#مهاجرت_معکوس
به لطف یکی از دوستان، عضو گروهی شدم که جمعی از بچههایی هستند که مشغول مهاجرت معکوس به ایران هستند...
چقدر لذت بردم از مطالبی که خواندم.
دربارهاش خواهم نوشت...
اما حس شیرینی بود که یکی مینوشت من هم برگشتم و دیگری که میگفت من هم در حال مقدمه چینی برگشت هستم و یکی که نوشته بود: من ایرانم و زود بیا که خیلی کار داریم در ایران و تازه شروع فعالیت ماست...
💡✍ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
پیامهایی در گروه #مهاجرت_معکوس
و ما هم ان شاء الله به زودی...
و فکر کن... دیدارهای حضوری و جلسات فشرده ...
😊🤲
💡✍ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
#دست_نوشته یکی از دوستان #مهاجرت_معکوس
«بعد از حدود ده سال زندگي و تحصيل در اروپا و كار كردن در محيطي هفتاد و دو مليتي، كه در حال آماده كردن مقدمات برگشتم به ايران هم هستم، به شخصه سعي كردم توي اينستاگرام سفرنامه نويسي كه ميكنم، گريزي هم بزنم به مشكلات زندگي ايرانيان خارج از كشوري كه ميشناسم و دوستان و همكاران خارجي. دلايل معرفتي هم بيارم براي حرفهام.
الحمدلله هنوز تعداد زيادي از مردم ايران معتقد به اين هستن كه اين دنيا و زندگي، غايت و هدفي براش تعريف شده. اينكه بودن ما روي زمين و سختيهايي كه هركس به فراخور سعه وجوديش ميكشه، بيحكمت نيست. منتها بعضاً فراموش ميكنيم و غفلت ما رو ميگيره و در مقام مقايسه درون زندگيهامون با بيرون زندگي مردم، منصفانه قضاوت نميكنيم.
من اگر بدونم در چشم انداز خداوندي يه هدف و جهت مشخصي از رشد برام تعريف شده و در اين مسير «ناگزير» هستم از زدن وزنههاي روحي معيني در طول عمرم، تا ماهيچههاي روحم به حدي كه بايد رشد كنن براي شرايط زيست-محيطي عالم بعدي، طبعاً و منطقاً اين رو هم خواهم دونست كه تغيير جغرافياي من دستان اين خالق قادر رو نميبنده. با تغيير جغرافيا فقط "نوع" آزمايشهاي زندگي من ممكنه عوض شه، نه "شدت" اونها.
داشتن چنين نگرشي و دانستن اين حقيقت، نگاه خيليها به مقوله مهاجرت و زندگي رؤیایی و بيدغدغهاي كه بعد از مهاجرت براي خودشون تصور ميكنن رو زير و رو خواهد كرد و تصوراتشون از اونچه با مهاجرت در انتظارشون خواهد بود رو به واقعيت نزديكتر خواهد كرد. باعث ميشه فرد بدونه اگر با رفتن از ايران ميتونه به رفاه برسه، ساز و كار دنيا طوري طراحي شده كه خوشيهاي زندگي دنيوي به صورت «نعيم» نيستن، بلکه «نعمت» طراحي شدن. فرق نعمت و نعيم در اينه كه در دنيا نعمتها با هم "تداخل" دارن. خاصيت زندگي دنيا اينه نعمتي رو بهت ميدن، اما در عوض نعمت ديگري رو ازت ميگيرن. مادر و پدر شدن مساويه با از دست دادن نعمت خواب شبانه راحت و زندگي بيدغدغه براي همه عمر از بس غصه زندگي و آينده و عاقبت بچههات رو هم بايد بخوري. ثبات اقتصادي بهت داده ميشه با نعمت مهاجرت، اما در عوض نعمت خانواده و سايه پدر و مادر و خيلي چيزها كه با پول خريدني نيست ازت گرفته ميشه. خارج زندگي كردن باعث نميشه كه هيچوقت داغ فرزند نبيني. باعث نميشه هيچوقت سرطان نگيري، باعث نميشه زندگي خانوادگيت حتماً بيمه شه و مستحكم بمونه. باعث نميشه فرزندانت لزوماً عاقبت بخير شن.
اروپايي و آمريكايي و مرفه بودن باعث نميشه كسي خودكشي نكنه، بلاي مادي و مالي و جاني نبينه… برعكس، شاهد خودكشي كساني باشي كه در رفاه در مناطق پولدار نشين پاريس زندگي ميكنن، و به عنوان مسلمان به عينه ببيني گويا راسته كه "جز با ياد خدا دلها آرام نميگيرد".
چقدر براي هر كدوم از اين موارد شاهد مثال ميشناسيم در خارج از كشور.
زوج ايراني ميشناسم با پاسپورت سوئيسي. داراي ميلياردها ميليارد املاك در داخل و خارج از كشور، كه فقط ماليات ساليانه آقا، ششصد هزار يوروست. اما زندگي زناشويي زهرمار… خانم دچار افسردگي، و فقط بخاطر دخترهاشون همديگه رو تحمل ميكنن.
من سختترين دوران زندگيم رو در حالي گذروندم كه ايفل از پنجره خونهام معلوم بود و متنعم از ثبات اقتصادي اروپا.
واقعيتيه كه هيچكس نميتونه با مهاجرت فرار كنه از وزنههاي انتخاب شده توسط ربّ و مربي بالاي سرمون که شاهد و ناظر اعمال و تصميمات ماست و نقشه راه زندگي ما رو به نسبت انتخابهاي ما تغيير و تطبيق ميده.
بشينيم حساب كنيم مايي كه سالهايي رو خارج بوديم، روزهاي سختتري داشتيم نسبت به وقتي ايران بوديم يا راحتتر؟ آيا مشكلاتي داشتيم كه از قضا برآمده از حضور ما در خارج بوده، يا خارج بودن ما بستر سازش بوده؟ يا اصلاً خارج و داخل بودنمون در بروز برخي مشكلات تأثيري نداشته…
اينه كه، حداقل ماهايي كه در خارج تونستيم از نزديك ببينيم خارجيها هم به اندازه خودشون توي زندگيهاشون چالش دارن، راحتتر میتونيم حداقل براي خودمون حلاجي كنيم شرايط رو. تصميم به مهاجرت معكوس از يه پختگي و خودشناسي و هدف شناسي مضاعفي میاد كه موقع مهاجرت و خروج از ايران نداشتيم.
اينه كه حق ميدم اگر مردم داخل ايران نتونن تصميم فردي كه مهاجرت معكوس كرده رو درك كنن. چون اگر معرفت شناسي و دنيا شناسي درستي نداشته باشن كه بي نيازشون كنه از تجربه زيسته خارج از كشور براي درك تصميم امثال من، تنها چيزي كه مي بينن اينه كه كسي دنياي پر زرق و برق و مرفه و بي دغدغه غرب رو گذاشته برگشته اومده توي كشوري كه هر روز درگير يه مشكله...»
💡✍ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
#مهاجرت_معکوس
تجربه متفاوتی بود شرکت در برنامه دوستانی که قصد مهاجرت به ایران داشتند یا به ایران برگشته بودند... دوست دارم درباره اش مفصل بنویسم... متنی که در ادامه می آید نوشته یکی از دوستانی است که بعد از برنامه در گروه مطرح کردند و پوشش حجاب ندارند:
« من در اسپیس صحبت نکردم ولی دوست دارم به نکته ایی مهم اشاره کنم.
اول خودم رو معرفی می کنم.
من ۵۷ سالمه، ۳۷ سال پیش مهاجرت کردم به ایتالیا و بعد از ۹ سال به امریکا. در نیویورک بروکلین ساکن هستم که شاید بهتری جامعه مهاجرین ایرانی را دارد، البته حضور ۷ یا ۸ ساله مسی علینژاد بسیار به اعتبار جامعه ما لطمه وارد کرده است! اما همچنان جزو بهترین جوامع مهاجر ایرانی هستیم. به دلیل تجربه شخصی که با مهاجران ایرانی در شهر و کشورهای مختلف داشتم عرض میکنم.
من در شهر نیویورک احساس غربت و انزوا نمی کنم، چه به بدلیل شغلم و دوستانی که درام. زندگی زناشویی موفق ۲۸ ساله و یک پسر ۲۶ ساله دارم مسلط به زبان فارسی حتی خیلی بهتر از دوستانی که شاید فقط ۸ سال است که مهاجرت کردند اما با لکنت فارسی حرف می زنند! پسر من متولد و بزرگ شده نیویورک است ولی بدون لکنت و روان فارسی را صحبت می کند.
با تمام اینها من و همسرم همیشه به فکر برگشت به ایران بعد از بازنشستگی هستیم بخاطر عشق شدید به ایران، خاک وطن و مردم شریف و مهربان ایران که قلب و جانمان هستند. روح ما در ایران در آرامش است.
اما دلم می خواهد به عنوان کسی که تجربه مهاجرت طولانی به نقاط مختلف دنیا داشته، یک نصیحت به دوستان که قصد مهاجرت دارند، چه رفت و چه مهاجرت معکوس بکنم، هرگز و هرگز پشت به فرهنگ و کشوراتون نکنید. از گفتن عقایدتون نترسید.
من ۲۰ ساله بودم که مهاجرت کردم در اوج جنگ ایران و عراق زمانی که کل دنیا در مقابل ایران بودند، اما هرگز به هیچ کس اجازه ندادم به کشورم توهین کند و به ایرانی بودنم افتخار می کردم. از استاد دانشگاه گرفته تا همکلاسی و مردم عادی اگر کوچکترین اهانتی به کشورم می کرد محکم مقابل آنها با صدای بلند می ایستادم. هرگز در انزوا نبودم چنان محکم و با اعتماد بنفس حرف می زدم، کسی توان مقابله با من را نداشت.
اعتماد بنفس و عشقم به ایران چنان قوی بود که من را گستاخ و دوستانم شجاع می نامیدند.
در دوران تحصیلات دانشگاهی که شرایط مالی دشواری داشتم گاهی دو الی سه کار در روز برای گذراندن امور زندگیم می کردم، حتی کارگری، ولی با غرور و افتخار سرم را بالا نگه میداشتم.
و به جرات می تونم بگم اصلی ترین دلیل موفقیت مهاجرتم در همین یک نکته بود.
وقتی شخصی برای خودش احترام قائل باشد، دیگران بناچار حتی برخلاف میل خود به او احترام خواهند گذاشت. و بر عکس، هر کس به وطن اش پشت کرد و از عزت و احترام کشور اش کاست، دست به نابودی خود زده و هیچکس در دل به او احترام نخواهد گذاشت او بازنده زمان است. دیدم که میگم. شک نکنید.
پس چه در ایران چه در هر کجای دنیا که هستید محکم پای حرف خود بایستید و از عقیده اتون دفاع کنید. اونچه از درون شما با قدرت و محترمانه گفته شود، در نهایت شنیده خواهد شد.
این شیوه من بوده است در زندگی، بخصوص این دو ماه اخیر و باعث شد که نه تنها در انزوا قرار نگیرم (با وجود مخالفتهای شدید اطرافیان با افکارم) بلکه هر حرف و مطلبی می نویسم با سرعت برق خوانده می شود و شک ندارم تاثیر خواهد گذاشت هر چند اندک ولی در آینده بیشتر خواهد شد. ایمان دارم...»
✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
#مهاجرت_معکوس
دست نوشته یکی از دوستانی که مهاجرت معکوس کردند به ایران:
« سلام؛
درباره مطالب نامرتبط در گروه عارضم که، هر چیزی مطرح میشه، باید در ارتباط یا درباره مهاجرت معکوس باشه. وگرنه دیدید که گروه به هم میریزه. کسانی که با توجه به شرایط ایران به این جمعبندی رسیدن که ایران جای زندگی نیست، اشتباهی اومدن اینجا. والله، بالله، تالله کلی گروه هست درباره مهاجرت از ایران. صدها آژانس مهاجرتی داریم. دهها کانال داریم که صبح تا شب ته حرفشون اینه که ایران جای زندگی نیست. خب عزیزان، تشریف ببرید وقتتون رو اونجا بگذرونید! خیلی ساده ست!
خیلیها از بنده میپرسن چرا در این شرایط مهاجرت معکوس کردی؟ به دلیل اینکه حتی اگر شرایط خیلی بدتر هم بود، برمیگشتم. من تا اینجا به بازگشت فکر میکردم که اگر یک یا چند قدرت اتمی به ایران حمله کنن، باز هم برگردم. مسائل و دغدغههایی دارم که در هیچ نقطه جهان جز ایران برطرف نمیشه. آیا مشکلی ندارم؟ آیا ایرادات بنیادین نمیبینم؟. قطعاً همه اینها هست. ولی تصمیم بازگشت به وطن تنها زمانی ارزش داره و میتونه شما رو سرپا نگه داره، که حتی اگر شرایط خیلی بدتر هم بشه، پشیمون نشید.
حالا عدهای ممکنه بگن جمیع شرایط ایران، برای مهاجرت معکوس مساعد نیست. بنده هیچ مشکلی با این نگرش ندارم. فقط معتقدم شما اشتباهی به این گروه اومدید. اگر مردد هستید، بیشتر شنونده باشید. اگر تجربه مهاجرت از ایران ندارید هم همینطور. ولی اگه مخالف مهاجرت معکوسید و شرایط ایران رو مساعد نمیدونید، خب عزیزان، اشتباه اومدید! معناش این نیست که نظر شما غلطه؛ ولی معناش هم این نیست که این نگاه برای همه کارکرد داره.
✍️ مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی🇮🇷 در فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance