eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
519 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ رأسِ تو رویِ نیزه و من پایِ نیزه ها خون میچِکد ز حنجَرت آقایِ نیزه ها لب های تیزِ نیزه کجا و گلویِ تو ؟؟ ای کاش بوسه میزدم از جایِ نیزه ها 🔹قربون اونی که تو روضه ناله خرج می کنه در بینِ قتلگاه در اُوجِ هجوم ها هجومِ چی؟ گاهی تیرِ ... نیزه ست... همه اینا بود ...یه عده سنگ میزدن.. 😭 در بینِ قتلگاه در اُوجِ هجوم ها خون شد دهانِ شاه ز غوغایِ نیزه ها آی حسین .... با هر نفس که نامِ تو را برده ام حسی هی سنگ خورده بر سرم از لایِ نیزه ها ▪️داداش تنهایی بچه ها رو سوارِ ناقه کردم داداش به زور رقیه رو ساکِت کردم داداش به زور ربابُ ساکِت کردم اما بساطی داشتم با سکینه ...😭 از تو گودال بیرون نمی اومد ....😭 مگه خبر نداری ... دخترا عاشِقِ بابان ... زبانحال 👇 (گفت بابا هر دختری از باباش یه یادگاری داره...میخوام انگشترِ تو ببرم ، به غارت بردن ....لباسِتو غارت کردن ...😭 میدونی خانم زینب چیکار کرد؟ گفت داداش من دخترِ علی ام ، الان یه کاری می کنم دیگه اینا نتونن قدم از قدم بردارن" شهر شلوغه ، سر و صداست ، ناموسِ علی رو آوردن ... همه مردم دارن نگاه می کنن ... چنان فرمود «اُسْکتوا» تاریخ میگه زنگِ شترا هم ایستاد ، چنان خطبه خواند ، قدیمی هایِ کوفه گفتن صدا ، صدایِ علیه، اونایی که علی براشون نیمه شب نون و خرما آور.. همونا سنگ آوردن ... هی این بچه ها می گفتن عمه مگه یه زمان تو این شهر زندگی نمی کردی؟؟ مگه تو معلمِ قرآنِ نبودی عمه ؟!! پس چرا این زن و مرد دارن اینطور می کنن؟؟ چنان بی بی خطبه خوند ، نا نجیب دید الان تاج و تختِش بهم می ریزه ... چی کار کنم ؟؟ ... یه مرتبه دیدن اون ملعون کنارش بود گفت امیر میخوای یه کار کنم زینب کلامِش قطع بشه ؟؟ گفت آره ... گفت بدون زینب عاشِقِ حسینه ....اگه حسینُ ببینه زبونِش بند میاد .... گفت بگو سرِ بریده رو جلو محمل بیارن ...😭 همچین که عمۀ سادات نگاه کرد دید سرِ بریدۀ حسین... 😭 آاااای حسین... 😭 به عظمتِ زینب مرگِ ما رو شهادتِ در راهِ خودِت رقم بزن.. 🙏 @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
Shavval 1395.05.08 - H-Sarollah.Rasht - Shahadat I-Sadeq A - 03 - Abozar Biukafi - Shor @ #51 #10 #14 #20 #121.mp3
7.1M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🎤حاج ابوذر بیوکافی از فضا بوی جنایت و خون میاد بوی قیام جنون میاد شده یه گودال قتلگاه هرجا صدای اذون میاد توو مکتب روح‌الله شهید نشی می‌میری بغض ولایت دارن سعودی و تکفیری پرچم دشمن فردا زیر قدم‌های ماست دنیا توی دستای قاسم سلیمانی‌هاست گوش دنیا پُر از ناله‌ی تعویله مقصد شیعه‌ها فتح اسرائیله ▪️العجل العجل وارث ثارالله آخرش دعای ما میشه مستجاب میره از چشمای ما حجاب میرسه دست صاحب زمون عاقبت پرچم انقلاب عراق و کشمیر ایران سوریه افغانستان لشکر حزب الله‌ ان شیعه‌های پاکستان از یمن انگار داره بوی قیامت میاد لشکر حوثی میده آل سعود رو برباد از یمن تا حلب جلوه‌ی روح‌الله‌ست شیعه هرجا باشه؛ لشکر ثارالله‌ست ▪️العجل العجل وارث ثارالله @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
Haftegi1403_02_06 (11).mp3
13.65M
📜تربتت حسین علاج ما 🎤کربلایی مصطفی مروانی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ تربت حسین علاج ما نور روضه هات سراج ما لطف تو همیشه ی خدا ماورای احتیاج ما نوکریت تموم حاصلم عکس گنبدت مقابلم تو همیشه فکر نوکری این منم که از تو غافلم همه جز تو یه روز منو تنها میذارن معلومه دل من مگه جایی بجز حرم تو آرومه چی می مونه برای کسی که از عشقت محرومه ▪️حسین اربابم حسین اربابم این یکی دو روزه زندگی میگذره ولی غم تو نه از تموم دنیا میگذرم از نسیم پرچم تو نه معلومه نداره نوکرت طاقت جداییه تو رو با کسی عوض نمیکنم نعمت گدایی تو رو اگه روز و شب اسم تو رو ببرم باز جا داره خودمم میدونم که بدون تو میشم آواره خوش به حال چشی که فقط توی روضه ت می باره ▪️حسین اربابم حسین اربابم زنده ام فقط به این امید آخرش برا تو جون بدم بدجوری دلم تنگه برات اشکه گونه هامه شاهدم وقت مردنم دلم حسین پر میگیره واسه دیدنت خوش به حال اونکه آخرش سر میذاره روی دامنت اگه ول کنی من رو به حال خرابم بیچاره ام من از هرچی که رنگ غمت رو نداره بیزارم آخه با چه دلی من از عشق شما دست بردارم ▪️حسین اربابم حسین اربابم @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
مثلاً تو قـبول کردی.mp3
2.18M
شماره 1152 ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ این نفسای آخرو بذار بکشم تو حرمت همه اومدن و من نیومدم این دوره از کرمت هر کی اومده حرمُ دیده میگه ببرم ببرم ببرم یه ضریحه و یه کرب و بلا یه حسینه و یه حرم یه حرم مثلاً تو قبول کردی کوله بارمُ من بست مثلاً من الآن توی راه کرب و بلا هستم مثلاً رسیدم دارم زیارت نامه میخونم مثلاً رو به ایوونِ حرمت زیر بارونم مثلا دم شش گوشه پیشِ قبر حبیبم من خونه ی مادریم اینجاست کی میگه که غریبم من ▪️ای باوفا منو ببر به کربلا @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱در بین حجره با حال مضطر.mp3
1.4M
شماره 1153 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 در بين حجره با حال مضطر با خود بخواند با دیده ی تر شرح وداعِ عطشان بی سر جان مي‌دهد بنيانگذارِ مكتبِ عشق شد شيعه گريانِ امیرِ مذهبِ عشق ▪️آجرک الله بقیت الله ▪️در ماتمِ شیخ الائمه حجت الله دلبند طاها قلبش حزین س فرزندِ زهرا سر بر زمين ست همچون صنوبر از زهرِ كين ست لب تشنه امّا خون به لب واي از دلِ او وا كن خدا امشب گره از مشكلِ او ▪️آجرک الله بقیت الل ▪️در ماتمِ شیخ الائمه حجت الله شیعه به اشکِ غم مبتلا شد شهرِ مدينه كرب و بلا شد زهرا دوباره صاحب عزا شد بيتِ عزيزِ فاطمه گرديده خاموش بهرِ پدر شد حضرت کاظم سيه پوش ▪️آجرک الله بقیت الل ▪️در ماتمِ شیخ الائمه حجت الله شاعر:حسن ثابت جو @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱یا رب آمد به پایان.mp3
1.46M
شماره 1154 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 یا رب آمد به پایان عمر قرآن ناطق گشته مسموم کینه آقا امام صادق دل به یادش همه شور و نواست  شهر یثرب ز ماتم کربلاست در عزای امام شیعیان   حضرت فاطمه صاحب عزاست  ▪️یا امام صادق یابن زهرا جمله یاران مولا از داغش زار و گریان  شیعیان دل شکسته ، اهل بیتش پریشان  او که قبله گَهِ اهل راز است  همچو شمعی به سوز و گداز است وقت رفتن وصیتِ مولا  بر همه اهل عالم نماز است   ▪️یا امام صادق یابن زهرا شام تارِ اسارت در این دنیا سحر شد  مولای شیعیان را ایّام غم به سر شد  با عروجش به إذْن داورش  از جفای عَدوی کافرش هم شود میهمان جدّ خو هم شود میهمان مادرش ▪️یا امام صادق یابن زهرا چون بر بیت شریفش زدند آتش ز کینه  یادی بنموده آنجا از بانوی مدینه  یادِ آن مادر خونین جگر  یاد آن یاور و یار حیدر  یاد آن خانه و دود و آتش نالۀ بین آن دیوار و در  ▪️یا امام صادق یابن زهرا از غم،امامِ کاظم رختِ عزا به تن کرد  با اشک و آه و ناله جسم بابا کفن کرد  گوئیا هم نوا با عالمین روضه خوانده غریب کاظمین  کِیْ پدر تو کفن داری ولی بی کفن بوده جدّ ما حسین  ▪️یا امام صادق یابن زهرا شاعر: امیر عباسی @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
AudioCutter_۱بازم یه خونه ای که شعله داره.mp3
1.94M
شماره 1155 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بازم یه خونه ای که شعله داره یه مردی دست بسته بی قراره به یاد مادری پهلو شکسته به قلبش میزنه داغی شراره تا که افتاد روی خاکا به یاد غربت مولا صدا زد مادرم زهرا به یاد حیدر و زهرا دل عاشق بزن ناله برای حضرت صادق ▪️امون ای دل امون ای دل امون ای دل میون آتیش و دود بی عبا بود بمیرم پیرمردی بی عصا بود میون کوچه ها پای برهنه به یاد روضه های کربلا بود آقامون توو اون دل شب دویده به پشت مرکب با ذکر یا زینب زینب دیگه اینجا نشد روی کسی نیلی نبود زجر و سه ساله ای نخورد سیلی ▪️امون ای دل امون ای دل امون ای دل اگر چه شد به آقامون جسارت شکستن حرمتش رو با اهانت درسته خیلی سخته اما دیگه نرفت اهل و عیالش به اسارت امون از مصیبت شام امون از سنگ روی بام امون از طعنه و دشنام حرومی ها به زینب خیلی خندیدن جلو چشماش به زیر نیزه رقصیدن ▪️حسین جانم حسین جانم حسین جانم شاعر: ابوذر رئیس میرزایی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴 محمد بن ربیع از پدرش ربیع، که وزیر دربار منصور دوانقی بود، نقل می کند که؛ شبی منصور به من گفت : أَنْتَ صِرِ السَّاعَةَ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ(ع) فَأْتِنِي بِهِ عَلَى الْحَالِ الَّذِي تَجِدُهُ عَلَيْهِ لَا تُغَيِّرْ شَيْئاً مِمَّا عَلَيْه هم اکنون پیش جعفر بن محمّد(ع) برو و او را در هر حالتى که بود، بدون اینکه بگذارى وضع خود را تغییر دهد، نزد من بیاور. محمّد می گوید : پدرم مرا خواست که از همه فرزندانش سختگیرتر و بى‏ رحم‏تر بودم، و گفت : برو پیش جعفر بن محمّد(ع) و بدون اینکه درب منزل او را بکوبی، از دیوار او بالا برو که لباس خود را تغییر ندهد، ناگهان بر او وارد شو و به همان حالتى که هست، او را نزد ما بیاور. من وقتى رفتم، که چیزى از شب باقى نمانده بود، نردبان گذاشتم و از دیوار وارد خانه ایشان شدم، وقتى وارد اطاقش شدم، او مشغول نماز بود و پیراهنى بر تن داشت‏ و حوله ‏اى بر کمر بسته بود. نمازش را که سلام داد، عرض کردم : بفرمائید! امیرالمؤمنین شما را می خواهد! ایشان فرمود : دَعْنِي أَدْعُو وَ أَلْبَسُ ثِيَابِي بگذار لباسهایم را بپوشم. گفتم: به من اجازه نداده‏ اند! فرمود : فَأَدْخُلُ الْمُغْتَسَلَ فَأَطَّهَّرُ اجازه بده بروم غسل کنم و خود را تمیز نمایم. گفتم : غیر ممکن است وقت خود را نگیرید من نمی گذارم این وضع را کوچک ترین تغییرى بدهید. فَأَخْرَجْتُهُ حَافِياً حَاسِراً فِي قَمِيصِهِ وَ مِنْدِيلِهِ وَ كَانَ قَدْ جَاوَزَ السَّبْعِينَفَلَمَّا مَضَى بَعْضُ الطَّرِيقِ ضَعُفَ الشَّيْخُ فَرَحِمْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ ارْكَبْ فَرَكِبَ بَغْلَ شَاكِرِيٍ‏ كَانَ مَعَنَا ثُمَّ صِرْنَا إِلَى الرَّبِيع من ایشان را همان طور، سر و پاى برهنه با همان پیراهن و قطیفه‏ اى که داشت ایشان را از خانه خارج کردم. در حالی که سن او از هفتاد سال تجاوز می کرد. مقدارى که پیاده رفت از راه رفتن باز ماند و سخت خسته شد، دلم به حال آن ایشان سوخت و عرض کردم سوار شو! سوار قاطر یکى از همراهان من شد، تا اینکه نزد پدرم ربیع رسیدیم. امام صادق(ع) داخل ایوان که رسید ایستاد و لبهایش، به دعائى که من نمی شنیدم، حرکت می کرد. سپس او را وارد کردم و او مقابل منصور ایستاد. منصور گفت : جعفر! تو دست از حسد و ستمگرى خود و آشوب بر علیه بنى عباس بر نمی دارى؟ خداوند پیوسته تو را گرفتار شدت حسد و رنج می کند ولى به آروزى خود نخواهى رسید. امام صادق فرمود : به خدا سوگند از آنچه تو می گوئى من بى‏ خبرم و چنین کارى نکرده ‏ام! منصور ساعتى سر به زیر انداخت و روى نمدى در طرف چپش بالشى قرار داشت، نشست و زیر آن نمد، شمشیرى دو سر پنهان کرده بود که نمایان گشت. سپس منصور روى به امام صادق نموده و گفت : اشتباه می کنى و خلاف می گوئى! سپس پشتى را کنار زده و از پشت آن کیفى که محتوى نامه‏ هائى بود خدمت امام انداخت و گفت : این نامه‏ هاى توست که براى خراسانیان نوشته ای و آنها را دعوت به بیعت با خویشتن کرده‏ اى تا بیعت مرا بشکنند! امام فرمود : به خدا قسم! من چنین کارى نکرده ‏ام و این کار را صحیح نمی دانم! منصور مجدد سر را به مدت کوتاهی به زیر انداخت. وَ ضَرَبَ يَدَهُ إِلَى السَّيْفِ فَسَلَّ مِنْهُ مِقْدَارَ شِبْرٍ وَ أَخَذَ بِمَقْبِضِهِ فَقُلْتُ‏ إِنَّا لِلَّهِ‏ ذَهَبَ وَ اللهِ الرَّجُلُ ثُمَّ رَدَّ السَّيْفَ سپس دست به دسته شمشیر گرفته و مقدار یک وجب آن را خارج کرد با خود گفتم : الان این مرد را می کشد و آیه استرجاع خواندم، اما متوجه شدم که منصور، شمشیر را به جاى اول برگردانید و سپس گفت : جعفر! حیا نمی کنى از پیرى و نسبتى که با پیامبر(ص) دارى از دروغ گفتن و اختلاف بین مسلمانان می خواهى خون ریزى شود و آشوب به پا کنى؟ امام فرمود : نه به خدا! آنچه را که می گوئى، من آن را انجام نداده‏ ام! اینها نامه ‏هاى من نیست و نه خط و نه مهر من بر روى آن است! در این هنگام؛ منصور به شمشیر را بیشتر از قبل از غلاف خارج نمود. این بار با خود گفتم که او جعفر بن محمد را کشت. در کمال حیرت دیدم او مجدد شمیشیر را به غلاف برگرداند و عقب نشست. و باز بعد از مدتی کوتاه، دیدم مجدد امام صادق را سرزنش می کرد و امام نیز عذر خواهى می نمود. ثُمَّ انْتَضَى السَّيْفَ إِلَّا شَيْئاً يَسِيراً مِنْهُ در این هنگام، منصور شمشیر را کشید و فقط مختصرى از آن در غلاف باقی ماند و من با خود گفتم، رفت که او را بکشد. و باز شمشیر را در غلاف نمود. پس از مدتی سر را به زیر انداخت و آنگاه سر را برداشته و گفت : خیال میکنم تو راست میگوئى سپس به من گفت ربیع! جامه‏ دان را بیاور جامه‏ دان را آوردم. گفت : دست در آن کن و محاسن ایشان را معطر کن من دست در داخل آن نمودم و محاسن امام(ع) که سفید بود عطر آگین نمودم بطورى که سیاه شد. @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
مداحی آنلاین - با پیرمرد خسته که دعوا نمیکنند - مجتبی رمضانی.mp3
4.89M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌴با پیرمرد خسته که دعوا نمی‌کنند 🌴در را که با فشار لگد وا نمی‌کنند 🎙 👌بسیار دلنشین @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
علیه السلام 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تنها مقیم خاک غریبان ولی عصر ای زائر دیار حبیبان ولی عصر یک گو‌شه ی بقیع شده خیمه ی عزات خاک بقیع، گِل شده از اشک ندبه هات نه گنبدی ست تا که شود سایه ی سرت نه گریه کن که لطمه زند پای منبرت حرف از ضریح و مرمر پای مزار نیست حق می دهم که چشم ترت را قرار نیست با اشک ِشرم، از تو نوشته چنین قلم قبر رئیس مذهب شیعه ست بی حرم شیخ الائمه ای که هزاران بلا کشید از کینه های دشمن ظالم شده شهید از چه شده ست بی حرم و صحن و بارگاه پیش مزار خاکی او روضه شد گناه روضه برای حمله ی دشمن به خانه اش شعله زدن به راز و نیاز شبانه اش او را عدو بدون عبا برده با غضب خیلی جفا کشیده از او نیمه های شب او را کشانده روی زمین، خصم بی ادب با ناسزای او شده هر لحظه جان به لب در کوچه ها دویده و اشکش روان شده با یاد داغ روز دوشنبه کمان شده روز دوشنبه ای که به زهرا کتک زدند بر زخم قلب حضرت حیدر نمک زدند روز دوشنبه ای که حسن دید مادرش افتاده بین کوچه و بشکسته یک پَرش کم کم گریز روضه شده کوچه های شام ناموس اهل بیت و گذر بین ازدحام بودند عمه ها سپر سنگ بغض بام سنگی رسید و نقش زمین شد سر امام در بین کوچه قامت عمّه شده کمان عجّل علی ظهورک یا صاحب الزمان شاعر: علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌
YEKNET.IR - zamine - shahadat imam sadegh - 1399.03.27 - vahid shokri.mp3
9.35M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🌴سیاهی ها میخونن دوباره مرثیه 🌴غربت این طایفه از قدیم ارثیه 🎙 👌بسیار دلنشین به کانال نوحوا علی الحسین بپیوندید 👇 @noaheh_khajehpoor_09173426998 هشتک کانال حذف نشود ❌