eitaa logo
نهضت‌ تربیتی‌ حضرت‌ سیدالشهدا علیه‌السلام
2.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
819 ویدیو
36 فایل
برنامه‌ای جامع برای سلوک إلی الله، برای همه‌ی‌ آحاد جامعه‌ی بشری، منطبق بر عقل و مبانی‌الهی 🟡 نهضت تربیتی هیچ شعبه‌ای در شهرستانها ندارد. 👈 اطلاع از برنامه ها،تهیه آثار،ارتباط خیرین،ثبت نام ها،اخذ شعبه نمایندگی و... https://eitaa.com/M_asadnezhad
مشاهده در ایتا
دانلود
💚💚درسی برای زندگی؛ بهرام_ناصری فرد ، میلیاردر ایرانی بزرگ ترین نخلستان خصوصی جهان در دشتستان برازجان را با‌ بیش از ۲۰۰ هزار نخل، وقف خیریه نموده است. 🌴🌴🌴🌴🌴 خرماهای این نخلستان در زمان افطار ماه رمضان، در سفره های بوشهری ها به وفور یافت می‌شود. ♦️ او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است، بازگو می‌کند. 🔸 می‌گويد: " من در خانواده‌ای بسیار فقیر در روستای «شول برازجان» زندگی می‌کردم به حدی که، هنگامی که از بچه‌های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند، خانواده‌ام به رغم گریه‌های شدید من، از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود، به عنوان جایزه، به من یک ریال داد 🌷🌷 و از بچه‌ها خواست برایم کف بزنند. غم و غصه من، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار، ثروت زیادی به دست آوردم 🤲🤲و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن « برازجانی» افتادم و با خود فکر می‌کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد، صدقه بود یا جایزه؟👌👌 به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم: نیتش هرچه بود، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال، چه بود. تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد، او را یافتم در حالی که در زندگی سختی به سر می‌برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند. بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم: 💙💙"استاد عزیز، تو حق بزرگی به گردن من داری". او گفت : " اصلاً به گردن کسی حقی ندارم." من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : " لابد آمده‌ای که آن یک ریال را پس بدهی". من گفتم : " آری" و با اصرار زیاد، او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلاهایم حرکت کردم. هنگامی که به ویلا رسیدم، به استادم گفتم : " استاد، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال، از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. " استاد خیلی شگفت زده شد و گفت: "اما این خیلی زیاد است." 🙏🙏 من گفتم: "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی، نیست". من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می‌کنم‌. ✔ شدن‌، شاید تصادفی باشد، اما مرد ماندن و مردانگی کردن، کار هر کسی نیست. ✔ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ... ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" ﺷﻮﻧﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است. ﻭ ﯾﮏ . 🔰 راهزنان خوبی‌ها ‼️‼️⁉️)منظور کسانی که کار خوب دیگران را قدردان نبوده وناسپاس‌می کنند لذا موجب قطع خوبی از ناحیه افراد نیکوکار وخیر خواهی در کمک‌ رسانی به سایر افراد مستحق خواهد شد )) ✨ علیه السلام فرمودند: ✨ لَعَنَ الله قاطِعى سُبُلَ المَعروفِ ❓قيلَ: وَ ما قاطِعوا سُبُل المَعروفِ؟ ✨ قالَ: اَلرَّجُلُ يُصنَعُ إلَيهِ المَعروفَ فَيَكفُرُهُ، فَيَمتَنِعُ صاحِبُهُ مِن أن يَصنَعَ ذلِكَ إلى غَيرِهِ 🔸👈 راهزنان نيكى 👈را لعنت كند.؟؟؟ سوال شد: راهزنان نيكى چه كسانى هستند؟؟ 🔸 حضرت فرمودند: كسى كه به او خوبی شود، و او ناسپاسى كند ، در نتيجه را از نيكى به ديگران باز دارد.‌ 📚 ج۴ ص۳۳ ح۱ ای کاش همگی مثل این فرد خیر و نیکوکار کارهای خوب همه خیرین و نیکوکاران ؛؛ بویژه و و همه بستگان و اقوام را به هر شکل ممکن‌یادآور شویم هر چند تقدیر ما کوچک‌ و جزیی باشد در حد یاد آوری و باشد باز عملی پسندیده خواهد بود موفق باشید.
⭕️ آموزشِ سُنّتی و مُدرن ✍️ این متن رو سالِ 94 نوشتَم، یعنی هفت سالِ قبل!! امروز توی بایگانیِ مطالبَم پیداش کردم و از خوندنِ دوبارَش کلّی ذوق کردم.🙂 شمام خواستید، بخونید: 🗓 پری‌روز خونه‌ی ما رسماً شد دانشگاه! قراره از این به بعد همسایه‌ها ساعتِ سه تا چهارِ عصرِ شنبه‌هاشونو خالی کنن برای آشنائی با معارفِ قرآن. علاوه بر مجتمعِ 120 واحدیِ خودمون، از مجتمع‌های دیگه هم حضور دارن توی کلاس. 👌درست مثِ مکتب‌خونه‌ی قدیمیِ مادربزرگِ خدا بیامرزم مرحوم "سدرة المُنتَهی مُؤذّنی" که سال‌ها قبل پائینِ پایِ شهدای گلزارِ علی بن جعفر قم آرمید. مادر بزرگِ پدری، اولین معلّم قرآنِ من بود و شریکِ تمامِ فعالیت‌های قرآنِ امروزَم. 🎓به گمانَم منبر [سطحِ ابتدائی]، مکتب‌خانه [سطحِ متوسطه] و حوزه‌ی علمیه [سطحِ عالی] سه مرکزِ انحصاریِ آموزشیِ ایران بودند تا دویست سال قبل. منبر که پیشینه‌اش به صدر اسلام باز می‌گردد، تنها شبکه‌ی رسانه‌ایِ قابل استفاده برای عُمومِ مردم بود که با هدفِ ارتقاء معرفت و تعلیم و تربیتِ همگانی تأسیس شد. ➕مکتب‌خانه‌ها که در زمانِ قاجاریه رواج داشت، بنا شدند برایِ کسانی که علاوه بر معرفتِ عوامانه، طالبِ یادگیریِ سواد و معرفتِ بیشتری هستند. حوزه‌های علمیه اما کمی تخصصی‌تر توسط امام باقر علیه السلام با هدفِ تربیتِ طبیب، معمار، فیلسوف، فقیه، مُنجّم، قاضی، مُدیر، زیست‌شناس، روان‌شناس، جامعه‌شناس و... بنیان‌گذاری شدند. 🕌 "علومِ وحیانی" آن‌زمان نخِ تسبیحِ تمامِ محتواهایِ ارائه شده‌ی این سه مرکز بود. بِمَثَل پزشک، به گنجینه‌ی احادیثِ طبیِ حضراتِ معصومین اشراف داشت. یا جایگاهِ "خدا" در چرخه‌ی تولید بارانِ دانشِ جغرافیا برجسته می‌شد و غایتِ اصلیِ زمین‌شناسی، فضاشناسی و جانورشناسی، آشنائی با آیاتِ آفاقیِ الهی و به تَبَع آن، تعمیقِ باور به خدا بود و نه صرفا ارضاء حسِ کنجکاوی یا تلمبار کردنِ اطلاعاتِ عمومی. ☝️روان‌شناسانِ دست‌پرورده‌ی این نظامِ آموزشی، روانِ انسان را با نسخه‌ی پیشنهادیِ دین آرام می‌کردند و جامعه‌شناسِ اسلامی، کسی بود که آموزه‌های متعالیِ دین را برای اصلاحِ روابطِ اجتماعی تجویز می‌کرد. حضورِ شاخصه‌های دینی حتی در معماری، نظامِ شهرسازی و خانه‌سازی به چشم می‌خورْد. ✅ فقیهِ متقی، قاضیِ عادل، حاکمِ عدالت‌گستر، بازاریِ منصف و عوامِ متدین همه و همه دانش‌آموخته‌ی منبر، مکتب و یا حوزه بودند. ❌ مطامعِ مادی، مدرک‌گرائی، جایگاه اجتماعی و آینده‌ی شغلی در سیستمِ آموزشیِ سنتی هدف نبود و بجای همه‌ی این‌ها خودِ علم و یادگیریِ آن ارزشمند محسوب می‌شد. به همین‌خاطر فقط گلچینی از مردم که علم‌دوست بودند به مدارجِ بالایِ علمی دست پیدا می‌کردند؛ 🔹بقیه‌ی مردم نیز یا به مکتب و حوزه وارد نمی‌شدند و یا پس از ورود در می‌یافتند که استعدادِ کسبِ دانشِ تخصصی ندارند؛ لذا به همان کسبِ معرفتِ گاه و بیگاه پایِ منبر اکتفاء می‌کردند و قبل از تباهیِ سرمایه‌ی عمر در همان ایامِ جوانی دستشان را به حرفه و پیشه‌ای بند می‌کردند تا خرجِ معاششان تأمین شود. ✔️ حسنِ باز و ولنگار نبودنِ بابِ علم‌آموزی به روی همگان این بود که مثلِ نظامِ آموزشیِ مدرن، با انبوهی از دانش‌آموخته‌گانِ کم‌تخصصِ دارای توقعِ استخدام مواجه نمی‌شد. چون اولا هدفِ سیستم، تأمینِ شغل نبود و ثانیا خودِ طالبِ علم اختیاراً بر خلافِ عوامِ جامعه فعالیت اقتصادی را رها کرده بود و برای یادگیریِ دانش، سطوحِ عالیه‌ی تحصیلی را بر می‌گزید. 🔔اوضاع به همین منوال بود تا این‌که دارالفنونِ امیرکبیر [171 سال پیش] و دانشگاهِ زمان رضاخان[88 سال پیش] و تلویزیون [64 سال پیش] با چارچوبی کاملا غربی وارد ایران شد. ❗️مکتب‌خانه‌ها با تأسیس دارالفنون و مدارس، افول کرد؛ انحصارِ مرجعیتِ علمیِ حوزه با تأسیسِ دانشگاه از بین رفت و بسیاری از رشته‌های متداولِ حوزه، تعطیل و در قالبی به‌روزتر در دانشگاه عرضه شد؛ و در نهایت، تلویزیون بجای منبر، رسانه‌ی ملّیِ مردم شد. ✅ گرچه در محاسن و معایبِ سه ضلعِ علم‌آموزیِ مدرن یعنی رسانه‌ی ملی، مدرسه و دانشگاه، گفتارها و نوشتارهای زیادی منتشر شده است اما بنظر می‌رسد با جمعِ بینِ محاسنِ نظامِ آموزشیِ سنتی و مدرن و حذفِ معایب هر یک، می‌توان به الگوئی بی‌نقص‌تر و رشدیافته‌تر دست یافت. ✍️ پ.ن: خیلی بیش‌تر از اینا حرف داشتم در این خصوص. دیگه نوشتنم نیومد بیشتر. 😉🙃 اجمالاً به نهضت تربیتیِ سیدالشهداء بپیوندید و به تصاویرِ زیر با دقّت و تأمّل، چند بار بنگرید.👇👇👇 👈 برای طرح سوال، اینجا را لمس کنید. https://eitaa.com/nehzat128_ir 🆔 @SinJimDin