💠 پرچم متبرک 💠
🌺در ایام زیارتی حضرت رضا پرچم متبرک حرم، توسط خادمین به شهرهای مختلف کشور میرود و مردم با حضرت رضا انس بیشتری برقرار میکنند. یکی از خادمین میگفت: در یکی از شهرهای مرکزی ایران، پرچم را آماده کردیم و پس از چند مرکز عمومی، راهی زندان شهر شدیم. در زندان صلوات خاصه را خواندیم و پرچم را از بین زندانیان عبور میدادیم. جوانی سخت منقلب شده بود و سرش را روی پرچم گذاشته و های های گریه میکرد. وقتی پرچم عبور کرد، پرسیدم جوان اینجا چه میکنی، گفت۳۳ سال دارم و ۱۳ سال است به خاطر تصادف و قتل یک عابر در حین رانندگی در اینجا ماندهام. خیلی برایش ناراحت شدم و دعا کردیم.
عصر همان روز به منزل چند نفر از مومنین و خیرین که سن بالا داشته و زمینگیر شده بودند رفتیم.
☘در منزل یک پیرمرد و پیرزن حال عجیبی ایجاد شد. عکس جوانی روی دیوار بود، پرسیدم حاج خانم پسر شماست؟
گفت بله ۱۳ سال قبل در یک تصادف از دنیا رفت. رنگم پرید، یاد جوان داخل زندان افتادم و شروع کردم با آنها صحبت کردن. خدا به برکت امام رضا تاثیری در کلام ما قرار داد که راضی شدند از آن جوان بگذرند.
🦋صبح روز بعد پدر و مادر به سختی به زندان آمدند و اسناد آزادی آن جوان را امضا کردند. به سراغ جوان رفتم و گفتم: دیروز وقتی سرت روی پرچم آقا بود چه گفتی؟
اشکش جاری شد و گفت به امام رضا گفتم آقا به حق حضرت زینب عمه شما که طعم زندان و اسارت را کشیده شرایطم آزادی مرا مهیا کنید...
🔸بار دیگر همراه با پرچم متبرک گنبد حضرت به یک بیمارستان رفتیم. مسئول بیمارستان گفت ابتدا به بخش مراقبتهای ویژه بروید، ماسک زدیم و با پخش صلوات خاصه همراه با چند خادم دیگر وارد اتاق اول شدیم.
خانمی اونجا خوابیده بود که با دیدن ما صدای ناله و گریهاش بلند شد. پرستاران بالای سرش رفتند، وقتی کمی آرام شد گفت دیروز خواهرم به دیدنم آمد وگفت چند روزی نیستم و میخواهم به مشهد بروم.
خیلی دلم شکست، همینطور با امام رضا درد دل میکردم. دیشب در عالم خواب آقا فرمودند این همه شما به دیدن ما آمدی امروز ما به دیدنت خواهیم آمد.
الان که خادمان حرم را دیدم یاد ماجرای دیشب افتادم...
#یاامامرضا
《 #شهید_ابراهیم_هادی