eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
524 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ مجلس به نام و ياد يه مادر عزيز و مهربونه مادري كه يك عمر نگران بچه هاش بوده... مادري كه يك عمر دعا گوي بچه هاش بوده... آي جوني كه مادر داري ، هر موقع گرفتار شدي ، بگو مادرت برات دعا كنه... دعاي مادر چيه؟؟؟ وقتي نماز ميخونه، همه دعاي مادر براي بچه هاش اينه... الهي بچه هام سلامت باشن...   الهي بچه هام خوشبخت باشند.. قربون دعا كردنت مادر جان... قربون دل مهربونت مادر جان... خانواده محترم ............ تسليت ما رو پذيرا باشيد... شما داغ مادر ديديد.. داغ هجران مادر سخته...😭 بگو مادر جان شنيده بودم داغ مادر سخته،اما باور نميكردم اينقدر جانسوز باشه...   هر مادري آرزو داره لحظات آخر يكبار ديگه بچه هاشو ببينه... نميدونم لحظات جان سپردن مادر كنارش بوديد يا نه؟؟ نگاه كردي ديدي آروم آروم چشماي مادر بسته ميشه.. نگاه كردي ديدي مادر مثل شمع مقابل چشم شما قطره قطره آب ميشه...😭 قربان نگاه خـسته ات ، مادر جان  لبخند به گُل نشسته ات، مادر جان نميدونم،لحظه هاي آخر ، صدا زدي مادر حلالم كن... هيچكس مثل مادر نگرانت نميشه... آخه مادر كسي است كه هر چي برات زحمت بكشه، بر سرت منّت نمي گذاره... مادر كسي است ، كه هر چه دلشُ بشكني بازم برات دعا مي كنه، مادر كسي است كه وقتي از خونه بيرون ميري، منتظرت مي مونه... آدم باور نميكنه،يه روز از مادر جدا بشه... باور نميكنه يه روز بياد كه مادر را صدا بزني و جوابتو نده... ميدوني كجا ديگه مادر جوابتو نميده؟؟؟😭 وقتي بدنشُ غسل و كفن ميكنن، صدا ميزنن، بگيد بچه هاش بيايند، يكبار ديگه مادرُ ببينند آمديد ، كنار بدن بي جان مادر، اما هر چه صدا زدي مادر جوابتو نداد... ثواب اين روضه نثار همه ي مادر هايِ در خاك آرميده... با پای دل بریم مدینه.. آااای گریه کنا داغ دیده های مجلس.. السلام عليكِ يا فاطمه الزهرا... يه شبم تو مدينه امير المؤمنین بدن حضرت فاطمه زهرا(س) رو غسل و كفن كرد...   يه نگاه كرد، ديد بچه هاش دیگه آرام و قرار ندارند... فرمود: بياييد ، يك بار ديگه مادر رو ببينيد... حسنين، خودشو نو انداختند روي بدن بي جان مادر... يكي ميگفت: مادر جان، من حسنم...😭 يكي ميگفت: مادر جان من حسينم...😭 آنقدر با سوزِ دل ناله زدند... ناگهان صدايي آمد علي جان اين بچه هارو از روي بدن مادر جدا كن... آخه ملائكه طاقت ديدن اين صحنه رو ندارن...😭 آقا جان اينجا شما اين بچه ها رو از بدن بي جان مادر جدا كردي.. 😭 اما بميرم براي آن زماني كه زينب(س) خودشو رسوند كنار بدن زخمي برادرش حسين...😭 صداي بچه اي بلند شد گفتند بابا بلند شو ببين عمه جان ما رو ميزنند...😭 همه بگيد حسين .. هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ هر موقع دلم از زمونه ميگرفت،با خودم ميگفتم هنوز مادر دارم... آخه سنگ صبور هر خانه اي مادره... مادر جون بعد از اين درد دلامو به كي بگم؟... تو اين عالم هيچكس مثل مادر برات غصه نميخوره... اگر روزي رســد مادر بميرد ملَك هم جاي مادر را نگيرد مادرجان، تو يك لحظه طاقت نداشتي نگراني بچه هاتو ببيني... اما امروز كجايي ببيني برات لباس سياه پوشيدم...😭 الهي كه هيچكس داغ مادر نبينه... انسان اگر 80 ساله باشه، باز هم دلش براي مادرش تنگ ميشه... مگه داغ پدر و مادر از دل ميره؟ مگه محبت پدر مادر فراموش شدنيه؟ آدم باورش نميشه، همون مادريكه به ما راه رفتن ياد ميده... حرف زدن يادمون ميده... راه و رسم زندگي رو يادمون ميده... اُف بر بي وفايي تو اي دنيا... چقدر سخته، وقتي ميگن بيا زير تابوت مادر رو بگير ...😭 ▪️بايد بدن مادر رو ببريم به سوي قبر... اجازه بديد از همين جا ،مجلس رو مبدل كنيم به مجلس مادر سادات،انشاالله مادر عزيز شما هم مهمون حضرت زهرا (س )باشه... تا دوستان و آشنايان متوجه شدند اين مادر از دنيا رفته ... همه آمدند بدن اين مادر رو روز روشن، با احترام از زمين برداشتند... چرا؟؟؟ آخه مادره، احترامش واجبه ▪️اما بميرم براي اون مادري كه فرمود: علي جان !!! شبانه غسل و كفنم كن.. شبانه بدنم رو به خاك بسپار...😭 رسيدند كنار قبر، بدن بي بي رو كنار قبر بر زمين گذاشتند... اميرالمومنين چگونه تنهايي اين بدن رو به خاك بسپاره؟ ناگهان ديد دستي از قبر نمايان شد، شبيه دستان پيامبر...😭 اي بيابان گل ز اشـــك جاري ات آفرين بر ايـن امــانت داري اـت يا رسول الله از رخَت شرمنده ام فاطمه جــان داده و من زنده ام هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند بر تو هرکس گریه کرده وقف جنت می کنند ایها الهادی گدایانِ دَرِ تو تا ابد بر هزاران حاتم طائی کرامت می کنند اشک هایی را که در این روضه هایت ریخته قطره قطره وصل بر دریای رحمت می کنند سینه زنهای تو با سینه زدن در روضه ات مثل موسی در میان طور عبادت می کنند مَردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبد العظیمت را زیارت می کنند عده ای با پرچمِ یا هادی ات روز جزا از تمامی گنهکاران شفاعت می کنند نام تو دارد جهانی را هدایت می کند علتش این است برنامت اهانت می کنند کاش می شد ما فداییِ نگاهت می شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می شدیم ای کلام تو، کلام ناب قرآن، یا نقی! زنده شد از برکت نام تو انسان، یا نقی! حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده بر هر مسلمان، یا نقی! مردم ایران زمین، با احترام و مؤمن اند کاش جای سامرا بودی در ایران، یا نقی! با دعای جامعه ما را رساندی تا خدا ای کلیدِ اصلی ابواب ایمان، یا نقی! مَهبطِ وحیی، تو آقا معدن الرحمه تویی ای مصابیحُ الدجی، ای باب احسان، یا نقی! ای که اعلامُ التقی هستی وهم کهف الوَری هرکسی شد نوکرت شد از بزرگان، یانقی! مُنتهی الحلمی، ستون علمی، ارکان البلاد ای امام مهربان بهتر از جان، یا نقی! با گدایی از تو دارم پادشاهی می کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می کنم آمدم کُنج حریمت با دوتا چشم تری آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مرا هم می خری؟ ای غریب سامرا ای آشنایِ عالمین تو امام،عسگری هستی و خود بی عسگری هر زمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است با ضریح تخته ای ات اشک در می آوری ای فدای نام تو، جان تمام شیعه ها ایها الهادی النقی، تو یک علی دیگری در خرابه جا گرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت درمیان شعله دست و پای یک مادر نسوخت گرچه بر روی لبت نامی بجز مادر نبود روی دوشت کُنده زنجیرِ زجر آور نبود آمدی بزم شراب و حُرمتت آنجا شکست در عوض آقا در این مجلس که تشت زر نبود دور تو پر بود از نامردهای سامرا در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقاجان در این مجلس ولی دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود جای صدها شُکر باقی، مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی آمد، لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود *روضه بخونم بلند گریه کنید: آوردنش آقا امام هادی رو تو مجلسِ متوکلِ مستِ لایعقل، نانجیب به حضرت تعارف کرد جامِ شراب رو، حضرت فرمود: گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ، بعد آقا شروع کرد با شعر، حقایقی رو برا متوکل بیان کردن، متوکل جام شراب رو زمین زد، افتاد رو پاهایِ حضرتِ هادی، گفت: انعام بهش بدید، با احترام ببریدش، به آقا گفت: دیگه کاری ندارید؟ آقا فرمود: دیگه من رو تو این مجلس نیارید... یا امام هادی! آقاجان! شما مَرد بودید تو مجلس شراب... سکینه خانوم میگه: به عمه ام گفتم: یه پارچه ای بده من سرم رو بپوشونم، فرمود: عزیزم! منم مثل تو هستم، نگاه کردم دیدم همه دارن خیره خیره نگاه میکنن...اینجا ابی عبدالله به فریاد اومد، یه وقت دیدن از توی تشت صدای تکبیر داره میاد، نگاه کردن دیدن لبهای حسین بهم میخوره...چیکار کرد نانجیب؟ چوب رو برداشت اینقدر به لب و دهان حسین ضربه زد...😭 راوی میگه: سر رو که می آوردن نگاه کردم دیدم دندان هاش برق میزنه، اما سر رو که می بردن، دیدم دندانها شکسته...😭 حسین... شاعر: مهدی نظری https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱روضه ای که حالمو می کنه.mp3
1.37M
شماره 972 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ روضه ای که حالمُ میکنه خراب اینه که بردن آقامُ بزم شراب تصوری که میده نوکرُ عذاب اینه که بردن آقامُ بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت نزنید این سر بابای منه ▪️میخونه زیر لب هر شب ▪️ای وای از عمه جان زینب نیمه شبی تو خونت اومدن ولی می سوخت دلت به حال غربت علی می خوندی زیر لب فقط سینجلی می سوخت دلت به حال غربت علی وقتی می کشوندنت تو کوچه ها بودی یاد صورتی که شد کبود می کُشه حیدرُ این خاطره ها یاد دیوار و در و آتیش و دود ▪️می خونه زیر لب مولا ▪️ای وای از مادرم زهرا شاعر: حسین فتحی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
اگه جاریه اشکای چشمام.mp3
1.54M
شماره 973 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ اگه جاریه اشکای چشمام دوباره با غم ماجرا داره اگه باز گرفته دل تنگم بهونه واسه سامرا داره آه ای حرم سنگینه خیلی وقته بال و پرم کی میخوره به گنبد چشم ترم آه ای حرم ای مهربون قربون اون ضریح شش گوشه تون هر چی اراده تونه میشه همون ای مهربون ▪️خورشید خونواده ی جوادی ▪️قربون غصه هات امام هادی تو رو غصه دادن تو سن کم چقدر از خدا مرگ طلب کردی چقدر روضه ی مادرو خوندی از این بد ترم هست مگه دردی زخم تنت از بس با دست بسته می بردنت اما کسی نزد سیلی به زنت زخم تنت تبعیدی و حرفای بد شنیدی لرزیدی و آخر تو هم شراب خوارو دیدی و تبعیدی و ▪️ذکر حسین میگفتی جون می دادی ▪️قربون غصه هات امام هادی تو رو مستا به مهمونی بردن حالا خوبه ناموس نبود اونجا یه مهمونی هم زینبو بردن همه صورتش شد کبود اونجا دل ها شکست حتی سر بریده چشماشو بست خولی که روبروی زینب نشست دل ها شکست وای از شراب جایی که آستین زن ها شد نقاب حتی زن یزیدم داشته حجاب وای از شراب ▪️یاد شام و بلای اون بلادی ▪️قربون غصه هات امام هادی https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ رفتی و مونده واسه من چشای غم گرفته از حرمله نمی گذرم تو رو ازم گرفته تیری که زد یه درده و خندیدنش یه درده زورش به شیش ماهه رسید فکر نکنه که مرده آب نیاورد عموت نمونده رنگ به روت چه جوری در بیارمش این تیرُ از گلوت نشون دادی یلی شهید شدی ولی من از لبای خشک تو شرمنده ام علی باید به جای اشک برات خون جگر بریزم گهواره ی جدیده قبر، مبارکه عزیزم ... 😭 خون گلوتو از چشات مادر با گریه پاک کرد نمی شه باورش باید یه سالگی تو خاک کرد رفتی رو دست، بالا برگشتی با عبا یه تیر سه تا کشته گرفت ، من و تو‌ و بابا حالا کنار تو سر قرار تو لالایی می خونم برات ، سر مزار تو ▪️دیدید بچه رو(تو غزه) می‌لرزید از ترس خیلی‌ها اینطور شده بودند ، این تصویر رو دیدید؟ ▪️ من یه نازدانه‌ای رو می‌شناسم غروب عاشورا خیلی می‌ترسید ، اما فرقش این بود کسی نبود ، مردی نبود بهش آرامش بده ، هرجا رو نگاه می‌کرد آتیش بود ، دشمنا دنبال عمه‌ها می‌دویدن... 😭 آی خانم رقیه.. ▪️نوشتن یکی موند زیر سم مرکبا جون داد.. 😭 🔸یا انیسی فی وحشتی ▪️خیلی غریب بودی آقا یه لحظه با خودت فکر کن می‌دونی آخرین نفری زن و بچه ات هم تو امون نیستن ، بی‌رمق تو گودی قتلگاه افتاده ، راوی میگه لحظات آخر هم نگاش به سمت خیمه‌ها بود ، خیلی نگران مخدرات بود.. 😭 یا اباعبدالله مظلوم بودی و. امام سجاد (ع) فرمود : بابامُ نگران کشتن مکروب کشتن... 😭 هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1380942068.mp3
1.19M
📢 تلاوت صفحه سی و ششم، سوره مبارکه بقره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت نام من را بین مهمان‌های تو آخر نوشت آخه من کجا !شما کجا مولا ! دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت 🔸ما عمریه سر سفره شما نون می‌خوریم ، از صدقه سر شماست نفس می‌کشیم. یوسف نبی رو بردن زندان ، جبرائیل نازل شد ، یوسف ؛ خدا سلام می‌رسونه میگه کی تورو زیباترین خلق قرارداد ؟ یوسف سریع گردنشُ گذاشت رو خاک عرضه داشت سلام منو به محبوبم برسون بگو من هرچی دارم از تو ، چیزی از خودم ندارم . پرسید یوسف کی محبت تو رو بیشتر از برادرات تو دل بابات گذاشت حضرت یعقوب؟ دوباره گونه رو خاک گذاشت خاکساری کرد عرضه داشت محضر خدا ؛ من هرچی دارم از توئه ، یوسف کسی نیست . جبرائیل پرسید یوسف کی از دل چاه نجاتت داد تو امیدی به زندگی نداشتی؟ مجدد خم شد گونه رو خاک گذاشت عرضه داشت یوسف هرچی داره از خدا داره من چیزی از خودم ندارم . یوسف پس چرا از غیر خدا کمک خواستی؟ صورت به خاک گذاشت دیگه سرشو بالا نیاورد ؛ این عقوبت زندان واسه اینه که یه لحظه حواست پرت شد ، شروع کرد گریه کردن بیشتر و خدا را قسم داد به اون دعایی که بهش یاد دادن. 🔹این روایت امام صادق (ع) فرمود :«اون شیعه پرسید آقا اگر ما تمام عمرمون اشتباه بود همه چیزُ از جانب خودمون می‌دونستیم ، اگه ما این اشتباه و کردیم چه دعایی کنیم ؟ 🔸 آقا فرمود دعا رو ، بعد قسم‌ها رو به حق آقا رسول الله (ص) ، آقا امیرالمومنین (ع) ، خانم فاطمه زهرا (س) آقا امام حسن مجتبی (ع) و آقا اباعبدالله الحسین (ع). داد. » آقا ما هرچی نفسم می‌کشیم ، روزی هم می‌خوریم ، نون سفره‌مون هم از شما داریم. جای نان می‌خواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هر قدَر من معصیت کردم به روی من نزد نه که نتونست نه که به روم نزد! قصه‌ام را تا ابد در خانه‌ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد از آن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوندِ علی، از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد از آن بخت مرا از هر کسی بهتر نوشت کل دارایی من این است عشقم به حسین! بین ثروتمندها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیأتم دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همان‌موقع چه کیفی می‌کنم من با حسین! من بی سر و پا کجا ! اسم اربابم کجا؟ شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت چند وقتی می‌شود دور از تو ماندم، وای من فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ای فدای اسم شیرینت «حسین جان» کز ازل حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه‌ها روی تنت یک جور رفته کج شده مزد "هَل مِن ناصرت" را با سنان لشکر نوشت.. 😭 شمر روی سینه‌ات مشغول ذبحت بود آه.. 😭 قاتلت را مقتل اما، غُصه‌ی معجر نوشت شاعر: سید پوریا هاشمی هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998