eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
519 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ بر لب آبم و از داغ لبت می میرم هردم از غصه جانسوز تو آتشگیرم مادرم داد به من درس وفاداری را عشق شیرین تو آمیخته شد باشیرم 🔹یادم نمیره ، همون روز اول قنداقه ام رو هی دور سر تو می چرخوند آقام،هی میگفت بچه ام فدای حسین،اصلاً من برا همین به دنیا اومدم كه فدای تو بشم. اكبرت كشته شد و نوبتم آخر نرسید سینه ام تنگ شد از بس كه بود تأخیرم کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روانتصویرم 🔸امشب باید یه جور دیگه بگی،دستت رو بیار بالا،عین پرچم تكونش بده،شب علمداره سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل ▪️بچه ها همه دست هم رو گرفتند، دور عمو می گشتند.این جوری دل عمو رو بردند سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد ▪️باید هر شب یادی از شهدا بشه،به یاد بچه هایی كه وقتی رمز عملیاتشون رو فهمیدن یا قمربنی هاشمه،همه قمقمه ها رو خالی كردن،می دونی چرا قمقمه هاشون رو خالی می كردن،اصلاً آب نمی خوردن، اما می دونستند اگه دستشون به آب بخوره، عطش اونها كم میشه،عباس دستش به آب خورد،همچین كه دست به آب رسید،دستاش رو آورد بالا،گفت:عباس دستای تو به آب رسید،اما دست حسین نرسید،این دست رو دیگه نمی خوام،این چشم رو دیگه نمی خوام،ای فدات بشم حسین با این عباست،بی خود نبود، بهش گفتی:بنفسی انت،دلیل داره. دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روانتصویرم باید این دیده و این دست دهم قربانی تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود بی رکوع است نماز من و اینتکبیرم یه بیت،عاطفی ها،اونهایی كه دل عاطفی دارن.. بدنم را به سوی خیمه اصغر نبرید که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم حسین...😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🩸لطمه‌زدنِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بر بالای پیکر ارباً اربای علی اکبر علیه‌السلام... در نقلی آمده است: 🥀 چون سیدالشهداء علیه‌السلام به محل شهادت فرزندش علی اکبر علیه‌السلام رسید، دید رمق کمی دارد و جراحات بدنش شمرده نمی‌شود. 🥀 خم شد و او را بو کرد و بوسید و فرمود: پسرم خدا بکشد قومی را که تو را کشت. ولی سیدالشهداء علیه‌السلام چیز عجیبی مشاهده کرد. 🥀 خوب دقت نمود؛ دید علی اکبر علیه‌السلام گاه می‌گرید و گاه می‌خندد. از علت آن سؤال نمود و فرمود: ای پسر!م تو را بین دو حال؛ می بینم بین حزن و شادی هستی ای نور چشمم؛ خبرم بده علت آن چیست؟ 🥀 علی اکبر علیه السلام فرمود: ای پدرم! اما خنده ام به خاطر این است که به یک طرف نگاه می‌کنم می بینم جدّم رسول خدا صلی اللّه علیه وآله است و به دستش ظرف آبی است که شما وعده داده بودی. 📋 امّا بُکائی فَاِنّی نظرتُ الی هذهِ الجَهَة َأری جَدّتی الزّهراء علیهاالسلام جالسةً الی جَنبی ▪️اما گریه ام به خاطر این است وقتی به طرف دیگر می‌نگرم می بینم جدّه‌ام زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها در کنارم نشسته است. 📋 تَنظرُ اِلی جَراحَاتی ثمّ تَنظُرُ فی وَجهِک فَتَلطِمُ رَأسَها بیَدِها و هیَ تَبکی ▪️ به جراحاتم نگاه می‌کند و سپس به صورت شما نگاه می کند و با دستش به سرش لطمه می زند و گریه می‌کند. 📚موسوعه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ج۶ ص٣٠۴ 📚مجمع مصائب اهل‌البیت علیهم‌السلام،نهاوندی، ص١٩٩ ✍ با دلی خون، می گذارم روی پاهایم سرت را تا بگیرم در بغل این لحظه های آخرت را گرچه نیزه جوشن ت را برده از جانت غنیمت در عوض اما به من، پس داده جسم پرت پرت را تا تو بودی من به فکر خیمه گاه خود نبودم بعد تو دست که بسپارم علی جان خواهرت را تو همانی که در آغوشم نمی شد جایت، اما عاقبت اینجا گرفتم در بغل سر تا سرت را جان بابا از زمین برخیز، آخر من چگونه؟ در عبای خود بریزم پاره های پیکرت را زخم پهلویت به یاد مادرم انداخت من را آه مادر! می فرستم سوی تو پیغمبرت را @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر بارش رو شونۀ منه ▪️امشب دسته جمعی باید روضه بخونیم .. باورت میشه دهه‌ی محرم تموم شد؟..😭 باورت میشه فردا سر اربابِ ما مثل این ساعت تو تنور خولیه ؟! حالا بمیریم هم کمه ..😭 نمیشه باورم که وقت رفتنه تموم این سفر بارش رو شونه‌ی منه کجا میخوای بری؟ چرا منو نمی‌بری؟ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری باید جوابتُ ، با نفسم بدم بدون من نرو ، تورو به کی قسم بدم؟! قرارمون چیشد! که بی قرار هم باشیم حسین هرچی که پیش اومد باید کنار هم باشیم کجا میخوای بری؟ چرا منو نمی‌بری؟ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری من رویِ خاکُ تو ، سوار مرکبی من توی قلبِ تو ، اما تو چشم زینبی آهسته تر برو ، بذار منم باهات بیام حسین دیگه نمی‌کشه پاهام که پا به پات بیام کجا میخوای بری؟ چرا منو نمی‌بری؟ حسین این دم آخری چقدر شبیه مادری یار نداشتی طاقت اینهمه آزار نداشتی ▪️شب حرف زدن نیست فقط شب زمزمه است شب زبان حال و ناله است.. 😭 یار نداشتی طاقت اینهمه آزار نداشتی کاشکی پشتِ خیمه شیرخوار نداشتی من بمیرم که علمدار نداشتی یار نداشتی رمقی برای پیکار نداشتی جز حرم غصه ای انگار نداشتی من بمیرم که علمدار نداشتی کار از کار گذشت ؛ مرکب از تنِ تو هر بار گذشت .. یار نداشتی کفنی غیر همین خار نداشتی حتی با زخم تنت کار نداشتی پیرُهن نداشتی دستار نداشتی یار نداشتی ولی این غصه رواین بار نداشتی یارِ بین در و دیوار نداشتی تیر و نیزه بودُ مسمار نداشتی کار از کار گذشت قصه بین در و دیوار گذشت روضه با داغیِ مسمار گذشت .. ▪️فردا وقتی تیر و تو قلبش زدن ، هر کاری کرد تیرُ از رو به رو در بیاره نشد .. اربابِ ما رو اسب خم شد .. تیر و از کمر در آورد .. از سینه مثل ناودون خون میریخت ..😭 ▪️دو دستی خون هارو به محاسنش می مالید .. چی زیر لب می گفت ، میگفت منو امروز نکشتن .. من کشتۀ روز دوشنبه ام .. (کدوم دوشنبه؟) منو اون روزی کشتن ، که مادرم باردار رفت پشت در ..😭 یکی نگفت این دختر رسول خدا هست.. سر نداشتی تشنه بودیُ برادر نداشتی جایِ سالمی تو پیکر نداشتی من بمیرم که تو مادر نداشتی سر نداشتی بینِ لشکر بودی لشکر نداشتی بال و پر زدی ولی پر نداشتی کاشکی تو خرابه دختر نداشتی 🔸دیگه از فردا روضه ها تمومه از فردا این روضه ها شروع میشه خودتونُ آماده کنید .. کار از کار گذشت زینب از میون انظار گذشت از سر کوچه و بازار گذشت ▪️چی برات روضه بخونم شب عاشورا ..از وداع بگم؟! امشب از اون شباست که به هر چشمی اشک نمیدن شاید شبای دیگه اشک داشته باشی اما شب عاشورا شب سنگینیِ اگه اشکم نداری یه آه بکش .. دستتُ بذار رو سرت به یاد اون ساعتی که زینب دستشُ رو سرش گذاشت ..😭 ▪️با خواهر وداع کرد ،‌با پسر وداع کرد ،‌با زن ها وداع کرد ، با شهدا وداع کرد با اصحاب وداع کرد حالا میخواد بره میدان؛ یک مرتبه دید ذوالجناح حرکت نمیکنه .. آخرین باری که ذوالجناح حرکت نکرده بود برا هفت هشت روز قبل بود روز دوم وقتی قافله رسید کربلا دید ذوالجناح حرکت نمی کنه ، وقتی سوال کرد اسبُ عوض کرد فهمید اینجا همون کربلا ست .. باید همینجا بمونیم .. فردا هم ذوالجناح حرکت نکرد .. یک نگاه کرد دید با همه خداحافظی کرده إلا دختر .. بیا پایین بابا .. کارت دارم بابا ..😭 بی خداحافظی میخوای بری .. یه عمو بی خداحافظی رفت ما بیچاره شدیم تو دیگه بی خداحافظی نرو بیا پایین ..😭 ▪️اومد پایین از اسب نشست رو زمین دخترُ بغل کرد آروم در گوشش گفت بابا یه دست رو سرم می کشی ..! بابا یه بار منو می بوسی ..!؟ آروم دست کشید روی سر سکینه .. انگشتر بابا رو حس کرد این بمونه تو ذهنت کار دارم. اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد بزرگی کن ببوس این دخترِ کوچکتر خود را به دنبال مسافر آب میریزند معذورم کنون ریزم به پایت آبِ چشمان خود را @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بو گئجه بیعت پوزولدی آشنالر گئتدیلر قویدیلار پیغمبر اوغلون بی وفالر گئتدیلر منبر اوستونده حسین بن علی صاحب وقار شوریله منشور عاشورانی ائتدی آشکار روشن اولدی صبح آچیلسا قتل وار کشتاروار عشق دنیای فنایه مبتلالر گئتدیلر شب پره مثلی تمتّع گوردیلر ظلماتیدن خیر محضی نفی ائدوب ال چکدیلر اثباتدن کعبه آمالیده آیریلدیلار میقات دن گیمه میش احرامنی حاجی نمالر گئتدیلر یوخدور امکانی ملوس لر قوشولسون اقدسه سس ویروب واپس گرالر فرقۀ دلواپسه ایتدیلر احساس باد ابتلا ایستور اسه گر دگر مثلنده منثوراً هبالر گتدیلر بولدیلر یوخدور حسینه یوم عاشورا ظفر بوی مرگی درک ائدوب سسلندیلر این المفر مین نفر حضّاردن قالدی فقط یئتمیش نفر قالب غیرتلری بی محتوالر گئتدیلر سوز دیمک آساندی اما امتحان ویرمک چتین مرد میدان ایستیور یوم بلا اولسون متین حفظ ایدنمز سست پیمانلار بلی حیثیتن صحنه دن تر دامنان و تر قبالر گتدیلر عشق وحدت عاشق سرمست و حیران ایستیور پاکباز و پاکی و آزاده انسان ایستیور گرمی بازارینه قان ایستیور جان ایستیور سکّۀ مغشوش مثلی کم بهالر گتدیلر نقل ائدور شخصاً سکینه شاه دینون دختری قیلدی فرمایش بابام سوندوردیلر مشعل لری آز زماندا خالی اولدی خیمه لر دور و بری بش بش اون اون اهل تزویر و ریالر گئتدیلر دال چویردی جنّته نامردمان سودجو ترک ایدوب گویا سلیمانی سپاه دیو خو آری سیراب ایلمز بیر تشنه نی مین بوش سبو بوش سبولر تک کذائی آشنالر گتدیلر صبح آچیلدی الغرض وئردی قالانلار امتحان کهنه عاشق لر تاپوبلار عشق حقدن تازه جان لبلری گل مثلی خندان و ئوره کلر شادمان کوی جانانه سلیم المدعالر گئتدیلر نه مهاجردن قالوب بیر کیمسه نه انصاردن بیربه بیر دلبرلر آیریلدی گوزه ل دلداردن عشق و سرمستی گئچوب اندازه دن معیارد کیمیاگر قالدی حیران، کیمیالر گئتدیلر ایلدی تعظیم شاهه اکبر شیرین سخن اذن ویر عرض ایتدی ای سالار سلک مؤتمن آل هاشمدن اولوم قربان سنه اولده من عزم ایدیم جنگه نجیکه پارسالر گتدیلر واردی امیدیم بابا اولسون جهادیم دلپسند کچمین سردن حضور حقده اولماز سربلند خوشدی دلبندون بوگون نی مثلی اولسا بندبند قوی گیدیم نوبت منیمدور جان فدالر گتدیلر احترام عمّه مه ویرّم قسم شاها سنی بزم وصلتده آیرما حرّون اوغلوندان منی یوسف عشقه گوزلدور گیسه قان پیراهنی عالمون یوخدور صفاسی باصفالر گتدیلر آلدی رخصت ائتدی اکبر فی سبیل الله جهاد یاره لندی زیندن دوشدی یئره اول پاکزاد قرمزی ژاله ایله آغ گل ائتدی گویا اتحاد حالدن یکسر مقیمان سمالر گئتدیلر فی المثل خاک بلایه پاره لنمیش آی دوشوب عالم غیب و شهوده قورخلی بیر های دوشوب گوش جناته صدای ناله و ایوای دوشوب بارگاه قدس اعلایه صدالر گئتدیلر نسگل اولسون اکبره ماتم دوتان مشتاق ایله بچدی خنجر کاکلین قهرا ویروب سوزان بله طره سین الوان ایدوب القان دولاشدی تل تله رشته رشته نظمدن زلف الدّجالر گتدیلر عارفه بسدور اشاره یا کلام دَلّ و قل اولسا هر سوزده معما اهلى ایلر فوری حل هر طرفدن حمله ور اولدی عربلر، فی المثل پاره لی نخجیرون اوسته اژدهالر گتدیلر جان بلب مظلوم امامه ایلدی اکبر سلام اوغلونون آلدی سلامین سسلنوب گلدیم بالام خیمه دن چیخدی حسین ائتدی جوانلار ازدحام قتلگاهه ساری اهل ابتلالر گئتدیلر چاتدی میدانه حسین دیلده علی اکبر آدی جان دئدی، اوغلوم سنی هانسی قلجدی دوغرادی نوح تک عمر ایلسم اولمازمنه سن سیز دادی گوزلریمده ییر وقتیمده ضیالر گئتدیلر روحمه جسمیم اولوبدور تنگنا محبس بالا هانسی دریادو اولوبسان غرق ای نورس بالا اکبر اکبر سسلورم هی، ویر منه بیر سس بالا دوشمشم دلدن الیمدن دلربالر گتدیلر باشون اوسته یاوران طیّب انفاسیم گلور گوزلرینده گوزیاشی دیداره عباسیم گلور یولداشون هم مسلکون هم صحبتون قاسم گلور گل دیله یارا و طاقتدن فتالر گئتدیلر چوخدی سوز کئچدوم مفصل دن بو یئرده مجمله اوغلونون اعضاسینی گوردی حسین گلمز اله حملینی مشکل بولوب سالدی عباسین مقتله @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
Bzn Bar Sar Sine (320).mp3
6.91M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید پریشان شو تو گریان شو پریشان شو تو گریان شو بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید بکن رخت عزا بر تن ببند شال سیه گردن که زین العابدین با حالتی بیمار میگرید بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
Mahmood Karimi - Zeynabe Man Modafe Haram Bash (320).mp3
5.55M
زینب من مدافع حرم باش مراقب چادر دخترم باش! نیفتد از سر چادر و معجر الله اکبر الله اکبر… حسین سرباز ره دین بود عاقبت حق طلبی این بود… از سر نی گفت سبط پیمبر الله اکبر الله اکبر… 👇 https://eitaa.com/joinchat/1411383588C803b9d928e
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای به رویِ دست در راه خدا جانِ شما آسمان تعظیم آورده به ایمان شما دین گرفته آبرو از خونِ جوشان شما خونِ ثارالله جاری از گریبان شما تیغ ها در دست قاتل ها به فرمان شما زخم تن سر تا قدم آیاتِ قرآنِ شما با وصال دوست از هجران رهایی یافتید تا قیامت سر خط بی انتهایی یافتید رنگ از رخ باخته رنگِ خدایی یافتید در مشامِ روح عطر کربلایی یافتید خط قرمز خورد روی خط پایانِ شما ای کنار یوسف زهرا همواره جایتان آسمان ها در زمین گشتند خاک پایتان عاشق شمشیر ها و نیزه ها اعضایتان آفرین بر غیرت و بر همت والایتان 🔸آخه خیلیا امشب جدا شدن رفتن .. اونایی که موندن حضرت فرمود هر کی بمونه فردا کشته میشه ، یک یک وفاداری کردن یکشون گفت چرا باید یک بار در راه شما کشته بشم .. کاش صدها بار کشته شم زنده بشم دوباره فدات بشم ..😭 چشم زهرا چشم زینب بر قد و بالایتان اشک شوق فاطمه در چشم گریان شما تا شما هستید ای مقدادها عمارها کی رسد بر اهل بیت مصطفی آزارها کی شود نیلوفری رخسار گل رخسارها کی خورد سیلی سکینه بر سر بازار ها ای فدایی های عطرت بار ها و بار ها تا قیامت احمد و حیدر ثناخوان شما ▪️چه خبره امشب .. آخرین شبیِ که رقیه تو آغوش باباشِ .. آخرین شبیِ که رباب علی اصغرُ بغل کرده .. علی لای لای ..😭 آخرین شبیِ که زینب هی به قد و بالای داداش نگاه میکنه .. هی به صورت داداش نگاه میکنه .. فردا شب همین صورت رو خاکسترای تنورِ خولیه ..😭 امشب زینب هی میگفت : مکن ای صبح طلوع .. من و تو خسته میشیم میریم دنبال استراحتمون میگیم چند روز استراحت کنیم بخوابیم طعام بخوریم آب بخوریم اما این زن و بچه رو تازه اسیری میبرن .. تازه زینبِ و بازارها .. تازه زینب میگه.. 😭 من کجا کوچه و بازار کجا ..😭 با همه وداع کرد با زینبم خداحافظی کرد سوار ذوالجناح میخواد بره هی میگه : ذوالجناح زودتر چون شب رسد ترسم آخر از خفا زینب رسد ذوالجناح ای عرش پیما مرکبم میروم اما به فکر زینبم ▪️هرچه میکنه اسب قدم از قدم برنمیداره یه وقت دید دخترش پای اسبُ بغل کرده بابا کجا داری میری؟! بابا باید از ذوالجناح پیاده بشی بغلم کنی .. گفت چرا دخترم گفت یادته فلان منزل خبر شهادت مسلمُ دادن؟! ▪️آره یادمه بابا .. من دیدم دختر مسلمُ صدا کردم دختر مسلمُ رو زانوت نشوندی گفتی من هستم نوازشش کردی بابا باید از ذوالجناح پیاده بشی بغلم کنی .. یخورده دست توی این موهام ببری ..😭 دورت بگردم سکینه جان چرا بابا؟! (زبان حال) آخه منم تا ساعتی دیگه بی بابا میشم .. ساعتی دیگه اینا با اسباشون از روی بدنت رد میشن .. من یتیم میشم بابا .. ساعت دیگه سرتو بالا نیزه میزنن میریزن تو خیمه .. اینقدر برام سخته جلو چشمام عمه‌مو با نی بزنن ..😭 🔸خداحافظی کرد هر جور بود رفت میدان خبری نشد دیگه اگر چه در مقاتل میگن حضرت یه وقتایی نزدیک خیمه ها میشد لا حول ولا قوه الی بالله این زن و بچه قوت میگرفتن من میخوام از اینجا بگم چون فردا نمیشه خیلی حرفارو زد امشب شب عاشوراست باید روضه هارو خوند صدا شیهه‌ی ذوالجناح اومد هشتاد و چهار زن و بچه بیرون ریختن دیدم ذوالجناح یال خون آلوده بدنش تیر خورده ..😭 ذوالجناح از چه خود را باختی جان زینب را کجا انداختی؟!.. ▪️دوباره سکینه اومد جلو صدا زد ذوالجناح بابام میدون میرفت تشنه بود سوالم اینه بگو به من آیا آب بهش دادن یا با لب تشنه سر از تنش جدا کردن ؟!.. تازه ناحیه مقدسه میگه این زن و بچه دنبال ذوالجناح راه افتادن اومدن رو تل زینبیه درست یه موقع رسیدن والشمر جالس علی صدره ..😭 او میدوید و من میدویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او مینشست و من مینشستم او روی سینه من در مقابل او می بُرید و من میبریدم او از حسین سر من از حسین دل غریب گیر آووردنت هی رو خاکا کشیدنت با نیزه زد تو دهنت غریب گیر آووردنت.. 😭 ▪️دیگه نه عباس هست نه علی اکبر هیچکس نیست کمک حسین کنه .. میگه هی با صورت روی خاک میفتاد هی با زحمت پا میشد طرف خیمه ها بیاد میگفت تا من زنده ام طرف خیمه نرید ..😭 زنده بودی که دشمنت برد از تنت پیراهنت غریب گیر آووردنت.. 😭 آاای حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 چه حالِ پُر ملالی داره زینب اگه دستای خالی داره زینب میره خیمه به خیمه تا بدونن برا فرداش چه حالی داره زینب میون این خزونِ عشق و مردی یکی داره میره به خیمه گردی داره میاد بگوشش از رُبابش چرا مادر چرا باز گریه کردی بخواب مادر بخواب با خوندن من بخواب جونِ عمو رو دامنِ من نزن اینقد زبونت رو رولبهات نکِش ناخنت و رو گردنِ من یکی داره تو تنهایی میخونه یه دختر داره بابایی میخونه موهاشو عمه  می‌بافه دوباره براش با اشک لالایی میخونه تویِ خیمَش ببین دلگیره قاسم زبون میگیره فردا میره قاسم اگه تو کوچه با بابام نبودم تقاصِ کوچه رو می‌گیره قاسم مبادا زیرِ دست و پا بمونی مبادا زنده بی بابا بمونی داره قاسم به عبدالله میگه اگه رفتم مبادا جابمونی نبودم من تو پَهلویِ عمو باش کنارش باش بازویِ عمو باش اگه دیدی که اسبا رو میارن رویِ سینش فقط رویِ عمو باش میگه زینب با اون غمهاش عباس امیدِ خیمه‌هامون ، کاش عباس یه بار خواهر بگی زینب فدات شه یه بار خواهر بگو داداش عباس دلِ گلها میلرزه با عمو نه همه تو خیمه‌اند اما عمو نه حرم خواب است بی خوابه حرامی همه تو خیمه‌هان اما عمو نه غمی که اوج غمهامه آوردن یه دردی که رو دردامه آوردن رُباب خوابونده تازه اصغرش رو نگید پیشش امون‌نامه آوردن منو خیمه به خیمه دیدی آقا برا یاری چه ناامّیدی آقا ببین خونی شدن دستات عزیزم چرا شب خارها رو چیدی آقا بیا بردار از خاکا سرت رو نگاهی های هایِ خواهرت رو می‌ترسم بعد این زنده نباشم بیا امشب ببوسم حنجرت رو بمیرم بی کسی مادر نداری مگه خواهر مگه خواهر نداری بده انگشترت رو تا نگم که چرا انگشت و انگشتر نداری بیا ای سایه‌ی اطفال برگرد از این صحرای بداقبال برگرد ببین زینب داره میمیره امشب بیا از سمتِ اون گودال برگرد شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
سلام با لمس هشتک 👇 به مطالب گودال قتلگاه دسترسی پیدا کنید
asalam-o-ala-rase-l-marfooe.mp3
6.65M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 السلام علی الرأس المرفوع السلام علیک یا مظلوم معلومه غریب کشتنت معلومه از جسمت عجیب کشتنت معلومه غریب کشتنت دور هم چند تا نانجیب کشتنت معلومه غریب کشتنت السلام علی الرأس المرفوع السلام علیک یا مظلوم آآآآآآآآآآی حسین... 😭 مادر رو صدا میزدی معلومه اینجا دست و پا میزدی پنجه به رمل کربلا میزدی مادر رو صدا میزدی مست هلهله کشتنت معلومه تو چند مرحله کشتنت مست هلهله کشتنت رگهات میگن با فاصله کشتنت نیزه بی هوا میزدن پیش چشم خیر النساء میزدن نیزه بی هوا میزدن معلومه خنجر از قفا میزدن السلام علی الرأس المرفوع السلام علیک یا مظلوم محزون و حزینه منم ای بابای تشنه سکینه منم محزون و حزینه منم پرده نشین تو مدینه منم مادر رو صدا میزدی معلومه اینجا دست و پا میزدی مادر رو صدا میزدی پنجه به رمل کربلا میزدی آه خواهش میکنم داداش التماست میکنم داداش انقدر رو به قاتل نکن سمت خیمه برگرد و دل دل نکن.. حسین...😭😭😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌