960912
در س خارج استاد معتمدی
960905
تبادر حاقی ناشی از خود لفظ نه از وجود قرینه و نه از وجود قرینه باشد .
لحاظ وجود و عدم قرینه نشود = این علامت وضع است
🔹علت تبادر چیست ؟ ایجاد معنا در ذهن باشنیدن لفظ علتش یا وضع است یا قرینه است - قرینه اعم از این است که وجودی یا عدمی باشد -
🔹سه مشکل وجود دارد :
1️⃣ 1 - اصلا این تبادر به چه دردی می خورد ؟
انچه کاشف از وضع است به چه دردی می خورد ؟
اصالت الظهور موضوعش ظهور است نه وضع و موضوع له -
ظهور یعنی کاشفیت لفظ از مراد متکلم -
ظهور رابطه لفظ و مراد متکلم است -
ظهور کاشف از مراد است -
رابطه لفظ و مراد متکلم است - ظهور را بداند و وضع را نداند ضرری نمی بیند .
اصالت الحقیقت نداریم اصالت الظهورد داریم اصل این نیست که معنای حقیقی مراد باشد
اگر صالح للقرینیه هست نمی توان اصالت الحقیقه جاری کرد حقیقت تبدیل به ظهور نشده کلام غیر ظاهر است مراد متکلم را نمی داینم
اگر شک در وجود قرینه داشته باشیم اصاله الظهور جاری است یعنی ظهور موجود را اخذ می کنیم - مقالات الاصول ص 114 - ان هذا البحث انما ینتج
#جواب غرض پیدا کردن ظهور است - دوال مختلف داریم - یکی از دوال دوال لفظی ووضع است - موضوع اصالت الظهور را میسازد - ظهور عوامل مختلف دارد یکی وضع است -
2️⃣ 2 - اشکال دوم (دور) : تبادر علت علم به وضع نیست
تا علم به وضع نباشد نمی تواند تبادر رخ دهد - چطور می خواهید از تبادر به وضع برسید - علامیت تبادر دوری است -
#جواب :
1. میرزای قمی : تبادر عالمان علامت است برای جاهلان - پس دور نیست-
- 2. اخوند :علم اجمالی و تفصیلی : دانش هایی داریم که مغفول است و بااندک التفات حاصل نمی شود بلکه تلاش مضاعف دارد تا ان معنای مغفول را در ذهن ایجاد کند - معلومات عمیق است که علم تفصیلی ندارد - فکر نمی کند تمرکز می کند یعنی رجوع به مرتکزات می کند معلومات عمیق را در می اورد - روانشناسان می گویند ایسان در ذهن این معنا را دارد که خشم می کند در حالی که خود او التفات به این معنا ندارد - معنای کلمات را در ذهن دارد با تلاش ذهنی به ان معنا می رسد این است تبادر
اشکال شهید صدر به جواب دوم : اگر باالتفات بدست می امد با اندک التفاتی باید بدست می امد پس اجمال و تفصیل نیست -
جواب استاد : همه مغفولات بااندک التفات حاصل نمی وشود نیاز به تلاش ذهنی دارد -
3 - شهید صدر و عده ای این راه سوم را پیشنهاد داده اند :
اصلا تبادر متوقف بر علم نیست متوقف بر حالت روانی است که از جنس علم نیست - حقیقت وضع چیست ؟ #شرطی_شدن و #قرن_اکید است -
قرن اکید چیست ؟
یعنی ان جور که اشیا دلالت می کنند بر صورتشان الفاظ نیز همین جور دلالت بر معنا می کنند وقتی درخت می بینیند صورت درخت می اید به ذهنتان - دیدن باعث تصور شد - نه این که تصور شی تصور دیگر به همراه اورد - در الفاظ نیز همین است یعنی تصور لفظ تصور معنا را نمی اورد بلکه خود لفظ معنا را به ذهن می اورد همان طور که شنید ن درخت معنای درخت را می اورد دیدن درخت نیز تصور درخت را می اورد این است شرطی شدن و قرن اکید -
🔹مرحوم فانی از شیخ هادی تهران این جور نقل می کنند :
(نعم ربما يقال) كما عن صاحب المحجة (قده) بأن التبادر من مقتضيات الوضع و معلوله بالطبع بمعنى أن الوضع بذاته و وجوده فى وعائه يقتضى انفهام المعنى من اللفظ علمت بالوضع ام لا فهو غير موقوف على العلم بالوضع و انما العلم به شرط لذاك الاقتضاء و عليه فتقرير الدور سلب بانتفاء الموضوع ضرورة عدم استناد التبادر الى العلم بالوضع بل الى طبع الوضع كما أن دفع الدور بالفرق بين الجاهل و العالم و جعل التبادر عند الثانى سببا لعلم الاول بالوضع فى غير محله اذ لا دخل للجهل فى الامر الواقعى فلا يتغير الوضع بسبب الجهل او العلم به عما هو عليه فى وعائه و المفروض ان التبادر يترتب على ذلك الامر الواقعى فافتراق المستعلم عن العالم لا يجدى فى دفع التوقف على تقديره
آراء حول مبحث الألفاظ في علم الأصول
3️⃣ 3 - اشکال اثباتی
چطور می توان به تبادر رسید ؟
سه تبادر داریم چطور تفکیک می شود ؟
🔹سه چهار اشکال هست که مانع تبادر حاقی است :
1. شاید تبادر ناشی از فرهنگ شخصی باشد : در خانواده خاصی بزرگ شده است و این موثر در تبادر او شود
2 . شاید تبادر ناشی از قراین دیگر باشد انصرافی باشد نه حاقی
3 . تبادر حاقی زمان ما چه ربطی دارد با تبادر زمان قبل و زمان شارع ؟
#جواب
✅فایده تبادر چیست ؟ ظهور از عوامل مختلف حاصل میشود . تک تک الفاظ به همراه با عوامل دیگر سبب ظهور است تکوینا نه تعبدا -
تشکیل ظهور عواملی دارد باید شناخته شود این عوامل -
مشکل عمده ما قراین و لبه های معنا است - باید لبه های معنا را پیدا کنیم - متن معنا معمولا مشخص است - وضع بی فایده نیست دانستنش - ولو فایده کم داشته باشد - معمولا لبه هار ا نمی دانیم ولی گاهی اصل معنا را نمی دانیم - جزو کمبود های اصول عوامل ایجاد کننده علم و دلالت چیست باید بررسی شود گفته اند با ظن حاصله چطور رفتار کرد را بحث کرده اند ولی راه تشکیل علم را بحث نکرده اند !! علل تشکیل علم چطور است استقرا چطور حاصل می شود !!! موضوع علم اصول است ؟ ؟
تحصیل اطمینان چه جور تحصیل کنیم ؟
رفتار با ظن چه جور است ؟ ( این را در اصول بحث کرده اند )
چطور اطمینان را حاصل نماییم ؟ تحصیل اجماع ( امار) چه جور حاصل میشود ؟ اراء را چه جور بررسی کنیم ؟ این ها را بحث نکرده اند - مهارت تحصیل اجماع - راه صحیح علم اوری چیست ؟ مرحوم اقای صدر مقداری وارد این بحث شده است استقرا تواتر اجماع به ملاک قطع هستند چه جور اینهارا حاصل کنیم - تبادر راهی برای تحصیل علم است - عوامل تشکیل ظهور چیست
رابطه لفظ با معنای مراد = ظهور
وضع = رابطه لفظ با ذات معنا
حال و هوای متکلم - ترکیب خاص - قراینه حاقه ای که هست -
✅#مشکل_ثبوتی ( امکان علامت بودن تبادر ) علامیتش دوری است = تبادر متوقف بر علم است . اگر علم به وضع نیز متوقف بر تبادر باشد دور میشود -
#جواب میرزای قمی - تبادر عالم موجب علم افراد جاهل است - تبادر عالم موجب علم به وضع برای جاهل میشود -
تبادر عین وضع است نه علامت وضع - بروجردی - تبادر حد وضع است تعریف وضع این است که تبادر رخ دهد -
ارا حول مباحث علم اصول ( اقای فانی استاد اقای صادقی - استاد اقای سند )
: ص 116
🔹شهید صدر ره = تبادر علم نمی خواهد متوقف بر علم نیست متوقف بر حالت روانی است - شرطی شدن است ان حالت روانی - وقتی شرطی شد از احساس تصور برایش حاصل میشود - از اسباب احساس برایش تصور حاصل می شود - صرف دیدن باعث تصور میشود - یک احساس یک برخورد اینها باعث تصور میشود - وضع این است - وضع دلالت نیست تا تصور شی موجب تصور شی شود از برخورد لفظ با گئش موجب تصور معنا میشود - این نیاز به علم به ملازمه ندارد - علم به شی اگر ملازم علم به شی دیکر باشد .
#اشکالاتی شده قابل جواب است
در کلام اقای صدر هست و اقای خویی :
هیچ وقت صحت حمل نشان دهند ه حقیقت نیست !!!
حمل متفرع بر استعمال است - حمل نشان دهنده استعمال است نه حقیقی بودن -
🔹لأن غاية ما يستفيده المستعلم من صحة الحمل اتحاد المعنيين الموضوع و المحمول في القضية الحملية ذاتا أو وجودا سواء كان ذلك المعنى مجازيا للفظ المستعمل فيه أم حقيقيا، و لذلك يصح الحمل كذلك في اللفظ المستعمل مجازا، و هذا يعني ان علامية صحة الحمل موقوفة على العلم في المرتبة السابقة بكون المعنى المستعمل فيه اللفظ حقيقيا فلا يعقل أن يستعلم منها الوضع و الحقيقة.
#بحوث في علم الأصول، ج1، ص: 169
نشان دهند ه اتحاد معنا ها است البته اتحاد معانی موضوع له نیست بلکه اتحاد مستعمل فیه است حقیقت و مجاز را مشخص نمی کند - لذا در مجاز نیز صحت حمل هست علامیت صحت حمل متوقف بر این است که در مرتبه سابقه بدانیم که استعمال حقیقی است
#جواب : لفظ را بما له من معنی الارتکازی حمل می کنیم کاری به مجاز و حقیقت نداریم بدون قرینه حمل می کنیم نه با قرینه - اگر درست بود معنا حقیقی است -
-این اشکال عام هست که چطور بفهمیم قرینه در کار هست ؟
- احتمال دخل قرینه در فهم را بااطراد حل می کنیم - به حداقل می رسانیم این احتمال دخل قرینه را -
🔹#اشکال اقای خویی = این همان تبادر است نه صحت حمل و سلب ؟ از طریق تبادر دارید به نتیجه می رسید نه از طریق حمل
🔹#جواب = این علامت ها روش هایی هست برای رو امدن معناهای حقیقی - برای التفات تفصیلی به ارتکازات - روش های توجه به التفات متفاوت است -
🔹تبادر و صحت حمل رجوع به ارتکاز است
لکن در صحت حمل به ارتکاز همراه با مقایسه با موضوع خاص وجود دارد
ولی در تبادر ارتکاز تنهاست ولی در صحت حمل ارتکاز همراه با مقایسه است
در تبادر تمرکز روی خود لفظ است
در صحت حمل ؛ معنا شفاف می شود به وسیله ارتکاز و مقایسه با موضوع
🔹وقتی در تبادر کم می ااوریم می رویم سراغ صحت حمل
اگر ارتکاز و تمرکز روی کلمه کافی بود سراغ صحت حمل نمی رویم
🔹ارتکاز را از دو راه می توان رو اورد : شفاف سازی ارتکاز : بروز های ارتکاز
1.تمرکز روی خود لفظ مستقلا
2. مقایسه با لفظ دیگر - یک معنا را در نظر می گیریم و لفظ مشکوک را در نظر میگیریم - و مقایسه می کنیم این دو را
🔺راه های بیرون کشیدن ارتکازات
🔹ارتکازات بروز و اثاری دارند
یکی از اثار ان ارتکازات ، تبادر و دیگری صحت حمل و صحت سلب است.
بروز امور حاقه در نفس - #بحث_اصول
#اشکال دیگر
حمل شایع ویژگی در مفهوم نشان نمی دهد !!! اتحاد مصداقی را نشان می دهد ویژگی مفهوم را نشان نمی دهد .
چون گاهی مفهوما با هم تباین دارند مثل ضاحک و ماشی پس نمی تواند مبین مفهوم باشد الضاحک ماش حملش صحیح است ولی ویژگی مفهوم را نشان نمی دهد
دو مفهوم،
تداخل موردی دارند گاهی
تداخل مصداقی دارند گاهی
تداخل مفهومی دارند گاهی
از حمل نمی توان ویژگی مفهوم را بدست اورد
#جواب : ما می خوایهم سعه مصداقی را کشف کنیم که ایا ماشی موسع است ؟ تا مصادیق ضاحک را در بر گیرد یا خیر ؟
نوشته
🔹مرحوم شوشتری، صاحب کتاب قاموس الرجال فرموده است: "این معلوم است که منطق مفید فایده نیست و این که ا
#اشکال
💎اگر منطق موجب میشد خطا در تفکر نباشد باید بزرگان منطق ، خطا در تفکر نداشته باشند
🔹لکن بزرگان منطق خطای در تفکر دارند
🔹پس منطق باعث نمیشود خطای در تفکر داشته باشیم
#جواب
💎اگر منطق دانان قواعد منطقی را بکار میبستند ، دچار خطا نمیشدند
💎لکن منطق دانان قواعد منطقی را بکار نبستند
💎پس دچار خطا شدند
#اشکال
💎 اگر منطق دانان که قواعد منطقی ملکه شان شده است ، قواعد منطقی را در همه استدلالاتشان بکار نبستند ، قطعا دیگران نیز نمیتوانند در همه موارد قواعد منطقی را بکار ببندند
💎 لکن منطق دانان ، قواعد منطقی را در همه استدلالاتشان بکار نبستند
💎پس دیگران نیز نمی توانند بکار ببندند
✅ توضیح ادعا = وقتی بزرگانی مثل تفتازانی و بو علی سینا ها که کتب منطقی نوشتند و تدریس داشته اند و منطق برایشان ملکه بوده است در بعضی استدلالاتشان قواعد منطقی را درست بکار نبستند ؛ دیگران که به این حد نرسیده اند نیز همین طور بلکه بد تر از انها خواهند بود .
🔹#جواب
منطق اگر چه نمی تواند خطا را به صفر برساند
لکن می تواند درصد خطا را پایین بیاورد .
#فایده_منطق
چه رابطهای بین تقوا و روشن بینی موجود است؟
چطور ممکن است تقوا که یک فضیلت اخلاقی است و مربوط به طرز عمل انسان است، در دستگاه عقل و فکر و قوّه قضاوت انسان تأثیر داشته باشد و منشأ آن شود که انسان به دریافت حکمت هایی نائل گردد که بدون داشتن تقوا موفق به دریافت آن حکمت ها نمی شود؟
مگر تقوا و مجاهده نفس، سوهان و سنباده است که روح آدمی را صیقل دهد و جلا ببخشد؟!
#جواب
اینکه در آثار دینی وارد شده که تقوا عقل را روشن میکند و دریچه حکمت را به روی انسان میگشاید- همچنان که لحن خود آنها دلالت دارد- همه مربوط به #عقل_عملی است، یعنی در اثر تقوا انسان بهتر درد خود و دوای خود و راهی که باید در زندگی پیش بگیرد میشناسد؛ ربطی به عقل نظری ندارد، یعنی مقصود این نیست که تقوا در عقل نظری تأثیری دارد و آدمی اگر تقوا داشته باشد بهتر دروس ریاضی و یا طبیعی را میفهمد و مشکلات آن علوم را حل میکند.
«شهید مطهری»
آیا خدا کسی را سنگدل میکند؟
فَبِمٰا نَقْضِهِمْ مِیثٰاقَهُمْ لَعَنّٰاهُمْ وَ جَعَلْنٰا قُلُوبَهُمْ قٰاسِیَةً
در آیه مورد بحث میخوانیم که خداوند سنگدلی جمعی از یهود را بخود نسبت میدهد و میدانیم که این سنگدلی و عدم انعطاف در مقابل حق سرچشمه انحرافات و گناهانی می شود،
در اینجا این سؤال پیش میآید با اینکه فاعل این کار خدا است چگونه این اشخاص در برابر اعمال خود مسئولند و آیا این یک نوع جبر نیست؟
#جواب:
با دقت در آیات مختلف قرآن و حتی در آیه مورد بحث روشن میشود که در موارد بسیاری افراد بر اثر اعمال خلافشان از لطف خداوند و هدایت او محروم می شوند و در حقیقت عملشان سرچشمه یک سلسله انحرافات فکری و اخلاقی میگردد، که گاه نمی توانند خود را به هیچ وجه از عواقب آن بر کنار دارند، اما از آنجا که هر سببی اثرش به فرمان خدا است اینگونه آثار در قرآن بخداوند نسبت داده شده است
مثلا در آیه مورد بحث میفرماید: چون پیمان شکنی کردند دلهای آنها را سخت و غیر قابل انعطاف ساختیم.
تفسیر نمونه
دف زدن در جشنهای اهل بیت چه حکمی دارد؟
#سوال:
استفاده از دف، در مجالس شادی زنانه (مولودی ها و جشن عروسی و ...) چه حکمی دارد؟
#جواب:
اگر به گونهای استفاده شود که انسان را از خداوند متعال و معنویات و فضایل اخلاقی دور کند و به سمت بی بندوباری، بیهودگی و گناه سوق دهد، حرام است،
در هر صورت استفاده از آلات موسیقی در مناسبتهای مذهبی شایسته مجالس اهل بیت(علیهم السلام) نیست،
هر چند از نوع حلال باشد، باید قداست و مقام اهل بیت(علهیم السلام) مراعات شود.
مقام معظم رهبری حفظه الله
https://eitaa.com/neveshteh313/3502