eitaa logo
دعاهای ناب
2.2هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
10.9هزار ویدیو
280 فایل
negin486970
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 ماجرای شفاعت امام رضا (ع) و بازگشت یک جوان کمونیست از مرگ...! (قسمت سوم) 🔸در حالتی شبیه پرواز روی هوا خود را بالای سر آن جمعیت رساندم و ناگهان با دیدن مادرم که ضجه میزد و به صورتش چنگ می‌کشید و پدرم که نشسته بود و اشک می‌ریخت، حیرتم بیشتر شد. با دیدن آن نیسان آبی رنگ، همه چیز را به یاد آوردم و تازه آن موقع بود که جنازه‌ام را کف خیابان دیدم و متوجه شدم که مرده‌ام! 🔹ترس شدیدی سراسر وجودم را فرا گرفت و درست در همین لحظه صداهایی موهوم به گوشم رسید که شبیه صدای حیوانات و زوزه گرگ همراه با نعره خرس بود که بدنم را می‌لرزاند. بار دیگر به اطرافم نگاه کردم ناگهان دو موجود زشت و غیر قابل توصیف را که سر و صورتشان شبیه حیوانات وحشی بودند را دیدم که خیلی آرام به سوی من می آمدند. حس کردم که دارند به من می‌خندند. این بار از شدت ترس فریادی کشیدم که نتیجه اش خنده ها و نزدیک‌تر شدن صدای آن دو موجود خبیث بود. 🔻در این لحظه فریاد بلند مادرم را که گویی به عرش می‌رسید شنیدم که گریه کنان می‌گفت: یا امام غریب منم مثل تو در این شهر غریبم. یا امام رضا (ع) من پسرم رو از شما میخوام... حق دارید... کفر گفت. باید مجازات بشه اما... اما تو رو به آبروی مادرت حضرت فاطمه (س) قسمت میدم اونو ببخش... آقا جون اگه پسرم خطا کرد تو گناهش رو ببخش... ای امام رضا (ع) دل این مادر رو نشکن. بعد از حرف های مادرم یکباره همه چیز عوض شد... 📕کتاب بازگشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🔵 حس دلنشین و راحت مرگ...! ☘آن زمان کاملاً متوجه بودم که مرگ به سراغم آمده اما احساس خیلی خوبی داشتم. از آن درد شدید چشم راحت شده بودم. پسر عمه و عمویم در کنارم حضور داشتند و شرایط خیلی عالی بود. در روایات شنیده بودم که دو ملک از سوی خدا همیشه با ما هستند، حالا داشتم این دو ملک را می‌دیدم. چقدر چهره آنها زیبا و دوست داشتنی بود. دوست داشتم همیشه با آنها باشم. 📗کتاب سه دقیقه در قیامت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🌼 شخصی از عالمی پرسید چه روزی برای عبادت کردن بهتر است؟ عالم فرمود یک روز قبل از مرگ! آن فرد حیران شد و پرسید: ولی هیچکس زمان مرگ خود را نمیداند! 💫عالم فرمود: پس هر روز فکر کن آخرین روز زندگی توست 🍃كُلُّ نَفْسٍ ذٰائِقَةُ اَلْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنٰا تُرْجَعُونَ 💫 هر نفسى چشندهء مرگ است، آن گاه به سوى ما بازگردانیده خواهید شد. 📙 " سوره عنکبوت آیه ۵۷ " ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1_2186150080.mp3
11.39M
🎙 📣 جلسه دوم ⏰ مدت زمان:۲۷:١۰ 💠 شرح ضوابط حاکم بر عالم ملکوت * معرفی کتاب آن سوی مرگ * عالم جن، عالم عجیبی است * شرح داستان اول کتاب آن سوی مرگ * تجربه نزدیک به مرگ سحر * وقوع حادثه برای سحر * انتقال او به بیمارستان * مرگ اول سحر * بدن مثالی همان بدن اثیری است * همه قوا یکی است * بدن مثالی بُعد و ماده ندارد ولی صورت دارد * مرور کل زندگی در لحظه مرگ * زمان در برزخ نیست * شیرینی اصل بقا * من تمام شدنی نیستم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1_2186168335.mp3
10.8M
🎙 📣 جلسه سوم ⏰ مدت زمان:۲۵:۴١ 💠 شرح ضوابط حاکم بر عالم ملکوت 🔸️ شرح داستان اول کتاب آن سوی مرگ * برزخ محدودیت دنیا را ندارد * عالم ماده، عالم مزاحمت است برخلاف عالم معنا و فرا ماده * قدرت خارق العاده حواس مثالی * اتصال روح به بدن با رشته‌های نورانی نقره‌ای * چشم برزخی حاصل عدم تعلق به بدن * قدرت ذهن خوانی ارواح متعالی * دلیل خوشحالی اموات از حضور در کنار قبرشان * زندگی در برزخ با عادات دنیوی * اوج عذاب برزخی، وجود تعلقات دنیوی * حرکت روح مانند تابش نور * باز بودن چشم برزخی بچه‌ها تا دو سالگی * ستاریت خدا، مربوط به عالم ماده * ستاریت، عصمت می‌خواهد * زمان در عالم بالا معنا ندارد * حقیقت آینده و گذشته، همین الان هست. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💠 ما شفاعتش کردیم بگذارید برگردد 💠 🔻 مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی موسس کبیر حوزه علمیه قم می‌گوید: 🔻 هنگامی که در کربلا بودم، شبی در خواب دیدم که فردی به من گفت: "شیخ عبدالکریم! کارهایت را ردیف کن که تا سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت." از خواب برخاستم و غرق در حیرت گشتم ولی بدان خواب توجه زیادی نکردم ، شب سه شنبه بود که این خواب را دیدم روز سه شنبه و چهارشنبه را به درس رفتم و سعی کردم خواب را فراموش کنم . 🔻 روز پنجشنبه که تعطیل بود به همراه دوستان به باغ رفتم ، پس از گردش و بحث علمی ناهار خوردیم و استراحت کردیم هنوز خوابم نبرده بود که کم کم تب و لرز شدید به من دست داد و به سرعت شدت یافت . 🔻 دوستان هرچه عبا و روانداز بود روی من انداختند، ولی باز هم می لرزیدم. پس از ساعتی تب سوزانی وجودم را فرا گرفت و احساس کردم که با مرگ فاصله ای ندارم ، دوستان مرا به منزل بردند و به حالت احتضار افتادم کم کم نشانه‌های مرگ از راه رسید تازه به یاد خواب آن روز افتادم در آن حالت بحرانی دیدم دو نفر وارد اتاق شدند و در دو سوی من ایستادند و با نگاه به یکدیگر گفتند باید او را قبض روح کرد. 🔻 من که مرگ را در برابر دیدگان میدیدم با قلبی سوخته و پر اخلاص به سالارشهیدان توسل جسته و گفتم سرورم من از مرگ نمی هراسم ولی از دست خالی و فراهم نکردن زاد و توشه آخرت نگرانم به احترام مادرت فاطمه مرا شفاعت کن تا خدا مرگم را به تاخیر اندازد ، تا من کار آخرت را بسازند و آنگاه بروم . 🔻 شگفتا که پس از این توجه قلبی دیدم فردی وارد شد و به آن دو فرشته گفت سیدالشهدا می فرماید شیخ به متوسل شد و ما او را نزد خدا شفاعت کرده‌ایم و برای او عمر طولانی خواسته‌ایم خدا از سر مهر به ما اجابت فرموده است او را رها کنید. آن دو به نشانه اطاعت خم شدند و آنگاه هر سه با هم صعود نمودند در همان لحظه احساس کردم که بهتر شدم و کم‌کم بهبودی کامل یافتم. امداد های غیبی ص۱۰۲
🔥 قاتلش را رو به آتش میکشد 🔥 📖 در دارالسلام نوری از کتاب ثواب الاعمال صدوق ره نقل کرده است که پس از واقعه کربلا جوانی زیبارو که در وجاهت کم نظیر بود و جزء لشگریان کربلا و کشنده یکی از برادران امام حسین علیه السلام بود، او می گوید دیدم که صورت زیبایش مثل قیر سیاه شده و مانند نی باریک و ناتوان شده است 🧟‍♂ 🍃 حالش را از همسایگانش پرسیدم گفتند از وقتی که از سفر برگشته هر شب که میخوابد آنقدر ناله میکند و زجه میزند که ما را هم از خواب بیدار می کند😒 🍃 نزدش رفتم و احوالش را از خودش گرفتم، گفت: شبها آن جوان هاشمی مقتول می آید و مرا به سوی آتش می کشاند انقدر ناله می کنم که از خواب بیدار می شوم😣🤯 ✅ این ناله و سیاهی چهره یکی از هزاران عذاب بعد از مرگ است که در این عالم پیدا شده است ؛ ظهور عذاب برزخی در این عالم موارد بسیاری است که ذکر آنها موجب طولانی شدن کلام است و تنها اکتفا می شود به ذکر یک مورد از مواردی که در دارالسلام نوری ذکر شده است و ما آن را در پست بعدی بارگذاری خواهیم کرد 🙏 🍃 🍃
💎 «سختی»‌ نردبان سلوک است. «خوشی» هم نردبان سلوک است. در ‌خوشی‌ها باید شاکر باشیم و در ناخوشی‌ها صابر و راضی. 🔹«خداي متعال با دو بال انسان را در اين دنيا راه مي‌برد: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ» [: هر نَفْسی در عالم، مرگ را می‏‌چشد و شما را با شرّ و خیر آزمایش می‌کنیم و به سوی ما بازگردانده می‌شوید - سوره انبیا، آیه ۳۵]. 👈گاهي با خوشی‌ها آدم را امتحان می‌کند: جوانی و نشاط می‌دهد، همسر خوب می‌دهد مال و ثروت می‌دهد، فرزند و آبرو می‌دهد. گاهي اوقات هم با سختی‌هايش انسان را امتحان می‌کند: مال را می‌گيرد، فرزندی می‌گيرد، يک جا آبرويی که حجاب انسان شده، يکجا می‌ريزد. 🔹اما اينها هر دو، نردبان سلوک است؛ هم با نعمت می‌شود به طرف خدا بروی و هم با سختی‌ها؛ آن جا بايد شاکر باشی‌ و اين جا بايد صابر و راضی باشی». استادسیدمحمّدمهدی میرباقری، ۹۳/۹/۲۷ ‎‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌السَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَمَ 🔹‌سلام بر آن مولایی که نام 🔹‌و یادش مرهم زخم‌های 🔹‌مومنان طول تاریخ بوده است. 🔹‌سلام بر او و بر روزی که همه ستم‌دیدگان، 🔹‌آمدنش را جشن خواهند گرفت.
🕌دانش و هدایت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : مَنِ ازدادَ عِلماً ولَم یَزدَد هُدًی ، لَم یَزدَد مِنَ اللّهِ إلاّ بُعداً. هر کس بر دانش خویش افزود ، ولی بر هدایتش نیفزود ، جز بر دوری اش از خدا نیفزود. 🔸عدّه الداعی: ص ۶۵. تنبیه الخواطر : ج ۱ ص ۲۲۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرح رد مظالم در ماه ربیع الاول حجت الاسلام والمسلمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه بچه مدرسه‌ای داری، حتماً ببین 💥یکی از فرزندان آیت‌الله بهجت می‌گوید: پدرم هربار بچه‌هایم را راهی مدرسه می‌کردم این دعا را پشت سرشان می‌خواند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 خاطره تکان دهنده آیت الله از عارف الهی میرزا عبدالعلی تهرانی 👈 امتحانات سخت دوران آخر الزمان صلوات
موت احمر.ogg
683.7K
🔻موت احمر 🎤دستوری عرفانی از حضرت آیت الله (ره)
دام سخت شیطان_328.mp3
2.88M
🎧دام سخت شیطان حجت الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه حاجت داری حتما این نماز رو بخون 👤 زیبای «نماز گره‌گشا» با سخنرانی حجت‌الاسلام تقدیم نگاهتان ▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️نمازی از امام زمان (عجل الله فرجه) بسیار مجرب برای حاجات حجت الاسلام دکتر
یاد خدا ۶۲.mp3
10.59M
🔹مجموعه یاد خدا (۶۲) 🎙استاد 🌹شهید ✦ در هنگام خرید، بازار، مهمانی، عروسی، مسافرت و ... چه اتفاقی در درون انسان رخ می‌دهد که فضای قلب انسان به یکباره از معنویات خالی شده و به سرعت جاذبه‌ها، فقدان‌ها و حسرت‌ها جایگزین آن می‌گردد؟ 🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱.مرعوب بودن دشمنان خدا از جمهوری اسلامی گزیده‌ای از جلسه ۱۳۶۱/۰۴/۱۸
سیره_اقتصادی_پیامبر_اسلامص_رفیعی(1).mp3
1.18M
🎧سیره اقتصادی پیامبر اسلام(صل الله علیه وآله وسلم) حجت‌الاسلام
با حیا بودن در بدترین شرایط.mp3
3.13M
🎧با حیا بودن در بدترین شرایط استاد