاجر
نیست جز نان و آب رهتوشه
زاد راه است التماس دعا
بار ما هست شوق ششگوشه
چشم سردسته ناگهان تر شد
لرزش شانهاش نمایان شد
بار دیگر نقاب خود را بست
اشک او در غرور پنهان شد
روی زانوی خود نشست آرام
راه را با اشارهای وا کرد
بعد سی سال سردی و تلخی
چایی روضه کار خود را کرد
کاروان نقطۀ سپیدی شد
محو شد رفته رفته در تصویر
همچنان ایستاده در صحرا
راهزن، بیتپانچه، بیشمشیر
نه کلاهی، نه خرقهای، تنها
یک لباس سپید بر تن داشت
از پشیمانیاش خبر میداد
چکمهای که به دور گردن داشت
سال شصت و یک غم و اندوه
کاروان حسین برمیگشت
دست غارت حریص شد، حتی
از سر کهنه پیرهن نگذشت
آب آزاد شد ولی آتش
در دل خیمهها پراکندند
قافیه کاشکه ربودن بود
زیور از گوش دختران...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
ابرگروه⬇️
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹دل سنگ آب شد🔹
کوه بودم، بلند و باعظمت
روی دامان دشت جایم بود
قد کشیدم ز خاک تا افلاک
ابرها، فرش زیر پایم بود
شب که چشم ستاره روشن بود
نور مهتاب، دل ز من میبرد
صبح، چون آفتاب سر میزد
اولین پرتوش به من میخورد
دفتر وحی حق که روز به روز
جلوهاش سبز و سبزتر بادا
در بیان شکوه من، دارد
آیۀ «والجبال اوتادا»
سینهام را اگر که بشکافند
لعل و الماس دیدنی دارم
از گذشت زمان و «دحو الارض»
خاطراتی شنیدنی دارم...
صبح یک روز چشم وا کردم
ضربۀ تیشه بود گوش خراش
تخته سنگی شدم جدا از کوه
اوفتادم به دست سنگ تراش
پتک سنگین و تیشۀ پولاد
سهم من از تمام هستی شد
حکم تقدیر و سرنوشت این بود
نام من «آسیای دستی» شد
گرچه از بازگشت خویش به کوه
پس از آن روزگار نهی شدم
این سعادت ولی نصیبم شد
که جهیز عروس وحی شدم
گوشۀ خانهای مرا بردند
که حضور بهشت آنجا بود
برترین سرپناه روی زمین
بهترین سرنوشت آنجا بود
دستی از جنس یاس و نیلوفر
شد در آن خانه آسیاگردان
گرچه سنگم، ولی دلم میخواست
جان او را شوم بلاگردان
هر زمان گرد خویش چرخیدم
میشنیدم تلاوت قرآن
روح سنگین و سخت من کمکم
تازه شد از طراوت قرآن
راز خوشبختی مرا چه کسی
جز خداوند دادگر داند
کی گمان داشتم مرا روزی
جبرئیل امین بگرداند
به مقامی رسیدهام که چنین
بوسهگاه فرشتگان شدهام
مثل رکن و مقام کعبه عزیز
در نگاه فرشتگان شدهام
بارها شد که با خودم گفتم:
ای که داری به کار نان دستی!
کاش هرگز ز خاطرت نرود
وامدار چه خانهای هستی؟
خانۀ آسمانی خورشید
خانۀ روشن ستاره و ماه
خانۀ وحی، خانۀ قرآن
خانۀ «انّما یُریدُ الله»
از همین خانه تا ابد جاریست
چشمۀ فیض، چشمۀ احسان
سایبانِ معطّرِ این جاست
سورۀ «هل أتی علی الانسان»
آسیابم ولی یقین دارم
که پناهندهام به سایۀ نور
سرنوشت مرا دگرگون کرد
اشک زهرا و ذکر آیۀ نور
یاس یاسین که با دعای پدر
آیۀ نور بود تنپوشش
داشت دستی به دستۀ دستاس
دست دیگر گلی در آغوشش
در محیطی که هر وجب خاکش
فخر بر آفتاب و ماه کند
آرزو میکنم که گاه به من
دختر کوچکی نگاه کند
گرچه از بازتاب گردش من
نان این خانه برقرار شدهست
شرمسارم از اینکه میبینم
دست زهرا جریحهدار شدهست
رفت خورشید وحی و آمد شب
سر نزد از ستاره سوسویی
صبح از کوچۀ بنیهاشم
شد بلند آتش و هیاهویی
تا بدانم چه اتّفاق افتاد
تا ببینم هر آنچه بوده درست
دل به دریا زدم به خود گفتم:
«چشمها را دوباره باید شست»
دیدم آن روز صبح منظرهای
که به خود مثل بید لرزیدم
آتشم زد شرار دل وقتی
شعلهها را به چشم خود دیدم
در همان آستانهای کز عرش
قدسیان را به آن نظرها بود
اشک چشم ستارگان میریخت
بین دیوار و در خبرها بود
من به حسرت نگاه میکردم
باغ گل را میان آتش و دود
جز خدا هیچکس نمیداند
که چه آمد به روز یاس کبود
با همان دست عافیتپرور
که پرستاری پدر میکرد
از امام زمان خود یاری
در هیاهوی پشت در میکرد
هیزم آوردن، آتش افروزی
سهم هر رهگذر نبود ای کاش
خبر ناشنیده بسیار است
خبر میخ در نبود ای کاش
دست خورشید را که میبستند
شرح این ماجرا کبابم کرد
آنچه پشت در اتّفاق افتاد
سنگم امّا ز غصّه آبم کرد
📝 #محمدجواد_غفورزاده
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
#چارپاره
🔹روز مادر🔹
ای شکوهت فراتر از باور
ای مقامت فراتر از ادراک
وصف تو درک «لیلة القدر» است
فهم ما از تبار «ما ادراک»
کوثری، بیکرانه دریایی
ما و ظرف حقیر این کلمات
باید از تو نوشت با آیات
باید از تو سرود با صلوات
آیه در آیه وصف تو جاریست
«فتلقّی...»، «مباهله»، «کوثر»
در دل «انما یرید الله...»
در «فصل لربک و انحر»
از بهشت آمدی به هیئت نور
عطر سیبت وزید در هستی
تو گلِ... نه، تو نوبهارِ... نه
تو بهشت دل پدر هستی
پدر و مادرم فدای شما
مادری کردهای برای پدر
چشم بد دور، چشم شیطان کور
دست تو بود و بوسههای پدر
از بهشت آمدی و روشن شد
سرنوشت دل علی با تو
بیتو کم بود در تمام جهان
نیمۀ دیگرش ولی با تو...
وصف ذات تو و صفات علی
وصف آیینه است و آیینه
غربت و خندۀ تو و دل او
قصۀ گرد و دست و آیینه
خانه میشد بهشتی از احساس
با گل افشانیِ بهاریِ تو
عاطفه با تمام دل میزد
بوسه بر دست خانهداری تو
خانه از زرق و برق خالی بود
از صفا، عاشقی، محبت، پُر
داشتی، ای کلیددار بهشت
پینه بر دست، وصله بر چادر
از بهشت آمدی و آوردی
یازده سورۀ بهشتی را
مصحفِ سرنوشت خود دیدیم
سورههایی که مینوشتی را
نسل تو نوحِ با شکوهِ نجات
نسل تو خضرِ آسمانیِ راه
جلوهای از دم تو را دیدیم
در مسیحی به نام روح الله
روز مادر شده دلم با شوق
پر زده در هوای تو مادر
منم و وسعت بهشت خدا
منم و خاک پای تو مادر
آرزو دارم این که بنشینم
لحظهای در جوار تو اما...
آرزو دارم این که بگذارم
شاخه گل بر مزار تو اما...
آه در حسرت زیارت تو
دل ما آشنای دلتنگیست
حرم دختر کریمۀ تو
شاهد لحظههای دلتنگیست
روز مادر شده به محضر تو
آمدم پا به پای این کلمات
هدیۀ من برای تو اشک است
هدیۀ من برای تو صلوات
📝 #سیدمحمدجواد_شرافت
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
Eitaa.com/navayehzakerin2
#سردار_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
#چارپاره
🔹مرز ما عشق است🔹
باز در گوش عالم و آدم
بانگ هل من معین طنین انداخت
دست تفکیر با اشارۀ کفر
شعله در خیمهگاه دین انداخت
خیمهها باز هم محصاره بود
به حریم حرم جسارت شد
شعلهها تا دم حرم آمد
باز هم صحبت از اسارت شد
در مسیر حسین جان دادن
با شهیدان کربلا عشق است
هر کجاییم کربلا برپاست
راه ما اوست، مرز ما عشق است
روز و شب دور خیمههای حسین
هر قدم گرم جانسپاری بود
اشک او پا به پای تسبیحش
هر سحر دانه دانه جاری بود
حاج قاسم که در دل میدان
غرش رعد و خشم طوفان بود
وقت رحمت نسیم بود نسیم
دست او بر سر یتیمان بود
گوشه گوشه شنیده است این صحن
خواهش و گریه و دعایش را
این حرم میدهد شهادت که
بارها دیده اشکهایش را
بارها پا به صحن این مرقد
با دلی شعلهور گذاشته بود
بارها روی شانههای ضریح
با دلی تنگ سر گذاشته بود
مهربان بود مثل باد بهار
سرو این خاک بید مجنون بود
پاسدار حریم خون خدا
جاننثار رقیه خاتون بود
تن به مردن نداد و بیسر شد
کشتۀ راه سیدالشهداست
دستش افتاد روی خاک ولی
حرم اهلبیت پابرجاست
📝 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#اشعار_مذهبی_تخصصی_بروز #وکاربردی_نوای_ذاکرین
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
#امام_جواد علیهالسلام
#چارپاره
🔹دردانهٔ امام رضا🔹
با حضورت ستارهها گفتند
نور در خانۀ امام رضاست
کهکشانها شبیه تسبیحی
دستِ دُردانۀ امام رضاست
مثل باران همیشه دستانت
رزق و روزی برای مردم داشت
برکت در مدینه بود از بس
چهرهات رنگ و بوی گندم داشت
زیر پایت همیشه جاری بود
موج در موج دشتی از دریا
به خدا با خداتر از موسی
بیعصا میگذشتی از دریا
با خداوند همکلام شدی
علت بُهت خاص و عام شدی
«کودکیهایتان بزرگی بود»
در همان کودکی امام شدی
رزق و روزی شعر دست شماست
تا نفس هست زیر دِیْن توایم
تا جهان هست و تا نفس باقیست
ما فقط محو کاظمین توایم
من به لطف نگاهت ای باران
سوی مشهد زیاد میآیم
دست بر روی سینه هربار از
سمت باب الجواد میآیم
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#اشعار_مذهبی_تخصصی_بروز #وکاربردی_نوای_ذاکرین
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#ولادت
#چارپاره
در رفعت آسمان سهیم است علی
عرشیست که در زمین مقیم است علی
با آنهمه شوکتش شگفتا که چنین
همبازی کودك یتیم است علی
هم معنی رحمان و رحیم است علی
هم مالک آن یوم عظیم است علی
فرمود نبی راه علی راه خداست
یعنی که صراط مستقیم است علی
دنبال دلم به هر طرف رو کردم
افسوس همیشه بی هدف رو کردم
دیدم همه عالم به دلم رو آورد
وقتی که به ایوان نجف رو کردم
هستی هر آنچه هست از هست علیست
عرش است ولی خانهی دربست علیست
نعلینش اگر چه وصله دار است ولی
رزق همه کائنات در دست علیست
در معرکه هیبت ِ علی غوغا بود
از میمنه تا میسره او پیدا بود
از شیوهی جنگاوریاش هیچ نپرس
یک عمر دهان ذوالفقارش وا بود
دل لحظه به لحظه بارها گفت علی
آرام شدم دوباره تا گفت علی
در کنج حرم خدا خدا میگفتم
دیدم به خدا خود خدا گفت علی
دیدار علیست بهترین تقدیرم
با آرزوی جمال او میمیرم
هرگاه بخواهم به علی فکر کنم
پا میشوم و زود وضو میگیرم
مردی که تمام دین و ایمان بوده
ماهیّت آیههای قرآن بوده
مظلومیتش را بنگر بعد از او
گفتند مگر علی مسلمان بوده ؟
#محمدحسن_بیات_لو
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#اشعار_مذهبی_تخصصی_بروز #وکاربردی_نوای_ذاکرین
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 ⬅️مدیر
╚═══💫💎═╝