eitaa logo
نو نگاه
144 دنبال‌کننده
45 عکس
17 ویدیو
6 فایل
و نو نگاه ... محلی برای تفکر وشاید نگاه های نو مهرداد مطلب زاده طلبه سطح ۴ حوزه علمیه قم دکتری مدیریت راهبردی فرهنگ مدیر اندیشکده مرآت کارشناسی ارشد CMBA @Motallebzadeh جستاری در حوزه های: دین فرهنگ مدیریت
مشاهده در ایتا
دانلود
شما زائران سیدالشهدا علیه السلام می‌شوید به محض آنکه در اقیانوس بیکران نور شست و شو می‌کنید نهاد و باطنتان همچون فرشته‌ای ملکوتی صاف و شفاف و بی‌غش و بی‌رنگ می‌شود اما همین که پایتان را بیرون می‌گذارید برمی‌گردید به همان اسارتی که در آن بودید مگر اختیار از لوازم عقل نیست که شما هزار و هزار و هزار بار خود را در وجود حسین علیه السلام شستشو می‌دهید اما دوباره به اختیار خویش در کثافات و نجسات و سیاهی‌های این دنیا که هزاران بار از آن فرار کرده‌اید غرق می‌شوید به راستی دیوانه کیست ؟ شما یا من؟ من آنان را که اختیارشان را نابود در اختیار مولایشان کرده‌اند دیوانه می‌خوانم جنون پایمردی می‌خواهد ، به آتش کشیدن می‌طلبد ، خاطری ناز دارد که اگر با عاقلان درمیزی کم کم از شهر وجودت رخت بر خواهد بست. دیوانگی رسم و رسومی دارد عشق پرچمدار این دیوانگی است و اگر این جنون با حقیقتی در آمیزد او را رها نخواهد کرد تا به ساحل نیستی بکشاند... به راستی آن است که وقتی در مقابل معشوقش قرار می‌گیرد جز خویشتن را مزاحم نمی‌بیند و تمام عمرش را صرف نابود کردن خویش می‌کند و وقتی خودش نابود شد آن چیز که می‌ماند فقط معشوق است من در این شهر ، بین این دو کهکشان بی‌انتهای عشق ، بین این دو حرم لاهوتی ، دیوانه وار روزگار می‌گذراندم و در جستجوی مردمانی بودم که در پی حقیقت ، ساقیِ جان‌های عطشناک را قسم می‌دادند تا در حضور سلطان عشق برایشان وساطت کند تا اینکه یک روز در این میان مردی را دیدم که حیرت مرا برانگیخت... 📚 گوشه ای از کتاب کهکشان نیستی فصل چهلم لینک نو نگاه : https://eitaa.com/no_negah
نو نگاه
بسم الله الرحمن الرحیم #سیدعلی_ترکِ_دیوانه_‌۱ آدم‌ها کسانی‌اند که تعریف آدم بودن را به آنچه هستند
شما زائران سیدالشهدا علیه السلام می‌شوید به محض آنکه در اقیانوس بیکران نور شست و شو می‌کنید نهاد و باطنتان همچون فرشته‌ای ملکوتی صاف و شفاف و بی‌غش و بی‌رنگ می‌شود اما همین که پایتان را بیرون می‌گذارید برمی‌گردید به همان اسارتی که در آن بودید مگر اختیار از لوازم عقل نیست که شما هزار و هزار و هزار بار خود را در وجود حسین علیه السلام شستشو می‌دهید اما دوباره به اختیار خویش در کثافات و نجسات و سیاهی‌های این دنیا که هزاران بار از آن فرار کرده‌اید غرق می‌شوید به راستی دیوانه کیست ؟ شما یا من؟ من آنان را که اختیارشان را نابود در اختیار مولایشان کرده‌اند دیوانه می‌خوانم جنون پایمردی می‌خواهد ، به آتش کشیدن می‌طلبد ، خاطری ناز دارد که اگر با عاقلان درمیزی کم کم از شهر وجودت رخت بر خواهد بست. دیوانگی رسم و رسومی دارد عشق پرچمدار این دیوانگی است و اگر این جنون با حقیقتی در آمیزد او را رها نخواهد کرد تا به ساحل نیستی بکشاند... به راستی آن است که وقتی در مقابل معشوقش قرار می‌گیرد جز خویشتن را مزاحم نمی‌بیند و تمام عمرش را صرف نابود کردن خویش می‌کند و وقتی خودش نابود شد آن چیز که می‌ماند فقط معشوق است من در این شهر ، بین این دو کهکشان بی‌انتهای عشق ، بین این دو حرم لاهوتی ، دیوانه وار روزگار می‌گذراندم و در جستجوی مردمانی بودم که در پی حقیقت ، ساقیِ جان‌های عطشناک را قسم می‌دادند تا در حضور سلطان عشق برایشان وساطت کند تا اینکه یک روز در این میان مردی را دیدم که حیرت مرا برانگیخت... 📚 گوشه ای از کتاب کهکشان نیستی فصل چهلم لینک نو نگاه : https://eitaa.com/no_negah