eitaa logo
زبانشناسی
932 دنبال‌کننده
527 عکس
154 ویدیو
100 فایل
🥇 @etymologist 🏅Strategist بررسی های دکترینال زبانشناسی با رویکرد های رایانشی / تاریخی ، تطبیقی / عصبی / شناختی / تمدنی 👈زبانهای : عبری » عربی » انگلیسی
مشاهده در ایتا
دانلود
ابلیس و ابزار فلسفه _بخش نخست اساس ایمان و اساس وجود خداوند سبحان آدم ابوالبشر را خلق کرد و از روح الهی خود به او دمید و به ملائکه فرمان داد که سجده کنند؛ همه مطیع امر الهی بودند جز ابلیس که او از کافران بود و به عظمت خداوند سوگند یاد کرد که تا روز مقرر از گمراهی انسان و احتناک ذریه انسان ، خود و جنود جنی و انسی او از پا نیفتند و این اولین جنگ تاریخ و طولانیترین جنگ تاریخ از آغاز خلقت است و تک تک انسانها از بدو تولد تا لحظه مرگ درجنگ و درگیری با ابلیس هستند. البقره وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﺑﻪ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ ، [ ﭘﺲ ] ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺳﺮ ﭘﻴﭽﻴﺪ ﻭ ﺗﻜﺒّﺮ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺷﺪ .(٣٤) الإسراء وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ]ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ . ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔِﻞ ﺁﻓﺮﻳﺪﻱ ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻢ؟! (٦١) الإسراء قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا [ ﺳﭙﺲ ]ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﻩ ﺍﻳﻦ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻱ [ ﺳﺒﺒﺶ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ ]ﺍﮔﺮ ﺗﺎ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﻬﻠﺘﻢ ﺑﺨﺸﻲ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﻟﺠﺎم ﻣﻰ ﺯﻧﻢ [ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﻱ ﻣﻰ ﻛﺸﻢ . ](٦٢) بعد از هبوط آدم و ازدیاد نسل بشر روی زمین و نجات انسانها خداوند انبیا را فرستاد و ندای حق تعالی از زبان انبیا برای رستگاری بشر ایمان بود و ایمان نه صرفا به زبان بلکه به قلب انسان مِلاک گردید و در ۷ متعلق عنوان شد. ۱.ایمان به الله ۲.ایمان به غیب ۳.ایمان به انبیا ۴.ایمان به ملائک (وحی) ۵.ایمان به کتاب ۶.ایمان به آخرت ۷.ایمان به آیات در آیات ۲ تا ۹ سوره بقره ۶ متعلق ایمان آمده (بجز ایمان به انبیا) و ایات بسیاری که به روشنی این گذاره ها آمده النساء يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا ﺍﻱ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ [ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺻﺪﻕ ﻭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ] ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺁﺳﻤﺎﻧﻲ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﺩ ، ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺑﻪ ﮔﻤﺮﺍﻫﻲِ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯﻱ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .(١٣٦) همراهان و دوستان عزیز پس توجه داشته باشید که اساس در جبهه خداوند ایمان است و قلب مومن عرش الرحمن است. قال رسول الله صلي الله عليه و آله: قلب المومن عرش الرحمن.  بحارالانوار ج۵۸. ص ۳۹ حال استراتژی ابلیس برای زدن ایمان میشود اَبَر استراتژی او در تقابل با انسان با هر ابزار و روش ممکن . انسان به ذات درجستجوی یافتن حقیقت و دانستن است پس اندیشیدن و تفکر بنای فلسفه را در ۲۸۰۰ سال قبل پایه گذاری کرد . رنه دکارت فیلسوف فرانسوی سیصد سال پیش گفت فلسفه درختیست که ریشه آن متافیزیک تنه فیزیک و شاخه های آن علوم و دانشهاست ،دویست سال بعد هایدگر که مهمترین فیلسوف قرن ۱۹ بحساب میاد گفت این درخت داخل زمینی قرار گرفته بنام وجود و همین وجود در فلسفه شد مبنای همه چیز و هر پدیده ای با وجود سنجیده میشود حتی خدا !!! یعنی اول وجود بوده حال در این وجود ایا خدا هست یا نیست. پس مبنای باطل فلسفه که وجود است اول ایمان به الله را زیر سوال می‌برد و اساسا در فلسفه هر چیزی که شما حس می‌کنید و لمس می‌کنید اصالت دارد پس سوای ایمان به الله ایمان به غیب به وحی به آیات به آخرت همه و همه زیر سوال می‌رود. به سادگی می‌توان فهمید که ابلیس با سوار بر نیاز اندیشیدن و لزوم به دانستن و تفکر آبشخور باطلی بنا کرد و طی قرنهای طولانی موجب گمراهی انسان تا کنون شده. در سرگذشت فلاسفه آمده است، سقراط که معلم افلاطون و ارسطو بود به معبد دلفی میرود و آنجا نجوایی در گوش او زمزمه میکند که من دِمون هستم و توی سقراط برو و خودت رو بشناس این خودشناسی برای شناخت هوای نفس انسان به او توسط ابلیس امر شد و مقصود شناخت شهوات پنهانی و وسوسه های درونی هر فرد بود و همین مشی فلسفی او شد به شکلی که در کوی و گذر سقراط با همه بحث میکرد و تمام اعتقادات مخاطبین خودش رو زیر سوال میبرد و تخم شک رو در دل مردم میکاشت و درآخر به همه میگفت که بروید و خود رو بشناسید. https://eitaa.com/nlp_linguistics
در باورهای غربی ۴ شیطان اصلی داریم به نام‌های: اِویل،ِدویل، دمون و سِیطِن و پدر این‌ها لوسیفر و در این اتفاق به وضوح سایه ابلیس برای اغوای مردم توسط سقراط مشهود است. در مباحث بعدی به زندگی مفلوک برخی فلاسفه و خط گمراهی که توسط هر کدام ایجاد شد و تا الان ادامه دارد می‌پردازیم. ریشه فلسفه از دانه ای شکل گرفته بنام آرخه و این آرخه ماده اصلی پیدایش و سرآغاز هستی قرار گرفت. آرخه در زمین وجود بر بستر اصلی بنام الیثیا تحقق پیدا کرد. مرحله شکافت در آرخه با این فرض که عالم میل به کنار زدن پوشیدگی و میل به بروز و ظهور دارد با الیثیا ریشه کرد و این الیثیا همان میل و دلیل نامستوری آرخه شد و هراکلیتوس اولین ریشه ای که از آرخه پدید آمد را لوگوس یا کلمه نامید. پس لوگوس (کلمه) مبنای فهم و مفهوم است و مفهوم در ذهن پرداخته می‌شود و به زبان جاری می‌شود و عینیت پیدا می‌کند، مثلا وقتی از کتاب سخن میگوییم شکل آن در ذهن نقش می‌بندد و همه میدانیم کتاب چیست. در انجیل یوحنا آمده اول کلمه بود و غیر کلمه هیچ نبود و کلمه خدا بود. در مبحث آینده انشالله از چگونگی استفاده ابلیس از لوگوس یا کلمه برای زدن ایمان و مثالهای عینی و به روز آن می‌پردازیم. https://eitaa.com/nlp_linguistics
بدون دعا؛ مقابله با قلدرهای جهانی، کوه‌های فساد و نجات انسانیت و.. بدون دعا نمی‌شود. جمهوری اسلامی، آن نظامی که باید با قلدرهای جهان مقابله کند؛ آن ملتی که باید با کوههای فساد دربیفتد؛ آن جامعه و نظامی که در مقابل هیچ قلدری سر خم نمیکند و برای نجات انسانیت تلاش مینماید، چنین جامعه و نظامی، در درون و در دل افراد خود باید درهایی به سوی دعا و تضرع باز کرده باشد. بدون این، نمیشود. اگر می‌خواهید در مقابل دشمن، استوار باشید، باید باب دعا را به روی خودتان باز کنید. اگر می‌خواهید از کسی و چیزی نترسید، باید رابطه‌ی خود را با خدا قوی کنید. اگر می‌خواهید در مقابل جلوه‌های مادی تکان نخورید و نلغزید، باید خود را با دعا و تضرع بیمه کنید. این، دعاست. این، وظیفه‌ی قلبی همه‌ی انسانهاست. راهی است که انسان از درون خود، با خدای متعال باز میکند. و لذا شما میبینید امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام، آن انسان شجاع، آن جنگجو، آن مرد بزرگ، آن حاکم قدرتمند و نیرومند؛ آن کسی که فکر و ذهن و عقل و حکمت و درس و معارف او برای فرزانه‌ترین فلاسفه و حکمای عالم درس است و باید زانو بزنند و یاد بگیرند؛ آن انسان نیرومندی که اگر همه‌ی دنیا در مقابلش باشد، پشت نمیکند، از همه‌ی مردم زمان خود عابدتر و پیش خدای متعال گریه‌کننده‌تر و متضرعتر است. بیانات در خطبه‌های نمازجمعه ۱۳۷۱/۱۲/۰۷
{ بسم الله الرحمن الرحیم } {الرحمن (1)علم القرآن (2) خلق الانسان(3) علمه البیان (4) } {خداوند رحمان (1)قرآن را تعلیم داد (2) خلق کرد انسان را (3) بیان کردن را به او آموخت (4) } حکما در تعریف انسان گفته اند الانسان حیوان الناطق : انسان موجود دارای حیات است که ناطق است عقل و اندیشه فصل ممیز انسان از حیوان می باشد . و ظهور عقلانیت و اندیشه با نطق و به زبان آوردن مبین و آشکار می شود . تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد (تاریخ زبان های سامی ) اساتید زبان شناسی زبان های جهان را به دو درخت بزرگ زبانی تقسیم می نمایند . اولین درخت , درخت بزرگ زبان های آریایی می باشد که ریشه آن به تمدن های آریایی منطقه هند و ایران باز می گردد و زبان سانسکریت و اوستایی از قدیمی ترین این زبان ها می باشند که از نظر این محققین از یک زبان مشترک اولیه جدا شده اند , اکثر زبان های اروپایی نظیر لاتین , یونانی , رومی , آلمانی و انگلیسی و اسکاندیناوی و ....ریشه در زبان آریایی دارند . و درخت زبان آریایی بزرگترین درخت زبانی جهان می باشد . اما درخت دوم بزرگ زبان جهانی درخت زبان های سامی می باشد , که زبان فرزندان سام پیامبر می باشد . که حیطه حضور این زبان در دنیای باستان از فلسطین و شبه جزیره عربستان تا بخش هایی از نیمه غربی فلات ایران بوده است . زبان آشوری , بابلی , آرامی , کنعانی , آکدی ,فینیقی , سریانی , عبری و عربی از مهمترین زبان های سامی می باشند که همه از یک زبان اولیه منشعب شده اند . نکته : زبان چینی در این دو درخت زبانی جای ندارد
(تاریخ الفبا ) در مورد پیدایش خط و خطوط نوشتاری نظرات مختلفی در بین دانشمندان وجود دارد , دانشمندان تاریخ خط را بر اساس یافته های باستان شناسی بررسی می نمایند . و بر این اساس نخستین خطوط ابداع بشر را خطوط تصویری می دانند . (نظیر خط هیروگلیف مصری یا خط مصور سومریان ) علمای ادیان ابراهیمی ابداع خط را به انبیای الهی نسبت می دهند . ما شیعیان دراحادیث داریم که خداوند برشیث (ع) چندین صحیفه نازل فرمود . بدیهی است که صحیفه نیاز به خط دارد . ضمن اینکه پیدایش نوعی از خط را به ادریس (ع) نیز نسبت می دهند . و آن حضرت در حدود پنج هزار سال پیش زندگی می نمود . این نظرات دین باوران مورد قبول دانشمندان نیست زیرا آنان به دنبال مدارکی نظیر سنگ نوشته و الواح و غیره هستند . اما به هر حال بر طبق یافته همین دانشمندان خط فینیقی کنعانی در هزاره دوم پیش از میلاد قدیمی ترین الفبای کشف شده جهان می باشد . الفبای فینیقی به مرور تمام خط های رایج جهان را منسوخ نمود و تقریبا تمام خطوط جهان ریشه در الفبای فینیقی دارند . یونانی ها الفبای خود. را در حدود سه هزار سال پیش از فینیقی ها وام گرفتند و تقریبا تمام الفباهای اروپایی ریشه در الفبای یونانی دارد . پس از آن الفباهای دیگر سامی نظیر سریانی و آرامی و عبری نیز از روی خط فینیقی ابداع شدند . نکته : ما سخن از الفبا می نماییم نه خط. الفبا فینیقی که از نظر ما مطمئنا از مصدر وحی الهی صادر شده است همان ابجد است ابجد هوز حطی کلمن سعفص قرشت الف بیت جیمل دالت یعنی ممکن است در دنیای باستان خطوط مختلفی ایجاد شده باشد اما الفبا نباشد یعنی ترتیب حروف الف با جیم دال نباشد . چنانچه در کتب دوره اسلامی نظیر کتاب مروج الذهب مسعودی و الفهرست ابن ندیم ابداع چندین نوع خط را به زرتشت (ع) نسبت می دهند که این خطوط از نظر آواشناسی فوق العاده غنی بوده است . و تقریبا توانایی نوشتار تمام انواع اصوات را داشته است . البته سندی برای وجود چنین خطوطی وجود ندارد . مسلما مسعودی و ابن ندیم بر اساس داستان های شفاهی که در میان ایرانیان منقول بوده به نقل این روایات پرداخته اند . البته به نظر ما اگر کمی اغراق را از چنین داستان هایی بزداییم (توانایی نوشتن هر نوع صوتی ) اصل داستان یعنی ابداع خطوط برای اوستا توسط زرتشت (ع) احتمالا درست است . و با توجه اینکه از زمان زندگی زرتشت (ع) حداقل 3700 سال می گذرد ( زمان زندگی زرتشت ،را مورخین مختلف بین 2600سال تا 8000سال نقل نموده اند که اختلاف بین این اعداد بسیار است اگر گفته شد که حداقل 3700 سال می گذرد بدین خاطر است که روایت 2600سال پیش بنا به دلایلی زیاد تاریخی و زبان شناسانه غیر معقول می باشد ) بنابراین خط اوستایی باستان یکی از کهن ترین و کامل ترین خطوط بشری بوده است . اما متاسفانه این خط از بین رفته است . این خط اوستایی هر چه بوده احتمالا الفبا نبوده است . خط مهم ایرانیان یعنی خط پهلوی نیز که دارای22 حرف می باشد از روی الفبای فینیقی که آن نیز 22 حرفی می باشد ایجاد شده است (الفبای کهنی شامل 30 حرف نیز در فینیقیه کشف شده است ). الفبای پهلوی نظیر الفبای فینیقی حروف مصوت ندارد و حروف آن صامت می باشند . در دوران ساسانی از روی خط پهلوی برای خوانش اوستا نیاز به وجود خط جدیدی احساس می شد بنابراین موبدان ساسانی دبیره (خط) اوستایی را بر اساس خط پهلوی ایجاد نمودند این خط دارای تعداد زیادی مصوت می باشد . که ضعف خط پهلوی را برای خوانش مصوت ها رفع نموده است . بنابراین تمام خطوط جهان تقریبا ریشه در ابجد دارند و طبق نظر عرفای اسلام و قبالیست های یهود خداوند آفرینش جهان را بر اساس حروف ابجد انجام داده است . و ابجد منشایی الهی دارد , چنانچه از ائمه هدی منقول است که تفسیر ابجد را فرا بگیرید.
نمودار تشکیل الفبا و خطوط جهان از الفبای کنعانی (ابجد) منظور از عربی اولیه و عربی جنوبی خط مردمان یمن هست و خط عربی کنونی بنا به نظر عده ای از دانشمندان از خط نبطی گرفته شده
(تاریخ زبان عبری ) زبان عبری یکی از شاخه های زبان سامی می باشد . چون حضرت ابراهیم در سفر خویش از رود اردن و بنا به روایتی رود فرات 👈عبور👉 نمود . به ابراهیم خلیل الله اولین عبرانی می گویند . واژه عبری از ریشه (ع ب ر) عبور نمودن می باشد. این واژه در زبان عبری עברי (عیوری) تلفظ می شود از ریشه עבר {ع ب(تلفظ و) ر }می باشد . ابراهیم خلیل الله ابتدا به زبان کهن آرامی و یا سایر زبان های میان رودانی از شاخه زبان های سامی که در میان رودان بدان سخن گفته می شده سخن می گفته است ولی در کنعان احتمالا وی و فرزندانش اندک اندک با زبان کنعانی آشنا شدند و بدین زبان سخن گفتند. بنابراین ریشه زبان عبری باستان را باید در زبان کنعانی جستجو نمود. حضرت ابراهیم (ع) در کنعان ساکن شد و پس از وی نوه ایشان یعقوب (ع) فرزند اسحاق (ع) که ملقب به اسراییل بود به همراه فرزندان خویش بنی اسراییل به سرزمین مصر سفر نمود . پس از گذشت چند نسل بنی اسراییل به همراه موسی (ع) از مصر خارج شدند و در سرزمین فلسطین و کنعان ساکن شدند . و بار دیگر بنی اسراییل با زبان کنعانی برخورد نمودند. عبری کهن به مرور زمان از زبان کنعانی شکل گرفت و تا زمان سقوط سامریا پایتخت دولت افراییم (دولت اسراییل شمالی ) در سال 721 قبل از میلاد به دست آشوریان و سپس سقوط قدس پایتخت دولت یهود (دولت اسراییل جنوبی ) در 587 قبل از میلاد به دست نبوکد نصر , زبان عبری کهن به عنوان یک زبان زنده وجود داشت. به نمودار ارائه شده در بالا دقت نمایید ,. اسراییلیان عقیده دارند ده سبط از اسباط بنی اسراییل پس از سقوط دولت افراییم, از بین رفتند و دولت یهودیان و سبط یهودا پس از سقوط دولت یهودیان به عنوان برده به بابل منتقل شدند . بنابراین بین یهودی و بنی اسراییلی از نظر یهودیان تفاوت وجود دارد. در نمودار بالا نشان داده شده که زبان عبری کهن از کنعانی ایجاد شده و سپس به زبان سامری تبدیل شده که با نابودی دولت افراییم از بین رفته است . پس از این تاریخ و نابودی دولت های یهودیان و مهاجرت عده ای از یهودیان , آنان در محاورات روزانه خویش به زبان آرامی سخن می گفتند . و زبان عبری فقط به عنوان زبان مقدس تورات در نیایش های دینی استفاده می شد . به مرور خاخام های یهودی زبان عبری کهن را با کمک آرامی احیا نمودند. از این زبان با عنوان زبان عبری میانه (یهودی )یاد می شود (به نمودار بالا مراجعه نمایید ) عده ای از محققین زبان عبری کتاب مقدس را متعلق به همین دوران زبانی می دانند.
گفته شد که یهودیان برای احیای زبان عبری از زبان آرامی استفاده نمودند , و با کمک زبان آرامی که زبان رایج در منطقه میان رودان بود , توانستند زبان خویش را احیا نمایند , البته آنان از زبان پارسی میانه نیز اندکی وام گرفتند پس از ظهور اسلام , دانشمندان اسلامی اقدام به نوشتن کتب بسیاری در علم صرف و نحو و لغت ادبیات عرب , نمودند و زبان عربی بسیار پیشرفت نمود . در این دوران یهودیان از زبان عربی استفاده می نمودند , بعضی نویسنده ها نظیر موسی بن میمون (از دانشمندان و فیلسوفان بزرگ یهودی) بیشترآثار خویش را به زبان عربی می نوشت , اما با رسم الخط عبری. بنابراین زبان عربی نیز بر زبان عبری تاثیر بسیاری گذاشت , و لغات زیادی از عربی به عبری منتقل شد . در قرن 19 عده ای از اندیشمندان یهود به فکر استفاده از زبان عبری به عنوان یک زبان محاوره ای افتادند , بسیاری از،این اندیشمندان عضو حزب صهیونیسم بودند , هدف آنان ایجاد یک کشور مستقل برای اسراییل بود , و طبیعی است که کشور جدید نیاز به زبان واحد دارد , و برای ایجاد این کشور لازم بود که یهودیان بسیاری از نقاط مختلف جهان کوچ نمایند که اشتراک زبانی با یکدیگر نداشتند , پس تنها عنصری که می توانست , یهودیان را متحد نماید و به کشور جدید هویت ببخشد زبان عبری بود. یهودیان برای ایجاد زبان عبری مدرن , بیش از 8300 لغت از کتاب عهد عتیق در اختیار داشتند , و سایر لغات خویش را از زبان آرامی عهد عتیق و آرامی تلمودی وام گرفتند ,(تلمود دارای لغات پارسی میانه نیز می باشد ) ولی با این همه باز دایره لغات عبری, برای ایجاد زبانی متناسب با عصر جدید کافی نبود در نتیجه از لغات زبان عربی و زبان های اروپایی نظیر آلمانی و انگلیسی و روسی و فرانسه نیز , استفاده نمودند. پس از تکمیل خزانه لغات زبان عبری , یهودیان نیاز به نوشتن قواعد و دستور برای زبان عبری داشتند , با توجه با اینکه در گذشته عده ای از دانشمندان یهودی بر مبنای قواعد صرف و نحو عربی اقدام به نوشتن قواعد برای زبان عبری نموده بودند . یهودیان عصر جدید نیز همان راه پیشینیان را ادامه دادند و بر مبنای قواعد صرف و نحو عربی دستور نسبتا کاملی برای زبان خویش ایجاد نمودند زبان عبری دارای دو لهجه معروف می باشد . سفارادی (اسپانیایی ) و اشکنازی(آلمانی و اروپایی) در لهجه سفارادی که یهودیان منطقه خاورمیانه و آفریقا بدان لهجه صحبت می نمایند تلفظ حروف به مانند عربی است سفاراد ها حرف קقوف را ق تلفظ می نمایند در لهجه اشکنازی اروپایی حرف קقوف ق به شکل کوف ک تلفظ می شود زیرا اروپاییان تلفظ ق ندارند . در اشکنازی حرف צ (صدی معادل صاد عربی )به صورت تص تلفظ می شود در کلمه معروف ארץ ارص (eres) به سفارادی معادل ارض به عرب به معنای زمین در اشکنازی ارتص (erets یا eretz)خوانده می شود و روزنامه معروف اسراییل هاارتص به معنی آن سرزمین (سرزمین اسراییل و ارض موعود ) می باشد نکته بسیار مهم : در اسراییل زبان عبری با لهجه اشکنازی زبان رسمی می باشد , اما اشکنازی اسراییلی با اشکنازی اروپایی تفاوت دارد , در اشکنازی اسراییلی علاوه بر حرف ק قوف (ق)که کوف(ک) تلفظ می شود حرف רرش (معادل را عربی ) به شکل غ تلفظ می شود . یعنی در اسراییل واژه ישראל(ییسراییل, اسراییل) ییسغاییل تلفظ می شود .
تاریخ ترتیبی زبانهای سامی
توزیع تقریبی تاریخی زبانهای سامی
زبان آرامی یا زبان عربی ؟ کدام یک را برگزار کنیم ؟ 👇👇👇👇 در نظر سنجی شرکت کنید @Hebreww @Hebreww
خب منطقه حماه هم سقوط کرد ... حالا دیگه فقط یک قدم مونده تا جبهه مقاومت قیچی بشه ، پشتیبانی لبنان قطع بشه و اسرائیل شروع کنه به حذف حزب الله حماس و جهاد و حمله زمینی به سوریه ... خدا رحم کنه .....
🔴تحلیلی راهبردی از جنگ پس از سقوط حماه..... ▪️وقتی تروریست‌ها حملات خود را آغاز کردند، برخی هدف را قطع M5 می‌دانستند، با پیشروی، محاصره حلب تصور شد، سپس سقوط حلب. ▪️اکنون آن‌ها به دروازه‌های حماه رسیده‌اند. حماه پایگاه اصلی است و سقوط آن به معنای حرکت به سمت حمصی است که در شرایط عادی نیز به دلیل حضور عمیق تکفیری‌ها، به سختی پایدار است. ▪️خطرناک‌تر از حرکت به حمص اما دور زدن حمص از چپ و راست به سمت مصیاف و کارخانجات راهبردی آن، تدمر و القصیر و حرکت به سمت دمشق است. اهدافی که مستقیماً هر کدام شریان‌های حیاتی حزب الله هستند. ▪️همزمان تحرکات ارتش ترکیه مشاهده شده، قسد با همکاری آمریکا به دنبال زدن شرق فرات است. شرایط جنوب نیز مانند همیشه ناپایدار بوده و هر آن امکان حرکت تروریست‌ها و صهیونیست‌ها در جنوب سوریه وجود دارد. البته تجمع مقاومت نیز در جنوب وجود دارد. ▪️موارد فوق نشان می‌دهد که ما با طرح آپدیت شده برای براندازی سوریه با ابزار تروریسم مواجه هستیم؛ اینبار محور غربی - عبری - ترکی پیشتاز و محور عربی نقش پلیس خوب را با پیشنهادات سخاوتمندانه! خود ایفا می‌کند.
بالاخره در 3 ماه آینده تدریس زبان آرامی رو شروع میکنم به حول قوه الهی
این زبان حتی از عبری هم نایاب تره و یه جورایی زبان رمز یهودیان هست ، انشاالله اونم تدریس میکنیم تا قدمی در راستانی اعتلای دانش زبانشناسی برداشته باشیم
اندیشکده شهید کامبوزیا برگزار میکند : دوره جامع زبانی عربی فصیح + لهجه عراقی 🇮🇶🇸🇦 📚 ۸ جلد کتاب العربی بین یدیک برای دروس فصیح و کتاب مطلع الفجر برای درسنامه عربی عراقی ⏰ ۵۰ ساعت تدریس آنلاین عربی فصیح & ۲۰ ساعت لهجه عراقی 🚸 مبتدی تا پیشرفته + بدون پیشنیاز + گروه اختصاصی پرسش و پاسخ ، ضبط جلسات و دسترسی دائمی به دوره 🔹ارزش واقعی دوره ؛ ۱۰ میلیون تومان 🔸جشنواره یلدایی : فقط ۲ میلیون تومان 🌐kambozia.com https://eitaa.com/joinchat/1664614581Cf422ddc81b
💠ریشه شناسی تاریخی واژه کفر در زبان عربی و ادبیات دین اسلام واژه کفر قبل از اینکه یک کلمه عربی باشد آرامی و سپس عبری است . واژه کفر » כפר » ܥܦܪ ، به کشاورز اطلاق میشود . اما الزاما خود کشاورز نه بلکه آن فعلی که انجام میدهد تحت عنوان کاشت و دفن دانه را در زمین و پوشاندن آن در زمین را کفر میگویند. به عبارتی کفر کردن یک دانه ، یک چیز ، یک حرف یعنی پوشاندن آن چیز . کافر کسی است که کسی یا چیزی را توسط چیز دیگری کفر میکند یا میپوشاند . مثلا کسی که الله را کفر گوید و از آیات آن اعراض کند انگار دستور پروردگار را با چیز دیگری پوشانده و الله را با معبود های دیگر پوشانده است . حال ممکن است این معبود الزاما بت نباشد ، بلکه معبود شیطان یا نفس خود باشد . چون اساسا انسان آن به آن در حال پرستش است و ما هیچ انسانی را نداریم که چیزی را نپرستد . واژه عبد (بقیه وزن ها : معبود ، عابد ، تعبد) در عربی معمولا در هنگامه پرستش چیزی استفاده میشود . مثلا اینجور‌است که میگوییم الله معبود و ما آدم ها عبد الله هستیم . واژه عبد یا عبری و آرامی آن » ܥܘܕ » עבד به معنای کارگری روز مزد و بدون هیچ دارایی و جایگاه اجتماعی است . پس در تمدن هایی چون سوریه بزرگ که با زبان آرامی یک روز بیشترین گویشور در جهان را داشت یا در زبان عبری قدیم و عربی همین الان این دو واژه کفر و عبد چنین معناهایی داشته است . ما در قبال الله عبد هستیم چون خود را هیچ میدانیم و اورا با چیزی دیگری کفر نمیکنیم و برای او جایگاه عبودیت قائلیم . البته کفر نیز درجه و درکه بندی دارد . بعضی اوقات یک کفر غیبت کسی است یا دروغگویی به کسی است ، یا کسب حرام است ، در کل انجام خود گناه جزئی از شائبه های کفر میباشد که هر کدام حد و مجازات خود را در دین دارا میباشند و البته هیچ کفری قطعا به درکه بندی کفر به ذات الله نیست .
حال سوال من از شما این است فرق بین درجه و درکه چیست ؟! راحت ترش کنم درج و درک چه فرقی باهم دارند ؟! بهم بگید و نظرتون رو نیز درمورد متن بالا بگید 👇👇 @etymologist @etymologist
بالاخره یه نفر گفت
فرق درج کردن با درک کردن اینه که درک یه حالت عمقی و سرازیری داره و درج یه حالت ارتفاعی و رو به بالا شاید تعجب کنید که هر دو کلمه نیز به ترتیب آرامی عبری و عربی هستند آرامی : ܕܪܚ ، ܕܪܓ عبری : דרך , דרג عربی: درک ، درج
نشست اطلاعات و تفکر در ذهن ما نیز وقتی صورت میگیره را درک کردن مینامیم چون یه حالت عمیق و خلسه وار در خلاء ذهن هستش که وقتی رخ میده میگیم یه چیز رو درک کردیم
در قرآن هم به درک یعنی عمق جهنم و درجات منظور از حیث ارتفاع مدارج بهشت هست تا به عرش الرحمن
https://daigo.ir/secret/3117065095 پیام به صورت ناشناس به من از این طریق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️ تجربه استاد زبان شناس از دانشگاه برکلی آیا ما در عصر فناوری چیز ارزشمندی را از دست می‌دهیم؟ یک استاد زبان‌شناس در مصاحبه‌ای از تجربه شخصی خود درباره دشواری ترجمه متون پیچیده در دوران جوانی‌اش در دانشگاه برکلی می‌گوید و تأکید می‌کند که این تجربیات چگونه شخصیت، صبر و انضباط او را شکل داده‌اند. او معتقد است نسل جدید، با وجود امکانات هوش مصنوعی، فرصت تجربه این نوع تفکر عمیق را از دست می‌دهد. مغز انسان با توانایی‌های شگفت‌انگیزش باید محور توجه ما باشد، نه ابزارهای فناورانه‌ای که می‌سازیم. نظر شما چیست؟ آیا فناوری جایگزین قدرت تفکر انسانی می‌شود؟
پاسخ به سوالاتتون👇
یونانی زبان خوبیه ولی حواستون باشه که با مفاهیمی که در این زبان سروکله میزنید شمارو منحرف نکنه
خواهش میکنم جدی ؟ من نمیدونستم معنیش در قرآن هم اشاره شده
روش تربیتی ؟ چطور ؟ حالا خوب تربیت شدم یا بد ؟!
کلا از این سوالها نپرسید من کلا این قضیه رو گذاشتم کنار