🌹ماجرای جالب تجربهگری که حضرت زهرا (س) را زیارت کرد و ایشان او را شفا داد!
همه چیز از دوازده روز بعد از زایمان شروع شد. زمانی که فرزندم به دنیا آمد روز به روز ضعیف تر شدم و حالم بدتر شد. صبح روز دوازدهم با کمک پدر و مادرم رفتیم بیمارستان. کاملاً بی حال شده بودم. نزدیک ورودی اورژانس که قرار گرفتم احساس کردم یک نفر شبیه خودم زودتر از من وارد بیمارستان شد. خیلی تعجب کردم من زودتر از پدر و مادر و بدنم که روی تخت بود به بیمارستان وارد شده و همه جا گشت و گذار می کردم. دکتر اورژانس مرا معاینه کرد و گفت: اینکه زنده نیست سطح هوشیاری خیلی پایینه، چهار یا پنج درصد هوشیاری داره کاری از دست ما بر نمی یاد. بعد یکی دیگر از پزشکان بیمارستان را صدا کردند و... اما من در حالی که خیلی شاد و خوشحال بودم با سلامتی کامل به اطراف میرفتم یکباره احساس کردم نوری بسیار شدید و مهربان تمام اطراف مرا احاطه کرد. این وجود نورانی و مهربان مانند ابری زیبا اطراف مرا پر کرد و گویی مرا در آغوش خود گرفت بعد با مهربانی سه بار نام مرا صدا زد و گفت زهرا... اینقدر در این صدا مهربانی نهفته بود که عاشق و حیران به دنبال صاحب صدا میگشتم، من مبهوت مهربانی او شده بودم که مرا به سوی آسمانها سیر دادند. با آن وجود مهربان به جایی رفتیم که بسیار زیبا بود با هیچ چیزی از دنیا نمی توانستم آنجا را مقایسه کنم. من بهشت موعود را به چشم خود دیدم. وقتی وارد باغهای آنجا شدم خاک آنجا مانند زعفران و مشک خوش بو و زیبا بود. تمام گلها و برگها با نوایی بسیار زیبا ذکر میگفتند. چه حس آرامش بخشی بود. چیزی شبیه ارابه های قدیمی اما بسیار زیبا و تمیز و قشنگ در مقابل ما توقف کرد. یک نفر از ارابه پیاده شد و خیلی به من احترام گذاشت و گفت سوار شوید. به خودم نگاه کردم لباسی شبیه حریر با رنگ آبی روشن بر تن داشتم. من لحظات زیبایی را میگذراندم یکباره با خودم گفتم عجب جایی آمدم من چه مقامی دارم من وارد بهشت شدم و حق من بود. دیگر بیرون نخواهم رفت، اما چه خیال خامی... سریع مرا به جای دیگری بردند خیلی سریع جایی بردند که یک نفر گرفتار عذاب بود. مردی مهم که درگیر عذاب بود. از آنچه در اطرافم اتفاق می افتاد وحشت کردم. جوانی که همراه من بود گفت: مراقب باش عاقبت شما مانند این فرد نشود او هم میتوانست مانند شما در بهشت الهی ساکن باشد اما فریب شیطان را خورد و عاقبت او جهنم شد. پرسیدم او کیست گفت: عابد و زاهدی از بنی اسراییل به نام برصیصا که هرگز فکر نمی کرد جایگاهش جهنم باشد. اما شیطان او را گمراه کرد و...
دوباره کنار بدنم در بیمارستان برگشتم. شوهرم گریه میکرد گوشی تلفنش را کوبید روی زمین و داد میزد و اشک میریخت. زیر دستگاه بودم تیم پزشکی كاملاً قطع امید کرده بود. من در آن حال یاد فرزند ۱۲ روزه ام افتادم، او را میدیدم و دلم برایش میسوخت. چند ساعتی بود که من بیهوش زیر دستگاه بودم. یکباره به داخل بدن خودم رفتم احساس کردم جوانی بسیار زیبا پایین پای من ایستاده آنقدر چهره اش جذاب بود که محو جمالش شدم. او پشت سر پدرم ایستاده و یک سیب سرخ زیبا و خوش بو در دست داشت مطمئن بودم فرشته مرگ است. نمیخواستم بمیرم هنوز اعمالم درست نبود. از خدا خواستم زنده بمانم. گفتم: خدایا به من فرصتی بده تا اشتباهاتم را جبران کنم. یکباره چیزی به ذهنم رسید. خدا را به حق حضرت زهرا (س) قسم دادم. بلافاصله دیدم خانم مهربانی که صورتش را نور مطلق میدیدم بالای سرم آمدند و مرا نوازش کردند. بعد با دستان زیبا و ظریف خود از داخل ظرف کوچک و طلایی رنگی که در دست داشت چند قاشق سمنو به من دادند. البته احساس کردم سمنو بود. من آن را خوردم و یکباره بدنم تکان خورد. خانم فرمودند: «ما تو را شفا دادیم.» از جا بلند شدم و با تعجب به اطرافم نگاه کردم، حالم خوب بود. پدر و مادرم پرستار را صدا کردند. او هم پزشک را خبر کرد پزشک بیمارستان پس از معاینات اولیه به مادرم گفت این شبیه معجزه است این خانم اصلاً هوشیاری نداشت. ما آماده بودیم که دستگاه ها را قطع و گواهی فوت صادر کنیم...
📘کتاب بازگشت
8163141643.mp3
9.28M
🎙 #آن_سوی_مرگ
📣 جلسه سی و پنجم
⏰ مدت زمان:۲٢:١٨
🔹 ماجرای سوم کتاب آن سوی مرگ (آقای دکتر)
* آیا ارواح هم دارای همسر هستند؟
* معاشقه ارواح؟!
* ارسال امواج مثالی برای یکدیگر
* در برزخ چون ماده نیست، لذت بدون دردسر است
* لذت همسر بدون تبعات مادیاش
* ماجرای آدم و حوا در بهشت
* چرا حضرت آدم از میوه درخت خورد؟
* کیفیت بقا در عالم ماده
* همسر، جلوه حس بقا طلبی
* زن، مظهر اسم هو القریب خدا
* همسر، سکینهای که بهشت را قابل سکونت میکند
* هر روح فقط یک همسر بهشتی دارد
* زوجیت حقیقی
* قواعد تزویج در برزخ
* تجلی همسران ارواح با صور گوناگون و جدید
* تفاوت همسر و حوری
8163141656.mp3
12.18M
🎙 #آن_سوی_مرگ
🔊جلسه_سی_و_هفتم
⏰مدت زمان :۲۹:۱۹
شرح کتاب آن سوی مرگ
ادامه داستان سوم آن سوی مرگ
* مراتب شرک
* جهنم و بهشت مراتب چیست؟
* علاقه به چه چیزی باعث فسق میشود؟
* تعریف شرک قلبی
* شرک ورزیدن در حین عبادت
* شهید از نظر پیامبر اکرم
* حسابرسی علما و مداحان اهل بیت علیهمالسلام در آخرت
* اولین گناهی که در عالم شکل گرفت
* بیان وحدت وجود از زبان دکتر
8163141651.mp3
13.5M
🎙 #آن_سوی_مرگ
🔊جلسه_سی_و_هشتم
⏰مدت زمان:۳۲:۳۱
شرح کتاب آن سوی مرگ
* توضیحی راجع به مقام محوظت
* روایتی شنیدنی از پیامبر راجع به ورود به بهشت
* روایتی شنیدنی از امام علی علیهالسلام و برتری ایشان نسبت به انبیاء
* روایتی از امام هادی علیهالسلام راجع به امامت رسیدن ایشان
* توضیحاتی راجع به ادراک فقر در مقابل پروردگار
* داشتن مشکلات دنیوی برای حقالناس است
* روایتی شنیدنی از امام کاظم علیهالسلام راجع به زنده بودن
🌹دعا کنید مرگ شما هم شهادت باشد!
وقتی با آن شهید (در برزخ) صحبت می کردم، توصیفات جالبی از آن سوی هستی داشت. او اشاره می کرد که بسیاری از مشکلات شما با توکل به خدا و درخواست از شهدا بر طرف می گردد. مقام شهادت آنقدر در پیشگاه خداوند با عظمت است که تا وارد برزخ نشوید متوجه نمی شوید. در این مدت عمر، با اخلاص بندگی کنید و به بندگان خداوند خدمت کنید و دعا کنید مرگ شما هم شهادت باشد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🚨 تفاوت مرگ مومن و کافر!
از امام حسن مجتبى عليهالسلام پرسيدند: #مرگ چيست؟ حقيقت آن برای ما مجهول است. حضرت فرمود:
🌴«مرگ» براى مؤمنان بهترين سُرور و خوشحالى است؛ مانند وقتى كه انسان را از زندان تنگ و تاريك و كثيف به باغهاى سبز و خرم منتقل كنند.
🔥و براى كفار مانند آن است كه آنها را از باغهاى باصفا و پر درخت و نعمت به سوى آتش سوزان انتقال دهند.
📗معانىالاخبار، ص۲۸۷
🚨 چرا قبل از دفن، مستحب است جنازه میّت را سه بار زمین بگذارند؟
روح انسان، پس از مرگ نیز بهمانند دوران زندگی، به بدن توجه دارد. به همین دلیل در احادیث آمده که روح، مراسم غسل، تشییع و تدفین خود را میبیند. و زمانی که جسد را زیر خاک میکنند، اضطراب پیدا میکند. محققان مسلمان معتقدند با مرگ، روح از بدن جدا میشود، ولی نفس ناطقه زنده است. علاقهی آن بهطور کامل از بدن جدا نشده و ترس از فشار قبر، سؤال منکر و نکیر و ... وجود دارد.
در حدیثی آمده که وقتی جنازه را نزدیک قبر آورند، سریع او را وارد قبر نکنند؛ زیرا قبر، ترسهای بزرگی دارد. براساس این حدیث، جنازه را نزدیک قبر به زمین بگذارند. سه بار این کار را انجام دهند تا روح آمادگی داخل شدن در قبر را بگیرد.
امام صادق(ع) فرمود: وقتی میت را به سوی قبر آوردی، یکباره او را وارد قبر نکن، او را دو یا سه زِراع (نیم متر) پایینتر از قبر بگذار تا برای قبر آماده شود.
📘وسائل الشیعه،
🟢 چه چیزی بیش از همه در آخرت به دردمان میخورد؟
🔸یکی از رزمندگان با اصرار از من درباره اتفاقات آن سوی مرگ سؤال میکرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیش از همه در آن طرف به درد ما میخورد؟ گفتم: بعد از اهمیت به نماز، با نیت الهی و خالصانه هر چه میتوانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.
📕کتاب سه دقیقه در قیامت
🔵 مومنان برای ورود به بهشت در آبی زلال وارد میشوند...
☘ مادربزرگم که به طرز عجیبی بعد از دو روز به دنیا بازگشت از تجربه آن سوی مرگ خود خبر داد که در بخشی از آن برایمان تعریف میکرد: خوب یادمه یک چیزی شبیه حوض یا چشمه آب زلال و تمیز آنجا بود. هر کسی که قرار بود به بهشت برود از داخل این آب زلال عبور میکرد وقتی از آب بیرون می آمد، جوان و زیبا و تمیز راهی بهشت میشد.✨
📕کتاب بازگشت
🚨سفید شدن موی سر دختر در قبر
علامه طباطبائی نقل کردند استاد ما «آیتالله قاضی» میگفت: در نجف، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدیها (سنیهای دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار گریه میکرد. هنگامی که جنازه مادر را داخل قبر گذاشتند، دختر داد میزد: من از مادرم جدا نمیشوم دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. بنا شد دختر را در قبر کنار مادرش بخوابانند ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تختهای بپوشانند و دریچهای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. فردا آمدند و سرپوش را برداشتند دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شدهای؟
دختر گفت: شب کنار جنازه مادرم دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب میداد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد است. تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم»
در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه میکشید. من بر اثر وحشت زیاد موهای سرم سفید شد.
مرحوم قاضی میفرمود: چون تمام طایفه آن دختر، اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه به همراه دختر، شیعه شدند!
📙 معادشناسی، علامه حسینی تهرانی، ج ۳، ص ۱۱۰.
🟢 ماجرای شفاعت امام رضا (ع) و بازگشت یک جوان کمونیست از مرگ...!
(قسمت سوم)
🔸در حالتی شبیه پرواز روی هوا خود را بالای سر آن جمعیت رساندم و ناگهان با دیدن مادرم که ضجه میزد و به صورتش چنگ میکشید و پدرم که نشسته بود و اشک میریخت، حیرتم بیشتر شد. با دیدن آن نیسان آبی رنگ، همه چیز را به یاد آوردم و تازه آن موقع بود که جنازهام را کف خیابان دیدم و متوجه شدم که مردهام!
🔹ترس شدیدی سراسر وجودم را فرا گرفت و درست در همین لحظه صداهایی موهوم به گوشم رسید که شبیه صدای حیوانات و زوزه گرگ همراه با نعره خرس بود که بدنم را میلرزاند. بار دیگر به اطرافم نگاه کردم ناگهان دو موجود زشت و غیر قابل توصیف را که سر و صورتشان شبیه حیوانات وحشی بودند را دیدم که خیلی آرام به سوی من می آمدند. حس کردم که دارند به من میخندند. این بار از شدت ترس فریادی کشیدم که نتیجه اش خنده ها و نزدیکتر شدن صدای آن دو موجود خبیث بود.
🔻در این لحظه فریاد بلند مادرم را که گویی به عرش میرسید شنیدم که گریه کنان میگفت: یا امام غریب منم مثل تو در این شهر غریبم. یا امام رضا (ع) من پسرم رو از شما میخوام... حق دارید... کفر گفت. باید مجازات بشه اما... اما تو رو به آبروی مادرت حضرت فاطمه (س) قسمت میدم اونو ببخش... آقا جون اگه پسرم خطا کرد تو گناهش رو ببخش... ای امام رضا (ع) دل این مادر رو نشکن. بعد از حرف های مادرم یکباره همه چیز عوض شد...
📕کتاب بازگشت
🔵 حس دلنشین و راحت مرگ...!
☘آن زمان کاملاً متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم. از آن درد شدید چشم راحت شده بودم. پسر عمه و عمویم در کنارم حضور داشتند و شرایط خیلی عالی بود. در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند، حالا داشتم این دو ملک را میدیدم. چقدر چهره آنها زیبا و دوست داشتنی بود. دوست داشتم همیشه با آنها باشم.
📗کتاب سه دقیقه در قیامت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🌼 #تلنگرانه
شخصی از عالمی پرسید
چه روزی برای عبادت کردن بهتر است؟
عالم فرمود یک روز قبل از مرگ!
آن فرد حیران شد و پرسید:
ولی هیچکس زمان مرگ خود را نمیداند!
💫عالم فرمود:
پس هر روز فکر کن آخرین روز زندگی توست
🍃كُلُّ نَفْسٍ ذٰائِقَةُ اَلْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنٰا تُرْجَعُونَ
💫 هر نفسى چشندهء مرگ است، آن گاه به سوى ما بازگردانیده خواهید شد.
📙 " سوره عنکبوت آیه ۵۷ "
1_2186150080.mp3
11.39M
🎙 #آن_سوی_مرگ
📣 جلسه دوم
⏰ مدت زمان:۲۷:١۰
💠 شرح ضوابط حاکم بر عالم ملکوت
* معرفی کتاب آن سوی مرگ
* عالم جن، عالم عجیبی است
* شرح داستان اول کتاب آن سوی مرگ
* تجربه نزدیک به مرگ سحر
* وقوع حادثه برای سحر
* انتقال او به بیمارستان
* مرگ اول سحر
* بدن مثالی همان بدن اثیری است
* همه قوا یکی است
* بدن مثالی بُعد و ماده ندارد ولی صورت دارد
* مرور کل زندگی در لحظه مرگ
* زمان در برزخ نیست
* شیرینی اصل بقا
* من تمام شدنی نیستم...
1_2186168335.mp3
10.8M
🎙 #آن_سوی_مرگ
📣 جلسه سوم
⏰ مدت زمان:۲۵:۴١
💠 شرح ضوابط حاکم بر عالم ملکوت
🔸️ شرح داستان اول کتاب آن سوی مرگ
* برزخ محدودیت دنیا را ندارد
* عالم ماده، عالم مزاحمت است
برخلاف عالم معنا و فرا ماده
* قدرت خارق العاده حواس مثالی
* اتصال روح به بدن با رشتههای نورانی نقرهای
* چشم برزخی حاصل عدم تعلق به بدن
* قدرت ذهن خوانی ارواح متعالی
* دلیل خوشحالی اموات از حضور در کنار قبرشان
* زندگی در برزخ با عادات دنیوی
* اوج عذاب برزخی، وجود تعلقات دنیوی
* حرکت روح مانند تابش نور
* باز بودن چشم برزخی بچهها تا دو سالگی
* ستاریت خدا، مربوط به عالم ماده
* ستاریت، عصمت میخواهد
* زمان در عالم بالا معنا ندارد
* حقیقت آینده و گذشته، همین الان هست.
💠 ما شفاعتش کردیم بگذارید برگردد 💠
🔻 مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس کبیر حوزه علمیه قم میگوید:
🔻 هنگامی که در کربلا بودم، شبی در خواب دیدم که فردی به من گفت: "شیخ عبدالکریم! کارهایت را ردیف کن که تا سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت." از خواب برخاستم و غرق در حیرت گشتم ولی بدان خواب توجه زیادی نکردم ، شب سه شنبه بود که این خواب را دیدم روز سه شنبه و چهارشنبه را به درس رفتم و سعی کردم خواب را فراموش کنم .
🔻 روز پنجشنبه که تعطیل بود به همراه دوستان به باغ رفتم ، پس از گردش و بحث علمی ناهار خوردیم و استراحت کردیم هنوز خوابم نبرده بود که کم کم تب و لرز شدید به من دست داد و به سرعت شدت یافت .
🔻 دوستان هرچه عبا و روانداز بود روی من انداختند، ولی باز هم می لرزیدم. پس از ساعتی تب سوزانی وجودم را فرا گرفت و احساس کردم که با مرگ فاصله ای ندارم ، دوستان مرا به منزل بردند و به حالت احتضار افتادم کم کم نشانههای مرگ از راه رسید تازه به یاد خواب آن روز افتادم در آن حالت بحرانی دیدم دو نفر وارد اتاق شدند و در دو سوی من ایستادند و با نگاه به یکدیگر گفتند باید او را قبض روح کرد.
🔻 من که مرگ را در برابر دیدگان میدیدم با قلبی سوخته و پر اخلاص به سالارشهیدان توسل جسته و گفتم سرورم من از مرگ نمی هراسم ولی از دست خالی و فراهم نکردن زاد و توشه آخرت نگرانم به احترام مادرت فاطمه مرا شفاعت کن تا خدا مرگم را به تاخیر اندازد ، تا من کار آخرت را بسازند و آنگاه بروم .
🔻 شگفتا که پس از این توجه قلبی دیدم فردی وارد شد و به آن دو فرشته گفت سیدالشهدا می فرماید شیخ به متوسل شد و ما او را نزد خدا شفاعت کردهایم و برای او عمر طولانی خواستهایم خدا از سر مهر به ما اجابت فرموده است او را رها کنید. آن دو به نشانه اطاعت خم شدند و آنگاه هر سه با هم صعود نمودند در همان لحظه احساس کردم که بهتر شدم و کمکم بهبودی کامل یافتم.
امداد های غیبی ص۱۰۲
🔥 قاتلش را رو به آتش میکشد 🔥
📖 در دارالسلام نوری از کتاب ثواب الاعمال صدوق ره نقل کرده است که پس از واقعه کربلا جوانی زیبارو که در وجاهت کم نظیر بود و جزء لشگریان کربلا و کشنده یکی از برادران امام حسین علیه السلام بود، او می گوید دیدم که صورت زیبایش مثل قیر سیاه شده و مانند نی باریک و ناتوان شده است 🧟♂
🍃 حالش را از همسایگانش پرسیدم گفتند از وقتی که از سفر برگشته هر شب که میخوابد آنقدر ناله میکند و زجه میزند که ما را هم از خواب بیدار می کند😒
🍃 نزدش رفتم و احوالش را از خودش گرفتم، گفت: شبها آن جوان هاشمی مقتول می آید و مرا به سوی آتش می کشاند انقدر ناله می کنم که از خواب بیدار می شوم😣🤯
✅ این ناله و سیاهی چهره یکی از هزاران عذاب بعد از مرگ است که در این عالم پیدا شده است ؛ ظهور عذاب برزخی در این عالم موارد بسیاری است که ذکر آنها موجب طولانی شدن کلام است و تنها اکتفا می شود به ذکر یک مورد از مواردی که در دارالسلام نوری ذکر شده است و ما آن را در پست بعدی بارگذاری خواهیم کرد 🙏
🍃 #توصیف_برزخ 🍃
💎 «سختی» نردبان سلوک است. «خوشی» هم نردبان سلوک است. در خوشیها باید شاکر باشیم و در ناخوشیها صابر و راضی.
🔹«خداي متعال با دو بال انسان را در اين دنيا راه ميبرد: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» [: هر نَفْسی در عالم، مرگ را میچشد و شما را با شرّ و خیر آزمایش میکنیم و به سوی ما بازگردانده میشوید - سوره انبیا، آیه ۳۵].
👈گاهي با خوشیها آدم را امتحان میکند: جوانی و نشاط میدهد، همسر خوب میدهد مال و ثروت میدهد، فرزند و آبرو میدهد. گاهي اوقات هم با سختیهايش انسان را امتحان میکند: مال را میگيرد، فرزندی میگيرد، يک جا آبرويی که حجاب انسان شده، يکجا میريزد.
🔹اما اينها هر دو، نردبان سلوک است؛ هم با نعمت میشود به طرف خدا بروی و هم با سختیها؛ آن جا بايد شاکر باشی و اين جا بايد صابر و راضی باشی».
استادسیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۳/۹/۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️سلام امام زمانم
🔹السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ
🔹سلام بر آن مولایی که نام
🔹و یادش مرهم زخمهای
🔹مومنان طول تاریخ بوده است.
🔹سلام بر او و بر روزی که همه ستمدیدگان،
🔹آمدنش را جشن خواهند گرفت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرح رد مظالم در ماه ربیع الاول
حجت الاسلام والمسلمین#حسینی_قمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه بچه مدرسهای داری، حتماً ببین
💥یکی از فرزندان آیتالله بهجت میگوید: پدرم هربار بچههایم را راهی مدرسه میکردم این دعا را پشت سرشان میخواند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 خاطره تکان دهنده آیت الله #مصباح_یزدی از عارف الهی میرزا عبدالعلی تهرانی
👈 امتحانات سخت دوران آخر الزمان
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
صلوات
موت احمر.ogg
683.7K
🔻موت احمر
🎤دستوری عرفانی از حضرت آیت الله #حسن_زاده_آملی(ره)