eitaa logo
نهضتِ روایت
351 دنبال‌کننده
788 عکس
163 ویدیو
50 فایل
«شما روایت کنید حقایق جامعه‌ی خودتان و کشور خودتان و انقلابتان را.شما اگر روایت نکنید،دشمن روایت میکند...جای ظالم و مظلوم را عوض میکند.» ۱۴۰۰/۰۹/۲۱ https://khl.ink/f/49192 ارتباط با ما: @nehzaterevayat_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
در کانال شخصی اش نوشت: ◀️ جبهه انقلابی، نیازمند خلق طلحه ها، زبیرها، ابوموسی ها، نفوذی ها و سازشکارهای جدید است! و ولایی که نظام را در جایگاه حکومت علی ع و خود را عمار و مالک اشتر می پندارند و جناح مقابل خویش را طلحه و زبیر و اشعث و ابوموسی اشعری و ...می بینند با یکدست شدن نهادهای انتصابی و انتخابی و به تعبیر بهتر با انتصابی شدن همه نهادها از مجرای ، از این پس با یک بحران سیاسی و گفتمانی روبرو خواهند شد که به تدریج ابعاد آن آشکار می شود. 🔻این انقلابیون که شامل دو دسته ۱. صادق اما متوهم و فاقد تحلیل و ۲. کاسب رند هستند و مانند همگان ناکامی نظام را در رسیدن به اهداف اعلامی می بینند، علی رغم آن که عمده قدرت در سال‌های اخیر در دستانشان بوده، پیوسته فرافکنی کرده و مشکل را در وجود و حضور منتقدان و مخالفان داخلی که اغلب حمایت و همراهی اکثریت مردم را داشته اند، اعلام کرده و خویش را فاقد مسئولیت در ناکامی ها و شکستها دانسته اند. 🔻اینان که بر اساس یک کلیشه متوهمانه، خود را محور حق و قوم برگزیده خداوند در روزگار معاصر برای فتح و اصلاح جهان می دانند، طبیعی است که هر منتقد و مخالفِ هم مذهب و هموطن خویش را به صفاتی چون شیطان و نفوذی و بازی خورده دشمن و ناخودی و بی بصیرت و ... متصف کنند و مسئولیت ناکامی ها را متوجه آنان نمایند. 🔻اما اکنون که همه قوا و ارکان و مناصب اعم از بالادست و پایین دست و میدان و ، در دستان این جبهه قرار گرفته و از جریان مقابل، خلع ید کامل شده و میدان از نفوذی ها و غربزده ها و بی بصیرتها و طلحه و زبیرها خالی شده و به طور کامل در دست عمارها و مالک اشترها قرار گرفته، طبیعتا گفتمان ستیزه جویانه و فرافکنانه دچار یک خلا جدی شده و باید به سرعت ترمیم شود. 🔻جریان حاکم و مسلط از این پس باید پاسخگوی همه مشکلات و کمبودها باشد (که نه ناشی از یک جناح بلکه معلول گفتمان و سیاست ورزی کلی نظام است)، بدون آن که بتواند انگشت اتهام را متوجه نهاد و قوه ای خاص نماید چرا که همه نهادها و قوا در اختیار اوست. 🔻اگر این جریان واقعا به دنبال حل مشکلات و بحران‌های مزمن کشور باشد، می تواند با راه اندازی یک و بازنگری در گفتمان و عملکرد چهل سال اخیر، مسیری جدید را به روی نظام و مردم بگشاید اما اگر چنین قصدی نداشته و در پی تداوم مدل حکمرانی چهل ساله باشد، باید دست به خلق جریانی جدید متهم به ، سازشکاری، غیر ولایی و از این دست کلیشه ها بزند تا بحران گفتمانی خویش را ترمیم کرده و سیطره سیاسی اش را تداوم بخشد 🔻البته این امر واجد دو مشکل فرعی و اصلی است: 🔻مشکل فرعی این که باید این جریان را از میان جبهه خودی برگزیند و کسانی را از یا و یا هر نهاد دیگر انتخاب کرده و ناسزاها و اتهامات را متوجه آنها سازد تا موتور محرکه خویش را روشن نگه دارد و این بدان معناست که باید یک ریزش اساسی دیگر در بدنه رخ دهد و طیفی دیگر از پیاده شوند. 🔻و اما مشکل اصلی این است که بر هر کسی که با تاریخ و آشنا باشد، واضح است روشنی چراغ چنین شیوه ای از حکمرانی که هر روز بسته تر و غیرمردمی تر می شود، دیری نمی پاید و به سرعت به خاموشی می گراید.
نهضتِ روایت
#نقد این #یادداشت را در #انقلاب_قلم دنبال کنید.
🗒 کیهان نویس دیروز، طعنه و کنایه زنِ امروز ☑️ نقدی بر درباره کنش سیاسی جریان انقلابی ✍️ مهدی نصیری مدیرمسئول و سردبیر وقت در دهه 70، با انتشار یادداشتی در کانال ‏شخصی‌اش انقلابی‌ها را مُشتی آدم مُتوهم و کاسبِ رند خطاب کرده است و باورهای ‏شخصی و غلط خودش را به نسبت داده است.‏ بر این اساس لازم می دانم چند نکته را درباره مرقومه معاون سیاسی در دهه 80 بیان کنم: ‏1️⃣ مدیرمسئول سابق ادعا می‌کند که اصولگرایان انقلابی و ولایی ‏را همچون حکومت مولا علی _علیه‌السلام_ قلمداد کرده و خود را عمار و مالک اشترهایی ‏می‌دانند که باید با طلحه و زبیرها در جناح مقابل مبارزه کنند.‏ کاش مهدی نصیری بتواند برای این ادعای ناصواب خود دست‌کم چند مصداق از میان ‏انقلابی‌های اصیل معرفی کند که چنین ادعا و همچون اندیشه‌ای دارند؛ وگرنه بر قلم راندن آنچه ‏بیشتر ناشی از است تا باور قلبی، راه چاره کوبیدن جریان انقلابی نیست.‏ ‏2-‏ معاون فرهنگی دفتر نمایندگی رهبر انقلاب در در دهه 80، و ‏گفتمانی پیش روی را این می‌داند که باوجود یکدست شدن ، دیگر ‏هیچ بهانه‌ای برای فرار از مسئولیت‌ها پذیرفته نیست جز آن‌که عده‌ای ، ‏و را کشف کنند تا بتوانند همه کاسه و کوزه‌های مشکلات کشور را به گردن ‏آن‌ها بیندازند.‏ این اوج بی انصافی فردی است که روزگاری در مهم ترین نهادهای حاکمیتی عهده دار مسئولیت بوده است. ‏3-‏ نصیری با این پیش‌فرض که اکنون تمامی نفوذی‌ها و غرب‌زده‌ها از بدنه حاکمیت بیرون ‏رفته‌اند انقلابیون را به متهم می‌کند و ادعا دارد که از نگاه این جریان همه ‏مشکلات بر عهده منتقدان و مخالفان داخلی است که از حمایت و همراهی اکثریت مردم ‏هم برخوردارند. او بر اساس کدام معیار و ملاکی وضعیت موجود را خالی از عرض اندام نفوذی ها و غرب زده ها می داند؟ آیا و به ویژه تفکر غرب زدگی که نصیری برخلاف رویه فعلی اش در گذشته محصولات و فناوری اش را تخطئه می کرده است با تغییر دولت ها،به یکباره از میان می رود؟ البته مهدی نصیری برای طرح ادعای حمایت و همراهی اکثریت مردم با منتقدان و ‏مخالفان داخلی نیز مصداقی بیان نکرده است و تیری در تاریکی رها کرده و عبور کرده ‏است.‏ ‏4-‏ عجیب‌تر آن‌که مهدی نصیری ادعای دیگری هم در لابه‌لای سطور یادداشت خود مطرح ‏کرده و گو این‌که در این کشور زندگی نمی‌کند یا به هیچ رسانه‌ای دسترسی ندارد، قدرت ‏عمده کشور در سال‌های اخیر را به انقلابیون منتسب می‌کند. سال های اخیر یعنی دقیقاً چند ‏سال؟ آیا نصیری می‌تواند مدیریت 8 ساله را هم به شکم ‏انقلابیون ببندد یا می‌خواهد این هشت سال را از تاریخ محو کند؟ ‏5-‏ آیا مهدی نصیری که روزگاری عهده‌دار در شورای سیاست‌گذاری ائمه ‏جمعه بوده و علی‌القاعده خطی و مشی سیاسی خطبه‌های را نیز راهبری ‏می‌کرده است از ابتدا بر این باور بوده که انقلابیون خود را قوم برگزیده خداوند و می‌دانند و منتقد و مخالف را با برچسب شیطان و نفوذی می‌نوازند یا در سال‌های ‏بعد به این پندار حیرت‌انگیز دست‌یافته است؟ ‏6-‏ مدیرمسئول وقت کیهان در بخشی دیگر از یادداشت خود ادعا کرده است که مشکلات و ‏کمبودهای کشور ریشه در گفتمان حاکم بر نظام دارد و ربطی به این جریان و آن جناح ‏ندارد. در حالیکه از سویی دیگر ادعا و اعتراف می‌کند که قدرت عمده کشور در ‏سال‌های اخیر در اختیار انقلابیون _بخوانید صاحب اختیاران نظام_ بوده است. معنای این سخن آن است که او قبول دارد همیشه و در ‏تمامی دوران چهل‌وچندساله نظام،تنها انقلابیون در بدنه مدیریتی حضور نداشته‌اند و بخشی از قدرت و مدیریت اجرایی هم در اختیار جریان غیرانقلابی بوده است و آن ها نیز اشتباهاتی داشته اند. حالا این تناقض چگونه برطرف می شود؟ آیا ممکن است که در برهه ای قدرت تحت اختیار جریان غیر همسو با نظام باشد و همزمان ریشه مشکلات به گفتمان نظام برگردد؟ به عبارتی دیگر آیا اشتباه جریان مقابل هم باید به سبد انقلابی‌ها _یا اصل نظام_ ریخته ‏شود؟ ‏7-‏ مهدی نصیری که پیش‌تر در مصاحبه با ایرنا از همدلی و همفکری‌اش با بسیاری از مواضع ‏اصلاح‌طلبان خبر داده بود، ادعا می‌کند که شیوه حکمرانی جمهوری اسلامی هرروز بسته‌تر ‏و غیر مردمی‌تر می‌شود اما این حقیقت را نمی‌گوید که غیر مردمی‌ترین و بسته‌ترین ‏روش مدیریتی مربوط به جریانی است که باور راسخ به انقلاب نداشته و ندارند. چه در ‏زمره کارگزاران و اصلاح‌طلبان و اعتدال گرایان باشند و چه در زیر بیرق اصولگرایی خود ‏را جای‌داده باشند.‏ 🆔@enqelabeqalam_ir
در کانال شخصی اش نوشت: اندر فواید دشمن و دشمن‌سازی! راه مقابله با دشمن و خنثی کردن طرحهای او، در وهله اول جنگ نیست بلکه راههای گوناگونی برای بی اثر کردن دشمن از جمله داشتن ساختار سیاسی دموکراتیک، اقتصادی نیرومند، بنیه قوی دفاعی بازدارنده و نیز مذاکره و دیپلماسی وجود دارد و آخرین چاره جنگ و دفاع است و عموما نباید آغازگر جنگ بود، چه آن که آغاز کننده جنگ در عرف عمومی و جهانی محکوم است. امام علی (علیه السلام) در فرمان نامه حکومتی خود به مالک اشتر می گوید: "هرگز صلحی را که دشمنت پیشنهاد می کند، رد نکن. و البته پس از پذیرش صلح نباید از دشمن غافل شوی." اما امری که کاملا غیر طبیعی و غیر عقلانی است، خلق دشمن و افزودن به دشمنان و اظهارات و تحرکات دشمن ساز از سوی یک نظام سیاسی است. این ضرب المثلی حکیمانه است که هزار دوست کم است و یک دشمن بسیار. و نیز این بیت خردمندانه حافظ که: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا با مروری به کارنامه چهل و دو ساله جمهوری اسلامی در سیاست خارجی اش به وضوح با پدیده دشمن سازی از سوی رهبران و نهادهای بالادستی مواجه بوده ایم تا جایی که کمتر می توان سخنرانی ای را از رهبران یافت که از دشمن و دشمنان سخن نرفته باشد. گاه احساس می شود سخن از دشمن گفتن برای عده ای به سان باده ای سرمست کننده و نشئه آور است که به اعتیادی عمیق منجر شده و دست کشیدن از نوشیدن آن امری بسیار سخت و دشوار است.. روحیه دشمن سازی در جمهوری اسلامی منحصر به سیاست خارجی نبوده بلکه در سیاستهای داخلی نیز یک اصل دائمی بوده و با پدیده انواع دوقطبی سازی جامعه و خلق مخالف و اپوزیسیون، بی وقفه کار کرده است که یک قلم از نتایج آن، تبدیل نخست وزیران و روسای جمهور نظام به مخالفان یا منتقدان جدی بوده است. دشمن سازی و تولید عناوینی چون نفوذی، سرسپرده، وابسته، غیر خودی و.... برای عده ای صنعتی سود آور است که حکمرانی را آسان کرده و قادر است همه ضعفها و ناکارآمدیها و فسادها را لاپوشانی کند و شمشیر نهادهای نظامی و امنیتی را پیوسته بر سر اکثریت و نخبگان منتقد و معترض آخته نگهدارد. دشمن سازی و مرتب سخن از جنگ و دفاع و مقاومت گفتن، بیش از هر کس برای نظامیان یک حکومت و دولت پنهان پشت آن، سودمند است که می تواند قدرت آنان را تحکیم کرده و زمینه دست اندازی آنها را به همه شئون کشور بویژه اقتصاد که منافع مادی خود و فرزندان و هفت پشتشان را تامین می کند، فراهم سازد. اما آنچه بر سر یک ملت و کشور از ناحیه نظام سیاسی دشمن ساز می رود، فرسودگی و تباهی در همه ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و در نهایت اضمحلال و فروپاشی بر اثر شورش و انقلاب داخلی و یا حمله خارجی است. 🔰 انقلابِ قَلم|نقد،تبیین و تحلیل 🆔@enqelabeqalam_ir