eitaa logo
نعمت خدا
275 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5.9هزار ویدیو
56 فایل
ثم لتسئلنّ يومِئذٍ عن النّعيم. تكاثر/ 8 ارتباط با مدیر کانال: @ENGLABYAMMAN دوستان خود را جهت آشنایی بیشتر با امام مظلوم مقتدر دعوت کنید https://eitaa.com/neamatkhoda
مشاهده در ایتا
دانلود
برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است •┈┈••✾••┈┈• 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
نوید تابش ماه صیام می‌آید شمیم رحمت حق بر مشام می‌آید گمانِ یأس، گناه است آنکه را امشب به درگه کرمِ "ذوالکِرام" می‌آید ز آستانه‌ی رحمت گذشتن از عصیان بشارتی‌ست که بر خاص و عام می‌آید دو صد گناه، به یک "یا اِلٰه" می‌بخشند دو صد جواب به هر یک سلام می‌آید ز مرحمت "رمضان المبارک" اش خوانند مه صیام که با احترام می‌آید گشوده است درِ فیض و بندگان همه را پیِ شتابْ بر این در پیام می‌آید ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
قسم به خون شهیدان، به کربلا، به حسین خدا به حشر ببخشد گناه ما به حسین طلوع ماه مبارک مبارکش باشد کسی که روزه‌ی خود سازد ابتدا به حسین خوشا به روزه‌ی مقبول روزه‌‌دارانی که ابتدا به حسین است و انتها به حسین اجابت ار طلبی بر دعای خویش، بخوان به هر دعا که توانی خدای را به حسین سلام باد بر آن روزه‌‌دار تشنه لبی که آب نوشد و گوید: سلام ما به حسین شروع و آخر این ماه با زیارت اوست چه عزت‌ست که داده‌ست کبریا به حسین زیارتش سه شب قدر لذتی دارد شب علی‌ست ولی باید التجا به حسین خدای عالمیان می‌دهد جوابش را دهد سلام هر آنکس ز هر کجا به حسین نما روایت ابن شبیب را تفسیر زاشکِ صبح و شبِ حضرت رضا به حسین سه روز اگر تن او بود بر زمین، داده است فضلیت سه شب قدر را خدا به حسین تو ای خدای حسین و علی در این رمضان قبول کن همه طاعات شیعه را به حسین "مؤید" از درِ این خانه رو نگردانَد قسم به خون شهیدان، به کربلا، به حسین ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
🌷 در غزلی به استقبال غزلی که تازگی از منتشر شده، رفته است. مباد لحظه‌ای از محنت و بلا بگریزیم خوشیم با تو به هر ابتلا، چرا بگریزیم؟! در این مبارزه وقتی عصای معجزه با ماست مباد لحظه‌ای از بیم اژدها بگریزیم به رغم غرش طوفان چو صخره‌ایم به دریا نه مثل موج که با هر نفس ز جا بگریزیم یقین به وسعت تاریخ، بیکرانه بمانیم اگر به دامن دریا چو رودها بگریزیم به تنگنای حوادث همیشه یاد گرفتیم که از خدا نگریزیم و تا خدا بگریزیم* همیشه وعده‌ی ما صادق است در دل میدان به پیش دشمن خود کی به انزوا بگریزیم؟! خوشا به نام و مقام زمانه دل نسپاریم خوشا که مثل شهیدان از ادعا بگریزیم به تیغ عشق سرِ ما بلند می‌شود آخر اگر به دامن خونین کربلا بگریزیم ✍ *فَفِرُّوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ...(ذاریات/۵۰) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت تقدیم به راهنمایان نور و معرفت الهی... تعلیم به ما دادی، آداب عبادت را ای هادی راهِ دین، دلسوزتر از بابا هرگمشده‌ای داریم، نزد تو شود پیدا تعظیم به تو‌ باشد، تکلیف برای ما روشن شده این مطلب، در جمله‌ای از مولا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً» استاد به شاگردش، حق پدری دارد نازم به مُرادی که، بزم سحری دارد هنگام مناجاتش، چشمان تری دارد از راز تقرّب هم، بی شک خبری دارد این‌جاست که این جمله، قدری بشود معنا «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً» چون کودک نو پائی، آهسته بَری راهم بی راهنمائی‌ها، یک طفلکِ گمراهم در نیمه شبِ جهلم، نورِ سخنت ماهَم با زحمتِ تو قدری، از عاشقی آگاهم بوسیدنِ دستِ تو، واجب شده، ای والا! «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً» از مرحمت زهرا، با تو شده‌ام مأنوس چون قطرهٔ ناچیزم، در ساحلِ اقیانوس هربار حرم رفتم، با دیده‌ی تَر پابوس بهر تو دعا کردم، در محضر شاهِ طوس نامِ تو از این باب است، خواندم همه جا "آقا" «مَن‏ عَلّمني‏ حَرفاً، قد صَيَّرني عبداً» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
حضرت صادق مگر فرزند پیغمبر نبود؟ یا مگر ریحانه‌ی صدّیقه‌ی اطهر نبود؟ با چه تقصیر و گنه بر خانه‌اش آتش زدند؟ اجر نشر دانش او شعله‌ی آذر نبود اجر و پاداش رسول و عترت مظلوم او در دل شب حمله بر باب‌ُ اللَهِ اکبر نبود نیمه‌شب کز خانه می‌بردند صاحب خانه را بر روی دوشش عبا، عمامه‌اش بر سر نبود از برای بردن مولا، کس از ابن ربیع سنگدل‌تر، بی‌حیاتر، بلکه ظالم‌تر نبود او پیاده می‌دوید و این به اسب خود سوار گوئیا در سینه‌ی تنگش نفس دیگر نبود دیدن بابا در آن حالت پسر را می‌کُشد خوب شد همراه بابا، موسیِ جعفر نبود از شرارِ زهر مثل شمعِ سوزان آب شد غیر تصویری به جا زآن نازنین پیکر نبود پاره پاره قلبش از انگور زهر آلوده شد از بنی العبّاس جز این شیعه را باور نبود بعد عمری سوختن بر قلب او آتش زدن این ستم باللَه روا بر آل پیغمبر نبود «میثم» آن‌روزی که شد آن پیکر پاکیزه دفن محشر شهر مدینه کمتر از محشر نبود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔷 ارتش اسرائیل عصر جمعه از حمله صدها زنبور سرخ به سربازان این ارتش در جنوب نوار غزه خبر داد. به گزارش یورو نیوز ۱۰ نفر از این سربازان برای درمان در مرکز درمانی شیبا بستری شدند. 🔹بخشی از یک مثنوی به هرکه مضطرب از هیبت شیاطین است بگو که سنّت پروردگار ما این است بگو دوباره بخوان قصه‌های قرآن را و آیه آیه ببین روزگار طغیان را بگو که یک پشه نمرود را به خاک افکند و آب بود که فرعون را هلاک افکند سپاه ابرهه با سنگ‌ریزه ویران شد و عاد را وزش باد، خط پایان شد بگو تنازع وحش است جنگ باطلتان و ما روایت فتحیم در مقابلتان تمام لشکر شیطان شده‌ست یاورتان ولی گسیخته از هم زمام لشکرتان از این به بعد به دنبال شر نمی‌گردند فراریان تلاویو بر نمی‌گردند ✍️ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e @neamatkhoda
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 از مردم زمان پیمبر، غیورتر از مردم زمان علی، باشعورتر از مردم زمان حسن، رنج‌دیده‌تر تنهاتر و غریب‌تر اما صبورتر از مردم تمام زمان‌ها و عصرها محروم و پابرهنه‌تر اما شکورتر ای پرچمی که بر سرِ این کوچه می‌وزی هرروز باشکوه‌تر و پُرغرورتر، ما ملت امام‌حسینیم تا ابد هرلحظه با حسین، دلیر و جسورتر از یأسْ ناامید و به رحمت امیدوار نزدیک‌تر به قلّه و از درّه دورتر کِی کرده آفتابْ از این بیشتر ظهور باران کجا شکفته از این پُرحضورتر این رود، عاقبت اقیانوس می‌شود چالاک‌تر، جوان‌شده‌تر، پُر سرورتر ✍ 📝 @hosseinieh_net
🏴۲۰ محرم و ۲۲ صفر، یادروز شهادت حضرت شریفه خاتون، دختر امام مجتبی (علیهماالسلام) مشهور به (سلام الله علیها). 📝 | عضو شوید ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۱۸ مرداد سالروز شهادت گرامی باد. وصیت‌نامه شهید محسن حججی: خودتان را برای ظهور امام زمان (عج) و جنگ با کفار بخصوص «اسرائیل» آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است..! تصور کن تو در سنگر، وَ داعِش در کمین باشد تصور کن جهانت شکل یک میدان مین باشد تصور کن بیفتی دست داعش، تازه در دستت عقیق سرخ باشد، «یاعلی» نقش نگین باشد تصور کن که روی بازویت لبیک یا زینب و نامت نام فرزند امیرالمؤمنین باشد تصور کن علی باشی و تنها، آن‌طرف اما سپاه ناکثین و مارقین و قاسطین باشد... تصور کن بپرسند از کجایی؟ شیعه‌ای؟ باید برای هر سؤالی پاسخت در آستین باشد تصور کن لبانت خشک باشد مثل اربابت فقط دلواپس طفلت نباشی، فرقش این باشد! تصور کن نفربرهای دشمن اسب باشند و ببینی پیکر یاران تو روی زمین باشد تصور کن کسی که می‌برد با خود تو را، شمر است تصور کن برادر! کربلا شاید همین باشد چه خواهی کرد؟ مثل من تو هم پاهات می‌لرزد؟ اگر یک سمت دنیا باشد و یک سمت دین باشد؟ هزاران بار دیدم عکس آخر را، نفهمیدم چه باعث می‌شود یک مرد تا این حد متین باشد گمانم چشم «محسن» رو به قاب تازه‌ای وا شد گمانم حق در آن تصویر، با «روح الامین» باشد :: جوابم را ندادی ای برادرجان! چه خواهی کرد؟ تصور کن تو باشی، شمر باشد، دوربین باشد! ✍ @neamatkhoda 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند از همان ساعت سه، ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
سرنوشت آن گل پرپر نمی‌دانم چه شد شرح این خون‌گریه را آخر نمی‌دانم چه شد احترامش را پدر خیلی سفارش کرده بود آن سفارش‌های پیغمبر نمی‌دانم چه شد روزگاری مرغ عشقی این حوالی خانه داشت آشیانش سوخت، بال و پر نمی‌دانم چه شد چند نامرد آمدند و هیزمی آماده شد «در» که کلاً سوخت، میخ در نمی‌دانم چه شد بعد از آن سیلی که چون طوفان به رخسارش وزید حالت گلبرگ نیلوفر نمی‌دانم چه شد شد فدک سیراب از سرچشمه‌ی پهلوی او لاله‌های رسته بر بستر نمی‌دانم چه شد دست‌های شوهرش زخمی شد از ردّ طناب ریسمان بر گردن حیدر نمی‌دانم چه شد هیچ کس قبر شریفش را نمی‌داند کجاست آخرِ این قصه را دیگر نمی‌دانم چه شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e