نم نم داره بارون میاد.mp3
2.16M
#واحد
#سنگین
#حضرت_رقیه
#شب_سوم
#محرم
شماره 1194
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
نم نم داره بارون میاد
خرابه بوی نون میاد
عمه ببین داره برام
توی طبق مهمون میاد
خوش اومدی ای مهربون
خوش اومدی آروم جون
بمیره دخترت بابا
که خورده لب هات خیزرون
مگه گناه من چی بود
که صورتم شده کبود
داری خبر که بردنم
منو محله ی یهود
▪️یا أبتاه مَنِ الّذی أیتَمنی
به پیشونیت کی سنگ زده
کی تو رو بی درنگ زده
نیزه و کعب نی بابا
به صورت تو چنگ زده
بوی تنور میده سرت
پس کو؟کجاست؟بال و پرت
همه بِهِم میگن شدم
خیلی شبیه مادرت
مُردم تا که دیدم بابا
سرت رو تو طشت طلا
ای مصحف ورق ورق
رحل تو بوده نیزه ها
▪️یا أبتاه مَنِ الّذی أیتَمنی
به اشک من خندیدن و
گوشواره مو دزدیدن و
منو با عمه زینبم
تو کوچه ها کشیدن و
دستام تو بند و سلسله
پاهام شده پر آبله
عمو کجاست ببینه که
هم سفرم شد حرمله
ببین گرفته شد صدام
هُل دادنم میون شام
نبودی در بیاری تو
خار مغیلان از پاهام
▪️یا أبتاه مَنِ الّذی أیتَمنی
شاعر: بابک امامی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
ای قرارم بهارم نگارم.mp3
1.78M
#واحد
#حضرت_رقیه
#شب_سوم
#محرم
شماره 1195
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای قرارم بهارم نگارم
آمدی با سر ای سر بدارم
زخم لب هایت اگر خون بر جگر کرد
چشم خونین ت شب من را سحر کرد
بابا... بوی باران می دهد بی تو هوایم
بابا... کی شود گریه حریف غصه هایم
بابا... دیدن رویت دوایم
▪️یا اباالمظلوم ثارالله
جان بابا توانش ندارم
تا سرت را به دامان گذارم
دیگر از من جز تنی لاغر نمانده
از تو هم دیگر بجز این سر نمانده
بابا... گرچه چون شمعی غم تو کرده آبم
بابا... گرچه بعد از تو کتک داده عذابم
بابا... شد حجابم انقلابم
▪️یا اباالمظلوم ثارالله
شاعر: بهمن عظیمی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
گل نشکفته ای لالایی لالایی.mp3
2.64M
#زمزمه
#زمینه
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم
#محرم
شماره 1196
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گل نشکفته ای لالایی لالایی
چقدر آشفته ای لالایی لالایی
یکم آروم بگیر لالایی لالایی
ندارم آخه شیر لالایی لالایی
عطش برده بدجور امونت عزیزم
بمیرم که خشکه زبونت عزیزم
آروم آروم میدم تکونت لالایی
بخواب تا ندادن نشونت لالایی
من از حرمله میترسم
که تو رو ازم بگیره
اگه تو نباشی پیشم
مادرت بی تو میمیره
من از حرمله میترسم
آخه اون نشونه گیره
واسه حلقوم سفیدت
اون که آورده یه تیره
▪️لالایی لالایی
حرف آبُ زدم اونا که نشنیدن
با تیره سه شعبه گلوتٰ بریدن
مثه بند دلم پاره شد حنجرت
بدم چه جوابی علی به مادرت
یه لبخند زدی و پَر کشیدی گلم
منو حیرتم رو که ندیدی گلم
میبرم تورو من به پشت خیمه ها
می کَنم قبر کوچیکی واست حالا
لالا سرباز کوچیکم
رفتی از رو دست بابا
من سپردمت به خاکا
بخواب آروم علی لالا
لالا غنچه ی خزونم
لالا شش ماهه ی بابا
من سپردمت به خاکا
بخواب آروم علی لالا
▪️لالایی لالایی
شاعر: امیرحسین سلطانی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#چاووشی
#بدرقه
#زوار_کربلا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دارید میرید به شهر عشق
با دلی زار و مبتلا
برا زیارت بهشت
به سرزمین کربلا
خدا نگهدار آی عاشقای بی ریا
خدا نگهدار برای ما کنید دعا
خدا نگه دار اجر شما با شهدا
خدا نگهدار مُسافرای کربلا...
وقتی رسیدید به حرم
آی زائرای کربلا
یه دونه یا حسین بگید
به جای ما جامونده ها
این یا حُسینا اُمیدِ روز محشره
این یا حُسینا روضهٔ چشمای تره
این یا حُسینا زمزمهٔ یه مادره
خدا نگهدار مُسافرای کربلا...
میرید به اونجا که شده
سری جدا از پیکری
توو خاکِ سرخ قتلگاه
ناله میزد یه مادری
آه و واویلا گِریَم به سوز و اشک و آه
آه و واویلا بچه یَتیما بی پناه
آه و واویلا شمر و سَنان و قتلگاه
خدا نگهدار مُسافرای کربلا...
شاعر: امیر عباسی
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
1721143.mp3
3.65M
#چله
#زیارت
#عاشورا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اولین شب چله عاشورا ؛
به یاد شهید ابراهیم رئیسی🌿 .
سعی کنیم هر شب یا روز به یاد یک شهید زیارت عاشورا بخوانیم و ثواب آن را تقدیمشون کنیم انشاالله که حاجت روا بشید :)🙏
یادمون نره که چله ترک گناه هم از امشب
شروع کنیم و حداقل یک گناه رو بذاریم کنار .
چله ترک گناهم اینجوریه که ..
امشب با خودت عهد می بندی که حداقل یه گناهُ تا چهل روز دیگه انجام ندی و بذاریش کنار✅
حتی شده یه گناهُ امشب بذار کنار !!
بیاید ماهم از امشب حداقل یه گناهُ
بذاریم کنار ؛
باشه ؟ :)))))))
بیایید دلمونو مثل بچه ها پاک کنیم🌸
تا رزق گریه محرمُ بهمون بدن !!
✓امشب به خودت بگو من دیگه به نامحرم نگاه نمی کنم 😔
ولی امام حسین شما رزق گریه بهم بده.. 😭
✓به خودت بگو چشامُ از گناه دور نگه
میدارم تا بتونم محرم برات اشک بریزیم
✓با دهنم گناه نمیکنم تا بتونم امام
حسینمو صدا کنم .
تستش کن ؛ بخدا ضرر نمیکنی ؛
از امشب چله رو بگیر می فهمی بعد چهل روز
من چی میگم (:
نثار حضرت زهرا و مادر امام زمان
حضرت نرجس خاتون صلوات 🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#مقتل
#حضرت_رقیه
#محرم
#صفر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنَا رُقَيَّةَ(س)، عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ》🔶🔸
✅اسرای کربلا را بعد مجلس یزید، در خرابه ای نزدیک کاخ یزید، سکنی دادند.
حضرت رقیه(س) همواره می پرسید :
📋《عَمَّتِی! اَینَ اَبِی؟》
♦️عمه جان! پدرم کجاست؟
همراهان در جواب، به او می گفتند :
📋《اِنَّ اَبَاکَ فِی سَفَرِِ!》
♦️پدرت به سفر رفته است.
چون هراس از این داشتند، که رقیه(س) از شهادت پدر مطلع شود.
تا اینکه در یکی از شبها، با خیال پدر، سر روی خاک غمناک خرابه نهاد، و خوابش برد.
و در عالم خواب پدر را دید و سپس با وحشت از خواب بیدار شد و شروع کرد به گریه کردن شدید!
در حالی که با ناله می گفت :
📋《اِئتُونِي بِأَبِي وَ نُورِ عَینِي!》
♦️پدرم و نور چشمم را نزد من بیاوردید.(۱)
و شروع کرد به فریاد زدن که؛
📋《وَاأَبَتَاهُ! وَاقُرَّةَ عَينَاهُ! وَاحُسَينَاهُ!》
♦️ای پدر! ای نور دیده ام! ای حسینم!
و چنان صيحه كشيد كه خرابه نشينان هم پريشان شدند.
📋《وَکُلَّمَا أَرَادَ أَهلُ البَیتِ إِسکَاتَهَا، اَزدَادَت حُزنَاً وَ بُکَاءً وَ لِبُکَائِهَا اَخَذَ أهلُ البَیتِ فِی البُکَاءِ الشَّدِیدِ》
♦️و هرگاه اهل بیت خواستند او را آرام كنند ممكن نشد و آن مظلومه، آرام نگرفت و گریه او زیادتر شد و به گریه رقیه(ع) اهل بیت نیز به گریه شدید افتادند.
در حالی که ؛
📋《فَضَجُّوا بِالْبُكاءِ و جَدَّدُوا الْأَحْزانَ وَ حَثُّوا عَلي رُؤُسِهمُ التُّرابَ، وَ لَطمُوا الْخُدودَ وَ شَقُّوا الْجُيوبَ، وَ قَامَ الصِّياحُ》
♦️گریه کننان ضجّه می زدند و حزن و اندوه را از نو گرفتند و خاک بر سر و موهایشان می ریختند و به صورت های خود لطمه می زدند و گریبان چاک می کردند و صدای ناله و شیون بالا رفت.
📋《فَسَمَعَ یَزِیدُ أَصوَاتَ بُکَائِهِم》
♦️یزید از گریه رقیه(س) و اسرای خرابه با خبر شد.
📋《فَقَالَ : مَا الخَبَرُ؟》
♦️گفت : چه خبر شده است؟(۲)
📋《فَفَحَصَوُا عَنِ الوَاقِعَةِ وَ قَصُوهَا عَلیَهِ!》
♦️پس تفحّص کردند و قضیه را به او گفتند(۳)
که؛
📋《إِنَّ بِنتَ الحُسَینِ الصَغِیرَةَ المَوجُودَة مَعَ السَبَایَا فِی الخَرِبَةِ رَأت أَبَاهَا فِی نَومِهَا فَاستَیقَظَت وَ هِیَ تَطلُبُهُ وَ تَبکِی وَ تَصِیحُ!》
♦️این صدای دختر کوچک حسین(ع) است که به همراه اسراء در خرابه است.
و خواب پدرش را دیده و اکنون بیدار شده و گریه کنان بهانه ی پدر را می گیرد.
وقتی یزید این حرف را شنید، دستور داد :
📋《اِرفَعُوا إِلَیهَا رَأسَ أَبِیهَا وَحَطَّوهُ بَينَ يَدَيهَا تَتَسَلَّى!》
♦️سر پدرش را براى او ببرید، تا با آن آرام بگیرد!(۴)
در برخی نقل ها آمده است که آن لعین گفت :
📋《وَاَطرَحُوا رَأسَ الحُسَينِ(ع) بِحِجرِهَا》
♦️سر حسين(ع) را به دامنش بياندازيد.(۵)
پس؛
📋《فَجَاؤُا بِالرَّأسِ الشَّرِیفِ وَ هُوَ مُغَطَّی بِمَندِیلِِ دَیبَقِیِِ فَوُضِعَ بَینَ یَدَیهَا وَ کَشَفَ الغِطَاءُ عَنهُ》
♦️سر مطهر را به خرابه آوردند، در حالی كه آن را روی طبقی گذاشته و سر پوشی هم به روى آن کشیده بودند و با این وضع، آن را در مقابل دیدگان رقیه(س) گذاشتند.(۶)
در این هنگام رقیه(س) پرسید :
📋《مَا هَذَا؟ أَنَا لَم اَطلُب طَعَامَاً إِنِّی أُرِیدُ أَبِی!》
♦️این چیست؟ من طعام نخواستم، من پدرم را می خواهم.
به او گفتند :
📋《هُنَا أَبُوکَ!》
♦️پدرت در این طبَق هست!
📋《فَرَفَعَت المِندِیلَ فَرَاَت رَأسَاً فَفَزَعَت فَقَالَت :
هَذَا رَأسُ مَن؟!》
♦️پس در این هنگام رقیه(س) سرپوش از روی طبَق کشید و فریاد کنان گفت :
این سر کیست؟
آنان گفتند :
📋《هَذَا رَأسُ أَبیِکَ!
فَرَفَعَت الرَّأسَ وَ ضَمَّتهُ إِِلَى صَدرِهَا》
♦️این سر پدرت است.
پس رقیه(س) سر را بلند کرد و به سینه چسباند.
📋《فَتَقَبَّلُهُ و تَبْكِي وَ تَضرِبُ عَلَي رَأسِها وَ وَجْهِهَا حَتَّي امْتَلأَ فَمُهَا بِالدَّمِ》
♦️پس مکرر صورت پدر را مي بوسيد و بر سر و صورت خود می زد، تا اينكه دهانش پر از خون شد.(۷)
طریحی نقل می کند که رقیه(ع) در این هنگام گریه کنان خطاب به سر پدر می گفت :
📋《يَا أبَتَاهُ! مَنْ ذَا الَّذِي خَضَبَكَ بِدِمَائِكَ؟
يَا أبَتاهُ! مَنْ ذَا الَّذي قَطَعَ وَرِيدَيْكَ؟
يَا أَبَتَاهُ! مَنْ ذَا الَّذي أَيتَمَنِي عَلَي صِغَرِ سِنِّي؟
يَا أبَتَاهُ! لَيتَنِي كُنتُ قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاً!
يَا أبَتَاهُ! لَيتَنِي وَسَدتُ الثَّرَى وَلَا أَرَى شَيبَكَ مُخَضِّبَاً بِالدِّمَاءِ!》
♦️پدر جان! چه كسي تو را به خون آغشته كرد؟ چه كسي رگ هاي گردنت را بريد؟
پدر! چه كسي در خردسالي يتيمم كرد؟
پدر جان! اي كاش پيش از اين نابينا
مي شدم و تو را اينگونه نمي ديدم.
پدر جان كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمي ديدم.(۸)
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
ادامه👇
#مقتل
#حضرت_رقیه
#محرم
#صفر
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
آن مظلومه آرام نمي گرفت و همچنان نوحه مي كرد، تا اینکه ؛
📋《فَغُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُهَا》
♦️غش كرد و نفس او قطع شد.
در این هنگام، ويرانه از ناله ی اسيران يك پارچه گريه شد و مخدّرات بر سر می زدند و به سينه می كوبيدند.
در این هنگام امام سجاد(ع) خطاب به زینب کبری(س) فرمود :
📋《عَمَّتِی! اِرفَعِی الیَتِیمَةَ مِن رَأسِ وَالِدِی فَإِنَّهَا فَارَقَت الحَیَاةَ》
♦️عمه جان! یتیم پدرم را از روی سر بریده ی پدرم بلند کن، که [هر لحظه ممکن است] روح از بدنش درآید.
📋《فَرَفَعَتهَا السَیِّدةُ زَینَبُ(س) فَوَجَدَتهَا قَد فَارَقَتِ الحَیَاةَ فَغَسَّلَتهَا وَ کَفَّنَتهَا وَ دَفَنَت فِی دِمَشقَ》
♦️پس زینب کبری(س) رقیه را گرفت، در حالی او جان داده بود.
پس زینب او را غسل داد و کفن کرد، رقیه(س) در دمشق (خرابه شام) دفن شد.(۹)
در نقلی دیگر آمده است که ؛
《فَبَکَت بُکَاءً شَدِیدَاً، حَتَّى غُشِیَ عَلَیهَا، فَلَمَّا حَرَّکُوهَا فِإِذَا هِیَ قَد فَارَقَت رُوحُهُا الدُنیَا》
♦️رقیه(س) آنقدر گریست که بیهوش افتاد و او را حرکت دادند، ولی او از دنیا رفته بود.(۱۰)
طبری در کامل بهایی نقل می کند :
📋《فَفَزَعَت الصَبیَّةُ وَ صاحَت فَمَرَضَت و تُوَفَّیَت فِی أیامِها بِالشَامِ》
♦️آن دخترک دلش کنده شد و فریادى زد و بیمار گشت و در همان روزها در خرابه شام در گذشت.(۱۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
به خواب دیده ام امشب قرار می آید
خزان عمر مرا هم بهار می آید
شنیده ام به تلافیِ بوسه ی گودال
برای دلخوشی ام بیقرار می آید
بیا بساط پذیرایی ام همه جور است
همیشه شَه به سراغ ندار می آید
اگرچه یک یک انگشت ها ز کار افتاد
برای شانه زدن که به کار می آید
چنان ز ترس زمین خورده ام که در گوشم
هنوز نعره ی آن نیزه دار می آید
چه حرف ها که در اینجا به دخترت نزدند
صدای بی کسی از این دیار می آید
سرت به نیزه که چرخید؛ قلب من هم ریخت
دوباره دور تو چندین سوار می آید
👤محسنی فر
📚منابع :
۱)الايقاد شاه عبدالعظیمی، ص۱۷۹
۲)مع الركب الحسينى طبسی، ص۲۱۸
۳)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲، ص۱۷۹
۴)مع الركب الحسينى طبسی، ص۲۱۹
۵)شعشعة الحسينيه یزدی، ج۲، ص۱۷۱
۶)نفس المهموم شیخ عباس قمی، ص۴۱۵
۷)ریاض القدس قزوینی، ص۳۲۴
۸)المنتخب طریحی، صص۱۳۶_۱۳۷
۹)تسلیه المجالس حائری، ج۲، ص۹۳
۱۰)ریاض القدس قزوینی، ص۳۲۴
۱۱)کامل بهایی عمادالدین طبری، ج۲، ص
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
12-Mirdamad-Shab 10 Moharam1398-001.mp3
24.2M
#روضه
#امام_حسین
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
نمیشه باورم که وقت رفتنه...
حاج مهدی میرداماد 🎤
با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#روضه_صبحگاهی
#حضرت_رقیه
#شب_سوم
#محرم
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ای دختر فضل و مادر غم زینب وی اسوه صبر و گل ماتم زینب
از بعد حسین پرچم عاشورا را بر دوش کشیدی تو به عالم زینب
🔹امروز بیائید بریم گوشه خرابه شام ، بریم یتیم نوازی کنیم ، انشاءالله هیچ وقت دختر بی بابا در زندگیت بزرگ نکنی ، امروز حاجت دارها دست به دامن سه ساله امام حسینبزنید..
▪️ بمیرم برای زینب که هر وقت بچه های امام حسین را می زدند زینب می آمد خودش را سپر می کرد ، صدا زد عمه جان :
مگر ما بلبلان لانه نداریم به جز ویرانه کاشانه نداریم
همه رفتند سوی خانه خویش مگر ای عمه ما خانه نداریم
▪️رحمت خدا بر آن چشمی که برای حسین و بچه های حسین گریه کند ، انشاءالله کنار حرمش گریه کنی.. 😭
صدا زد عمه جان :
دوست دارم که شب هجر پدر سر گردد دیده از دیدن او باز منور گردد
من دعا می کنم ای عمه تو آمین بر گو کز سفر باب من خسته جگر بر گردد
▪️عمه دلم برا بابا پر می زند ، عمه دلم تنگ شده می خواهم بابایم را ببینم ، از کربلا تا شام هر وقت این دختر بهانه بابا می گرفت عوض اینکه نوازش کنند با تازیانه آرام می کردند... 😭
آمد چو یار آشنا آرام شو آرام شو دیگر شدی از غم رها آرام شو آرام شو
گفتی پدر جانم چه شد، گفتم که درمانم چه شد
این است پدر این است دوا آرام شو آرام شو...
ناله بزن بگو یا حسین... 😭
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
29.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهدای_خدمت
#رئیسی_عزیز
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
خادم ملت یعنی آخرش مثل حسین تنها/ تنت بمونه شب توی صحرا...😭
حاج محمدرضا بذری🎤
با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#روضه_صبحگاهی
#حضرت_زینب
#شهدا
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
🥀شهید بی سر
شهید پرویز اسکندری...
🔹مادرش میگه هر وقت از منطقه میومد ، دور و بَرِ من می چرخید؛
هی التماسم می کرد،می گفت: مادر دعا کن من مثل امام حسین شهید بشم.
گفت:
آخرین باری که رفت برای کربلای پنج دیگه برنگشت..
آخرین بار زنگ زدن گفتن: پسرتونو آوردن معراج؛ بیاید شهید دارید.. 😭
میگه:رفتیم بافامیل ، همسایه ها..
تاواردمعراج شدم، محارمم اومدن دورموگرفتن ، مردای محرم دورموگرفتن...😭
▪️الهی بمیرم برات زینب که مرد محرمی جز زین العابدین نمونده بود اونم نیاز به پرستاری تو داشت...😭
بی بی جانم...بی بی جانم...
میگه :محارمم اومدن دورموگرفتن؛ دیدم رو یه سکو یه تابوت گذاشتن؛ روش گل ریختن...😭
یه وقت پدر شهید رو "همسرم رو" دیدم. زیربغلاشوگرفتن دارن میبرن...😭
▪️گفتم:برید کنار میخوام برم پسرمُ ببینم
گفتن:اگه میشه نرو...
میشه نری؟
گفتم:بریدکنار قیامت ازتون نمیگذرم؛ میخوام پسرموببینم...هی گریه کردن دور و بر من
گفتن:تو رو خدا نرو...😭
میگه:همه رو کنار زدم رفتم بالای سکو..
▪️دیدم روی تابوت بازه؛ یه وقت دیدم خدایا بدنش هست، سرش نیست...😭
یادم افتاد به من می گفت :مادر! برام دعا کن من مثل امام حسین شهید بشم ...😭
▪️پاهام سست شد؛همونجانشستم..
یه لحظه یاد حضرت زینب افتادم..😭
میگه :
با خودم گفتم، زینب سلام الله علیها،عصر عاشورا اومد کنار این بدن، چطور به این تنِ بی سر بوسه زد ؟!. 😭
گفتم: من می بوسم بدنشُ...😭
میگه: سر رو بردم داخل تابوت ...انگار مُردم ...انگار از دنیا رفتم...
بوسه زدم به این گردنی که سر روی او نبود...😭
من بمیرم برا دل خانم زینب... 😭
آااای حسین... 😭
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌
#روضه_صبحگاهی
#امام_رضا
#امام_حسین
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود
لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود
مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!
آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟
با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟
مانند مادرت چقدر راه می روی !
خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی
راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟
در کوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟
با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده
▪️نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره، یكی مدینه میره، یكی گودال میره، یكی میره پهلو عمه جانش زینب، یكی میره مجلس ِ شام، نمی دونم حقش رو ادا می كنی یانه؟..
مقداری از عبای شما پاره شد، ولی...
نیزه نزد کسی به تو از کینه علی
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت
چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت
ای حسین...😭
▪️مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند..
▪️آقا بمیرم برات امام رضا، آقا جان شما رو كفن كردن، رو تابوت شما گل ریختن، با احترام بردن..
▪️لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده... 😭
▪️وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...
ای تشنه لب حسین جان
ای بی كفن حسین جان... 😭
@noaheh_khajehpoor
هشتک کانال حذف نشود ❌