#شور_پایانی_امام_حسین شماره 754 #کانال_نوحوا_علی_الحسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ حسین ای دینم تویی آئینم به زیر خِیمه َت تو رُو می بینم حسین ای یارم تویی دلدارم   توی قلب من تویی نگارم ▪️اباعبدالله حسین ای هستم  ز تو سَرمَستم   گِرِه با عشقت  به  قلبم  بستم   حسین  ایمانم تویی قرآنم به وادیِ عشق تو رُو می خوانم ▪️اباعبدالله شاعر: مرتضی شاهمندی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998

#دشتی_خوانی #اربعین شماره 755 #کانال_نوحوا_علی_الحسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگرچه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد ندیدم زینب کبری تر از این ندیدم زینت باباتر از این ندیدم دختر زهراتر از این حسینی مذهبی غوغاتر از این اگرچه غصه دارد آه دارد به پایش خستگیِ راه دارد همین که با جلالت سر نداده به دست هیچ کس معجر نداده به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد حسین سر جدا ای داد بی داد چهل روز است گریانم حسین جان چو موی تو پریشانم حسین جان چهل روز است می خوانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین جان همین جا شیرخواره گریه می کرد رباب بی ستاره گریه می کرد گهی بر گاهواره گریه می کرد گهی بر مشک پاره گریه می کرد همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین که بر گلویت خنجر آمد صدای ناله ی زهرا در آمد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جابود افتادند تن ها همین جا بود غارت شد بدن ها همین جا بود گیسو می کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند همین جا بود تازیانه باب گردید رخ ما در کبودی قاب گردید ز جا برخیز غم خواری کن عباس دوباره خیمه را یاری کن عباس برای عزتم کاری کن عباس علم بردار علم داری کن عباس سکینه می کند زاری ابالفضل چه قبر کوچکی داری ابالفضل شاعر: علی اکبرلطیفیان https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌

#زمزمه #روضه #اربعین #حضرت_زینب شماره 756 #کانال_نوحوا_علی_الحسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ همینجا بود بوسه گرفتم من از رگای حنجرتو خواستم نشینه روی سینه،اما نشد،اما نشد تا مادرم زهرا نبینه،اما نشد خواستم بگیرم خنجرش رو گفتم جدا نکن سرش رو،اما نشد،اما نشد ▪️غریب مادرم کجایی؟حسین من،حسین من چهل روز پیش اینجا نشستم رو زمین گفتی به من برو برو بریدن سرو نبین چهل روز پیش از سر نیزه خون اومد از زیر سم اسباشون صدای استخون اومد چهل روز پیش خورشید من حنایی شد میون گودال بلا فاطمه کربلایی شد چهل روز پیش خیمه ها رو آتیش زدن بوته ها رو آتیش زدن بچه ها رو آتیش زدن چهل روز پیش وقتی به مقتل رسیدم صدای زهرا میومد،من شنیدم من شنیدم نیزه دارا وقتی که از پا افتادن تیراندازا به همدیگه این نقطه رو نشون دادن خودم دیدم چقدر شلوغه گودال خودم دیدم چه جوری رفتی از حال او می دوید و من می دویدم او سوی مقتل ، من سوی قاتل دوباره برگشت،دوباره برگشت،حسین جان نمیشه من به جات کشته بشم؟نمیشه من سرم بریده بشه؟ او می برید و.. او می نشست و.. همچین با چکمه ها زد،هنوز تیرا تو سینه ست ‌جای خودش رو تو سینه صاف کرد او می نشست و من می نشستم او روی سینه،من در مقابل او میکشید و من میکشیدم او خنجر از کین من آه از دل برو خواهر جون مادر،نبینی بریدن سر دید از جلو نمیبره،صورت رو برگردوند ... "ذُبِحَ الحسین من القفا ..." https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌

#تک_حماسی_امام_حسین شماره 757 #کانال_نوحوا_علی_الحسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ دشمنا از غصه بمیرن من همه جوره پاتم آقا سنگم از آسمون بباره پاکار روضه هاتم آقا محاله از روضه بخاطر دنیا دست بردارم مگه تو این دنیا مثل تو من چندتا آقا دارم؟ من اهل شعب ابی طالبم تو هر شرایطی به تو راغبم تا خون می چرخه تو رگام عاشق و نوکر اولاد علی بن ابیطالبم ▪️امیری حسینٌ و نعم الامیر پای تو مردن توی دنیا پایان خوب زندگیه نوکری توی خونه ی تو نوکری نه آزادگیه سعادت دنیا خلاصه میشه تو لبخند تو بهشتیه هر کس که باشه تو دنیا در بند تو مثل شهیدا تا دم آخرم محاله از عشق شما بگذرم نذر تو کرده جونم و مادرم من افتخارمه برای تو جدا شه سرم ▪️امیری حسینٌ و نعم الامیر شاعر: مرتضی سراوانی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998

#زمینه_اربعین_زبانحال_حضرت_زینب شماره 758 #کانال_نوحوا_علی_الحسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ پاشو که زینبت از سفر رسید یه روز خوش دیگه بعدتو ندید اونقده بلا و غم کشیده که موهای سرش همه شده سفید رفتی و می باره اشک از چشمام تمومی نداره درد و غم هام پیکرم شده کبود و زخمی جای زنجیره رو دست و پاهام ▪️وای من وای من ای حسین رو تنم نشسته ردّ سلسله زینبت کجا و سوت و هلهله دختراتو میزدن تو هر مسیر گله دارم از سنان و حرمله میزدن مارو همه از رو بام عده ای همش میدادن دشنام ما رو خارجی صدا میکَردن حرمت منو شکستن توو شام ▪️وای من وای من ای حسین دیدی حال و روز من رو از رو نِی دیدی شد اسارتم چه جوری طِی چشم تو روشن حسین برادرم دیدی بُردنم میون بزم مِی خیزرون میزد به روی رگهات جای سالمی نموند رو لبهات نمیره از نظرم اون لحظه که شکسته شد همه دوندونات ▪️وای من وای من ای حسین شاعر: عباس قلعه هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998

سلام خدمت اعضای محترم کانال،ذاکرین عزیز خصوصاً سرورانی که اخیراً به جمع ما پیوستند 🌺 ضمن عرض خوش آمد محضر یکایک بزرگواران 🌹 لازم هست به عرض برسانم گروه تبادل(درخواست مطلب، ارسال نظرات،انتقادات و پیشنهادات) با لینک زیر 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e را لمس کرده وارد شوید. حضور شما موجب خرسندی ست ✅

#متن_روضه #اربعین #کانال_نوحوا_علی_الحسین ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ #گریز_اول اومد بالای سر قبر برادر صدا زد حسین جان... یادته می خواستم زیارت جدم برم، همه ی اهل خانواده دور من جمع می شدید عباس مون دور و برم بود، جلوجلو عباس (علیه السّلام) می رفت، تو و داداشم حسن دور و برم، بابام علی جلو، چراغ را کم می کردید، مبادا چشم کسی به من بیفته، اما کجا بودی، چهل منزل نامحرم ...😭 شکسته بال و سیاه و کبود برگشتم من از محله ی قوم یهود برگشتم از آن دیار که زن های شام خندیدند ...😭 یا حسین... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ #گریز_دوم 🔹زینب (سلام الله علیها) موقع تولد آرام چشماشو وا کرد، گریه می کرد دست هر کسی دادند آرام نشد، تا اینکه دادند دست ابی عبدالله دادند، حسین حدود یک سال یا بیشتر از زینب نداره، تا نگاش افتاد به برادرش حسین آروم شد، یعنی من اومدم اصلاً تو دنیا عاشق حسین بشم، 🔸بعد موقع ازدواج، فرمود: شرط من اینه، من هر روز حسین را باید ببینم، هر جا حسین رفت، منم باید برم... ▪️زینبی که نه یه سال، نه ده سال، 54 سال کنار حسین بود، اربعین اومده کربلا، کی باورش می شد، یه روز فاتحه برا حسینش بخونه ! !   حرف  ها با برادر داره، زبان حال زینب تازه شروع می شه، صدا زد: (زبانحال) داداش ! من 4 ساله بودم، شنیدم، مادرم کربلا را یادم داد، کی ؟ اون موقعی که کفن ها را به من داد، این مال بابات، ...کجا دیدی به یک بچه ی 4 ساله، اونم دختر، این وصیت ها را بکنند، داداش ! بعدها ام سلمه برا من تعریف کرد چه بلایی سرت می یاد، یکی یکی روضه ها را با داداش مرور کرد، همه جا باهات بودم، داداش رفتی تو گودال بالا سرت بودم، بالا نیزه زیر نیزه بودم، تو مجلس نامحرما کنارت بودم ...😭 گوشه ی خرابه پیشت بودم،  همه جا بودم، فقط یه جا نبودم، اونم گوشه ی تنور خولی من نبودم، اما فهمیدم کجا بودی، کی؟ اون موقعی که سر تو را تو خرابه آوردند دیدم موهات خاکستریه ...😭 آااای حسین... https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌