506.1K
سبک دوم⏫⏫ منالتماست میکنم
#صوت_سبک_آرامش
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅
🌹 #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ 🌹
💠#کانال_نوای_ذاکرین💠
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
Eitaa.com/navayehzakerin2
|⇦•بلا عظیم وگره کور...
#قسمت_اول #مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا بذری
▪️▪️▪️
"السلام علی المهدی وعلی قائم..اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ، وَالْغُرَّةَ الْحَميدَةَ.
یا مولای یا صاحب الزمان.."
بلا عظیم و گره کور و امتحان سخت است
چقدر پیروی از صاحب الزمان سخت است
شبیه هر که به جز اوست زندگی کردیم
ولی شبیه به آقا برایمان سخت است
قصور ماست اگر تحبس الدعا شده ایم
مقصریم که رفتن به آسمان سخت است
برای دیده ی هر جایی منه دل سنگ
مجال دیدن دلدارِ هر زمان سخت است
چقدر فاصله مانده چقدر از او دوریم
و راه رفتنِ با پای ناتوان سخت است
اگر چه غرق گناهیم دوستش داریم
نبودن ولیِ مهربانمان سخت است
اگر چه دورم از او بین روضه نزدیکم
نفس کشیدن بی روضه بی گمان، سخت است
همیشه قصه ی بی مادری غم انگیز است
همیشه رفتن یک مادر جوان سخت است
ز میخ سخت تر، آغاز بی کسی علیست
به روضه خوان بگو این روضه را نخوان سخت است
به پیش دیده ی مَردم زدند فاطمه را
اگر چه روضه عیان است در بیان سخت است
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ادامه⏬⏬⏬
|⇦•اگر چه شمع وجود تو...
#قسمت_دوم #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا بذری
▪️▪️▪️
*"هَل مِن جزوعٍ فًاُساعدجًزًعًهُ اذا خلا
هل من مُعینٍ فًاُطیل مًعًهَ العویل والبُکاء"
تو دعای ندبه میگیم بی قراری هست گریه کنی من با بیقراریش بی قراری کنم؟ مثل فردا که مادر داشت جون میداد حسن رفت سمت مادر حسین دستش رو نگرفت (معمولا بزرگترا کوچکتر رو آروم میکنه اینجا برعکس شد) حسین دست حسن روگرفت گفت داداش خدا صبرت بده..*
اگر چه شمع وجود تو غرق سوختن است
بخند، خنده ی تو التیام درد من است
منم عمیق ترین زخم پایدار، علی
منم غریب ترین مرد روزگار، علی
*نقل مقتل رو می دیدم می فرماد: امیر المؤمنین خودش پرستار فاطمه بود. نقل ادامه داره میگه اسماء هم برا کمک به امیرالمومنین به فاطمه سر می زد. اما اغلب کار رو دوش امیرالمؤمنین بود.خیلی برا پرستار سخته ببینه هر کار میکنه مریض روز به روز داره تحلیل میره*
پُر است غربت من از همین تجلّی ها
چقدر بی محلی دیدم از محلّی ها
به رغم بی رمقی عزم هم کلامی کن
تو لااقل به منه مرتضی سلامی کن
دلیل شادی من همنشین غم شده ای
شبیه پیرزنِ سالخورده خم شده ای
* وقتی برگردوند زهرا رو فرمود یا رسول الله "لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ، وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ "بعضیا اینگونه معنی کردن «وَ اخْتُلِسَتِ» یعنی دُزدیدن از من زهرا رو. عرب این کلمه رو اینطور معنا میکنه..میگه یه آهویی، بره ای، شکاری از دست حیوان درنده جان سالم به درببره اما زخمی جان سالم به در ببره که بعدها بر اثر همون زخم جان بده از این تعبیر استفاده میکنن.مولا فرمود: "وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاءُ" یا رسول الله زهرا جان سالم به دربرد اما همون زخمها زهرا رو کُشت..من هرروز آب شدن زهرا رو دیدم...*
دلیل شادی من همنشین غم شده ای
شبیه پیرزنِ سالخورده خم شده ای
مرا به ماتم دستاس ها دچار نکن
خودم برای تو نان می پزم تو کار نکن
تنور گرم برای پرت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر
تارفته ای از شهر آب شد حیدر
غروب آمد وخورشید وار دور شدی
رشید بودی و چند روزه جمع و جور شدی
بیا به خواهش من گوش کن بلند نشو
به التماس حسن گوش کن بلندنشو
هنوز چشم حسن مثل ابر می بارد
هنوز تکهٔ آن گوشواره را در دست دارد
چه ضربه ای به تو زد آن حرام زاده پست
سه ماه رد شده اما هنوز جایش هست
ببخش فاطمه پشت در تک افتادی
تمام هستی خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار بی پناهی تو
یکی نگفت به مسمار پا به ماهی تو
شکست آینه ات سنگ شد مصممتر
اشاره کرد به قنفذ، مغیره محکم تر
*تو قصه ی هجرت از مکه به مدینه امیرالمؤمنین با پیغمبر و اصحاب نیومد، دیرتر اومد. بنا شد فاطمیات رو بیاره چهار تا فاطمه.. یکیش حضرت زهراسلام الله علیهاست مونده بود تو مکه.. چند تا شتر و شتر بانی کرایه کرد. همراه شتربانان و فاطمیات راهی شدند سمت مدینه. نقل اینه بین راه یه عده نقابدار به قافله حمله کردند، یکی جسارت کرد نیزه به کجاوه زد کسی آسیب ندید اما همه ترسیدند..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ادامه⏬⏬
#قسمت_پایانی #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا بذری
▪️▪️▪️
*علی بود خشم همه ی وجود امیرالمونین رو گرفت.همه ی فاطمیات لرزیدند وحشت کردند فاطمه هم وحشت کرد..عین نقل تاریخه.. یکم خلوت شد صدا زد.. یا بضعة الرسول الحمدلله سالمید؟خدا رو شکر پسر عموتون نگران شما بود. یه جمله ای فاطمه زهرا داره گفت:یا علی پسرعمو کسی که تو پشتش باشی تو همراهش باشی دیگه غم و غصه ای نداره علی جان..دیگه کار به جایی رسید مثل این روزا علی خونه نمی موند میرفت بیرون گریه میکرد. میگفت روز روشن زهرامو زدند.. میگفت کاش علی مُرده بود و نمی دید اینگونه کبود شده سرو صورت و تن وپشت زهرا...*
بی گناه بوده بی پناه بوده
مادر سادات پا به ماه بوده
یکی نبود بگه نمی کنن
گلی که برگ وریشه داره رو
یکی نبود بگه نمی زنن
زنی که بار شیشه داره رو
یکی نبودبگه نمی شکنن
غرور مرد و پیش همسرش
یکی نبود بگه نمی زنن
زن رو جلوچشای شوهرش
وای حوریه ی علی تو آتیش سوخت
وای مسمار در، درو به زهرا دوخت
بی خدا بود و از جفا می زد
مادر ما رو بی هوا می زد
یکی دو تا که نه، چهل نفر همگی می زدن یه مادرو
یکی نبود بگیره چشمای بچه های کوچیک حیدرو
یکی نبود که تازیونه رو بگیره از غلام بد دهن
یکی نبود بگه بسه دیگه غلافتو به بازوهاش نزن
وای چهل تا ظالم و یه مظلومه
وای چهل تا قاتل و یه معصومه
*یارسول الله زهرا به من نگفت ولی به شما میگه چی رو نگفت؟ همه جمع شدند زهرا رو لِه کردند..*
عالمو بدبخت کردی خیالتو تخت کردی
غسلش رو واسه پدرم سخت کردی
کمی فکر خودت باش کارِ خانه نکن
بیا و خستگی فضّه را بهانه نکن
خیال کن که در اصلاً به صورت تو نخورد
توجهی به کبودی تازیانه نکن
فاطمهٔ من، تو شانه دست گرفتی و
شانه کردن مو برای دست شکسته بد است
برای من کمی از ماجرای کوچه بگو
فقط به فضّه نگو روضه رو زنانه نکن
نمی تونم از کوچه امون رد بشم
چیکارکرده این کوچه با روحِ من
یه عمره ازت شرمسارم گلم
منو بسته بودند تو رو می زدند
بشین خونه رو آب و جارو نکن
بذار زخم پهلوت بهتر بشه
خودم از پس غربتم برمیام
نمیخوام چشات واسه من تر بشه
هنوز درد داری میدونم عزیز
با این دردا باید مدارا کنی
درِ خونمون رو عوض می کنم
به شرطی نیایی در و وا کنی
گل در آتش اگر که جمع شود
دیگر آن را نمی توان وا کرد
زهرای رشیده به چه تشبیه کنم من
با پیکر یک طفل برابر شدنت را
*فردا صبح می خواست آرد جداکنه بیشتر جدا کرد. اسما صدا زد بی بی! معمولت اندازه مصرف روزانه آرد جدا می کردی برای نان پختن امروز بیشترجدا کردی فرمود: اسما من امروز روز آخر عمرمه منکه ازدنیا برم این بچه هاچند روز مشغول عزاداری اند دوست ندارم گرسنه بمونند.اما نمی دونم همین نون ها از گلو کسی پایین رفت یا نه... گفتم نان دلم یه جایی رفت..*
ز خانه ها همه بوی طعام می آمد
ولی به جانِ تو بابا گرسنه خوابیدم
نَفَسم می مونه تو گلو
منو می کِشه از سر مو
منو می کِشه میگه نگا
این داداش علیه
بزنم میری سمت کدوم
نمی گفتی مگه کو عمو
بزنم مثلا چی میشه
بسه گریه و زاری تموم
بشکنه دستت که معجر برنداری
مطمئنم تو یکی دختر نداری
آروم آروم از طبق بیا کنارم
سر رو سرت بذارم حرفا برا تو دارم
چند شبه بابا یه ذره نون نخوردم
اسمت رو که می بردم همه اش کتک میخوردم
عمه! بکشم سرمه چشام ناز میشه مگه نه؟
عمه! باباییم بیاد دلم باز میشه مگه نه؟
دوباره زندگیم آغاز میشه مگه نه؟
نامرتب نیستم، من فقط النگوهام دستم نیست
تو ندیدی بابا زیر معجر گلسر بستم نیست
بابا! دندونم که افتاده در میاد مگه نه؟
بابا! تو عروسیم داداش اکبر میاد مگه نه؟
«به آبروی رقیه بنت الحسین
اللهم عجل لولیک الفرج»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
روضه - حاج محمدرضا بذری،کربلایی جبار بذری.mp3
40.37M
|⇦اگر چه شمع وجود تو......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج محمد رضا بذری
⏬⏬⏬
با وجود اینکه بُعد عبادی شخصیت حضرت زهرا سلامالله علیها بسیار برجسته است، اما این بانوی عظیمالشأن در نگاه و کلام امام زمان(عج) الگو و اسوه مقاومت و قیام اسلامی هستند.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
|⇦•شکوه داغ تو...
#قسمت_اول #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور
▪️▪️▪️
شکوه داغ تو از یادمان نخواهد رفت
غمت ز خاطر هفت آسمان نخواهد رفت
تو مادر ملکوتی دعای هیچ کسی
بدون اذن تو تا آسمان نخواهد رفت
رسوم شهر مدینه همیشه بر عکس است
کسی به مجلس ختم جوان نخواهد رفت
*روضه رو از زبون علی بخونم..فاطمه جان!*
اگر چه شمع وجود تو گرم سوختن است
بخند خنده ی تو التیام درد من است
منم عمیق ترین زخم پایدار، علی
منم غریب ترین مرد روزگار، علی
پر است غربت من از همین تجلّی ها
چقدر بی محلی دیدم از این محلّی ها
به رغم بی رمقی عزم همکلامی کن
تو لااقل به من مرتضی سلامی کن
دلیل شادی من همنشین غم شده ای
شبیه پیرزن سالخورده خم شده ای
مرا به ماتم دستاسها دچار مکن
خودم برای تو نان می پزم تو کار مکن
تنور گرم برای پرت خطر دارد
برای سوخته هر شعله ای ضرر دارد
شکوه کاخ امیدش خراب شد حیدر
تو آب رفته ای از شرم آب شد حیدر
بیا به خواهش من گوش کن بلند مشو
به التماس حسن گوش کن بلند مشو
هنوز چشم حسن مثل ابر میبارد
هنوز تکّه ی آن گوشواره را دارد
سه ماه می شود این صحن بی رواق شده
سه ماه می شود این خانه بی چـراغ شده
ببخش فاطمه جان پشت در تک افتادی
تمام هستی خود را برای من دادی
یکی نگفت به دیوار..،بی پناهی تو
یکی نگفت به مسمار..،پا به ماهی تو
قسم به خشکی هر لحظه ی زبان حسین
نمی شود که بمانی، تو را به جان حسین
تو را به جان حسینی که بعد چندین سال
کشان کشان بدنش می رسد ته گودال
زمان غارت او احترام می میرد
یکی لباس تنش را به زور میگیرد
خدا کند که نبینی سنان چه خواهد کرد
غروب روز دهم ساربان چه خواهد کرد
*سلمان میگه مشغول نماز شب بودم
دیدم نیمه های شب یکی داره آروم آروم در میزنه. نگو در میزنه داره دل منو از جا میکنه. نماز رو با عجله تمام کردم دویدم سمت در، دیدم امام حسن شال عزا به گردن انداخته، سر به دیوار گذاشته هی میگه "وا اماه، وا أماه"سلمان بدو بابام تنهاست، میگه با عجله آمدم سمت خانه ، توقعم این بود وقتی می رسم تو خونه، ببینم این بچه های قد و نیم قد مادر از دست داده بلند بلند دارن گریه میکنن، اما وقتی وارد شدم (تعبیر از منه) دیدم این آستین هاشون رو تو دهان گذاشتن آهسته آهسته دارن گریه می کنن، مثل ابر بهار دارن اشک میریزن، سؤال کردم چرا این طور دارید گریه می کنید؟ گفتن بابامون علی گفته نکنه صدای نالتون بلند بشه. این طرف پرده سلمان و چند نفر دیگه، با بچه های فاطمه، پرده ای تو اتاق حائل شده، اون طرف پرده امیرالمومنینه، اسمائه، بدن فاطمه رو دارن غسل میدن
شهدامون اینجای روضه می رسیدن این شعر رو میخوندن...*
بریز آب روان اسما به جسم اطهر زهرا
بشویم این گل رعنا ولی آهسته آهسته
بریز آب روان رویش که شویم
دست و بازویش ولی آهسته آهسته
*اسما یه وقت دید علی ، آروم آروم داره صدا گریه ش بلند میشه ، سر به دیوار میزنه بلند بلند گریه می کنه، آقاجان خودت به بچه ها میگی آهسته گریه کنند داری بلند داد میزنی گفت اسماء دست به دلم نذار ، فاطمه درداشو به من نگفت. الان دستم رسید به بازوی ورم کرده ی خانومم، یه طوری زده بعد این همه مدت مثل یه بازوبندی اثرش رو بازوی خانومم مونده، فاطمه اش رو غسل داد، کفن کرد تا اومد بندهای کفنو ببنده دید بچه ها دارن جون میدن، یه طوری به مادر نگاه میکنن، گفت: عزیزان دلم! بیاید از مادر توشه بگیرید وداع کنید. بچه ها اومدن خودشونو انداختن رو بدن مادر، امیرالمومنین قسم یاد میکنه میگه یوقت دیدم بندهای کفن باز شد دستهای نحیف فاطمه از داخل کفن بیرون آمد بچه ها رو رو سینه چسباند حالا تصور کن مادر داره گریه میکنه بچه ها دارن گریه میکنن، علی داره گریه می کنه.*
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
⏬⏬⏬ادامه
#قسمت_پایانی روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی سلحشور
▪️▪️▪️
یه ندایی بلند شد علی جان بچه ها رو از رو سینه جدا کن. ملائکه منتظر فاطمه اند یه وجه دیگه اش اینه، این سینه آسیب دیده ، موقع جان دادن و احتضار نباید فشار رو این سینه بیاد بچه ها رو بلند کن بذار فاطمه راحت جان بده.
اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسین
هی فریاد میزد حسین....اما زینب آمد بالا تل زینبیه دید "و الشمر جالس علی صدره" یکی رو سینه ی حسینه..هی فریاد میزد حسین....*
(به والله، دیر یا زود انقده حسرت می خوریم میگیم یعنی دیگه نمیتونم برا فاطمه گریه کنم؟! انقده شبای شهادت خانم بیاد ما زیر خاک باشیم نتونیم گریه کنیم) فرمود: محبت مادر ما فاطمه، صد جا به کارتون میاد. راحت ترینش موقع جون دادنه..خانم خودت کمکمون کن، خودت دستمونو بگیر، ما به محبت مادرانت نیاز داریم خانم... بریم کربلا ..
آه الشّام!
تو همین جمله خلاصه شد دردام
روضه ی بازه منِ نگاه از بام
دم دروازه رسیدیم حسین
جرعه جرعه غم چشیدیم حسین
ما که خانواده ی عصمتیم
حرفای بدی شنیدیم حسین
ورودی شهر شامات، حسین
افتادیم توی مکافات، حسین
دورمون غلام و رقاصه بود
دم دروازه ی ساعات، حسین
ای کشته ی گندم ری
من کجا و مجلس می
قلبم داره کنده میشه
آرومم کن از روی نی....
آه الشّام!
غیرتُ الله نبند چشماتو تنهام
نگران سر تو از این سنگام
چی بگم من از محله ی یهود
جای دخترات که اینجا نبود
سیلی کاری کرده با صورتا
که همه یا سرخن یا کبود
بی تو من راهی بازار شدم
بین نامردا گرفتار شدم
وسط شلوغی و ازدحام
خیلی دلتنگ علمدار شدم
از زندگی سیرم کردن
پای نیزه پیرم کردن
حرف از کنیزی که اومد
از غصه دلگیرم کردن
«ای قاری قرآن من..»
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
روضه - شکوه داغ تو از یادمان نخواهد رفت .mp3
25.59M
|⇦شکوه داغ تو......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاجمهدی سلحشور
▪️▪️▪️
امام زمان(عج) در نامه خود میفرمایند«دختر پیامبر(ص) برای ما اهلبیت و ائمه(ع) الگو و اسوه هستند و من با اقتدا به حضرت زهرا (سلامالله علیها) قیام کرده و به پا خاستم؛ بنابراین حضرت زهرا سلامالله علیها اسوه شجاعت و قیام امام عصر(عج) هستند.
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#مرگ_برامریکا✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#مرگ_براسرائیل✊🇮🇷🇱🇧🇵🇸
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
🌹#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
بزن روش واردشو⏬
↙️خادم الذاکرین آرامش↙️
💠کانال وابرگروه نوای ذاکرین💠
Eitaa.com/navayehzakerin2
مداحی_آنلاین_سلام_ای_بارون_کرمانشاهی.mp3
3.27M
سلام ای بارون
سلام ای دریا
#استودیویی🔊
#ایام_فاطمیه🏴
#امیر_کرمانشاهی🎙
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#شعر_آئینی
#مثنوی_محاوره
#حضرت_زهرا_س_
کوچه های مدینه پر از غمه
همه جا سیاهپوش ماتمه
با شمام خسته دلای فاطمه
اومده وقت عزای فاطمه
کاش می شد تا مدینه پر بزنیم
یه سری خونه حیدر بزنیم
کنار بستر زهرا بیشینیم
حال زهرا و علی رو ببینیم
ببینیم حال علی غم انگیزه
کاسه صبر خدایی لبریزه
عقده ی دل علی باز شده
سفر فاطمه آغاز شده
مرتضی نشسته پیش فاطمه
خسته دلشکسته غرق زمزمه
رفته از کَفِش دیگه چاره علی
حرفای نگفتنی داره علی
فاطمه حیدرُ تنها نذاری
منو بین دشمنا جا نذاری
تو که غم رو توی چشمام می خونی
چی میشه فاطمه پیشم بمونی
اشک چشم من دوای درد تو
معنی غربتم آه سرد تو
بخدا می کشیم آه مکش
پیش من ناله جانکاه مکش
باغ آتیش زده رو صفا تویی
مایه ی امید بچه ها تویی
آسمون زندگیم تیره شده
چشم بچه ها به تو خیره شده
پاشو و جارو به این خونه بزن
گیسوی زینبمُ شونه بزن
سفره ی عمر تو برچیده شده
شاخه یاس علی چیده شده
كاشكي من بجای تو مرده بودم
تُو کوچه تازیونه خورده بودم
#کمیل_کاشانی۱۳۸۵
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
#شعر_آئینی
#مثنوی_محاوره
#حضرت_زهرا_س_
ابری شده آسمون چشم من
اشک غمه میهمون چشم من
مدینه امشب همه غرق خوابن
فقط یه خونه بیدار و بیتابن
دور یه تابوت همه زار می زنن
آروم آروم سر به دیوار می زنن
غم دل اونا رو نشون گرفته
هر کسی یه جوری زبون گرفته
یکی میگه : مادر ما جوون بود
پس چرا قامتش مث کمون بود ؟
یکی میگه : صورت او نیلیه
یکی میگه : ببین جای سیلیه
یکی میگه : که پهلوش شکستن
یکی میگه : دست بابا رو بستن
حرف دل علی یه چیز دیگه ست
دستشو هی میزنه بر روی دست
پیشونیشو روی تابوت گذاشته
ساعتیه سرش رو بر نداشته
حرفای او دلُ کباب میکنه
حتى دل سنگُ هم آب میکنه
فاطمه جان رفتی و تنها شدم
تُو مدینه اسیر غم ها شدم
جون على توی سینه اش اسیره
كاشكي می شد به جات على بميره
بمیره و داغ تو رو نبینه
صفا نداره بعد تو مدینه
صفای خونه ام ز خونه رفتی
باشه ، ولی چرا شبونه رفتی
از حال زینبت خبر نداری
دختر تو کجا و خونه داری
کاشکی شب علی سحر نمی شد
فاطمه راهی سفر نمی شد
هفت نفر غریبونه بی صدا
آروم آرم می رفتن از کوچه ها
تابوتیُ روی شونه می بردن
جایی که هیچکی ندونه می بردن
فاطمه نه ، جون علی رو بردن
نیمه ی شب اونو به خاک سپردن
#کمیل_کاشانی۱۳۸۴
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝
a-madar-deltangam.mp3
11.97M
▪️#فاطمیه
▪️کربلایی #حسین_طاهری
#واحد
ای مادر دلتنگم هواتو کردم
تو روضه باید پیت بگردم
قد خمت عمر کمت واسه کدوم گریه کنم
مادرمی میشه مگه برات آروم گریه کنم
تا اون روزی که برات بمیرم
شبیه مولا زبون میگیرم
وای منو وای منو وای من
میخ در و سینه زهرای من
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
وای منو وای منو وای من
****
ای مادر ممنونم منو آوردی
تو خونه دست حسین سپردی
بشین براش پیرهن بدوز
که من به پات زار بزنم
منم ببر تو قتلگاه
میخوام باهات زار بزنم
با این امید که براش بمیرم
با ناله تو زبون میگیرم
مگر به کربلا کفن بغیر بوریا نبود
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
وای منو وای منو وای من
┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄
#اَللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِيِّکَالْفَرَجَ
#اللَّهُمَّاشْفِکُلَّمَرِیض
#کانال_وگروه_تخصصی_نوای_ذاکرین
#اشعار_مذهبی_بروزو_کاربردی
🪷#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
↙️#خادم_الذاکرین_آرامش↙️
💠لینک کانال⏬
Eitaa.com/navayehzakerin2
💠لینک ابرگروه⏬
https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9
@Aaramesh42 خادم کانال
╚═══💫💎═╝