📝 داستان پسری که به بچهها یاد میداد چگونه با خدا حرف بزنند
🔷🔹یک راست رفت پای شیر آب. با خواهرش از سرِ زمین آمدند؛ خسته و کوبیده. دست و پایش را شست و صدا زد: «بچهها! اول نماز.»
ده یازده ساله بود، همه پشتش میایستادند. او هم شمرده شمرده میخواند تا آنها بتوانند درست تلفظ کنند.
🎙 به نقل از مادر شهید اسماعیل معینیان
🌐 https://navideshahed.com/fa/news/598125
#شهیداسماعیلمعینیان
#نویدشاهدسمنان
#خاطراتشهدا
نوید شاهد سمنان 👈 عضو شوید
@navideshahed_semnan
📚 اسلام حقیقی را در خمینی یافتم
🌷 فرازهایی از وصیتنامه شهید اسماعیل معینیان
🔷🔹 بهجای گریه بر قبرم و عزاداری برای روحم از رهبر و مقتدایمان، روح خدا خمینی پیروی و اطاعت کنید. من بهخاطر هیچکس و هیچچیز جز رضای خدا و حمایت از قانون الهی که همان اسلام است، به جبهه نیامدم.
🔹اسلام حقیقی را در خمینی یافتم. حرف او حرف اسلام است و اسلام یعنی پیاده شدن قرآن. پس باید که سخن او را با جان و دل پذیرا باشید. مبادا روزی چون مردم کوفه با او رفتار کنید که اگر چنین کردید، بدانید که حتماً به غضب خدا گرفتار میشوید و کافر از دنیا میروید.
🌐 https://semnan.navideshahed.com/fa/news/597906
#شهیداسماعیلمعینیان
#نویدشاهدسمنان
نوید شاهد سمنان 👈 عضو شوید
@navideshahed_semnan
کانال اطلاعرسانی ادارهکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان 👇
@Bonyadshahid_semnan
📝 راز آن نیمه شب
🔷🔹 یک ربع مانده بود به دوازده که آهسته دستگیره در را چرخاند. فکر میکرد ما خوابیدیم. رفته بود دعای کمیل. از همان جلوی در متوجه شدم که اسماعیلِ چند ساعت قبل نیست. چهرهاش فرق کرده بود. گفتم: «اسماعیل! حالا و هوات میگه که رفتنی هستی!»
خندید و گفت: «مطمئن باش هرجا برم با تو میرم!»
گفتم: «راستش رو بگو، امشب چی از خدا خواستی که اینطور نورانی شدی؟»
برق را خاموش کرد و گفت: «ساعت دوازده شبه؛ بگیر بخواب! فردا صبح که بلند شدی، میبینی که از نور خبری نیست.»
🎙 به نقل از همسر شهید اسماعیل معینیان
#شهیداسماعیلمعینیان
#نویدشاهدسمنان
نوید شاهد سمنان 👈 عضو شوید
@navideshahed_semnan
کانال اطلاعرسانی ادارهکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان 👇
@Bonyadshahid_semnan