#متن_روضه
#امام_موسی_کاظم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دستی رسید بال و پرم را كشید و رفت
از بال من شكسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم كه تازه بود
با یك اشاره روی لباسم چكید و رفت
قربون غریبیت برم آقاجان؛
بدكاره ای…
▪️الله اكبر، الله اكبر، چقدر جسارت رو برد بالا، زن بدكاره فرستاد تو زندان برا موسی بن جعفر، اُف بر تو روزگار
بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
🔹از روزنه در نگاه كردن، دیدن زن بدكاره صورت رو خاك گذاشته، هی میگه خدایا غلط كردم، این كی بود من اومدم سراغش، چرا اینقدر صداش دل رو زیر رو می كنه
بدكاره ای به خاك مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگی ام را شنید و رفت
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود
🔸الله اكبر اصلاً نمی تونم این بیت ها رو وا كنم، می دونم بدون اینكه توضیح بدم، ناله شو می زنی..
شاید مرا ندیده در آن ظلمتی كه بود
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
راضی نشد به بالش سختی كه داشتم
زنجیر های زیر سرم را كشید و رفت
بچه سیدا نشون بدن غیرتی ناله می زنن، تو این یه بیت
وقتی كه…
خاك تو دهنم، ان شاءالله این تكه تاریخ دروغ باشه
وقتی كه نام فاطمه را از لبم شنید
یك حرفی از كنار دهانش پرید و رفت
▪️هرچی می خوای منو بزنی بزن، اسم مادرم رو درست ببر، تو رو خدا دو بیت می خونم و می شینم با تو گریه می كنم، حواست با منه
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
اما چه خوب شد كفنم را كسی نبرد...😭
▪️تا زیر نیزه ها بدنم را كسی نبردمی خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم، وقتی مثل فردا شب، امام رضا یه لحظه از مدینه رفت، از نظرها غایب شد، حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید، مدتی زیادی انتظاره برادر رو كشید، بعد از دقایقی برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت، دید سر رو آشفته است، موها پریشونه، لباس ها همه غرق خاكه، كجا بودی داداش، چرا منو تنها گذاشتی رفتی، یه نگاه به خواهرش كرد،
گفت خواهر فقط یه جمله بگم، دیگه منتظر نباش، دیگه انتظار بابامونو نكش، خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاك گذاشتم، یه جایی ببرمت هر كی تاحالا ناله نزده، عقده دلش وا بشه، می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده، همتون اهل روضه اید،
▪️دختری كه چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت: نه، قبول نمی كنم بابام زندانه، باید بابام آزاد بشه، اینقدر صبر كرد، آخرش خبر باباشو براش آوردند، می خوام یه جمله بگم، كاشكی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند، كجای دنیا دیدید،برای دختر منتظر، سر بریده باباشو ببرند...😭
حسین…😭
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#متن_روضه
#امام_موسی_کاظم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عاقبت دست اجل مشکلم وا می کند
هر که بیند روی من یاد زهرا می کند
کس نداند ای خدا از چه در تاب و تبم
یاد زندان رفتن عمّه خود زینبم
🔹امروز دسته جمعی برویم گوشه زندان تاریک بغداد زمزمه آقا موسی بن جعفر را بشنوم
مدام ذکر مناجات امام این بود
خدا ممنونم یک جای خلوتی هستم با تو مناجات می کنم ، اما مردم روزهای آخر مناجات مولا عوض شد
( آماده ای بگم؟ ) صدا می زد :
▪️یا مُخَلِّصَ الشََّجَرِ مِن بَینِ رَملٍ وَ ماءٍ وَ طینٍ ، یا مُخَلِّصَ النّارِ مِن بَینِ الحَدیدِ وَ الحَجَرِ ،
یا مُخَلِّصَ اللَّبَنِ مِن بَینِ فُرِثٍ وَ دَمٍ ، مُخَلِّصَ الوَلَدِ مِن بَینِ مَشِیمَةٍ وَ رَحِمٍ ،
یا مُخَلِّصَ الرُّوحِ مِنَ الاَحشاءِ وَ الاَمعاءِ، خَلِّصنی مِن یَدِ هارونِ الَّرشیدِ... 😭
ای خداوندی که گیاه را از بین آب و گل و ریگ نجات می دهی ،
ای خدایی که آتش را از بین آهن و سنگ رهائی می بخشی ،
ای خدایی که شیر را از بین فضولات و خون خلاص می کنی ،
ای خدایی که بچه ها را از میان رحم نجات می بخشی ،
ای خدایی که روح را ا زمیان حجابها خلاص می کنی ،
مرا از دست هارون خلاص کن
قربون مناجاتش برم آی دلهای کربلایی ، انشاءالله کاظمین ،
کربلا هم جد غریبش حسین ، میان گودی قتلگاه با لب عطشان چنین مناجات می کرد :
الهی صَبراً عَلی قَضائِکَ یا رَبِّ لااِلهَ سِواکَ یا غیاثَالمُستَغیثین ...
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
1_9574288526.mp3
13.06M
#روضه
#امام_موسی_کاظم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
کیست این مرد که اوصاف پیمبر دارد
از قدم تا به سرش هیبت حیدر دارد
بی عصا آمده و حضرت موسی شده است
ریشه در سلسله ی حضرت جعفر دارد
بی سبب نیست اگر حاجت ما را داده
به لبش زمزمه ی سوره ی کوثر دارد
دلم از سوز غمش در تب و تاب افتاده
دلم از سوز غمش داغ مکرّر دارد
چند وقتی است که دنبال اجل می گردد
کنج زندان بلا روضه ی مادر دارد
چند وقتی است تنش سخت به هم ریخته است
اینقَدَر زخم، روی پیکر لاغر دارد
از روی تخته ی در، پیکر او بردارید
چند تا خاطره ی سوخته از در دارد
با عبا زود بپیچید به هم پایش را
اینکه اینگونه تنش ریخته دختر دارد
پیکرش از چه چُنین بین گذر افتاده
یک نفر نیست تنش را ز زمین بر دارد
لا اقل چند کفن بهر تنش آوردند
دست کم روی تن سوخته اش سر دارد
پسرش آمده بالای سرش اما باز
روضه خوانِ دل من روضه ی اکبر دارد
همه جا را تن صد چاک علی می بینم
بس که در پیکر خود زخم ز خنجر دارد
شاعر : وحید محمدی
التماس دعا
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#زیارتنامه
#امام_موسی_کاظم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
✨*السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللّٰهِ وَابْنَ صَفِیِّهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یا أَمِینَ اللّٰهِ وَابْنَ أَمِینِهِ،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللّٰهِ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا إِمامَ الْهُدىٰ،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلَمَ الدِّینِ وَالتُّقىٰ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خازِنَ عِلْمِ النَّبِیِّینَ،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خازِنَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نائِبَ الْأَوْصِیاءِالسَّابِقِینَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَعْدِنَ الْوَحْیِ الْمُبِینِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صاحِبَ الْعِلْمِ الْیَقِینِ،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَیْبَةَ عِلْمِ الْمُرْسَلِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمامُ الصَّالِحُ،
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمامُ الزَّاهِدُ،
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمامُ الْعابِدُ،
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمامُ السَّیِّدُ الرَّشِیدُ،
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَقْتُولُ الشَّهِیدُ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ
وَابْنَ وَصِیِّهِ،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ؛
✨أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَلَّغْتَ عَنِ اللّٰهِ مَا حَمَّلَکَ، وَحَفِظْتَ مَا اسْتَوْدَعَکَ،
وَحَلَّلْتَ حَلالَ اللّٰهِ، وَحَرَّمْتَ حَرامَ اللّٰهِ، وَأَقَمْتَ أَحْکامَ اللّٰهِ، وَتَلَوْتَ کِتابَ اللّٰهِ، وَصَبَرْتَ عَلَى الْأَذىٰ فِی جَنْبِ اللّٰهِ،
وَجاهَدْتَ فِی اللّٰهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتَّىٰ أَتَاکَ الْیَقِینُ،
وَأَشْهَدُ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ عَلَیْهِ آباؤُکَ الطَّاهِرُونَ
وَأَجْدادُکَ الطَّیِّبُونَ الْأَوْصِیاءُ الْهادُونَ الْأَئِمَّةُ الْمَهْدِیُّونَ،
لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلَىٰ هُدىً،
وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلىٰ باطِلٍ
وَأَشْهَدُ أَنَّکَ نَصَحْتَ لِلّٰهِ
وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ،
وَأَنَّکَ أَدَّیْتَ الْأَمانَةَ، وَاجْتَنَبْتَ الْخِیانَةَ، وَأَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَیْتَ الزَّکَاةَ،
وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ،
وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً مُجْتَهِداً مُحْتَسِباً حَتَّىٰ أَتَاکَ الْیَقِینُ،
فَجَزاکَ اللّٰهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ
أَفْضَلَ الْجَزاءِ وَأَشْرَفَ الْجَزاءِ؛
أَتَیْتُکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ
زائِراً، عارِفاً بِحَقِّکَ مُقِرّاً بِفَضْلِکَ،
مُحْتَمِلاً لِعِلْمِکَ، مُحْتَجِباً بِذِمَّتِکَ،
عائِذاً بِقَبْرِکَ، لائِذاً بِضَرِیحِکَ،
مُسْتَشْفِعاً بِکَ إِلَى اللّٰهِ،
مُوالِیاً لِأَوْلِیائِکَ، مُعادِیاً لِأَعْدائِکَ، مُسْتَبْصِراً بِشَأْنِکَ وَبِالْهُدَى
الَّذِی أَنْتَ عَلَیْهِ،
عالِماً بِضَلالَةِ مَنْ خالَفَکَ
وَبِالْعَمَى الَّذِی هُمْ عَلَیْهِ
بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی وَنَفْسِی
وَأَهْلِی وَمالِی وَوَلَدِی
یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ
أَتَیْتُکَ مُتَقَرِّباً بِزِیارَتِکَ إِلَى اللّٰهِ تَعَالىٰ،
وَ مُسْتَشْفِعاً بِکَ إِلَیْهِ
فَاشْفَعْ لِی عِنْدَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لِی ذُنُوبِی،
وَ یَعْفُوَ عَنْ جُرْمِی،
وَیَتَجاوَزَ عَنْ سَیِّئاتِی،
وَ یَمْحُوَ عَنِّی خَطِیئاتِی،
وَیُدْخِلَنِی الْجَنَّةَ،
وَیَتَفَضَّلَ عَلَیَّ بِما هُوَ أَهْلُهُ،
وَیَغْفِرَ لِی وَلِآبائِی وَلِإِخْوانِی وَ أَخَواتِی
وَ لِجَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ
فِی مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا
بِفَضْلِهِ وَجُودِهِ وَمَنِّهِ
✨السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ
یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللّٰهِ
وَ بَرَکاتُهُ،
أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمامُ الْهادِی وَالْوَلِیُّ الْمُرْشِدُ، وَ أَنَّکَ مَعْدِنُ التَّنْزِیلِ، وَ صَاحِبُ التَّأْوِیلِ، وَ حَامِلُ التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ،
وَالْعَالِمُ الْعَادِلُ، وَالصَّادِقُ الْعَامِلُ،
یَا مَوْلایَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ مِنْ أَعْدائِکَ، وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ بِمُوالاتِکَ،
فَصَلَّى اللّٰهُ عَلَیْکَ وَ عَلَىٰ آبائِکَ وَ أَجْدادِکَ وَ أَبْنائِکَ وَ شِیعَتِکَ وَ مُحِبِّیکَ
وَ رَحْمَةُ اللّٰهِ وَ بَرَکاتُهُ*
ان شاءالله بزودی زیارتش نصیب آرزومندان🌹
التماس دعا 🙏
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
زهر هارون زده.mp3
912.8K
#نوحه_واحد
#امام_موسی_کاظم
شماره 989
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زهر هارون زده شعله بر پیکرم
آمده دیدنم فاطمه مادرم
برده هوش از سرم اشک خیرالنساء
▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا
صید بشکسته پر مانده ام در قفس
استخوان ستم بسته راه نفس
خون دل خورده ام از جفا ای خدا
▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا
سِندی فتنه جو طاقتم را ربود
پیکر خسته ام شده زخم و کبود
کی شود جان من از اسارت رها
▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا
دست و پایم بود بسته در سلسله
تازیانه شده توشه و راحله
که نموده مرا به ستم مبتلا
▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا
از جفای عدو شد رضا بی پدر
کنج زندان شده پاره پاره جگر
تا دم واپسین از غم کربلا
▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا
کنج زندانِ خود روضه خوان توام
لحظه هایی دگر میهمان توام
بهر دیدار تو می کنم التجا
▪️آه و واویلتا، آه و واویلتا
شاعر:موحد
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
اگه قهری با من باشه.mp3
1.66M
#زمینه
#ارباب
#هفت_ثانیه
شماره 990
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
اگه قهری با من باشه
رفاقت که سر جاشه
ولی بیشتر عزیز من
حواست به منم باشه
میگن هفت ثانیه بعد از مرگ
همه خاطراتو می بینم
مطمئنم توی اون لحظه
صحن کربلاتو می بینم
مرور میکنم
چه جوری سینه زدم تو روضه هات
مرور میکنم
چه جوری لطمه زدم تو کربلات
▪️آقای من
من هر جا که زمین خوردم
به لب اسم تو آوردم
تو دادی آبرو عباس
ولی من آبرو بردم
میگن هفت ثانیه بعد از مرگ
می بینم تموم احوالُ
من هنوز یه جا دلم گیره
می بینم روضه ی گودالُ
مرور میکنم
چه جوری نیزه زدن به گردنت
مرور میکنم
چه جوری تا قتلگاه کشیدنت
▪️آقای من
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
11.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شب_جمعه
#شهدا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#در_رحمت...
🌷عروسم که حامله بود به دلم افتاده بود اگر بچه پسر باشد، معنیش این است که خدا می خواهد یکی از پسرهایم را عوضش بگیرد. خدا خدا می کردم دختر باشد. وقتی بچه دختر شد، یک نفس راحت کشیدم.
🌷....مهدی که شنید بچه دختر است، گفت: «خدارو شکر. در رحمت به روم باز شد. رحمت هم که برای من یعنی شهادت.»
🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد مهدى زين الدين
راوى: پدر بزرگوار شهيد زين الدين
❌ به آنچه مى خواستى رسيدى مهدى جان، شهادت نوش جانت....
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
#وداع_کاروان_مدینه
#روضه_کاروان
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
جدايي از مدينه باورم شد
حرم غمخانة صاحب حرم شد
همه حجاج زهرا بار بستند
به اين رفتن دل عالم شكستند
به ناقه مادري و شير خواري
شود آمادة اُشْتُر سواري
تمام مشك ها پُر آب باشد
كمي آرام ، اصغر خواب باشد
كناري باغبان سرگرم لاله
كند بابا كُشي نازِ سه ساله
كناري نجمه مست روي قاسم
زند شانه سر گيسوي قاسم
تماشا مي كند با قلب شيدا
قد و بالاي اكبر ، اُمِّ ليلا
ولي يك سو همه تصوير اين شب
شده وقت پريشاني زينب
سر او بر سر دوش حسين است
پناه او در آغوش حسين است
شده ذكر لبش با چشم گريان
عزيزم بي تو مي ميرم حسين جان
نمام آرزوهايم تو هستي
منم مجنون و ليلايم تو هستي
همه شب روي سجاده نشينم
الهي اي حسين داغت نبينم
تمامي امانت هاي مادر
ميان بسته پيچيدم برادر
(( جواب سيد الشهدا ))
دلم را آب كردي گريه كم كن
مرا بي تاب كردي گريه كم كن
شده وقت سفر اي نور ديده
نشين بالاي محمل اي رشيده
محارم دور محمل بي قرارت
ابوفاضل بود چشم انتظارت
يل ام البنين زانو گرفته
علي اكبر به پاي ناقه رفته
به روي معجر تو حرز بستم
خودم تا آخرش پاي تو هستم
همه رفتند اما غرق احساس
پيامي آمد از مادر به عباس
زمان حرفهاي آخرين شد
وصيت خواني ام البنين شد
صدا زد مي روي اي نور عينم
ولي جان تو و جانِ حسينم
برو اما بدان شير نبردي
مبادا بي حسينم باز گردي
بيا تا خوب من رويت ببوسم
بلندي هاي ابرويت ببوسم
به خلوت بوسه هايم درس دارد
حيا كردم ، حسين مادر ندارد
شاعر: قاسم نعمتی
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#خروج_از_مدینه
#وداع
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🏴 حزن بانوان بنیهاشم هنگام تصمیم امام حسین(ع) به ترک مدینه
هنگامی که امام تصميم به ترک مدينه و پناه بردن به مکه گرفت، بانوان خاندان عبدالمطلب، در حالی که به شدت محزون و متأثر بودند، جمع شدند؛ زيرا خبرهای بسياری از رسول خدا صلی الله عليه و آله در مورد کشته شدن فرزندش حسين عليهالسلام، به آنان رسيده بود.
آنها شروع به نوحه سرايی نمودند و صدايشان به گريه بلند شد. منظرهای هراسانگيز بود، حضرت حسين عليهالسلام با ارادهای محکم، روی به آنان کرد و فرمود:شما را به خدا! اين کار را که معصيت خداوند و پيامبر میباشد، آشکار نکنيد.
دلهايشان به درد آمد و فرياد زدند:نوحه سرايی و گريه را برای چه کسی میخواهيم، امروز نزد ما همانند روزی است که رسولخدا صلی الله عليه و آله، علی، فاطمه و حسن درگذشته بودند خداوند ما را فدای تو قرار دهد، ای محبوب نيکان
يکي از عمههای آن حضرت به سوی او آمد در حالی که چهرهاش برافروخته شده بود. با صدايی که از گريه مرتباً قطع میشد، گفت: هاتفی را شنيدم که میگفت:
«و ان قتيل الطف من آل هاشم اذل رقاباً من قريش فذلت.
«آن کشته سرزمين طف، از خاندان هاشم، گردنهايی از قريش را به ذلّت نشاند و آنها خوار شدند.
امام عليه السلام او را آرام کرد و دستور به شکيبايی داد همان گونه که ديگر بانوان از خاندان عبدالمطلب را چنين امر فرموده بود.
منبع:
مقتل حضرت حسين عليهالسلام، مقرم، ج۵، ص ۱۳
◼️ وداع امام حسین(ع) با قبر رسول خدا(ص)
از ابوسعید مقبرى نقل شده است که در مسجد مدینه امام حسین(ع) را دیدم در حالى که خرامان خرامان مىرفت و این اشعار «یزید بن مفرغ» را مى خواند:
لاَذْغَرْتُ السَّوامَ فی فَلَقِ الصُّبْحِ
مُغیراً، وَ لا دُعیتُ یَزیدا
یَوْمَ أُعْطى مِنَ الْمَهابَةِ ضَیْماً
وَ الْمَنایا یَرْصُدْنَنی أَنْ احیدا
من آن نیستم که گلّههاى آرام شتر را در سپیده دم آسوده بگذارم و اگر از بیم، تن به بیدادگرى دهم و ترس از مرگ، مرا از راه به در برد، نامم یزید (نام شاعر) نباشد.
با خود گفتم: به خدا سوگند! به یقین امام(ع) از خواندن این شعر مقصودى دارد و مىخواهد چنین بگوید که اگر تسلیم خواستههاى یزید شوم من حسین فرزند پیامبر نخواهم بود. (۱)
امام حسین(ع) شبانگاه کنار قبر جدّش رسول خدا(صلى الله علیه وآله) رفت و عرض کرد:
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ! أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ فاطِمَةَ، أَنَا فَرْخُکَ وَابْنُ فَرْخَتِکَ، وَ سِبْطُکَ فی الْخَلَفِ الَّذی خَلَّفْتَ عَلى أُمَّتِکَ، فَاشْهَدْ عَلَیْهِمْ یا نَبِىَّ اللّهِ. أَنَّهُمْ قَدْ خَذَلُونی وَ ضَیَّعُونی وَ أَنَّهُمْ لَمْ یَحْفِظُونی، وَ هذا شَکْواىَ إِلَیْکَ حَتّى أَلْقاکَ.
سلام بر تو اى رسول خدا! من حسین پسر فاطمهام؛ منم فرزند دلبند تو و فرزند دختر تو و من سبط تو هستم که مرا میان امّت به یادگار گذاشتى.
اى پیامبر خدا! گواه باش که آنان دست از یارى من برداشتند و مقام مرا پاس نداشتند؛ این شِکوه من است نزد تو، تا آنگاه که تو را ملاقات کنم.
سپس امام برخاست و به نماز ایستاد و پیوسته در رکوع و سجود بود. (۲)
چون شب دوم شد امام(ع) بار دیگر کنار قبر پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و دو رکعت نماز گزارد و پس از آن عرضه داشت:
«اَللّهُمَّ! إِنَّ هذا قَبْرُ نَبِیِّکَ مُحَمَّد وَ أَنَا ابْنُ بِنْتِ مُحَمَّد وَ قَدْ حَضَرَنِی مِنَ الاَْمْرِ ما قَدْ عَلِمْتَ، اَللّهُمَّ! وَ إِنِّی اُحِبُّ الْمَعْروُفَ وَ أَکْرَهُ الْمُنْکَرَ، وَ اَنَا أَسْأَلُکَ یا ذَالْجَلالِ وَ الاِکْرامِ بِحَقِّ هذَا الْقَبْرِ وَ مَنْ فیهِ مَا اخْتَرْتَ مِنْ أَمْری هذا ما هُوَ لَکَ رِضىً
بار الها! این قبر پیامبر تو محمّد(صلى الله علیه وآله) است و من فرزند دخت محمّدم. از آنچه براى من پیش آمده است آگاهى. خدایا! من معروف را دوست دارم و از منکر بیزارم. من از تو اى خداوند صاحب جلال و بزرگوارى مىخواهم به حقّ این قبر و کسى که در آن است راهى را که خشنودى تو در آن است برایم مقرّر دارى(۳)
نقل شده است در این هنگام براى مدّتى کوتاه، خواب چشمان امام(ع) را فرا گرفت؛ پس از بیدارى برخاست با قبر جدّش وداع کرد و عرضه داشت: «بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا رَسُولَ اللّهِ لَقَدْ خَرَجْتُ مِنْ جَوارِکَ کُرْهاً، وَ فُرِّقَ بَیْنی وَ بَیْنَکَ حَیْثُ أَنِّی لَمْ أُبایِعْ لِیَزیدَ بْنِ مُعاوِیَةَ، شارِبِ الْخُموُرِ، وَ راکِبِ الْفُجُورِ، وَ ها أَنَا خارِجٌ مِنْ جَوارِکَ عَلَى الْکَراهَةِ، فَعَلَیْکَ مِنِّی اَلسَّلامُ
پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا! من به ناچار از جوار قبر تو خارج مىشوم. میان من و تو جدایى افتاد؛ زیرا من دست بیعت به یزید بن معاویه، آن مرد شرابخوارو فاجر ندادم.اکنون با ناراحتى تمام از نزد تو بیرون مىروم. خدا حافظ اى پیامبر خدا(۴)
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
ادامه👇
📚منبع
(۱) مقتلالحسین، خوارزمى، ج ۱، ص ۱۸۶؛ تاریخ طبرى، ج ۴، ص ۲۵۳
(۲) مقتلالحسین، خوارزمى، ج ۱، ص ۱۸۶؛ فتوح، ابن اعثم، ج ۵، ص ۲۶
(۳) مقتلالحسین، خوارزمى، ج ۱، ص ۱۸۶؛ فتوح، ابن اعثم، ج ۵، ص ۲۷؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۴، ص ۳۲۸
(۴) مقتل، ابی مخنف، ص ۱۵؛ فتوح، ابن اعثم، ج ۵، ص ۱۹
⚫️ امام حسین(ع) مدینه را به قصد مکه ترک کرد
یزید پس از رسیدن به حکومت نامهای به ولید بن عتبة بن ابی سفیان -حاکم وقت مدینه- نوشت و از او خواست از مردم مدینه به خصوص از امام حسین(ع)، عبدالله بن زبیر، عبدالرحمن بن ابی بکر و عبدالله بن عمر برایش بیعت بگیرند.(۱)
ولید به پیشنهاد مروان بن حکم آنان را به دارالاماره فرا خواند.(۲)
امام حسین(ع) به دار الاماره رفت.
ولید ضمن با خبر کردن ایشان از مرگ معاویه، از ایشان خواست که با یزید بیعت کند. امام(ع) از او فرصت خواست و ولید نیز موافقت کرد.(۳)
عصر روز بعد از ملاقات امام، حاکم مدینه، مأموران خود را به منزل حضرت فرستاد تا جواب حضرت را دریافت کنند.(۴)
امام آن شب را هم مهلت خواست که با موافقت عوامل حکومتی همراه بود.(۵) امام حسین(ع) همان شب ـ یعنی شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب ـ مدینه را به قصد مکه ترک کرد.
📚منبع
(۱) تاریخ الامم و الملوک(تاریخ الطبری)، طبری، ج۵، ص۳۳۸
(۲) همان
(۳) ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۳۳
(۴) ارشاد، ج۲، ص ۳۴
(۵)تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، طبری، ج۵، ص ۳۴۱
(۶) همان
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
#خروج_کاروان_از_مدینه
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
▪️ امام حسین(ع) نزد قبر مادر و برادر رفت و وداع کرد
قبل از خروج از مدینه، امام حسین(ع) بر مزار رسول خدا(ص) و مادر عزیز و برادر بزرگوارش حاضر شد و با آنان وداع نمود و از دست این قوم ظالم و جهل مردم شکایت نموده و از خدا گشایش در کارها و رضایت او را مسئلت کرد. (۱)
در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کردند.
ایشان قبل از آنکه شب دوم به خانه برگردند در نیمههای شب به حالت خواب فرو رفتند در این هنگام جدش -رسول خدا(ص) را ملاقات نمودند. پیامبر(ص) ایشان را در آغوش کشیده و به سینه چسباندند و سپس چشم مبارک حضرت را بوسیدند و فرمودند:
«پدرم به فدایت؛ تو را به زودی در میان امتی که امید شفاعت از من دارند، آغشته به خون میبینم؛ اما هیچ نفعی نزد خدا ندارند. پسر جانم تو به نزد پدر، مادر و برادرت میآیی که همه مشتاق تو هستند و بدان که در بهشت درجاتی داری که بدون شهادت به آنها نمیرسی.»
پس از این خواب حضرت به خانه برگشتند و خواب خود را برای اهلبیت خود و بنیعبدالمطلب باز گفت و آنان بسیار گریستند.
امام عزم خروج از مدینه را کرد، ایشان شب هنگام نزد قبر مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت. (۲)
📚منبع
(۱) مقتل الحسین (علیهالسّلام)، خوارزمی، ج۱، ص ۱۸۷
(۲) الفتوح، ابن اعثم کوفی، ج۵، ص ۱۸
▪️ اکنون بهسوی مکه میروم
میان راه مکه، امام و همراهانش با عبدالله بن مطیع، دیدار کردند. (بیشتر منابع، محل ملاقات عبدالله بن مطیع با امام حسین(علیهالسّلام) را بین مدینه و مکه دانستهاند؛ ولی در برخی از منابع تاریخی، محل ملاقات میان مکه و کوفه ثبت شده است. از این رو، نمیتوان به دقت، محل ملاقات را تعیین کرد.) عبدالله خدمت امام رسید و به ایشان عرض کرد: فدایت شوم! کجا میروی؟
فرمود: «اکنون به سوی مکه میروم و پس از آن از خدا طلب خیر میکنم.»
گفت: خدا، برای تو خیر بخواهد و ما را فدای تو کند! اگر به مکه رفتی، مبادا به کوفه نزدیک شوی که شهری است شوم! پدرت، آن جا کشته شد؛ آنان برادرت را بی یار و یاور گذاشتند و به غافلگیری ضربتی به وی زدند که نزدیک بود او را بکشد. در حرم بمان که به خدا قسم سرور عربی؛ مردم حجاز هیچ کس را به جای تو بر نمیگزینند و مردم از هر سو به سمت تو میآیند. عمو و داییام به فدایت! از حرم خدا دور مشو که اگر نابود شوی پس از تو ما به بردگی کشیده میشویم.
امام حسین (ع) راه پیمود تا اینکه پس از پنج روز راهپیمایی، در روز سوم شعبان سال شصت به مکه رسید.
امام (ع) چون به نزدیک مکه رسید و کوههای شهر را از دور دید، شروع به تلاوت این آیه از قرآن نمود: «و لما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل.» (سوره قصص /آیه ۲۹)
و هنگامی که موسی (ع) متوجه [شهر] مدین شد گفت: «امیدوارم پروردگارم مرا به راه راست، هدایت کند.»
امام حسین (ع) وارد شهر شد و مورد استقبال گرم مردم مکه و حجاج بیت الله الحرام قرار گرفت.
📚منبع
الفتوح، ابن اعثم کوفی، ج۵، ص ۲۳
تاریخ الامم و الملوک (تاریخ الطبری)، طبری، ج۵، ص ۳۸۱
هشتک کانال حذف نشود ❌
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
♥️......
خوشا به حال خیالی که در حرم مانده
و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد..
.😭
#اللهمارزقنیحرم..💔
#ارباب_دلمـ
https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998