eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
13.9هزار دنبال‌کننده
54 عکس
43 ویدیو
132 فایل
گلچین تخصصی و بروز اشعارونواهای مذهبی روضه،غزل مرثیه،نوحه وگریز،دودمه،ختم خوانی باحضورمداحان وشعرای آئینی👌آرامش راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•دست من مثل دست عمو.... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ می آیم، از خیمه با دیدگان گریان تا آرام، بگیرم در آغوشت عموجان منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله آمدم در گودال غوغا شد های و هو شد دیدی که دست من مثل دست عمو شد منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله بر پاماند، این بیرق بر دوش این نوجوان عبدالله در گودال کارش شده کارستان منم یار ثارالله ابن الحسن عبدالله این نسل حسینی‌ست که پرچم‌هاشان بالاست فردای این نهضت در دست نوجوان هاست ماییم یار ثارالله چون قاسم و عبدالله : میلاد عرفان پور ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
Shab05Moharram1402[03].mp3
16.14M
|⇦•دست من مثل دست عمو.. ..... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ بردن نام اذن خدا میطلبد نظر مرحمت را ميطلبد بردن نام حسین ديده ی تر می خواهد سينه ای سوخته از سوز جگر می خواهد 💔 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
|⇦•چقد شلوغه قتلگاه.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ دارم چی می‌بینم خدا چقدر شلوغه قتلگاه چه جوری خورده به تنت این همه سنگ و نیزه، آه؟ «عمو جون، عموجون...» سنگایی که رو سینَته راه نفس ر‌و بسته بود کی قبل از اون که من بیام روی تنت نشسته بود؟ «عمو جون عمو جون..» کاشکی دوباره چشم تو وا شه با هم میریم‌ تا خیمه‌ها، باشه؟ اگه که شمر از رو تنت پاشه آخه ببین چی سرت آوردن سنگا همه ش به صورتت خوردن عبا و عمامه اتو کی بردن؟! «فدای زخمای تو یامظلوم...» *"فَاَخَذَه و ضَمَّهُ إِلیه"وقتی دست به پوست آویزان شد...صدا زد: "یا عَمّاه! "عمو!برخی از مقاتل نوشتند:"فَنادیَ الغلام! یا اُمّاه! "مادر...مادر..."فَاَخَذَه و ضَمَّهُ إلیه"خودش تو گودی قتلگاه افتاده بود؛ نوجوان رو به سینه چسبانید..* فک نمیکردم این جوری حُرمت تو‌ شکسته شه هرکی رسید بالا سرت انقده زد که خسته شه... «الهی بمیرم...» یه پیروهن پاره عمو برای تو مونده فقط... هرکی اومد تو قتلگاه یه چیزی دزدیده ازت... الهی بمیرم... *هیچ کی ناامید برنگشت...* تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هر که هرچه دلش خواست،حتی سر *باشه،انگشتر عموم مال تو... ولی انگشتش رو نبر....* حالا به فکرِ نعلایِ تازه ان ولی هنوز چشای تو بازه ان *آخه راوی میگه:"بِطرفِِ خَفی..."با گوشه ی چشم،خیمه هاشو می پایید...* حالا به فکرِ نعلایِ تازَن ولی هنوز چشای تو بازَن یه عده سمت خیمه میتازن مردی میون قافله نیستش تو خیمه جای هلهله نیستش حرم که جایِ حرمله نیستش... «فدای زخمای تو یا مظلوم... سیدنا الغریب حسن جانم...» *حالا امام حسن چی میگه؟* سیدنا الغریب حسین جانم... نغمه پرداز: مهدی زنگنه شاعر: محمد رسولی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
Shab05Moharram1402[01].mp3
31.96M
|⇦•چقد شلوغه قتلگاه..... و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️◾️ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: یزید می‌خواست امام حسین علیه‌السّلام را مجبور کند به جای این‌که مردم را ارشاد و هدایت فرماید و گمراهی آن حکومت ظالم را برای آنان تشریح نماید، بیاید حکومت آن ظالم را امضا و تأیید هم بکند! امام حسین فرمود «مثلی لا یبایع مثله»؛ حسین چنین امضایی نمی‌کند. امام حسین علیه‌السّلام باید تا ابد به عنوان پرچم حق باقی بماند؛ پرچم حق نمیتواند در صف باطل قرار گیرد و رنگ باطل بپذیرد. ۱۳۸۱/۱/۹ ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
|⇦•حسن فدایی حسین.. و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی ◾️◾️ *شب پنجم محرم هم رسید...حسن جان! شاید دیگه محرم داداشت رو نبینم...همه سال منتظرم این شبا بیاد براش گریه کنم... یک سال را به خاطر یک ماه زنده ایم...* حسن فدایی حسین، حسین فدایی حسن یه نور ولی دو ماجرا، یه روح ولی دو تا بدن «حسن جان، حسین جان» یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه‌ ها *مادر بلند شو...بلند شو...بلند شو... مادر! حسنت تنهاست...بلند شو...* یکی کنار مادرش، رو خاک سرد کوچه‌ ها یکی کنار خواهرش، رو خاک گرم کربلا «حسن جان، حسین جان» هر دو شهید سوره‌ی کوثر پیر شدن از مصیبت مادر یاد برادری که شد پرپر به خونه اشون هجوم که آوردن باباشونو کشون کشون بردن مادر که افتاد، بچه‌ها مُردن *مادرش فرمود:پشت در یه اتفاقی افتاد... "فَسَقَطتُ لِوَجهی...من با صورت به زمین خوردم...* «سیدنَالغریب حسن جانم... سیدنَاالغریب حسین جانم...» : سیدمهدی سرخان ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
Shab05Moharram1402[02].mp3
13.16M
|⇦•حسن فدایی حسین.. و توسل به کریم اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج میثم مطیعی• ◾️◾️◾️ حسن فدایی حسین، حسین فدایی حسن یه نور ولی دو ماجرا، یه روح ولی دو تا بدن ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
|⇦•دوست دارم یاورت باشم.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ السلام علی المهدی و علی آبائه السلام اللهم کل لولیک... آمدم تا رشته‌ام را بر درت محکم کنی زندگیم را با ذکر دائمت توأم کنی با تضرع زیر لب دارم صدایت می‌زنم تا که قدری از حجابِ بینمان را کم کنی *پیامبر صلی الله می‌فرمودند: یتیم کسی‌ نیست که پدر از دست داده اونی است که امام از دست داده...* با تضرع زیر لب دارم صدایت می‌زنم تا که قدری از حجاب بینمان را کم کنی شرمسار و سر به زیرم که سبب شد باز هم گریه بر معصیت‌هایم کنی یابن الحسن خستم از خدعه‌های نفس از طول عمل آمدم یابن الحسن دیگر مرا آدم کنی *آقا جان! منو مال خودت کن، کاری کن شبانه روز یاد تو باشم، بزرگان می‌فرمودند: دو دقیقه بعد از نماز صبح با امام زمان حرف بزن، کارهای روزمره‌ ی خودت رو اصلاً به آقا بگو، کم کم آقا میشه رفیقت روت نمی‌شه گناه کنی، چون می‌خوای برای رفیقت تعریف کنی... مولای من صاحب من خیرخواه من سایه ی بالا سرم می‌شود قلب مرا خالی ز نامحرم کنی دوری از کرب و بلا دارد مرا دق می‌دهد کربلایی کن مرا تا فارغ از این غم ها کنی دوست دارم یاورت باشم به اشک بر حسین ساعتی که گریه بر آن ماتم اعظم کنی *قربون آقایی که شب و روز گریه می‌کنه فرمودند اگه اشکم خشک بشه خون گریه می‌کنم...* جان فدای پلک مجروحت که دائم صبح و شب گوشه مقتل نظر بر جسم درهم کنی * امشب شب یتیم نوازی است، قبل از اون می‌خوام از امام حسن چند جمله بخونم، اینقدر این دوتا برادر امام حسن و امام حسین به هم علاقمندند، پیامبر خدا می‌فرمایند: تمام چشم‌ها فردای قیامت گریانند، الا چشمی که بر حسن گریه کرده باشه... امشب خیلی گریه کن، امام حسین خیلی احترام امام حسن رو نگه می‌داشت همیشه محضر آقا سکوت می‌کرد، امام حسن هم اینقدر احترام می‌کرد، ابن عباس میگه یه بار به امام حسن گفتم یه جوری به حسین احترام می‌کنید گویا حسین از تو بزرگتره؟ حضرت فرمود: من در هیبت حسین هیبت بابام امیرالمومنین رو می‌بینم، خیلی این دو احترام هم را داشتند، از نور هم مُستفیض می‌شدند، لذا وقتی امام حسن جان داد، آقا فرمود: غارت زده اونی نیست که مالش رو به غارت بردن، غارت زده منم که برادری مثل تو رو به خاک سپردم، دیگه محاسنم رو خضاب نمی‌کنم، عطر استفاده نمی‌کنم... ابی عبدالله دیگه خضاب نکرد، تو گودال محاصن آقا را به خونش خضاب کردن، امشب روضه آقازاده‌ ی امام حسنِ...* وای اگر سوخته‌ای ناله ی شبگیر کند کودکی را غم یک حادثه ای پیر کند من چهل سال گرفتار غروبی سردم بین آن کوچه غم فاطمه را گم کردم بغضها راه گلو را همه شب سد کردند همه حتی در و دیوار به من بد کردند کسانی که سر سفره من می‌ماندند نانشان دادم و هر روز مُذِلَّم خواندن کینه مخفیشان را علنی می‌کردند دوستان نیز به من بد دهنی می‌کردند نگو از پاره جگرها بگو از روی کبود نگو از همسرم بگو قاتل من قنفذ بود شرر این قوم به من بیشتر از زهر زدند صد نفر مادر ما را وسط شهر زدند *امشب شب مدینه رفتنه، همه با هم بریم گودال، هم در و دیوار تو کوچه‌های مدینه..‌.* غنچه ی یاس علی داغ زدن داشت مگر یک زن حامله شلاق داشت مگر ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ *امام حسن غم کوچه پیرش کرد، آقازاده اش عبدالله هم همین رو می‌گفت، من دیگه تحمل ندارم مثل بابام که پیر شد غربت عموم رو ببینم، مُنْتخب طُرَیْحی نقل میکنه: میگه وقتی عبدالله وداع عمو جانش رو دید، با اهل خیام خیلی بی‌قرار شد، صدای التماس زدن‌ها رو می‌شنید ابی عبدالله اومد راه بیفته دیدن عبدالله پشت امام راه افتاد ابی عبدالله صدا زد خواهر بیا عبدالله رو نگه دار‌‌‌‌...* چون هیچ کسی دور پیامبرزاده همه امید عمو کیست برادرزاده اکبرت نیست ولی غیرت من مانده هنوز گرچه افتاده ابوالفضل حسن مانده هنوز یازده سال عمو جای پدرِ من بودی مثل پروانه فقط دور و ور من بودی بیشتر از علی اکبر نظرت بر من بود جای من مثل پسرهات بر آن دامن بود زودتر از پسرت لقمه به من می‌دادی با ما شب و روز سلامی به حسن می‌دادی خاطرت هست نشستی به کنارم سحری قول دادی که مرا هم ببری هر سفری حال امروز چه رخ داده امیر دو سرا می‌سپاری به حرم تا که بگیرند مرا فکر کردی بروی من به حرم می‌مانم بیخیال تن زخم پدرم می‌مانم دارم از دور به اوضاع تنت می‌نگرم نیزه‌ای بر کمرت خورد که خم شد کمرم نیزه‌ها گیسوی خونین تو را شانه زدند نیزه‌ها نیزه را داخل پهلوی تو کج می‌کردند بعد با هم سر قتل تو لج می‌کردند قصد دارند سرت را ز قفا قطع کنند حسنی‌ها همه یک روضه سنگین دارند هر یک خاطره با بازوی خونین دارند ابی عبدالله می‌گفت: خواهرم نگهدار این پسر رو... از اون طرف تو گودال نوشتن شمر فرمانده بود، شمر و خولی و یاران نقل مقتل اینه: آقا را احاطه کرده بودند تحریک می‌کرد هرچی می‌تونید حسین رو بزنید، در مقتل مقرم نوشته: عبدالله داره از دور نگاه می‌کنه، ابی عبدالله هی نیزه رو می‌گیره میاد بالا می‌افته، نقل مقتل اینه: حسین دیگه توان ایستادن هم نداشت، این نامردها دورش رو احاطه کرده بودن، عبدالله تا دید، حسن‌ زاده است، نتونست تحمل کنه، دستش رو از دست عمه کشید، دوید به سمت عمو، چطور جمعیت رو شکافت من نمی‌دونم، خودش رو رسوند به عمو، دید بَحر ابن کَعب شمشیر رو بالا آوُرد، تا به آقا بزنه، صدا زد: وای بر تو می‌خواهی عموی مرا بکشی؟ دستش رو آورد شمشیر به بازوش خورد، به استخوان رسید، بچه صدا زد عمو رو، نقل دیگه میگه: گفت: یا اُماه من نمی‌دونم مادر خودش رو گفت، یا بازو شکسته رو گفت... اسم بحر ابن کعب ملعون رو آوردم، نوشتن: یه جا اونجا حاضر شد، جای دیگه ای لباس آقا را غارت کرد...* ای عزیزی که تنت پیش همه عریان شده بر سر پیراهن یادگاری فاطمه دعوا شده استخوان‌های تنت مثل دلت نرم شده از بعد حسن گفتی که غارت زده‌ای حال غارت شده‌ای پیراهنی نیست تو را *سخت ابی عبدالله، عبدالله را در آغوش می‌کشید، تو کربلا دست عبدالله که قطع شد بوی حسن کربلا را گرفت، گویا امام حسن رو بغل کرده، اون لحظه هم که مادرشون جان داد، دو برادر باهم اومدن تو حجره تو بغل هم گریه کردن، گفت خدا بهت داداش صبر بده... میگن تو گودال هم آقا داشت با این بچه حرف می‌زد بچه رو ذبح کردن، مشخصه از فاصله نزدیک بچه را زدن.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
روضه - حاج محمدرضا بذری(5).mp3
40.06M
|⇦•دوس دارم یاورت باشم.. و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن حسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا بذری ◾️◾️◾️ ▪️استاد پناهیان : اگر میخواهی عاشق چیزی شوی با عمل و رفتار عاشق شو مثلا اگر میخواهی عاشقِ حسین شوی هر روز صبح در یک ساعتِ مخصوص بگو : " صَلَی اللّٰهُ عَلَیْکَ یٰا اباعَبداللّٰه " بگو حسین جانم میخواهم به تو عادت کنم تا عاشقِ تو بشوم تا به تو عارف شوم .. 🖤 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
🔹در راه رسیدن به تو...🔹 در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم اصلاً به تو افتاد مسیرم که بمیرم یک قطرۀ آبم که در اندیشۀ دریا افتادم و باید بپذیرم که بمیرم یا چشم بپوش از من و از خویش برانم یا تَنگ در آغوش بگیرم که بمیرم این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانی‌ست من ساخته از خاک کویرم که بمیرم خاموش مکن آتش افروخته‌ام را بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم 📝 . ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
علیه‌السلام 🔹غروب محرم🔹 دنیای بی ‌نگاه تو تاریک و مبهم است بی‌تو تمام زندگی ما جهنم است! ای آفتاب سیصد و چندین قمر! بگو تا جنگ بدر دیگرتان چند تا کم است؟ نور تو خامُشیِ همه اعتراض‌هاست این راز سجده‌های ملائک به آدم است با پنجه‌های ظلم به روی گلوی عدل دیگر بهار آمدن تو مسلّم است صبح طلوع جمعه دلم آفتابی است اما غروب مثل غروبِ محرّم است! 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال
علیه‌السلام 🔹ماه شب چهاردهم🔹 ای ماه من که چشم و چراغ نبوتی ریحانهٔ بهشتی باغ نبوتی ای جلوه کرده حُسن تو چون گوهر از صدف ای یادگار سبزترین گوهر شرف ای آیه‌های حسن تو وَاللَّیل و وَالنَّهار ای سرو سرفراز پس از سیزده بهار... ای متّصل به وحی و نبوّت وجود تو ماه شب چهاردهم در سجود تو دُرِّ یتیم من، قدمی پیش‌تر بیا یعنی به دیده‌بوسی من بیشتر بیا گرد یتیمی از رخ تو پاک می‌کنم لب را به بوسهٔ تو طربناک می‌کنم ای نوبهار حُسن در آفاق معرفت پیشانی تو مطلع اشراق معرفت... ای نوجوانی تو، سرآغاز شورِ عشق ای روشنای دیدهٔ موسای طورِ عشق عشق و عقیده، آینهٔ روشن تو شد تقوا و معرفت، زره و جوشن تو شد ای پاگرفته سروِ قدت در کنار من ای چون علی قرار دل بی‌قرار من :: ای ماه من که از افق خیمه سر زدی آتش به جان عشق، به مژگانِ تر زدی وقتی صدای غربت اسلام شد بلند مثل عقاب آمدی اینجا و پر زدی از لحظهٔ وداع من و اکبرم چقدر با التماس بر در این خانه در زدی تا من به یک اشاره دهم رخصت جهاد خود را به آب و آتش از او بیشتر زدی «اول بنا نبود بسوزند عاشقان» اما تو خیمه در دل شور و شرر زدی نخل بلند عاطفه! این التهاب چیست؟ این شوق پر گشودن مثل شهاب چیست؟ روح شتابناک تو غرق شهادت است در هر نگاه نابِ تو برق شهادت است با غیرت تو واهمهٔ ساز و برگ نیست در روشن ضمیر تو پروای مرگ نیست مرگ از حضور چشم تو پرهیز می‌کند تیغ از ستیغ خشم تو پرهیز می‌کند ای موج اشک و آه تو«اَحلی مِنَ العسل» ای مرگ در نگاه تو «اَحلی مِنَ العسل» مانند گیسوی تو که چین می‌خورد هنوز شمشیر تو نوکش به زمین می‌خورد هنوز اما چه می‌شود که دل از دست داده‌ای در راه دوست آنچه تو را هست داده‌ای شور جهاد در دل تو شعله‌ور شده‌ست یعنی تمام هستی تو بال و پر شده‌ست اشکم خیال بدرقه دارد، خدای را آهسته‌تر که وقت دعای سفر شده‌ست از اشک تو جواز شهادت طلوع کرد از چهرهٔ تو صبح سعادت طلوع کرد قربان ناز کردنت ای نازنین من گوش تو آشناست به «هل من معین» من شوق تو چون تلاوت قرآن شنیدنی‌ست بالا بلند من، حرکات تو دیدنی‌ست ای ابروی تو خورده ز غیرت به هم گره ای قامت ظریف تو کوچکتر از زره داری به جنگ اگرچه شتاب، ای عزیز من پایت نمی‌رسد به رکاب، ای عزیز من گلبرگ چهره در قدم من گذاشتی کوه غمی به روی غم من گذاشتی 📝 ┅┅┅┅┄❅[﷽]❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ بزن روش واردشو⏬ ↙️خادم الذاکرین آرامش↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42خادم کانال